صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی
در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معاملهگر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته میباشد و همچنین این مژده را به شما میدهیم که با مطالعه این مطلب میتوانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.
یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگینها )
این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل میکند؟
شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه میباشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.
شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین میکند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده است.
بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی میباشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک میکنند تا همیشه در بازارهای سرمایهگذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته باشید.
ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر میگیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده میشویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.
یک قلم و یک کاغذ آماده میکنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن مینویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات میبایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات میبایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.
۱-چه نوع معاملهگری هستید؟
در مورد انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب میکنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معاملهگری نوسانی را انتخاب میکنیم.
۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟
با توجه به انتخاب سبک معاملهگری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح میدهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیادهسازی کنیم و وارد معامله شویم.
۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟
قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینهای ارزش معامله و سرمایهگذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگینتر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.
۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟
پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معاملهای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایهگذاری صادر میکند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم میکند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایهگذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایهگذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی میتواند منطقی باشد.
۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟
تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت میتواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث میشود تا قسمتی از سود سرمایهگذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت میباشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید میشود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.
۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟
معاملهای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانهای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسیترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر میباشد. تعیین حد سود و حد ضرر میتواند به صورت نقطهای و شناور تعیین شود.
حد سود و حد ضرر نقطهای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین میگردد.
حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جابهجا خواهند شد.
بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال میشود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.
همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین میگردد.
۷-تمام موارد فوق را یادداشت میکنیم.
تمام جوانب یک معامله را پیشبینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار میسازد.
یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد میتواند تا حد زیادی افزایش یابد.
استراتژی معاملاتی موفق
استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:
- استراتژی معاملاتی چیست؟
- چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
- اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
- مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
- انتخاب بازه زمانی
- ساخت یک ذهن سرمایه گذار
- مشخص کردن روند بازار
- مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
- مشخص کردن نقاط ورود و خروج
- مشخص کردن حد سود و حد ضرر
- آزمایش استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفهای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.
معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.
استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.
اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.
در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.
مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران
یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
انتخاب بازه زمانی
سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:
-
: نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
- میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.
برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.
ساخت یک ذهن سرمایه گذار
علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.
مشخص کردن روند بازار
تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی استراتژیهای معامله روند شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.
مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.
در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که استراتژیهای معامله روند مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.
در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.
مشخص کردن نقاط ورود و خروج
مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.
مشخص کردن حد سود و ضرر
مشخص کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.
در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.
لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.
آزمایش استراتژی معاملاتی موفق
فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.
جمع بندی
فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.
استراتژی معاملۀ روند فارکس
یک روند چیزی نیست جز یک تمایل و یک جهت برای حرکت بازار که یکی از اصلی ترین مؤلفه های تحلیل تکنیکی به شمار می رود. همۀ ابزارهای تحلیل تکنیکی که یک تحلیلگر از آنها استفاده می کند یک هدف واحد دارند که عبارت است از کمک به تشخیص روند بازار. معنای روند فارکس تفاوت زیادی با معنای عمومی اش ندارد و هیچ چیزی بیشتر از جهتی که بازار در آن حرکت می کند نیست. اما در تعریف دقیق تر می توان گفت که بازار مبادلات ارزهای خارجی در یک خط مستقیم حرکت نمی کند و حرکاتش شامل مجموعه ای از زیگزاگ ها است که از موج های متوالی دارای قله ها و قعرها یا اوج ها و کف ها تشکیل می شود.
معاملۀ روند یک استراتژی معاملاتی کلاسیک قلمداد می شود زیرا جزو اولین استراتژی های معامله است که امروز جایگاه شایسته اش را به دست آورده است. ما اعتقاد داریم که معاملۀ روند در آینده در سرتاسر جهان همچنان در میان معامله گران متداول باقی خواهند ماند که به این سه دلیل ساده و اصلی است:
- زمانیکه بازار رشد می کند بخر؛ یعنی اینکه شاهد یک روند صعودی هستیم
- زمانیکه بازار ریزش دارد بفروش؛ بعنی اینکه شاهد یک روند نزولی هستیم
- هر زمان بازار رشد یا ریزشی ندارد و افقی حرکت می کند، صبر کن و هیچ کاری انجام ندهد؛ یعنی اینکه شاهد یک روند افقی هستیم
از استراتژی پیروی از روند می توان برای معامله در چهارچوب های زمانی بسیار متنوع استفاده کرد اما اگر از آن برای معاملۀ میان مدت یا بلندمدت که روندها در آن قوی تر و طولانی تر هستند استفاده شود پیش بینی های دقیق تری ارائه خواهد داد و ریسک های کمتری خواهد داشت. معاملۀ روند می تواند بهترین گزینه برای معامله گرهای نوسانگیر و معامله گرهای موقعیت باشد زیرا آنها جهت حرکت بازار در آینده را می بینند و پیش بینی می کنند. هرچند معامله گران روزانه و اسکالپرها نیز می توانند روندها را شناسایی و از آنها استفاده کنند اما روندهایی که آنها مورد استفاده قرار می دهند قدرت کمتری دارند و بسیار کوتاه مدت هستند و در واقع مجموعه ای از نوسان ها درون روند اصلی استراتژیهای معامله روند می باشند.
همۀ معامله گران بدون نظر گرفتن روش معاملاتی شان، باید در ابتدا از تحلیل تکنیکی برای تعیین روند جاری در بازار مربوط به دارایی ای که قصد دارند آن را معامله کنند استفاده نمایند و سعی کنند تا با استفاده از تحلیل تکنیکی توسعه های بیشتر آن دارایی را پیش بینی کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکی معمولاً بسیار ساده و کاربرپسند هستند. هر معامله گر می تواند مبتنی بر خصوصیات دارایی ای که آن را معامله می کند و ترجیحات شخصی اش و سایر عوامل، مجموعه ای از اندیکاتورها، خطوط، چهارچوب های زمانی و غیره را مورد استفاده قرار دهد. هرچند متداول ترین اندیکاتورها عبارتند از میانگین متحرک ها در دوره های زمانی مختلف (MA)، خطوط بولینگر، اندیکاتور تمساح (Alligator)، ابر ایچیموکو (Ichimoku)، کانال های کلتنر (Keltner)، اندیکاتورهای ADX و MACD، همچنین نمونه های پیشرفتۀ اندیکاتورهای کلاسیک. از آنجائیکه اندیکاتورها اساساً عقب تر از بازار هستند یعنی اینکه تاثیر حرکات بازار و رویدادهای گذشته را بازتاب می دهند لذا بسیار اهمیت دارد که از نوسانگرها برای پیش بینی توسعۀ روند و تشخیص نقاط ورود، تعیین صحیح توقف ضرر (stop loss)، کسب سود (take profit) و حد ضرر متحرک (trailing stop) استفاده شود.
در ادامه سه تکنیک اصلی برای ورود به بازار بیان می شوند:
- کلاسیک (یعنی ورود به بازار در تقاطع دو میانگین متحرک)
- در یک گریز (یعنی قراردادن یک دستور در حال انتظار و ورود به بازار پس از تایید تمایل قیمت برای ادامۀ روند)
- در یک برگشت (یعنی ورود به بازار نه بطور فوری بر اساس یک سیگنال معاملاتی بلکه بعداً و در زمانی که قیمت در یک سطح مطلوب تر قرار می گیرد)
تکنیک های گریز و کلاسیک شباهت هایی به یکدیگر دارند. مثلاً در هر دو دستور کسب سود (take profit) وجود ندارد و تعیین یک حد ضرر متحرک (trailing stop) تصمیم منطقی خواهد بود. ورود به بازار در زمان برگشت قیمت، ریسکی تر است زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که روند بیشتر از آنکه تمایل به برگشت دارد تمایل به ادامه ندارد.
اما بهتر است در اینجا به انواع روندها در فارکس برگردیم. طبق فرضیۀ عرضه و تقاضا، بازار دارای 4 مرحلۀ اصلی توسعه است:
- انباشتگی (حرکت افقی، تثبیت).
- رشد (روند صعودی).
- پخش (حرکت افقی، تثبیت).
- ریزش (روند نزولی).
در واقع، روند در یک نمودار دو بُعدی می تواند رشد کند (مرحلۀ شمارۀ 2)، ریزش داشته باشد (مرحلۀ شمارۀ 4) و یا نسبتاً افقی حرکت کند (مراحل شمارۀ 1 و شمارۀ 3). در ادامه بطور جداگانه هر یک از انواع روند در فارکس را شرح می دهیم.
یک روند صعودی، زمانی رخ می دهد که نقاط کف و اوج در حرکت قیمت، دائماً در حال صعود هستند یعنی اینکه کف و اوج بعدی از کف و اوج قبلی بالاتر هستند. در واقع روند صعودی نشان دهندۀ افزایش قیمت در یک چهارچوب زمانی خاص است. معامله گرها قاعدتاً دقیقاً در اوج های خط روند بطور فعال شروع به خرید می کنند اما آنها اغلب زمانی موقعیت های معاملاتی باز می کنند که خط روند به اوج اش رسیده است و وارد مرحلۀ پخش شده است که در طی آن قیمت حرکت افقی دارد و خود را برای مرحلۀ آخر روند صعودی آماده می کند.
هرچند، معامله گرهای غیرحرفه ای موقعیت های معاملاتی شان را در انتهای یک روند صعودی بیشتر از حد نیاز نگه می دارند و امیدوارند که روند ادامه داشته باشد که معمولاً نیز در چنین مواقعی روند تبدیل به یک روند نزولی می شود و این معامله گرها سرمایه شان را از دست می دهند. معامله گرهای باتجربه تر با دقت پایان اولین مرحلۀ بازار را شناسایی می کنند یعنی اینکه دقیقاً قبل از پیشرفت قیمت، یک معاملۀ خرید (موقعیت لانگ) باز می کنند. معامله های فروش (موقعیت های شورت) در خلال مرحلۀ پخش یا در ابتدای مرحلۀ چهارم در زمانیکه روند وارونه می شود باز می شوند. روند صعودی جاری را می توان با ترسیم خط حمایت در نقاط کف تشخیص داد: قیمت همراه با کف ها بالا می رود گویی اینکه قیمت در حال کشیدن خط حمایت به سمت بالا است. در نتیجه اوج ها صعودی هستند. اگر بردار خط حمایت در یک نمودار، صعودی باشد، آن روند قطعاً یک روند صعودی است.
روند نزولی، حرکت قیمت یک دارایی در زمانی است که کف ها و اوج ها دائماً نزولی هستند و هر کف/اوجی پایین تر از کف/اوج قبلی اش است. در واقع روند نزولی بازتاب دهندۀ کاهش قیمت در یک چهارچوب زمانی خاص است. روند نزولی مراحل و توالی ای مشابه با روند صعودی دارد یعنی اینکه دارای مرحلۀ انباشته شدن معاملات، پایداری روند و پخش (تثبیت) است.
هرچند اگر معامله گرها در خلال یک روند صعودی اقدام به خرید کنند (اصطلاحاً لانگ بروند) پس در خلال یک روند نزولی نیز باید معاملات فروش (موقعیت های شورت) باز کنند و این بسیار اهمیت دارد که دستورهای فروش (شامل دستورهای در حال انتظار) را در هنگام مرحلۀ پخش در قیمت دلخواه قرار دهند. خط روند (در اینجا خط مقاومت) در یک روند نزولی در راستای نقاط اوج ترسیم می شود. قیمت پس از رسیدن به مقاومت برمی گردد و ریزش پیدا می کند، پس از یک اصلاح حرکتی کوتاه مجدداً رشد می کند و به خط حمایت می رسد و برمی گردد. اگر بردار خط مقاومت در نمودار، نزولی باشد در آن صورت آن روند قطعاً یک روند نزولی است.
یک ضرب المثل مشهور در بین معامله گرها وجود دارد: "روند دوست شما است" که هم برای روند نزولی و هم برای روند صعودی کاربرد دارد. هرچند فقط در 20 تا 30% مواقع می توانیم یک روند واضح را مشاهده کنیم و در سایر مواقع بازار تقریباً خنثی و افقی است یعنی اینکه قیمت در یک روند افقی باریک معامله می شود و بین خطوط حمایت و مقاومت نوسان دارد. یک روند افقی یا تثبیت شده زمانی رخ می دهد که پتانسیل خرس ها (فروشنده ها) و گاوها (خریدارها) برابر شده است. این معمولاً قبل از انتشار اخبار مربوط به اقتصاد کلان و سایر اخبار رخ می دهد زیرا معامله گران اطلاع ندارند که آن اخبار چه تاثیری بر حرکت قیمت دارایی خواهند گذاشت. به همین دلیل است که روند افقی به عنوان اولین و سومین مرحلۀ بازار در نظر گرفته می شود که در طی آن معاملات انباشته و سپس پخش می شوند. همچنین روند افقی زمانی رخ می دهد که بین روزهای کاری یا در خلال معاملۀ یک دارایی در یک زمان غیرمعمول (مثلاً معاملۀ یک ارز اروپایی پیش از باز شدن روز کاری اروپا) بازیگران بازار حضور ندارند. معامله در یک روند افقی امکان پذیر است اما بسیار ریسکی (پرخطر) است. این نوع از حرکت بیشتر برای اسکالپرها کاربرد دارد که از نوسانات کوچک و مکرر درون محدوده های قابل پیش بینی کسب سود می کنند.
بهترین استراتژی معاملاتی ارزهای دیجیتال که برای موفقیت در ترید باید بدانید!
اگر میخواهید در بازار ارزهای دیجیتال استراتژی معاملاتی یا ترید خود را تغییر دهید و در این بازار پیچیده و دشوار به راحتی بتوانید درآمد کسب و تبدیل به سرمایهگذار موفق شوید، این مقاله میتواند به درد شما بخورد. دنیای ارزهای دیجیتال و سرمایهگذاری در ابتدا ممکن است پیچیده به نظر برسد و بسیاری را در خود سردرگم کند. در این مقاله از صرافی ارز دیجیتال رمزینکس سعی کردهایم بهترین استراتژی معاملاتی و ترید ارزهای دیجیتال را ارائه دهیم که میتوانید به راحتی آنها را یاد گرفته و در معاملات خود از آنها استفاده کنید.
۹ استراتژی معاملاتی برتر ارز دیجیتال
در ادامه به معرفی بهترین و استراتژی معاملاتی و ترید ارز دیجیتال پرداخته شده است. در مقاله «ترید ارز دیجیتال چیست؟ هر آنچه که باید در مورد تریدینگ بدانید!» به طور مفصل به مفهوم ترید یا معامله ارزهای دیجیتال پرداخته شده است.
اسکالپینگ (Scalping)
استراتژی معاملاتی اسکالپینگ در صورتی که به درستی اجرا شود، میتواند بهترین استراتژی معامله و ترید ارزهای دیجیتالی باشد که هر کاربر و سرمایهگذار میتواند انتخاب کند. اسکالپینگ در واقع استراتژی است که در آن معاملات کوچک با حداقل زمان و با سودهای کم انجام میدهید.
در این استراتژی حداکثر مدت زمان خرید و فروش رمز ارز کمتر از یک ساعت است. بزرگترین دارایی اشخاصی که از این استراتژی پیروی میکنند حجم معاملات است و در این روش تعداد معاملات انجام شده از سود آنها مهمتر است.
اسکالپرها (Scalpers) یا اشخاصی که اسکالپینگ میکنند هرگز سودهای کلان را هدف قرار نمیدهند و همچنین منتظر تغییر روند بازار و صعود آن برای افزایش سود خود نمیمانند. اسکالپینگ هرگز نباید در موقعیتهای نامشخص انجام شود و بهترین بازار برای اسکالپرها یک بازار آرام با نوسانات محدود است.
معاملات معکوس (Reverse trading)
استراتژی معاملاتی معاملات معکوس یکی از بهترین استراتژیهای ترید رمز ارز محسوب میشود. مبتنی بر تغییر روند کلی بازار است.
این استراتژی در واقع به یافتن لحظه دقیق تغییر روند بازار مربوط میشود. اگر یک سکه برای مدتی طولانی صعودی باشد یک معاملهگر معکوس به دنبال لحظهای میگردد که روند سکه معکوس میشود تا روی آن سرمایهگذاری کند.
یک نسخه جالب دیگر از معاملات معکوس، انجام معامله با پیش بینی افت و خیزهای قیمت هر روز و کسب درآمد از آن روز است. خطری که در این استراتژی سرمایهگذاران را تهدید میکند این است که در صورت پیش بینی اشتباه ضرر زیادی خواهند دید.
معاملات مومنتوم (Momentum)
یکی از سادهترین و بهترین انواع استراتژی معاملاتی و ترید ارز دیجیتال در این لیست، معاملات مومنتوم است که به حرکت بازار و روند قیمت سکهها مربوط میشود.
این استراتژی اگرچه یکی از بهترین استراتژیها است اما در عین حال یکی از خطرناکترین و چالشبرانگیزترین استراتژیها نیز به شمار میرود چرا که باید هر دو جهت مختلف را پیش بینی کرد. مؤلفه اصلی این استراتژی حجم است. مومنتوم در حجمهایی که یک روند ایجاد میکند تعریف میشود.
معاملهگران از موج قیمتها تا لحظهای که حجمها بالای یک سطح خاص باقی بمانند استفاده میکنند و سپس از آن خارج میشوند. سختترین قسمت چنین استراتژی این است که معاملهگر باید لحظه مناسب برای خروج از بازار و همچنین تجزیه و تحلیل تغییرات حجم بر اساس شاخصهای مختلف را بداند.
معاملات محوسازی (Fading)
محوسازی یکی از بهترین انواع استراتژی معاملاتی پر ریسک در برابر روند بازار است. محوسازی هم یکی از ریسکیترین استراتژیها در بازار ارز دیجیتال است چرا که پیش بینیهای غلط ممکن است منجر به خسارات زیادی شود.
در عین حال، انجام یک حرکت صحیح سودهای کلانی به دنبال خواهد داشت و این استراتژی در واقع شرطبندی روی چند معامله برای کسب سود قابل توجه است.
بهترین زمان برای اجرای این استراتژی زمانی است که نوسانات زیادی در بازار وجود دارد. این نوسانات معمولاً قبل از خبرهای مهم یا صحبت برخی کشورها درباره اجرا یا ممنوعیت استفاده از رمز ارز رخ میدهد.
نوسان گیری یا سوئینگ تریدینگ
سویئنگ تریدینگ (Swing Trading) یا معاملات نوسان گیری یکی از رایجترین سبکهای معاملاتی است. شاید این استراتژی بهترین روش معاملاتی برای افراد مبتدی باشد زیرا سرعت آن از معامله روزانه کمتر است و این به معاملهگران فرصت بیشتری میدهد تا تمام پوزیشنها را کنترل کرده و بهترین نقاط ورود را پیدا کنند.
در معامله نوسان گیری معاملهگر پوزیشن خود را تا روز بعد یا حتی چند روز یا هفته باز نگه میدارد. اندیکاتورهای سوئینگ تریدینگ ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که جنبههای خاصی از پرایس را برای تصمیمگیری بهتر معاملهگر برای او آشکار میکنند.
همه اندیکاتورهای فنی بر اساس دادههای تاریخی قیمت را از منظرهای مختلف تحلیل میکنند، بنابراین گفتن اینکه اندیکاتورها میتوانند آینده قیمت را پیشبینی کنند نادرست است. در مقاله «معامله نوسان گیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) چیست؟ از اندیکاتور تا تشخیص» به طور مفصل به این استراتژی پرداخته شده است.
خرید و هودل (hodl)
وقتهایی که قیمت بیت کوین و سایر رمز ارز کاهش مییابد، اگرچه چنین به نظر میرسد که این قیمتها دیگر صعود نخواهند کرد اما در واقع چنین موقعیتهایی یکی از بهترین زمانها برای خرید رمز ارز و ورود به بازار هستند، درست مانند بورس. بازار ارزهای دیجیتال نیز به طور کلی قوی هستند و پس از سقوط قابل توجه قیمتها امکان صعود دوباره آنها بسیار زیاد است.
بازار استراتژیهای معامله روند استراتژیهای معامله روند ارزهای دیجیتال یکی از پر نوسانترین بازارها است و میتواند به سرعت روند خود را تغییر دهد. صدها بار پیش آمده که قیمت بیت کوین به طور قابل توجهی کاهش یافته و پس از مدتی نه تنها بهبود یافته است بلکه پیشرفت هم کرده است.
استراتژی خرید و هودل ارزهای دیجیتال اگرچه یکی از ایمنترین راهکارها است اما به طور نسبی شامل زمان زیاد و سود محدود است. استراتژی معاملاتی هودل کردن در مقاله «هودل (HODL) چیست؟ اصطلاح هودل کردن در ارزهای دیجیتال چگونه است؟» مفصل تشریح شده است.
معاملات محدوده نوسان یا رنج تریدینگ
معاملات محدوده یا رنج تریدینگ به شدت به مفهوم حمایت و مقاومت مورد استفاده در معاملات فارکس و سهام وابسته است. اولین چیزی که برای یادگیری این استراتژی باید یاد بگیرید، کندل استیک (candlestick) یا نمودار شمعی است. قرنهاست که از این نمودارها برای ساخت مدلهای پشتیبانی و مقاومت استفاده میشود که اساساً دو بازه قیمت هستند که شامل پیش بینی نوسانات یک سکه در یک بازه میشود.
در واقع شما قرار است رمز ارز را در سطوح پشتیبانی خریداری کنید و هنگامی که به سطح مقاومت نزدیک شد، آن را بفروشید. ایده اصلی این استراتژی این است که قیمت در محدوده باقی بماند و اگر بیش از یک سطح خاص افزایش یابد، به منزله شکستن محدودیتهایی است که کمتر اتفاق میافتد و این تنها خطر موجود در این استراتژی است.
معامله با فرکانس بالا (HFT) یا معاملات الگوریتمی
استراتژی معاملات الگوریتمی (Algorithmic Trading) پیچیدهترین استراتژی ترید ارزهای دیجیتال در این لیست است و همچنین یکی از سودآورترین استراتژیهای معامله در سراسر جهان به شمار میرود. در معامله الگوریتمی در واقع تمام مراحل یک استراتژی به صورت خودکار انجام میشود و لازم نیست کاربر به طور دستی آنها را انجام دهد.
معاملات با فرکانس بالا سرعت زیادی در انجام معاملات دارند و اغلب معاملات در عرض چند میلی ثانیه انجام میشوند. انجام معاملات در کمتر از یک ثانیه به صورت دستی و توسط خود سرمایهگذار امکان پذیر نیست و کاربر تنها میتواند تنظیمات را تغییر دهد و مابقی کارها به صورت خودکار انجام میشوند.
این استراتژی شامل بسیاری از آزمایشهای مجدد و تکرار معاملات کوچک پس از کسب سود ناچیز و استفاده از حجم معاملات است. به خاطر داشته باشید که یافتن یک الگوریتم سودآور معامله رمز ارز که بتوانید درآمد مناسبی از آن کسب کنید خیلی ساده نیست.
به همین دلیل است که بسیاری از معاملهگران ارزهای دیجیتال ترجیح میدهند از استراتژی مولتی هودل (Multi HODL) استفاده کنند. این استراتژی همه مزایای شگفت انگیز و خودکار معامله الگوریتمی را دارد؛ با این تفاوت که کاربر تسلط بیشتری بر روی آن دارد و کمک فروانی به کاربر در کسب درآمد از بی ثباتی بازار میکند.
تقاطع طلایی و تقاطع مرگ
تقاطع طلایی (Golden Cross) و تقاطع مرگ (Death Cross) یکی از بهترین استراتژی معاملاتی و ترید رمز ارز بسیار مهیجی است که برای اجرای صحیح آن باید هر دو اصطلاح را به خوبی درک کنید. تقاطع طلایی به زمانی گفته میشود که میانگین کوتاه مدت یک ارز دیجیتال خاص از میانگین بلند مدت عبور میکند. میانگین کوتاه مدت به طور کلی به میانگین ۵۰ روز اخیر و میانگین بلند مدت به میانگین ۲۰۰ روز اخیر گفته میشود.
در مقابل، تقاطع مرگ دقیقاً نقطه مقابل تقاطع طلایی است و به زمانی گفته میشود که میانگین کوتاه مدت به زیر میانگین بلند مدت میرسد.
تعین زمان وقوع این روندها با تجزیه و تحلیل تغییر در حجم معاملات انجام میشود. برخی از معاملهگران از شاخص قدرت نسبی (RSI) و میانگین متحرک همگرایی و واگرایی (MACD) نیز استفاده میکنند و حجم یکی از بهترین شاخصها را در نظر میگیرند. در کل این استراتژی معاملاتی ارزهای دیجیتال حول خرید در تقاطع طلایی استراتژیهای معامله روند و فروش در تقاطع مرگ میچرخد.
راهنمای ابزار رایگان تریدینگ ویو (TradingView) به زبان ساده برای تحلیل تکنیکال
استراتژی خط روند در بازار فارکس و نحوه اجرای آن
خط روند یکی از بهترین ابزار در معاملات بازار فارکس به شمار میرود. از این خط میتوان در معاملات روزانه، معاملات نوسانی یا هرنوع معامله دیگری استفاده کرد. در صورت استفاده صحیح از این خط میتوان پیشبینی و تحلیل خوبی از وضعیت قیمتها به دست آورد.
برای درک و ترسیم خط روند از استراتژیهای مختلف استفاده میشود، در این مقاله استراتژی خط روند را مورد بررسی قرار میدهیم تا بر اساس آن بهترین خط را بتوانیم ترسیم کنیم و از سود خوبی بهرهمند شویم. روشهای زیادی برای استفاده از این خطوط وجود دارد اما در اینجا ما چند مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی بر اساس خط روند را بررسی میکنیم.
کاربرد استراتژی خط روند در معاملات فارکس
استراتژی معاملات فارکس تکنیکی است که توسط یک معاملهگر فارکس برای تعیین خرید یا فروش یک جفت ارز در هر زمان معین استفاده میکند. استراتژیهای معاملات Forex میتواند بر اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال یا رویدادهای تحلیلی و مبتنی بر اخبار باشد.
این استراتژیها معمولاً از سیگنالهای معاملاتی تشکیل شده است که تصمیمات خرید یا فروش را مشخص میکند. استراتژیهای بسیاری برای معاملات فارکس وجود دارد که محبوبترین آن استراتژی بر اساس خط روند ترسیمی است. در ادامه به بررسی انواع استراتژیها در خصوص این خط میپردازیم. با درک این نوع استراتژی میتوانید نحوه انجام معاملات خود در بازار فارکس را بهبود ببخشید.
چگونه خط روند به معامله کمک میکند؟
برای تعیین جهت روند قیمت از این خط استفاده میشود. معاملهگران میتوانند با استفاده از این خط تصمیم بگیرند که روند قیمت ادامه خواهد داشت یا بر خلاف روند مورد نظرشان حرکت میکند. با هر دو استراتژی، تفسیر خط روند یکسان است:
- قیمت بالاتر از خط روند صعودی، روند صعودی است
- قیمت زیر خط روند نزولی، روند نزولی است
استراتژیهای معاملاتی خط روند
روشهای زیادی برای استفاده از این خط وجود دارد. در اینجا چند مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی خط روند را مورد بررسی قرار میدهیم. استراتژیهای معاملاتی این خط یکی از محبوبترین گزینهها در میان معاملهگران فارکس برای بررسی تکنیکال بازار است.
استراتژی جهش یا بازگشت خط
هدف این استراتژی معامله با روندی است که توسط خط روند پشتیبانی میشود. در این استراتژی باید یا نزدیک به خط روند صعودی بخرید یا نزدیک به خط روند نزولی بفروشید. جهش خط نیز از رویکردهای معاملاتی پیروی از روند است.
در این استراتژی از خط برای ثبت معاملات زمانی استفاده نمیشود. بلکه برای شناسایی سناریوهایی است که در آن خط بهعنوان حمایت یا مقاومت عمل میکند.
بهطور مثال در تصویر زیر، قیمت برای سومین بار متوالی از خط خارج شد و اعتبار خط را تأیید کرد. سپس، معاملهگران به دنبال الگوهای تکنیکال دیگری در مورد زمان بازگشت به ورود معاملات هستند. در این مورد، قیمت، یک سطح مقاومت افقی را در اطراف جهش خط ایجاد کرده است. سپس سطح افقی اجازه میدهد تا معاملات پس از شکست، زمانبندی شود.
جهش یا بازگشت خط ممکن است در چند بازه زمانی نیز مورد استفاده قرار گیرد و هنگامی که خط روند بلندمدت ایجاد شد، معاملهگر میتواند با استفاده از سایر مفاهیم تکنیکال به بازههای زمانی پایینتر حرکت کند.
در این استراتژی، معاملهگر میتواند بسیار محافظه کار باشد و توقف ضرر را در تمام مراحل زیر خط روند قرار دهد یا از توقف ضرر در زیر سطح مقاومتی نیز استفاده کند.
- ایجاد روند قیمت: بالا، پایین یا افقی
- یک خط با حداقل سه نقطه نوسان متصل کنید
- خط را به آینده بسط دهید
- منتظر بمانید تا قیمت در موقعیت دیگری با خط تماس داشته باشد
- یک سفارش محدود در خط با تغییر قیمت ایجاد کنید
- هنگامی که قیمت، خط را لمس کرد، در جهت روند وارد معامله شوید
- یک سفارش برای توقف ضرر تحت نوسان قبلی در یک روند صعودی قرار دهید
- حداقل میزان سود خسارت را 1:2 تعیین کنید
استراتژی شکست خط
شکست این خط میتواند بهعنوان شکلی از معاملات استفاده شود، اما این چیزی نیست که از آن برای استفاده مداوم توصیه شود. در ابتدا باید از خود بپرسیم شکست خط چگونه میتواند استراتژی پیروی از روند باشد؟ این امر با مبادله شکست روندهای کوتاهمدت در جهت روند بزرگتر انجام میشود.
محبوبترین استراتژی معاملاتی خط روند که در بازار فارکس پیادهسازی میشود استراتژی شکست است. شکست میتواند برخی از بهترین حرکات را در بازار معاملات فارکس انجام دهد و بیشترین سود را نصیب شما کند.
در این استراتژی باید گرفتن برای بهترین نتایج، در حالی که بازار در یک بازه زمانی بالاتر و روند صعودی قرار دارد، فقط به دنبال خرید باشید. همچنین در هنگامی که بازار در روند نزولی در بازه زمانی پایینتری قرار دارد، فقط به دنبال فروش باشید.
- یک روند بلند مدت ایجاد کنید
- منتظر بمانید تا قیمت اصلاح شود یا بر خلاف روند بلندمدت حرکت کند
- برای این اصلاح کوتاهمدت یک خط روند دیگر ترسیم کنید
- منتظر بمانید تا قیمت از این خط عبور کند
- در شکست خط نزولی، خرید کنید یا در صورت شکست خط روند صعودی، بفروشید
- یک دستور توقف ضرر از خط روند وارد کنید تا شکست روند رخ دهد
- توقف ضرر خود را در طرف دیگر خط روند قرار دهید
- حداقل میزان سود خسارت را 1:2 تعیین کنید
استراتژی تلاقی خطوط روند
خطوط روند ابزارهای قدرتمند هستند، اما باید توجه داشت که هیچ یک از شاخصهای فنی یا سیستم معاملاتی قیمت، کامل نیستند. باید همیشه با ترکیب بیش از یک تکنیک تجزیه و تحلیل و انتظار برای فرصتها، به دنبال بهترین نتیجه بود. با این کار احتمال موفقیت خود را در بازار فارکس افزایش دهید. در استراتژی خط با تلاقی، همانطور که از نامش پیداست، مستلزم عوامل مختلفی است که برای یک معامله باید با یکدیگر هماهنگ شوند. این هماهنگی میتواند تلاقی خطوط حمایتی و مقاومتی، تلاقی میانگین متحرک چندگانه یا حتی تلاقی دیگر الگوهای معاملاتی باشد.
استراتژی تلاقی اساساً مفهومی است که در آن همه سیگنالها با یکدیگر هماهنگ میشوند. این هماهنگی در تصمیمگیری در مورد معامله کردن یا نکردن کمک می کند. مفهوم معاملات تلاقی بر این فرض است که وقتی همه سیگنالهای احتمالی وجود داشته باشد، احتمال موفقیت بیشتری در معاملات دست میآوریم.
نکات کلیدی استراتژی تلاقی خطوط عبارت است از:
- در این استراتژی، همگرایی زمانی اتفاق میافتد که از ایدهها یا استراتژیهای متعددی وجود داشته باشد. باید این امر برای تشکیل یک ایده یا استراتژی واحد و منسجم استفاده شود.
- در استراتژی تلاقی، ایجاد استراتژی متشکل از لایهای است که از چندین نوع تجزیه و تحلیل یا نظریه استفاده میکند و میتواند به اهداف سرمایهگذاران در محدوده ریسک آنها برسد.
- در تجزیه و تحلیل تکنیکال، تلاقی ناشی از به کارگیری چندین شاخص یا سیگنال برای ایجاد نقاط ورود و خروج یا عکس این قضیه است.
استراتژی معاملات در حالت روند خنثی
یکی از حالتهایی که برای استفاده انواع استراتژی خط ورند باید با آن آشنا شویم، حالت خنثی در بازار معاملات فارکس است. حالت خنثی موضعی را در بازار توصیف میکند که بازار نه بهصورت صعودی است و نه بهصورت نزولی میباشد؛ به عبارت دیگر، نسبت به قیمت، بازار حساسیتی از خود نشان نمیدهد.
اگر یک معاملهگر در بازار معاملات فارکس نظری بی طرف داشته باشد (با این باور که شاخص بازار معاملات در آیندهای نزدیک نه ارزش خود را افزایش میدهد و نه ارزش خود را از دست میدهد). میتواند استراتژی را اختیار کند استراتژیهای معامله روند که علیرغم عدم تحرک در بازار معاملات، به سود برسد و بازار سودآوری را تجربه کند.
استراتژیهای معاملات خنثی در بازار، سرمایهگذاران را قادر میسازد تا در زمانی که شاخص بازار در قیمت حرکت نمیکند یا در محدوده محدود قیمت قرار میگیرد، درآمد کسب کنند. این امر را میتوان با استفاده از روشهای مختلف به دست آورد. اما قبل از آن باید درک صحیحی از حالت خنثی داشته باشیم.
مفهوم حالت خنثی
هنگامی که قیمت در بازار معاملات با افزایش جزئی در طول زمان افزایش یا کاهش مییابد، گفته میشود که بازار به یک طرف حرکت میکند. هنگامی که قیمت به صورت افقی حرکت میکند، روند خنثی ایجاد میشود که در این حالت، در طول زمان بازار نه صعودی است و نه نزولی.
یک روند خنثی میتواند پس از افزایش یا کاهش مداوم قیمت هنگامی رخ دهد که قیمت شروع به مقاومت یا حمایت میکند. درنتیجه در یک دوره تثبیت وجود دارد. این روندها میتوانند روزها، هفتهها یا حتی ماهها ادامه داشته باشند. استراتژی معاملات خنثی میتواند با یک موقعیت طولانی در خصوص یک ارز و یک موقعیت کوتاه در یک ارز دوم به طور همزمان استفاده شود.
اهمیت سطوح حمایتی و مقاومتی در استراتژی خط روند
پس از آنکه با انواع استراتژیهای خط روند و نحوه کاربرد آنها شدید، شناسایی نقاط حمایتی و مقاومتی از دیگر نکات مهم است. شناسایی و بررسی نقاط حمایتی و مقاومتی در بازار معاملات فارکس با شما کمک میکند تا در بهترین زمان ممکن بتوانید خرید را انجام دهید یا به فروش روی بیاورید.
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بازار فارکس بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگیهای تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار فارکس است. به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل تکنیکال، این دو اصطلاح پس ترسیم خط روند توسط معاملهگران به کار میرود.
این دو سطح برای اشاره به سطوح قیمت در نمودارهایی استفاده میشود که یا در برابر افزایش با مانع روبهرو شدهاند یا در نقطهای قرار دارند که از قیمت از آن نقطه کمتر نمیشود. درنتیجه سطح حمایتی و مقاومتی ار اهمیت بسیار بالایی در انواع استراتژی خط روند برخوردار است. چنین سطوحی را باید به خوبی برای به دست آوردن مهارت در معاملات بازار فارکس، شناسایی کرد.
سطوح حمایتی
سطوح حمایتی در واقع سطوحی هستند که قیمت در آن سطح، در گذشته با مشکل افزایش روبهرو بوده است اما توانسته از پس آن برآید؛ به عبارت دیگر، سطح حمایتی سطحی است که در آن کاهش قیمت متوقف میشود. بررسی این سطح برای پیشبینی روند صعودی قیمت اهمیت زیادی دارد. بهعنوان مثال، قیمت در بازار معاملات در صبح تا ۹۰ دلار کاهش مییابد. سپس تقریباً در پایان وقت معاملاتی، قیمت ۸۹.۹۵ دلار میشود و سپس دوباره صعود میکند و به ۹۱ دلار میرسد.
در این مثال، چند سطح حمایتی ایجاد میشود و توسط یکدیگر یک منطقه حمایتی را تشکیل میدهند. مناطق حمایتی بسیار مهمتر از یک سطح واحد هستند زیرا نشان میدهند که بازار چندین بار تلاش کرد تا از آن منطقه عبور کند، اما نتوانست آن را حفظ کند. در این مثال، منطقه حمایتی محدوده ۸۹.۹۰ دلار تا ۹۰ دلار خواهد بود.
شکل زیر نمونهای از یک ناحیه حمایتی را نشان میدهد. توجه کنید که چگونه قیمت بارها و بارها به منطقهای مشابه منتقل میشود و به نظر میرسد از آن عقبنشینی میکند. منطقه حمایتی در این شکل مشاهده میشود زیرا نشان میدهد که خریداران مایلاند در آن منطقه قیمت، وارد بازار شوند (فروشندگان عقبنشینی میکنند) و قیمت را به عقب میرسانند. چنین حالتی برای خریدارانی که نقد هستند موقعیت بسیار خوبی است. شناسایی چنین سطحی میتواند سود بسیار خوبی را برای شما در بر داشته باشد.
شاید در ابتدا مفهوم این سطح ساده به نظر برسد، اما شناسایی اشکال مختلف آن تنها در طول زمان و تمرینهای بسیار به دست میآید. این تمرینها به شما برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای در بازار معاملات فارکس بسیار کمک میکند. برای آنکه بتوانید به مهارتی دست پیدا کنید که سطوح حمایتی را به آسانی شناسایی کنید، اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
- نمودار را انتخاب کنید که بازه زمانی طولانی از آن وجود داشته باشد
- نمودار دارای فراز و نشیبهای بسیار باشد
- سطوح حمایتی مختلف را در ابتدا بر روی نمودار برای خود مشخص کنید
- سپس در زمان حال یک سطح حمایتی را مشخص کرده و بررسی کنید که آیا در آینده آن سطح حمایتی بوده است یا خیر
سطوح مقاومتی
سطوح مقاومت مناطقی را مشخص میکند که قیمت نمیتواند از آن سطح بالاتر برود. به عبارت دیگر، سطح مقاومت جایی است که قیمت از افزایش باز میایستد. سطوح مقاومت نیز مناطق مقاومتی را تشکیل میدهند. اگر سهم به ۹۰ دلار برسد، سپس کاهش یابد، به ۹۰.۱۰ دلار افزایش یابد، سپس کاهش یابد و به ۹۰.۵۰ دلار افزایش یابد و کاهش یابد، معاملهگر میداند که بازه قیمتی ۹۰ تا۹۰.۱۰ دلار منطقه مقاومتی را نشان میدهد.
اگر قیمت از منطقه مقاومتی نیز عبور کند و کاهش یابد، بایستی روندی نزولی برای قیمت در نظر بگیریم. همچنین اگر قیمت از منطقه مقاومتی عبور نکند و مجدد افزایش قیمت رخ دهد، روند مثبت و صعودی برای قیمت میتوان در نظر گرفت. در چنین حالتی در طول زمان میتوان خط روند آن را نیز به آسانی ترسیم کرد.
شکستهای روند در سطوح حمایتی و مقاومتی و شکستهای کاذب روند
حمایت زمانی رخ میدهد که قیمت از سطح یا ناحیه مقاومتی عبور کند. بهعنوان مثال، اگر سهم به طور مکرر تا ۱۰۰ دلار افزایش یافته است، اما نمیتواند از این قیمت بیشتر شود، ۱۰۰ دلار سطح مقاومت برای آن ارز خاص است. وقتی قیمت بالاخره به بالای ۱۰۰ دلار رسید، این یک شکست در سطح است. وقتی قیمت به سطح مقاومتی یا حمایتی میرسد اما شکست نمیخورد، به آن آزمون قیمت گفته میشود؛ یعنی آن سطح مورد آزمایش قرار گرفته است.
اگر قیمت استراتژیهای معامله روند به سرعت از مسیر حمایتی یا مقاومتی که به تازگی از آن خارج شده است به عقب برگردد، به آن شکست سطح حمایتی یا شکست سطح مقاومتی میگویند. اگر قیمت در سطح مقاومتی ۱۰۰ دلار در حال افزایش است و سپس قیمت به بالاتر از این سطح حرکت کند، این یک شکست در آن سطح محسوب میشود.
اگر مدت کوتاهی بعد از آن به زیر ۱۰۰ دلار بازگردد و پایین بیاید، این شکست، یک شکست کاذب محسوب میشود. برای آنکه بتوان به دقت پیشبینی لازم را در بازار معاملات فارکس انجام داد، باید شکستهای کاذب در سطح مقاومتی یا حمایتی را از شکستهای واقعی تشخیص داد.
شکستهای کاذب میتواند یک نشانه قدرتمند برای انجام معاملات نیز باشد. به عنوان مثال، اگر روند صعودی باشد. قیمت عقبنشینی کرده و یک مثلث را در نمودار ایجاد می کند (هر الگوی قیمتی که قیمت آن بارها و بارها از یک منطقه حمایتی بالا میرود). قبل از آنکه قیمت بالاتر برود، غالباً شکست کاذب رخ میدهد. از آنجا که این روند صعودی است، میتوانیم به استراتژیهای معامله روند دنبال یک شکست کاذب به سمت نزولی، زیر سطح حمایتی باشیم. پس از آن یک جهش شدیدتر را شاهد هستیم.
در روندهای صعودی یا نزولی قیمت، سطوح مختلف حمایتی یا مقاومتی وجود دارد. باید بر اساس آنها، شکستهای کاذب یا واقعی را شناسایی کرد. در صورتی که بتوانید شکستهای کاذب را از شکستهای واقعی تشخیص دهید، اطمینان خاطر بیشتری به آن سطح حمایتی یا مقاومتی پیدا میکنید. درنتیجه بدون داشتن هیچگونه شکی خرید یا فروش خود را انجام میدهید. در صورتی هم که شکست واقعی رخ استراتژیهای معامله روند داده باشد، با احتیاط بیشتری به معامله میپردازید و مطمئن میشوید که تغییر روندی در قیمت صورت خواهد گرفت.
در بازار معاملات فارکس، استراتژیهای بسیار زیادی برای بررسی بازار و پیشبینی شرایط خرید یا فروش وجود دارد. با استفاده از این استراتژیها میتوانید به سود بسیار زیادی دست پیدا کنید. در حالت عکس آن یاعدم توجه به آنها، ضرر بسیاری متوجه شما خواهد شد.
یکی از محبوبترین استراتژیهای ممکن در بازار معاملات فارکس، استراتژی خط روند است. انواع مختلف استراتژی وجود دارد. با استفاده از خط روند، فروش، خرید یا عدم انجام معامله را به شما یادآور میشود. در صورتی که بتوانید انواع این استراتژیها را تمرین بسیار کنید. بر بازار مسلط خواهید شد و مناطق حمایتی و مقاومتی در نمودار را شناسایی میکنید. درنتیجه بدون شک به فرد موفقی در دنیای فارکس تبدیل خواهید شد.
بازار فارکس، بازار کسب مهارت است. شما تنها در صورت داشتن مهارتهای بسیار زیاد برای شناخت بازار میتوانید بهترین معاملهگر باشید. برای کسب این مهارتها خواندن و تمرین بسیار زیاد میتواند برای شما نتیجهبخش باشد.
دیدگاه شما