اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال اهمیت تایم فریم از اهمیت دانش تحلیل تکنیکی کمتر نیست. اکثر معامله گران نوپا توجهی به تایم فریم ندارند بعضی هم هستند که کلا تایم فریم را در نظر نمی گیرند و به پیش فرض نرم افزار بسنده می کنند. اکثر انها اندیکاتور خود را در یک تایم فریم انداخته و توجهی […]
در تحلیل تکنیکال اهمیت تایم فریم از اهمیت دانش تحلیل تکنیکی کمتر نیست. اکثر معامله گران نوپا توجهی به تایم فریم ندارند بعضی هم هستند که کلا تایم فریم را در نظر نمی گیرند و به پیش فرض نرم افزار بسنده می کنند. اکثر انها اندیکاتور خود را در یک تایم فریم انداخته و توجهی به دیگر تایم فریم ها ندارند. تحلیل می کنند ولی بازار بر خلاف انتظار انها پیش می رود و انها می گویند تکنیکال بدرد نمی خورد. تایم فریم یکی از اصلی ترین دلایلی است که باعث می شود تریدر هایی که بدان توجه ندارند موفق نباشند زیرا تایم فریمی را انتخاب کرده اند که مناسب شخصیتشان نیست و یا اینکه در تایم فریم بالاتر یا پایین تر روند به یک مقاومت یا حمایت مهم بر خورده و انها خبر ندارند. معامله گران نوپا میخواهند یک شبه پولدار شوند یا به قول معروف ره صد ساله را یک شبه بروند برای همین می روند سراغ تایم فریم های 1 یا 5 دقیقه ای و در نهایت وقتی تحمل نوسان بازار را ندارند شکست خورده از بازار بیرون می روند. در این مقاله ما به شما کمک می کنیم که اولا چه تایم فریمی را انتخاب کنید و دوما تایم فریم ها چه تفاوتی دارند و سوما اهمیت انها را به صورت چند جانبه بیان خواهیم کرد.
شغل شما و انتخاب تایم فریم مناسب
وقتی می خواهید درباره تایم فریم معاملاتی خود تصمیم بگیرید زمان اختصاص داده شده به معاملات تان مهم است. چه مقداری از روز یا هفته شما به انجام معاملات اختصاص دارد؟ اگر یک شغل تمام وقت دارید و امکان کنترل کردن معاملات تان را ندارید بهتر است روی نمودارهای 4 ساعته یا 1 ساعته تمرکز کنید و حتی نمودارهای روزانه هم برای شما کاربرد دارد. اما اگر با وجود داشتن شفل تمام وقت، می توانید معاملات تان را رصد کنید بهتر است از نمودارهای 30 دقیقه ای استفاده کنید.از طرف دیگر، اگر یک معامله گر تمام وقت هستید و شغل دیگری ندارید می توانید از تایم فریم های کوتاه تر مثل 5 یا 15 دقیقه ای نیز استفاده کنید.
شخصیت فردی شما با کدام تایم فریم سازگار است؟
شخصیت فردی شما رابطه مستقیم با انتخاب تایم فریم شما دارد، مثلا شما احساس می کنید که تایم فریم یکساعته برای شما مناسب است. زیرا طولانی تر است اما نه به اندازه ای که حوصله مان سر برود و تعداد سیگنالها هم کافی به نظر می رسند . در این تایم فریم فرصت کافی برای تحلیل بازار را داریم و اصلا احساس دستپاچگی نمی کنیم . از طرف دیگر کسی هم داریم که این تایم فریم در نظرش خیلی طولانی است و به قول خودش قبل از اینکه بتواند معامله ای انجام دهد تبدیل به فسیل شده است! تایم فریم 15 دقیقه برای او مناسب است و احساس می کند فرصت کافی برای تحلیل را دارد . شخص دیگری نمی تواند در تایم فریم یک ساعته معامله کند . زیرا به نظرش خیلی سریع می آید . و فقط با تایم فریمهای چهارساعته و روزانه کار می کند.
خب، چه تایم فریمی برای شما مناسب است؟
تایم فریمی که در آن می توانید راحت اهمیت داشتن لبه معاملاتی کار کنید. در معامله کردن به اندازه کافی تحت فشار هستید ( به خاطر اینکه پای پول واقعی در میان است ) ، پس حداقل نباید اجازه بدهید که چیزهای دیگر مثل تایم فریم نامناسب شما را تحت فشار بگذارند . در هر تایم فریمی باید فرصت کافی برای تحلیل داشته باشید تا احساس سردرگمی و گیجی نکنید و از طرفی حوصله تان سر نرود. به طور خلاصه، باید از تایم فریمی استفاده کنید که با شخصیت شما و زمانی که در اختیار دارید، در تناسب باشد. بهترین راه هم برای پیدا کردن تایم فریم مناسب شما این است که با هر تعداد تایم فریم که ممکن است معامله کنید و سپس از میان آنها تایم فریمی که با آن راحت تر هستید را انتخاب کنید.
میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم
میزان پولی که می خواهید در این راه سرمایه گذاری کنید، ارتباط مستقیم با تایم فریم شما دارد، اگر حساب شما کوچک است پس نمی توانید حد ضرر های بزرگ برای آن قرار دهید پس لاجرم باید در تایم فریم های کوچکتر مثل پنج دقیقه و یک دقیقه فعالیت کنید که حد ضرر کوچکتری دارند و مارجین و استاپ لاس های کوچکتری را فراهم می کنند. تایم فریم های بزرگ همانطور که تارگت و حد سودهای بزرگ دارند حد ضرر های بزرگ را نیز میطلبند که باید حساب شما تحمل این حد ضرر را داشته باشد و حساب شما نسوزد و بتواند در مقابل نوسانات بازار ایستادگی کند.
اهمیت تایم فریم های چند گانه در تحلیل تکنیکال
وقتی با توجه به مطالب بالا راجع به تایم فریم کاری خود تصمیم گرفتید، می توانید سراغ تایم فریمهای چندگانه برای تحلیل بازار بروید. با نگاه کردن به نمودارها در تایم فریم های مختلف، حتما متوجه شده اید که بازار به هر سمتی می تواند حرکت کند. یک میانگین متحرک ممکن است در نمودار هفتگی سیگنال خرید و در نمودار روزانه سیگنال فروش بدهد . و ممکن است که در نمودار ساعتی سیگنال خرید و در نمودار ده دقیقه سیگنال فروش بدهد . بالاخره چه باید کنیم ؟! به مثال زیر توجه کنید تا مطلب کاملا برای شما روشن شود
تایم فریم پنج دقیقه
شکل زیر نمودار پنج دقیقه ای EUR/USD را نشان می دهد . حرکت بازار به نظر صعودی است و از آنجاییکه خط مقاومت قبلی خود را هم شکسته است ، به نظر می رسد که بهترین موقع برای خرید است اما ! اشتباه کردید . ببینید که بعد از آن چه اتفاقی افتاده است . قیمت بعد از کمی بالا رفتن به شدت سقوط کرده است . خیلی بد شد .
تایم فریم یک ساعته
حال همان نمودار را و در همان موقعیت ولی در تایم فریم شصت دقیقه بررسی می کنیم. همانطور که می بینید قیمت کانال نزولی خود را شکسته که به مفهوم بازار صعودی است . بالای میانگین متحرک قرار گرفته که این هم دلیلی برای صعودی بودن بازار است . همه اهمیت داشتن لبه معاملاتی چیز حکایت از صعودی بودن بازار دارد ، پس می خریم . این بار هم اشتباه کردید !
تایم فریم چهار ساعته
بسیار خب ، اکنون به تایم فریم بالاتر می رویم . در شکل زیر همان موقعیت را در تایم فریم چهار ساعته مشاهده می کنید. در شکل یک کانال نزولی مشاهده میشود . جفت ارز به خط بالایی کانال برخورد کرده ولی هنوز در کانال نزولی قرار دارد . حرکت بالای میانگین متحرک است که البته گواهی از صعودی بودن بازار می دهد ولی کانال حکایت از نزولی بودن دارد هر چند که حرکت پیرامون خط بالایی کانال در حال انجام است . نگاه کنید که چه اتفاقی می افتد . قیمت بعد از برخورد به خط روند بالایی شروع به سقوط می کند .
نمودار روزانه
برای تفریح هم که شده بیایید نگاهی به نمودار روزانه بیندازیم .حرکت بازار به وضوح نزولی است . قیمت پایین میانگین متحرک و در یک کانال نزولی در حال پیشروی است . در این نمودار اهمیت داشتن لبه معاملاتی روند به روشنی قابل تشخیص است .آخرین شمع هم بعد از برخورد به خط بالایی کانال به پایین برگشته است . بازار با تمام شواهد نزولی است . حال ببینیم چه اتفاقی می افتد . تبریک ! روند نزولی ادامه پیدا می کند .
نکته اصلی چیست ؟
تاریخ و ساعت نمودارها یکسان بود . تنها تفاوت آنها در تایم فریمهای متفاوتشان بود . حال می توانید اهمیت تایم فریمهای چندگانه را درک کنید ؟ وقتی ما فقط به نمودار پانزده دقیقه نگاه کنیم ، نمی توانیم دلیل ادامه روند یا بازگشت آن را بفهمیم . به ذهنمان خطور نمی کند که نگاهی به تایم فریمهای بالاتر بیندازیم . زمانیکه بازار به روند خود ادامه می دهد یا از آن برمی گردد ، معمولا به یک خط حمایت یا مقاومت در تایم فریم بزرگتر برخورد کرده است . برای من بسیار هزینه داشته تا بفهمم خطوط حمایت و مقاومت در تایم فریمهای بزرگتر ، مهم تر هستند . ترید کردن با استفاده از چندین تایم فریم ، موقعیت های بهتری را برای ما فراهم می کند. مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی ان اعمال می کنند . در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر ، دید بهتری نسبت به روند می توان داشت .
به جای اینکه خیلی به بازار نزدیک شوید ، بهتر است کمی هم از دور به آن نگاه کنید .
یک تایم فریم به عنوان تایم فریم مادر و اصلی انتخاب کنید مثلا 4 ساعته، و کلیه تحلیل های خود از آینده قیمت را روی این تایم فریم انجام دهید، بعد برای ورود و خروج به تایم فریم های پاینن تر مثل ساعتی رجوع کنید. شما عملا با این روش معاملات خود را اعتبار سنجی می کنید و بعد به معامله ورود می کنید، با این کار لبه محکم تری نسبت به کسانی که تنها از یک تایم فریم استفاده می کنند ، خواهید داشت . فقط موقع تصمیم گیری در نظر داشته باشید بین تایم فریمها تفاوت کافی وجود داشته باشد. اگر تایم فریم ها خیلی نزدیک به هم انتخاب شوند ، قادر به تشخیص تفاوتها نیستید بنابراین کار کردن با آنها بیهوده خواهد بود .
از شایعه تا واقعیت؛ سود واقعی معامله گری در فارکس چقدر است؟
چه به دنبال کسب درآمد بیشتر باشید و چه به دنبال معاملهگری به عنوان شغل اصلی خود، بازار فارکس مزایای زیادی نسبت به بازارهای مالی سنتی دارد. یکی از بزرگترین مزایای آن این است که به معاملهگران این فرصت را میدهد که حتی با سرمایه محدود شروع به کسب درآمد کنند. در این مقاله، تلاش میکنیم تا از سود واقعی معاملهگری در فارکس سخن بگوییم و شفاف کنیم چه میزان کسب سود از بازار فارکس معقول است.
میانگین سود واقعی معامله گری در فارکس
یکی از بزرگترین عوامل محرک ورود افراد به بازار فارکس، پتانسیل بالای کسب سود است اهمیت داشتن لبه معاملاتی که میتوان از معاملات ارز در این بازار به دست آورد. اما سوالی که اغلب مطرح میشود این است که میانگین سود یک معاملهگر فارکس چقدر است؟ پاسخ به این سوال بسیار دشوار است، زیرا تفاوت زیادی بین عملکرد معاملهگران وجود دارد. مخصوصا هنگام مقایسه سود معاملهگران حرفهای و با تجربه در مقابل معاملهگران تازهکار، این تفاوت بسیار مشهود است.
عامل موثر دیگر بر سود کلی معاملهگر، میزان اهرمی است که در معاملات خود استفاده میکند. اینها تنها دو عامل در میان بسیاری از عواملی هستند که میتوان هنگام اندازهگیری میانگین سود معاملهگران فارکس در نظر گرفت. با توجه به توضیحات ذکر شده، برای درک کامل موضوع سود واقعی، در این مقاله به جزئیات بیشتری پرداخته خواهد شد.
به عنوان یک دستورالعمل کلی، سود بالقوهای که از طریق معاملات فارکس حاصل میشود، ممکن است چندین برابر سود در سایر سرمایهگذاریهای سنتی باشد. برای مثال، طی ۵۰ سال گذشته یا بیشتر، بازار سهام ایالات متحده به طور متوسط سالانه سود تقریباً ۱۰ درصدی داشته است و در بخش دارایی املاک و مستغلات نیز چنین بوده است. سرمایهگذاران اوراق قرضه دولتی با کیفیت بالا، میانگین بازده سالانه تقریباً ۵ درصد را در مدت زمان مشابه دریافت کردهاند.
نکته این است که سود اکثر سرمایهگذاریهای سنتی معمولاً از ۰/۵٪ تا ۱٪ در ماه یا ۶٪ تا ۱۲٪ در سال است. کسانی که به دنبال راهی برای کسب سود بیشتر هستند، مطمئناً میتوانند در بازار فارکس سرمایهگذاری کنند. به این ترتیب، فرصتهای زیادی برای معاملهگران جسورتر وجود دارد تا با تخصیص بخش معینی از پرتفوی کلی خود در بازاری مانند فارکس که سود بالقوه بالاتری ارائه میدهد، سریعتر ثروتمند شوند.
نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که معامله ارز، مثل یک بازی برد و باخت است. به عبارت دیگر، برای اینکه کسی از معاملهی خود سود کند، باید طرف مقابلی وجود داشته باشد که در معاملهی خود ضرر کند. به این ترتیب به دلیل ماهیت برد و باخت بازار فارکس، این بازار شامل درصد معینی از معاملهگران سبز میشود، یعنی معاملهگرانی که سود سرمایهگذاری آنها مثبت است و در عین حال شامل درصد مشخصی از معاملهگران قرمز میشود که سود سرمایهگذاری آنها منفی است.
علاوه بر این، اختلاف این دو گروه یکسان نیست به عبارت دیگر، اگر به تفکیک به کل معاملهگران سودآور در مقابل کل معاملهگران ضرر ده در یک دوره زمانی، مانند سه ماهه یا یک ساله نگاه کنید، متوجه میشوید که اقلیت کوچکی از معاملهگران، سود بیشتری کسب میکنند. در تخمین کلی، ۱۰ تا ۱۵ درصد از کل معاملهگران فارکس بیشترین سود به دست آمده را به خود اختصاص میدهند، در حالی که ۸۵ تا ۹۰ درصد دیگر در سمت بازنده قرار دارند.
محاسبه سود ماهانه واقعی در فارکس
در این قسمت با انجام محاسبات، سود واقعی معاملهگری در فارکس مورد بررسی قرار گرفته است. نکته کلیدی قابل توجه، محاسبه واقع بینانه این سود است، اما چرا؟ زیرا متأسفانه تعداد نسبتا زیادی از افراد سودجو در این بازار، درباره سود معاملهگری بیش از حد اغراق میکنند و گاهی اوقات ارقامی کاملاً نادرست ارائه میدهند. ممکن است در طول تحقیقات خود در زمینه بازار فارکس با برخی از این افراد مواجه شده باشید، این اغراق و بزرگنماییها، در تبلیغات هم به چشم میخورد.
افرادسودجو در فارکس با وعده سودهای کلان باعث ایجاد توهم در ذهن معاملهگران میشوند
به عنوان مثال، یک طراح و سازنده سیستم معاملاتی، برای سیستم معاملاتی فارکس خود تبلیغ میکند و وعده میانگین سود سالانه ۵۰۰٪ را میدهد! او معیارهای جالبی را در مورد این سود سالانه ارائه میدهد و حتی رشد حساب فرضی را بر اساس دادههای تاریخی نشان میدهد. آنچه باید بدانید این است که این نوع ادعاها به شدت فریبنده هستند.
اما چرا با چنین قطعیتی میگوییم که این تبلیغات فریبی بیش نیستند؟ گاهی اوقات موارد واقعی از یک معاملهگر یا هج فاند (Hedge Fund) مشاهده میشود که سود بسیار زیادی بدست آورده است، اما دلیل آن میتواند برخی از رویدادهای قوی سیاه (Black Swan) باشد که احتمال تکرار آن بسیار کم است. همچنین ممکن است فروشنده سیستم معاملاتی از اهرمهای بسیار بالا استفاده کرده باشد که برای معاملهگران مبتدی استفاده از چنین اهرمی ناممکن باشد. بنابراین در ابتدا باید تفاوت بین سود واقعی و غیر واقعی در بازار را متوجه شوید.
پس سود واقعی مورد انتظار از بازار فارکس چقدر است؟ قبل از پاسخ به این سوال، باید در مورد نوع سودی که برخی از بزرگترین هج فاندها و مدیران حسابهای فارکس، به صورت سالانه به سرمایهگذاران خود ارائه میدهند، توضیح داده شود. بدیهی است که افرادی توانمند و باهوش در این موسسات مشغول به کارند و بنابراین میتوانند دیدگاهی کلی درباره سود در بازار فارکس ارائه دهند، در واقع دادههایی در مورد این مجموعه افراد موفق در بازار فارکس موجود است.
آیا میتوانید حدس بزنید معمولا سود معاملهگری در فارکس برای هج فاندها چقدر است؟ ممکن است تعجب کنید اگر بفهمید که هج فاندها نتوانستهاند در فارکس سودی به اندازه اندازه شاخص S&P 500 بدست آورند و همانطور که اشاره شد، میانگین سود شاخص S&P 500 و سایر شاخصهای مرتبط با بازار سهام ایالات متحده آمریکا حدود ۱۰ درصد است!
بنابراین، اگر بزرگترین شرکتهای جهان که در فارکس فعالیت میکنند نتوانستهاند به سود مشابه بازارهای سهام دست پیدا کنند، پس این فرض که میتوان سود عظیمی از بازار فارکس به دست آورد، از کجا میآید؟ خوب، به جرأت میتوان حدس زد که بسیاری از اطلاعات توسط بازاریابان منتشر میشود، و معاملهگران حرفهای فارکس نقشی در انتشار این اطلاعات ندارند.
اما سود کلان در فارکس کاملا دور از واقعیت نیست. سودی که شما به عنوان یک شخص مستقل بدست میآورید میتواند خیلی بالاتر از هج فاندها باشد. زیرا هدف اکثر هج فاندها معیاری مشخص شده برای سود است و معیاری برای سود خام ندارند. در واقع بسیاری از مشتریان آنها، مثل صندوقهای بازنشستگی و سرمایهگذاران ثروتمند، بیشتر نگران ریسک کاهش سرمایه خود هستند و نه سود بالقوه.
به این ترتیب، این موسسات دائماً در حال ایجاد تعادل بین این دو مورد هستند که به سودی با ریسک متعادل دست یابند. از سوی دیگر، معاملهگران انفرادی میتوانند پارامترهای ریسک خود را تعیین کنند و با ریسک بیشتر میتوانند به سود بالاتری دست یابند.
به عنوان یک معاملهگر ریسکپذیری سودی بین ۳ تا ۴ درصد در ماه یا ۳۶ تا ۴۸ درصد در سال و به عنوان یک معاملهگر محافظهکار میتوانید سودی بین ۱ تا ۲ درصد در ماه یا ۱۲ تا ۲۴ درصد در سال از معاملات خود انتظار داشته باشید
اکنون با در نظر گرفتن تمام موارد ذکر شده، میتوان به سؤال اصلی پرداخت. یعنی سود واقعی فارکس یا به عبارت دقیقتر سود معقول مورد انتظار از معاملهگری در فارکس چقدر است؟ اگر معاملهگر ریسکپذیری هستید، باید بتوانید سودی بین ۳ تا ۴ درصد در ماه یا ۳۶ تا ۴۸ درصد در سال از معاملات خود بدست بیاورید و اگر یک معاملهگر محافظهکار هستید، باید بتوانید سودی بین ۱ تا ۲ درصد در ماه یا ۱۲ تا ۲۴ درصد در سال از معاملات خود کسب کنید.
بنابراین سود واقعی از معاملهگری در فارکس بر اساس ریسکپذیری شما تعیین میشود. ناگفته نماند که این نوع سودها، تنها در صورتی قابل دستیابی خواهند بود که یک استراتژی برتر داشته باشید، و بتوانید آن را به طور ثابت در بازار اعمال کنید. بدون یک استراتژی برتر، شما جزئی از ۸۵ درصد معاملهگران بازنده خواهید بود.
پیشبینی سود سالانه شما از فارکس
کلید کسب سود ثابت از معاملهگری، داشتن شناخت کامل از استراتژی معاملاتی است. به عبارت دیگر، چه یک معاملهگر اختیاری باشید یا یک معاملهگر سیستمی، باید درک کاملی از معیارهای استراتژی معاملاتی خود داشته باشید. این معیارها نه تنها شامل دانستن میانگین درصد موفقیت میشود، بلکه شامل معیارهایی مانند تعداد معاملات انجام شده در هفته یا ماه، میانگین برد، میانگین شکست، حداکثر افت سرمایه، نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward Ratio)، سود در هر معامله، تعداد معاملات برنده متوالی، تعداد معاملات بازنده متوالی و غیره میشود.
دو دلیل مهم برای درک معیارهای یک معامله وجود دارد. اول اینکه، با شناخت بیشتر معیارهای موفقیت استراتژی معاملاتی خود، اعتماد بیشتری به آن استراتژی کسب خواهید کرد. به عنوان مثال، شما حداکثر افت سرمایه برای استراتژی خود را ۳۰ درصد در نظر میگیرید و در حال حاضر ۲۰ درصد افت سرمایه دارید، در این صورت با دانستن اینکه افت سرمایه فعلی در محدوده حداکثر مورد نظر شما است، خیالتان آسوده خواهد بود. این کار به شما در کسب اعتماد به استراتژی و انجام معاملات، حتی زمانی که شرایط دشوار بنظر میرسد، خیلی کمک میکند.
دوم اینکه، شما باید درک درستی از معیارهای معاملهگری خود داشته باشید زیرا اینکار به شما بینشی درباره سود حاصله از هر معامله، در آخر ماه و آخر سال میدهد. به عنوان مثال، سود هر معامله رقمی بسیار مهم است و با فرض اینکه استراتژی شما سودآور باشد، میانگین سود در هر معامله را پیشبینی میکند.
بنابراین، اگر انتظار دارید ۲۵ دلار در هر معامله سود کنید، میتوانید سود بقیه معاملات را هم حساب کنید. پس اگر به طور متوسط ۲۰ معامله در ماه انجام میدهید، میانگین سود ماهانه شما باید حدود ۵۰۰ دلار باشد. این رقم با ضرب سود ۲۵ دلاری در تعداد ۲۰ معامله در ماه محاسبه میشود که برابر است با ۵۰۰ دلار سود ماهانه و ۶۰۰۰ دلار سود سالانه. اگر حساب شما به طور متوسط ۱۵۰۰۰ دلار باشد، سود سالانه ۴۰ درصد خواهد بود. حالا اهمیت درک این معیارهای کلیدی را متوجه میشوید؟
اگر میخواهید پیشبینی کنید که به طور واقعبینانه چقدر میتوانید از معاملهگری در فارکس سود بدست بیاورید، اول باید بدانید که سود استراتژی شما چقدر است. فرمول زیر برای محاسبه سود استفاده میشود:
میزان سود = (میانگین حجم معاملات بازنده × درصد بازنده) – (میانگین حجم معاملات برنده × درصد برنده)
مثال زیر با استفاده از فرمول بالا محاسبه شده است. فرض کنید که میانگین درصدبرنده در استراتژی شما ۵۰٪ بوده و میانگین حجم معاملات برنده شما ۴۰۰ دلار است، در حالی که میانگین حجم بازنده شما ۳۰۰ دلار است. بنابراین اگر آن اعداد را به فرمول سود احتمالی در بالا اضافه کنیم، به نتیجه زیر میرسیم:
۵۰دلار = (۳۰۰دلار ×۰.۵) – (۴۰۰دلار × ۰.۵)
به این ترتیب، سود شما برابر با ۵۰ دلار است.
چگونه سود خود از فارکس را بالا ببریم؟
اکنون در مورد تلاش برای به حداکثر رساندن سود معاملات فارکس توضیح داده میشود. اما، قبل از اینکه بتوان به دنبال افزایش میانگین سود بود، باید بر ایجاد یک استراتژی معاملهگری که دارای سود مثبت باشد، تمرکز کرد. در بخش قبل به طور مختصر در این مورد توضیح داده شد، بنابراین درک اولیه از این موضوع ایجاد شده است. علاوه بر این، باید اطمینان حاصل شود که بک تست (Backtest) به صورت دستی یا خودکار انجام شده باشد، این بک تست یک فرضیه منطقی در مورد سودآوری کلی از روش معاملهگری شما ارائه میدهد.
با این حال، راههایی وجود دارد که میتوان سود معاملهگری را افزایش داد. یکی از بهترین راهها افزایش اهرم موثر برای افزایش سود است. به عنوان مثال، اگر با یک استراتژی معاملاتی به طور متوسط سالانه ۱۰ درصد سود بدون اهرم به دست میآورد و هدف معاملهگر، افزایش سود تا ۳۰ درصد است، میتوان اهرم را تا ۳ برابر افزایش داد و به این هدف دست یافت.
اما باید به یک هشدار مهم توجه کرد. حداکثر افت سرمایه شما در شرایط بدون اهرم، هر چقدر که باشد، به دلیل افزایش اهرم، آن افت سرمایه تا ۳ برابر نیز افزایش مییابد. به عبارت دیگر، افزایش اهرم هم روی سود تاثیرگذار است و هم روی ضرر.
روش دیگری که میتواند به طور قابل توجهی سود معاملات شما را افرایش دهد، سود مرکب است. شاید با نظریه سود مرکب در گذر زمان آشنا باشید، میتوان این نظریه را در حساب معاملهگری به کار برد. اجرای سود مرکب بر روی سودهای حاصله از فارکس میتواند بسیار قدرتمند عمل کند و منجر به رشد تصاعدی حساب شما شود. به عنوان مثال، فرض کنید که یک حساب معاملاتی ۱۰ هزار دلاری دارید. و شما میتوانید با موفقیت به میانگین سود سالانه ۲۵ درصد طی ۱۲۰ ماه یا ۱۰ سال آینده دست یابید.
در سناریوی اول، شما هر سال سود ۲۵۰۰ دلاری را برداشت کرده و از درآمد حاصل از آن برای تامین هزینههای مختلف روزانه استفاده میکنید. بنابراین، در پایان ۱۲۰ ماه یا ۱۰ سال، ۱۰ هزار دلار در حساب خود خواهید داشت. حالا فرض کنید که با استفاده از همان حساب ۱۰ هزار دلاری و میانگین سود سالانه ۲۵ درصد، بجای خرج کردن سود به دست آمده، ۱۰۰ درصد سود را مجدداً سرمایهگذاری میکنید.
در این سناریو، حساب معاملاتی شما تقریبا تا بیش از ۹۳ هزار دلار افزایش خواهد یافت. این افزایش ۸۳ هزار دلاری، تقریباً سه و نیم برابر مبلغی است که در طول ۱۰ سال برداشت کردهاید. این قدرت استفاده از سود مرکب در فارکس به صورت ماهانه است. این یکی از بهترین ابزارها برای معاملهگران جهت دستیابی به رشد حساب است.
استفاده از اهرم یا لوریج یک شمشیر دو لبه در افزایش توام سود و ریسک است.
سودِ سرمایه و بازگشت سرمایه
تاکنون در مورد سود سرمایه از معاملات فارکس توضیح داده شد اما سود سرمایه از معاملهگری در فارکس یا هر نوع سرمایهگذاری دیگر اهمیت بسیار کمتری نسبت به بازگشت سرمایه دارد. یعنی با اینکه سود سرمایه حائز اهمیت است اما حفظ اصل سرمایه اهمیت بیشتری دارد. متاسفانه بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران این موضوع را درک نمیکنند یا اگر متوجه شوند، معمولا اهمیت این تمایز را دست کم میگیرند.
بنابراین چگونه میتوانید از بازگشت سرمایه اطمینان حاصل کنید در حالی که مشغول کسب سود از سرمایه خود در فارکس هستید؟ پاسخ ساده به این سوال این است که در زندگی هیچ تضمین ۱۰۰ درصدی وجود ندارد و در معاملهگری نیز این قضیه صدق میکند. اما ناگفته نماند که با استفاده از یک مدل صحیح مدیریت ریسک، میتوانید احتمال از بین رفتن حساب معاملاتی اهمیت داشتن لبه معاملاتی خود را تنها در یک یا چند معامله به حداقل برسانید. تنها زمانی یک معاملهگر این شانس را دارد که در بین ۱۰ درصد معاملهگران موفق قرار بگیرد، که بجای اینکه فقط به فکر سود کردن باشد، به این فکر کند که چقدر میتواند ضرر کند.
معمولا ماندگاری یک معاملهگر در بازار فارکس با استفاده او از اهرم معاملاتی رابطه معکوس دارد. به این معنا که آن دسته از معاملهگرانی که در بلند مدت در بازارهای فارکس ماندهاند و رشد کردهاند، عموماً کسانی هستند که از اهرم متوسط یا کم استفاده میکنند. آنها معمولاً معاملهگران حرفهای هستند که برای کنترل ریسک بیشتر از هر چیز دیگری ارزش قائل هستند. برعکس، آن دسته از معاملهگرانی که از مقدار بیش از حد اهرم استفاده میکنند، مدت زیادی در این بازار نمیمانند. آنها معمولاً معاملهگران نازهکار هستند که رسیدن به سود حداکثری تنها هدفشان است.
خلاصه
در این مقاله به خوبی متوجه شدید که متغیرهای زیادی بر نرخ سود معاملهگران در بازار فارکس تاثیرگذار هستند. اما به طور کلی، معاملهگران موفق فارکس میتوانند سودی بیش از ۲۰ یا ۳۰ درصد در سال بدست آورند و حتی با استفاده از اهرم اضافی، این رقم را افزایش دهند. بنابراین، بازار فارکس یکی از بهترین فرصتها را به افرادی که به دنبال راهی برای رسیدن به درآمد بالا هستند ارائه میدهد.
خانواده آسا
داستان آسا از یک تیم کوچک با رویاهای بزرگ شروع شد. در کنار هم قدمهای کوچک برداشتیم، بحرانهای مختلف را از سر گذراندیم، رشد کردیم، به بسیاری از اهدافمان رسیدیم و همچنان برای صعود به قلههای بلندتر تلاش میکنیم.
اولین جرقههای تاسیس شرکت آسا همزمان با آغاز بحث معاملات آنلاین در بازار بورس زده شد. زمانی که در سال 89 زمزمههای آنلاین تریدینگ به گوش رسید، مدیران آگاه که همیشه روی رشد و پیشرفت تاکید داشتند، تصمیم گرفتند از صنعت IT برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند؛ خدمات و نرمافزارهای مجموعههای مختلفی را امتحان کردند و عملکرد هیچ کدام برایشان رضایتبخش نبود.
در نهایت موسسان آسا توانستند ارتباط دوطرفهای میان آگاه و فعالان صنعت IT ایجاد کنند. در یک طرف این رابطه مدیرانی حضور داشتند که میخواستند با استفاده از IT کسبوکار خود را گسترش بدهند و در طرف دیگر، متخصصانی که به دنبال فرصتی برای به ثمر رساندن دانش و استعدادهای خود میگشتند. نتیجه آشنایی و همکاری این دو گروه، آگاهی شد که حالا یکی از سه کارگزار برتر کشور است و آسایی که همگام با تکنولوژی روز دنیا حرکت میکند.
شروع کار ما در آسا با تولید نرمافزار معاملاتی اختصاصی بود. در مدت چهار سال و با سرمایه 75 میلیارد ریال به اهداف اولیه رسیدیم و از سال 95 فاز دوم کار خود را با هدف تبدیل شدن به یک شرکت پیشرو در بازار سرمایه آغاز کردیم. در این مسیر با مشکلات بسیاری مواجه شدیم اما توانستیم با جذب افراد قابل اعتماد و حرفهای چالشها را حل کنیم و حالا به یک خانواده 350 نفری از متخصصان متبحر تبدیل شدهایم؛ خانوادهای که روز به روز بزرگتر میشود.
تا به امروز ما توانستهایم مجموعه سیستمهای مورد نیاز برای فعالیت در بورس اوراق بهادار و ارتباطهای بانکی آن را در قالب سه برنامه تجاری مجزا و 70 محصول ایجاد کنیم که به صورت یکپارچه به مشتریان سرویس میدهند؛ اما این جا نقطه توقف ما نیست و چشمانداز گستردهتری را در برابر خود میبینیم.
ماموریت: ماموریتمان این است که بازار پول و سرمایه را به هم متصل کنیم. قصد داریم سرویسهای متمایزی به کارگزاران بورس و بانکهای کل کشور ارائه دهیم تا بتوانند بدون هیچگونه انحصاری، خدمات باکیفیت ارائه دهند و ارزشآفرینی کنند.
چشم انداز: چشماندازمان این است که به یک شرکت پیشرو در ارائه خدمات FinTech در بازار سرمایه ( فناوری بازارهای مالی، بورس، بانک و بیمه) تبدیل شویم.
هشدار درباره سقوط بازارهای مالی /یک سوال بیپاسخ!
چارلز کیندلبرگر در مطالعه خود درباره بحران های مالی نوشت: «برای مورخان، هر رویداد منحصر به فرد است. اما در حالی که تاریخ خاص است. اقتصاد عمومی است».
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، نشریه هفتگی اکونومیست تیتر و طرح جلد این هفته خود را به این پرسش اختصاص داده است که «اگر بازارهای مالی سقوط کنند، چه اتفاقی میافتد؟». به نوشته این نشریه برای راهنمایی به تاریخ مراجعه کرد اما باید دانست که سقوط بعدی متفاوت خواهد بود.
اکونومیست در ادامه نوشت: چارلز کیندلبرگر در مطالعه خود درباره بحران های مالی نوشت: «برای مورخان، هر رویداد منحصر به فرد است. اما در حالی که تاریخ خاص است. اقتصاد عمومی است»؛ شامل جستجوی الگوهایی است که نشان می دهد چرخه در حال چرخش است یا خیر.
ترس در وال استریت
امروز سیستم مالی آمریکا شبیه قبل از سقوط سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۸ نیست، اما اخیراً نشانههایی ازترس در وال استریت دیده میشود: روزهای معاملاتی وحشیانه بدون خبری واقعی، نوسانات ناگهانی اهمیت داشتن لبه معاملاتی قیمتها و احساس کسالت در میان بسیاری از افراد و سرمایه گذارانی که در خوشبینی فنی زیاده روی کرده اند. پس از افزایش در سال ۲۰۲۱، سهام وال استریت بدترین ژانویه خود را از سال ۲۰۰۹ تجربه کرد و ۵.۳ درصد کاهش یافت. قیمت داراییهای مورد علاقه سرمایهگذاران خرد، مانند سهام فناوری، ارزهای دیجیتال و سازندگان خودروهای برقی، کاهش یافته است. حال و هوای گیجکننده در wallstreetbets، انجمنی برای معاملهگران دیجیتالی روزانه، اکنون غمانگیز است.
وسوسه انگیز است که فکر کنیم فروش ماه ژانویه دقیقاً همان چیزی بود که لازم بود و بازار سهام را از افراطهای سفته بازی پاکسازی کرد. اما سیستم مالی جدید آمریکا همچنان مملو از ریسک است. قیمت داراییها بالا است: آخرین باری که سهام نسبت به سود بلندمدت آنقدر گران بود، قبل از رکود سالهای ۱۹۲۹ و ۲۰۰۱ بود، و بازده اضافی برای داشتن اوراق قرضه پرخطر نزدیک به پایینترین سطح خود در ربع قرن گذشته است. بسیاری از پرتفویها روی داراییهای "طولانی" بارگذاری شدهاند که تنها در آینده ای دور سود حاصل میکنند. و بانک های مرکزی برای مهار تورم نرخ بهره را افزایش می دهند. انتظار می رود فدرال رزرو آمریکا در سال جاری ۵ بار به اندازه ۰.۲۵ افزایش یابد. بازده دو ساله Bund آلمان هفته گذشته ۰.۳۳ واحد افزایش یافت که بزرگترین جهش آنها از سال ۲۰۰۸ است.
سوال بزرگ و بیپاسخ بانکها و سرمایهگذاران؟
ترکیبی از ارزش گذاری های بسیار بالا و افزایش نرخ های بهره میتواند به راحتی منجر به زیان های بزرگ شود، زیرا نرخ استفاده شده برای تنزیل درآمد آتی افزایش مییابد.
اگر زیانهای بزرگ محقق شود، سؤال مهم برای سرمایهگذاران، برای بانکهای مرکزی و اقتصاد جهانی این است که آیا سیستم مالی با خیال راحت آنها را جذب میکند یا تقویت میکند؟
پاسخ واضح نیست، زیرا این سیستم در طی ۱۵ سال گذشته توسط نیروهای دوگانه مقررات و نوآوریهای تکنولوژیکی دگرگون شده است.
قوانین جدید سرمایه، ریسکپذیری زیادی را از بانکها خارج کرده است. دیجیتالیسازی به رایانهها قدرت تصمیمگیری بیشتری بخشیده، پلتفرمهای جدیدی برای مالکیت داراییها ایجاد کرده و هزینه معاملات را تقریباً به صفر رسانده است.
نتیجه یک سیستم با فرکانس بالا و مبتنی بر بازار با بازیگران جدیدی است. تجارت سهام دیگر تحت سلطه صندوقهای بازنشستگی نیست، بلکه توسط صندوقهای خودکار قابل معامله در مبادلات (etfs) و انبوهی از سرمایهگذاران خرد که از برنامههای نرمافزار جدید استفاده میکنند، هدایت میشود. وام گیرندگان می توانند از وجوه بدهی و همچنین بانک ها استفاده کنند. به لطف مدیران دارایی مانند BlackRock که اوراق قرضه خارجی میخرند، اعتبارات در سراسر مرزها جریان مییابد، نه فقط وام دهندگان جهانی مانند سیتی گروپ. بازارها با سرعت سرسام آوری کار میکنند: حجم معاملات سهام در آمریکا ۳.۸ برابر یک دهه قبل است.
بسیاری از این تغییرات برای بهتر شدن بوده است. آنها معامله با طیف وسیع تری از دارایی ها را برای همه انواع سرمایه گذاران ارزان تر و آسان تر کرده اند. سقوط ۲۰۰۸-۲۰۰۹ نشان داد که بانکهایی که سپردههای مردم را میگیرند در معرض زیانهای فاجعهبار قرار دارند و دولتها را مجبور به نجات آنها میکند، چقدر خطرناک هستند.
امروزه بانکها مرکزیت کمتری برای سیستم مالی دارند، سرمایهگذاری بهتر و داراییهای بسیار پرخطر کمتری در اختیار دارند. ریسک پذیری بیشتر توسط وجوهی انجام می شود که توسط سهامداران یا پس انداز کنندگان بلندمدت حمایت می شوند که روی کاغذ برای جذب زیانها مجهزتر هستند.
۲ خطر مهم
با این حال، اختراع مجدد امور مالی، غرور را از بین نبرده است. دو خطر برجسته است. اول، مقداری اهرم در بانک های سایه و صندوق های سرمایه گذاری پنهان است. برای مثال، کل وامها و بدهیهای مشابه سپرده صندوقهای تامینی، صندوقهای سرمایهگذاری دارایی و صندوقهای بازار پول از ۳۲ درصد در یک دهه قبل به ۴۳ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یافته است. شرکت ها می توانند بدهی های هنگفتی را بدون اینکه کسی متوجه شود جمع آوری کنند. Archegos، یک دفتر سرمایه گذاری خانوادگی مبهم، سال گذشته نکول کرد و ۱۰ میلیارد دلار ضرر به وام دهندگان خود تحمیل کرد.
اگر قیمت دارایی ها کاهش یابد، انفجارهای دیگری نیز ممکن است به دنبال داشته باشد و اصلاح را تسریع کند.
خطر دوم این است که، اگرچه سیستم جدید غیرمتمرکزتر است، اما همچنان متکی به تراکنشهایی است که از طریق گرههایی انجام میشوند که میتوانند توسط نوسانات تحت تأثیر قرار گیرند. etfs با ۱۰ تریلیون دلار دارایی، به چند شرکت کوچک بازارساز متکی است تا اطمینان حاصل کند که قیمت وجوه بهطور دقیق داراییهای پنهان تحت مالکیت آنها را ردیابی میکند. تریلیون ها دلار از قراردادهای مشتقه از طریق پنج اتاق تهاتر آمریکایی انجام می شود. بسیاری از تراکنش ها توسط نسل جدیدی از مردان میانی مانند سیتادل سکیوریتیس انجام می شود. بازار خزانه داری اکنون برای فعالیت به شرکت های تجاری خودکار با فرکانس بالا بستگی دارد.
همه این شرکتها یا مؤسسات دارای بافرهای ایمنی هستند و اکثر آنها میتوانند وثیقه یا «حاشیه» بیشتری را برای محافظت از خود در برابر ضررهای کاربرانشان مطالبه کنند. با این حال، تجربه اخیر دلایلی را برای نگرانی نشان می دهد. در ژانویه ۲۰۲۱، تجارت دیوانهوار در یک سهم، GameStop، منجر به هرج و مرج شد، و باعث شد که سیستم تسویه حساب حاشیهای زیادی داشته باشد، که نسل جدیدی از شرکتهای کارگزاری مبتنی بر اپلیکیشن، از جمله Robinhood، برای پرداخت آن تلاش کردند. در همین حال، بازارهای خزانهداری و پول در سالهای ۲۰۱۴، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به قدرت رسیدند. سیستم مالی مبتنی بر بازار در بیشتر مواقع بسیار فعال است. در مواقع استرس، کل حوزه های فعالیت معاملاتی ممکن است خشک شوند. این می تواند به وحشت دامن بزند.
شهروندان عادی ممکن است فکر نکنند که سوختن تعدادی از معامله گران روزانه و مدیران صندوق اهمیت زیادی ندارد. اما چنین آتش سوزی می تواند به بقیه اقتصاد آسیب برساند. کاملاً ۵۳ درصد از خانوارهای آمریکایی سهام دارند (در مقایسه با ۳۷ درصد در سال ۱۹۹۲)، و بیش از ۱۰۰ میلیون حساب کارگزاری آنلاین وجود دارد. اگر بازارهای اعتباری دچار مشکل شوند، خانوارها و شرکت ها برای استقراض با مشکل مواجه خواهند شد. به همین دلیل است که در آغاز همهگیری، فدرال رزرو بهعنوان «آخرین راهحل بازارساز» عمل کرد و قول داد تا ۳ تریلیون دلار از طیف وسیعی از بازارهای بدهی حمایت کند و از معاملهگران و برخی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک حمایت کند.
حاشیه های خوب
آیا آن کمک مالی یک بار ناشی از یک رویداد استثنایی بود یا نشانه ای از اتفاقات آینده؟ از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ بانکهای مرکزی و تنظیمکنندهها دو هدف ناگفته داشتهاند: عادیسازی نرخهای بهره و توقف استفاده از پول عمومی برای پذیرش ریسکپذیری خصوصی. به نظر می رسد که این اهداف در تنش هستند: فدرال رزرو باید نرخ اهمیت داشتن لبه معاملاتی بهره را افزایش دهد، اما این می تواند باعث بی ثباتی شود. سیستم مالی در وضعیت بهتری نسبت به سال ۲۰۰۸ است که قماربازان بی پروا در Bear Stearns و Lehman Brothers دنیا را به بن بست کشاندند. با این حال، اشتباه نکنید: با آزمایش سختی روبرو است.
فارمینگ در DeFi؛ سودهای نجومی در بلاک چین اتریوم؟
حوزه مدیریت مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) که بیشتر با عبارت دیفای (DeFi) شناخته میشود، به استفاده از قابلیتهای بلاک چینهای عمومی و قراردادهای هوشمند برای ارائه خدمات مالی مانند وامدهی و ایجاد زیرساختهای معاملاتی غیرمتمرکز گفته میشود. دیفای استفاده از خدمات بانکداری را با حذف واسطههای بانکی ممکن میکند و از آن بهعنوان بزرگترین کاربرد پلتفرمهایی چون اتریوم بعد از ICOها یاد میشود که در سال ۲۰۱۹ مورد توجه استارتاپها و شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر قرار گرفت.
در هفتههای گذشته که بحث درباره دیفای در شبکههای اجتماعی و در میان جامعه ارزهای دیجیتال به شدت داغ بود و از شیوه جدیدی برای کسب درآمد در این حوزه تحت عنوان Yield Farming مرتبا یاد میشد، اغلب توکنهای پروژههای دیفای که از میان آنها میتوان به کامپاند (Compound) و آوی (Aavi) اشاره کرد، رشدهای قابلتوجهی ثبت کردند.
در ادامه پلتفرم کامپاند را معرفی کرده و نحوه استفاده از آن را برای وامدهی و همچنین امکان کسب سودهای نامتعارف را نیز بر روی آن بررسی خواهیم کرد.
معرفی پلتفرم کامپاند (Compound)
در حالت عادی شما میتوانید پول خود را در بانکها بهعنوان سپرده نگهداری و سود سپرده سرمایهگذاری آن را دریافت کنید. اما مشکلی که وجود دارد این است که برای مثال اگر سپرده بلندمدت انتخاب کرده باشید، نمیتوانید پول خود را انتقال دهید یا از آن استفاده کنید. کامپاند برای رفع این مشکل ساخته شده تا در حالی که دارایی دیجیتال شما بهصورت سپرده در حال دریافت سود است، بتوانید آن را انتقال داده یا حتی خرج کنید. علاوه بر این کامپاند یک سیستم وامدهی غیرمتمرکز ایجاد کرده که دردسرهای کاغذبازی بانکها در آن حذف شده است.
کامپاند توسط رابرت لشنر، اقتصاددان سابق، با هدف ایجاد استخرهای نقدینگی بر روی بلاک چین اتریوم ساخته شده است که بر اساس نیروهای عرضه و تقاضا در هر بازار، به طرف قرضدهنده سود داده و از طرف قرضگیرنده کسر میشود. در این پروتکل تأمینکنندگان نقدینگی با قرار دادن داراییهای خود در پلتفرم، در ازای آن بر روی شبکه اتریوم سیتوکن (cTokens) دریافت میکنند که سود وام بر اساس این توکنها محاسبه میشود.
این توکنها با پشتوانه داراییهای قفل شده ساخته میشوند و نرخ بهره پس از استخراج هر بلاک در شبکه اتریوم بر روی آنها محاسبه میشود. سیتوکنها که بر اساس استاندارد ERC20 ساخته شدهاند، برخلاف داراییهای قفل شده، قابل انتقال و تبدیل هستند. از طرفی فرد وامدهنده میتواند با دادن توکنهای کامپاند خود در هر لحظه اصل پول خود را به علاوه سود سپردهاش باز پس گیرد.
برای مثال در صورتی که بخواهید از تأمینکنندگان نقدینگی اتریوم در کامپاند باشید، این پلتفرم به شما سیاتریوم یا cETH میدهد که سود سپرده بر روی این توکنها محاسبه میشود و شما با بازپسدادن این توکنها میتوانید اتریوم خود را پس بگیرید.
از سوی دیگر شما میتوانید دارایی دیجیتال ارائه شده را به وثیقه (Collateral) تبدیل کنید تا علاوه بر حفظ سپرده و سود دریافتی آن، بتوانید وام هم دریافت کنید. در این حالت باید به نرخ بهره وام دریافتی توجه کنید چون که اگر نرخ بهره نقدینگی دریافت شده از نقدینگی تأمین شده بیشتر باشد، در این صورت نرخ بهره حساب شما منفی میشود. همچنین طرفین قرضدهنده و قرضگیرنده، توکنهای کامپاند (COMP) دریافت میکنند که با داشتن آن در تصمیمات شبکه حق رأی به دست میآورند و از طرفی هم این توکنها ارزشمند هستند و میتوان آنها را در صرافیهای معتبری مانند بایننس فروخت.
در حال حاضر بازارهای نقدینگی برای توکنهای دای، بت، آگر، یواسدی کوین (دلار کوینبیس)، تتر، زیرواکس و رپد بیت کوین (بیت کوین توکنیزه شده در اتریوم) موجود است.
نمایی از بازارهای نقدینگی کامپاند و نرخ بهره سالانه قرضدهندگان (Supply APY) و قرضگیرندگان (Borrow APY)
نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که ارزش وثیقه شما همواره باید از ارزش وام دریافتیتان بیشتر باشد زیرا اگر وثیقه شما با کاهش ارزش شدید مواجه شود در این صورت دارایی شما برای تأمین بازپرداخت وام فروخته میشود.
ترفند سود حداکثری در کامپاند
در حالت عادی شما میتوانید با سپردهگذاری دارایی خود در سایت کامپاند، سود متغیری را که گاهی اوقات برای برخی بازارها تا ۲۵ درصد نیز میرسد دریافت کنید.
نحوه کار پلتفرم کامپاند را بهصورت نسبتا خلاصه توضیح دادیم، اما امکان اجرای برخی روشهای عجیب در هفتههای گذشته بر روی این پلتفرم باعث شد تا برخی کاربران جامعه ارزهای دیجیتال از سودهای سالانه ۱۰۰ درصدی و حتی بیشتر بر روی کامپاند خبر دهند.
هر روز نزدیک به ۲۸۸۰ توکن کامپاند در کل پلتفرم با توجه بهمیزان نرخ بهره هر بازار بین تأمینکنندگان و دریافتکنندگان نقدینگی توزیع میشود. باید توجه داشت که امکان وامدهی دوباره با وام دریافتی از پلتفرم هم وجود دارد اما با این تفاوت که ریسک از دست دادن وثیقه اولیه بیشتر میشود. در واقع استفاده از این روش تقریبا مشابه با ابزار اهرم در بازارهای مارجین است.
با توجه به سازوکار پلتفرم، میتوان گفت که توکنهای دریافتی کامپاند عامل اصلی افزایش نرخ سود دریافتی در این پلتفرم وامدهی است. بر این اساس با از بین بردن ریسک کاهش ارزش وثیقه که ممکن است به از دست دادن آن منجر شود، میتوان سود خوبی از پلتفرم به دست آورد. این کار با وامدهی و وثیقهگذاری بر روی استیبلکوینها که ارزشی معادل ۱ دلار دارند و دریافت وام بر روی یک استیبلکوین دیگر ممکن میشود.
در حال حاضر برنامه غیرمتمرکز instadapp این کار را بهصورت خودکار انجام میدهد، اما استفاده از این پلتفرم نیز نیازمند اعتماد به کدهای قرارداد هوشمند آن خواهد بود، چرا که هرگونه باگ میتواند به فاجعه دیگری مانند هک دائو در آینده منجر شود.
برای درک بهتر سود سالانه دریافتی از این روش، به این مثال توجه کنید:
۱. فرض کنید میخواهید کار خودتان را برای از بین بردن ریسک کار، با یکی از استیبلکوینها شروع کنید.
۲. در این صورت باید بهدنبال وامدهی بر روی توکنی باشید که بیشترین نرخ بهره را دارد و توکنی را دریافت کنید که کمترین نرخ بهره را برای آن باید بپردازید.
۳. میزان پرداختی توکنهای کامپاند در هر بازار نقدینگی نیز اهمیت زیادی دارد، زیرا سود اصلی از به دست آوردن این توکنها بهعنوان هر دو طرف قرضدهنده/قرضگیرنده حاصل میشود. پس باید بازارهایی را انتخاب کنید که توکن کامپاند بیشتری دریافت کردهاند.
در مجموع ۲۸۸۰ توکن کامپاند به صورت مساوی هر روز میان قرضدهندگان و قرضگیرندگان توزیع میشود. برای نمونه در این روز توکن بت، تتر و رپد بیت کوین بیشترین دریافتی را داشتهاند. اما در میان استیبلکوینها گزینهها به تتر و دای محدود میشود.
۴. استیبلکوینهایی را انتخاب کنید که بیشترین دریافتی توکن کامپاند را دارند. گزینه بعدی که باید مدنظر داشته باشید، ضریب وثیقهگذاری یا C.F مربوط به هر دارایی است. این ضریب فرضا اگر برای دای ۰.۷۵ باشد نشان میدهد که شما با وثیقهگذاری ۱۰۰ واحد دای (که ارزشی معادل ۱۰۰ دلار دارد)، میتوانید معادل ۷۵ واحد دای از پلتفرم قرض بگیرید. این ضریب در حال حاضر برای برخی توکنها از جمله تتر برابر با صفر است؛ یعنی شما با سپردهگذاری تتر نمیتوانید از پلتفرم توکن قرض بگیرید.
۵. پس از انتخاب استیبل کوین موردنظر برای سپردهگذاری در پلتفرم که ما آن را دای در نظر میگیریم، وارد داشبرد instadapp شده و با یکی از گزینههای موجود، کیف پول را به برنامه غیرمتمرکز متصل میکنیم و عملیات deposit را انجام میدهیم. پس از سپردهگذاری و تأیید تراکنش در شبکه، وارد سربرگ Compound شده و دارایی موردنظر را در این بخش نیز deposit میکنیم.
اخطار ۱: این برنامه غیرمتمرکز مورد تأیید ارزدیجیتال نیست و با در نظر گرفتن احتمال وجود باگ در قراردادهای هوشمند آن، باید به ریسک قرار دادن سرمایه در این پروتکلها نیز توجه داشت.
اخطار ۲: استفاده از Yield Farming با برنامه instadapp لازمه پرداخت هزینههای کارمزد نسبتا سنگین برای تعامل با قراردادهای هوشمند برنامه است. لذا توجه داشته باشید که استفاده از این روش برای مبالغ پایین نمیتواند هزینههای کارمزد را پوشش دهد و سودده نیست.
اخطار ۳: استفاده از این روش در واقع نوعی به کار بردن اهرم معاملاتی است. از این جهت که ارزش استیبلکوینها عموما برابر با یک دلار است و تغییر نمیکند لذا استفاده از اهرم در این روش میتواند ریسک را کاهش دهد. با این حال تاکنون شاهد اتفاقاتی از جمله خارج شدن وابستگی نسبت به معادل دلاری در توکنهایی مانند تتر، دای و چند نمونه دیگر بودهایم. توجه کنید که در صورت وقوع این اتفاق دارایی شما در پلتفرم از دست خواهد رفت یا به اصطلاح لیکویید خواهد شد.
۶. پس از تأیید تراکنشها در شبکه اتریوم، گزینه Maximise Comp Mining را از سمت راست انتخاب میکنیم.
۷. در صفحه باز شده میتوانید توکن وثیقه را به همراه توکنی که قصد قرض گرفتن آن را دارید، مشخص کنید. در نوار پایین خطر لیکویید شدن دارایی شما نمایش داده میشود. سعی کنید این گزینه را بر روی Safe و یا Risky نگه دارید.
۸. برای محاسبه میزان سود حاصل از این روش و نرخ بهره خالص سالانه میتوانید به جدول زیر نگاه کنید. در این مثال با عرضه ۱۰۰۰ واحد دای و قرض گرفتن ۲۵۰۰ واحد تتر، نرخ سود خالص سالیانه حدود ۲۵ درصد به دست آمده است. (در این محاسبات کارمزدهای شبکه لحاظ نشده است)
فایل اکسل این جدول را میتوانید از این لینک دانلود کنید. تمامی اطلاعات این جدول از سایت Compound قابلدسترسی است.
توجه داشته باشید که این نرخ با آخرین قیمت توکن کامپاند محاسبه شده و به عوامل دیگری از جمله مقدار کامپاند دریافتی برای هر بازار، عرضه و قرض خالص هر بازار و نرخ بهره هر یک از آنها وابسته است. برای همین مقدار، سود سالانه خالص در ابتدای اضافه شدن استیبل کوینها گاهی اوقات به بیش از ۱۰۰ درصد نیز رسیده بود که یک فرصت آربیتراژی برای مشارکتکنندگان در این بازار به وجود آورد. رصد آخرین بهروزرسانیهای قرارداد هوشمند این پروتکل که میتواند موجب تغییر ضریب وثیقهگذاری برخی توکنها و یا اضافه شدن استیبلکوینهای جدید شود، فرصتهای خوبی را از نظر کسب سود به ارمغان خواهد آورد.
البته لازم به ذکر است که با داشتن سرمایه قابلتوجه میتوان عرضه و قرض خالص را در بازارهای نقدینگی کامپاند تحت کنترل درآورده و بخش اعظم توکنهای کامپاند را از این طریق تصاحب کرد.
نتیجه گیری
علاوه بر روشهای معمول کسب درآمد از ارزهای دیجیتال مانند ترید، ماینینگ و استیکینگ، روشهای دیگری نیز مانند تأمین نقدینگی صرافیهای غیرمتمرکز، نرخ بهره استیبل کوینها و درآمد از طریق وامدهی نیز در حال مطرح شدن است. پلتفرمهای DeFi که پیشتاز شیوههای نوین کسب درآمد از ارزهای دیجیتال هستند، دریچهای بهسوی دنیای ابزارهای مالی بدون واسطههای بانکی گشودهاند.
امنیت پروتکلهای DeFi که مبتنی بر قراردادهای هوشمند هستند و در پلتفرمهایی نظیر اتریوم عمل میکنند، به شدت به نبودِ باگ در کدهای این قراردادها بستگی دارد. پیش از این تجربههای ناگواری مانند هک دائو بهخاطر وجود باگ در قراردادهای هوشمند یک برنامه غیرمتمرکز باعث ایجاد شکافهایی میان جامعه و توسعهدهندگان اتریوم شد.
موج اقتصاد غیرمتمرکز، منتقدان زیادی هم دارد که این ابزارها را به سفتهبازی متهم میکنند. با این حال همواره باید تمایزی میان ابزار مالی غیرمتمرکز ارائه شده و بازارهای معاملاتی پیرامون آنها در نظر گرفت؛ زیرا اگر بدون دانش قبلی از ابزارهایی مانند وامدهی استفاده کنید، ممکن است در میان اهرمها و موقعیتهای قرضگیری گوناگونی قرار بگیرید که شاید ارتباط چندانی با Yield Farming هم نداشته باشند.
در انتها از یاد نبرید که ارزهای دیجیتال به خودی خود یک حرکت نوین محسوب میشوند که در لبه آن ابزارهای مالی دیفای در حال شکافتن مرزهای فناوری هستند. از این جهت باید به اشکالات و خطاهای اولیه در کنار سفتهبازیهایی که برای بهرهگیری از این ابزارهای جدید شکل میگیرند، به چشم ملزومات تکامل این فناوری نگریست.
دیدگاه شما