اقسام بیع
بیع به جهات مختلف به چند نوع تقسیم میشود که در ذیل آورده میشود.
فهرست مندرجات
۱ - جهات تقسیم بیع
[ویرایش]
بیع در منابع فقهی و حقوقی از جهات گوناگون به گونههایی تقسیم شده است، مثلاً از نظر زمان پرداخت ثمن به «نقد» و «نسیه»، از نظر شیوه تسلیم مبیع به «سلَم» یا «سلَف» و «کالی به کالی» در برابر بیع «حالّ» و از نظر لزوم یا عدم لزوم رعایت تشریفات خاص به «رضائی» و «تشریفاتی» قابل تقسیم است.
۱.۱ - از نظر حنفیان
هم چنانکه حنفیان، برخلاف سایر اهل سنت، بیع غیرصحیح را به «باطل» و «فاسد» تقسیم کرده و گفتهاند که هرگاه نهی شارع به اصل عقد تعلّق گیرد، عقد باطل است و اگر نهی به یکی از اوصاف عقد تعلق گیرد، عقد بیع را باید فاسد و قابل جبران دانست.
۲ - مهمترین انواع بیع
۳ - بیع تولیت
[ویرایش]
هرگاه فروشنده قیمت خرید کالا را به مشتری خبر دهد و به همان قیمت، بدون نفع و ضرر، آن را بفروشد، چنین بیعی را بیع تولیت گویند.
[۵] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۴۳۶، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴ - بیع الحصاه
[ویرایش]
سه معنا برای آن ذکر شده است:
الف) مشتری سنگی به سوی کالاهای فروشنده پرتاب میکرد تا با اصابت آن مبیع تعیین شود؛
ب) در بیع زمین، حدود مبیع با پرتاب سنگ تعیین میشد؛
ج) فروشنده مشتی ریگ برمی داشت تا در برابر هر عدد، یک درهم از خریدار بگیرد و ثمن معامله تعیین شود.
این نوع بیع که در عصر جاهلی وجود داشته، با نهی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و به استناد جهل نسبت به مورد معامله باطل اعلام شد.
۵ - بیع دَیْن
[ویرایش]
در این بیع باید اوّلاً مبیع، کلّیِ در ذمه باشد؛ ثانیاً مؤجّل باشد، یعنی برای تسلیم مبیع موعدی مقرر شده باشد، مانند آنکه خریدارِ صد تن گندم که بایع باید آن را شش ماهه تحویل دهد، آن را به دیگری بفروشد.
ظاهراً در صحت این بیع اختلاف اساسی نشده است.
۶ - بیع دَیْن به دین
[ویرایش]
هرگاه در عقد بیع تسلیم مبیع و پرداخت ثمن هر دو زماندار باشد، بیع را بیع دین به دین میگویند.
از دیدگاه فقهی به استناد احادیث (از جمله روایت طلحه بن زید از امام صادق علیهالسلام: لایُباع الدَّینُ بالدّین) باطل است.
در برخی منابع فقهی امامی بیع کالی به کالی نیز مانند بیع دین به دین، باطل شمرده شده است؛ ولی این تفاوت میان آن دو وجود دارد که در بیع کالی به کالی مَبیع و عوض آن، به سبب عقد، دَیْن شده اند؛ اما در بیع دین به دین، آن دو قبل از وقوع عقد، دَیْن بوده اند.
به همین دلیل، درباره حکم بیع کالی به کالی اختلاف نظر وجود دارد.
اهمیت این بحث در این است که امروزه در روابط بازرگانی و بویژه روابط تجاری بین المللی بیع کالی به کالی بسیار متداول است و تمامی سفارشهایی که برای ساخت کالا به شرکتهای مختلف داده میشود، بدون پرداخت ثمن در هنگام عقد صورت میگیرد.
ماده ۳۴۱ قانون مدنی ایران صحت بیع کالی به کالی را پذیرفته است.
۷ - بیع دین به عین
[ویرایش]
مراد از دین، مال کلی در ذمه است و به مالی که بدون مهلت واجل باید پرداخته شود، اعم از کالا یا پول، عین گفته میشود.
بنابراین، بیع دین به عین همان بیع سلَم است.
۸ - بیع رضائی
[ویرایش]
مراد از این اصطلاح، که در علم حقوق در برابر بیع تشریفاتی به کار میرود، آن است که عقد بیع به صرف ایجاب و قبول و بدون نیاز به تشریفاتی خاص منعقد گردد.
از نظر قوانین موضوعه، بیع «اموال منقول»، جز در موارد استثنایی از جمله درباره خرید و فروش کشتی (قانون دریایی ایران، مصوب شهریور ۱۳۴۳، مواد ۲۴ـ ۲۵)، فروش سهم الشرکه در شرکتهای با مسؤولیت محدود
و فروش اتومبیل (لایحه قانونی و نحوه نقل و انتقالات وسایل نقلیه موتوری، مصوب ۲۵/۴/۱۳۵۹، ماده ۲)، رضائی شمرده میشود.
در برابر، بیع «اموال غیرمنقول»، که مستلزم تنظیم سند رسمی است، عقدی تشریفاتی به شمار میرود.
در صورت تردید در رضائی یا تشریفاتی بودن یک بیع، با توجه به اطلاق ادله صحت تعریف معاملات حاشیه ای عقود و نیز ماده ۱۰ قانون مدنی، می توان اصل را رضائی بودن عقد دانست.
۹ - یع سَفهی
[ویرایش]
هرگاه شخصی که سفیه نیست بیعی انجام دهد که عرفاً غیرعاقلانه و بدون غرض عقلایی تلقی شود، آن را بیع سفهی میگویند.
به نظر فقها خرید و فروشی که فاقد منفعتی، هرچند نادر، برای نوع مردم یا فردی خاص باشد، باطل است؛.
از سوی دیگر، نمی توان این معامله را مصداق عقود دیگر مانند صلح و هبه معوّضه دانست، زیرا گذشته از آنکه انتقال مال به عوض معین تنها در قالب عقد بیع میگنجد و هبه معوّضی تلقی نمیشود،
استمرار در انجام معامله سفیهانه موجب ممنوعیّت (حَجْر) شخص از تصرّف در اموالش خواهد شد.
۱۰ - بیع سِنین
[ویرایش]
فروش میوه نخل را برای بیش از یک سال با عقدی واحد میگفتند.
این بیع نیز، که آن را بیع المعاومه هم مینامیدند، به استناد مجهول بودن مبیع و نهی نبوی، باطل شمرده شده است.
۱۱ - بیع شخصی
در این نوع بیع بایستی مبیع به هنگام عقد موجود باشد.
۱۲ - بیع عهدی
[ویرایش]
مراد از این اصطلاح در حقوق، که دربرابر بیع تملیکی به کار میرود، بیعی است که در آن تملیک و تملک به صرف ایجاب و قبول صورت نمیگیرد، بلکه طرفین به موجب عقد ملتزم به انجام یک تعهد میشوند، مانند تعهد بایع در بیع کلی.
هرچند برمبنای ماده ۱۸۳ قانون مدنی، که هرگونه عقد را نوعی تعهد میداند، تقسیم بیع به عهدی و تملیکی دشوار به نظر میرسد،
ولی از آن جهت که عقد بیع اصولاً موجب تملیک است تفکیک مزبور چندان بی فایده به نظر نمیرسد.
۱۳ - بیع گزاف
[ویرایش]
فروش مال بدون تعیین مقدار و یا با نداشتن علم تفصیلی به مقدار آن، بیع الجزاف یا مجازفه است.
فقهای عامه در صحت یا بطلان آن اختلاف نظر دارند.
فقهای شیعه نیز هرچند بطلان این نوع بیع را مستند به وجود غرر شخصی میدانند، به دلیل برخی احادیث، برآناند که غَرر (جهل) حکمت حُکم است نه علت آن؛ بنابراین، اگر در موردی خاص غرر نباشد، نمی توان به صحت بیع گزاف حکم کرد.
با اینهمه، برخی فقها، از جمله محقق اردبیلی، محقق سبزواری و شیخ یوسف بحرانی، در روایات مورد استناد مناقشه کرده و به دلیل ادله عامِ صحتِ عقود، در پاره ای موارد حکم به صحت این بیع، نموده اند.
۱۴ - بیع مالَمْ یُقْبَض
[ویرایش]
هرگاه مال منقولی که معمولاً با کیل و وزن معامله میشود خریداری شود، اما پیش از قبض و دریافت به فردی فروخته شود، بیع دوم را «بیع مالم یقبض» می نامند.
فقهای اهل سنت به استناد وجود غرر در این بیع آن را باطل دانسته اند، اما برخی مانند ابوحنیفه و ابویوسف، در اموال غیرمنقول، آن را صحیح میدانند.
فقهای شیعه در این باره اختلاف نظر دارند؛ برخی از آنان تنها بیع طعام (گندم و جو) را باطل شمرده اند.
ولی اگر مال به موجب عقودی جز بیع، مانند عقد صلح و ارث، منتقل شده باشد، فروش آن بدون قبض مال صحیح شمرده شده است.
۱۵ - بیع مالیس عندک
[ویرایش]
سابقه تاریخی این نوع بیع به این ماجرا بازمی گردد که شخصی به نام حَکیم بن حَزام به پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میگوید: گاهی کسانی به من مراجعه کرده مالی از من مطالبه میکنند که نزد من نیست.
آیا میتوانم مال را به وی بفروشم و سپس از بازار خریده به او تسلیم نمایم ؟ حضرت فرمودند: چیزی را که در اختیار نداری نفروش (لاتَبِعْ مالیسَ عندک).
مراد از این حدیث آن است که بایع باید سلطنت کامل و بالفعل بر مبیع داشته و مبیع «ملک» او باشد و مراد از آن ضرورت وجود عینی مبیع در مجلس بیع نیست، زیرا بیع غایب و سلف صحیح است، هرچند مال در نزد بایع حاضر نباشد.
بنابراین تنها مواردی که بایع قدرت تسلیم مبیع را ندارد یا مالک آن نیست، می تواند از مصادیق حدیث شریف و از موارد بطلان بیع باشد.
۱۶ - بیع محاقله
[ویرایش]
در تعریف این بیع، در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد؛ ولی میتوان گفت که بیع محاقله نوعی بیع زراعت است که اولاً مبیع در آن به صورت دانه بسته شده باشد و ثانیاً ثمن معامله مقدار معینی از حبه زراعت (یا خرما) باشد، هرچند آشکار باشد که پس از چیدن و وزن کردن مبیع، مقدار آن بیش از ارزش ثمن خواهد بود.
این بیع به سبب نهی نبوی صلیاللهعلیهوآلهوسلم باطل دانسته شده
است.
۱۷ - بیع مرابحه
[ویرایش]
اگر بایع قیمت خرید خود (رأس المال) را به مشتری اعلام کند و در عقد بیع مقدار معینی بر مبلغ آن بیفزاید، این بیع را مرابحه مینامند.
شرط صحت این بیع آن است که قیمت خرید و میزان ربح معلوم باشد، وگرنه بیع باطل خواهد بود.
[۴۵] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۴۲۸، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۸ - بیع مساومه
[ویرایش]
هرگاه در عقد بیع، مبلغی که فروشنده برای خرید کالا پرداخته معلوم نباشد، بیع را مساومه میگویند.
[۴۶] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۴۲۸، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
این اصطلاح در برابر سه قسمِ بیع تولیت، مرابحه و مواضعه، به کار میرود.
۱۹ - بیع مسلوب المنفعه
[ویرایش]
اصطلاحاً بر بیعی اطلاق میشود که در آن برخی یا همه منافع مَبیع پیش از عقد بیع متعلّق حق دیگری قرار گرفته باشد، مانند فروختن خانه ای که در اجاره دیگری است.
۲۰ - بیع مضامین
۲۱ - بیع مطلق
[ویرایش]
بسیاری از فقهای عامه بیع را برحسب نوع مبیع و ثمن (از لحاظ عین یا نقد بودن) به مقایضه، صرف، سلم و مطلق تقسیم میکنند.
از دیدگاه آنان، بیع مطلق آن است که، برخلاف اقسام دیگر، مبیع در آن عین و ثمن نقد است، خواه ثمن زماندار باشد یا نباشد.
بر این اساس، نوع رایج بیع همان بیع مطلق است.
بیع مطلق با مفهوم یادشده در منابع فقهی امامی دیده نمیشود.
در قانون مدنی ایران نیز تعبیر «بیع مطلق» در برابر بیع مشروط، یعنی بیعی که در آن شرط فعل، صفت یا نتیجه شده باشد،
۲۲ - بیع مقایضه
۲۳ - بیع ملاقیح
[ویرایش]
مراد از آن بیع نطفه موجود در رحم حیوان ماده است.
فقهای عامه این بیع را به دلیل حدیث نبوی، که متضمن نهی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم از آن است، و نیز به این دلیل که از مصادیق بیع معدوم یا مجهول به شمار میرود، باطل دانسته اند.
۲۴ - بیع مُلامسه
[ویرایش]
در این نوع بیع، که در زمان جاهلیت متداول بوده، مشتری مبیع را لمس میکرده و با این کار، بیع لازم میشده، یعنی لمس جانشین رؤیت یا صیغه عقد بوده است.
۲۵ - بیع مُنابذه
[ویرایش]
منابذه از ریشه نبذ به معنای «افکندن» است.
مراد از این بیع که در جاهلیت میان عرب رواج داشته، آن بوده است که اگر بایع، مبیع را پرتاب میکرد، خیار فسخِ معامله از میان میرفت و بیع لازم میشد.
همچنین گفته اند، مراد از بیع منابذه بیعی است که در آن پرتاب کردن کالا به سوی یکدیگر جانشین رؤیت کالا و اجرای صیغه بوده است.
این بیع را «بیع القاء» نیز گفته اند.
۲۶ - بیع مواضعه
[ویرایش]
اگر هنگام عقد بیع، بایع قیمت خرید را به خریدار اعلام کند و برمبنای آن درصدی به مشتری تخفیف دهد، آن بیع را اصطلاحاً مواضعه یا وضیعه و نیز بیع محاطّه یا مخاسره گویند.
[۷۹] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۴۳۳ـ۴۳۶، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۷ - بیع موقوف
[ویرایش]
هر بیعی که بروز اثر آن به نحو کلی یا جزئی موقوف و متوقف بر اجازه مالک باشد، بیع موقوف نام دارد.
اصطلاحی که امروزه در متون فقهی و قانونی ما در این
باره رواج دارد «غیرنافذ» است که عقدهای فضولی، مُکرَه و سفیه از مصادیق آن به شمار میروند.
۲۸ - بیع شرط
[ویرایش]
بیعی است که در آن طرفین شرط کنند که هر گاه بایع در مدت معینی عین یا مثل ثمن را به مشتری رد کند، حقّ فسخ معامله و استرداد مبیع را داراست.
هرچند از دیدگاه فقهای امامی این بیع از مصادیق معاملات با خیار شرط شمرده میشود، و ازاینرو آن را «بیع خیار» نیز مینامند؛ به سبب رواج بسیار آن در میان مردم و منابع فقهی، به طور مستقل مطرح شده است.
به نظر آنان، علاوه بر ادلّه عامِّ وفای به عقد، احادیث خاص نیز بر صحت آن دلالت دارد، همچنانکه میتوان وجود حق خیار را برای مشتری در صورت برگرداندن مبیع شرط کرد.
۲۸.۱ - نظر فقهای عامه در مورد بیع شرط
ولی فقهای عامه این بیع را، که گاه «بیع الامانه» و گاه (در اموال غیرمنقول) «بیع الوفاء» نامیده اند، بدین استدلال که حقیقتاً بیع نیست و درواقع حیله ای برای انتفاع قرض دهنده از ربح قرض در پوشش عقد بیع به شمار میرود، یا به استناد بطلان شرط، باطل دانسته اند.
البته از احمدبن حنبل جواز این بیع نقل شده است.
به نظر اینها در این بیع، خریدار درواقع وام دهنده است و مبیع در دست او بهطور امانت میماند تا در صورت پرداخت دین در موعد مقرر، به وام گیرنده (بایع) مسترد شود.
۲۸.۲ - احکام بیع شرط از نظر فقهای امامیه
در منابع فقه امامی، ویژگیها و احکام خاصّ این بیع مطرح شده است؛ از جمله درباره تأثیر و جایگاه بازگرداندن ثمن در حقّ خیار، آرا و فروض مختلفی ابراز شده، مانند: ایجاد حق خیار منوط به ردّ ثمن است؛ ردّ ثمن شرطِ اعمال حق خیار است؛ ردّ ثمن فسخ فعلی به شمار میرود؛ ردّ ثمن موجب انفساخ و انحلال خود به خود قرارداد میشود؛ ردّ ثمن شرط لزوم اقاله برای خریدار است.
به گفته شیخ
بیشتر فقهای شیعه یکی از دو فرض نخست را پذیرفته اند.
با اینهمه، شماری از فقها برخی از این فروض را مورد مناقشه قرار داده و برخی دیگر بیشتر آنها را به فرض نخست برگردانده اند.
[۹۷] محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهه فی المعاملات، ج۶، ص۲۲۸، تقریرات درس ابوالقاسم خوئی، نجف ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
همچنین به نظر فقهای امامی، تلف مبیع از مال مشتری محسوب میشود، همچنانکه نماء مبیع از آنِ اوست، زیرا در این عقد ملکیت مبیع با وقوع عقد منتقل میشود.
برخی فقها احتمال دادهاند که در صورت تلف مبیع، حق خیار نیز به تبع آن از میان میرود.
علاوه بر اینها، در منابع فقهی امامیان احکامی دیگر درباره بیع شرط مورد بحث و گفتگو قرار گرفته، از جمله چگونگی وقوع ردّ ثمن برحسب انواع مختلف آن، وضعیت بیع شرط در فرض امتناع مشتری از قبول ثمن یا ممکن نبودن ردّ ثمن به او، ردّ بخشی از ثمن از سوی بایع به مشتری و موارد سقوط خیار شرط در آن.
[۱۰۵] محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهه فی المعاملات، ج۶، ص۲۲۶ـ۲۶۵، تقریرات درس ابوالقاسم خوئی، نجف ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
هرچند در ماده ۴۵۸ قید «مثل ثمن» آمده، ولی این قید ناظر به موارد غالبی و عادی است که ثمن به پول پرداخته میشود، و در فرضی که ثمن عین خارجی باشد، فروشنده باید عین ثمن را رد کند.
۲۸.۳ - آثار بیع شرط
از جمله مهمترین آثار بیع شرط، از دیدگاه قانون مدنی و حقوقدانان، می توان به اینها اشاره کرد: انتقال مالکیت مبیع به محض وقوع عقد و به رغم تزلزل آن، عدم تأثیر فسخ نسبت به زمان پیش از فسخ و درنتیجه وقوع منافع مبیع در ملکیت خریدار، ممنوع بودن تصرفات منافی با خیار در مبیع از سوی خریدار از قبیل اتلاف و انتقال عین یا منافع آن.
۲۸.۴ - بیع شرط و قانون مدنی ایران
به فحوای ماده ۴۶۳ قانون مدنی، اگر در بیع شرط معلوم شود که قصد بایع حقیقت بیع نبوده، عمل او مشمول احکام بیع نخواهد بود.
وضع این ماده ناظر به پیشینه بیع شرط در جامعه ایران و سیر تطوّر حقوقی آن است.
زیرا در عمل، این بیع اغلب برای فرار از ربا در قرض، که شرع آن را مجاز نمیداند، صورت میگرفت؛ یعنی وام دهنده با خرید صوری ملکِ وام گیرنده، آن ملک را به وی اجاره میداد تا ربح موردنظر خود را به عنوان اجاره منافع آن از وی دریافت کند و در صورت عدم استیفای دین در موعد معین، مبیع که عادتاً بیش از مبلغ وام ارزش داشت، به ملکیت قطعی خریدار (وام دهنده) درمی آمد.
با توجه به ابهام و عدم کارایی ماده مذکور، به موجب مواد ۳۳ و ۳۴ قانون ثبت این گونه قراردادها در شمار «معاملات با حق استرداد» جای گرفت.
این قانون مبیع را در بیع شرط صرفاً به عنوان وثیقه دَیْن یا حسن انجام تعهد تلقی نمود که در صورت امتناع مدیون از ادای دین، طلب از محلّ آن تأمین میشود.
درنتیجه، امروزه وضع بیع شرط در حقوق ایران شباهت بسیاری با معامله رهنی دارد،
برآناند که، با توجه به عدم انتقال ملکیتِ مبیع در بیع شرط به موجب قانون ثبت، دیگر نمیتوان آن را بیع واقعی شمرد؛ و ازاینرو مواد مربوط به بیع شرط را در قانون مدنی باید منسوخ دانست.
خیارات در معامله به چه معناست ٬ فسخ خیارات ٬ انواع خیارات ٬تعریف خیارات
خیار حقی است که به دو طرف عقد یا یکی از انها و یا به شخص ثالثی اختیار فسخ عقد را میدهد.خیاربا یک اراد ه انجام میشود و نیاز به قصد انشا دارد و در زمره ی ایقاعات است .اصل بر این است که وقتی قراردادی منعقد می شود، طرفین به آن ملتزم بوده و در هیچ شرایطی آن را زیرپا نگذارند، مگر این که صاحب حق فسخ، یا همان «خیار» باشند.اِعمال خیار اصطلاحا فسخ نامیده میشود.خیارات مطلقاً مخصوص عقود لازم می باشند زیرا عقود جایز از قبیل وکالت به خودی خود قابل فسخ و انحلال بوده و احتیاجی به سبب دیگر نخواهند داشت و حتی هرگاه شرط فسخ درعقد جایزی بشود، به عنوان تاکید اختیار طرفین بوده و اثر دیگری ندارد.در این نوشته به بیان انواع خیارات در معامله ،مفهوم خیارات و . خواهیم پرداخت.
این مقاله همراه با فایل صوتی منتشر شده است
در مقدمه به توضیح کلی درباره اقسام انحلال قراردادها می پردازیم
اسباب انحلال قرارداد چندان فراوان است که اگر زیر یک عنوان جمع شود در نخستین نگاه لزوم قراردادها را بی اعتبار نشان میدهد .با وجود این شمار عنوان ها از اعتبار اصل نمیکاهد و نیروی الزام اور عقد را متزلزل نمیکند. پاره ای از اسباب ،نیروی تراضی را به نمایش میگذارد وبا نفوذ اجباری عقد منافات ندارد چنان که در اقاله همان دو اراده که پیمانی را استوار کرده است،درباره ی انحلال آن به توافق میرسد و در واقع انحلال قرارداد نتیجه همان سبب انعقاد آن است.گاه نیز امکان رهایی از عقد مستند به شرط صریح یا ضمنی دو طرف است ،امری است پیش بینی شده که خواست مشترک آن دو بوجود می اورد تا از سنگینی الزام عقد بکاهد و آن را با انتظارهای متعارفشان سازگار کند.
انحلال قرارداد خود اقسام گوناگون دارد.این تقسیم بندی به اعتبار سهمی که اراده دو طرف درآن دارد انجام شده است:
1.انحلال به تراضی:
2.انحلال ارادی:
این نوع از انحلال قرارداد به اراده یکی از دو طرف واقع میشود.این قسم از انحلال از زمره ایقاعات بوده و نیازی به تراضی طرفین در این مورد وجود ندارد .انحلال ارادی به این معنی فسخ نامیده میشود و اختیاری را که طرف عقد لازم در فسخ آن دارد خیار میگویند.
3.انحلال قهری:
اثر انحلال قرارداد:
دربیع شرط به مجردعقدمبیع ملک مشتری می شودباقیدخیار برای بایع بنابراین اگربه شرایطی که بین اوومشتری برای استردادمبیع مقرر شده است عمل ننماید بیع قطعی شده ومشتری مالک قطعی مبیع می گرددواگر بالعکس بایع به شرایط مزبوره عمل نماید ومبیع رااسترداد کند ازحین فسخ مبیع مال بایع خواهدشدولی نمائات ومنافع حاصله ازحین عقدتاحین فسخ مال مشتری است.
خیارات در معامله به چه معناست ٬ فسخ خیارات ٬ انواع خیارات ٬تعریف خیارات
یکی از روش های فسخ قرارداد انحلال از طریق خیارات است
در این ماده به اثر فسخ مالکیت و توابع آن نمائات و منافع به صراحت اشاره میشود و نشان میدهد که ناظر بر اینده است ودر گذشته اثر ندارد .
همانطور که بیان نمودیم یکی از انواع انحلال قرارداد، انحلال ارادی یا همان انحلال از طریق خیار میباشد.
خیار حقی است که به دو طرف عقد یا یکی از انها و یا به شخص ثالثی اختیار فسخ عقد را میدهد .خیاربا یک اراد ه انجام میشود و نیاز به قصد انشا دارد و در زمره ی ایقاعات است .تصمیم فاسخ باید اعلان شود و چهره ی بیرونی و مادی بیابد هرچند به اگاهی طرف معامله نرسد.فسخ قرارداد عمل حقوقی است پس مانند سایر اعمال حقوقی در صورتی موثر است که اراده ی فسخ کننده سالم باشد بنابراین اشتباه و اکراه و مستی و بیهوشی موجب بی اثر شدن اعلام فسخ میباشد. همچنین دیوانگی و سفاهت و کودکی که به حجر تعبیر میشود. همین طور در مواردی که به موجب قوانین شخص توان تعریف معاملات حاشیه ای تصرف در مال خود را بخاطر حمایت از دیگران ندارد ـ مثل ورشکسته ـ اعلام اراده موثر نمیباشد و فسخ اثر ندارد .خیار فسخ چهره حمایتی و خصوصی دارد و ربطی به نظم عمومی ندارد .
برخی از قراردادها مانند عقد بیع (خرید و فروش)، اجاره، صلح و نکاح از جمله عقودی هستند که پس از آن طرفین حق برهم زدن آن را ندارند مگر به واسطه یک دلیل قانونی یا اختیاری که در قرارداد برای فسخ معامله به آنها داده شده است. به این اختیار فسخ معامله که برخی از آنها توسط قانون به طرفین معامله داده شده یا در ضمن قرارداد به نفع طرفین شرط شده، در اصطلاح حقوقی، خیار می گویند
به عبارت دیگر، در قراردادهایی که نام برده شد، اصل بر این است که وقتی قراردادی منعقد می شود، طرفین به آن ملتزم بوده و در هیچ شرایطی آن را زیرپا نگذارند، مگر این که صاحب حق فسخ، یا همان خیار باشند. به جمع انواع خیار، خیارات گفته می شود
اِعمال خیار اصطلاحا فسخ نامیده می شود. فسخ یک ایقاع است وهمانطور که در بالا بیان شد برای اعتبار آن لازم است فسخ کننده قصد و رضاء داشته باشد و قصد خود را به طریقی اعم از لفظی یا عملی اعلام کند. بطور کلی خیارات مطلقاً مخصوص عقود لازم می باشند زیرا عقود جایز از قبیل وکالت به خودی خود قابل فسخ و انحلال بوده و احتیاجی به سبب دیگر نخواهند داشت و حتی هرگاه شرط فسخ درعقد جایزی بشود، به عنوان تاکید اختیار طرفین بوده و اثر دیگری ندارد.
افت نرخ آزاد دلار و یورو در معاملات بازار غیررسمی ارز/ خرید و فروش در صرافیها متوقف شد
در پی صدور بخشنامه بانک مرکزی امروز در حالی معاملات انواع ارز در صرافیهای مجاز به حالت تعلیق درآمد که خرید و فروش در حاشیه خیابان فردوسی و توسط دلالان در جریان است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس بانک مرکزی درواپسین ساعات شب گذشته با صدرو اطلاعیهای که تحت عنوان یکسان سازی نرخ ارز منتشر شد هر گونه خرید و فروش فیزیکی ارز در صرافیها را ممنوع اعلام کرد.
در پی این اعلام امروز صرافان میدان فردوسی معاملات ارز را متوقف کرده و برخی نیز با نصب اتیکتهای «خرید و فروش ارز نداریم؛ لطفا سوال نفرمائید» متقاضیان بازار را از مراجعه به کانترهای صرافی بازمیداشتند. در اغلب صرافیها همچنین معاملات سکه نیز متوقف بود و اغلب اعلام میکردند تعطیل هستند و اصلا کار نمیکنند.
درب برخی صرافیها در حالی به کلی قفل و به روی مراجعان بسته بود که کارکنان و صاحبان آنها پشت کانترها حضور داشته، اما در عمل فعالیتی نداشتند.
اما این تنها یک روی سکه بازار ارز است و در روی دیگر معاملات زیرپوستی در حاشیه خیابان و توسط دلالان در جریان است.
در حالی که در یک سوی خیابان فرودسی یگان ویژه نیروی انتظامی بازار را تحت کنترل دارد،آنسوتر دلالانی که تا چهارراه استانبول پراکنده شدهاند با احتیاط به متقاضیانی که از صرافیها دست خالی برمیگردند، پاسخ داده و بر سر خرید و فروش ارز چانه میزنند.
نکته جالب در معاملات حاشیه خیایان فردوسی افت نرخ دلار از 6000 تومان به 5500 تا 5600 تومان است. نرخ یورو نیز از بالای 7000 تومان به 6700 تومان کاهش پیدا کرده است.
در عین حال در صورتی که رقم تقاضای دلار به 100 تا 500 دلار کاهش یابد نرخ تا 5700 تومان افزایش مییابد.
پاسخ اکثر صرافیها به تقاضای خرید سکه نیر همچون دلار منفی است، اما تعداد اندکی برای سکه نرخ میدهند و از نرخهای اعلامی می توان دامنه نرخ ارز آزاد در بازار را حدس زد.
بر اساس این گزارش صرافیها امروز نرخ سکه را از یک میلیون و 880 هزار تومان تا یک میلیون و 780 هزار تومان اعلام میکنند.
مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاعرسانی خود را در این رابطه انجام میدهد.
یک فریاد ساده ایلان ماسک، پامپ 800 درصدی “ددی دوج” را به همراه داشت!
در این ماه به لطف صدای اینفلوئنسر مشهور دنیای رمزنگاری، شاهد حرکات قیمتی شدید چندین میم کوین در بازار بودیم. انتشار ویدئویی که ایلان ماسک، مالک کمپانی تسلا، را نشان می دهد که پیش از سوار شدن به اتومبیل خود فریاد می زند ددی دوج “Daddy Doge” ، منجر به پامپ 798.5 درصدی یک میم کوین جدید شد.
اوایل این هفته، پس از برگزاری اولین جلسه دادگاه پرونده ای در رابطه با خرید 2.6 میلیارد دلاری سولار سیتی (SolarCity) توسط تسلا، یک نفر از میان جمعیت فریاد کشید:
“ایلان، روز اول چطور بود؟”
ماسک در حالیکه سوار خودروی پارک شده کنار خیابان می شد به این طرفدار پاسخ داد: ددی دوج” Daddy Doge”. ظاهراً همین فریاد کافی بود تا قیمت این میم کوین به یک باره جهش پیدا کند.
گفتنی است که توکن Daddy Doge (DADDYDOGE) با الهام از میم کوین مشهور یعنی دوج کوین (DOGE) ساخته شده است که شهرت خود را در اصل مدیون این اینفلوئنسر مشهور رمزنگاری است. تازه ترین عضو خانواده سگ ها بر بستر زنجیره هوشمند بایننس (BSC) راه اندازی شده و پس از تبلیغ آن توسط ماسک، به سرعت ترند شد. طبق اعلام CoinGecko، این توکن قبل از فریاد ماسک در معاملات حاشیه ای و حجم بسیار کم معامله می شد.
در همین حال، یک ویدیو از زاویه ای دیگر در توییتر وایرال شده است که در آن ماسک فریاد می زند “Daddy Doge to Mars!”.
در حالی که رئیس خانواده در حال حاضر شاهد اصلاحی 27 درصدی می باشد ولی نرخ رشد آن هنوز 798.5٪ جهش را نشان می دهد. ناگفته نماند، تراکنش های ددی دوج 9 درصد مالیات را شامل می شود که 3٪ آن بین دارندگان توزیع می شود ، 3٪ به نقدینگی آن در PancakeSwap افزوده می شود و 3٪ دیگر به کیف پول بازاریابی آن تعلق می گیرد.
فضای رمزنگاری در ماه جولای به فضایی به شدت بی رحم و رقابتی تبدیل شده است چرا که گروه هکری انونیموس (Anonymous) برای برای مبارزه با ماسک و چین، میم کوین مخصوص خود را با نام ANON INU راه اندازی کرده است.
خرده فروشی چیست؟ آیا تعریف خرده فروشی و ریتیل تغییر کرده است؟
خرده فروشی (به انگلیسی: Retailing) مفهوم جدیدی نیست و هزاران سال با انسان همراه بوده است. میتوان گفت از زمانی که انسان نخستین بازارها را تشکیل داد، خرده فروشی هم شکل گرفت و به تدریج گسترش یافت.
ریشهٔ لغت retailer به یک واژهٔ کهن فرانسوی (taillier) باز میگردد که به معنای «برش» و «بریدن» بوده و برای کسانی به کار میرفته که طاقههای پارچه و قطعات بزرگ پارچه را میبریدند و در ابعاد کوچکتر به مشتریان میفروختند. لغت taylor به معنای خیاط هم به همین بریدن و تکهتکه کردن اشاره دارد. معنای عمومیتر taillier هم خُرد کردن و تقسیم کردن هر چیز به قطعات کوچکتر است (+/+).
اما تعریف خرده فروشی در ادبیات مدیریت و تجارت گستردهتر از معنای قدیمی این واژه است (+/+):
خرده فروشی یعنی آخرین حلقه در زنجیرهٔ عرضهٔ یک محصول (کالا یا خدمت)؛ خردهفروش، محصول را به مصرفکنندهٔ نهایی (Consumer) ارائه میدهد.
خرده فروش معمولاً تغییر جدی در محصول ایجاد نمیکند.
بنابراین شرکتی که آرد را در حجم زیاد تولید یا تأمین میکند و در قالب کیسههای پنجاه کیلویی به نانوایی میرساند، خرده فروش است. چون نانوایی، مصرفکنندهٔ نهایی آرد است. آرد به نان تبدیل میشود و مشتری آن را میخرد.
اما نانوایانی که گاهی همان آرد را در مقیاس کمتر (مثلاً نیم کیلو یا یک کیلو) به مشتریان خود میفروشند، در این بخش از فعالیتشان، خود به یک خرده فروش تبدیل شدهاند. چون این بار مصرفکنندهٔ نهایی، خانوارها هستند که آرد را میگیرند و از آن در پختوپز استفاده میکنند.
چند مثال از خرده فروشی
با توجه به تعریف خرده فروشی که کمی بالاتر ارائه شد، میتوان گفت بخش قابلتوجهی از اقتصاد جهان در اختیار صنعت خرده فروشی یا همان ریتیل است. صرفاً به عنوان چند نمونهٔ خرده فروشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فروشگاههای پوشاک و کیف و کفش؛ مستقل از اینکه محصولات کارگاه و کارخانهٔ خود را بفروشند یا محصولات دیگران را خریداری و عرضه کنند.
کتابفروشیها و دکههای فروش روزنامه و نوشیدنی و تنقلات
فروشگاههای عرضهٔ لوازم خانگی و مبلمان خانگی یا اداری
دستگاههایی اتوماتیک فروش چای و قهوه (Vending Machines)
پمپ بنزینها (در ایران: جایگاههای اختصاصی)
فروشندگان بلیط تئاتر و سینما (فروش گیشهای یا فروش آنلاین با سایت و اپلیکیشن)
نمایندگیهای فروش خودرو
بقالیها و سوپرمارکتها
داروخانهها و فروشگاههای عرضهٔ محصولات آرایشی و بهداشتی
خرده فروشی الترونیکی یا E-tailing
طی دو دههٔ اخیر با گسترش فناوری اطلاعات و شکلگیری زیرساختهای متنوع برای تجارت الکترونیکی، شکل جدیدی از خرده فروشی به وجود آمده که آن را خرده فروشی الکترونیکی یا E-tailing مینامند (مختصر شدهٔ Electronic Retailing).
شرکت آمازون که در سلسله درسهای داستان کسب و کار به آن پرداختهایم، یکی از بزرگترین خرده فروشان الکترونیکی جهان است. فروش این شرکت در میانهٔ سال ۲۰۲۱ برای نخستین بار در تاریخ، از فروش والمارت (به عنوان بزرگترین خرده فروشی فیزیکی جهان) پیشی گرفت. به این صورت که در شرایطی که آمازون از نیمهٔ ۲۰۲۰ تا نیمهٔ ۲۰۲۱ حدوداً ۶۱۰ میلیارد دلار فروش داشت، والمارت فروش خود را حدود ۵۶۶ میلیارد دلار اعلام کرد (+).
البته فروش آمازون به شکل شفاف و دقیق مشخص نیست. چون این شرکت یک Marketplace است و فضایی برای فروش محصولات دیگران فراهم کرده و خود در گزارشش صرفاً درآمد حاصل از تراکنشها را ارائه میکند. اما فاصلهٔ فروش برآورد شدهٔ آمازون با فروش والمارت در حدی است که حتی به فرض وجود خطا، همچنان با قطعیت میتوان گفت که سال ۲۰۲۱ سال عبور خرده فروشی الکترونیکی از خرده فروشی فیزیکی بوده است.
در برخی کشورها که کانالهای ارتباطیشان با جهان محدود و کنترلشده است، خرده فروشان محلی بزرگی هم به وجود آمدهاند. دیجی کالا در ایران و علی بابا در چین نمونهٔ این نوع خرده فروشان هستند. فروش علیبابا در حدی است که آن را از نظر مقیاس در کنار شرکتهایی مانند آمازون قرار میدهد.
اگر چه رشد جدی بازار E-tailing در ده یا پانزده سال اخیر بوده است، اما بررسی کتابها و مقالات نشان میدهد که از حدود دو دهه قبل، تحلیلگران به نتیجه رسیده بودند که خرده فروشی الکترونیکی قرار است سهم بزرگی از اقتصاد را در اختیار بگیرد.
ما در معرفی و مرور کتاب عصر خرده فروشی الکترونیکی نکته را بیشتر شرح دادهایم.
آیا تعریف خرده فروشی تغییر کرده است؟
اصلِ ماهیتِ خرده فروشی، یعنی فروش به مصرفکنندهٔ نهایی، در تمام این سالها تغییر نکرده و ثابت مانده است. اما اتفاقهای دیگری در دنیا افتاده که باعث شده قلمرو فعالیتهای خرده فروشی گستردهتر شود.
حداقل سه تغییر جدی طی سالهای اخیر به وجود آمده که بر روی صنعت خرده فروشی تأثیر گذاشته است:
گسترش سهم خدمات در اقتصاد جهان
در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی سهم خدمات از اقتصاد جهان حدود ۹٪ بود و اکنون از ۲۰٪ فراتر رفته است و برآورد میشود این سهم در سالهای ۲۰۴۰ به حدود یک سوم کل اقتصاد جهان برسد (+/+).
با وجودی که لغت خرده فروشی از تکه تکه کردن پارچهها گرفته شده و سالیان سال، فروش «لباس و آجیل و لوازم خانه» مصداق خرده فروشی بوده است، امروز خرده فروشی در حوزهٔ خدمات هم بازار گستردهای دارد.
فروش اتصال به اینترنت و ترافیک دیتا نمونهای از مصداقهای جدید خرده فروشی است. چارتر کردن پروازها و فروش تک به تک صندلیها هم نمونهٔ دیگری از خرده فروشی خدمات است.
عرضهٔ کتابهای الکترونیکی هم در برخی موارد – با توجه به تنوع گستردهٔ مدلهای کسب و کار در این حوزه – زیرمجموعهٔ خرده فروشی خدمات محسوب میشود.
این تغییرات باعث شده که اولویتِ چالشهای خرده فروشی در برخی حوزهها تغییر کند.
مثلاً خرده فروشی سنتی معمولاً گرفتار دغدغههایی مانند لجستیک و حمل و نقل و انبار کردن بوده و مسائلی مانند قیمتگذاری دینامیکی و حفظ سطح و کیفیت و ساعات دسترسی در اولویتهای پایینتری قرار میگرفتهاند.
در حالی که ترتیب این اولویتها در خرده فروشی خدمات تغییر کرده است.
افزایش حجم دادهها | قدرت تأثیرگذاری و چانهزنی بیشتر
از گذشتههای دور هم خرده فروشان قدرت بالایی در تصمیمهای سفارشگذاری داشتهاند.
به این صورت که بر اساس شناختی که از مشتریان داشتند و تجربهای که در ماهها و سالهای قبل از فروش کسب کرده بودند، دربارهٔ سفارشگذاری تصمیم میگرفتند و به لایههای بالاتر زنجیرهٔ تأمین اعلام میکردند که هر محصول چقدر در بازار کشش دارد. یا اینکه چقدر حاضرند روی عرضهٔ یک محصول سرمایهگذاری کنند.
اما بخشی از این قضاوتها کاملاً شهودی بود و بخشی دیگر هم بر گزارشهای کلی آماری تکیه داشت.
امروزه با گسترش ابزارهای دیجیتال، خرده فروش میتواند حجم گستردهای از دادههای مشتریان را گردآوری و پردازش کند. این دادهها بسیار متنوعاند:
- ویژگیهای دموگرافیک مشتری (سن، جنسیت، تحصیلات و …)
- دادههای مکانی و اطلاعات تماس مشتری (موقعیت جغرافیایی، آدرس فیزیکی، ایمیل، شماره موبایل و …)
- دادههای رفتاری مشتری (فاصله بین دفعات خرید، تنوع در اقلام خرید و …)
- دادههای مالی مشتری (مبلغ هر تراکنش، زمان هر تراکنش، مجموع تخفیفهای دریافت شده و …)
خردهفروشانی که بتوانند یک پایگاه داده قدرتمند از دادههای مشتریان خود ایجاد کرده و آن را به خوبی تحلیل کنند، قدرت تأثیرگذاریشان بر روی بر شبکهٔ تأمین و توزیع افزایش خواهد یافت و نقشی فراتر از «نقطهٔ تحویل محصول به مشتری» را ایفا خواهند کرد.
تنوع فرایندها و افزایش سهم خردهفروش در خلق ارزش
تصور سنتی از نقش خردهفروش این بود که باید محصول نهایی را دریافت کرده و به مشتری عرضه کند. حداکثر کار بیشتری که خرده فروش بر عهده میگرفت، خرید عمده و فروش خرد بود. گاهی هم مسئولیت مرجوع کردن محصول را بر عهده میگرفت.
اما طی دهههای اخیر خردهفروشان نقشهای بسیار متنوعی را بر عهده گرفتند و سهم خود را در زنجیره ارزش افزایش دادهاند. از جملهٔ این نقشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فروش اعتباری و تأمین مالی فروش (البته از قدیم هم در حد فروش نسیه وجود داشته؛ اما در مقیاس بسیار کوچک)
- بستهبندی، نصب و ارائهٔ خدمات پس از فروش (در واقع بار را از دوش تولیدکنندهٔ اصلی برداشتهاند)
- خدمات لجستیک پس از فروش (مثلاً ارسال محصول به آدرس مشتری)
- تأسیس و نگهداری کانالهای مختلف فروش (وبسایت، اکانت در شبکههای اجتماعی و …)
خرده فروشهای بزرگ جهان
با وجودی که «بازار» به معنای سنتی آن مفهومی شرقی است و حتی لغت Bazaar هم از واژههای این منطقه وارد زبان انگلیسی شده است (+)، خرده فروشی مدرن به شکلی که امروز میشناسیم، بیشتر در آمریکا رشد کرده و این کشور در توسعهٔ آن پیشتاز بوده است.
ویژگی خردهفروشانی مانند والمارت و آمازون، صرفاً بزرگی و حجم بالای فروش نیست. این شرکتها در طراحی و پیادهسازی بسیاری از قواعد، فرایندها و تکنیکها پیشتاز بودهاند و خردهفروشان در اروپا و دیگر نقاط جهان از آنها الگوبرداری کردهاند و میکنند.
بعد از والمارت، از میان خرده فروشهای آمریکایی میتوان به برندهای زیر اشاره کرد که در سطح جهانی هم نسبتاً شناخته شدهاند و از جمله ارزشمندترین برندهای خرده فروشی جهان هستند:
- کاستکو (Costco)
- هوم دیپات (Home Depot)
- تارگت (Target)
- گپ (Gap)
- مارکس اند اسپنسر (Marks & Spencer)
- مناردز (Menards)
در میان خرده فروشهای اروپایی هم میتوان از این برندها نام برد:
- آلدی (Aldi) از آلمان
- تسکو (Tesco) از انگلیسی
- کارفور (Carrefour) از فرانسه
- ال وی ام اچ (LVMH) از فرانسه و مالک برندهایی مانند لویی ویتون (Louiss Vouitton) و کریستین دیور (Christian Dior) و بولگاری (Bvlgari)
- ایندیتکس (Inditex) از اسپانیا و مالک برندهایی مثل زارا (Zara) و ماسیمو دوتی (Massimo Dutti) و برشکا (Bershka)
- آیکیا (IKEA) از سوئد
خرده فروشی در ایران
در کشور ما هم خرده فروشی طی سالهای اخیر رشد فراوانی را تجربه کرده است.
جدا از فروشگاههای زنجیرهای مانند رفاه، شهروند، اتکا، هایپراستار، هایپر می و افق کوروش، بسیاری از برندهای دیگر هم در این حوزه فعالیت ارزشمندی داشتهاند.
برخی از تولیدکنندگان و واردکنندگان هم خرده فروشی را به شکل مستقل تجربه کردهاند که در میان آنها میتوان به برندهایی مانند عطر سفیر، چرم درسا، شیرین عسل و هاکوپیان اشاره کرد.
البته در میان کسب و کارهای آنلاین هم در کنار دیجی کالا نباید برندهای خرده فروش دیگر مانند تخفیفان، داروکده، شهر کتاب آنلاین، فیدبو، طاقچه و انبوهی کسب و کار دیگر را فراموش کنیم.
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی تعریف معاملات حاشیه ای متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت بازاریابی به شما پیشنهاد میکند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیمسال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۱۱ نظر برای خرده فروشی چیست؟ آیا تعریف خرده فروشی و ریتیل تغییر کرده است؟
پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممیها در این بحث
نویسندهی دیدگاه : مختار راد
یک چیزی که به ذهنم رسید، که البته شاید بیشتر به دروس مدیریت بازاریابی مربوط باشه، اینه که اغلب حس میکنیم وقتی دیجی کالا و وبسایت های اینرنتی دارند رشد می کنند، یعنی هر روز سهم بیشتری از خرده فروشی های فیزیکی رو دارند تصاحب می کنند.
خب در اینکه این یک زنگ خطر برای کسبه بازار مصرف کننده (همون که بهش می گن کف بازار) هست، شکی نیست. کسب و کار های B2C باید در فکر نزدیک شدن هر چه بیشتر به مشتری، قیمت گذاری های رقابتی تر و منصفانه تر، برخورد و احترام و قدرت جذب بیشتر، رعایت مشتری مداری و فعالیت های بازاریابی باشند.
اما چیزی که اغلب مشاهده کردم، بجای یک اکت درست، اونها توی فکر ایجاد حاشیه امنیت خودشون با زیر سوال بردن فعالیت های وبسایت ها (بخصوص دیجی کالا ) هستند. هر چند که در بسیاری از زمیه ها دیجی کالا مرجع قیمتی شده (و هرچند که خود retailer ها همیشه اذعان میکنند دیجی کالا که مرجع نیست!ولی هر روز صبح قیمت هاشو چک می کنند!)
بگذریم، حرفم چیه؟
ریتیلر های ایرانی، یک اشتباه دارند، اشتباهی که اغلب ما هم داریم، اون هم اینه که فکر کنیم فروشگاه های آنلاین رقیب فروشگاه های فیزیکی هستند!
در حالیکه به دو تا نکته باید توجه کنیم:
اول اینکه بهتره توجه کنیم که خرده فروشی های آنلاین، درسته که سهمی از بازار فیزیکی (که اغلب از خرید های حضوری به دلایل متعدد ناراضی بودند) رو گرفت، اما بازارسازی هم کرد و بسیاری از تقاضاهایی که قبل از اون بالقوه بودند رو بالفعل کرد.
حجم و موفقیت پروموشن ها و بازارگرمی ها، تبلیغات ،trick های فروش اینترنتی، وفادار سازی مشتری یا بهره برداری از تاکتیک های Lock-in در E-tailer ها بسیار زیاد بوده و تونسته بسیاری از مخاطبان خودشون رو به خرید های حتی مازاد بر نیاز، تشویق کنند.
بنابراین این رو در نظر بگیریم که با افزایش E-tailer ها حجم بازار هم گسترش پیدا کرد(منظور از حجم بازار ،حجم تقاضای مصرف کننده هست)
.
نکته دوم اینکه: فیزیکی ها با آنلاین ها رقابت نکنند!
راه توسعه فروشگاه های سنتی اینه که توی فکر ایجاد تجربه حسی مطلوب برای افرادی که مایل به خرید فیزیکی هستند، باشند (یعنی مشتریان خودشون رو نگه دارند و سعی کنند رضایت شون رو بیشتر جلب کنند، کاری که تا قبل از بحران های دهه 1390؛ خیلی کم بهش فکر می کردند) و از طرفی سعی کنند روی نقاط خلا بازار که هنوز بازار فیزیکی و اینترنتی نتونسته به خوبی پوشش بده، بعنوان یک استراتژی توسعه محصول و بازار، کار کنند.
دیدگاه شما