مزایا و معایب محاسبه ROI


بازگشت سرمایه گذاری یا return on investment چ

هزینه جذب لید (CPL) و هزینه کسب مشتری (CPA) در تبلیغات آنلاین چیست؟

بسیاری از کسب‌و‌کارهای آنلاین در ایران، تمرکز ویژه‌ای بر واژه «لید» دارند و همیشه تلاش می‌کنند تعداد لیدهای جذب‌شده خود را افزایش دهند. در مرحله بعد از جذب لید، معیاری که توجه کسب‌و‌کارها را به خود جلب می‌کند، هزینه تمام شده برای جذب هر لید یا CPL است. اما کسب‌و‌کارهای کمتری به معیار دیگری با عنوان CPA یا هزینه تمام شده برای هر کسب هر مشتری تمرکز می‌کنند. اما فرق CPA و CPL چیست و چه کاربردی دارند؟ در این مقاله از کاپریلا، به سوالات شما پاسخ داده‌ایم.

مقدمه‌ای بر CPA و CPL

فرض کنیم شرکت شما یک نرم‌افزار طراحی کرده است و برای جذب مشتری، دو صفحه فرود مختلف برای دو کمپین بازاریابی مختلف، طراحی کرده است. در هر دو صفحه فرود، فرمی برای ثبت درخواست استفاده از نسخه آزمایشی نرم‌افزار قرار داده‌شده که ساختار و فرم هر صفحه متفاوت است.

بعد از اجرای کمپین، فرم اول، 300 لید جذب ‌کرد (افرادی ‌که فرم را پر کردند) اما فقط 50 نفر نسخه نهایی نرم‌افزار را خریداری کردند. فرم دوم، 200 لید به دست آورد و 70 نفر از این افراد، نرم‌افزار را خریدند. به نظر شما کدام صفحه و فرم، عملکرد بهتری داشته است؟ آیا صفحه اول که 300 لید به‌دست آورده و CPL پایین‌تری دارد، بهتر است یا صفحه دوم که فروش بیشتر و CPA کمتری دارد؟ بیشتر بازاریابان دیجیتال روی تعداد لید جذب شده و هزینه جذب لید (CPL) تمرکز می‌کنند، درحالی‌که معیار CPA برای کسب‌و‌کارها مهم‌تر است. به‌همین دلیل نیاز است تفاوت و کاربردهای CPA و CPL را عمیق‌تر بررسی کنیم.

وقتی لیدها را از طریق تبلیغات نمایشی یا تبلیغات گوگل به‌دست می‌آورید، هر کلیک با روش زیر به مشتری تبدیل می‌شود:

تبدیل لید به مشتری

فرآیند تبدیل لید به مشتری در تبلیغات آنلاین

اما اگر وبسایت فروشگاهی را اداره ‌می‌کنید قیف فروش شما چنین روندی دارد:

فرآیند تبدیل لید به مشتری در فروشگاه اینترنتی

فرق بین قیف لید و قیف فروشگاه اینترنتی این است که قیف فروشگاه اینترنتی از مرحله تکمیل فرم و تبدیل به لید استفاده نمی‌کند. هم‌چنین می‌توانید مستقیماً با کمک پلتفرم گوگل ادز، تبدیل انجام شده را از مرحله کلیک کاربر دنبال کنید. در ادامه این مقاله، توضیحات بیشتری درباره قیف‌های فروشگاه اینترنتی خواهیم داد. ابتدا بیایید نگاهی به قیف لید بیندازیم و بفهمیم چرا منطقی است که CPL را کنار بگذارید و از CPA به عنوان معیار اصلی خود استفاده کنید.

CPA برای قیف‌های لید

برای قیف‌های لید، شاخص Cost Per Lead: CPL، هزینه تمام‌شده برای جذب هر لید است. به عنوان مثال، اگر یک میلیون تومان هزینه تبلیغات کرده باشید و 10 لید به دست آورده باشید، CPL این کمپین، صد هزار تومان است (حاصل تقسیم هزینه بر تعداد لید جذب‌شده). یعنی برای جذب هر لید، صد هزار تومان پرداخت کرده‌اید.

شاخص دوم، هزینه کسب هر مشتری (Cost Per Acquisition: CPA)، به عنوان هزینه صرف شده برای کسب هر مشتری نهایی (کاربری که از شما خرید کرده باشد) است. این شاخص، نتیجه اصلی فعالیت‌های بازاریابی شما است که در پایین قیف فروش قرار می‌گیرد. برای مثال، اگر تبلیغ و صفحه فرود شما 20 لید جذب کند و تنها 5 نفر از آنها به مشتری نهایی تبدیل شوند (از شما خرید کردند)، نتیجه نهایی به شرح زیر خواهد شد:

محاسبه هزینه هر لید و فروش

نمونه محاسبات هزینه هر لید و هزینه هر مشتری

یادتان باشد که در آخر، این مشتریان هستند که برای کسب‌و‌کار شما درآمد ایجاد می‌کنند، نه لیدها. برای مثال، اگر از تبلیغات کلیکی استفاده کنید احتمالاً تلاش می‌کنید با کمک بعضی روش‌ها، هزینه جذب مشتری را پایین بیاورید؛ روش‌هایی مثل انتخاب هدف‌مندی تبلیغات (نمایش تبلیغ برای جامعه مخاطب هدف). اما یکی از مهم‌ترین کارهایی‌ که باعث کاهش هزینه‌های جذب لید و کسب مشتری می‌شود، انجام بهینه‌سازی نرخ تبدیل (CRO) می‌باشد. هدف بهینه‌سازی نرخ تبدیل، افزایش تعداد لیدها و مشتریان در صفحه فرود و وبسایت، بدون افزایش بودجه تبلیغات است. بهترین ابزار CRO، استفاده از تست A/B می‌باشد تا به کمک این تست، بهینه‌ترین حالتی که به افزایش تعداد لید و مشتری منجر می‌شود را شناسایی کنید. هر چه تعداد لید و مشتری شما بیشتر شود، CPL و CPA شما کاهش پیدا می‌کند. کاهش CPL نتیجه مهمی است اما همیشه باید اولویت شما در بهینه‌سازی نرخ تبدیل، کاهش CPA با افزایش مشتریان نهایی باشد.

برای اینکه بفهمید آیا یک تبلیغ یا یک کمپین، برای کسب‌و‌کار شما نتیجه به همراه دارد یا نه، باید تبدیل‌ها (مشتریان) خود را از کلیک‌هایی که انجام داده‌اند تا رسیدن به مقصد خرید، دنبال کنید. برای درک بهتر، مثال زیر را در نظر بگیرید:

فرض کنید یک کمپین تبلیغات گوگل ادز را اجرا می‌کنید. یک گروه آگهی (Ad group) با یک کلمه کلیدی دارید که شامل دو تبلیغ است. یک تست A/B را بین دو نسخه از تبلیغ انجام می‌دهید. فرض کنید بسته به بودجه آگهی‌تان، درنهایت از طریق هر تبلیغ، 20 لید جذب می‌کنید که درمجموع، 40 لید می‌شود. در این نتیجه، احتمالاً دو نکته را مد نظر قرار می‌دهید تا تعیین کنید کدام آگهی عملکرد بهتری دارد و کدام‌یک باید متوقف شود:

  • محاسبه تعداد لیدها تقسیم‌بر تعداد کلیک‌ها (نرخ تبدیل)
  • محاسبه بودجه مصرف‌شده تقسیم‌بر تعداد لیدها (هزینه جذب هر لید)

طبیعتاً دنبال این هستید که بفهمید کدام آگهی با مزایا و معایب محاسبه ROI کمترین هزینه میانگین، این لیدها را برای شما جذب کرده است.

نرخ تبدیل و جذب لید در گوگل ادز

در نتیجه، آگهی با نرخ تبدیل کمتر که هزینه جذب لید بیشتری را هم دارد حذف می‌کنید (آگهی سمت چپ با هزینه جذب لید 25 دلار). در مثال بالا، صفحه فرود دارای 2% نرخ تبدیل، کنار گذاشته می‌شود که تصمیمی منطقی به نظر می‌رسد. اما این تصمیم، همیشه درست نیست.

اگر لیدهای کمتری از تبلیغ با CPL پایین‌تر (سمت راست با هزینه جذب لید 10 دلار) به مشتری تبدیل شوند، تصمیم شما چیست؟ شاید آگهی دوم از نظر جذب مشتری نهایی بهتر بوده؟ ممکن است تصمیم بگیرید که دوباره هر دو را تست کنید، اما در تست دوم، این‌بار آگهی اول، نتیجه ضعیف‌تری می‌گیرد و تصمیم، پیچیده‌تر می شود. به همین خاطر ROI یا نرخ بازگشت سرمایه شما، هیچ‌ با تصمیم‌تان درباره این‌که کدام آگهی را باید بهینه‌سازی کنید همخوانی ندارد. پس چطور می‌فهمید کدام تبلیغ برای کسب‌و‌کار شما تولید درآمد می‌کند؟ در اینجاست که باید از هزینه کسب مشتری یا CPA به‌عنوان معیار نهایی عملکرد استفاده کنید. پس درنهایت، چنین سناریویی خواهید داشت:

هزینه جذب مشتری در گوگل ادز

وقتی به این میزان از شفافیت در ارزیابی نتایج کمپین خود رسیدید، می‌توانید تصمیمات هوشمندانه‌تری در بازاریابی بگیرید و از هر مجموعه آگهی که نتیجه نهایی بهتری دارد (CPA کمتر)، بیشترین درآمد را کسب کنید.

یک مرحله جلوتر برویم. برای اینکه تفکر متمرکز بر CPA را عمیق‌تر بررسی کنیم، بیایید مثالی دیگر را در نظر بگیریم. فرض کنید 2 آگهی دارید و CPA هدف شما 60 دلار است. می‌دانید که اگر برای کسب یک مشتری بیشتر از 60 دلار هزینه کنید، این کمپین یا آگهی، برایتان توجیه اقتصادی نخواهد داشت. حالا اگر 400 دلار برای آگهی شماره 1 و 2 و در مجموع 800 دلار هزینه کنید، به چنین سناریویی می‌رسید:

هزینه جذب مشتری در گوگل ادز

در این مورد تصمیم راحتی به نظر می‌رسد، اینطور نیست؟ واضح است که عملکرد آگهی سمت راست با هزینه جذب مشتری 66 دلار، خوب نیست و باید کنارش بگذاریم، درست است؟ اما اگر قیمت پیشنهادی شما برای هر کلیک در گوگل ادز را کم کرده و درنتیجه، هزینه جذب مشتری برای آگهی سمت راست را کاهش دهیم و دوباره 400 دلار برای هر آگهی هزینه کنیم، نتیجه چه‌می‌شود؟ چنین چیزی را خواهیم دید:

هزینه جذب مشتری در گوگل ادز

به جای حذف آگهی راست، شاید فقط می‌بایست قیمت هر کلیک را کم می‌کردیم. در ضمن، می‌توانید با افزایش نرخ تبدیل در صفحات فرودتان (بهینه‌سازی نرخ تبدیل)، هزینه جذب مشتری را تا حد زیادی کم کنید؛ همچنین می‌توانید امتیاز کیفیت (Quality Score) تبلیغات خود را افزایش دهید. اما اگر به دنبال نتیجه‌دهی سریعتری هستیم، تغییرات در قیمت هر کلیک، ما را زودتر به نتیجه می‌رساند (برای اطلاعات بیشتر، می‌توانید مقاله آموزش تبلیغات در گوگل را مطالعه کنید).

CPA برای قیف فروشگاه اینترنتی

این شاخص برای وبسایت‌های تجارت الکترونیک (سایت‌هایی که فروش آنلاین دارند) ساده‌تر و بهتر است. می‌توان با استفاده از اتصال داده‌های سایت به نرم‌افزارهای تحلیلی گوگل، ارزش پولی هر تبدیل برای خود را مستقیماً در گوگل ادز ثبت کنید تا تصویری واضح‌تر از CPA یا ROI هر آگهی را در پنل تبلیغات گوگل داشته باشید. برای ارسال داده‌های تبدیل به پلتفرم تبلیغاتی، باید تنظیمات تشخیص تبدیل در سایت‌تان را اصلاح کنید تا به‌طور خودکار، ارزش پولی هر تبدیل و هر خرید موفق،به پلتفرم انتقال داده‌شود.

سوالی که در اینجا پیش‌آمده این است که چطور و کجا CPA خود را پیگیری کنید؟ همان‌طور که در بالا ذکر شد، برای قیف‌های تجارت الکترونیک، تنها می‌توانید به داشبوردهای گوگل ادز و یا استفاده از گوگل آنالیتیکس و گوگل تگ منیجر (نرم‌افزارهای آنلاین رهگیری ترافیک و تبدیل‌های سایت) تکیه کنید تا CPA خود را با هر آگهی تبلیغ گوگل یا گروه آگهی محاسبه و مقایسه کنید.

فرض کنیم دو آگهی با CPA یکسان دارید. بخشی از لیدها تبدیل نمی‌شوند چون ممکن است به محصول شما علاقمند نبوده‌اند یا علاقمند هستند ولی خرید نکرده‌اند. چه می‌شود اگر درصد لیدهای «علاقمند» در یک آگهی خیلی بیشتر از سایر آگهی‌ها باشد؟ همانطور که قبلاً گفته شد، وقتی لیدهای علاقمند برای شما درآمد ایجاد نکنند، این لیدها چه ارزشی برای شما خواهند داشت؟

وقتی بتوانید وضعیت همه لیدهایتان را پیگیری کنید، می‌توانید درباره فرایند فروش‌تان چیزهای بیشتری بفهمید و متوجه شوید از کجا می‌توانید فروش خود را بهبود دهید. مثلاً اگر یک آگهی دارید که نرخ جذب لید آن 10% است (بسیار بالا) ولی نرخ لید به تبدیل (خرید کردن توسط لید) خیلی کمی مزایا و معایب محاسبه ROI دارد، شاید آگهی‌های شما عملکرد ضعیفی نداشته باشند بلکه مشکل در مسائل دیگر نظیر قیمت نامناسب محصول، کافی نبودن روش‌های پرداخت و ضمانت و … است که تیم فروشتان می‌تواند آن موانع را بهبود دهد.

وقتی که CPA را به عنوان معیار اصلی عملکرد خود انتخاب کنید، منافع شما از کمپین‌های بازاریابی شفاف‌تر از همیشه خواهد بود و می‌توانید ارزش محاسباتی خیلی بیشتری را به مشتریان خود اختصاص دهید.

مزایا و معایب CPL و CPA در تبلیغات

در هر برنامه بازاریابی، باید نوعی از تبلیغات آنلاین استفاده شده باشد. مبنای هزینه خیلی از پلتفرم‌های تبلیغاتی، CPL یا CPA است. به همین دلیل قبل از شروع تبلیغات، باید از مزایا و معایب پرداخت بر اساس CPL و CPA آگاه شوید.

مزایای هزینه کسب هر مشتری (CPA)

  • اقدام مطلوب ما برای هر یک از مشتریان را ارزیابی می‌کند و بر مرحله آخر قیف فروش تاکید دارد.
  • معیاری خوب برای شرکت‌هایی که مستقیماً محصول یا خدمت را در وبسایت خود می‌فروشند، می‌باشد.
  • ریسک کم و فروشی راحت‌تر نسبت به CPM و CPC دارد.
  • این معیار، باعث ایجاد تعامل مناسب از سوی کاربر با اقدام مورد نظر شما در سایت می‌شود.
  • به شما اجازه می‌دهد بر رهگیری نتایج در کانال‌های بازاریابی مختلف، نظارت کنید.
  • CPA تضمین می‌کند که در به صرفه‌ترین کانال‌های بازاریابی از لحاظ هزینه، سرمایه‌گذاری می‌کنید.

معایب هزینه کسب هر مشتری (CPA)

  • امکان استقبال کم برای انجام اقدام مورد نظر از سوی کاربران، حتی اگر تبلیغات زیادی انجام داده و کلیک‌های زیادی کسب می‌کنید.
  • احتمالاً برای فروش محصولات گران‌قیمت، بودجه زیادی لازم است.
  • برای مؤثر بودن CPA، باید بفهمید عمل و خرید یک مشتری چقدر برای کسب و کارتان ارزش دارد.
  • بهینه‌سازی همه کانال‌های تبلیغاتی هنگام اجرای کمپین‌های مختلف، کاری زمان‌بر است.

مزایای هزینه جذب هر لید (CPL)

  • ریسک محدود در استفاده از CPL، انجام فروش نسبت به CPM و CPC راحت‌تر است.
  • اجازه می‌دهد تخمین بزنید که برای هر عمل تعریف شده چقدر باید بپردازید. CPL را می‌توان به مدت زمان نامحدود نشان داد چون هیچ ارتباطی به کلیک و تعداد نمایش محتوای شما ندارد.

معایب هزینه جذب هر لید (CPL)

  • ممکن است در مدت‌زمان کوتاه، رفتن به سمت کمپین‌های CPL سخت باشد.
  • درآمد CPL نسبت به CPM و CPC خیلی کمتر قابل پیش‌بینی است، مگر اینکه با شرکت تبلیغات، هزینه تبلیغات را متناسب با تعداد لیدهای جذب‌شده، توافق کرده باشید.
  • ایجاد یک کمپین مؤثر CPL به زمان و تخصص قابل توجهی نیاز دارد. ممکن است لازم باشد کل کمپین تبلیغاتی خود را روزانه مدیریت کنید.

نتیجه‌گیری

خیلی از کسب و کارها در صنایع مختلف از هزینه کسب هر مشتری و هزینه جذب هر لید استفاده می‌کنند. ارزشمندی هر یک از این معیارها به محصول یا خدماتی که می‌خواهید بفروشید و نیز استراتژی‌های بازاریابی شما بستگی دارد. یادتان باشد، کیفیت لیدهایی که از این کمپین‌ها تولید می‌کنید بسته به بودجه‌تان متفاوت است. هر چه زمان و منابع بیشتری را برای بازبینی عملکرد دیجیتال مارکتینگ خود اختصاص دهید، کیفیت لیدهایی که از کمپین‌تان تولید می‌کنید بیشتر می‌شود.

در تصویر زیر می‌توانید مقایسه بهتری از 4 مدل رایج در قیمت‌گذاری تبلیغات اینترنتی و رهگیری نتایج تبلیغات به دست آورید.

CPA-CPL-CPM-CPC

مقایسه CPA-CPL-CPM-CPC

برای کسب‌و‌کار شما، کدام یک از معیار‌های CPA ، CPL ، CPM ، CPC مناسب‌تر است؟

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

ارائه مدل بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی( مورد مطالعه: شهرداری تهران)

هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی بود. جامعۀ آماری در بخش کیفی پژوهش، مدیران و خبرگان شهرداری تهران بودند که به‌صورت گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل، مدیران شهرداری شهر تهران بود که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 315 نفر انتخاب شدند. به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی ظاهری، محتوایی و سازه استفاده شد و برای تعیین پایایی،از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده که همگی مورد تایید قرارگرفتند. برای تحلیل داده­های کیفی پژوهش از تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش کمی از آزمون­های تحلیل عاملی و الگو یابی معادلات ساختاری و آزمون تی تک گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه مزایا و معایب محاسبه ROI های فرهنگ سازمانی، رهبری، صلاحیت حرفه ای، به عنوان عوامل اثرگذار و رضایت شغلی، بالندگی سازمانی و عملکرد شغلی، به عنوان عوامل اثرپذیر شناسایی شدند. همچنین، مولفه های طرح یا برنامه آموزشی، جمع آوری داده ها، جداسازی تاثیرات برنامه،تبدیل داده به ارزش پولی، فهرست هزینه های برنامه، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، شناسایی مزایای نامحسوس و گزارش نویسی، به عنوان عوامل تشکیل دهنده معرفی شدند. نتیجه گیری: بنابراین یکی از عوامل مهم در این زمینه، توجه به بازگشت سرمایه به عنوان الگویی مهم در ارزیابی اثربخشی آموزش و بهسازی کارکنان است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Developing a Return on Investment (ROI) Model in Training and Improving Human Resources (Case study: Tehran Municipality)

نویسندگان [English]

  • Mohammadnaghi Imani 1
  • sekineh rezaei 2
  • asghar sharifi 2

1 Assistant Professor, Department of Educational Management, Faculty of Educational Sciences and Counseling, Islamic Azad University, Roudehen Branch, Roudehen, Iran

Objective: The purpose of this study was to present a return on investment on training and improvement of human resources. Methods: The research method was applied in terms of purpose and terms of an exploratory sequential mixed one. The statistical population in the qualitative part of the study was managers and experts of Tehran municipality who were selected as a snowball and purposeful sampling. The statistical population in the quantitative section consisted of Tehran municipality’s managers who were selected using Cochran formula and stratified random sampling. To determine the face, content, and construct validity were used and to determine the validity, and to determine reliability, Cronbach's alpha and composite reliability were used, all of which were confirmed. In a small part, factor analysis tests and structural equation modeling and T - group tests were used. Results: The findings showed that the components of organizational culture, leadership, professional competence were identified as effective factors on job satisfaction, organizational development, and job performance. Also, the components of the design or curriculum, data collection, disaggregation of program impacts, monetary data conversion, and program cost list, return on investment rate calculation, intangible benefits identification, and reporting were introduced as constituents. Conclusion: Therefore, one of the most important factors in this regard is the attention to the Return on Investment (ROI) as an important model in evaluating the effectiveness of training and improving human resources.

بازگشت سرمایه گذاری یا return on investment چ

بازگشت سرمایه گذاری یا return on investment چ

بازگشت سرمایه گذاری یا return on investment چ

بازگشت سرمایه گذاری یا return on investment چ

مقالات بازاریابی دیجیتال , مقالات مارکتینگ
|
تحریریه یکتانت
|
تاریخ بروزرسانی : ۸ آذر ۱۴۰۰

هر شخص یا مجموعه‌ای که برای کاری سرمایه‌گذاری می‌کند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری می‌تواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد مزایا و معایب محاسبه ROI تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عده‌ای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایه‌گذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر می‌گردد.به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود به‌دست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روش‌های مقرون‌به‌صرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم می‌توانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. در واقع باید بررسی کنیم هزینه‌ها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.در این مطلب بیشتر درباره نرخ بازگشت سرمایه، فرمول محاسبه، کاربرد و مزایا و معایب آن صحبت خواهیم کرد.

نرخ بازگشت سرمایه که با ROI) Return on Investment) نیز شناخته می‌شود، یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان می‌دهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغات به‌ویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.تبلیغات سرمایه‌گذاری است و نمی‌توان آن را از اولولیت‌های کاری خارج کرد، ولی بی‌تردید در دنیای امروز که هر هزینه‌ای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپ‌ها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند.به کمک ROI نه‌تنها می‌توانیم ببینیم هزینه‌های تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینه‌ها باید خرج شود، بلکه می‌توانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانسته‌اند بهینه عمل کنند.

بیشتر بخوانید: تبلیغات نصب اپلیکیشن از طریق تبلیغات کلیکی با ROI بالا

بازگشت سرمایه گذاری یا return on investment چ

همان طور که در تعریف بالا هم اشاره کردیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به بیان ساده سود حاصله از سرمایه‌گذاری نسبت به کل هزینه پرداختی است. براین اساس می‌توانیم خیلی ساده فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را به صورت زیر به دست آوریم:

نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایه گذاری

برای اینکه بتوانید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را براساس درصد حساب کنید، می‌توانید نتیجه بالا را در 100 ضرب کنید.شاید در نگاه اول با یک فرمول ساده روبه‌رو باشیم، اما توجه کنید که این فرمول در دل خود موارد زیادی را دارد که گاهی محاسبه آنها به‌سادگی امکان‌پذیر نیست.

بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه می‌شود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI مزایا و معایب محاسبه ROI چه کاربردی دارد و کجا می‌توانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژی‌های بازاریابی را حدس زد.یکی از اصلی‌ترین کاربردهای ROI زمانی است که شما می‌خواهید ببینید در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده چه خروجی‌ای گرفته‌اید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت 40 درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت 20 درصد است و نشان می‌دهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیب‌تان شده است.یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که می‌خواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین می‌خواهید بسنجید محصول جدید تا چه‌اندازه برای‌تان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول می‌توانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، می‌توانید با شبیه‌سازی گروهی از مزایا و معایب محاسبه ROI مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی به‌دست آورید.

بیشتر بخوانید : نرخ پرش یا بانس ریت (Bounce Rate) چیست؟

تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد به‌ویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگی‌های خاصی دارد کار ساده‌ای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی می‌تواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.اگر بخواهیم مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه را بیان کنیم، می‌توانیم به مهمترین موارد زیر اشاره داشته باشیم:

اما در مورد مهمترین معایب ROI می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

برای اینکه بتوانید درک بهتری از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشید و کمی از فاز تئوری خارج شویم، بد نیست این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم.تصور کنید یک کتاب فروشی آنلاین دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری نصیب‌تان می‌شود 20 هزار تومان باشد. از آنجایی که قیمت کاغذ بالا رفته و حاشیه سود کمی دارید و از طرف دیگر رقابت در بازار کار شما حسابی داغ است، تصمیم می‌گیرید یک میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی بپردازید تا بتوانید مشتریان خود را افزایش دهید.حال تصور کنید درآمد کل شما در این کمپین 1.5 میلیون تومان بوده است. حالا براساس فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داریم:0.5 = 1،000،000 / (1،000،000 – 1،500،000)با ضرب نتیجه به دست آمده در 100 متوجه می‌شوید که نرخ بازگشت سرمایه شما 50 درصد بوده که عدد خوبی است. در واقع اگر در ازای هر مشتری 20 هزار تومان سود کنید، برای یک میلیون تومانی که بابت تبلیغات پرداخت کرده‌اید باید 50 مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید و وگرنه ضرر می‌کنید. هر چه از تعداد مشتریان‌تان از 50 نفر بیشتر شود، سود شما بیشتر خواهد بود.

برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه راه‌های مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند می‌توانند مصداق‌های مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند. اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از “بازگشت سرمایه” مورد نظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلان‌تر، کاهش قیمت سر به سر، کاهش هزینه‌های تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثال‌های خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه به جای تعریف “افزایش فروش” به عنوان هدف، “افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص” را به عنوان هدف در نظر بگیرید.

بیشتر بخوانید: چگونه سرویس ریتارگتینگ محصول یکتانت باعث افزایش فروش مقداد آی تی شد؟

مشخص‌ترین راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود است. دیگر راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه کاهش هزینه‌هاست. هزینه‌های خود را به تعداد فروش سر به سر تقسیم کنید تا دید بهتری نسبت به راه‌ها و فرصت‌های کاهش هزینه‌ها پیدا کنید.

توقعات خود را مورد ارزیابی دوباره قرار دهید. اینگونه نیست که هر سرمایه گذاری به صورت ریالی به شما سود برساند. به عنوان مثال ارسال ایمیل تبریک عید به مشتریان، فروش شما را افزایش نخواهد داد ولی سبب افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان می‌شود. یا مثلا دادن مزایا و تسهیلات بیشتر به کارمندان سبب افزایش مخارج شما شده ولی رضایت شغلی برای کارمندان ایجاد می‌کند و کارایی و راندمان آن‌ها را افزایش خواهد داد. بنابراین توقعات خود از نرخ ROI را مورد بررسی دوباره قرار دهید تا بتوانید نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهید.

جمع بندینرخ بازگشت سرمایه (ROI) یکی از مهمترین سنجه‌هایی است که پیش از تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ یا بعد از اجرای کمپین‌ها به صورت دقیق بررسی شود. نرخ بازگشت سرمایه به ما می‌گوید در ازای هزینه پرداختی چقدر سود کرده‌ایم و عملکرد تیم بازاریابی در بهینه‌سازی هزینه‌ها و دریافت خروجی مطلوب چگونه بوده است.البته نرخ بازگشت سرمایه صرفا در کمپین‌های تبلیغاتی آنلاین کاربرد ندارد و گستره به‌کارگیری آن در کسب و کارهای مختلف بسیار وسیع است. ولی به طور کلی هرچه این مقدار بیشتر باشد، قطعا سود بیشتری نصیب‌تان خواهد شد.

پرسش و پاسخ‌های متداول

یکی ازمعیارهای کلیدی عملکرد است ودر واقع نسبت سود حاصل از تبلیغات به میزان هزینه انجام شده است.

نسبت سود حاصل از تبلیغات بر مبلغ کل سرمایه گذاری را نرخ بازگشت سرمایه می‌گوییم. که البته سود را می‌توانیم میزان کسر شده هزینه از کل درآمد محاسبه کنیم.

یکی از اصلی‌ترین کاربردهای ROI زمانی است که شما می‌خواهید ببینید در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده چه خروجی‌ای گرفته‌اید و سود به دست آمده چقدر بوده است.

دنیای مخابرات(telecommunication s world)

بزرگترین و کاملترین و بروزترین مرجع تخصصی و عمومی مخابرات در ایران(دایره المعارف مخابرات ایران)

محاسبه دوره بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه ROI درطرح توجیحی سرمایه گذاری کسب کار

علوم مالی و حسابداری براساس شاخص‌ها و فرمول‌هایی بنا شده‌اند که به خوبی نمایش دهنده وضعیت مالی و درآمدی شرکت یا کسب و کارها هستند. آگاهی از این شیوه‌های محاسباتی و شاخص‌های مالی، در نحوه سرمایه‌گذاری و انتخاب کسب و کار مناسب بسیار مفید است. به همین جهت در این نوشتار با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) آشنا شده و از جنبه‌های گوناگون با آن مواجه می‌شویم. اگر می‌خواهید با نوشتن یک طرح سرمایه‌گذاری، وام دریافت کنید یا در یک صندوق سرمایه‌گذاری یا حتی بورس، وارد شوید خواندن این نوشتار به همراه امکان سنجی و تدوین طرح های توجیهی — آموزش محاسبات مالی مرتبط در Excel ضروری است. همچنین نحوه عملکرد صندوق‌های سرمایه‌گذاری در مطلب صندوق سرمایه گذاری چیست؟ — به زبان ساده شرح داده شده است.

فهرست مطالب این نوشته پنهان کردن

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

یکی از شاخص‌های مربوط به محاسبه سود یک سرمایه‌گذاری در امور مالی «نرخ بازگشت سرمایه» (Return on Investment) است که آن را با ROI نشان می‌دهند. در حقیقت نرخ بازگشت سرمایه، محاسبه‌گر نسبت درآمد به سرمایه‌ای است که در یک کسب و کار صرف کرده‌اید. هر چه این نسبت بزرگتر باشد، توانایی سود دهی آن کسب و کار بیشتر است. به این ترتیب در بین کسب و کارهایی که سرمایه‌گذاری در آن‌ها به شما پیشنهاد می‌شود، می‌توانید پرسودترین را انتخاب کنید.

نرخ بازگشت سرمایه در کنار شاخص‌های دیگر «جریان‌های نقدی» (Cash Flow) مانند «نرخ بازگشت داخلی» (Internal Rate of Return) یا IRR همچنین «ارزش خالص فعلی» (Net Present Value) که با NPV نشان داده می‌شود، شاخص‌های مهمی در سرمایه‌گذاری محسوب می‌شوند. در بیشتر مواقع این شاخص‌ها را به صورت درصدی یا نسبی بیان می‌کنند.

چگونه نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟

نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، بسیار ساده است. فرض کنید اقلام زیر در اختیار شما است:

  • NRI یا سود خالص دریافتی (Net Return on Investment)
  • CI یا مبلغ سرمایه‌گذاری (Cost of Investment)

در این صورت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به صورت زیر محاسبه خواهد شد.

اگر بخواهید شاخص ROI را به صورت درصدی نمایش دهید، کافی است که نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنید.

$$\large ROI=\dfrac\times 100$$

نکته: ممکن است به جای سود خالص دریافتی، تفاضل مبلغ سرمایه‌گذاری اولیه (Initial Value of Investment) و کل دریافتی حاصل از سرمایه‌گذاری (Final Value of Investment) به کار گرفته شود. در این صورت نحوه محاسبه ROI به صورت زیر خواهد بود.

نکته: البته توجه دارید که نتیجه محاسبه ROI در هر دو حالت یکسان خواهد بود و فقط پیش‌نیازهای محاسبه آن تغییر کرده است.

فرض کنید ۱۰۰۰ سهم از سهام شرکت X را به مبلغ ۱00۰۰ ریال برای هر سهم، خریداری کرده‌اید. بعد از گذشت یک سال، همین تعداد سهام را به مبلغ ۱۲۵۰0 ریال به ازای هر سهم فروخته‌اید. همچنین این شرکت به ازاء ۱۰۰۰ سهم شما در پایان سال ۵۰۰ هزار ریال سود پرداخت کرده است. از طرفی به کارگزار بورس نیز ۲۵0 هزار ریال بابت کارمزد خرید و فروش این سهم، پردخته‌اید. دراین صورت ROI برابر است با:

همانطور که مشخص است مجموع سرمایه‌گذاری صورت مزایا و معایب محاسبه ROI گرفته (سرمایه اولیه) برابر است با:

  • سرمایه اولیه: $$10000 \times 1000$$.
  • سرمایه کسب شده: $$12500 \times 1000 +500000-250000$$.

براساس داده‌های مثال ۱، فرض کنید که کارمزد به کارگزاری بابت خرید برابر با ۱۵۰ هزار تومان و بابت فروش ۱۰۰ هزار تومان بوده است. در این صورت می‌توان نوشت:

  • سرمایه اولیه: $$1000\times 10000+150000$$.
  • سرمایه کسب شده: $$1000 \times 125000+500000-100000$$.

در نتیجه ROI برابر است با:

از آنجایی که هزینه‌ها یا درآمدها در این سرمایه‌گذاری با مثال ۱ متفاوت هستند، مقدار نرخ بازگشت سرمایه، یکسان نخواهد بود.

فرض کنید قصد دارید در یک صندوق سرمایه‌گذاری یا یک کسب و کار، به فعالیت بپردازید. در این بین به سراغ سه شرکت سرمایه‌گذاری رفته‌اید و مدیران صندوق یا شرکت‌ها به شما پیشنهاداتی داده‌اند که در آن‌ها مبلغ سرمایه‌گذاری و همچنین مبلغی که به عنوان سود به شما پرداخت می‌شود، ذکر شده است.

با توجه به تنوع مقادیر سرمایه و سود بازگشتی، کدام شرکت یا صندوق بیشترین میزان بازده را دارد؟ به کمک محاسبه نرخ بازگشت سرمایه می‌توانید به این پرسش پاسخ دهید. در تصویر زیر محاسباتی را می‌بینید که در اکسل به این منظور تهیه شده. همانطور که مشخص است صندوق شماره ۳ بیشترین نرخ بازگشت سرمایه (حدود ۷۰ درصد) را دارد. پس تصمیم به سرمایه‌گذاری در این صندوق به نفع شما خواهد بود زیرا با سرمایه اولیه کمتر، درآمد بیشتری خواهید داشت.

ROI computation

محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه

در محاسبه «نرخ سالانه بازگشت سرمایه» (Annualized ROI)، طول دوره‌ای که شما به سود مورد انتظارتان می‌رسید نیز به کار می‌رود و این امر برتری این شاخص را نسبت به نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نشان می‌دهد. به منظور محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه، به شیوه زیر عمل می‌شود.

توجه دارید که در اینجا $$n$$ تعداد دوره‌های سرمایه‌گذاری است. همانطور که می‌بینید، نرخ سالانه بازگشت سرمایه به نوعی میانگین هندسی نرخ بازگشت سرمایه است.

فرض کنید یک سرمایه‌گذاری در طول ۵ سال، بازده‌ای برابر با 50٪ دارد. نرخ سالانه بازگشت سرمایه برای این سرمایه‌گذاری به صورت زیر محاسبه می‌شود.

توجه کنید که اگر محاسبه میانگین را به صورت میانگین حسابی در نظر می‌گرفتیم نرخ سالانه بازگشت سرمایه برابر با 10٪ می‌شد که یک تقریب نامناسب از Annual ROI خواهد بود.

از شیوه محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه، برای مقاطع کوچکتر از یک سال نیز می‌توان استفاده کرد. کافی است که $$n$$ را به صورت نسبتی از سال در نظر بگیرید.

یک سرمایه‌گذاری کوتاه مدت به طول شش ماه را در نظر بگیرید. اگر مقدار ROI در این سرمایه‌گذاری ۱۰٪ در شش ماه باشد، نرخ سالانه بازگشت سرمایه برابر است با:

زیرا شش ماه نصف یا نیم سال در نظر گرفته می‌شود.

باز هم می‌بینید که اگر به شیوه محاسبه میانگین حسابی عمل می‌کردیم، مقدار نرخ سالانه بازده سرمایه برابر با ۲۰٪ می‌شد که تقریبی نادقیق از این نرخ است.

به کارگیری نرخ سالانه بازگشت سرمایه برای مقایسه صندوق‌ها یا کسب و کارهایی که احتیاج به سرمایه‌گذار دارند، مناسب است زیرا طول دوره سرمایه‌گذاری را هم لحاظ می‌کند.

فرض کنید AROIX مربوط به نرخ سالانه بازگشت سالانه شرکت X باشد به همین ترتیب نیز AROIY، نرخ سالانه بازگشت سرمایه شرکت Y است. شرکت X به شما پیشنهاد می‌کند که با نرخ بازگشت سرمایه ۵۰ درصدی و دوره ۵ ساله سرمایه‌گذاری کنید در حالیکه پیشنهاد شرکت Y نرخ ۳۰٪ ولی دوره سه ساله برای سرمایه‌گذاری است.

$$\large AROIX = [(1+0.5)^>-1]\times 100 = 8.45\%\\ \large AROIY =[(1+0.3)^>-1]\times 100 = 9.14\%$$

در نتیجه، سرمایه‌گذاری در شرکت Y نسبت به شرکت X ارجح است، زیرا نرخ سالانه بازگشت سرمایه بیشتری دارد.

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نامتوازن با تابع IRR

زمانی که یک طرح سرمایه‌گذاری را ارزیابی می‌کنید، به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است دریافتی‌های شما در طول دوره سرمایه‌گذاری رخ دهد. از طرفی میزان درآمدهای شما از این طرح سرمایه‌گذاری ممکن است در سال‌های نخست کم و در سال‌های انتهایی زیاد شوند. در این صورت نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه می‌شوند؟

زمانی که بازگشت سرمایه نامتوازن باشد، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شکل پیچیده‌ای محاسبه خواهد شد که به آن نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return) یا IRR می‌گویند. در IRR، در هر دوره، میزان پرداخت‌های سود ناشی از سرمایه‌گذاری با یکدیگر تفاوت دارد ولی دوره‌های بازپرداخت یکسان است. به این معنی که پرداخت‌ها همیشه سالانه یا مثلا شش ماهه صورت می‌گیرند.

فرض کنید در یک طرح سرمایه‌گذاری، سرمایه اولیه مزایا و معایب محاسبه ROI ۱۰۰.۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است. در نتیجه می‌توان دوره مربوط به سرمایه‌گذاری را در سال صفر، ۱۰۰ هزار ریال محسوب کرد.

در پایان سال اول درآمد شما از این سرمایه‌گذاری ۲۵.۰۰۰ ریال است. به همین ترتیب در سال‌های بعدی به ترتیب 30.000، 35.000، 20.000 و 15.000 ریال دریافتی خواهید داشت. مجموع این دریافت‌ها برابر با 125.000 ریال خواهد بود.

IRR funtion

با توجه به طول دوره‌های ثابت بازپرداخت، تابع IRR، نرخ بازگشت سرمایه را سالانه 8٫64 درصد محاسبه کرده است.

نکته: فرمول صریحی برای محاسبه IRR وجود ندارد و معمولا به روش‌های عددی و به کمک محاسبات تکراری، نرخ بازگشت داخلی بدست می‌آید. در این مثال هم ما از تابع IRR در اکسل به منظور انجام محاسبات کمک گرفته‌ایم.

همانطور که مشاهده می‌کنید، سود شما در کل برابر با ۲۵ هزار ریال است که اگر در بین ۵ سال تقسیم کنیم حدود سالی ۵۰۰۰ ریال خواهد بود. در نتیجه براساس میانگین حسابی، متوسط نرخ سالانه بازگشت سرمایه چیزی حدود 5٫0 درصد می‌شود که با 8٫64 درصد تفاوت زیادی دارد. علت این امر، تخصیص تفاوت مبلغ پرداختی در طول دوره بازگشت سرمایه است.

مسئله مثال ۷ را در نظر بگیرید. فرض کنید که در سال‌های اول تا چهارم، مبلغ بازپرداخت ثابت و ۵۰۰۰ ریال باشد و باقی‌مانده مبلغ بازپرداخت در سال پنجم و به میزان ۱۰.۵۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است. نرخ بازگشت داخلی در این حالت برابر با ۵٫0 درصد است.

IRR function second

همانطور که می‌بینید نحوه و مبلغ بازپرداخت‌های سرمایه‌گذاری در تعیین نرخ بازگشت سرمایه مهم هستند و به کمک تابع IRR این امر به درستی محاسبه می‌شود.

مزایای استفاده از نرخ بازگشت سرمایه

از مزایای مهم برای نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، سادگی محاسبه آن است. از طرفی درک آن نیز بسیار ساده است. از آنجایی که این شاخص به صورت نسبت دو مقدار عددی است، واحد نداشته و می‌تواند بدون در نظر گرفتن واحد پولی کشورها به کار گرفته شود. به این ترتیب وقتی گفته می‌شود این سرمایه‌گذاری در کشور ایران،‌ دارای نرخ بازگشت سرمایه ۲۰٪ است، در مثلا کشور دیگری مانند آرژانتین هم همین معنی را خواهد داشت.

هر چند این شاخص مبنای محاسباتی ساده‌ای دارد ولی می‌توان از آن به عنوان یک شاخص کارا در انتخاب نحوه سرمایه‌گذاری استفاده کرد.

محدودیت‌های استفاده از نرخ بازگشت سرمایه

یکی از معایب شاخص ROI آن است که طول یا مدت زمان سرمایه‌گذاری در محاسبه آن نقشی ندارد. این امر هنگامی که نتایج حاصل از سرمایه‌گذاری و بازده برحسب زمان تغییر کند، بسیار مهم است. فرض کنید سرمایه‌گذاری در شرکت X، نرخ بازگشت سرمایه‌ای به میزان ۲۵٪ دارد. که در یک دوره ۵ ساله حاصل می‌شود. از طرفی شرکت Y نرخ بازگشت سرمایه‌ای به میزان ۱۵٪ داشته که دوره آن یکساله است. در نتیجه سرمایه‌گذاری در شرکت Y بسیار به صرفه‌تر از شرکت X است هر چند نرخ بازگشت سرمایه آن بیشتر است. به این ترتیب نرخ سالانه بازگشت سرمایه (Annual ROI) می‌تواند این مشکل را برای ROI برطرف کند.

از طرفی، نرخ بازگشت سرمایه ROI، به ریسک ناشی از سرمایه‌گذاری توجهی ندارد. طبق تجربه و مثال‌های متعدد، مشخص است که هر چه نرخ بازگشت سرمایه بیشتر باشد، احتمال ریسک نیز بیشتر خواهد شد. این موضوع در بازار سرمایه و اوراق بهادار دیده می‌شود، سرمایه‌گذاری در صنایع بزرگ که نرخ بازده مناسبی دارند، دارای ریسک بیشتری نسبت به سرمایه‌گذاری در صنایع کوچک دارد که البته نرخ بازده کمتر و البته ریسک سرمایه‌گذاری کمتری دارند. بنابراین توجه به ROI به تنهایی ممکن است سرمایه شما را به خطر بیاندازد.

همچنین اگر هزینه‌های واقعی و درآمدهای واقعی به درستی پیش‌بینی نشده باشند، ROI می‌تواند بسیار گمراه کننده باشد. برای مثال، سرمایه‌گذاری در معاملات املاک، بدون در نظر گرفتن سود وام مسکن و مالیات دارایی‌ها، بیمه و هزینه‌های جانبی دیگر، ممکن است سود حاصل از سرمایه‌گذاری را بیشتر از واقعیت نشان داده و در انتها آنچه انتظار داشته‌اید از این سرمایه‌گذاری بدست نخواهد آمد.

به مانند دیگر شاخص‌های مالی، ROI‌ نیز به هزینه‌های زیست‌محیطی و اجتماعی توجهی نمی‌کند. به این ترتیب جایگزین مناسب برای آن شاخص SROI یا «بازده اجتماعی سرمایه‌گذاری» (Social Return on Investment) خواهد بود.

خلاصه و جمع‌بندی

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک شیوه ساده و آسان برای اندازه‌گیری میزان سودآوری یک سرمایه‌گذاری است. هر چند این شاخص ساده به نظر می‌رسد ولی می‌توان آن را برای بیشتر مواردی که مربوط ب سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه هستند به کار برد. به همین دلیل، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای سرمایه‌گذارها و صاحبان سرمایه امری مهم محسوب می‌شود.

همچنین به منظور تصمیم‌سازی برای انتخاب صندوق‌های سرمایه‌گذاری و محاسبه درصد سود آن‌ها، استفاده از ROI مبنای مناسب و کارایی خواهد بود. همانطور که دیدید، نرخ بازگشت سرمایه، دارای معایبی نیز هست که از جمله می‌توان به عدم دخالت زمان بازگشت سرمایه در آن اشاره کرد. به این ترتیب شاید نرخ سالانه بازگشت سرمایه بتواند جایگزینی مناسب برای شاخص مورد بحث محسوب شود.

هر چند محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI ساده‌ است، ولی نرم‌افزارهای مالی و عمومی (مانند اکسل) برای چنین شاخص‌هایی، توابع بخصوصی دارند که باز هم محاسبات را ساده‌تر کرده و به کاربران اجازه تصمیم‌گیری سریع و دقیق را می‌دهند.

محاسبه دوره بازگشت سرمایه در طرح توجیهی(Payback Period)

محاسبه دوره بازگشت سرمایه در طرح توجیهی(Payback Period)

مطلوبیت سرمایه گذاری مستقیما به دوره بازگشت سرمایه آن مربوط می شود. دوره های کوتاهتر به معنای سرمایه گذاری های جذابتر است.

دوره بازگشت سرمایه زمان لازم برای جبران هزینه های سرمایه گذاری با جریان نقدی ورودی است.

به عبارت دیگر دوره بازگشت سرمایه تعداد سال های لازم برای دریافت هزینه سرمایه گذاری است. برای مثال، اگر پنج سال برای جبران هزینه سرمایه گذاری طول بکشد، دوره بازگشت سرمایه پنج سال است.

مطلوبیت سرمایه گذاری مستقیما به دوره بازگشت سرمایه آن مربوط می شود. دوره های کوتاهتر به معنای سرمایه گذاری های جذابتر است.
به عنوان مثال، یک سرمایه گذاری 2000 دلاری در ابتدای سال اول که 1500 دلار پس از سال اول و 500 دلار در پایان سال دوم به دست می آورد، یک دوره بازپرداخت دو ساله است.
فرمول محاسبه دوره بازگشت سرمایه

جریان نقدی هرسال/سرمایه گذاری اولیه =دوره بازگشت سرمایه

مساله ای که در مورد محاسبه دوره بازگشت سرمایه وجود دارد این است که بر خلاف سایر شاخص های مالی مانند ارزش فعلی خالص (NPV)، نرخ بازده داخلی (IRR) و جریان نقدی تنزیل شده، ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود.

این محدودیت با تعریف دوره بازگشت سرمایه تنزیل شده ( Discounted Payback Period) بر طرف شده است.

دوره بازگشت سرمایه تنزیل شده (DPP)، مدت زمان لازم برای جبران هزینه های سرمایه گذاری بر اساس ارزش فعلی خالص (NPV) جریان نقدی است.

بر خلاف دوره بازگشت سرمایه ، DPP نشان دهنده مقدار زمان لازم برای بازگشت هزینه های سرمایه گذاری در یک پروژه است که بر اساس جریان های نقدی تنزیل شده محاسبه می شود.

دوره بازگشت سرمایه تنزیل شده معمولا بیشتر از دوره بازگشت سرمایه عادی است.

دوره بازگشت سرمایه

در این وبلاگ سعی شده با همکاری جمعی از متخصصین و کارشناسان مخابرات مجموعه کاملی از همه چیز منحصرا در مورد مخابرات گرد آوری شود امیدوارم استفاده لازم را بنمایید
این وبلاگ متعلق به شرکت دنیای مخابرات با آدرس وب سایت:

شماره تماس مدیر ارشد وبلاگ:
09125676893

لطفا اگرازطریق وبلاگ با سومیکو آشناشده اید به کارشناسان قسمت فروش بگویید تا تخفیف ویژه محصولات بگیرید

دوره بازگشت سرمایه چیست؛ نحوه محاسبه و روش استفاده از آن

روش های محاسبه NPV

کاملاً واضح است که مشاغل برای پیشرفت نیاز به سرمایه گذاری دارند. اما چگونه می توانیم بفهمیم کدام سرمایه گذاری ها ارزشمند هستند؟ روش هایی برای محاسبه ROI (به عنوان مثال ، ارزش فعلی خالص ، نرخ بازگشت داخلی و سرریز) وجود دارد ، اما ساده ترین روش دوره بازپرداخت است.

حتما بخوانید: انواع خطرات سرمایه گذاری ؛ 11 خطری که سرمایه شما را تهدید می کند

در ادامه این مقاله ، مصاحبه ای با جو نایت ، نویسنده HR Tools و بنیانگذار و مالک business-literacy.com خواهید خواند. در این مصاحبه ، او به ما یاد می دهد که چگونه این رویکرد ROI خاص را درک کرده و از آن بهره مند شویم.

دوره بازگشت سرمایه چیست؟

یکی از رایج ترین روش های بازگشت سرمایه بازگشت سرمایه است. این روش برای تعیین بازدهی که از یک سرمایه گذاری دریافت می کنیم استفاده می شود. احتمالاً شنیده اید که مردم می پرسند “چقدر طول می کشد تا پولمان را پس بگیریم؟” این روش دقیقاً این موضوع را روشن می کند: “وقتی زمان می برد تا پول نقد وارد شده به پروژه به سطح سرمایه اولیه برسد.”

هرچه دوره بازپرداخت کوتاه تر باشد ، بهتر است. البته این زمان باید کوتاهتر از زمان اجرای پروژه باشد ، در غیر این صورت هیچ دلیلی برای سرمایه گذاری وجود ندارد. اگر بازده سرمایه گذاری طولانی باشد ، احتمالاً سرمایه گذاری شما چندان ارزشمند نخواهد بود.

یکی از مزایای این روش این است که به دلیل محاسبه نسبتاً ساده آن ، درک آن آسان تر است.

چطور این زمان را محاسبه کنیم؟

نحوه کار این است: سرمایه گذاری اولیه را بر مقدار احتمالی بازده سالانه سرمایه گذاری تقسیم کنید.

ما با یک مثال توضیح می دهیم. فرض کنید شرکت شما می خواهد یک کامپیوتر با قیمت 3000 دلار بخرد. این رایانه به یکی از کارکنان شما کمک می کند تا خدمات خود را مزایا و معایب محاسبه ROI در زمان کوتاه تری به مشتریان ارائه دهد. انتظار می رود این رایانه سه سال کار کند. در پایان هر یک از این سه سال ، درآمد حاصل از این دستگاه تقریباً 1300 دلار است. به این ترتیب ، این شرکت پول بیشتری به دست می آورد زیرا می تواند این خدمات را به مشتریان بیشتری ارائه دهد.

برای محاسبه زمان بازپرداخت ، باید 3000 دلار از سرمایه گذاری اولیه را بر پول بدست آمده در هر سال تقسیم کنیم:

3000 دلار 1، 1300 دلار در سال = 2.31 سال

از آنجا که کامپیوتر سه سال دوام می آورد ، دوره بازپرداخت آن کوتاهتر از زمان اجرای پروژه است. اما شما نمی دانید کل سرمایه گذاری در آن سه سال چقدر خواهد بود.

این یکی از محدودیت های اصلی روش بازگشت است. همانطور که نایت می گوید: “این روش اطلاعات زیادی نمی دهد. اما احتمالاً نمی خواهید ناامید شوید اگر نتوانید زمین مناسب را بدست آورید ، بنابراین روی یک سرمایه خوب سرمایه گذاری کنید.” شما نیز باید پول دربیاورید. “این باعث محاسبات اشتباه می شود به عنوان مثال ، فرض کنید درآمد پروژه در سال اول 3000 دلار و در سالهای بعد تقریباً هیچ بوده است. طبق محاسبات بازگشت سرمایه ، بازگشت سرمایه شما یک سال است. اما بدون درآمد در سالهای آینده ، در واقع هیچ بازدهی از سرمایه گذاری خود به دست نمی آورید.

شرکت‌ها چطور از روش بازگشت سرمایه استفاده می‌کنند؟

چگونه می توان از دوره بازگشت سرمایه استفاده کرد

این روش معمولاً به عنوان “بررسی واقعیت” قبل از انتقال به دیگر محاسبات ROI استفاده می شود. نایت می گوید: : «به نظر من بهترین استفاده برای روش بازگشت سرمایه این است که قبل از اینکه تصمیم بگیریم بیشتر در مورد سرمایه‌گذاری تحقیق کنیم و سریعا تعدادی از آنها را بررسی کنیم.»



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.