این علامت را در مسیر زیر می توانید فعال کنید.
Pivot Points Scanner
اسکنر Realtime Pivot Points برای NSE F & O ، Nasdaq100 و FTSE100
Pivot Points Scanner اسکنرهایی مبتنی بر open و LTP دارد.
ما چندین اسکنر براساس پارامترها و مقادیر مختلف داریم
اسکن بر اساس Open تمام پارامترهای مورد نیاز را دارد
اسکن بر اساس LTP تمام پارامترهای مورد نیاز را دارد
تمام پارامترها مانند PP ، S1 ، S2 ، S3 ، R1 ، R2 ، R3 گنجانده شده است
نقاط محوری یکی از شاخص های پرکاربرد در معاملات روزانه است. این ابزار یک طرح تخصصی از هفت سطح پشتیبانی و مقاومت در نظر گرفته شده برای یافتن نقاط عطف روزانه در بازار را فراهم می کند.
در زیر نمایی از نحوه نمایش آنها در نمودار یک ساعته جفت ارزی AUD / JPY آورده شده است. هر هفت سطح در معرض دید هستند.
در حالی که معامله گران اغلب سطح حمایت و مقاومت خود را با یافتن نقاط عطف قبلی در بازار پیدا می کنند ، نقاط محوری به طور خودکار به صورت روزانه نمودار می شوند. از آنجا که بسیاری از فعالان بازار این سطوح را ردیابی می کنند ، قیمت تمایل به واکنش به آنها دارد.
محاسبه نقاط محوری
نقاط محوری را می توان برای بازه های زمانی مختلف در برخی از برنامه های نرم افزاری نمودار محاسبه کرد که به شما امکان می دهد شاخص را شخصی سازی کنید. به عنوان مثال ، برخی از برنامه ها ممکن است به شما امکان دهند نقاط محوری را برای یک بازه هفتگی یا ماهانه محاسبه کنید. اما نشانگر استاندارد در سطح روزانه رسم می شود.
سطح قیمت مرکزی - نقطه محوری - به عنوان تابعی از بازار کم ، زیاد و نزدیک به روز گذشته (یا دوره ، به طور کلی) محاسبه می شود. این مقادیر جمع و تقسیم بر سه می شوند. این همان مفهوم "قیمت معمولی" است.
Pivot Point = [High (قبلی) + Low (قبلی) + Close (قبلی)] / 3
شش سطح دیگر قیمت - سه سطح پشتیبانی و سه سطح مقاومت - همه از مقدار نقطه محوری به عنوان بخشی از محاسبات خود استفاده می کنند.
سه سطح پشتیبانی به راحتی پشتیبانی 1 ، پشتیبانی 2 و پشتیبانی 3 نامیده می شوند. سه سطح مقاومت به عنوان مقاومت 1 ، مقاومت 2 و مقاومت نامیده می شوند. 3 همچنین می توانید آنها را با فرم های کوتاه خود بنامید - S1 ، S2 ، S3 ، و R1 ، R2 ، R3 ، به ترتیب.
این مقادیر به شرح مقاومت و نقاط PIVOT زیر محاسبه می شود:
مقاومت 1 = (2 x Pivot Point) - کم (دوره قبلی)
پشتیبانی 1 = (2 x Pivot Point) - زیاد (دوره قبلی)
مقاومت 2 = (نقطه محوری - پشتیبانی 1) + مقاومت 1
پشتیبانی 2 = Pivot Point - (مقاومت 1 - پشتیبانی 1)
مقاومت 3 = (نقطه محوری - پشتیبانی 2) + مقاومت 2
پشتیبانی 3 = Pivot Point - (مقاومت 2 - پشتیبانی 2)
از آنجا که سطح قیمت ها بر اساس بالا ، پایین و نزدیک به روز گذشته است ، هرچه دامنه بین این مقادیر بیشتر باشد ، فاصله بین سطح در روز معاملاتی بعدی نیز بیشتر خواهد بود. به همین ترتیب ، هرچه دامنه معاملات کمتر باشد ، روز بعد فاصله بین سطوح کمتر خواهد بود.
لازم به ذکر است که همه سطوح لزوماً همزمان روی نمودار ظاهر نمی شوند. این به معنای ساده این است که مقیاس نمودار قیمت به گونه ای است که برخی از سطوح در پنجره مشاهده قرار نمی گیرند.
نقطه محوری خود بسته به شرایط کلی بازار ، سطحی از بالاترین مقاومت یا پشتیبانی را نشان می دهد. اگر بازار بدون جهت باشد (بلاتکلیف) ، ممکن است قیمت ها در حدود این سطح تا زمانی که شکسته شدن قیمت ایجاد شود ، نوسان زیادی داشته باشند. معاملات در بالا یا پایین از نقطه محوری نشان دهنده احساس کلی بازار است. این یک شاخص پیشرو است که سیگنالینگ پیشرفته اوج یا پایین آمدن بازار در یک بازه زمانی مشخص را ارائه می دهد.
سطح پشتیبانی و مقاومت محاسبه شده از نقطه محوری و عرض قبلی بازار ممکن است به عنوان نقاط خروج از معاملات استفاده شود ، اما بندرت به عنوان سیگنال ورود استفاده می شود. به عنوان مثال ، اگر بازار روند صعودی داشته باشد و از نقطه محوری عبور کند ، اولین سطح مقاومت اغلب هدف خوبی برای بستن یک موقعیت است ، زیرا احتمال مقاومت و برگشت بسیار افزایش می یابد.
پیوت پوینت در فارکس چیست؟
معامله گران حرفه ای فارکس و بازار ساز ها از نقاط پیوت برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت احتمالی استفاده می کنند.
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
به زبان ساده، یک نقطه پیوت و سطوح حمایت / مقاومت آن مناطقی هستند که احتمالاً قیمت در آن مناطق می تواند تغییر جهت دهد.
چرا پیوت پوینت ها تا این اندازه جذاب هستند؟
دلیل آن این است که آنها عینی و تجربی هستند.
بیشتر بخوانید:
برخلاف برخی از اندیکاتور هایی که قبلاً به شما آموزش دادیم، نقاط پیوت لازم به داشتن ذکاوت و بصیرت خاصی نیستند.
از بسیاری جهات، نقاط پیوت فارکس بسیار شبیه به سطوح فیبوناچی هستند. از آنجا که افراد زیادی این سطوح را رصد می کنند، آنها تقریباً خودبخود عمل می کنند.
تفاوت عمده این دو در این است که در استفاده از فیبوناچی، بر خلاف پیوت پوینت، هنگام انتخاب نوسانات کف و نوسانات سقف یک حالت ذهنی و نظری دخیل است.
در استفاده از نقاط پیوت، نیز معامله گران فارکس معمولاً از روش یکسانی برای محاسبه استفاده می کنند.
بسیاری از معامله گران این سطوح را رصد کرده و شما نیز باید همین کار را انجام دهید.
پیوت پوینت به ویژه برای معامله گران کوتاه مدت که به دنبال استفاده کردن از حرکات قیمتی ریز هستند مفید و کارساز است. به عبارت دیگر، خوراک اسکالپرهاست.
نحوه استفاده از پیوت پوینت ها
دقیقاً مانند سطوح حمایت و مقاومت عادی، معامله گران می توانند هم هنگام واکنش و جهش قیمت در برخورد با یک سطح اقدام به معامله کنند و هم شکست یک سطح را معامله کنند.
معامله گرانی که در دامنه های محدود به رنج معامله می کنند از نقاط پیوت برای شناسایی نقاط برگشتی استفاده می کنند. آنها نقاط پیوت را به عنوان مناطقی می بینند که می توانند در آنها سفارشات خرید یا فروش خود را قرار دهند.
معامله گرانی که در شکست های قیمتی معامله می کنند از نقاط پیوت برای شناسایی سطوح کلیدی استفاده می کنند که باید شکسته شوند تا یک حرکت قیمتی به عنوان شکست معتبر جهت ورود به معامله دسته بندی شود.
در زیر مثالی از نقاط پیوت که در نمودار 1 ساعته EUR / USD ترسیم شده است، ارائه می گردد:
همانطور که در اینجا مشاهده می کنید، سطوح حمایت و مقاومت افقی بر روی نمودار ترسیم شده اند.
و می بینید … که آنها چقدر خوب برای شما مشخص شده اند! راحت است ؟!
اصطلاح شناسی نقاط پیوت
در زیر خلاصه ای از معنی کلمات اختصاری مرتبط با پیوت ها آورده شده است:
PP مخفف Pivot Point است
S مخفف حمایت است
R مخفف مقاومت است
اما زیاد فکر خود را درگیر این نکنید که S1 باید حتما حمایت باشد! یا R1 باید حتما مقاومت باشد.
پیوت در تحلیل تکنیکال
پیوت در تحلیل تکنیکال، به قسمت هایی از نمودار قیمت – زمان می گویند که حرکت های صعودی یا نزولی شروع به چرخش کرده یا تغییر مسیر داده اند. در واقع پیوت ها، ابتدا و انتهای حرکت های قیمتی هستند که به صورت کلی به دو دسته پیوت های کف و پیوت های سقف تقسیم بندی می شوند. به پیوت های سقف، قله نیز می گویند. همچنین نام دیگر پیوت کف، حفره یا دره می باشد.
تشکیل پیوت در تحلیل تکنیکال
برای تشکیل پیوت در تحلیل تکنیکال به دو شرط نیاز است.
- متناظر نمودار قیمت در اندیکاتور MACD، تغییر فاز داشته باشیم.
- حرکت اصلاحی، حداقل 38% موج قبل باشد. این اصلاح، می تواند 38% قیمت موج قبل، یا مقاومت و نقاط PIVOT 38 درصد زمان موج قبل باشد.- محاسبه میزان اصلاح قیمت موج قبل از طریق رسم فیبوناچی صورت می گیرد.
– محاسبه میزان اصلاح زمان موج قبل، از طریق مقایسه تعداد کندل ها (شمع ها) صورت می گیرد.
تصویر زیر تعداد کندل ها را نشان می دهد؛ چون تایم فریم در این تصویر روی D1 است، 39 عدد کندل برابر 39 روز کاری است.
در مثال بالا که موج اول دارای 39 کندل و موج دوم دارای 17 کندل است، محاسبه میزان حرکت اصلاحی با تقسیم کردن عدد 17 بر عدد 39 به دست می آید.
در این مثال عدد به دست آمده حاصل از این تقسیم، 0.44 است که متناظر 44% و از حداقل 38% بیشتر است.
پس این قسمت از نمودار، واجد شرایط رسم پیوت است.
نکات ترسیم پیوت در تحلیل تکنیکال
در نمودار MACD، قسمت هایی که روی محور قرار دارند مقادیر مثبت،
و قسمت هایی که زیر نمودار قرار دارند مقادیر منفی را نشان می دهند.
هر تغییر این نمودار از مقادیر مثبت به منفی، یا منفی به مثبت یه تغییر فاز نامیده می شود.
محلی که در آن این تغییر رخ داده است را محل تغییر فاز می نامند.
در تصویر زیر، هیستوگرام هایی که که با آبی خط کشیده شده اند، فازهای مثبت و هیستوگرام هایی که با قرمز رنگ زده شده اند، فازهای منفی هستند.
نقاط مشخص شده در تصویر زیر، نقاطی است که در آنها تغییر فاز رخ داده است.
فرایند رسم پیوت در تحلیل تکنیکال
- برای رسم پیوت ابتدا باید محل هر تغییر فاز در نمودار MACD را با یک خط عمودی مشخص کنیم.
برای انجام این کار، بر روی آیکون خط عمودی کلیک کرده و روی محل تغییر فاز کلیک کنید.
این کار را برای همه محل های تغییر فاز تکرار کنید.
توجه داشته باشید با توجه به اینکه در نقاط ابتدا و انتهای نمودار MACD تغییر فاز صورت نگرفته است،
رسم خط عمودی برای این نقاط لازم نیست.
در نمودار قیمت – زمان، در فاصله بین دو خط عمودی یک سقف، یا کف مشاهده می کنیم.
توجه کنید که نقطه انتهایی نمودار قیمت – زمان را مقاومت و نقاط PIVOT نمی توان سقف یا کف در نظر گرفت.
نقاط کف و سقف در نمودار قیمت زمان. توجه کنید که هر یک از این کف ها و سقف ها در بین دو خط عمودی قرار دارند.
محل آیکون خط عمودی در نوار بالای متاتریدر (1) و تصویری از نمودار MACD بعد از رسم خط عمودی در تمام نقاط تغییر فاز (2)
- پس از مشخص کردن کف ها و سقف ها، در بازه هر سقف، قیمت های متفاوتی وجود دارد.
از میان کندل های متفاوت، کندلی که بالاتر از همه قرار دارد، پیوت سقف است.
رسم پیوت هنگامی که دو کندل از لحاظ اندازه بسیار به هم شبیه هستند
سقف بسیار نزدیک به هم دارند
در مواردی که کندل های سقف در بین دو خط عمودی از لحاظ ارتفاع بسیار به هم نزدیک هستند،
برای مشخص کردن کف و سقف نشانگر ماوس خود را روی کندل ها ببرید.
در این هنگام، برای مشخص کردن کندل سقف، از بین دو کندل هر کدام که مقدار High بیشتری داشت، آن کندل، کندل سقف است.
در اینجا دو کندل با طول های زیاد مشاهده می کنید. از این دو کندل، کندل 2 بالاتر از کندل 1 قرار دارد و پیوت سقف را مشخص می کند
کف بسیار نزدیک به هم دارند
برای مشخص کردن کندل کف، نشانگر ماوس خود را روی کندل ها برده و به مقدار Low توجه کنید.
از بین دو کندل مورد نظر، هر کدام که مقدار Low کمتری داشت، کندل کف است.
پس از شناسایی کندل های سقف و کف، برای مشخص کردن نقاط سقف و کف می توانید از علامت چک مارک استفاده کنید.
این علامت را در مسیر زیر می توانید فعال کنید.
بر این اساس در می یابیم که پیوت ها، نقاط چرخش حرکت های قیمتی هستند.
پیوت ها در دو دسته پیوت های سقف و پیوت های کف قرار می گیرند.
مشخص کردن پیوت های کف و سقف بر اساس شرایط
در مراحل قبل روش مشخص کردن کف و سقف را یاد گرفتید.
اکنون بر اساس آن موارد و آموزش هایی که درباره فیبوناچی دیدید،
می توانید از بین آن نقاط کف و سقف، پیوت های کف و سقف را مشخص کنید.
در تصویر زیر، فرایند مشخص کردن پیوت سقف در تحلیل تکنیکال را مشاهده می کنید.
در این تصویر، موج دوم (2) بیش از 38% موج اول (1) را اصلاح کرده، پس کندل سقف (4) یک پیوت محسوب می شود.
در این تصویر می بینید که موج دوم (2) 61% موج اول (1) را اصلاح کرده است.
امکان و عدم امکان بررسی پیوت در موج های مختلف
توجه داشته باشید که موج هایی که با هم تفاوت فاحش دارند را نمی توان از نظر تشکیل پیوت با هم مقایسه کرد.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، موج دوم (2) بسیار بالاتر از موج اول (1) قرار دارند،
و به همین دلیل نمی توان آنها را از نظر تشکیل پیوت با هم مقایسه کرد.
در این مورد، باید موج صعودی (1) را با موجی مقایسه کرد که از نظر اندازه بیشتر شبیه به آن باشد.
در تصویر زیر، موج متناظر با موج صعودی (2)، موج نزولی (1) است و نمی توان موج صعودی (2) را با موج کوچک که در تصویر بالا مشخص شده بود مقایسه کرد.
در هنگام بررسی پیوت در آموزش تحلیل تکنیکال ، اگر یک نقطه از لحاظ قیمت پیوت نبود، آنگاه به بررسی پیوت بودن از لحاظ زمان می پردازیم.
توجه داشته باشید که هیچگاه دو پیوت کف، یا دو پیوت سقف به دنبال هم قرار نمی گیرند و همواره به صورت یک در میان هستند. اگر بعد از مشخص کردن پیوت ها، دو پیوت سقف یا دو پیوت کف مستقیماً بلافاصله بعد از هم قرار گرفتند،
این نشان دهنده این است که پیوت ها را اشتباه رسم کرده و یا یک پیوت سقف یا کف را رسم نکرده اید.
جزئیات خبر
چنگال اندروز (Andrew’s Pitchfork) یکی از روشهای کاربردی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است که با استفاده از آن نقاط بازگشتی بازار پیش بینی میشود. اقای دکتر اندروز معتقد بودند که خطوط کلاسیک روندها پیش بینی قابل استنادی از آینده سهم به ما نمیدهد؛ به همین خاطر روی توسعه ابزاری چنگال شکل کار کردند که نهایتا این ابزار با نام ایشان معروف و شناخته میشود. وقتی بازار در مقاومت و نقاط PIVOT جهت صعودی یا نزولی قرار میگیرد این ابزار به ما کمک میکند تا کانالهایی که در آن قیمت حرکت میکند را شناسایی کنیم. در این مقاله ابتدا پیوتها را معرفی خواهم کرد و سرانجام به بررسی ابزار چنگال اندروز، چگونگی رسم آن و معامله کردن با این ابزار میپردازد.
پیوت ها – Pivot
پیوت ها (Pivot) نقاط بازگشت قیمت در نمودار قیمت-زمان سهم هستند. نقاطی که روند از حالت صعودی به ریزشی تغییر جهت دهد پیوت سقف (قله) تشکیل شده و در نقاطی که سهم از حالت ریزشی به صعودی تغییر جهت دهد پیوت کف تشکیل میشود.
هر کدام از این پیوت ها با توجه به میزان اختلاف قیمت با پیوت بعد به پیوت های اصلی (ماژور) و پیوت فرعی (مینور) دسته بندی میشوند که برای ما پیوت های اصلی اهمیت دارد از پیوتهای فرعی چشم پوشی میکنیم.
در شکل ذیل پیوت های سقف و کف را به ترتیب با رنگهای سبز و قرمز مشاهده میکنیم.
حال که با پیوت ها آشنا شدیم میتوانیم با استفاده از آنها چنگال اندروز را رسم کنیم.
رسم چنگال اندروز
برای اضافه کردن ایزار چنگال اندروز باید روی نوار ایزار کلیک راست کرده و “سفارشی کردن” را انتخاب کنیم و ابزار چنگال را پیدا کرده و به نوار ابزار اضافه کنیم. در شکلهای ذیل مراحل اضافه کردن این ابزار را به نرم افزار مفید تریدر میبینیم.
چنگال اندروز از سه خط موازی به عنوان نقاط بالقوه حمایت و مقاومت استفاده میکند که برای رسم چنگال اندروز احتیاج به سه پیوت داریم. در روندهای نزولی پیوت اول سقف ، پیوت دوم کف و پیوت سوم سقف خواهد بود و در روندهای صعودی پیوت ها به ترتیب کف، سقف و کف هستند
نرم افزار به طور پیش فرض از پیوت اول به وسط دو پیوت دیگر خطی رسم کرده و ادامه میدهد که به خط میانی شناخته میشود و از پیوت های دوم و سوم دو خط به موازات خط میانی رسم میکند. پس از رسم کامل میبینیم که شکلی شبیه چنگال داریم. شکلهای ذیل چنگال اندروز در دو روند صعودی و نزولی رسم شده است.
قوانین چنگال اندروز
چنگال اندروز برای پیش بینی تغییرات قیمت چهار قانون دارد، که بر این اساس استوار است که قیمتها به خط میانی گرایش دارند و به خطوط اطراف برخورد کرده و مجدد به خط میانی بازگشت میکنند.
چهار قانون چنگال اندروز به شرح ذیل است:
- قیمت در ۸۰ درصد مواقع به خط میانی بازگشت نموده و آن را لمس میکند.
- زمانیکه قیمت خط میانی را لمس کرد، پیوت ایجاد میکند.
- معمولا قیمت در محدوده خط میانی نوسان میکند و در همان محدوده نوسان میکند.
- اگر خط میانی لمس نشود قیمت بازگشت شدیدی میکند (نقطه ۳).
در شکل ذیل حرکت قیمت مطابق با قانونهای ۱ تا ۳ را میبینیم.
در شکل ذیل که سهم ذوب را نشان میدهد میبینیم چون قیمت طبق اصل ۱ تا ۳ نوسان نداشته (که ۸۰ درصد مواقع اینگونه است)، قانون ۴ قیمت را پیش بینی کرده است.
برای تشخیص اینکه چه زمانی طول می کشد که قیمت از نقطه سوم به خط میانی میرسد به شکل ذیل عمل میکنیم. ابتدا تعداد کندل هایی که طول میکشد قیمت از نقطه اول به دوم برسد را میشماریم، سپس تعداد کندل هایی که طول میکشد قیمت از نقطه دوم به سوم برسد را نیز میشماریم. حال عدد بزرگتر را انتخاب میکنیم. عددی که بدست آورده ایم معمولا حداکثر زمان لازم جهت رسیدن قیمت از نقطه سوم به خط میانی است. اگر در طول این زمان قیمت به خط میانی نرسید باید نتیجه گرفت که بازار وضعیت مناسبی ندارد و باید صبر کرد تا روند بازار مشخص شود و سپس تصمیم به خرید یا فروش گرفت.
خطوط هشدار خطهای موازی با خط میانی هستند که خارج و دو طرف چنگال رسم میشوند. خطوط هشدار میتوانند فاصلهای هم اندازه با خط میانی و دو خط کناری چنگال اندورز داشته باشند یا در آنها نسبت های فیبوناچی استفاده شود. در بعضی از موارد قیمت با برخورد به این خطوط تغییر جهت میدهد.
خطوط ماشه
خطی است که از نقطه اول چنگال اندروز به هریک از دو نقطه دوم و سوم وصل شده و امتداد مییابد. خطوط ماشه زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که قیمت از چنگال خارج شده است. از خطوط ماشه برای سیگنالهای خرید یا فروش (بسته به شکستن خط ماشه بالایی یا پایینی) استفاده میشود.
سیستم معاملاتی با استفاده از چنگال اندروز
همانطور که گفتیم اگر چنگال اندروز در هر روندی رسم شود، همان جهت را پیش بینی میکند پس در روند صعودی، رشد قیمت را پیشبینی میکند. در بورس جملهای معروف است که میگوید روند دوست شماست. پس در این مقاله صرفا معامله با استفاده از چنگال صعودی توضیح داده میشود که البته عکس موارد توضیح داده شده برای چنگالهای نزولی هم قابل استفاده خواهد بود.
برای معامله با چنگال اندروز باید سه مورد نوع چنگال، بررسی قوانین چنگال و دقت به خط هشدار و خط ماشه در نظر گرفته شود.
- شکستن خط میانه در جهت بالا و حرکت به سمت خط موازی بالایی
- شکستن خطوط هشدار و صعود به کانال موازی بعدی
- شکستن خط ماشه به سمت بالا
- شکستن خط میانه در جهت پایین و حرکت به سمت خط موازی پایینی
- شکستن خطوط هشدار و نزول به کانال موازی بعدی
- شکستن خط ماشه به سمت پایین
دقت کنید در نمامی موارد نوع کندل شکل گرفته زمان شکست خطوط اهمیت بالای دارد. یعنی در زمان خرید باید کندل های صعودی و زمان فروش کندل های نزولی داشته باشیم.
بخاطر داشته باشید زمانی یک سیستم را به سیستم معاملاتی خود تبدیل کنید که حتما ابتدا آن را مورد آزمایش قرار داده باشید.به طور مثال از هر ۱۰ معامله حداقل ۶ معامله آن برای شما سودآور باشد. پس از گذشت از این مرحله با مبلغ کم مجدد سیستم را مورد آزمایش قرار دهید بازهم اگر مجدد حداقل ۶ معامله سوداور از ۱۰ تا داشتید میتوانید با سرمایه اصلی خود وارد بازار شوید.
نتیجه گیری
یکی از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال استفاده از چنگال اندروز است. چنگال اندروز از سه خط موازی به عنوان نقاط بالقوه حمایت و مقاومت استفاده میکند که برای رسم چنگال اندروز احتیاج به سه پیوت داریم. طبق قوانین چنگال اندروز قیمت تمایل دارد در خط میانی نوسان کند اما اگر قیمت از چنگال اندروز خارج شد میتوانیم از خطوط ماشه و هشدار استفاده کنیم. در این مقاله چنگال اندروز به طور کامل تشریح و چگونگی خرید و فروش با استفاده از آن توضیح داده شده است.
Pivot در تحلیل تکنیکال و معرفی انواع آن
Pivot چیست و به چه درد میخورد ؟ Pivot در تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربرد ترین ابزار های بررسی وضعیت گذشته و فعلی بازار میباشد. یکی از اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی ، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است . نقاط چرخش قیمت در چارت را Pivot مینامند. اگر شما به این مهارت در تحلیل […]
Pivot چیست و به چه درد میخورد ؟
Pivot در تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربرد ترین ابزار های بررسی وضعیت گذشته و فعلی بازار میباشد. یکی از اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی ، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است . نقاط چرخش قیمت در چارت را Pivot مینامند. Pivot ها در فارکس اگر شما به این مهارت در تحلیل خود دست پیدا کنید می توانید در ترید کردن سود بسیار زیادی کسب کنید. بر اساس پژوهش ها تابحال تلاش های انجام شده برای مشخص کردن نقاط دقیق سقف و کف قیمت که نواحی بازگشت قیمت شناخته می شوند بی فایده بوده است. با این حال اما برخی ابزار هایی وجود دارند که دراین زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. Pivot ها بر اساس ماهیتشان به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی نمودار به دو گونه ماژور و مینور تقسیم می شوند.
انواع Pivot ها
Pivot ها یا نقاط بازگشت قیمت زمانی بوجود می آیند که نیروی عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود . درواقع هرزمانی که به نمودار بنگرید تعداد زیادی نقاط بازگشت می بینید که هرکدام در دسته ی خود جای دارند.
Pivot قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی پیوت قیمتی در ذات این Pivot ها نهفته است . در تعریف قدیمی و کلاسیک این پیوت ها اشاره شده است که اگر بازار به مقدار مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل کف یا سقف قیمت ، با روندی قوی در جهتی مخالف حرکت کند ، یک پیوت در نمودار بوجود آمده است. درحال حاضر این طور گفته می شود که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل ( شمع ژاپنی ) حرکت کرده و پس از تشکیل کندل بازگشتی ، دوباره با همان شرایط اما این بار در جهت مخالف حرکت کند؛ یک Pivot خواهیم داشت . نحوه تشخیص این پیوت ها معمولا ابزار خاصی نیاز ندارد و به صورت بصری و بر مبنای قوانین تحلیلی میتوان این پیوت های را تشخیص داد. بطور کلی براساس دو روش معامله براساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از آنها استفاده کرد.
Pivot محاسباتی
این نوع پیوت ها بر اساس فرمول های ریاضیات و داده های قیمتی (OHLC) محاسبه می شوند. در این نوع پیوت ها جزئیات تحرکات قیمتی بازار دخیل نیست. درواقع خروجی این محاسبات چند عدد می باشد که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می شوند. این پیوت ها اما بر اساس پارامتر هایی همچون دوره زمانی نمودار و داده قیمتی مورد استفاده ، تا مدت زمان مشخصی قابل استفاده خواهند بود . و با تشکیل کندل های جدید این سطوح نیز بروزرسانی می شوند. به طور مثال نواحی پیوتی نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدتی کاربردی ندارد. Pivot های محاسباتی نیز به خودی خود انواع دیگری همانند پیوت پوینت و خطوط کاماریلا که مهم ترین این انواع هستند ، دارند.
Pivot ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی چندانی نداشته باشید، با مشاهده نمودار قیمت ، کف و سقف قیمت ها با چشم قابل دیدن و کاملا محسوس می باشند. به اصطلاح به این نقاط بازگشتی در نمودار پیوت ماژور گفته می شود. این نقاط از اهمیت بالایی برخوردارند و معامله گران و تحلیل گران برای رسم خطوط روند و الگوهای قیمتی ، باید از این پیوت ها استفاده کنند.
Pivot مینور
اما درآن طرف نقاط پیوتی وجود دارند که نهایتا منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روندی خنثی می شوند. پیوت های مینور در نمودارهایی با دوره زمانی قابل مشاهده هستند . زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان روزی بیشتر ایجاد می شوند. به این دلیل که این پیوت ها قدرت زیادی در تغییر روند و ایجاد حرکت قیمتی چشم گیر ندارند ، الگوهای قیمتی و خطوط مبتنی بر آن ها از اعتبار زیادی برخوردار نیست . پس در نتیجه تحلیل گران برای کاهش خطاهای تحلیل ، معامله گر باید به دوره های زمانی مناسب رجوع کند.
نحوه تشخیص Pivot های مینور از ماژور
تابحال تعریف اولیه پیوت های مینور و ماژور را به شما توضیح دادیم و مبانی اصلی این پیوت ها را نمایش دادیم . حال زمان این است که به سوالی بپردازیم که بسیار مهم است . چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم ؟ با توجه به این موضوع که سطوح پیوت ها بطور کامل مبتنی بر قیمت می باشند ، تشخیص دادن آن ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی ممکن خواهد بود . اما لازمه این امر داشتن تجربه کافی یا ابزار مناسب در زمینه تحلیل تکنیکال است . به همین دلیل ابزار ها و روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی ایجاد شده است . در این صورت معامله گران تازه کار و بی تجربه نیز قادر به تشخیص این سطوح خواهند بود.
حرف آخر
بصورت کلی Pivot ها از بهترین ابزار های تحلیل و معامله گری در بازار مالی هستند. اما باید به نوسانات قیمت ها در بازار نیز توجه داشت که باعث خطاهایی میشوند .
دیدگاه شما