الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس — آموزش کاربردی
قیمت داراییها یا سهام در بازار مالی به صورت دورهای تغییر میکند. این دورهها تکرار میشوند و الگوهای هندسی را تشکیل میدهند. «الگوهای هارمونیک» (Harmonic Patterns) نیز بخشی از این الگوهای هندسی به شمار میروند. در ادامه سری مطالب آموزشی تحلیل تکنیکال، اینبار به بررسی این الگوها پرداختهایم.
الگوهای هارمونیک چه هستند؟
الگوهای هارمونیک الگوهای پیچیدهای هستند که در نمودارهای مالی مشاهده میشوند. این الگوها از حرکت هندسی قیمت و سطوح فیبوناچی بوجود میآیند. به صورت کلی، اغلب الگوهای هارمونیک از ۵ نقطه تشکیل شدهاند. با این وجود، هر الگوی هارمونیک شکل هندسی و نسبت فیبوناچی متفاوتی دارد. نقاط مشخصشده در الگوهای هارمونیک به ترتیب C ،B ،A ،X و D نامگذاری میشوند و هر الگو قوانین مخصوص به خود را دارد که در ادامه آنها را بیان میکنیم.
ساختار الگوی هارمونیک
الگوهای هارمونیک ۵ نقطهای از یک نقطه اصلی به نام X تشکیل شدهاند که در ادامه آن موجی تکانهای به نام XA وجود دارد. پس از XA، شاهد موج اصلاحی هستیم که به نقطه B میرسد و پایه AB را کامل میکند. سپس، موج (پایه) BC مشاهده میشود که بعد از آن پایه اصلاحی CD قرار گرفته است. نسبتهای هارمونیک تعیینکننده بازگشت یا امتداد این پایهها هستند. بخاطر داشته باشید که تمام الگوهای هارمونیک ۵ نقطهای و ۴ نقطهای بر پایه الگوهای ABC (سهنقطهای) بوجود آمدهاند. زمانی که یکی از این الگوها را به خوبی بیاموزید، فهم سایر آنها برای شما آسانتر خواهد بود.
چرا الگو های هارمونیک اهمیت دارند؟
الگوهای هارمونیک حرکت قیمت را پیشبینی میکنند و به همین علت بسیار مهم به شمار میروند. معاملهگران با یافتن الگوهایی با ابعاد و طولهای مختلف و اِعمال نسبتهای فیبوناچی بر آنها موفق به پیشبینی پرایساکشن آینده میشوند. درواقع از الگوهای هارمونیک برای تشخیص معکوس شدن قیمت بهره گرفته میشود.
پایهگذاران الگو های هارمونیک چه کسانی بودند؟
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار در سال ۱۹۳۲ میلادی به مغز گارتلی «H.M. Gartley» خطور کرد. او الگویی ۵ نقطهای تحت عنوان الگوی گارتلی را در کتاب خود – «سود در بازار سهام» (Profits in the Stock Market) – مطرح کرد. «لری پزاونتو» (Larry Pesavento) این الگو را با نسبتهای فیبوناچی تغییر داد و قوانینی را برای معامله با الگوی گارتلی در کتاب خود – «شناخت الگوها با نسبتهای فیبوناچی» (Fibonacci Ratios with Pattern Recognition) – وضع کرد.
نویسندگان دیگری نیز وجود دارند که نظریات خود را پیرامون الگوهای هارمونیک در ریشه الگوی هارمونیک کتب و مقالات گوناگون مطرح کردهاند. یکی از بهترین این کتابها «معامله هارمونیک» (Harmonic Trading) اثر «اسکات کارنی» ( Scott Carney ) است. کارنی، الگوهای «خرچنگ» (Crab Pattern)، «کوسه» (Shark Pattern)، «خفاش» (Bat Pattern) و «الگوی هارمونیک ۰-۵» را بوجود آورده است. او همچنین، مباحث بسیاری را درباره قوانین، اعتبارسنجی، مدیریت پول و ضرر در هنگام معامله با الگوهای هارمونیک مطرح کرده است.
برای آشنایی بیشتر با کاربردهای الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میتوانید به آموزش ویدئویی تهیه شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید.
- برای مشاهده فیلم آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال +اینجا کلیک کنید.
نظریه الگوهای هارمونیک بر پایه چیست؟
نظریه الگوهای هارمونیک بر پایه حرکتهای قیمت در طول زمان است که از نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازار استفاده میکند. تحلیل نسبت فیبوناچی در بازارها و چارچوبهای زمانی مختلف کاربرد دارد. ایده اصلی آن است که از این نسبتها برای یافتن نقاط کلیدی که روند در آنها تغییر میکند، بهره بگیریم. از این نقاط کلیدی میتوان به نقاط اصلاح روند قیمت و سوئینگ بالا و پایین اشاره کرد.
دنباله اعداد فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی چیست؟
به تجربه ثابت شده است که وقتی دنبالهای از نسبتهای فیبوناچی به ترتیب در الگوی ۵ نقطهای (XABCD) ظاهر میشوند، حرکت پیشبینی شده بعدی به احتمال ۷۰ درصد صحیح است. بنابراین، معاملهگران هارمونیک صبر میکنند تا الگو به نقطه D برسد و تکمیل شود تا معامله را آغاز کنند.
فیبوناچی اکستنشن چیست؟
«فیبوناچی اکستنشن» (Fibonacci Extension) یا فیبوناچی گسترشی ابزاری در پلتفرم معاملاتی است که سطوح فیبوناچی را در نمودار قیمتی مشخص میکند. رایجترین سطوح فیبوناچی به ترتیب 61٫8%، 100%، 161٫8%، 200% و ۲۶۱٫۸ درصد هستند. فیبوناچی گسترشی فرمول ندارد.
نسبت های هارمونیک
در معامله با الگوهای هارمونیک با ۳ نوع نسبت برخورد میکنیم. «نسبتهای اولیه» (Primary Ratio) از اعداد دنباله فیبوناچی بدست میآیند و نسبتهای دیگر به نوعی از نسبتهای اولیه حاصل میشوند. جدول زیر نشاندهنده هر ۳ نوع این نسبتها و روابط ریاضی آنها است.
نسبتهای مشتق شده تکمیل کننده | نسبتهای مشتق شده از نسبت اولیه | نسبتهای اولیه فیبوناچی |
۰٫۳۸۲ (۱-۰٫۶۱۸) | ۰٫۷۸۶ (ریشه دوم ۰٫۶۱۸) | 0٫۶۱۸ (نسبت اولیه) |
۰٫۷۰۷ ( ریشه دوم ۰٫۵) | ۰٫۸۸۶ (ریشه چهارم ۰٫۶۱۸) | ۱٫۶۱۸ (پیشبینی اولیه) |
۱٫۴۱ (ریشه دوم ۲) | ۱٫۱۳ (ریشه چهارم ۱٫۶۱۸) | |
۲٫۲۴ (ریشه دوم ۵) | ۱٫۲۷ (ریشه دوم ۱٫۶۱۸) | |
۳٫۴۱ (عدد پی) | ||
۳٫۶۱۸ (۱+۲٫۶۱۸) |
ناحیه بازگشت قیمت چیست؟
«ناحیه ریشه الگوی هارمونیک بازگشت قیمت» (Potential Reversal Zone | PRZ) که آن را ناحیه برگشت بالقوه یا محتملترین محدوده بازگشت بازار نیز خطاب میکنند، ناحیهای است که در آن ۳ یا تعداد بیشتری از اعداد فیبوناچی با یکدیگر ادغام میشوند و الگوی هارمونیک را کامل میکنند. در واقع PRZ همان نقطه D یا مکانی با احتمال بالای معکوس شدن روند قیمت است. مهمترین هدف اغلب معاملهگران الگوهای هارمونیک یافتن ناحیه بازگشت قیمت است. این قسمت ناحیه مناسبی برای ورود به معامله است. حد ضرر، بسته به صعودی یا نزولی بودن الگو ممکن است، بالاتر یا پایینتر از نقطه D قرار گیرد.
انواع الگوهای هارمونیک
در تحلیل تکنیکال تا به حال تعداد زیادی الگوی هارمونیک شناسایی شدهاند که در ادامه به ۴ عدد از مهمترین آنها میپردازیم. در واقع در این مطلب به ترتیب به الگوهای هارمونیک «گارتلی» (Gartley Pattern)، «پروانه» (Butterfly Pattern)، «خفاش» (Bat Pattern) و «خرچنگ» (Crab Pattern) پرداختهایم. از الگوهای کمتر شناختهشده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- (AB=CD)
- «خفاش جانشین» (Alternate Crab)
- «خرچنگ عمیق» (Deep Crab)
- «سایفر» (Cypher)
- «۳ حمله» ( 3 DRIVE)
توجه داشته باشید که نامگذاری این الگوها بر مبنای ساختار قرارگیری آنها در نمودار بوده است. برای مثال، الگوی کوسه به علت داشتن خطوط شیبدار بیرونی و دره سطحی در میانه، به باله پشتی کوسه شباهت دارد و از اینرو آنرا اینگونه نامگذاری کردهاند.
الگوی گارتلی
گارتلی یکی از شناختهشدهترین الگوهای هارمونیک به شمار میرود. الگوی گارتلی یک الگوی ۵ نقطهای صعودی است. این الگوها به حرف M و W در انگلیسی شباهت دارند و با ۵ نقطه کلیدی پیوت شناخته میشوند. الگوهای گارتلی از دو پایه اصلاح قیمت و ۲ پایه سوئینگ بوجود آمدهاند. همه این سوئینگها به نوعی با هم و با نسبتهای فیبوناچی ارتباط دارند.
عموماً الگوی صعودی در ابتدای یک روند مشاهده میشود و نشاندهنده پایان یافتن موجهای اصلاح قیمتی است. در ادامه این حرکت، نقطه D مشاهده میشود. معاملهگران باید آگاه باشند که به صورت کلی، تمامی الگوها جزئی از یک روند یا بازه بزرگتر هستند. مطابق تصویر زیر در الگوی صعودی گارتلی، قیمت افزایش پیدا میکند و به نقطهA میرسد. سپس، اصلاح قیمت رخ میدهد. نقطه B بازگشتی به نسبت ۰٫۶۱۸ از پایه A است. در پایه BC شاهد افزایش قیمت هستیم. BC در واقع بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ از AB محسوب میشود. CD حرکت بعدی به سمت پایین را انجام میدهد و امتدادی به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ از AB است.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، نقطه D، بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA است. در اینجا بسیاری از معاملهگران انتظار دارند که CD به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ AB امتداد پیدا کند. در الگوی نزولی میتوان فروش سهم را در نزدیکی D انجام داد با حد ضرری که چندان بالاتر از آن قرار نگرفته است.
الگوی پروانه
الگوی پروانه و گارتلی بسیار شباهت دارند اما نقطه D در الگوی پروانه در سطحی متفاوت از نقطه X قرار میگیرد. در الگوی نزولی تصویر زیر، قیمت تا سطح A کاهش مییابد. موج (پایه) افزایشی AB، بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA است. مطابق تصویر، BC بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB است.
الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی پروانه
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، CD امتدادی به نسبت ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ از AB به شمار میرود و نقطه D در ۱٫۲۷ امتدادِ پایه XA قرار گرفته است. D ناحیه مناسبی برای فروش سهام است. با اینحال بهتر است معاملهگران پس از کسب اطمینان این عمل را انجام دهند. حد ضرر تعیین شده برای این معامله نباید خیلی بالاتر از D قرار بگیرد.
الگوی خفاش
ظاهر الگوی هارمونیک خفاش شبیه به گارتلی است اما ابعاد آنها یکسان نیست. مطابق تصویر زیر در نمونه صعودی این الگو، XA نشاندهنده افزایش قیمت است. در نقطه B، قیمت به نسبت۰٫۳۸۲ تا XA ۰٫۵ بازگشت میکند. نقطه D در ۰٫۸۸۶ بازگشت XA قرار گرفته است. D ریشه الگوی هارمونیک ناحیه مناسبی برای خرید و نگهداری سهام است. البته، بهتر است معاملهگران پیش از این معامله سیگنالهای مطمئنکننده دیگری نیز دریافت کنند. حد ضرر تعیین شده باید در پایین نقطه D قرار بگیرد و خیلی از آن فاصله نداشته باشد.
الگوهای هارمونیک نزولی و صعودی خفاش
معاملهگران باید در نزدیکی نقطه D سهام خود را بفروشند.
الگوی خرچنگ
الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی خرچنگ
به عقیده کارنی، الگوی خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک است. در این الگو، نسبتهای فیبوناچی نقاط معکوس شدن روند قیمت را با تقریب بسیار خوبی پیشبینی میکنند. این الگو به الگوی پروانه شباهت دارد اما ابعاد آن متفاوت است. مطابق تصویر زیر، در نقطه B الگوی صعودی خرچنگ، قیمت عقبنشینی میکند و در نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۶۱۸ XA قرار میگیرد. در BC قیمت به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ AB بازگشت میکند.
بعد از این بازگشت، شاهد امتداد CD به نسبت ۲٫۶۱۸ تا ۳٫۶۱۸ از AB هستیم. نقطه D امتدادی از ۱٫۶۱۸ XA است. معاملهگر ریشه الگوی هارمونیک باید در نواحی نزدیک به نقطه D سهام را خریداری کند و حد ضرر را در نقطهای نه چندان پایینتر از D قرار دهد.در الگوی هارمونیک نزولی خرچنگ، نواحی نزدیک به نقطه D برای فروش سهام مناسب هستند و حد ضرر نباید چندان بالاتر از این ناحیهها تعیین شود.
نحوه معامله الگوهای هارمونیک
برای معاملهکردن سهام با استفاده از الگوهای هارمونیک ابتدا باید آنها را در نمودار شناسایی کنیم. تشخیص الگوهای هارمونیک با چشم غیر مسلح ممکن است کمی دشوار باشد. زمانی که یک معاملهگر ساختار الگو را درک کند، میتواند آنها را بوسیله ابزار فیبوناچی تشخیص دهد. مهمترین الگوهای هارمونیک، الگوهای ۵ نقطهای مانند الگوهای گارتلی، پروانه، خرچنگ و خفاش هستند. این الگوها از الگوهای ۳ نقطهای (ABC) یا ۴ نقطهای (ABCD) بوجود آمدهاند. تمام سوئینگهای قیمتی بین این نقاط به یکدیگر مربوط هستند و نسبتهای هارمونیکی برپایه فیبوناچی دارند. این الگوها یا در حال تشکیل فرم M یا W هستند یا قبلاً آنرا تشکیل دادهاند یا ترکیبی از این دو (الگوی ۳ حمله) را دارند.
معرفی فیلم آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
برای آشنایی بیشتر با الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن پیشنهاد میکنیم به آموزش ویدئویی بالا مراجعه کنید. طول مدت این دوره آموزشی ۸ ساعت و ۱۹ دقیقه بوده و در ۱۲ درس تدوین شده است. در آموزش پیشرو، دروس اول و دوم به ترتیب به بخش یکم و دوم الگوی هارمونیک ABCD میپردازند. کاربرد پرایس اکشن در الگوی ABCD در درس سوم و چهارم بررسی شده است.
مدرس، الگوی خفاش را در دروس پنجم، ششم و هفتم آموزش میدهد. درس نهم حاوی مباحث پیرامون الگوی گارتلی است. در درس دهم الگوی پروانه را میآموزیم. مدرس در درس یازدهم به بک تست الگوهای هارمونیک در نمودار روزانه بیت کوین (ارز دیجیتال) پرداخته است. نکات تکمیلی و قدم بعدی پس از مشاهده این آموزش، در درس دوازدهم بررسی میشوند.
- برای مشاهده فیلم آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال + اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
در این نوشتار با مفهوم الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم، سپس تمام الگوهای هارمونیک را نام بردیم و ۴ الگوی بسیار مهم را به صورت مفصل بررسی کردیم. باید بدانید که، روشهای معاملاتی الگوهای هارمونیک بر پایه ریاضی بنا شده و بسیار دقیق هستند. جهت تسلط بر الگوهای هارمونیک به صبر، تمرین و بررسی الگوهای بیشتری نیاز دارید. اندازهگیریهای اولیه تنها، نقطه شروع هستند و حرکتهای قیمتی که همراستا با اندازهگیریهای الگو نباشند، از اعتبار آن میکاهند و میتوانند معاملهگران را گمراه کنند. الگوهای هارمونیک پروانه، گارتلی، خفاش و خرچنگ الگوهای بهتری برای سیگنالدهی به معاملهگران به شمار میروند.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
الگوی هارمونیک AB=CD چیست؟
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند. الگوهای هارمونیک گارتلی، بت (خفاش)، باترفلای (پروانه)، شارک (کوسه) و AB=CD نمونههایی از این الگوها هستند که به معاملهگران کمک میکند بتوانند با شناسایی این الگوها و ورود به معامله به سود برسند. امروزه این الگوها طرفداران زیادی در بین معاملهگران پیدا کرده و در نمودارهای قیمتی تشکیل میشود. با آکادمی بورس پشوتن همراه باشید تا شما را با الگوی هارمونیک AB=CD آشنا کنیم.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال )
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبتها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آن را یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد. با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نماید.
تعریف الگوی هارمونیک AB=CD
الگوی هارمونیک AB=CD یک ساختار قیمتی چهار نقطهای است. بخش اول قیمتی تا حدودی اصلاح میشود و حرکت قیمتی مساوی را از محدوده اصلاح قیمتی طی میکند. نسبتهای فیبوناچی در این الگو بایستی در نقاط خاصی روی دهند. در این الگو نقطه C بهعنوان سطح تکمیل الگو در نظر گرفته میشود. هر چند بسط BC در این ساختار بسیار اهمیت دارد؛ اما مهمترین عدد هارمونیک (Harmonic) نقطه دقیق تکمیل AB=CD است.
نسبتهای متقابل الگوی AB=CD
در الگوی AB=CD تناسب نسبتهای فیبوناچی در ساختار قیمتی معمولاً نشانگر روابط متقابل خاصی است. نسبت متقابل نقطه C همان میزان اصلاح موج AB معمولاً نشانگر میزان بسط BC است که برای تعریف محتملترین محدوده بازگشتی به کار میرود. برای مثال اصلاح ۰٫۶۱۸ درصدی در نقطه C معمولاً بسط ۱٫۶۱۸ درصدی BC را نشان میدهد که با نقطه تکمیل AB=CD مطابقت دارد. این رابطه متقابل در الگوهای یکسان AB=CD بهترین محدوده بازگشتی محتمل (PRZ) را برای این ساختار تعریف میکند. این نسبتهای متقابل که ساختار AB=CD را تکمیل میکنند به صورت زیر هستند:
نسبتهای متقابل برای تعریف محدوده تکمیل الگو ضروری هستند. با این حال مهمترین عددی که در الگو بایستی در نظر گرفته شود، این است که بسط BC بایستی با محدوده تکمیل الگوی AB=CD انطباق داشته باشد.
الگوی بازگشت صعودی AB=CD معکوس
زمانی که با فروش گستردهای در بازار مواجه هستیم الگوی بازگشت صعودی AB=CD میتواند بهترین ارزیابی برای پیشبینی حرکات قیمتی باشد. هر چند تقارن الگو شاید متفاوت باشد، اما ساختار اولیه حداقل شرط مورد نیاز برای الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) است.
بایستی گفت که محدوده ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶، تمامی اصلاحهای فیبوناچی در این دامنه برای نقطه C را شامل میشود. به همین دلیل نقطه C میتواند ۰٫۳۸۲، ۰٫۵۰، ۰٫۶۱۸، ۰٫۷۰۷، ۰٫۷۸۶ یا ۰٫۸۸۶ باشد. بر اساس نسبتهای متقابل اشاره شده در جدول بالا، این نسبت با برآورد BC همخوانی دارد که میتواند یا ۱٫۱۳، ۱٫۲۷، ۱٫۴۱، ۱٫۶۱۸، ۲٫۰، ۲٫۲۴، یا ۲٫۶۱۸ باشد. در برخی موارد نادر هم میتوان از برآورد ۳٫۱۴ هم استفاده کرد.
با تکمیل شدن این الگو قیمت رو به صعود حرکت میکند و میتواند تا نقطه c یا 61.8 درصد ضلع cd حرکت کند.
الگوی بازگشت نزولی AB=CD
الگوی بازگشت نزولی AB=CD بایستی تقارن متمایزی با نقطه تکمیل الگو در برآورد BC و محدوده بازگشتی محتمل داشته باشد.
باز هم تأکید میشود که محدوده ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ اصلاح فیبوناچی، دامنهای برای نقطه C است که میتواند شامل هر کدام از نسبتهای معاملاتی هارمونیک در بین این دو عدد باشد. به همین دلیل نقطه C میتواند ۰٫۳۸۲، ۰٫۵۰، ۰٫۶۱۸، ۰٫۷۰۷، ۰٫۷۸۶ یا ۰٫۸۸۶ باشد. بر اساس روابط متقابل تعریف شده، نسبت مربوط به برآورد BC هم میتواند ۱٫۱۳، ۱٫۲۷، ۱٫۴۱، ۱٫۶۱۸، ۲٫۰، ۲٫۲۴ یا ۲٫۶۱۸ باشد. در برخی موارد نادر هم میتوان از برآورد ۳٫۱۴ استفاده کرد.
با تکمیل شدن الگو قیمت رو به نزول میکند و میتواند تا نقطه cیا 61.8 درصد ضلع cd نزول کند.
الگوی جایگزین AB=CD یا Alternate AB=CD
از آنجایی که الگوی AB=CD چارچوب اولیه تمامی الگوهای هارمونیک است، بایستی در تعریف محدوده بازگشتی محتمل به آن توجه لازم را داشت. الگوهای جایگزین، ابزاری مؤثر برای تکمیل سایر محاسبات فیبوناچی مهم است، بخصوص زمانی که معادل AB=CD با ساختارهای خاص هارمونیک همبستگی ندارد. الگوی جایگزین AB=CD هم ساختارهای مشابهی را نشان میدهد.
در واقع در الگوهای جایگزین قیمت میتواند به محدودههای مختلف فیبوناچی برسد و واکنش نشان دهد.
الگوی جایگزین بازگشت صعودی AB=CD
الگوی جایگزین بازگشت صعودی AB=CD معمولاً الگوهایی مشابه الگوی صعودی Crab و الگوی صعودی Butterfly را در بازارهایی که با فروش گسترده مواجه هستیم نشان میدهد. با این حال این الگو تنها یک محاسبه مکمل نسبت به سایر اعداد فیبوناچی در محدوده بازگشتی محتمل است. علاوه بر این الگوهای معادل AB=CD معمولاً نقطه تکمیل بسیار قابلتأملتری را نسبت به ساختارهای جایگزین دارا میباشند. الگوی AB=CD با بسط ۱٫۶۱۸ معمولاً کاربرد نسبتاً کمتری در مقایسه با سایر ترکیبهای AB=CD دارد. با وجود تفاوتها زمانی که در الگوی هارمونیک هر محاسبه AB=CD به درستی اعمال شود، میتواند محدوده بازگشتی دقیقی را تعریف کند و ابزار مؤثری برای محاسبه ساختار قیمتی باشد.
الگوی جایگزین بازگشت نزولی AB=CD
بایستی تأکید کرد که الگوی AB=CD فرقی ندارد که الگوهای معادل باشد یا جایگزین، اساس تمامی ساختارهای هارمونیک هستند. در بیشتر موارد، این الگو حداقل شرط مورد نیاز برای ورود به معامله است. زمانی که با سایر اصلاحهای فیبوناچی مهم و برآوردهای فیبوناچی ترکیب میشود، این الگو میتواند محدوده بازگشتی خوبی را تعریف کند.
سایر انواع جایگزین این الگو معمولاً در الگوهایی یافت میشوند که موج کشیده شده CD طولانیتری دارند. برخلاف Gartley که از معادلهای AB=CD استفاده میکند، ساختار Bat معمولاً الگوی AB=CD 1.27 جایگزین را تجربه میکند. این دو الگوی مشابه نیازمند شرایط AB=CD متفاوتی هستند، تا ساختار آنها را تائید کند.
با این حال این درجه از اختلاف، صحت تکنیکهای تشخیص الگو را ارتقا میدهد و ریسک کلی در تعریف محدوده بازگشتی دقیق را پایین میآورد.
الگوی کامل AB=CD
الگوی کامل AB=CD بوسیله نقطه C تعریف میشود که بایستی دقیقاً برابر اصلاح ۰٫۶۱۸ درصدی موج AB باشد. نقطه اصلاح ۰٫۶۱۸ درصدی C، موجب بسط ۱٫۶۱۸ درصدی BC میشود. هر چند بسط ۱٫۶۱۸ درصدی معمولاً نشانگر محدوده بسط یافته از دید فیبوناچی است، اما معمولاً واکنشهای قوی را به همراه دارد، بخصوص در این الگو.
این ساختارها معمولاً تقارن نسبی دارند و ایدهآلترین ساختار هندسی را دارا میباشند، نسبتهای ۰٫۶۱۸ و ۱٫۶۱۸ کاملترین الگویAB=CD را در میان نسبتهای هارمونیک نشان میدهند که مستقیماً از توالی فیبوناچی مشتق شدهاند. یکی دیگر از جنبههای الگوی کامل AB=CD، موارد مربوط به زمانبندی کلی است. در واقع هر موج بایستی مدتزمان دقیقاً یکسانی را سپری کند. هر چند به یک مدت زمان دقیقی نیاز نیست، اما هر بخشی از الگو بایستی بهطور مجزا متقارن باشد.
نقطه C بایستی اصلاح ۰٫۶۱۸ درصدی دقیقی از موج AB باشد. برآورد BC بایستی برابر ۱٫۶۱۸ درصد باشد. مدت زمانی که هر موج قیمتی طول کشیده بایستی یکسان باشد.
ریشه الگوی هارمونیک
الگوهای قیمت هارمونیک آنهایی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعریف نقاط چرخش دقیق ،
الگوهای هندسی قیمت را به سطح بعدی می رسانند . برخلاف سایر روشهای رایج تر معاملات ، ترید
هارمونیک سعی در پیش بینی حرکتهای آینده دارد .
بیایید به چند نمونه از نحوه استفاده از الگوی قیمت هارمونیک برای ترید ارز در بازار فارکس نگاهی بیندازیم .
روشهای کلیدی
تجارت هارمونیک به این ایده اشاره دارد که روندها یک پدیده هارمونیک هستند ، به این معنی که آنها می توانند
به امواج کوچکتر یا بزرگترتقسیم شوند که ممکن است جهت قیمت را پیش بینی کند .
معاملات هارمونیک به اعداد فیبوناچی متکی است ، که برای ایجاد شاخص های فنی استفاده می شود .
توالی اعداد فیبوناچی ، با شروع با صفر و یک ، با جمع کردن دو عدد
قبلی ایجاد می شود : 0 ، 1 ، 1 ، 2 ، 3 ، 5 ، 8 ، 13 ، 21 ، 34 ، 55 ، 89 ، 144 و غیره .
سپس این توالی را می توان به نسبتهایی تقسیم کرد که برخی معتقدند سرنخ هایی را در مورد
مکان انتقال یک بازار مالی مشخص ارائه میدهد .
گارتلی ، خفاش و خرچنگ از محبوب ترین الگوهای هارمونیک در دسترس تریدرهای حرفهای است .
اعداد هندسه و فیبوناچی
معاملات هارمونیک الگوها و ریاضیات را به روش معاملات دقیق و مبتنی بر فرض تکرار الگوها ترکیب می کند .
ریشه این روش نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن است (0.618 یا 1.618). نسبت های تکمیل کننده
عبارتند از : 0.382 ، 0.50 ، 1.41 ، 2.0 ، 2.24 ، 2.618 ، 3.14 و 3.618 نسبت اولیه تقریباً در همه ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی و همچنین در سازه های ساخته
شده توسط بشر یافت می شود . از آنجا که این الگو در کل طبیعت و در جامعه تکرار می شود ،
این نسبت در بازارهای مالی نیز مشاهده می شود که تحت تأثیر محیط ها و جوامعی هستند که در
آن ترید می کنند .
با یافتن الگوهایی با طول و اندازه های مختلف ، تریدر می تواند نسبت های فیبوناچی را به الگوها اعمال
کند و سعی کند حرکات آینده را پیشبینی کند . روش معاملات تا حد زیادی به اسکات کارنی نسبت داده
می شود ، گرچه دیگران الگوها و سطوحی را ارائه می دهند که عملکرد را افزایش می دهند .
مسائل مربوط به Harmonics
الگوی قیمت هارمونیک دقیق است و الگوی آن نیاز به نشان دادن حرکاتی از اندازه خاص دارد تا بتواند
از الگوی باز شده یک نقطه برگشت دقیق را ارائه دهد . یک تریدر ممکن است غالباً الگویی را ببیند که شبیه
الگوی هارمونیک باشد ، اما سطح
فیبوناچی در الگو منطبق نخواهد شد، بنابراین الگو را از نظر رویکرد هارمونیکی غیرقابل اعتماد می کند .
این می تواند یک مزیت باشد ، زیرا نیازمند یک تریدر صبور است که منتظر تنظیمات ایده آل باشد .
الگوهای هارمونیک می توانند اندازه گیری دوام طولانی جریان را نشان دهند ، اما همچنین می توانند برای
جداسازی نقاط معکوس مورد استفاده قرار گیرند . این خطر هنگامی رخ می دهد که تریدر در منطقه معکوس
موقعیتی پیدا کند و الگو از کار
بیفتد . وقتی این اتفاق می افتد ، تریدر می تواند در معامله ای گرفتار شود كه روند به سرعت علیه او گسترش
یابد . بنابراین ، مانند تمام استراتژی های معاملاتی ، خطر باید کنترل شود .
توجه به این نکته مهم است که الگوها ممکن است در الگوهای دیگر وجود داشته باشند ، و همچنین ممکن
است الگوهای غیر هارمونیک در متن الگوهای هارمونیک وجود داشته باشد (و احتمالاً وجود خواهد داشت) این موارد می توانند برای کمک به اثربخشی الگوی هارمونیک و افزایش عملکرد ورود و خروج استفاده شوند .
چندین موج قیمتی نیز ممکن است در یک موج هارمونیک منفرد وجود
داشته باشد (به عنوان مثال ، یک موج CD یا موج AB)
بنابراین ، تمرکز بر تصویر بزرگتر از بازه زمانی مورد معامله مهم است . فراکتال بودن بازارها اجازه می دهد
تا تئوری از کوچکترین تا بزرگترین بازه های زمانی اعمال شود .
برای استفاده از این روش ، یک تریدر از یک پلت فرم نمودار بهره مند می شود که به او امکان می دهد
چندین روش بازگشت فیبوناچی را برای اندازه گیری هر موج ترسیم کند .
انواع الگوهای هارمونیک
مجموعه ای کامل از الگوهای هارمونیک وجود دارد ، اگرچه چهار مورد وجود دارد که جزو محبوب ترین آنها می باشد .
اینها الگوهای گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ هستند .
گارتلی (Gartley)
گارتلی در اصل توسط H.M. گارتلی در کتاب “سود در بورس اوراق بهادار” و “سطح فیبوناچی” بعداً
توسط اسکات کارنی در کتاب تریدر هارمونیک اضافه شد . سطح مورد بحث در زیر از آن کتاب است .
در طول سال ها ، برخی دیگر از تریدرها با برخی از نسبت های معمول دیگر مواجه شده اند .
الگوی صعودی اغلب در اوایل روند مشاهده می شود ، و این نشانه ای است که امواج اصلاحی در
حال پایان است و یک حرکت رو به بالا در زیر نقطه D ، ایجاد می شود . همه الگوها ممکن است
در متن روند یا دامنه وسیع تری باشد
و تریدرها باید از آن آگاه باشند ، اما نحوه خواندن نمودار به این ترتیب است . ما از مثال صعودی
استفاده خواهیم کرد .
قیمت به A می رود ، سپس اصلاح می شود و B یک 0.618 اصلاح موج A است . قیمت از
طریق BC افزایش می یابد
و از 0.382 تا 0.886 اصلاح می شود AB . حرکت بعدی از طریق CD کاهش می یابد ، و
گسترش آن 1.13 به 1.618 AB است . نقطه D یک اصلاح 0.786 از XA است . بسیاری از
تریدرها به دنبال CD برای گسترش 1.27 تا 1.618 AB هستند .
منطقه در D به عنوان منطقه بالقوه معکوس شناخته می شود . این جایی است که
می توان موقعیت های طولانی
را وارد کرد ، اگرچه انتظار برای تأیید قیمت شروع رو به افزایش است . حد ضرر در فاصله
کمی از ورودی قرار می گیرد ،
اگرچه تاکتیک های ضرر توقف اضافی در بخش بعدی بحث شده است .
برای الگوی نزولی ، به ترید کوتاه در نزدیکی D ، با ضرر توقف نه چندان بالاتر نگاه کنید .
پروانه (Butterfly)
الگوی پروانه از این نظر متفاوت است که پروانه دارای نقطه D است که از نقطه X فراتر رفته است .
در اینجا ما برای شکستن اعداد به مثال نزولی نگاه خواهیم کرد . قیمت در حال سقوط و موج
صعودی AB یک تغییر 0.786 و XA است . BC یک اصلاحیه 0.382 تا 0.886 از AB ،CD یک
پسوند AB از 1.618 تا 2.24 ، D در امتداد 1.27 موج XA می باشد . D منطقه ای است که باید یک ترید کوتاه را در نظر گرفت ، اگرچه انتظار برای تأیید قیمت
شروع به حرکت پایین تر توصیه می شود . ضرر توقف را نه چندان بالاتر قرار دهید .
با تمام این الگوها ، برخی از تریدرها به دنبال هر نسبتی بین اعداد ذکر شده هستند ،
در حالی که دیگران به دنبال یکی یا دیگری هستند . بهعنوان مثال ، در بالا ذکر شد که CD یک
پسوند AB از 1.618 تا 2.24 است .
برخی از تریدرها فقط به دنبال 1.618 یا 2.24 هستند و در این بین اعداد را نادیده
می گیرند مگر اینکه خیلی به این اعداد خاص نزدیک باشند .
خفاش (Bat)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری شبیه Gartley است ، اما از نظر اندازه گیری تفاوت دارد .
بیایید به مثال صعودی نگاه کنیم . افزایش از طریق XA وجود دارد
. B 0.382 تا 0.5 XA و BC 0.382 تا 0.886 AB را بازیابی می کند . CD یک پسوند
AB از 1.618 تا 2.618 می باشد . D در 0.886 اصلاح شده از XA است . D منطقه ای است
که باید مدتها آن را جستجو کنید ، اگرچه قبل از شروع باید صبر کنید تا قیمت شروع به
افزایش کند . توقف ضرر را می توان نه چندان پایین قرار داد .
برای الگوی نزولی کوتاه به نزدیک D ، با توقف ضرر نه چندان بالاتر نگاه کنید .
خرچنگ (Crab)
کارنی Carney خرچنگ را یکی از دقیق ترین الگوها می داند که در نزدیکی آنچه اعداد
فیبوناچی نشان می دهد الگوی کاملا معکوس ایجاد می کند .
این الگو شبیه پروانه است ، اما در اندازه گیری متفاوت است .
در یک الگوی صعودی ، نقطه B 0.382 تا 0.188 XA را عقب می اندازد .
BC 0.382 تا 0.886 AB را مجدداً جستجو می کند . CD 2.618 تا 3.618 AB
را گسترش می دهد . Point D یک پسوند 1.618 XA است . مدت زمان طولانی را
در نزدیکی D ، با توقف ضرر نه چندان پایین نگاه کنید .
برای الگوی نزولی ، یک نقطه کوتاه در نزدیکی D وارد کنید ، با یک ضرر توقف که خیلی بالاتر از آن نیست .
ورودهای دقیق و توقف ضرر
هر الگو یک منطقه معکوس بالقوه (PRZ) را فراهم می کند و لزوماً یک قیمت دقیق نیست و به این دلیل است
که دو پیش بینی متفاوت در حال شکل گیری نقطه D هستند . اگر تمام سطوح پیش بینی شده در نزدیکی
یکدیگر باشند ، تریدر می تواند موقعیتی را در آن منطقه وارد کند . اگر منطقه پیش بینی گسترش یافته باشد ،
مانند نمودارهای بلندمدت که ممکن است 50 پیپ یا بیشتر از یکدیگر فاصله داشته باشند ، به دنبال تأیید دیگری
برای حرکت قیمت در جهت پیش بینی شده باشید . این می تواند از طریق یک شاخص یا صرفاً تماشای عملکرد
توقف ضرر را می توان در خارج از دورترین پیش بینی نیز قرار داد . این بدان معناست که ریشه الگوی هارمونیک دستیابی به ضرر توقف
بعید است مگر اینکه الگوی با حرکت بیش از حد خود را فاقد اعتبار کند .
جمعبندی
ترید هارمونیک یک روش دقیق و ریاضی برای ترید است ، اما برای تسلط بر الگوها به صبر ، تمرین و مطالعات
زیادی نیاز دارد . اندازه گیریهای اساسی فقط آغاز کار است . حرکاتی که با اندازه گیری الگوی مناسب مطابقت
ندارند الگویی را بی اعتبار می کند و می تواند تریدرها را به بیراهه ببرد .
گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ الگوهای شناخته شده تری هستند که تریدرها از آنها استفاده می کنند .
ورودی ها در منطقه معکوس بالقوه زمانی ایجاد می شوند که تأیید قیمت نشان دهنده یک وارونه باشد ،
و ضررهای متوقف دقیقاً زیر یک ورودی بلند یا بالاتر از یک ورودی کوتاه ، یا در غیر این صورت در خارج از دورترین
انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چطور به کار میروند؟
اگر میخواهید یک تحلیلگر حرفهای بازارهای مالی باشید باید بتوانید الگوهای قیمتی (Price Patterns) را بشناسید. این الگوها در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکنند نقاط ادامه روند یا برگشت را دقیقتر شناسایی کنید. به طور کلی الگوهای قیمتی به ۴ دسته از جمله الگوهای کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی تقسیم میشوند. در این مقاله هر کدام را به اختصار توضیح خواهیم داد. با مدرسه تحلیل همراه باشید.
مقدمهای بر الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
- در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
- طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنیها شناسایی میشود.
- هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی مبنی بر تغییر جهت روند بدهد، به عنوان الگوی برگشتی محسوب میشود.
- از طرفی پس از یک الگوی ادامهدهنده روند در جهت قبلی خود ادامه پیدا میکند.
- برخی از الگوهای ادامه دهنده به عنوان یک مکث کوتاه در میان روندها محسوب میشوند.
- تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای قیمت به بررسی حرکات فعلی و پیشبینی حرکات آتی بازار میپردازند.
الگوهای کلاسیک تکنیکال
یکی از روشهای پایه در تحلیل تکنیکال استفاده از روش تحلیل کلاسیک است.
خطوط روند در تحلیل تکنیکال
- از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنیها شناسایی میشوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
- خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
- اینها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوتهای کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوتهای سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
- نحوه ترسیم خطوط روند میتواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم مینمایند و برخی از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
- در نمودارهای روزانه، تحلیلگران اغلب از قیمت های بسته شدن استفاده می کنند، نه از اوج یا پایین، برای ترسیم خطوط روند، زیرا قیمت های بسته شدن نشان دهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به حفظ موقعیت در یک شب یا در تعطیلات آخر هفته یا بازار هستند.
انواع الگوهای قیمتی
به طور کلی الگوهای قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم میشوند.
1- الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای ادامهدهنده یک اصلاح یا مکث قیمت است که در میانه روندها شکل میگیرد و پس از آن روند به حرکت قبل خود ادامه میدهد.
2- الگوهای برگشتی:
الگوهای برگشتی مشابه الگوهای ادامه دهنده اصلاح یا مکث قیمتی در میان روندها هستند. با شکل گیری این الگوها، قیمت در جهت خلاف روند قبل حرکت میکند.
الگوهای ادامه دهنده
- یک الگوی ادامه دهنده را میتوان به عنوان یک مکث کوتاه در طول یک روند غالب در نظر گرفت، اصطلاحآٓ زمانی که گاوها در طول یک روند صعودی نفس خود را میگیرند، یا زمانی که خرسها در طول یک روند نزولی برای لحظهای استراحت میکنند.
- در زمان تشکیل الگوهای قیمتی هیچ راهی برای تشخیص الگوی ادامهدهنده با الگوی برگشتی از قبل وجود ندارد.
- به این ترتیب، باید توجه دقیقی به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت داشت.
- پس باید دقت کنید که آیا نمودار قیمت قادر است از خط مقاومتی و یا حمایتی عبور کند.
- تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه میکنند که فرض کنیم روند جاری تا زمان تغییر روند ادامه خواهد داشت.
- به طور کلی، هرچه زمان تشکیل الگو بیشتر باشد، و حرکت قیمت در داخل الگو بزرگتر باشد، پس از خروج قیمت از الگو حرکت پر شتابتر خواهد بود.
متداولترین الگوهای ادامه دهنده
رایجترین الگوهای ادامهدهنده اینها هستند:
- مثلث: مثلث با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شدهاند.
- پرچم: پرچمها با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شدهاند.
- کنج: کنجهایی که با دو خط روند همگرا ساخته شدهاند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.
- مستطیل: در حقیقت کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.
الگوهای قیمتی برگشتی
- در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی میشود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت.
- در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی برگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود.
- به واقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود میآید که روند بعدی را تحت تأثیر خود میگذارد.
متداولترین الگوهای برگشتی
در اینجا میخواهیم درباره رایجترین الگوهای برگشتی توضیح دهیم.
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders)
شکل زیر الگوی برگشتی سر و شانه در سهام شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد فملی است. شاهد افزایش حجم معاملات در زمان شکست خط گردن هستیم.
دو قله (Double Tops & Bottoms)
سه قله (Triple Tops & Bottoms)
تئوری امواج الیوت و الگوهای قیمتی
- در تحلیل تکنیکال یک نظریه به نام تئوری امواج الیوت وجود دارد که برای توصیف حرکت قیمت در بازارهای مالی استفاده میشود.
- این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده شناسایی شده است.
- امواج را میتوان در تمام حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش میکنند از روند بازار سود ببرند را میتوان سوار بر موج توصیف کرد.
آشنایی با تئوری امواج الیوت
- این نظریه توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 ارائه شد.
- پس از اینکه الیوت به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را مشغول کند و شروع به مطالعه 75 سال نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30 دقیقهای در شاخصهای مختلف کرد.
- این نظریه در سال 1935 زمانی که الیوت پیشبینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد، شهرت یافت.
- از ریشه الگوی هارمونیک آن زمان تاکنون به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفولیو ، معاملهگران و سرمایهگذاران خصوصی تبدیل شده است.
- او دقت کرد که در نظر داشته باشد که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمیکنند، بلکه در به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدامات آتی بازار هستند.
- امواج الیوت را میتوان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخصهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص مورد استفاده قرار داد.
- معاملهگران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار موج الیوت بازار داشته باشند.
امواج الیوت چگونه کار میکنند
بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی میکنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه میگوید که حرکت قیمت سهام را میتوان پیشبینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد میشود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی میکند:
امواج حرکتی
امواج اصلاحی
با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم شامل ۳ موج است.
الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی
- الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص میشود.
- برخلاف سایر روشهای رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش میکند تا حرکات آتی را پیشبینی کند.
- از الگوهای معروف یا متداول این سبک، میتوان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.
هندسه و اعداد فیبوناچی
- الگوهای هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت بصورت یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبتهای فیبوناچی تکرار میشوند.
- ریشه روششناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (0.618 یا 1.618) است.
- ن سبتهای مکمل عبارتند از: 0.382، 0.50، 1.272، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
- ن سبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت میشود.
- از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار میشود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده میشود که تحت تأثیر محیطها و جوامعی هستند که در آن معامله میکنند.
- با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معاملهگران میتوانند نسبتهای فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیشبینی کنند.
مسائل مربوط به هارمونیک
- ممکن است یک معاملهگر غالباً الگویی را ببیند که شبیه یک الگوی هارمونیک است، اما سطوح فیبوناچی الگو را تایید نکند، بنابراین الگو را از نظر رویکرد هارمونیک، غیرقابل اعتماد میکند.
- این میتواند یک مزیت باشد، زیرا مستلزم آن است که معاملهگر صبور و منتظر تنظیمات ایدهآل باشد.
- الگوهای هارمونیک میتوانند مدت زمان حرکت قیمت را بسنجند. اما میتوان از آنها برای جداسازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد.
- این خط زمانی رخ می دهد که یک معاملهگر در منطقه معکوس وارد و در ادامه الگوی نقض شود.
- وقتی این اتفاق میافتد، معاملهگر میتواند در معاملهای گرفتار شود که روند به سرعت در جهت خلاف معامله او حرکت کند.
- بنابراین، مانند همه استراتژی های معاملاتی، مدیریت ریسک باید لحاظ شود.
- دقت کنید که این الگوها ممکن است در الگوهای دیگر هم وجود داشته باشند.
- همچنین ممکن است که الگوهای غیرهارمونیک هم در بافت الگوهای هارمونیک وجود داشته باشند.
- اینها میتوانند برای کمک به اثربخشی الگوی هارمونیک و افزایش عملکرد ورود و خروج استفاده شوند.
- چندین موج قیمت نیز ممکن است در یک موج هارمونیک وجود داشته باشد (به عنوان مثال، یک موج CD یا موج AB). قیمت ها دائما در حال چرخش هستند.
- بنابراین، بررسی نمودار قیمت در تایم فریم بالاتر مهم است.
- ماهیت فراکتال بازارها اجازه میدهد که این نظریه در تایم فریمهای متفاوت اعمال شود.
الگوهای کندلی یا شمعی ژاپنی
نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، دادهها را در بازههای زمانی متعدد نمایش میدهند. قدمت نمودارهای شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم برمیگردد. نمودارهای شمعی ژاپنی نسبت به نمودارهای میلهای و خطی سادهتر و مفیدتر هستند. کندلها الگوهایی میسازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیشبینی میکنند.
استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال 1991، «تکنیکهای نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا میتوانند دهها مورد از این الگوها را شناسایی کنند که نامهای مختلفی به صورت زیر دارند:
الگو پوشش ابر سیاه
ستاره صبحگاهی
ستاره شامگاهی
الگوی پوشا
الگوی نافذ
علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در دهها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شدهاند.
مرد به دار آویخته
الگوهای پرایس اکشن
در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگوهای مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگوهای شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.
اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معاملهگر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبکها به نام این افراد شناخته میشوند. از اصلیترین استراتژیهای شناختهشده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:
- لنس بگز (Lance Beggs):نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معاملهگری شما (Your Trading Coach) است.
- گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپهای معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
- ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نامهای معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.
- یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته میشود.
کلام آخر
یکی از روشهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بررسی الگوهای قیمتی است. به طور کلی الگوهای قیمتی شامل الگوهای کلاسیک (الگوهای قیمتی)، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی، الگوی پرایس اکشن هستند. آیا شما هم تجربه کار با این الگوهای قیمتی را داشتهاید؟ به نظر شما کدام یک از الگوهای قیمتی بهتر از بقیه است؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
سوالات متداول
الگوهای قیمتی به طور روندهای بازارهای مالی هستند که به صورت نمودارهای مختلف نمایش داده میشوند.در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
به طور کلی الگوهای قیمتی به ۴ دسته از جمله الگوهای کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی تقسیم میشوند.
منابع
“Introduction to Technical Analysis Price Patterns”, Investopedia, 2022.
“What Is the Elliott Wave Theory?”, Investopedia, 2022.
“Harmonic Patterns in the Currency Markets”, Investopedia, 2022.
“The 5 Most Powerful Candlestick Patterns”, Investopedia, 2022.
الگوهای هارمونیک در بازار سرمایه
مدتی پیش به صورت اتفاقی کتابی از اسکات کارنی با عنوان ” The Harmonic Trader ” به دستم رسید که در آن نگارنده الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها در بازارهای سرمایه را تبیین کرده بود. وقتی کل کتاب را مطالعه نمودم متوجه شدم که اساس این الگوها چیزی نیست جز فیبوناچی و بهکارگیری ترازهای آن در تحلیل نمودارهای قیمت.
بر معامله گران بازار پوشیده نیست که فیبوناچی قسمت عمده تحلیلهای تکنیکال بازارهای سرمایه را تشکیل میدهد. در بازارهای مالی دنیا (بازار سهام، ارز و …) ترازهای فيبوناچي به طور وسيعي براي محاسبه اهداف قيمتي خروج از معامله يا ورود به آن مورد استفاده قرار میگیرند. اين ترازها به دلیل اينكه توسط قشر وسيعي از معامله گران حرفهای مورد استفاده قرار میگیرند، معتبر هستند. همين توجه عمومي باعث شده که درنهایت قيمت به سمت اين ترازها هدايت گردند؛ در واقع فيبوناچي عبارت است از خطوط حمايت و مقاومتي كه قيمت در ميان اين سطوح حركت میکند، اين سطوح بر اساس ريشه طلايي شكل میگیرد و بهواسطه آن میتوان روند قيمت يك ابزار مالی چون سهم و ارز مورد نظر را براي آينده پیشبینی كرد .
نسبتهای فيبوناچي اصلي در بازارهای مالی عبارتاند از : 0.382 (38.2 درصد)، 0.5 (50 درصد)، 0.618 (8/61 درصد)، 0.786 (6/78 درصد) که سطوح بازگشت در مسير فيبوناچی میباشند و 1.27 (2/127 درصد)، 1.618 (8/161 درصد) و 2.618 (8/261 درصد) که سطوح انبساط فيبوناچی میباشند.
ترازهای فيبوناچي ذکرشده ابزار بسيار قدرتمندي در معاملات و روشی برای تحلیل بازگشت یا ادامه روند محسوب میشوند، معاملات میتواند فقط بر اساس اين ترازها و يا بر اساس تركيبي از اين ترازها و روشهای ديگر مانند نمودارهای شمعي، اندیکاتورها و الگوها انجام شود؛ اما آنچه مهم است همگرایی ترازهای فیبوناچی در یک ناحیه مشخص است.
الگوهای هارمونیک در بازار سرمایه
زمانی که ترازهای فيبوناچي بازگشتي يا انبساطي را بر اساس چند حداقل و حداكثر مختلف رسم نمایید، درنتیجه ترازهایی منطبق يا نزديك به هم خواهيد يافت که به آن همگرایی میگویند. براي مثال يك همگرایي فيبوناچي وقتي پديد میآید كه تراز 38.2 درصد مربوط به يك حداكثر و 68/1 یا 78/6 درصد حداكثري ديگر بر هم منطبق يا بسيار به يكديگر نزديك شوند. همچنين ممكن است يك تراز فيبوناچي انبساطي با تراز فيبوناچي بازگشتي ديگري همگرا شوند و يك تراز قوي پدید آورند . به طور کلی منظور از همگرایی، تجمع ترازهای انواع مختلف فیبوناچی در یک ناحیه مشخص است. برای مثال ترازهایی از فیبو Ret ، فیبو Ext ، فیبو Exp و فیبو Pro میتوانند همزمان در یک ناحیه جمع گردند، مهم این است که شما بتوانید فیبوناچیهای حرکات مختلف بازار را رسم نمایید تا چنین اجتماعاتی را مشاهده نمایید. درهرحال به هر صورتی که این همگرایی پدید آید تاریخ بازار نشان داده، هر چه در یک ناحیه ترازهای فیبوناچی بیشتری تجمع یابند آن ناحیه بهعنوان یک سد قدرتمند در مقابل حرکات قیمت پافشاری مینماید لذا با تشکیل الگوهای بازگشتی در چنین نواحی میتوان با اطمینان بیشتری در جهت عکس وارد بازار گردید؛ اصلی که امروزه بهصورت بسیار ویژهای در الگوهای هارمونیک و روش معامله با آنها (هارمونیک تریدینگ) بهکاربرده شده است.
معرفی
هارمونیک تریدینگ روشی است که در آن با استفاده از الگوهای ویژه قیمت و نسبتهای فیبوناچی، نواحی که احتمال بازگشت بازار در آن وجود دارد ( PRZ )، شناسایی میگردد. در این روش فرض بر این است که الگوها یا سیکلهای بازار همانند بسیاری از الگوها و سیکلهای حیات، خودشان را تکرار میکنند. کلید شناسایی این الگوها و ورود به یک معامله یا خروج از آن تا حد بسیار زیادی به سابقه رفتار قیمت در آن ناحیه وابسته است. البته این الگوها بهصورت 100% درست و دقیق نمیباشند و تاریخ نیز این مسئله را ثابت کرده است لیکن اگر الگوهای هارمونیک بهدرستی شناسایی شوند میتوانند فرصتهای بسیار مناسبی را با کمترین ریسک ممکن برای تریدرها فراهم سازند.
بر این اساس و با توجه به اینکه بازارهای سرمایه در این چند سال اخیر بسیار موردتوجه هموطنان عزیز قرارگرفته و روزبهروز نیز بر خیل مشتاقان این بازار افزوده و همچنین نبود منبع فارسی در این رابطه، مرا بر این داشت تا با استفاده از منابع معتبر و تجربیات کسبشده در این بازارها، کتابی را در این خصوص آماده نمایم تا علاقهمندان با خواندن این کتاب تا اندازهای با این الگوها و روش معامله با آنها در بازارهای مختلف سرمایه آشنا شوند.
امیدوارم که این کتاب بتواند تااندازهای نیاز مشتاقان بازارهای مالی را تأمین نماید. توصیه میکنم برای مهارت بیشتر در هارمونیک، کتاب «هارمونیک تریدینگ پیشرفته در بازارهای سرمایه» نگارنده را نیز مطالعه نمایید. در پايان از کلیه دوستانی که با صبر و حوصله کل متن را بازخوانی کردند کمال تشکر و امتنان رادارم، ضمن اینکه از همه صاحبنظران و استادان محترم استدعا دارم كه بر من منّت بگذارند و كاستيهای اين كتاب را به پست الکترونیکی بنده ارسال كنند تادر چاپهاي بعدي از آنها استفاده شود.
دیدگاه شما