درک اختیار معامله


اهرم اختیار معامله

درک اهرم در معاملات اختیار معامله، ما باید به طور خلاصه به نحوه عملکرد قراردادهای اختیار معامله نگاه کنیم. یک اختیار به مالک این حق را می دهد (اما نه تعهدی) برای خرید یا فروش دارایی به قیمت مشخص در تاریخ یا قبل از آن(اختیار های اروپایی و آمریکایی). این حق به طور معمول بسته به اینکه حق خرید یا فروش را داشته باشند، به عنوان یک اختیار خرید یا اختیار فروش نامیده می شود. هزینه قرارداد اختیار معامله به عنوان پرمیوم شناخته می شود. صاحب اختیار می تواند حق خود را با خرید یا فروش دارایی پایه اجرا کند.

اکنون که مفهوم کلی را شرح دادیم، اهرم یکی از مهم ترین مفاهیمی است که باید به عنوان معامله گر اختیار معامله های جدید درک کرد. هنگامی که در حال معامله اختیار معامله ها هستید، می توانید با استفاده از اهرم قدرت خرید خود را افزایش دهید. این بدان معناست که شما می‌توانید موقعیت‌های بزرگتری را با سرمایه کمتر کنترل کنید، و زمانی که معامله به نفع شما باشد، بازده می‌تواند قابل توجه باشد.

این مقاله نگاهی به مفهوم اهرم در معاملات اختیار معامله، محاسبه اهرم و رابطه آن با ریسک و بازده دارد.

قدرت اهرم در معاملات اختیار معامله ها

اهرم ابزار قدرتمندی است که سرمایه گذاران و معامله گران از آن برای افزایش قدرت پول خود استفاده می کنند. در معاملات اختیار معامله، اهرم به توانایی قراردادهای اختیار معامله برای چند برابر کردن قدرت سرمایه شما اشاره دارد. اختیار معامله ها یک عامل اهرمی مرتبط با آنها دارند. این عامل هنگام تعیین تعداد قراردادهایی که می توانید خریداری کنید، روی پول شما اعمال می شود و با افزایش قیمت قرارداد(پرمیوم) افزایش می یابد. معامله گران اغلب از عبارت « multiplier » یا « leverage factor» استفاده می کنند.

این مزیت بسیار مهمی است که اختیار معامله ها نسبت به انواع دیگر ابزارهای مالی ارائه می دهند و به همین دلیل است که اغلب توسط سرمایه گذارانی که سرمایه زیادی برای سرمایه گذاری ندارند از آنها استفاده می کنند.

برای مثال، سرمایه‌گذارانی که سهام معامله می‌کنند، قبل از اینکه بتوانند در موقعیتی قرار بگیرند، باید به اندازه‌ای پول در حساب خود داشته باشند تا کل هزینه خرید سهام را پوشش دهند. با این حال، با اختیار معامله‌های اختیاری، می‌توانید مبلغ نسبتاً کمی را برای یک قرارداد اختیاری بپردازید که به شما این حق را می‌دهد – اما نه تعهدی – برای خرید یا فروش سهام در یک قیمت مشخص در آینده. تنها با کسری از پول مورد نیاز برای خرید یا فروش ادعاهای واقعی، می توانید این کار را انجام دهید.

اگر ۱۰۰۰ دلار در حساب معاملاتی خود دارید، قراردادهای اختیار معامله ۱۰۰ دلاری خریداری شده در یک سهام خاص به شما امکان می دهد ارزش ۱۰۰۰۰ دلاری سهام را کنترل کنید. از نظر عملی، شما از همان رشد قیمتی سهام پایه ،درآمد بیشتری کسب خواهید کرد. این اهرم همچنین می تواند برای محافظت از سود و ایجاد آنها استفاده شود.

به عبارت دیگر، استفاده از اهرم در معاملات اختیار معامله به معنای استفاده از پول نقد برای خرید اختیار معامله است، که به نوبه خود این حق را به شما می دهد (اما نه تعهد) برای خرید یا فروش یک دارایی پایه به قیمت معین در تاریخ معین. هدف معامله گران اختیار معامله کسب درآمد از تفاوت بین قیمتی است که می توانند اختیار خرید خود را در آن بفروشند و قیمتی که می توانند آن را بخرند.

درک نحوه محاسبه اهرم در معاملات اختیار معامله ها

معمولاً هنگام معامله سهام به نسبت اهرمی ۵۰:۱ محدود می شوید. بنابراین، برای مثال، اگر سهامی را به قیمت ۵۰ دلار خریداری کنید، فقط می توانید آن را با قیمت ۲٫۵۰ دلار بفروشید.(در بازارهای بین المللی امکان معامله سهام با اهرم وجود دارد) از سوی دیگر، قراردادهای اختیار معامله دارای سقف اهرمی داخلی نیستند. بنابراین می توان تا اهرم ۵۰۰:۱ با اختیار معامله ها استفاده کرد.

محاسبه اهرم به دو روش انجام میشود:

روش اول:با در نظر گرفتن دلتا و زمان باقی مانده محاسبه می شود،فرمول زیر:

پرمیوم (دلتا × قیمت اعمال) (= اهرم)
پرمیوم

مثال: فرض کنید اختیار خریدی بی تفاوت است (دلتای اختیار بی تفاوت ۰٫۵ است)و اعمال این اختیار ۱۰۰ ریال است و که با توجه به بی تفاوت بودن این اختیار ،قیمت سهم پایه نیز ۱۰۰ ریال است و پرمیوم نیز ۱۰ ریال است.درصورتی که قیمت سهم پایه پنج درصد رشد کند و به قیمت ۱۰۵ ریال برسد،پرمیوم این اختیار به ۱۲٫۵ ریال خواهد رسید که نتیجه این محاسبه این میشود که سهم پایه ۵ ریال رشد داشته و پرمیوم اختیار ۲٫۵ ریال یعنی باشد پنج درصدی سهم پایه اختیار آن ۲۵ درصد رشد داشته.که اهرم این اختیار ۵ تعیین می شود

روش دوم : این روش بصورت تقریبی در نظر گرفته میشود

قیمت اعمال (= اهرم)
پرمیوم

در همان مثال قبلی : اهرم اینگونه محاسبه می شود

۱۰۰ (قیمت اعمال)تقسیم بر ۱۰ (پرمیوم) = ۱۰ اهرم

تفاوت این دو روش را یک مثال مشاهده نمودید.

روش درست روش اول است.

این محاسبه هیچ گونه کارمزد مرتبط با اختیار معامله های معاملاتی را که هنگام خرید یا فروش سهام ایجاد می شود در نظر نمی گیرد. اعداد همچنین اثرات ترکیبی سود یا زیان اضافه بر سرمایه گذاری شما را نادیده می گیرند. با این حال، یک حس کلی از محاسبه اهرم در مورد اختیار معامله های معاملاتی را ارائه می دهد.

اهرم و ریسک در معاملات اختیاری

تجارت همیشه در معرض خطراتی است، از جمله از دست دادن احتمالی وجوهی که برای چنین سرمایه گذاری هایی استفاده می کنید. بنابراین، قبل از خرید یا فروش یک اختیار معامله، سرمایه گذاران باید تصمیم بگیرند که آیا یک اختیار معامله خاص برای نیازهای آنها مناسب است یا خیر. این تصمیم مستلزم ارزیابی موقعیت مالی سرمایه گذار و تحمل ریسک است. سرمایه گذاران همچنین باید اهداف سرمایه گذاری، ریسک ها و هزینه را قبل از تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در نظر بگیرند.

معاملات اختیار معامله نیز در معرض این خطر است که قیمت سهام در دوره های کوتاه به طور چشمگیری تغییر کند. این به این دلیل است که ارزش سهام و اختیار معامله ها می تواند بر اساس عوامل مؤثر بر شرکت ها یا صنایع منفرد یا بر اساس حرکات کلی بازار به سرعت افزایش یا کاهش یابد.

استفاده از اهرم جنبه ای از معاملات اختیار معامله است که می تواند سود سرمایه گذاری را افزایش دهد اگر دارایی پایه در جهت مطلوب حرکت کند. با این حال، اهرم همچنین می تواند در صورت حرکت نامطلوب، ضرر را تقویت کند. اختیار معامله ها همچنین به صاحبان خود یک ریسک از پیش تعیین شده ارائه می دهند. با این حال، اگر اختیار معامله‌گر با ارزش صفر منقضی شود، این ضرر می‌تواند کل پرمیوم پرداختی برای اختیار معامله باشد. در نتیجه، یک فروشنده اختیار معامله اختیار خرید بدون پوشش ممکن است با خطر نامحدودی روبرو شود اگر معامله اشتباه پیش می رود

اختیار معامله چیست؟

اختیار معامله چیست؟

به صورت کلی، اختیار معامله، قراردادی دوطرفه بین خریدار و فروشنده است.

خریدار قرارداد اختیار معامله، در ازای پرداخت مبلغ مشخص شده ای، حق خرید یا فروش دارایی ذکر شده در قرارداد را در زمانی مشخص با قیمتی که هنگام بستن قرارداد تعیین شده است، دارد.

خریدار قرارداد اختیار معامله این حق را دارد که یا قرارداد خود را اعمال کند یا کلاً بیخیال شود؛ ولی فروشنده موظف است به قرارداد پایبند باشد (درصورت اعمال قرارداد).

به مثال زیر توجه کنید.

برای مثال، یک سهم از قیمت 2700 تومان طی دو ماه آینده با رشد 300 تومانی همراه می شود و به 3000 تومان می‌رسد. بر اساس این تحلیل، سرمایه گذاران می‌توانند اختیار معامله دو ماه آینده این سهام را با قیمت 100 تومان بخرند؛ در صورتی که پس از دو ماه قیمت سهام 300 تومان یا بیشتر، افزایش پیدا کرده باشد، سهامداران می‌توانند قیمت 2700 تومان را بدهند و سهام را بخرند. در صورتی که قیمت سهام کاهش پیدا کند، سهامداران همان 100 تومانی را ضرر میکنند که در ابتدا بابت خرید اختیار معامله خرید پرداخت کرده‌ بودند.

درک اختیار معامله

ضخود

اختیار معامله با افزودن حرف “ضـ” به ابتدای بخشی از نماد شرکت‌ های مذکور ایجادمی‌شود. برای مثال: ضخود (اختیار خ خودرو)، ضفملی، ضفولا. نمادها علاوه بر حروف مذکور شامل تاریخ اعمال و قیمت اعمال نیز هستند. به درک اختیار معامله عنوان مثال “اختیارخ خودرو-3000-1395/11/27 (ضخود۰۰۵)” نشان دهنده اختیار خرید خودرو در تاریخ ۱۳۹۵/۱۱/۲۷ با قیمت ۳,۰۰۰ ریال است. قیمت ۳۰۰۰ ریال قیمت پیش بینی شده در تابلوی معاملاتی روز ۲۷ بهمن ۹۵ است. اما قیمت خرید اختیار خرید ضخود ۰۰۵، ۲۵۰ ریال است.

هر اختیار خرید شامل چند سهم نماد است؟

در حال حاضر، هر اختیار خرید شامل 1000 عدد سهم از نماد مورد نظر در تاریخ اعمال است.

نکته:

معاملات اختیار خرید بدون دامنه نوسان است.

از مفهوم اختیار فروش در چه جایی استفاده می کنند؟

اختیار فروش برای زمانی است که فعالان بازار سرمایه بر اساس تحلیل‌های بورسی خود، پیش‌بینی می‌کنند که قیمت سهامی در آینده کاهش پیدا می‌کند.

اختیار فروش با قیمت چیست؟

اختیار معامله

در این میان اگر قیمت سهام کمتر از قیمت اعمال باشد، اختیار فروش را باقیمت گویند. از طرفی ذکر این موضوع نیز بسیار حائز اهمیت است که گاهی از مواقع بهتر است اختیار فروش باقیمت را قبل از انقضاء اعمال نمود. اگر قیمت سهام بیش از قیمت اعمال باشد، آن اختیار فروش را بى‌قیمت گویند؛ این نوع اختیار معامله هیچ‌گاه نباید اعمال شود و بالاخره اگر قیمت سهام برابر قیمت اعمال شود، اختیار فروش را به قیمت گویند.

به صورت کلی از نظر نحوه اعمال، اختیار معاملات به سه دسته تقسیم می شوند:

  • دسته اول، اختیار معامله آمریکائى است که در هر زمانى از طول دوره خود قابل اعمال است.
  • دسته دوم نیز اختیار معامله اروپائى است که فقط در تاریخ انقضاء قابل اعمال است.
  • دسته سوم اختیار خرید برمودایی است که نوعی دیگر از ا‌‌ختیار معامله است که ممکن است در تاریخ‌های مشخص شده از قبل، و یا قبل از سررسید اعمال شود (ترکیبی از آمریکایی و اروپایی)

ذکر این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که اگر سهام شرکت بورسی افزایش سرمایه دهد یا سود نقدی اعلام کند، در تعداد سهام استاندارد قرارداد استثنائى رخ مى‌دهد؛ در این صورت، تعداد سهم‌هایى که توسط قرارداد استاندارد مشخص مى‌شوند، با توجه به تغییر سرمایه شرکت تعدیل مى‌شوند.

به‌عنوان نمونه اگر در مثال قبل شرکت ایران خودرو ۱۵ درصد افزایش سرمایه بدهد، تعداد سهم‌هاى قرارداد از ۱۰,۰۰۰ به ۱۱,۵۰۰ سهم تغییر پیدا مى‌کند.

بیمه سهم (قرارداد اختیار فروش تبعی)

اوراق اختیار فروش تبعی موسوم به بیمه سهام طرحی است که علاوه بر تضمین اصل سرمایه افراد، سود آوری را برای سرمایه‌گذاران تضمین می‌کند. فرض کنید شما دارنده سهامی هستید که برای آن بیمه سهام نیز عرضه می‌شود. اگر بیمه سهام را خریداری نکنید، ممکن است چند ماه بعد سهام مزبور با افزایش یا کاهش قیمت مواجه شود و شما نیز در صورت تمایل به فروش ممکن است سود کرده یا متحمل ضرر شوید اما اگر اقدام به خرید بیمه سهام نمایید، حداقل سود سالیانه 20 درصدی در سررسید مربوط تضمین می‌شود.

توجه کنید که:

فرض کنید سهامی به قیمت 1000 ریال در بازار موجود است که شما می‌توانید با پرداخت 150 ریال آن را بیمه کنید. بر این اساس، اگر 6 ماه بعد که زمان سررسید بیمه است، قیمت سهام به 800 ریال تنزل یابد، می‌توانید با ارائه بیمه و سهام به کارگزاری، سهام را به قیمت 1100 ریال به فروش رسانید. (سود سالیانه معادل 20 درصد است که برای 6 ماه 10 درصد خواهد شد). اگر هم خود سهام مثلاً به قیمت 1200 ریال بود، بدون استفاده از اوراق بیمه،‌ سهام را عرضه می‌نمایید.

باید توجه داشت که بیمه سهام برای برخی سهم‌ها عرضه شده است و بعلاوه برای استفاده از آن باید سهم مربوطه را تا زمان سررسید نگهداری نمایید. بدین ترتیب اگر پیش از تاریخ اعمال بیمه (یعنی تاریخی که در آن زمان می‌توان از بیمه استفاده کرد) بنا به صلاحدید اقدام به فروش سهم خود نمایید، بیمه آن نیز از بین می‌رود.

بیمه کردن سهام در اصل اوراق اختیار فروش تبعی است و به این معنی است که در این ابزار حرکات، نوسانات و زیان سهام بیمه می‌شود. یعنی سهامدار عمده اوراق را می‌فروشد و کسی که این اوراق را خریداری می‌کند، در صورت پایین‌تر آمدن قیمت سهم، ‌زیان آن جبران می‌شود.

نکته مهم این است که تنها سهامدار عمده می تواند از این ابزار استفاده کند. امکان بیمه کردن سهم ابزار خوبی است و اطمینان در بازار را فراهم می‌کند و سهامداران عمده می‌توانند از این ابزار که هزینه ندارد، استفاده کنند.

طرح بیمه سهام از طریق “عرضه اختیار فروش تبعی برای سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس تهران” در روز ۱۶ مرداد ۹۱ توسط شورای عالی بورس به تصویب رسید.

بیمه سهام

اختیار معامله

خریدار نمی تواند بیش از تعداد سهام پایه ای که در اختیار دارد، از اوراق اختیار فروش تبعی خریداری کند لذا تعداد اوراق اختیار فروش تبعی معتبر در پایان هر روز معاملاتی حداکثر می تواند معادل دارایی سهامدار در سهم پایه باشد. در صورتی که تعداد اوراق اختیار فروش تبعی تحت مالکیت سهامدار از تعداد سهم پایه تحت مالکیت وی در پایان هر درک اختیار معامله روز بیشتر شود، اوراق اختیار فروش تبعی مازاد، باطل شده و عرضه کننده تعهدی در قبال آن نخواهد داشت.

بازار اوراق فروش تبعی در حال حاضر شاهد جابجایی عمدتاً بلوکی میان سهامداران حقوقی بزرگ است و ردپای خریداران حقیقی در این معاملات کمتر دیده می‌شود. عدم آشنایی برخی سهامداران با این ابزار در کنار عرضه محدود و خریدار از پیش تعیین شده می‌تواند از اصلی‌ترین دلایل فراگیر نشدن این اوراق در میان اهالی بورس باشد.

جمع بندی

در این مطلب با مفهوم اختیار معامله در بازار بورس ایران آشنا شدیم. به طور خلاصه اختیار معامله، مشتقات مالی هستند که به خریداران حق خرید یا فروش یک دارایی پایه در قیمت و تاریخ توافق شده را می دهند. همچنین مطالبی نیز درباره ی بیمه سهام و قرارداد اختیار فروش تبعی گفته شد که می توانید آنها را نیز در متن مقاله مطالعه نمایید.

اختیار فروش چگونه کار میکند؟

زمانی که قیمت سهام در تاریخ سر رسید کمتر از قیمت اعمال باشد، قراردادهای اختیار فروش در سود است خریداراختیار فروش ممکن است از اختیارخود استفاده کند و سهام را به قیمت اعمال بفروشد . یا می تواند اختیار فروش را قبل از تاریخ سر رسید به قیمت منصفانه بازار به خریدار دیگری بفروشد .

خریداراختیار فروش زمانی سود می برد که پریمیوم پرداختی کمتر از تفاوت بین قیمت اعمال و قیمت سهام در تاریخ سر رسید اختیار معامله باشد . تصور کنید یک معامله گر ، اختیار فروش را به قیمت50تومان با قیمت اعمال 500تومان خریداری کرده است و سهام در تاریخ سر رسید 400تومان است . این قرارداد 100تومان ارزش دارد و معامله گر 50تومان سود کسب کرده است .

اگر قیمت سهام در زمان تاریخ سر رسید بالاتر از قیمت اعمال باشد، قرارداد در سود نیست و در زیان منقضی می‌شود و فروشنده اختیار فروش ، پریمیوم دریافتی را به عنوان سود نگه می دارد .

نحوه خرید و فروش قراردادهای اختیار فروش

خرید یا فروش یک قرارداد اختیار فروش مستلزم آن است که یک سرمایه گذار ، قرارداد مورد نظر خود را شامل بسیاری از متغیرها کند . به معنای واقعی کلمه ده ها انتخاب مختلف برای امنیت هر قرارداد اختیار معامله وجود دارد، و شما باید بدانید که کدام یک را می خواهید بخرید یا بفروشید . در اینجا عناصر کلیدی یک اختیار معامله وجود دارد که برای راه اندازی معامله به آنها نیاز دارید :

سهام پایه : سهام مرتبط با اختیار معامله

استراتژی قرارداد اختیار معامله : اختیار خرید یا اختیار فروش

تاریخ سر رسید : تاریخی که در آن قرارداد اختیار معامله تسویه شده است

قیمت اعمال : قیمتی که دارنده اختیار معامله حق خرید یا فروش سهام را دارد

پریمیوم : هزینه پرداختی برای اختیار معامله

نوع سفارش : سفارش بازار یا سفارش محدود

هنگام ورود به معامله مراقب باشید زیرا گاهی سفارشی که دقیقاً برعکس آنچه قصد انجام آن را دارید اتفاق میافتد و به طور بالقوه برای شما هزینه زیادی داردیعنی بجای خرید ،فروش را میزنید.

همانطور که معامله خود را انجام می دهید، قیمت سربه سر معامله خود را نیز در نظر بگیرید، یعنی یک قرارداداختیارمعامله،قبل از اینکه در تاریخ سر رسید سود بدهد، باید به چه قیمتی برسد .

سفارشات محدود نیز در معاملات آپشن ضروری است، به طوری که از افزایش هزینه های خود جلوگیری کنید . با یک سفارش محدود، قیمتی را که می خواهید برای معامله انجام دهید مشخص می کنید، و اگر بازار نتواند قیمت شما را برآورده کند، معامله شما اجرا نمی شود .

Generic placeholder image

گروه بی نظیر

مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا

اختیار معامله چیست و چه کاربردی در سرمایه‌گذاری دارد؟

اختیار معامله

امروزه پرونده‌ی خیلی از سرمایه‌گذاران شامل سرمایه‌گذاری‌هایی مانند سرمایه‌ی مشترک،‌ سهام و اوراق بهادار است؛ با وجود این، تنوع اوراق بهاداری که در دسترس دارید همین‌ها نیستند. یکی دیگر از انواع اوراق بهادار «اختیار معامله» نام دارد. این اختیار فرصت‌های بی‌شماری را در اختیار سرمایه‌گذاران حرفه‌ای که کاربرد‌های عملی و ریسک این گروه از دارایی‌ها را درک می‌کنند، قرار می‌دهد.

حتما بخوانید:

یکی از فایده‌های مهم اختیار معامله، تطبیق‌پذیری و توانایی آن برای ارتباط برقرار کردن با دارایی‌های سنتی‌ مانند سهام شخصی است. این ویژگی به شما امکان می‌دهد که موقعیت خود را طبق شرایطی که ممکن است در بازار اتفاق بیفتد، تطبیق بدهید یا تنظیم کنید. برای مثال می‌توانیم از اختیار معامله به‌عنوان سپر دفاعی در برابر بازار بورسِ در حال سقوط استفاده کنیم تا ضررات سقوط سهام را کاهش بدهیم یا می‌توانیم از آن برای پیش‌بینی استفاده کنیم یا اگر بخواهیم می‌توانیم با استفاده از آنها خیلی محافظه‌کار باشیم. بنابراین استفاده از اختیار معامله را می‌توان به‌عنوان بخشی از استراتژی وسیع‌تر سرمایه‌گذاری توصیف کرد.

اختیار معامله

اما این تطبیق‌پذیری عملی هم مشکلات خود را دارد. اختیار معامله، اوراق بهادار خیلی پیچیده‌ای هستند و اگر درست از آنها استفاده نکنیم ممکن است ریسک بالایی داشته باشند. به همین دلیل است که وقتی با یک کارگزار بورس اختیار معامله، معامله را خرید و فروش می‌کنیم معمولا با جمله‌ای مثل این مواجه می‌شویم:

«اختیارات شامل ریسک‌ها هم می‌شوند و برای هرکسی مناسب نیستند. معامله‌ی اختیارات اساسا اختیاری هستند درک اختیار معامله و ریسک بالایی برای ضرر دادن دارند. فقط با سرمایه‌گذاری خطرپذیر سرمایه‌گذاری کنید».

اختیار معامله به گروه بزرگ‌تری از اوراق بهادار به‌نام اوراق بهادار مشتقه تعلق دارد. این نوع از اوراق بهادار معمولا ریسک بالایی دارند و همچنین این توانایی را دارند که اقتصاد را به‌هم بریزند، اما این تفکر کمی اغراق‌‌شده‌ است. معنای «مشتقه» بودن این است که قیمت آن به قیمت چیز دیگری وابسته است یا از آن مشتق شده است. مثل آب‌میوه که از میوه مشتق است و سس کچاپ که مشتق از گوجه فرنگی است. اختیار معامله از اوراق بهادار مالی مشتق است یعنی ارزش آنها به ارزش دارایی‌های دیگر بستگی دارد. مشتق بودن به این معنی است و انواع مختلفی از اوراق بهادار وجود دارند که تحت عنوان مشتق قرار می‌گیرند مثلا پیمان‌های آتی، قرارداد سلف و قراردادهای معاوضه (که خود انواع زیادی دارد).

داشتن آگاهی کافی در مورد عملکرد اختیار معامله و اینکه چطور از آنها استفاده‌ی مناسب داشته باشیم، به شما کمک می‌کند سود زیادی در بازار به‌دست بیاورید. اگر پایه و اساس قضاوتیِ اختیار معامله برای شما مناسب نیست، اشکالی ندارد. می‌توانید بدون قضاوت کردن از این سهام استفاده کنید. حتی اگر تصمیم بگیرید هرگز از اختیار معامله استفاده نکنید، باید بدانید شرکت‌هایی که شما در آنها سرمایه‌گذاری می‌کنید چگونه از آن استفاده می‌کنند. حالا چه این استفاده محافظت در برابر ریسک معاملات ارزی باشد چه مالکیت را به‌صورت اختیار معامله به کارکنان بدهند، خیلی از شرکت‌های چند ملیتیِ امروزی به نوعی از اختیار معامله استفاده می‌کنند.

اختیار معامله چیست؟

تعریف اختیار معامله

اختیار معامله یکی از انواع اوراق بهادار مشتقه است. آنها مشتقه هستند چون قیمت یک اختیار معامله ارتباط مستقیمی با قیمت چیز دیگری دارد. به‌عبارت دیگر اختیار معامله یک قرارداد است که حق خرید و فروش دارایی مربوطه را با قیمتی تعیین‌شده و در زمانی معین به طرف معامله می‌دهد، ولی او را مجبور نمی‌کند. حق خرید «قرارداد حق خرید» و حق فروش «قرارداد حق فروش» نام دارد. افرادی که کمتر با مشتقات آشنا هستند ممکن است تفاوت‌های واضح این تعریف را با تعریف پیمان آتی و قرارداد سلف نبینند. پاسخ این است که پیمان آتی و قرارداد سلف، هم حق و هم اجبار خرید و فروش را در مقطعی در آینده اعطا می‌کنند. برای مثال اگر کسی در قرارداد آینده‌ی خود برای یک گله گاو کوتاهی کند مجبور می‌شود گاو‌ها را به خریدار تحویل بدهد مگر اینکه موقعیت خود را قبل از منقضی شدن زمان ببندد. معامله‌ی اختیار معامله چنین اجباری را در بر ندارد و دقیقا به همین خاطر است که «اختیار» نام دارد.

قرارداد حق خرید و قراردادهای حق فروش

قرارداد حق خرید ممکن است به‌عنوان ودیعه برای هدفی در آینده در نظر گرفته شود. برای مثال توسعه‌دهنده‌ی زمین ممکن است حق خرید یک پارکینگ عمومی خالی را در آینده داشته باشد، ولی فقط می‌خواهد در صورتی از این حق استفاده کند که قوانین منطقه‌بندی خاصی تصویب شوند. توسعه‌دهنده می‌تواند حق خرید پارکینگ را به قیمت ۲۵۰ هزار دلار از زمین‌دار در هر مقطعی در سه سال آینده خریداری کند. البته زمین‌دار چنین اختیاری را به رایگان نمی‌دهد و توسعه‌دهنده باید مبلغی بپردازد تا آن حق را به‌دست بیاورد. در مورد اختیار معامله این هزینه اجرت نام دارد و مقدار آن قرارداد اختیار معامله است. در این مثال، اجرت ممکن است ۶ هزار دلار باشد که توسعه‌دهنده به زمین‌دار می‌پردازد. بعد از دو سال قوانین منطقه‌بندی تصویب شده‌اند. توسعه‌دهنده از اختیار خود استفاده می‌کند و زمین را به قیمت ۲۵۰ هزار دلار می‌خرد حتی اگر ارزش آن در بازار دو برابر شده باشد. در شرایطی دیگر قانون منطقه‌بندی تا چهار سال بعد تصویب نشده است، یک سال بعد از انقضای قرارداد اختیار معامله. حالا توسعه‌دهنده باید قیمت بازار را بپردازد. در هر صورت زمین‌دار ۶ هزار دلار را نگه می‌دارد.

اما قراردادهای حق فروش را می‌توان به‌عنوان بیمه در نظر گرفت. توسعه‌دهنده‌ی زمین مقدار زیادی سهام مرغوب دارد و نگران درک اختیار معامله است که در دو سال آینده رکود اقتصادی اتفاق بیفتد. او می‌خواهد اطمینان داشته باشد که اگر سهام بازار سقوط کند سهام او بیشتر از ۱۰ درصد ارزش خود را از دست نمی‌دهد. اگر سهام S&P ۵۰۰ در حال حاضر با ارزش ۲۵۰۰ دلار خرید و فروش می‌شود، او می‌تواند قرارداد حق فروش را خریداری کند که به او این حق را می‌دهد که شاخص را در هر زمانی در دو سال آینده به قیمت ۲۲۵۰ دلار بفروشد. اگر ظرف ۶ ماه بازار ۲۰ درصد سقوط کند، این فرد با ۵۰۰ سهم توانسته است ۲۵۰ امتیاز به‌دست بیاورد چون شاخصی که ۲۰۰۰ دلار قیمت داشته را با قیمت ۲۲۵۰ دلار فروخته است. ضرر کلی آن با توجه به قرارداد حق خرید ۱۰ درصد بوده است. در واقع حتی اگر بازار به صفر برسد، او فقط همان ۱۰ درصد را ضرر می‌کند. خلاصه اینکه خریدن اختیار معامله هزینه‌هایی را در بر دارد (اجرت آن) و اگر بازار در طول این دوره سقوط نکند اجرت آن از بین می‌رود.

این مثال‌ها چندین نکته‌ی مهم را نشان می‌دهند. اول اینکه وقتی اختیار معامله را خریداری می‌کنید، این حق را دارید که با آن کاری انجام دهید ولی اجباری در کار نیست. همیشه این امکان را دارید که اجازه بدهید تاریخ انقضا رد شود، در این‌صورت اختیار معامله بی‌ارزش می‌شود اما اگر این اتفاق بیفتد شما ۱۰۰ درصد سرمایه‌گذاری را از دست می‌دهید؛ این در واقع همان مبلغی است که برای اجرت اختیار معامله پرداخت کرده‌اید. دوم اینکه اختیار معامله فقط یک قرارداد است که به دارایی مربوطه مربوط می‌شود. به همین دلیل این اختیار از نوع مشتقات است. در این آموزش، دارایی‌های مربوطه معمولا سهام یا شاخص سهام هستند ولی اختیار معامله همیشه در مورد همه‌ی انواع اوراق بهادار مالی مانند اوراق بهادار، ارز، کالاهای مصرفی یا حتی مشتقات دیگر معامله می‌شوند.

معامله‌ی قرارداد حق خرید و قرارداد حق فروش

قرارداد حق خرید و حق فروش - اختیار معامله

داشتن قرارداد حق خرید به شما موضع معاملاتی خرید در بازار می‌دهد؛ بنابراین فروشنده‌ی قرارداد حق خرید، موضع معاملاتی فروش را دارد. قرارداد حق فروش به شما موضع معاملاتی فروش را در بازار می‌دهد و فروش قرارداد حق فروش، شما را در موضع معاملاتی خرید قرار می‌دهد. فهمیدن این چهار نکته خیلی اهمیت دارد چون به چهار چیزی مربوط می‌شود که می‌توانید با اختیار معامله انجام بدهید: خریدن حق خرید، فروختن حق خرید، خریدن حق فروش، فروختن حق فروش.

افرادی که اختیار معامله را می‌خرند خریدار (Holder) و کسانی که آن را می‌فروشند فروشنده (Writer) نام دارند. تفاوت اصلی بین خریداران و فروشندگان این است:

خریداران حق خرید و خریداران حق فروش (خریداران) اجباری ندارند که خرید یا فروش انجام بدهند. آنها می‌توانند اگر بخواهند از حقوق خود استفاده کنند. این ریسکِ خریداران اختیار معامله را محدود می‌کند، به این‌صورت که بیشترین ضرری که ممکن است متوجه‌ آنها باشد از دست دادن حق اجرت اختیار معامله است.

اما فروشندگان حق خرید و فروشندگان حق فروش (فروشندگان) مجبور هستند بخرند یا بفروشند. به این معنا که فروشنده ممکن است به قول خود برای خرید یا فروش عمل کند. این یعنی فروشنده‌ی اختیار معامله ریسک نامحدود دارد، یعنی ممکن است خیلی بیشتر از قیمت اجرتِ اختیار معامله را از دست بدهد.

اختیار معامله چیست؟ از تالس تا بازار سهام و دنیای پر از ابهام امروزی

اختیار معامله چیست؟

اختیار معامله یا Option، اصطلاحی است که معمولاً در میان فعالان بازار ارز و سهام رواج دارد.

طبیعتاً نسیم طالب هم که تخصص و زمینه‌ی اصلی فعالیتش بورس و بازارهای مالی است، این مفهوم را به خوبی می‌شناسد و حتی وقتی در خارج از فضای بورس و سهام و اوراق بهادار حرف می‌زند، همچنان از مفهوم اختیار معامله بهره می‌برد.

در این درس ابتدا مفهوم اختیار معامله را از نسیم طالب می‌‌آموزیم.

سپس با واژه‌های Call Option و Put Option (اختیار خرید و اختیار فروش) آشنا می‌شویم.

در ادامه می‌کوشیم این آموخته‌ها را در فضاهای دیگر زندگی و برای مواجهه و مدیریت ابهام‌ها به کار گیریم.

تالس، مفهوم اختیار معامله را می‌فهمید

نسیم طالب، مثل بسیاری از بحث‌های دیگر، صحبتش را با یک روایت تاریخی آغاز می‌کند.

روایتی که از کتاب سیاست نوشته‌ی ارسطو نقل شده است.

او تاکید می‌کند که کل روایت، به زحمت یک صفحه از کتاب ارسطو را به خود اختصاص می‌دهد. اما همان روایت کوتاه، برای درک اولیه‌ی مفهوم اختیار معامله کافی است.

تالس، اهل شهر میلتوس (Miletus) بود. این شهر در غرب ترکیه‌ی کنونی قرار دارد و ما در فارسی آن را معمولاً‌ با تلفظ عربی مورد اشاره قرار می‌دهیم.

به خاطر همین، احتمالاً شما هم نام تالس را به صورت تالس مَلَطی شنیده‌اید.

بگذریم. آنچه برای داستان ما مهم است، درختان زیتون فراوان در میلتوس است. چیزی که باعث می‌شد کشت زیتون و استحصال روغن آن، یکی از مشاغل رایج در میلتوس باشد.

اجاره پرس روغن زیتون - یکی از نمونه های معامله در آینده (اختیار خرید)

ظاهراً تالس، علاوه بر فلسفه به کسب و کار و تجارت هم علاقه داشته است.

او قرارداد جالبی با صاحبان دستگاه روغن کشی می‌بندد.

با توجه به اینکه تولید زیتون هر ساله نوسان‌های جدی داشته، درآمد دستگاه‌های روغن کشی هم دچار افزایش و کاهش می‌شده است.

این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت به عنوان کاربر ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به این درس، به سایر درس‌های مرتبط با مدیریت در شرایط ابهام هم دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانند به شما بیشتر کمک کنند.

همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

البته از میان درس‌های مطرح شده، ما فکر می‌کنیم با توجه به علاقه‌مندی شما به این بحث، شاید بهتر باشد مطالعه‌ی مباحث زیر را نیز در اولویت قرار دهید:

تفکر نقادانه (بعد از مطالعه تصمیم گیری و مدل ذهنی)

اختیار معامله یا اختیار خرید یا اختیار فروش

نسیم طالب در ادامه توضیح می‌دهد که تالس، می‌توانست ورشکست شود و از نظر اقتصادی متضرر شود.

در صورتی که آن ابهام آینده را به شکل نادرست ارزش‌گذاری می‌کرد و اختیار خرید را به قیمت بالاتری می‌خرید، احتمال داشت چنین شود.

او توضیح می‌دهد که در محیط زندگی و کار، هنر ما این است که به تدریج، با تمرین و تحلیل و تفکر، بیاموزیم که هر ابهامی را با چه بهایی باید ارزش‌گذاری کنیم.

تمرین:

چه مثال دیگری خارج از فضای بورس و ارز و معاملات کالا، برای بحث اختیار معامله می‌شناسید؟

در کدام بخش‌های کار یا زندگی، ما وارد چنین معامله‌هایی می‌شویم؟

برخی از دوستان متممی که به این درس علاقه مندند: احمد ، عباس طاهری ، مهدی تیموری ، ماجد قاضی ، مهسا آغازی

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت در شرایط ابهام به شما پیشنهاد می‌کند:

چند مطلب پیشنهادی از متمم:

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحه‌ی درباره متمم مراجعه کنید.

ما برای هر یک از درس‌های متمم، درک اختیار معامله یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک می‌کند.

می‌توانید با مراجعه‌ به صفحه‌ نقشه راه یادگیری، عنوان درس‌های مختلف متمم را ببینید.

همچنین می‌توانید دوره MBA متمم را ببینید.

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.

پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.

برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحه‌ی ثبت نام مراجعه کنید.

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

۳۸ نظر برای اختیار معامله چیست؟ از تالس تا بازار سهام و دنیای پر از ابهام امروزی

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : طاهره خباری

مثال اول: زمانی‌که خودروی خود را بیمه‌ی بدنه می‌کنیم و یا خانه‌ یا مغازه‌ی خود را بیمه‌ی حوادثی مانند آتش‌سوزی، سیل یا زلزله می‌کنیم.

مبلغ معینی را پیش از وقوع حادثه به بیمه می‌دهیم تا در مواقع لزوم از حق بیمه‌ی خود استفاده کنیم. از طرف دیگر بیمه‌ نیز موظف است طبق قرارداد به تعهدات خود عمل کند.

مثال دوم: هنگام خرید یک کالای برقی و یا دیجیتالی، مقدار پول بیشتری می‌پردازیم و کالایی را می‌خریم که ضمانت و خدمات پس از فروش داشته باشد تا بدین شکل اگر برای آن کالا مشکلی پیش آمد، بدون نگرانی آن را برطرف کنیم.

شرکت ارائه دهنده‌ی ضمانت نیز متعهد می‌شود که طبق مفاد ضمانت‌نامه، عیب و نقص پیش‌آمده را برطرف کند.

مثال سوم: شرکت کردن در دوره‌ی آموزشی که از همان ابتدا ضمانت می‌شود، مثلاً ظرف ۳ ماه اگر از نتیجه‌ی آموزش راضی نبودید، ۱۰۰٪ پول بازگشت داده می‌شود.

در این حالت فرد شرکت‌کننده این اختیار را دارد که اگر راضی نبود، تمام پول خود را پس بگیرد و آموزش‌دهنده نیز متعهد است در صورت اعلام نارضایتی آموزش‌گیرنده، پول او را پس دهد.

البته همان‌طور که نسیم طالب اشاره کرده، علاوه بر پول، منابع دیگری مانند زمان را هم می‌توان در نظر گرفت که با صرف کردن و هزینه کردن آن، از ابهام‌های پیش‌رو در آینده کاست و منافعی را به‌دست آورد.

به عنوان مثال، شخصی که در یک سازمان مشغول کار است و بخشی از زمان خود را صرف ایجاد دوستی‌ها و روابطی می‌کند که بتواند از آنها در آینده برای ارتقاء شغلی و سازمانی خود استفاده کند.

و یا مثلاً شخصی که بخشی از زمان روزانه‌ی خود را برای کسب یک مهارت، هزینه می‌کند تا از این طریق بتواند در آینده با استفاده از حقِ اختیاری که آن مهارت برایش به‌وجود می‌آورد، ابهام کمتری را در آینده تجربه کند.

هرچند که به‌نظرم در این دو مثال، بیشتر از آنکه تعهد ایجاد شود، توقع ایجاد می‌شود. چون در هر دو مورد هیچ ضمانت صددرصدی وجود ندارد که شخص بتواند در صورت لزوم از حقِ اختیاری که تصور کرده، آن‌طور که می‌خواهد استفاده کند. ولی به‌هرجهت تلاش می‌کند تا از این طریق از ابهامی که در آینده با آن روبه‌رو می‌شود، اندکی بکاهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.