چگونه حد ضرر تعیین کنیم


شاید بسیاری از شما به عنوان معامله‌گر حداقل یکبار در موقعیتی قرار گرفته‌ باشید که یک معامله خرید یا فروش را باز کنید، دستور برداشت سود را به فاصله ۵۰-۷۰ واحد (پیپ) از نقطه ورود و حد ضرر را به فاصله ۳۰-۴۰ واحد از نقطه ورود قرار دهید ولی مجبور شده باشید که میز کارتان را ترک کنید تا به دیگر کارهایشان بپردازید. اما زمانی که بازگشتید متوجه شدید که قیمت تا چند پیپی تارگت پیش رفته اما به آن نرسیده؛ در عوض برگشته و به استاپ‌لاس برخورد کرده است. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا واقعا می‌شد به روشی از بروز چنین وضعیت‌هایی پیشپیری کنیم؟ بله، با استفاده از حد ضرر متحرک یا تریلینگ استاپ (Trailing Stop) البته که می‌شد.

تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی

امروز درباره‌ی تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی صحبت خواهیم کرد.

مطمئناً اینکه بدانیم حد ضرر را در کجا قرار دهیم، به اندازه‌ی دانستن مکان ورود یا کسب سود مفید است.

نمی‌توانید تنها بر اساس سطوح فیبوناچی و بدون دانستن زمان خروج، وارد معامله شوید.

حسابتان دود می‌شود و به هوا می‌رود و شما با مقصر دانستن فیبوناچی به او فحش‌های ایتالیایی می‌دهید.

در این آموزش دو تکنیک‌ یاد می‌گیریم که چطور وقتی قصد داریم از سطوح فیبوناچی استفاده کنیم، حد ضرر تعیین کنیم.

این‌ها روشی‌هایی ساده برای قرار دادن حد ضرر و اساس هر یک از این متد‌هاست.

متد 1: حد ضرر را دقیقاً بعد از سطح فیبوناچی بعدی قرار دهید

متد اول این است که حد ضرر را دقیقاً بعد از سطح فیبوناچی بعدی قرار دهید.

اگر قصد دارید در سطح فیبوناچی 38.2% وارد شوید، آن وقت باید حد ضرر را در سطح 50.0% قرار دهید.

اگر حس کردید که سطح 50.0% پایدار باقی می‌ماند، آن وقت حد ضرر را در سطح 61.8% قرار می‌دهید و به همین ترتیب. ساده است، مگر نه؟

بیایید دوباره به نمودار 4 ساعته‌ی EUR/USD (یورو/دلار امریکا) نگاهی بیندازیم که در آموزش سطوح اصلاحی فیبوناچی بررسی کردیم.

تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی

اگر در سطح 50.0% ‌فروخته‌اید، می‌توانستید حد ضرر را بعد از سطح 61.8% قرار دهید

اگر در سطح 50.0% ‌فروخته‌اید، می‌توانستید حد ضرر را بعد از سطح 61.8% قرار دهید.

منطق این متدِ تعیینِ حدِ ضرر این است که باور دارید سطح 50.0% به عنوان یک نقطه‌ی مقاومت، پایدار باقی می‌ماند. بنابراین اگر قیمت از این حد بیشتر شود، ایده‌ی معاملاتی شما اعتبارش را از دست می‌دهد.

مشکل این متد این است که کاملاً به ورود بی‌عیب و نقص شما وابسته است.

قرار دادن حد ضرر، بعد از سطح اصلاحی فیبوناچی بعدی، کاملاً بر این اساس است که شما مطمئن هستید که نواحی حمایت و مقاومت پایدار باقی می‌مانند. و همان‌طور که بارها اشاره کرده‌ایم، استفاده از ابزار ترسیم نمودار کاملاً دقیق نیستند.

شاید بازار حرکت کند، به حد ضرر شما برسد و در نهایت در همان مسیر شما ادامه دهد. معمولاً این همان‌جایی است که به گوشه‌ای رفته و سرمان را به دیوار می‌کوبیم.

تنها قصد داریم بهتان هشدار دهیم که این اتفاقات گاهی می‌افتند. پس حد ضررهایتان را تعیین ‌کنید و اجازه دهید که برنده‌هایتان با روند پیش بروند.

بهتر است که از این متدِ تعیینِ حدِ ضرر برای معاملات یک روزه و کوتاه‌مدت استفاده کنید.

متد 2: حد ضرر را بعد از نوسان بالا/پایین اخیر قرار دهید

اگر دوست دارید کمی امن‌تر عمل کنید، روش دیگر این است که حد ضرر را بعد از نوسان بالا یا پایین اخیر قرار دهید.

مثلا، وفتی قیمت روند صعودی دارد و پوزیشن شما خرید است، می توانید حد ضرر را زیر نوسان پایین اخیر قرار دهید که احتمالاً به عنوان یک سطح حمایت عمل خواهد کرد.

وفتی قیمت روند نزولی دارد و پوزیشن شما فروش است، می توانید حد ضرر را بالای نوسان بالا اخیر قرار دهید که احتمالاً به عنوان یک سطح مقاومت عمل خواهد کرد.

این متد انعطاف بیشتری به معاملات شما می‌دهد و شانس حرکت بازار به نفع معاملات‌تان نیز بیشتر می‌شود.

تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی

حد ضرر را بالای نوسان بالا قرار دهید

اگر قیمت بازار در حال عبور از نوسان بالا یا پایین بود، درواقع برگشت روند در حال وقوع است.

به عبارتی ایده‌ی معاملاتی شما دیگر معتبر نیست و برای اقدام دیر شده است.

قرار دادن حدود ضرر بزرگ‌تر احتمالاً برای معاملات دراز‌مدت و براساس نوسان مناسب است. هم‌چنین می‌توانید از آن در کنار متد “افزایش حجم پوزیشن” استفاده کنید که بعداً درباره‌اش آموزش می‌دهیم.

البته باید یادتان باشد که در حد ضرر بزرگ‌تر، اندازه‌ی پوزیشن را نیز مطابق با آن تنظیم کنید.

اگر با اندازه‌ی پوزیشن قبل معامله کنید، ممکن است با ضررهای بزرگی مواجه شوید، مخصوصاً اگر در سطوح اولیه‌تر فیبوناچی وارد شده باشید.

این مسئله هم‌چنین ممکن است نسبت‌های پاداش به ریسک (سود به زیان) نامناسبی را به همراه داشته باشد، چون حد ضرر بزرگی دارید که مناسبِ اندازه‌ی پاداش‌تان نیست.

خُب، حالا کدام روش بهتر است؟

حقیقت این است که این مسئله هم مثلِ ترکیب ابزار اصلاحی فیبوناچی با سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و کندل‌هاست تا بتوانیم نقطه‌ی ورود بهتری پیدا کنیم. بهتر است که از اطلاعات‌تان درباره‌ی این ابزار برای تحلیل محیط کنونی استفاده کنید تا بتوانید حد ضرر خوبی را پیدا کنید.

تا حد امکان بهتر است حد ضرر را تنها بر اساس سطوح فیبوناچی به عنوان نقاط حمایت و مقاومت انتخاب نکنید.

یادتان باشد که تعیین حد ضرر عملی قطعی نیست.

اما اگر بتوانید با ترکیب ابزار مختلف از شرایط به نفع خود استفاده کنید، آن وقت نقطه‌ی خروج بهتری دارید، معاملات‌تان منعطف‌تر هستند و احتمالاً نسبت پاداش به ریسک بهتری نیز به‌دست می‌آورید.

درآخر، ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که، این تکنیک‌ها در خرید و فروش بیت کوین بسیار موثر است.

آموزش نحوه کار با حد ضرر متحرک (Trailing Stop) در متاتریدر

حد ضرر متحرک Trailing Stop تریلینگ استاپ

شاید بسیاری از شما به عنوان معامله‌گر حداقل یکبار در موقعیتی قرار گرفته‌ باشید که یک معامله خرید یا فروش را باز کنید، دستور برداشت سود را به فاصله ۵۰-۷۰ واحد (پیپ) از نقطه ورود و حد ضرر را به فاصله ۳۰-۴۰ واحد از نقطه ورود قرار دهید ولی مجبور شده باشید که میز کارتان را ترک کنید تا به دیگر کارهایشان بپردازید. اما زمانی که بازگشتید متوجه شدید که قیمت تا چند پیپی تارگت پیش رفته اما به آن نرسیده؛ در عوض برگشته و به استاپ‌لاس برخورد کرده است. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا واقعا می‌شد به روشی از بروز چنین وضعیت‌هایی پیشپیری کنیم؟ بله، با استفاده از حد ضرر متحرک یا تریلینگ استاپ (Trailing Stop) البته که می‌شد.

اینجاست که اهمیت موضوع حد ضرر متحرک (Trailing StopLoss) یا حد‌ ضرر شناور به عنوان ابزار معامله‌گر مشخص می‌شود.

حد‌ ضرر متحرک یا تریلینگ استاپ چیست و چه کاربردی دارد؟

همانطور که می‌دانید حد ضرر ابزاری برای محدود کردن ضرر است در زمانی که قیمت در خلاف جهت معامله حرکت می‌کند. وقتی که پوزیشن به سود می‌رسد، شما می‌توانید استاپ‌لاس را به صورت دستی به سطح سر به سر (سطحی که استاپ‌لاس از نقطه ورود شما فراتر می‌رود) یا محدوده‌ای که حد ضرر وارد سود می‌شود، جابجا کنید. به عبارت دیگه دستور حد‌ضرر فقط در جهت سود حرکت می‌کند.

وقتی که معامله‌گر نتواند یا نخواهد تمام وقت پای معاملات بماند، حد‌ ضرر شناور به طور اتوماتیک برای ساماندهی برنامه‌ها استفاده می‌شود. حد‌ضرر دنبال‌کننده نسخه بهینه شده حد‌ ضرر ساده (استاپ لاس) است، که به‌طور قابل ملاحظه‌ای سود را افزایش می‌دهد.

به لطف این ابزار، معامله‌گر‌ها می‌توانند استاپ‌لاس را مطابق با شرایط و تغییر قیمت، ایجاد و اصلاح کند، بدین ترتیب سود آن‌ها از نوسانات غیرمنتظره قیمت محافظت می‌شود.

این ابزار به‌خصوص در صورت حرکات سریع و شدید قیمت بسیار کاربری است، و همچنین در مواردی که معامله‌گر فرصت و وقت کافی برای تماشا و چک کردن بازار را ندارد به کار می‌رود.

کار با حد‌ ضرر متحرک

حد‌ ضرر متحرک همیشه به معامله باز محدود است یعنی قبل از قرار دادن حد‌ضرر شناور معامله‌گر باید معامله ای را باز کند. الگوریتم حد‌ ضرر دنبال‌کننده در ترمینال معامله گر انجام می‌شود نه در سرور بروکر مثل حد ضرر. بنابراین اگر پلتفرم خود را ببندید، حد ضرر متحرک کار نمی‌کند.

برای قرار دادن حد‌ضرر دنبال‌کننده در متاتریدر ۴، ابتدا ترمینال را باز کنید سپس context menu را کلیک کنید و تریلینگ استاپ (trailing stop) رو انتخاب کنید.

سپس از لیست فاصله مورد نطرتان را بین حد‌ضرر و قیمت فعلی انتخاب کنید.

برای هر معامله باز تنها یک حد‌ ضرر‌ دنبال‌کننده می‌توان قرار داد.

حد ضرر متحرک با تریلینگ استاپ در متاتریدر

وقتی تمام مراحل به پایان رسید ترمینال به محض تغییرات جدید قیمت، میزان سود معامله باز فعلی را بررسی می‌کند. وقتی سود با سطح مشخص شده برابر یا بیشتر از آن شود، حد‌ ضرر متحرک به صورت خودکار قرار داده می‌شود.

حد ضرر در فاصله تعیین شده از قیمت فعلی قرار می‌گیرد. از این پس، اگر با حرکت قیمت سودآوری معامله بیشتر شود، حد‌ ضرر متحرک به طور خودکار قیمت را دنبال می‌کند. اگر سودآوری کاهش یابد، حد ضرر تغییری نمی‌کند. بنابراین سطح ریسک به صورت خودکار بهینه می‌شود یا سود در آن قفل می‌شود.در همین حین، هرگونه اصلاح خودکار حد ضرر در زبانه ثبت وقایع (log) سیستم درج می‌شود.

با انتخاب گزینه “None” در منو می‌توان حد‌ضرر دنبال‌کننده را خاموش کرد. با انتخاب پاک کردن تمامی سطوح (Delete all levels) می‌توان حد‌ضرر متحرک را از تمام پوزیشن های باز و سفارش‌های در حال انتظار خاموش کرد.

باید همیشه به یاد داشته باشید که حد‌ضرر متحرک در ترمینال برنامه معامله‌گر کار می‌کند، نه در سرور کارگزار. بنابراین اگر ترمینال خاموش شود، حد‌ضرر متحرک کار نمی‌کند. اگر ترمینال خاموش شود، فقط حد ضرر اولیه قرار داده شده توسط حد‌ضرر متحرک کار خواهد کرد و دیگر جابجایی در کار نخواهد بود.

حد‌ضرر دنبال‌کننده (Trailing Stop) فقط با ورود هر تیک قیمتی ( یعنی با تغییر قیمت) اجرا می‌شود. اگر بیش از یک سفارش باز با حد‌ضرر متحرک برای یک نماد وجود داشته باشد، فقط حد‌ ضرر متحرک سفارشی که آخرین بار باز بوده است، اجرا می شود.

توجه: هنگام قرار دادن حد‌ضرر متحرک، توجه داشته باشید که یک واحد در جفت ارزهای با ۵ رقم اعشار با یک واحد در سیستم استاندارد متفاوت است. به عبارت دیگر، ۴۰ واحد در سیستم اعشار ۴ رقمی معادل ۱۰ برابر ۴۰ واحد در سیستم اعشار ۵ رقمی است. (۴ واحد در سیستم ۴ رقمی برابر ۴۰ واحد در سیستم ۵ رقمی است.)

به عنوان مثال، بعد از اینکه قیمت ۴۰ واحد در مسیر انتخاب شده حرکت کرد و به ۱.۱۲۱۰۹ رسید، حد‌ضرر متحرک به طور خودکار حد ضرر را به سطح سربه‌سر جابجا می‌کند که ۱.۱۱۷۰۹ است و اگر افزایش قیمت ادامه پیدا کند، حد ضرر به حرکت کردن ادامه می‌دهد به طوری که ۴۰ واحد با قیمت فاصله داشته باشد.

حد‌ ضرر متحرک (تریلینگ استاپ) به عنوان عنصری از یک سیستم معاملاتی

بسیاری از شما می‌دانید رصد کردن معامله چیست؛ اما اکثر شما فقط در مورد آن چیزی شنیده‌اید.

در اصل بیشتر معامله‌گرهای مبتدی تفاوت بین رصد کردن و نگاه کردن ساده پوزیشن باز را درک نمی‌کنند. حد ضرر متحرک ابزاری برای دنبال‌کردن (رصد کردن) معاملات است.

به عنوان یک قانون، حد ضرر متحرک (تریلینگ استاپ) در روند یا استراتژی های ایمپالس استفاده می‌شود؛ اگرچه در هر شرایط دیگری نیز می‌تواند استفاده شود.

به طورمثال، وقتی قیمت به خط حمایتی خود در کانال صعودی برمی‌گردد، معامله‌گر یک معامله خرید با حد سودی در نزدیکی خط مقاومت و حد ضرری زیر آخرین کف قبلی قرار می‌دهد. با این وجود، از آنجاکه بازار یک محیط خطی نیست و جهت حرکات می‌تواند به طور تصادفی در آن تغییر کند، برخی عوامل می‌توانند از رسیدن قیمت به حد سود جلوگیری کنند. از این رو، ممکن است دفعه بعد که معامله‌گر به معامله نگاه می‌کند، ممکن است بجای رسیدن به حد سود سود، برخورد با حد ضررش را ببیند. با‌این‌حال، اگر حد‌ ضرری قرار داده نشده باشد، ممکن است در صورت نوسان زیاد منجر به افت حساب جدی و زیادی شود.

در معاملات واقعی، تریلینگ استاپ فقط الگوریتمی برای جابجایی حد‌ضرر به صورت خودکار نیست. این یک مانور تاکتیکی است که معامله‌گر می‌تواند به صورت دستی راه اندازی کند. در چنین شرایطی، معامله‌گر از اصل و منطق حرکاتی متفاوتی استفاده می‌کند. برای این نوع معاملات اندیکاتورهای توقف و معکوس (SAR) استفاده می‌شود. به طور مثال اندیکاتور های Parabolic Sar ، VoltyChannel_Stop ، Fractals و ….

تنظیم حد ضرر متحرک با استفاده از اندیکاتور Parabolic Sar

تنظیم تریلینگ استاپ با استفاده از اندیکاتور VoltyChannel_Stop

تنظیم حد ضرر متحرک تریلینگ استاپ با استفاده از اندیکاتور Fractals

استفاده از این اندیکاتورها ممکن است بخشی از یک سیستم معاملاتی باشند که در آن معامله‌گر نه تنها سطح حد سود را تعیین کند، بلکه درعین حال اگر زمانی قیمت بر خلاف پوزیشن معامله‌گر حرکت کرد، با جابجایی حد ضرر معامله‌گر می‌تواند از ضرر یا کاهش سود معاملات خود جلوگیری کند.

خلاصه

حد‌ ضرر متحرک (Trailing Stop) روشی بسیار انعطاف پذیر و راحت برای استفاده از حد‌ضرر (استاپ‌لاس) است. معامله‌گر با استفاده از این ابزار می‌تواند تا از کل پتانسیل بازار استفاده کند و به طور همزمان خطر ضرر زیاد را کاهش دهد. انتقال خودکار حد ضرر به خصوص در زمانی که معامله‌گر خود به تنهایی نمی‌تواند شرایط را کنترل کند، می‌تواند کمک شایانی برای وی تلقی شود.

استراتژی های حد سود و ضرر در بازار فارکس

حد سود و ضرر در بازار فارکس بسیار مهم هست. پس باید به استراتژی های حد سود ضرر در بازار فارکس نیز توجه ویژه ای داشته باشیم. زیرا یکی از دلایل اصلی ضرر معامله گران بی توجهی به حد سود و ضرر و ادامه دادن معامله بر خلاف روند است. به یاد دارم اولین روزهایی که بازار فارکس را شروع کرده بودم، بارها شده بودم که معامله ای انجام میدادم و به سطح سود خوبی میرسید اما بعد از مدتی همان معامله را با ضرر سنگین میبستم. حتی در برخی مواقع آن معاملات سبب از بین رفتن حساب معاملاتیم میشد. برای من سوال بود حد سود و ضرر را در کدام عدد بگذارم که بیشترین و بهترین بازدهی را برایم به همراه داشته باشد؟ زیرا بسیار کار چالش انگیزی بود و هیچ قاعده ثابتی نداشت. ممکن بود هنگامی که حد ضرری میگذاریم بازار همان عدد را بزند و برگردد. و یا برعکس. در اولین معاملاتم به خاطر دارم که در چگونه حد ضرر تعیین کنیم روند صعودی طلا خریده بودم. حد سود آن را 10 دلار بالاتر قرار داده بودم. آن معامله با سود بسته شد، اما اگر آن معامله را نمیبستم 50 برابر آن مبلغ سود میکردم.

به همین دلیل هست که به نحوه قراردادن حد سود و ضرر اهمیت میدهم و شاگردان و دانشجویانم را به یادگیری این اصول فرا میخوانم.

استراتژی حد سود و ضرر

استراتژی های حد سود و ضرر

روش اول، حد سود و ضرر باتوجه به حد مطلوبیت

” آن قدر که نیاز هست”

اولین روشی که معامله گران برای تعیین حد سود و ضرر انتخاب میکنند با توجه حد مطلوبیت آنان است. به عنوان مثال یک حساب 10 هزار دلاری داریم، وارد یک پوزیشن طلا میشویم. با خودمان میگوییم که اگر در این معامله 500 دلار سود کنم کافی است. و نمیخواهم بیش از 250 دلار ضرر کنم. این اعداد هیچ پایه تحلیلی و علمی ای ندارند، صرفا حد مطلوبیت شما هستند و شما اینگونه دوست دارید. یا ممکن است در یک معامله ای نفت خرید باشید و بخواهید در این معامله 1000 دلار ضرر کنید و 1000 دلار هم سود کنید. این نیز بدون هیچ تحلیلی هست. به طور کلی برای فعالیت در بازارهای مالی باید با چند اصطلاح مدیریت ریسک آشنا باشید و آن ها را برای خودتان مشخص کنید. در زیر مهمترین آن ها را به شما میگویم.

مطلوبیت و توانایی ریسک

شما هدفتان این هست که در بازار فارکس کار کنید و پول در بیاورید. قطعا اگر هدف دیگری داشته باشید فعالیتتان در بازار بیهوده است. چندسال پیش یکی از دوستان ثروتمندم وارد بازار فارکس شد. او سرمایه زیادی را وارد بازار کرد و میخواست خیلی سریع ثروتش را چند برابر کند. از من برای مشاوره دعوت کرد و به دفترش رفتم. یک دفتر فوق العاده داشت در مرکز نیویورک و کار اصلی اش واردات و صادرات کالاهای نایاب بود. از او پرسیدم چه قدر سرمایه وارد بازار کردی؟ جواب داد تقریبا یک میلیون دلار.

گفتم تجربه داری؟

profit

با اکراه گفت اندکی. سپس شروع کرد به سخن گفتن از ایده هایش درباره بازار فارکس. من واقعا دیگر از کارکردن فیزیکی خسته شدم، وقتش شده که برم کنار ساحل هاوایی در ویلا بنشینم و آنلاین پول دربیارم. منم بهش گفتم موافقم، مشکلی با این مسئله ندارم. فقط میخوام چندتا مسئله را با هم مشخص کنیم. یک اینکه چه قدر میخواهی پول در بیاری؟ گفت فکر میکنم بازار فارکس نامحدود باشد، ماهی هرچه قدر بخواهم میشود.مثلا 100 هزار دلار. گفتم برای این صدهزارتا حاضری چه قدر ضرر کنی؟ حاضری 100 هزارتا ضرر کنی؟ گفت نه اصلا، این سرمایه کارم بوده و الان باید با این سرمایه زندگی کنم. سپس بهش گفتم، تو توانایی ریسک کردن و ضرر کردن را داری، چون در حسابت یک میلیون دلار پول هست. اما مطلوبیت آن را نداری. یعنی حاضر نیستی برای 100 هزار دلار سود، 100 هزار دلار ضرر کنی.

حد ضرر در بازار فارکس

پس ابتدا باید حد ریسک مطلوب را مشخص کنیم. توانایی ریسک و مطلوبیت ریسک را بسنجیم. از او پرسیدم چه مقدار از این پول را میتوانی ضرر کنی؟ گفت نهایتا 50 هزار دلار. خب پس ما باید برای 50 هزار دلار برنامه ریزی کنیم.

حد ریسک در هر معامله

بعد از اینکه حد مطلوبیت را شناسایی کردیم، باید ببینیم در هر معامله باید چه مقدار از سرمایه خود را بگذاریم. به عنوان مثال ما یک حساب 10 هزار دلاری داریم، و حد مطولبیت ریسک مان هزار دلار هست. بنابراین ما باید قسمتی از این هزار دلار را در هر معامله ریسک کنیم. به عنوان مثال ما حد ریسک مان در هر معامله بین 10 تا 30 درصد حد ریسکمان باشد. یعنی بین 100 تا 300 دلار. بنابراین هنگامی که میخواهیم معامله کنیم، حد ضرر خود را بین 100 تا 300 دلار میگذاریم.

ریسک به ریوارد ( نسبت ضرر به سود)

یک عدد دیگری که بسیاری مهم هست برای خودمان مشخص کنیم ریسک به ریوارد هست. اگر در یک معامله ای حد ضرر خود را روی 300 دلار گذاشتیم، باید حد سودمان چند باشد که این معامله منطقی شود؟ نسبت حد ضرر به حد سود میشود ریسک به ریوارد. مثلا ما طلا میخریم و حد ضررمان را روی 300 دلار میگذاریم. حد سود خود را نیز روی 600 دلار میگذاریم. یعنی به ازای هر یک دلار ضرری که میکنیم دو دلار احتمال سود داریم. این به معنی ریسک به ریوارد یک به دو هست. حداقل در یک معامله ریسک به ریوارد باید یک به یک باشد، در حالت مطلوب ریسک به ریوارد یک به دو ، یک به سه و یا حتی بیشتر هست. در این حالت شما هم سطح ریسک خود را حفظ کرده اید و هم به ازای هر یک دلار ضرر خود چندین دلار سود کسب کرده اید. روش حد سود و ضرر با توجه به مطلوبیت بیشتر به استراتژی معاملاتی افراد در بازار فارکس برمیگردد و پایه تحلیلی ندارد. به هدف، برنامه و سطوح مطلوبیت هر فرد بستگی دارد. این روش اگر با روش های دیگری که در این مقاله توضیح میدهیم ترکیب شود میتواند بازدهی خیلی فوق العاده ای را داشته باشد.

روش دوم،حد سود و ضرر با توجه به مقاومت و حمایت

روش رایج دیگر برای حد سود و ضرر گذاشتن در بازار فارکس با توجه به حمایت ها و مقاومت ها هست. برای اطلاعات بیشتر درباره حمایت و مقاومت به مقاله تحلیل تکنیکال فارکس مراجعه کنید. همانطور که میدانید حمایت ها و مقاومت ها نواحی بسیار حساسی در قیمت هستند که معامله گران به آن اعداد واکنش نشان میدهند. مثلا اگر در طلا خط حمایت روی 1270 باشد، با شکست این عدد میتوان امیدوار بود که قیمت پایین تر برود زیرا سطح بسیار قوی ای را شکسته است. به طور کلی با شکست حمایت و مقاومت قیمت روند خود را ادامه میدهد و ریزش و افزایش آن با شدت بیشتری پیگیری میشود. یکی از روش های حد سود و ضرر گذاشتن توجه به این سطوح حمایت و مقاومت هست. به عنوان مثال ما در عدد 1275 طلا خریده ایم، روند طلا نزولی هست و در عدد 1270 حمایت شده. بنابراین ما میتوانیم حد ضرر معامله خود را پایین تر از 1270 بگذاریم. زیرا میدانیم با شکست این عدد روند نزولی ادامه پیدا میکند و دلیلی ندارد که در یک روند نزولی ما معامله خرید داشته باشیم. برای همین معامله میتوانیم حد سود خود را با توجه به مقاومت بگذاریم. به عنوان مثال طلا در عدد 1300 مقاومت شده است و یک سطح بسیار قوی در این ناحیه ساخته است. بنابراین ما حد سود خود را در محدوده این مقاومت میگذاریم، زیرا فکر میکنیم با رسیدن به این عدد روند صعودی متوقف میشود و ما میتوانیم معامله خود را در این قیمت ببندیم. توجه به خطوط و نواحی حمایت و مقاومت در حد سود و ضرر گذاری بسیار مهم و رایج هست.

چگونه حد ضرر تعیین کنیم

‌روش‌های متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روش‌ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین می‌شود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش‌های محاسبه حد ضرر می‌پردازیم.

  • تعیین حد ضرر ثابت
  • حد ضرر مکانیکال
  • حدضرر تکنیکال و ترسیمی

تعیین حد ضرر ثابت‌

در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله‌گر مقدار مشخصی را به‌عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد و زمانی‌که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می‌کند. در این روش به دو صورت حد ضرر محاسبه می‌شود.

‌۱-تعیین مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله‌گر عدد ثابتی را به‌عنوان حد ضرر تعیین می‌کند. به‌عنوان مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود در نظر می‌گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می‌کند.
‌۲-تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله‌گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می‌دهد و ‌زمانی‌که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین‌تر رفت، از معامله خارج می‌شود. به­‌عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.

‌ چند نکته درخصوص تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:

  • قانون ۸ درصدی؛ برخی معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به‌ندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می‌شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
  • از معمول‌ترین محدوده‌هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می‌­شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه‌گذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه‌ در نظر گرفته‌شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
  • در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می­‌گویند) این می‌تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی‌که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین­‌تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت به‌همراه خواهد داشت.

حد ضرر (2)

تعیین حد ضرر مکانیکال

‌در روش‌های تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده می‌شود. در اینجا نگاهی مختصر به روش‌های مورداستفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کامل­‌تر، می‌توانید به منابع تخصصی‌تر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه نمایید.
‌۱- روش پارابولیک سار (Parabolic SAR)‌
در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده می‌شود.
‌۲- میانگین متحرک (Moving Average)
‌در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان می‌دهد، استفاده می‌شود.

حد ضرر (1)
‌حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

‌برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می‌شود. برای مطالعه کامل‌تر این روش می‌توانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه نمایید.

‌ مبنای حد ضرر

‌از آنجا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است معمولاً برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار می­‌دهند. البته گاهی سرمایه‌گذارانی که با هدف نوسان‌گیری معامله می‌کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می‌دهند.‌

نحوه اعمال حد ضرر

برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده‌ای کمتر شود، حد ضرر فعال می‌شود. درنتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به‌صورت هم‌زمان برقرار شود.

‌ عوامل موثر در تعیین حد ضرر

‌از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، می‌توانیم به ویژگی‌های سرمایه‌گذار از نظر ریسک‌پذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایه‌گذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را می‌توان موارد زیر در نظر گرفت:

  • ‌خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
  • ‌فیبوناچی
  • ‌امواج الیوت
  • ‌الگوهای نموداری
  • ‌کف دوقلو
  • ‌الگوی سروشانه

‌ جابه‌جایی حد ضرر

‌تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین‌تر، به چگونه حد ضرر تعیین کنیم معنی تعیین حد ضرر شناور یا متغیر است. به‌عنوان مثال زمانی‌که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان می‌خریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار می‌دهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار می‌دهیم. به این فرآیند تغییر حد ضرر باتوجه به روند قیمت سهام گفته می‌شود.

نکات اصولی در تعیین حد ضرر

‌قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما نکات قابل توجهی وجود دارد که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:‌
۱- حدضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شده‌ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.‌

تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری2

۲- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی‌که قیمت سهام بالا رفت حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌

۳- یکی از رایج‌ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر معامله‌گر اقدام به تغییر یا حذف آن کرده و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه‌گذاری نخواهد داشت.‌

۴- حدضرر چگونه حد ضرر تعیین کنیم نباید بیشتر از ۱۰درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.‌

۵- حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.

۶- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد ضرر را تعریف می‌کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به‌طورکامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.

۷- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه‌گذار بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه‌مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می‌شود، متفاوت است.

۸-حد ضرر را در معاملات کوتاه‌مدت روی محدوده‌ حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)‌

۹- حد ضرر را در خریدهای میان‌مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین‌تر از قیمت خرید)‌‌

‌۱۰- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا به‌عنوان حمایت عمل می‌کند، قرار دهید.

نتیجه‌گیری

تا به اینجا سعی کردیم نکاتی را درخصوص مفهوم و اهمیت تعیین حد ضرر و شیو‌ه‌های محاسبه آن و نکاتی که در این زمینه باید مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار گیرد، بیان کنیم.
‌همان‌طور که گفته شد تعیین حدضرر در سهام با توجه به روند بازار، نوع سهام، رفتار سرمایه‌گذار و ریسک‌پذیری او متفاوت است و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد. اما نکاتی وجود دارد که به سرمایه‌گذار برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه‌ای کمک خواهد کرد. به برخی از این موارد در بالا اشاره شد. در اینجا به‌عنوان سخن پایانی نکاتی را بیان می‌کنیم.

حد سود و ضرر در بازار بورس چیست؟

حد سود و ضرر در بازار بورس چیست؟

هر معامله در بازارهای مالی شروع و پایانی دارد. برای برخی معامله‌گران نقاط شروع و پایان را بازار تعیین می‌کند؛ یعنی این معامله گران بدون داشتن طرح و استراتژی مشخص وارد معاملاتی می‌شوند که کنترلی روی آن ندارند. این دسته از معامله گران دیر یا زود شکست می‌خورند و متحمل ضررهای فراوانی می‌شوند. اما برخی معامله‌گران با طرح و استراتژی مشخص وارد معامله می‌شوند.

فرض اساسی در بازارهای مالی این است که رفتار قیمت دارایی‌های مختلف، تصادفی است. وقتی حرف از تصادفی بودن می‌زنیم یعنی هیچ قطعیتی در کار نیست و هر حالتی ممکن است رخ دهد. در این فضا، کار کردن با احتمالات مناسب ترین کار می‌باشد. احتمال رخ دادن برخی رفتارهای قیمتی از برخی دیگر بیشتر است. ما به عنوان معامله گر باید وقایع با درصد احتمال رخ داد بیشتر را شناسایی کنیم و بر اساس آن سناریوهای مختلف را تدوین کنیم. وقتی سناریوها مشخص شد می‌توان وارد معامله شد.

یکی از مهم‌ترین اصول معامله‌گری، داشتن استراتژی در انجام معاملات است. درست است که رفتار بازارهای مالی تصادفی است ولی استراتژی معامله‌گر قطعی است و از قبل مشخص است. با داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و مدیریت سرمایه می‌توان به سوددهی پایدار رسید.

تدوین استراتژی، بخش‌های مختلفی مانند روش انتخاب سهم، روش ورود به معامله، روش خروج از معامله و مدیریت سرمایه، دارد. تعیین حد سود و ضرر به بخش روش خروج از معامله و مدیریت سرمایه ارتباط دارد. وقتی با توجه به استراتژی معامله‌گر وارد معامله می‌شود باید ناحیه‌ای که قیمت به آن برسد سهم را می‌فروشد مشخص نماید. با توجه به تعریف برای هر معامله دو ناحیه قیمت باید مشخص شود. یک ناحیه برای حالتی است که معامله در سود است و معامله‌گر می‌خواهد سود را حفظ کند. به این ناحیه حد سود گفته می‌شود. یک ناحیه هم برای حالتی است که معامله در ضرر است و معامله‌گر می‌خواهد جلوی ضرر بیشتر را بگیرد. به این ناحیه حد ضرر گفته می‌شود.

مزایای داشتن حد سود و ضرر

همانطور که در بخش قبل عنوان شد قیمت سهام و یا سایر دارایی‌ها رفتاری تصادفی دارند. لذا پیش‌بینی دقیق قیمت و تعصب داشتن روی پیش‌بینی انجام شده کاری اشتباه و گاها خطرناک است که می‌تواند بخش قابل توجهی از سرمایه معامله‌گران را در معرض ریسک از دست رفتن قرار دهد. برای جلوگیری از در معرض خطر قرار گرفتن دارایی معامله‌گران و همچنین بهره‌مندی از تشخیص درست روند قیمت، داشتن حد سود و ضرر امری ضروری است. بسیاری از معاملات سودده اگر به موقع بسته نشوند، سودها از بین می‌رود و معامله به ضرر می‌نشیند. همچنین ممکن است اگر در سطحی مشخص شده از قبل جلوی ضرر گرفته نشود، بخش بزرگی از سرمایه از بین برود. شکل زیر نمودار قیمت سهمی را نشان می‌دهد که معامله‌گر در نقطه یک وارد معامله شده است و سهم را خریداری نموده است و اگر در نقطه دو که نزدیک به مقاومت است از سهم خارج می‌شد، سودی معادل 40 درصد کسب می‌کرد. اگر از خط میانگین متحرک برای خروج از سهم استفاده می‌کرد سودی معادل حدودا 20 درصد کسب می‌نمود. اما اگر سهام خریداری شده را نفروشد و حد ضرری در نزدیکی نقطه 3 داشته باشد با ضرری حدود 10 درصد از معامله خارج می‌شود. اما اگر حد ضرری برای معامله در نظر نگیرد‌‌ معامله این معامله اگر در حال حاضر در ضرری حدود 50 درصد است. یعنی نصف سرمایه خود را در این معامله از دست داده است.

انواع حد سود و ضرر

حد سود و ضرر می‌تواند دو حالت زیر را داشته باشد:

  1. حد سود و ضرر استاتیک
  2. حد سود و ضرر دینامیک

در حالت استاتیک ناحیه حد سود و ضرر از ابتدا مشخص می‌شود و در هنگامی که معامله باز است حد سود و ضرر تغییر نمی‌کند. معمولا حد سود و ضرر در نواحی نزدیک حمایت و مقاومت قرار داده می‌شود.

در حالت دینامیک ناحیه حد سود و ضرر می‌تواند با توجه به رفتار قیمت تغییر کند. مثال های متنوعی از این حالت وجود دارد اما معروف ترین آنها استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال است. به طور مثال ممکن است حد سود و یا ضرر یک معامله با میانگین متحرک تعیین شود. قطع کردن خط میانگین متحرک توسط قیمت ملاکی برای خروج از معامله است.

روش‌های تعیین حد سود و ضرر

تعیین حد سود و ضرر به نوع استراتژی و میزان ریسک پذیری افراد بستگی دارد و معمولا با توجه به ابزارهای تکنیکال تعیین می‌شود. در مقالات قبلی راجع‌به ابزارهای تحلیل تکنیکال بحث شد. به منظور مرور و تسلط، به مقالات قبلی مراجعه کنید. لینک مقالات مربوط به ابزارهای تحلیل تکنیکال در قسمت زیر آورده شده است.

ابزارهایی که برای تعیین حد سود و ضرر استفاده می‌شوند به شرح زیر است:

  1. اندیکاتورها مانند میانگین متحرک، باند بولینگر و .
  2. فیبوناچی گسترشی و بازگشتی
  3. خطوط روند
  4. الگوهای قیمتی
  5. سطوح حمایت و مقاومت
  6. روش‌های مبتنی بر تابلوخوانی
  7. روش‌های ترکیبی

مورد 1: رسیدن اندیکاتورها و اسیلاتورها به مقادیر مشخص و یا قطع کردن خطوط اندیکاتور توسط قیمت، نواحی حدسود و ضرر را تعیین می‌کند.

مورد 2: با توجه به ماهیت ابزار فیبوناچی، می‌توان با استفاده از آن سطوح حمایت و مقاومتی مشخص کرد که نواحی حدسود و ضرر را تشکیل دهد.

مورد 3: شکستن خطوط روندی که در تحلیل کلاسیک بر نمودار قیمت رسم می‌شود، می‌تواند ملاکی برای تعیین حد سود و ضرر باشد. در واقع شکست خط روند نشانه تغییر روند حرکت قیمت می‌باشد و این هشداری برای خروج از سهم می‌باشد.

مورد 4: پیش‌بینی تشکیل الگوهای کلاسیک مانند سر و شانه کف دو قلو سقف دوقلو و یا حتی الگوهای هارمونیک می‌تواند ابزاری برای تعیین نواحی حد سود و ضرر باشد.

مورد 5: سطوح حمایت و مقاومت که در پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال کلاسیک تعیین می‌شود یکی از پرکاربردترین ابزارها برای تعیین نواحی حد سود و ضرر می‌باشد.

مورد 6: برای تعیین حد سود و ضرر به روش تابلوخوانی حجم معاملات، قدرت خریداران و فروشندگان و یا تحرکات سهامداران عمده مورد توجه قرار می‌گیرد. در این روش معامله‌گران با توجه به معیارهای تابلوخوانی نواحی حدسود و ضرر را تشخیص می‌دهند.

مورد 7: در روش‌های ترکیبی از چند روش برای تعیین حد سود و ضرر استفاده می‌شود. به طور مثال ممکن است از تابلوخوانی و الگوهای قیمتی و یا کندل شناسی برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده شود. این روش نیاز به تمرین زیاد دارد و از سایر روش‌ها کمی سخت‌تر است.

کلام آخر

در این مقاله حد سود و ضرر تعریف شد و مزایای استفاده از آن بیان شد. یکی از مهمترین دلیل‌ها برای استفاده از حد سود و ضرر، کنترل ریسک معاملات می‌باشد. در واقع با توجه به ماهیت تصادفی حرکت قیمت‌ها، تنها ابزاری که در دست معامله‌گر است که بتواند از سودها بهره ببرد و ضررها را کاهش دهد تعیین حد سود و ضرر می‌باشد. تعیین میزان حجم ورود به معاملات و تعیین حدسود و ضرر بستگی به استراتژی معاملاتی و میزان ریسک پذیری معامله‌گر دارد اما در حالت کلی روش‌هایی مبتنی بر ابزار تکنیکال و تابلوخوانی وجود دارد که در این مقاله به آن‌ها اشاره شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.