آموزش الگوی چکش معکوس و ستاره دنبالهدار
الگوی چکش معکوس زمانی اتفاق میافتد که ریزش قیمت وجود داشته باشد و اشاره به احتمال یک برگشت قیمت دارد.
با این حال، با توجه به این حرکت خریداران، فروشندگان با این کار مخالفت کرده و سعی کردند قیمت را دوباره به پایین برگردانند.
خوشبختانه خریداران آمادگی لازم را داشته و توانستند قیمت را در نزدیکی نرخ باز شدن آن ببندند.
از آنجاییکه فروشندگان نتوانستند قیمت را با نرخ پایینتری ببندند، این نشانه خوبی است مبنی بر این که هر کس که قصد فروش داشته تا کنون فروخته است و اگر فروشنده بیشتری باقی نمانده باشد، چه کسی باقی میماند؟ خریداران.
الگوی ستاره دنبالهدار یک الگوی برگشت نزولی است که با الگوی چکش معکوس یکسان به نظر میرسد ولی زمانی اتفاق میافتد که قیمت در حال افزایش بوده باشد. شکل آن نشان میدهد که قیمت در کف خود باز شده و افزایش یافته اما دوباره به کف بازگشته است.
12 الگو در نمودارهای شمعی که باید بشناسید
نمودارهای شمعی از جمله پرکاربردترین نحوه معامله با چکش معکوس ابزارهای تکنیکال در تحلیل حرکات قیمت داراییهای مختلف به شمار میروند. معاملهگران و سرمایهگذاران صدها سال است از این نمودارها برای یافتن الگوهای تکرارشوندهای که ممکن است نشاندهنده جهت بعدی حرکت قیمتها باشد، کمک میگیرند. اگرچه، نمودارهای شمعی با تمام سادگی ظرائف و پیچیدگیهای مخصوص به خود را دارند. در نتیجه خواندن و تفسیر درست آنها در نگاه اول و بدون تمرین کافی ممکن نیست. از آنجا که تفسیر درست اطلاعات نمایشداده شده در این نمودارها یکی از ملزومات موفقیت در بازارهای مالی است، آشنایی با الگوهای شمعی پرتکرار برای همه فعالان بازار ضروری است.
اگر این نخستین باری است که با این نمودارها روبرو میشوید و نمیدانید چطور باید آنها را بخوانید، پیشنهاد میکنیم سری به مقاله راهنمای مقدماتی نمودار الگوهای شمعی بزنید، تا با مقدمات کار آشنا شوید. اما اگر با نحوه خواندن این نمودارها آشنا هستید و میخواهید بهتر بتوانید آنها را تفسیر و درباره رفتار قیمت نتیجهگیری کنید، این مطلب را از دست ندهید.
چطور از الگوهای شمعی استفاده کنیم؟
الگوهای شمعی بیشماری در طول یک قرن اخیر توسط معاملهگران و تحلیلگران بازار شناسایی شدهاند که میتوانند به شما در تشخیص نقاط کلیدی حرکت قیمت در یک نمودار شمعی کمک کنند. از این الگوها در تمامی بازارهای مالی استفاده میشود و در معاملات روزانه، نوسانگیری و حتی سرمایهگذاریهای بلندمدت بکار میروند. برخی از این الگوها به معاملهگران کمک میکنند توازن بین خریداران و فروشندگان یا عرضه و تقاضا را بهتر درک کنند. در حالی که نمودارهای دیگری هم هستند که نشاندهنده تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس، تداوم روند خنثی یا عدم قطعیت در بازار هستند.
البته باید به این نکته توجه داشته باشید که الگوهای شمعی بهتنهایی نمیتوانند بهعنوان سیگنالهای خرید یا فروش رمز ارزها بکار روند. بلکه به شما کمک میکنند ساختار حرکات قیمت در بازار را بهتر درک کرده و فرصتهای مناسب را بهتر شکار کنید. بنابراین، همیشه باید به الگوهای شمعی در نمودارهای قیمت به شرایطی که باعث ایجاد آنها شده هم توجه کنید. در اینجا منظور از شرایط تنها وجود یک الگوی بخصوص تکنیکال در چارت قیمت نیست، بلکه میتواند دربرگیرنده شرایط کلی بازارهای مالی، عوامل بنیادی و سایر موارد تاثیرگذار بر قیمت باشد.
در نتیجه الگوهای شمعی، مثل تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال بازار، وقتی واقعا مفید هستند که در کنار مجموعهای از ابزارها و روشهای دیگر تحلیل بکار گرفته شوند. ترکیب بهترین روشهای تحلیل تکنیکال بازار رمزارزها از جمله استفاده از اندیکاتورهایی مثل خطوط روند، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی یا RSI، شاخص RSI تصادفی، باندهای بولینگر، ابرهای ایشوموکو و نشانگر MACD با تفسیر درست الگوهای شمعی قیمت میتواند به شما کمک کند با تقریب مناسبی رفتارهای قیمت داراییهای موردنظر خود را پیشبینی کنید.
بخصوص اگر بتوانید از روشهای پیشرفتهتری مانند نظریه موجی الیوت، روش وایکف و نظریه داو در تحلیل کلان اقتصادی و قیمتی بازار بهره ببرید. اگر با این اندیکاتورهای تکنیکال و کاربرد آنها آشنا نیستید، میتوانید به این مقاله مراجعه کنید. اما اگر با ابزارهای رایج تحلیل تکنیکال یا TA بازار آشنا هستید و میخواهید الگوهای رایج در نمودارهای قیمت را بیشتر بشناسید، با ما همراه باشید.
الگوهای شمعی بازگشتی صعودی
الگوهایی هستند که معمولا نشاندهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند.
الگوی چکش یا Hammer شامل یک کندل بدون سایه یا با سایهای کوتاه در بالا و سایهای بلند در پایین بدنه است که طول سایه آن حداقل دو برابر طول بدنه باشد و در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود. مشاهده این الگو به این معنی است که با وجود فشار بالای فروش، خریداران موفق به بالا بردن قیمت و رساندن آن به نزدیکی قیمت شروع یا Opening Price کندل شدهاند. یک کندل چکش میتواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند چکشهای صعودی یا سبزرنگ میتوانند بهمعنی افزایش قیمت بیشتر باشند.
الگوی چکش یا Hammer
چکش معکوس
تفاوت اصلی الگوی چکش با الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer، که به چکش برعکس هم معروف است، در محل قرارگیری سایههای کندل است که به جای پایین در بالای آن قرار دارد. اما اینجا هم درست مثل الگوی چکش، طول سایه بالای کندل باید حداقل دوبرابر طول بدنه کندل مورد نظر باشد. الگوی چکش معکوس در کف یک روند نزولی مشاهده میشود و میتواند بهمعنی تغییر احتمالی روند به صعودی باشد. سایه بلند بالای کندل در این الگو نشان میدهد با وجود تلاش فروشندگان برای پایینتر بردن نحوه معامله با چکش معکوس قیمت و رساندن آن به پایین قیمت شروع کندل، روند کاهشی پیوسته آن متوقف شده و خریداران احتمالا بهزودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت. کندل چکش معکوس هم میتواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند تشکیل الگوی چکش معکوس روی یک کندل صعودی احتمال معکوس شدن روند را بالاتر میبرد.
الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید شامل سه کندل صعودی پشت هم است که نقطه شروع یا Opening Price هر سه آنها در محدوده بدنه کندل قبلی قرار گرفته و نقطه پایان یا Closing Price شان هم در سطحی بالاتر از بالاترین نقطه کندل قبلی باشد. در بهترین حالت، این کندلها سایههای پایینی کوتاهی دارند که نشاندهنده وجود فشار خرید و افزایش قیمتها است. همچنین، اندازه بدنه کندلها و سایههای آنها میتواند به ما نشاندهد روند صعودی فعلی ادامه دار خواهد بود، یا ممکن است دوباره قیمتها اصلاح شوند. طبیعی است هرچه کندلها بدنه طولانیتر و سایههای پایینی کوتاهتری داشته باشند، روند صعودی از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود.
الگوی سه سرباز سفید یا Three White Soldiers
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی از یک کندل نزولی بلند و یک کندل صعودی کوتاهتر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل صعودی از محدوده بدنه کندل نزولی خارج نشده است. مشاهده تاثیر این الگو ممکن است یکی دو روزی بهطول بیانجامد و نشاندهنده این نکته است که مومنتوم نزولی و قدرت فروشندگان رو به کاهش گذاشته و ممکن است بهزودی روند قیمت تغییر کند.
الگوی هارامی صعودی یا Bullish Harami
الگوهای شمعی بازگشتی نزولی
الگوهایی هستند که معمولا نشاندهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
مرد آویزان
الگوی مرد آویزان یا Hanging Man معادل نزولی الگوی چکش به شمار میرود. این الگو معمولا در انتهای یک روند صعودی بهصورت یک کندل با بدنه کوتاه، بدون سایه بالایی یا با سایه بالایی بسیار کوتاه و سایه پایینی بسیار بلند دیده میشود. وجود سایه پایینی بلند در این کند به این معنی است که خریداران موفق شدهاند علیرغم فشار سنگین فروش کنترل را در دست گرفته و از ریزش قیمت جلوگیری کنند. هرچند، شروع فروش گسترده پس از یک روند طولانی صعودی میتواند هشداری در نظر گرفته شود که نشان میدهد فروشندگان احتمالا بهزودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت.
الگوی مرد آویزان یا Hanging Man
الگوی شهابسنگ
الگوی شهابسنگ یا Shooting Star یک کندل با سایهای طولانی در بالا و سایه پایینی کوتاه یا بدون سایه پایینی است که بدنهای کوتاه دارد که هرچه به پایین کندل نزدیک باشد، بهتر است. کندل الگوی شهابسنگی شکلی مشابه چکش معکوس دارد، اما در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشود. مشاهده این الگو به این معنی است که قیمت به سقف رسیده، اما در ادامه فروشندگان کنترل بازار را در دست گرفته و قیمت را به پایین هدایت کردهاند. برخی معاملهگران با مشاهده این الگو وارد بازار شده و اقدام به فروش میکنند تا از حداکثر جابجایی قیمت استفاده کنند. هرچند، اغلب معاملهگران ترجیح میدهند تا چند کندل پس از تشکیل این الگو صبر کنند تا نزولی بودن روند با تشکیل کندلهای نزولی بعدی تایید شود.
الگوی شهابسنگ یا Shooting Star
سه کلاغ سیاه
الگوی سه کلاغ سیاه یا Three Black Crows از سه کندل نزولی پشت هم تشکیل شده که قیمت شروع آنها در محدوده بدنه کندل قبلی و قیمت پایان آنها پایینتر از آن باشد. این الگو، معادل نزولی الگوی سه سرباز سفید به شمار میرود. در نتیجه هرچقدر سایههای بالایی کندلها کوتاهتر باشد بهتر است، چرا که نشاندهنده پیوسته بودن فشار فروش و روند نزولی قیمت است. همچنین، درست مثل الگوی سه سرباز سفید، با ارزیابی طول بدنه و سایههای کندلها میتوانید با تقریب خوبی احتمال تداوم روند نزولی را پیشبینی کنید.
الگوی سه کلاغ سیاه یا Three black crows
هارامی نزولی
الگوی هارامی نزولی از یک کندل صعودی بلند و یک کندل نزولی کوتاهتر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل نزولی از محدوده بدنه کندل صعودی خارج نشده باشد. مشاهده تاثیر این الگو هم ممکن است به یکی دو روز زمان نیاز داشته باشد و در پایان روندهای صعودی دیده میشود. تشکیل این الگو نشاندهنده این نکته است که مومنتوم صعودی و قدرت خریداران رو به کاهش گذاشته و ممکن است بهزودی به انتها برسد.
الگوی هارامی نزولی یا Bearish Harami
الگوی ابر سیاه
الگوی ابر سیاه یا Dark نحوه معامله با چکش معکوس Cloud Cover یک کندل نزولی است که قیمت شروع آن بالاتر از قیمت پایانی کندل صعودی قبلی و قیمت پایانی آن پایینتر از نقطه میانی آن کندل باشد. معمولا، مشاهده این الگو همراه با افزایش قابل توجه حجم معاملات است و از تغییر جهت مومنتوم بازار از صعودی به نزولی خبر میدهد. لازم به ذکر است بسیاری از معاملهگران برای اطمینان بیشتر از تغییر روند، تا تشکیل دومین کندل نزولی بعد از این الگو صبر میکنند.
الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover
الگوهای شمعی تداومی
به الگوهایی گفته میشود که مشاهده آنها معمولا نشاندهنده تمایل قیمت برای تداوم روند صعودی یا نزولی فعلی خود است.
الگوی شمعی سهگانه صعودی
همانطور که از نام الگوی شمعی سهگانه صعودی یا نحوه معامله با چکش معکوس Rising three methods پیداست، در روندهای صعودی مشاهده میشود. در این الگو پس از ثبت سه کندل نزولی متوالی با بدنههای کوتاه در نمودار قیمت، روند صعودی با تشکیل یک کندل سبز جدید ادامه پیدا میکند. در بهترین حالت این الگو، کندلهای قرمز نباید از محدوده کندل صعودی قبل از خود خارج شوند. هرچند، اگر این کندلها کمی از محدوده کندل صعودی قبلی خود خارج شوند هم اعتبار الگو زیر سوال نمیرود. تداوم روند در این الگو هم با تشکیل یک کندل صعودی بلند پس از سه کندل نزولی تایید میشود و نشاندهنده این واقعیت است که خریداران مجددا کنترل روند قیمت را در دست گرفتهاند.
الگوی سهگانه صعودی یا Rising three methods
الگوهای شمعی سهگانه نزولی
این الگو دقیقا معکوس الگوی سهگانه صعودی ست و نشاندهنده تداوم روند نزولی پس از یک وقفه کوتاه است.
سهگانه نزولی یا Falling three methods
دوجی(Doji)
الگوی دوجی یا Doji وقتی تشکیل میشود که قیمت شروع و پایان یک کندل یکسان بوده (یا بسیار نزدیک به هم قرار داشته باشند) و عملا بدنهای وجود نداشته باشد. البته برای تشکیل الگوی دوجی نیازی نیست قیمت ثابت بماند، بلکه میتواند در طول بازه تشکیل کندل بالا و پایین رفته و سایههای بلندی هم تشکیل دهد. اما در نهایت، قیمت پایانی کندل باید مساوی یا بسیار نزدیک به قیمت شروع آن باشد. مشاهده الگوی دوجی بهمعنی ورود بازار به حالت عدم قطعیت و توازن قوای بین خریداران و فروشندگان است. با این حال، برای تفسیر درست معنی الگوی دوجی، باید به شرایط زمینهای بازار هم توجه داشته باشید. یک کندل دوجی بسته به این که خط شروع/پایان قیمت در بالا یا پایین بدنه قرار گرفته باشد، میتواند اسامی مختلفی داشته باشد:
- دوجی سنگقبری – یا Gravestone Doji یک کندل بازگشتی نزولی است که سایه بالایی بلندی دارد و خط قیمت شروع/پایان نزدیک به پایین بدنه تشکیل شده است.
طبق تعریف کلاسیک دوجی، خطوط قیمت شروع و پایان باید دقیقا منطبق بر یکدیگر باشند. اما اگر این دو خط دقیقا در یک سطح قرار نداشتهباشند اما بسیار به هم نزدیک باشند چطور؟ در بازارهای کلاسیک به چنین الگوی کندلی فرفرهای یا Spinning Top گفته میشود و نشاندهنده نتیجه مساوی در نبرد خریداران و فروشندگان برای افزایش و کاهش قیمت در بازه زمانی یک کندل است. هرچند، از آنجا که بازار رمزارزها معمولا تلاطم بالایی دارد الگوی دوجی کامل و بینقص بهندرت در نمودارهای قیمت آن مشاهده میشود. در نتیجه، در بازار رمزارزها معمولا الگوی فرفرهای همارز الگوی دوجی در نظر گرفته میشود.
الگوهای قیمتی مبتنی بر شکافهای نحوه معامله با چکش معکوس قیمتی
بسیاری از الگوهای کندلی براساس شکافهای قیمتی ایجاد شده در نمودارها تعریف میشوند. شکاف قیمت وقتی تشکیل میشود که قیمت شروع یک کندل بالاتر یا پایینتر از قیمت پایانی کندل قبلی باشد و بین این دو فاصلهای قابل تشخیص ایجاد کند. از آنجا که بازارهای رمزارزی 24 ساعته هستند و تعطیلی ندارند، معمولا الگوهای مبتنی بر شکاف قیمت در آنها دیده نمیشود. بهعلاوه، از آنجا که مشاهده این الگوها در بازارهای رمزارزی معمولا با کاهش نقدینگی بازار و افزایش شکاف بین قیمت خرید و فروش دیده میشود، خیلی نمیتوانند بهعنوان سیگنالهایی موثر مورد استفاده قرار بگیرند.
جمعبندی
هر معاملهگری باید با الگوهای شمعی و نحوه تفسیرشان آشنا باشد، حتی اگر نخواهد براساس دادههای این الگوها معامله یا تصمیمگیری کند. بدون شک با استفاده از این الگوها میتوانید تحلیل مناسبی از روند حرکات قیمت یا پرایس اکشن و جهت احتمالی حرکت آن پیدا کنند، اما به یاد داشته باشید که این الگوها براساس روشهای علمی بدست نیامدهاند و کاملا استقرایی هستند. در نتیجه استفاده از این الگوها بهعنوان سیگنالهای قطعی خرید و فروش روش خطرناکی است که میتواند نحوه معامله با چکش معکوس منجر به ضررهای سنگین به سرمایه شما شود. بنابراین بهتر است به این الگوها تنها به چشم ابزارهایی که به شما کمک میکنند بهتر توازن قوا بین خریداران و فروشندگان و جهت احتمالی حرکت قیمت را پیشبینی کنید نگاه کرده و هرگز تنها بر مبنی این الگوها دست به خرید یا فروش هیچ رمزارزی نزنید.
آموزش کندل Hammer
کندل Hammer یا شمعدان چکشی یکی از محبوبترین الگوهای شمعدانی است که معاملهگران برای درک قیمت از آن استفاده میکنند. اکثر معاملهگران از این کندل برای شناسایی نقاط معکوس شدن قیمت بهره میبرند. علاوه بر این، این کندل در تمام بازارهای مالی از جمله فارکس، سهام، شاخصها و ارزهای دیجیتال به خوبی کار میکند.
تجارت در بازار مالی مستلزم دانش قابل توجهی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. رویکرد نهایی، شناسایی جهت قیمت بر اساس تحلیل اقدام قیمت است که اگر به درستی انجام شود معاملهگران سود زیادی خواهند برد. با این حال یافتن جهت قیمت مستلزم تجزیه و تحلیل پیچیده و تأییدهای متعدد با استفاده از ابزارهای معاملاتی مانند کندل، الگوهای قیمت و تشخیص روند است. ما در این مقاله به شما خواهیم گفت که چگونه کندل Hammer پس از یک روند نزولی، تغییر جهت قیمت را نشان میدهد. در ادامه یک استراتژی کامل معاملاتی مبتنی بر شمعدان چکشی را معرفی میکنیم.
کندل Hammer چیست؟
فهرست عناوین مقاله
شمعدان چکش یک الگوی معکوس صعودی است که پس از یک روند نزولی طولانی ظاهر میشود. این کندل دارای بدنه کوچک و سایه پایینی بلند است. این یک الگوی قیمتی است که در آن قیمت باز شدن و بسته شدن نزدیک به هم است که نشان میدهد خرسها فعال شدهاند اما قیمت را نزدیک به سطح باز شدن بستهاند.
الگوی شمعدان چکشی عرضه و تقاضا در بازار را نشان میدهد که به راحتی با تماشای نحوه شکلگیری آن نحوه معامله با چکش معکوس قابل مشاهده است. یک سایه طولانی پایین که نشان میدهد فروشندگان قیمت را پایین آوردهاند اما نتوانستهاند آن را در پایین نگه دارند. سپس خریداران در قیمتهای پایین وارد عمل شده و با موفقیت قیمت را نزدیک به سطح باز شدن روزانه قرار دادهاند. به طور کلی کندل چکش معمولا پس از کاهش قیمت یک دارایی ظاهر میشود.
هنگامیکه الگوهای شمعدان چکشی ظاهر میشوند، میتوان نتیجه گرفت که جهت بازار یا احساسات بازار در شرف تغییر است. اما حرکت بعد از الگوی چکش برای تایید آن لازم است. دو شرط وجود دارد که میتواند بر قدرت سیگنال کندل Hammer تأثیر بگذارد:
- پس از یک روند نزولی طولانی، شکست فروشندگان و حضور خریداران شمعدان چکش را شکل میدهد. آنها نشان میدهند که قیمت قبلاً مسیر طولانی را طی کرده است و میبایست بالاتر از آن برمیگشت. البته فشار نزولی به بازه زمانی بستگی دارد. برای نمودار روزانه، هر سه ماهه یا بسته شدن ماهانه میتواند زمان برگشت قیمت باشد. علاوه بر این عملکرد قیمت میتواند به دلیل انتشارات اساسی تغییر کند. جلسه معاملاتی برای نمودار درون روز ضروری است، زیرا معاملهگران نهادی فقط در یک جلسه معاملاتی خاص باقی میمانند.
- درک چگونگی بسته شدن قیمت بسیار مهم است. اگر قیمت پایانی بالاتر از قیمت افتتاحیه باشد، چکش به احتمال زیاد قیمت را بالا میبرد. علاوه بر این، حتی اگر چکش معکوس دارای یک سایه بلند وارونه باشد، به عنوان الگوهای معکوس صعودی قوی عمل میکند.
انواع کندل Hammer
کندل Hammer یک الگوی شمعدانی تکی است که بدنه کوچکی دارد. بدنه شمعدان چکشی میتواند یکی از موارد زیر باشد:
- سبز (صعودی)، که در آن قیمت بسته شدن شمع بالاتر از قیمت باز شدن آن است.
- قرمز (نزولی)، که در آن قیمت بسته شدن شمع پایینتر از قیمت باز شدن آن است.
رنگ شمعدان اهمیت زیادی ندارد. زیرا الگوی شمعدان چکشی بدون توجه به رنگ بدنه شمع همیشه یک سیگنال صعودی را نشان میدهد. رویداد اصلی یک شمعدان چکشی در سایه پایین اتفاق میافتد. بنابراین میزان موفقیت کندل بستگی به طول فتیله در مقایسه با بدنه شمع دارد. معمولاً یک الگوی چکش خوب باید دارای فتیلهای دو برابر بلندتر از بدنه آن باشد، در حالی که طول بیشتر نشاندهنده فرسودگی بیشتر قیمت با افزایش امکان خرید است. بیایید نگاهی به آناتومی ابن الگو بیندازیم:
در بالا یک شمعدان منفرد با بدنه کوچکتر و سایه بلندتر را میبینیم. سایه یا فتیله نزولی نشاندهنده رد فروشندگان است. اما به عنوان یک معاملهگر باید بیشتر بدانیم. بنابراین بیایید به آنچه در داخل شمعدان چکشی اتفاق میافتد نگاهی بیندازیم:
اگر شمعدان در تصویر بالا از نمودار روزانه گرفته شده باشد، نشاندهنده قسمتی در درون روز است که آنچه را در درون شمعدان اتفاق میافتد نشان میدهد. در اینجا شمعهای H4 منجر به دید قابل اعتمادتری از نحوه پیوستن فروشندگان به بازار و شکست خریداران میشود.
کندل چکش صعودی
در قسمت بالا دیدیم که چکش دارای بدنه کوچک و فتیلهای بلند است. اما شرایط دیگر برای رخداد این کندل چیست؟
کندل Hammer صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت افتتاحیه باشد. این مورد نشان میدهد خریداران قبل از بسته شدن شمع قدرت را در بازار به دست گرفتهاند. نرخ موفقیت چکش صعودی به قیمت بسته شدن و طول سایه آن بستگی دارد. یک فیتیله طولانیتر همراه با قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت افتتاحیه دقیقترین معامله را ارائه میدهد.
کندل چکش نزولی (مرد به دار آویخته)
مرد به دار آویخته مانند الگوی شمعدان چکشی پس از یک روند صعودی طولانی ظاهر میشود. این نشانه یک برگشت نزولی است. مرد آویزان در بالای یک روند صعودی نشان میدهد که قیمت به سطح اشباع خرید رسیده است و هر لحظه ممکن است فروشندگان وارد عمل شوند. با این حال این الگو یک سیگنال نزولی نیست. در عوض نشان میدهد که قیمت قبلاً بالا رفته است.
اگرچه مرد آویزان مانند یک چکش نزولی به نظر میرسد، تفاوت اصلی بین این دو به محل ظاهر شدن آنها برمیگردد. برخلاف چکش صعودی، چکش نزولی پس از یک روند نزولی طولانی ظاهر میشود و قیمت بسته شدن آن زیر قیمت افتتاحیه باقی میماند. با این حال، چکش نزولی سیگنال خرید ضعیفتری نسبت به چکش صعودی ارائه میدهد. بیایید ببینیم چکش نزولی چگونه به نظر میرسد:
کندل چکشی معکوس
چکش معکوس یک الگوی برای نشان دادن معکوس شدن روند است، اما نسبت به یک چکش صعودی یا نزولی قابلیت اعتماد کمتری دارد. یک شمعدان چکشی معمولی فقط از یک شمع تشکیل شده است و طول فتیله آن حداقل دو برابر بدنه آن است. با این حال تفاوت اصلی بین چکش معمولی و معکوس باقی ماندن سایه در بالای بدنه شمع است.
کندل چکشی معکوس صعودی
کندل Hammer معکوس صعودی یک الگوی شمعدانی منفرد با بدنه کوچک و یک فتیله بلند وارونه است. در این الگو قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن میماند و به فشار خرید در هنگام بسته شدن اشاره میکند. چکش معکوس صعودی پس از یک فشار رو به پایین طولانی ظاهر میشود و نشاندهنده امکان خرید است. میزان موفقیت این الگو به بدنه و طول فیتیله بستگی دارد. بیایید به چکش معکوس صعودی نگاه کنیم:
کندل چکش معکوس نزولی (ستاره تیرانداز)
چکش معکوس نزولی یک الگوی شمعدانی منفرد با بدنه کوچک و یک فتیله بلند رو به بالا است. در این الگو قیمت افتتاحیه بالاتر از قیمت پایانی باقی میماند و به فشار خرید کمتر در زمان بسته شدن اشاره میکند. با این حال چکش معکوس نزولی نیز امکان خرید را نشان میدهد. مانند چکش معکوس صعودی، میزان موفقیت این الگو به بدنه و طول فیتیله بستگی دارد. در اینجا یک تصویر از چکش معکوس نزولی آمده است:
استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر کندل Haammer
معاملهگران باید کاربردهای عملی کندل Hammer را به همراه سایر شاخصها برای کسب سود درک کنند. برای تدوین استراتژی معاملاتی میتوانید به شمعدان چکشی به عنوان یک عنصر اصلی اعتماد کنید. با این حال صحت آن را تنها زمانی میتوان تایید کرد که با سایر شاخصهای فنی و ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شود. در ادامه به یکی از استراتژیهای معاملاتی که با استفاده از الگوی چکش قابل تنظیم است اشاره میکنیم.
استراتژی از بالا به پایین با چکش
چرخههای بازار مالی جهانی روندهای بازار را ایجاد میکنند و تغییر میدهند. بیشتر نتایج قابل توجه بالا به پایین ناشی از اخبار بنیادی قوی هستند، اما داراییها به شرایط اقتصادی جهانی، تضاد مقررات، پذیرش کریپتو و موارد دیگر نیز بستگی دارند. اولین نیاز این استراتژی شناسایی یک روند نزولی قوی است که تمام پایینترین سطحهای کوتاه مدت را شکسته است.
در تصویر بالا نمودار رمز ارز اتریوم در نمای روزانه قابل رویت است. در اینجا قیمت به سمت پایین حرکت میکند و به زیر پایینترین سطح یعنی 180.000 میرسد.
به محض اینکه قیمت به پایینترین حد خود میرسد، اولین نشانه صعودی شدن روند در آینده با شکلگیری یک شمع که نشان از عدم اطمینان دارد ظاهر میشود. بعداً خرسها سعی میکنند قیمت را پایین بیاورند اما شکست میخورند و یک چکش صعودی شکل میگیرد.
ورودی ایدهآل برای این استراتژی معاملاتی، دستور توقف خرید بالاتر از قیمت بالای چکش، با حد ضرر در زیر سایه با مقداری بافر است. در مثال بالا به محض اینکه یک کندل نزولی در سطح مقاومت ظاهر شد، معامله بایدبسته شود.
ما در این مقاله کندل Hammer و انواع آن را مورد بررسی قرار دادیم تا شما را با این کندل و موارد استفاده از آن آشنا کنیم.
چگونه نمودارهای کندل استیک یا شمعی را بخوانیم؟
مونهیسا هوما (Munehisa Homma)، تاجر ثروتمند ژاپنی در قرن ۱۸ام یک رویکرد تحلیل تکنیکال را برای بررسی قیمت قراردادهای برنج ابداع کرد. نمودار شمعی نامی است که امروزه به این روش داده می شود و اغلب هنگام تهیه نمودارهای سهام از آن استفاده میشود.
نمودار کندل استیک چیست؟
نمودار کندل استیک دادههای بازار در یک دوره زمانی معین را منعکس می کند و اطلاعاتی را در مورد قیمت باز شدن و بسته شدن، بالاترین، پایینترین قیمت در آن بازهی زمانی مشخص را ارائه میدهد. هر کندل نمادی از یک بازه زمانی مشخص (چهار ساعته، روزانه، هفتگی و …) است. همچنین قیمتهای باز شدن بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت دارایی را در طول مدت زمان نشان می دهد.
کندلها از یک بدنه شبیه به شمع و همچنین فتیله بالایی و پایینی تشکیل شدهاند. برای یک بازه زمان معین، از قیمت باز شدن نحوه معامله با چکش معکوس تا بسته شدن را نشان میدهد. نمونه ای از نمودار کندل استیک به شرح زیر است:
هر نمودار کندل استیک سه بخش دارد:
- سایه بالایی
- سایه پایینی
- بدنه
رنگ بدنه معمولاً یا سبز (بازار صعودی) یا قرمز (بازار نزولی) است و در برخی نمودارها با رنگهای سیاه (بازار نزولی) و سفید (بازار صعودی) نشان داده میشود. هر کندل معرف بازه زمانی خاصی است. دادههای کندل استیک، معاملاتی که در آن بازه زمانی تکمیل شدهاند را خلاصه میکند. به عنوان مثال، یک کندل یک ساعته، یک ساعت از دادههای معاملاتی را نشان میدهد. هر بدنه کندل این اطلاعات را نشان میدهد:
- قیمت آغازین
- قیمت پایانی
- کمترین قیمت
- بیشترین قیمت
قیمت آغازین نشان دهنده اولین معامله و قیمت پایانی نشان دهنده آخرین معامله در آن دوره زمانی است. حداکثر قیمت معاملهشده (سایه بالایی) در یک دوره در نوک قسمت بالایی کندل نشان داده میشود و حداقل قیمت معاملهشده (سایه پایینی) در نوک پایینترین بخش کندل نشان داده میشود.
چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟
قبل از رفتن سراغ الگوهای مختلف نمودارهای کندل استیک و یادگیری خواندن آنها برای تحلیل بازار، بیایید تا اصول اولیه آن را باهم فرا بگیریم.
بدنه کندل
بدنه جزء اصلی یک کندل بوده و به راحتی قابل تشخیص است، زیرا معمولاً بزرگ و رنگی است ، بدنه کندل شما را از قیمتهای باز شدن و بسته شدن بازار در هر دوره زمانی معین مطلع میکند. در یک کندل سبز یا صعودی، پایین بدنه قیمت باز شدن و قسمت بالایی قیمت بسته شدن را نشان میدهد. برعکس آن برای کندل قرمز یا نزولی صادق است. قیمت در طول زمان کاهش یافته است، بنابراین قیمت باز شدن در بالای بدنه و قیمت بسته شدن در پایین کندل قرار دارد. یک کندل با بدنه بلند نشان دهنده یک روند قوی با سود یا ضرر قابل توجه است و یک بدنه کوچک نشان میدهد که قیمت باز و بسته شدن تا حدودی برابر بوده است.
فیتیله کندل
فتیله خطی است که از بالا تا پایین بدنه کندل امتداد دارد. در برخی نمودارها از آنها به عنوان سایه (Shadow) یاد میشود. سایهای که از بالای بدنه بیرون میآید نشان دهنده بیشترین قیمتی است که در آن بازه زمانی به دست آمده است. سایهی پایینی که معمولاً به آن دم (Tail) گفته میشود، در پایین بدنه قرار دارد که پایین ترین قیمت را نشان میدهد.
قیمت باز شدن
قیمت اولین معامله در هنگام شکل گرفتن یک کندل جدید به عنوان قیمت باز شدن شناخته میشود. اگر قیمت شروع به افزایش کند، کندل سبز و در صورت کاهش قیمت کندل قرمز میشود.
قیمت بسته شدن
قیمت پایانی آخرین قیمتی است که در بازه معاملاتی مبادله شده است. در اکثر نمودارها، اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، کندل به طور پیش فرض قرمز میشود و اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت ابتدایی باشد کندل سبز میشود.
بیشترین قیمت
بالاترین قیمت، بیشتر قیمت معامله شده را در آن بازه زمانی است که توسط فتیله بالایی یا سایه بالایی نشان داده میشود. وقتی فیتیله یا سایه بالایی وجود نداشته باشد، نشان دهنده این است که قیمتی که دارایی در آن باز یا بسته میشود، بالاترین قیمت معامله شده است.
کمترین قیمت
کمترین قیمت، پایینترین قیمت معامله شده در طول بازه زمانی است که توسط سایه پایین نشان داده میشود. وقتی چنین فتیله یا سایه پایینی وجود نداشته باشد، نشان دهنده است است که قیمتی که دارایی در آن باز یا بسته میشود، پایینترین قیمت معامله شده است.
اگر قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت اولیه آن باشد، قیمت به سمت بالا حرکت میکند و کندل سبز میشود. رنگ کندل جهت حرکت قیمت را نشان میدهد. اگر کندل قرمز باشد، پس قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین است.
کندلهای صعودی و نزولی
کندل صعودی (بولیش)
کندل های صعودی نشان دهنده افزایش قیمت در بازه زمانی مشخص است. وقتی قیمت از یک سطح معین شروع میشود و در یک سطح بالاتر بسته میشود، یک کندل صعودی ایجاد میکند. کندلهای صعودی معمولاً به رنگهای سبز یا سفید نشان داده میشوند.
کندل نزولی (بیریش)
وقتی قیمت از یک سطح معین شروع میشود و در سطح پایینتر بسته میشود، یک کندل نزولی ایجاد میکند. این کندل نشان دهنده کاهش قیمت است. کندلهای نزولی معمولاً به رنگ های قرمز یا سیاه نشان داده میشوند.
انواع الگوهای کندل استیک
الگوی دوجی (Doji)
کندلهای دوجی (Doji) با فیتیلههای بلند و بدنه کوچکشان متمایز میشوند. اگر یک کندل دوجی را در نمودار مشاهده کنید، نشان دهنده این است که بازار در طول بازه زمانی نوسانات زیادی را متحمل شده است. الگوی دوجی به سه دسته تقسیم میشود:
- دوجی سنجاقک: یک فتیله بلند پایین دوجی سنجاقک نشان دهنده یک دوره نزولی طولانی مدت است که با یک بازگشت به قیمت شروع همراه است.
- دوجی سنگ قبر: یک فتیله بلند در بالا دارد که نشان دهنده احساسات منفی بازار است.
- دوجی پا دراز: وضعیت عدم قطعیت روند بازار را نشان میدهد.
الگوی چکش (Hammer)
کندل چکشی یکی از شناخته شده ترین کندلهای دنیای ترید و تجارت است. کاربران از آن برای مشخص کردن انتهای روند استفاده میشود که معمولاً با جهش قیمت همراه است و معاملهگران از آن برای ایجاد معاملات طولانی سوء استفاده میکنند. بدنه اصلی یک کندل چکشی معکوس کوچک است، فتیله بالایی بلندی دارد و فتیله پایینی کوچک است یا اصلا وجود ندارد. این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و به طور معمول احتمال بازگشت صعودی را نشان میدهد.
الگوی ستاره دنبالهدار را نباید با چکش معکوس اشتباه گرفت. در حالی که هر دو یکسان به نظر می رسند، معانی آنها بسیار متفاوت است. در اوج روند صعودی، کندل ستاره دنبالهدار معمولاً به عنوان یک نشانه از روند نزولی در نظر گرفته میشود، در حالی که در پایین روند نزولی، چکش معکوس معمولاً به عنوان سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود.
الگوی پوشاننده (Engulfing)
یک کندل پوشاننده صعودی یک کندل سبز بزرگ است که به طور کامل محدوده شمع قرمز قبلی را دربر میگیرد. با بزرگتر شدن بدنه، عکس این امر چشمگیرتر میشود. این کندل باید بدنهی کندل قرمز رنگی که قبل از آن آمده را کاملاً بپوشاند.
این الگو در تحلیل تکنیکال معمولاً در طول روندهای نزولی ظاهر میشود. الگوی پوشاننده نزولی از یک کندل صعودی تشکیل شده است که پس از آن یک کندل نزولی وجود دارد که کندل اول را به طور کامل در بر میگیرد. این الگو معمولاً نشان میدهد که یک حرکت نزولی در راه است و در طول یک روند صعودی رخ میدهد.
ستاره صبح/ عصر (Morning/Evening Star)
دو الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شام گاهی، از توالی سه کندل در کنار هم ایجاد میشوند. الگوی ستاره صبحگاهی در طول دورههای نزولی ظاهر میشود و به طور معمول نشان دهنده یک حرکت معکوس صعودی است. این الگو با یک کندل نزولی شروع میشود و سپس به سمت کندل کوچک نزولی یا صعودی حرکت میکند. سپس قیمت شکاف بالاتر میرود و یک کندل صعودی بزرگتر را تشکیل می دهد. این نشان میدهد که فشار فروش از روز اول ممکن است کاهش یافته باشد و ممکن است بازار به حالت صعودی نزدیک شود.
الگوی ستاره عصرگاهی برعکس این مسئله را نشان میدهد. در طول دورههای مثبت ظاهر میشود و به طور معمول نشان دهنده بازگشت به روند نزولی است. یک کندل صعودی الگو را آغاز میکند که پس از آن یک کندل نزولی یا صعودی جزئی ایجاد میشود. سپس قیمت کاهش مییابد و یک کندل نزولی بزرگتر را تشکیل میدهد. معمولاً نشاندهنده نتیجهگیری یک روند صعودی است و اهمیت آن مربوط به کندل سوم است که دستاوردهای اولین کندل را از بین میبرد.
هارامی نزولی/ صعودی (Harami)
الگوی هارامی صعودی شبیه به شکل معکوس الگوی پوشاننده نزولی است که در آن کندل بزرگتر اول و سپس کندل هارامی کوچکتر قرار میگیرد. کندل هارامی نزولی نیز صرفا شکل معکوس هارامی صعودی است. الگوهای هارامی در دو یا چند روز معاملاتی ظاهر میشوند. الگوی هارامی صعودی به کندلهای اولیه بستگی دارد تا ادامه روند نزولی قیمت را نشان دهد.
این الگو همچنین بازگوکننده این نکته است که بازار نزولی در تلاش است تا قیمتها را پایین بیاورد. تجزیه و تحلیل نمودار کندل استیک طیف گستردهای از الگوها را برای پیش بینی روندهای آتی ارائه میدهد از جمله هارامی نزولی که برای پیش بینی بازگشتهای قریب الوقوع روند قیمتها استفاده میشود.
الگوی چکش یا Hammer
چکش یک الگوی قیمتی در نمودار شمعدانی است که هنگامی رخ می دهد که یک اوراق بهادار به طور قابل توجهی پایین تر از افتتاحیه خود عمل می کند ، اما در مدت زمان نزدیک به قیمت افتتاحیه برمی گردد.
که الگو یک کندلی به شکل چکش Hammer تشکیل می دهد ، که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه است.
بدنه شمع تفاوت بین قیمت باز و بسته را نشان می دهد ، در حالی که سایه قیمت های پایین و بالا را نشان می دهد.
چکش معمولا پس از کاهش قیمت رخ می دهد و توقف رنود نزولی را نمایش می دهند.
کندل چکش Hammer نشان می دهد که فروشندگان در این دوره به بازار آمده اند اما با بسته شدن فروش ، جذب کالا شده و خریداران قیمت را به نزدیک باز شدن آورده اند.
کندل های چکشی نشان دهنده تغییر بالقوه قیمت در روند نزولی است.
به دنبال چکش باید قیمت شروع به افزایش کند.
کندل چکش یا Hammer به شما چه می گوید؟
چکش Hammer پس از سقوط اوراق بهادار رخ می دهد و این نشان می دهد بازار در تلاش است تا کف آن را تعیین کند.
چکش ها نشان دهنده یک کاپیتولاسیون بالقوه توسط فروشندگان برای تشکیل یک کف ، همراه با افزایش قیمت برای نشان دادن یک برگشت بالقوه است.
چکشها وقتی بیشتر از قبل موثر باشند که حداقل سه یا شمعهای در حال کاهش را در پشت سر داشته باشند.
چکش باید شبیه "T" باشد.
این نشان دهنده احتمال وجود کندل چکش Hammer است.
کندل چکش تا زمانی که تأیید نشود ، معکوس روند را نشان نمی دهد.
اگر کندل بعدی زیر چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش بسته شود ، تأیید صورت می گیرد.
در حالت ایده آل ، این کندل تأیید خرید زیادی را نشان می دهد.
معامله گران معمولاً به دنبال وارد شدن به موقعیت های بلند یا خروج از موقعیت های کوتاه در طول یا بعد از کندل تأیید هستند. برای کسانی که موقعیت های جدید طولانی دارند ، می توان ضرر توقف را در زیر سایه چکش Hammer قرار داد.
معامله گران به طور معمول از تحلیل قیمت یا روند یا شاخص های فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استفاده می کنند.
چکشها در همه بازه های زمانی ، از جمله نمودارهای یک دقیقه ای ، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی وجود دارد.
تفاوت کندل چکش Hammer و دوجی
دوجی نوع دیگری از کندل است که دارای بدنی کوچک است.
دوجی به معنای بلاتکلیفی است زیرا دارای سایه بالا و پایین است.
بسته به تأییدی که در پیش می آید ، Doji ممکن است تغییر قیمت یا ادامه روند را نشان دهد.
این متفاوت از چکش است که پس از کاهش قیمت رخ می دهد ، نشانگر یک وارونه شدن بالقوه است (اگر به دنبال آن تأیید باشد).
محدودیت های استفاده از شمعدان های چکش
هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت پس از کندل تایید به سمت بالا حرکت کند.
چکش سایه بلند و کندل تأییدی قوی ممکن است طی دو دوره قیمت را بسیار بالا ببرد.
این ممکن است یک مکان ایده آل برای خرید نباشد زیرا ضرر توقف ممکن است با نقطه ورود فاصله زیادی داشته باشد ، تاجر را در معرض خطر قرار می دهد که پاداش بالقوه را توجیه نمی کند.
چکش ها همچنین هدف قیمتی را ارائه نمی دهند ، بنابراین تشخیص اینکه پاداش معامله با کندل چکش Hammer چیست ، می تواند دشوار باشد و نیاز به تجربه دارد.
خروجی ها باید براساس انواع دیگر الگوهای کندل استیگ یا تجزیه و تحلیل های منطقی باشد.
دیدگاه شما