الگوی سر و شانه مرکب
الگوی نمودار head و شانه که به عنوان یکی از ثابت ترین الگوهای معکوس روند در نظر گرفته میشود، در درجه اول یک الگوی معکوس قیمت است. این به معامله گران در هویت بازار کمک می کند تا روند آینده را پس از اینکه یک روند ظاهراً خود را تمام کرد، تغییر دهند. معکوس شدن اساساً یک روند صعودی به یک روند نزولی را پیشبینی میکند یا نشان میدهد که یک روند صعودی به پایان رسیده است. این الگو به عنوان یک خط مبنا ظاهر می شود، متشکل از سه قله که در آن دو قله بیرونی از نظر ارتفاع نزدیک هستند در حالی که قله وسط بالاترین است. این شبیه به یک «شانه چپ»، «سر» و «شانه راست» به همراه یک خط گردن است.
pattern سر و شانه شکلی متفاوت از حالت طبیعی سر و شانه است. در pattern مرکب سر و شانه ممکن است اجزای این الگو با حالت طبیعی آن متفاوت باشد. به عبارت دیگر ممکن است در الگوی سر و شانه مرکب دو سر داشته باشیم. همچنین ممکن است دو شانه چپ یا دو شانه راست تشکیل شود.
الگوی مرکب head و شانه الگویی نادر و محدود است. کمتر پیش می آید که این الگو مشاهده شود. با این حال لازم است معامله گران با آن آشنایی کافی داشته باشند تا به گمراهی کشانده نشوند.
الگوی سر و شانه مرکب از نظر تحلیل تکنیکال همان خواص سر و شانه حالت طبیعی را در پیش بینی بازار دارد. نکته قابل توجه این است که مرکب head و شانه الگویی است که به تقارن تمایل دارد. برای مثال دو شانه چپ، دو شانه راست را نیز به دنبال دارد و از یک شانه واحد در چپ، می توان شانه واحدی را در سمت راست انتظار داشت.
الگوی معکوس سر و شانه به چه معناست؟
pattern سر و شانه معکوس مانند الگوی سر و شانه مرکب شکلی دیگر از سر و شانه طبیعی نیست بلکه کاملا برعکس الگوی سر و شانه معمولی است. همچنین به دلیل وارونگی به عنوان قسمت پایین سر و شانه در نظر گرفته می شود. الگوی سر و شانه معکوس بر خلاف pattern سر و شانه مرکب زمانی آشکار می شود که عملکرد قیمت اوراق بهادار چند ویژگی تکرار شونده را نشان می دهد. به عنوان مثال، الگوی معکوس زمانی ظاهر می شود که قیمت سهام قبل از اینکه دوباره افزایش یابد، به پایین ترین سطح سقوط می کند. این الگو زمانی دوباره ظاهر می شود که قیمت سهام به زیر سطح قبلی سقوط کند و قبل از افت نهایی دوباره افزایش یابد. اما این صعود به اندازه فرورفتگی دوم نیست. با رسیدن به پایین ترین سطح، قیمت سهام شروع به حرکت به سمت بالا می کند، به سمت مقاومتی که نزدیک به بالای فرورفتگی های قبلی قرار دارد.
نحوه شکل گرفتن الگوی سر و شانه مرکب؟
pattern نمودار سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت یک سهم به اوج صعود میکند و پس از آن به پایه حرکت قبلی خود کاهش مییابد. یعنی ابتدا سر و شانه صعودی را داریم. در مرحله بعد، قیمت سهام بار دیگر افزایش مییابد، این بار بالاتر از اوج قبلی خود و «دماغ» را تشکیل میدهد، قبل از اینکه بار دیگر به پایه اصلی خود کاهش یابد. متعاقباً قیمت سهام یک بار دیگر افزایش مییابد، اما به سطح اول یعنی اوج اولیه شکلگیری، قبل از اینکه یک بار دیگر به خط گردن یا پایه الگوی نمودار کاهش یابد. در همین راستا زمانی که سر و شانه صعودی و نزولی چند بار تکرار شوند و سر و شانه ها افزایش یابند، شکل مرکبی از الگوی head و شانه را ایجاد می کنند که به الگوی head و شانه مرکب معروف است.
معامله بر اساس pattern سر و شانه مرکب
نکته مهمی که در معامله الگوی مرکب head و شانه وجود دارد این است که فقط پس از شکستن الگوی خط گردن، معامله کنید. در غیر این صورت، یک الگوی ناقص ممکن است در نهایت تکمیل نشود یا یک الگو حتی ممکن است توسعه پیدا نکند. برای الگوی head و شانه مرکب، باید منتظر بمانیم تا عمل قیمت پس از پیک شانه راست به زیر خط گردن حرکت کند. همین امر در مورد الگوی head و شانه معکوس نیز صدق می کند. فقط در این صورت باید منتظر بمانیم تا پس از تشکیل شانه راست، اکشن قیمت بالاتر از خط گردن حرکت کند. پس از تکمیل الگوی head و شانه مرکب، می توانید ادامه دهید و معامله را آغاز کنید. اهداف سود، ورود و همچنین توقف های خود را یادداشت کنید. همچنین فراموش نکنید که متغیرهایی که ممکن است در این بین قرار گیرند را ذکر کنید. نقطه مشترک ورود هر چند اغلب در طول شکست است. پس از آن، برای دسترسی به یک نقطه ورودی دیگر، باید منتظر عقب نشینی باشید. هنگامی که عقب نشینی به پایان می رسد، قیمت جهت شکست را از سر می گیرد.
سخن پایانی
الگوی سر و شانه مرکب نوعی پیشرفته از سر و شانه معمولی محسوب می شود. این الگو می تواند در شکل ها و اجزای مختلفی ایجاد شود. با آنکه الگوی مرکب سر و شانه الگویی نادر است، درک و شناخت آن توسط معامله گران ضروری است، زیرا می تواند فرصت های معاملاتی بزرگی را ایجاد کند.
سر و شانه معکوس بر خلاف الگوی سر و شانه مرکب، اجزای بیشتر یا شکل متفاوتی ندارد، بلکه کاملا وارونه و برعکس تشکیل می شود. شانه چپ در سر و شانه معکوس زمانی شکل می گیرد که قیمت کاهش می یابد، به پایین خود می رسد و سپس افزایش می یابد. سر نیز با کاهش قیمت تا پایین ترین حد شکل می گیرد. به دنبال آن شانه راست با افزایش دوباره قیمت و سپس کاهش آن تشکیل می شود.
در این مقاله با الگوی سر و شانه مرکب و معکوس سر و شانه و نحوه شکل گیری آنها آشنا شدید. آشنایی با سر و شانه مانع از دست رفتن فرصت های معاملاتی سودمند می شود.
نظرات خود را در رابطه با این الگو برای ما بنویسید و ابهامات ایجاد شده در این باره برای مشاورین نیکس مطرح کنید تا پاسخ خود را بیابید.
۱۰ الگوی نموداری که هر معاملهگر باید بداند
الگوهای نمودار یک جنبه جداییناپذیر از تحلیل تکنیکال هستند، اما قبل از این که بتوان به طور موثر از آنها استفاده کرد، باید به آنها عادت کرد. برای کمک به شما در درک آنها، در اینجا ۱۰ الگوی نموداری که هر معاملهگر باید بداند آورده شدهاست.
یک الگوی نموداری، شکلی در یک نمودار قیمت است که براساس آنچه در گذشته رخ داده است، به ما کمک میکند تا نشان دهیم که قیمتها در آینده چه خواهند کرد. الگوهای نمودار پایه و اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند و به یک معاملهگر نیاز دارند که دقیقا بداند به چه چیزی نگاه میکنند و به دنبال چه چیزی هستند.
هیچ الگویی بهترین الگو در نمودار نیست، زیرا همه آنها برای برجسته کردن رونده های مختلف در بازارهای متنوع استفاده میشوند. اغلب، الگوهای در نمودار شمعی استفاده میشوند، که دیدن قیمت قبلی بازار را کمی آسانتر میکند.
برخی الگوها برای بازار های بیثبات مناسبتر هستند، در حالی که برخی دیگر نامناسبتر هستند. برخی الگوها در بازار صعودی بهتر استفاده میشوند و برخی دیگر زمانی که بازار نزولی است بهتر استفاده میشوند. با این حال، مهم است که بهترین الگوی نمودار را برای بازار خاص خود بدانید، چون استفاده از الگوی نادرست و یا ندانستن این که کدام یک از آنها استفاده کنید ممکن است باعث شود که شما فرصت کسب سود کردن را از دست بدهید.
قبل از پرداختن به پیچیدگیهای الگوهای نمودار مختلف، مهم است که به طور خلاصه سطوح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. حمایت به سطحی اشاره دارد که در آن قیمت داراییها کاهش مییابد و دوباره بالا میرود. مقاومت جایی است که قیمت معمولا بالا رفتن و پایین آمدن را متوقف میکند.
دلیل ظهور سطوح حمایت و مقاومت به دلیل تعادل بین خریداران و فروشندگان یا تقاضا و عرضه است. زمانی که خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان در یک بازار وجود داشته باشند (یا تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت افزایش مییابد. وقتی فروشندگان بیشتر از خریداران باشند (عرضه بیشتر از تقاضا)، قیمت معمولا کاهش مییابد.
به عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا از عرضه خارج شدهاست. با این حال، قیمت در نهایت به حداکثر ممکن خواهد رسید که خریداران مایل به پرداخت آن هستند، و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش خواهد یافت. در این مرحله، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که الگوی سه قله در حال سقوط موقعیت خود را ببندند.
این امر باعث ایجاد مقاومت میشود، و با نزدیک شدن خریداران بیشتر و بیشتر به موقعیت خود، قیمت به سمت سطحی از حمایت سقوط میکند، زیرا عرضه شروع به خارج شدن از تقاضا میکند. هنگامی که قیمت داراییها به اندازه کافی کاهش یابد، خریداران ممکن است به بازار بازگردند زیرا قیمت در حال حاضر قابلقبول تر است و سطحی از حمایت ایجاد میکند که در آن عرضه و تقاضا شروع به برابر شدن میکنند.
اگر افزایش خرید ادامه یابد، قیمت را به سمت سطحی از مقاومت سوق خواهد داد چون تقاضا نسبت به عرضه شروع به افزایش میکند. هنگامی که قیمت از طریق یک سطح مقاومت عبور کند، ممکن است به یک سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نموداری
الگوهای نموداری به طور گسترده در سه دسته جای میگیرند: الگوهای ادامه دهنده، الگوهای معکوس و الگوهای دوجانبه.
- یک الگوی ادامه دهنده نشان میدهد که یک روند در حال پیشرفت ادامه خواهد یافت.
- الگوهای نموداری معکوس نشان میدهند که یک روند ممکن است در حال تغییر جهت باشد.
- الگوهای نمودار دو جانبه به معامله گران اجازه میدهد تا بدانند که قیمت میتواند به هر دو جهت حرکت کند که نشان میدهد بازار بیثبات است
برای همه این الگوها، شما میتوانید معامله های CFD باز کنید دلیل آن این است که CFD ها به شما این امکان را میدهند که موقعیت فروش و یا خرید باز کنید به این معنی که سقوط یا صعود بازار را پیشبینی کنید. شما ممکن است مایل باشید که در طول برگشت نزولی و یا ادامه آن معاملهی فروش باز کنید، یا در طول برگشت صعودی و یا ادامه آن معاملهی خرید باز کنید، در این صورت شما بر اساس الگو ها بازار را تحلیل کردهاید.
مهمترین چیزی که هنگام استفاده از الگوهای نمودار به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل تکنیکال شما باید به خاطر داشته باشید این است که آنها تضمینی نیستند که یک بازار در جهت پیشبینی حرکت کند آنها صرفا نشانهای از این هستند که چه اتفاقی ممکن است برای قیمت داراییها بیفتد.
سر و شانه ها
سر و شانهها یک الگوی نموداری است که در آن یک قله بزرگ دارای یک قله کوچک در هر دو طرف آن است. معاملهگران به الگوهای سر و شانه برای پیشبینی برگشت صعودی یا نزولی نگاه میکنند.
به طور معمول، قله اول و سوم کوچکتر از قله دوم خواهد بود، اما همه آنها به همان سطح حمایتی برمی گردند، در غیر این صورت به عنوان خط گردن شناخته میشوند. هنگامی که قله سوم به سطح حمایت تنزل پیدا کند، احتمال دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود.
Head and shoulders
دو قله
دو قله الگوی دیگری است که معاملهگران از آن برای برجسته کردن روند معکوس استفاده میکنند. به طور معمول، قیمت یک دارایی، قبل از بازگشت به سطح حمایتی، یک قله را تجربه خواهد کرد. سپس قبل از اینکه برای همیشه در برابر روند قوی معکوس شود دوباره بالا خواهد رفت .
دو دره
الگوی نمودار دو دره نشاندهنده یک دوره فروش است، که باعث میشود قیمت داراییها به زیر سطح حمایتی کاهش یابد. سپس به سطحی از مقاومت میرسد، قبل از اینکه دوباره سقوط کند. در نهایت، این روند معکوس خواهد شد و با صعودی شدن بازار حرکت رو به بالا را آغاز خواهد کرد.
کف دو گانه یک الگوی صعودی معکوس است، زیرا پایان یک روند نزولی و یک تغییر به سمت روند صعودی را نشان میدهد.
کف گرد
الگوی نموداری کف گرد میتواند نشاندهنده ادامه یا برگشت باشد. به عنوان مثال، در طول روند صعودی قیمت داراییها ممکن است کمی قبل از افزایش دوباره کاهش یابد. این به صورت صعودی ادامه خواهد یافت.
مثالی از بازگشت کف گرد در زیر نشانداده شدهاست:
اگر قیمت یک دارایی، در یک روند رو به پایین و یک کف گرد قبل از روند معکوس شکل گرفت و وارد یک روند صعودی شد.
معاملهگران به دنبال سرمایهگذاری بر روی این الگو با خرید نیمی از کف، در نقطه پایین، و سرمایهگذاری بر روی ادامه آن پس از شکستن سطح مقاومت هستند.
الگوی فنجان و دسته
یک الگوی ادامهِ دهندهی صعودی است که برای نشان دادن بازار نزولی قبل از اینکه روند کلی در نهایت در یک حرکت صعودی ادامه یابد، استفاده میشود. فنجان شبیه به یک الگوی نمودار کف گرد به نظر میرسد، و دسته شبیه به یک الگوی لبه است که در بخش بعدی توضیح داده میشود.
به دنبال کف گرد، قیمت یک دارایی به احتمال زیاد وارد یک تغییر موقت خواهد شد، که به عنوان دسته شناخته الگوی سه قله در حال سقوط میشود زیرا این تصحیح به دو خط موازی در نمودار قیمت محدود میشود. این دارایی در نهایت از دسته خارج خواهد شد و با روند صعودی کلی ادامه خواهد یافت.
لبهها به عنوان یک دارایی حرکت قیمت بین دو خط روند شیبدار باریک میشود. دو نوع لبه وجود دارد: صعودی و نزولی.
یک لبه رو به بالا با یک خط روند بین دو خط مورب رو به بالا از تکیهگاه و مقاومت نشان داده میشود. در این مورد خط حمایتی از خط مقاومت شیب تندتری را دارا است. این الگو به طور کلی نشان میدهد که قیمت یک دارایی در نهایت به طور دائمی کاهش مییابد زمانی که از طریق سطح حمایتی شکسته شود.
یک لبه نزولی بین دو سطح با شیب رو به پایین رخ میدهد. در این مورد خط مقاومتی تندتر از حمایتی است. همان طور که در مثال زیر نشانداده شدهاست، یک لبه در حال سقوط معمولا نشاندهنده افزایش قیمت داراییها و شکستن سطح مقاومتی است.
هم لبههای در حال صعود و هم لبههای در حال نزول، الگوهای معکوس هستند و لبههای در حال بالا آمدن نشاندهنده یک بازار نزولی هستند و لبههای در حال پایین آمدن، نمونه بارز یک بازار صعودی هستند.
پرچم سهگوش
الگوهای پرچم های سهگوش، پس از اینکه یک دارایی یک دوره حرکت رو به بالا را تجربه کردند، و سپس یک تثبیت، ایجاد میشوند. به طور کلی، افزایش قابلتوجهی در طول مراحل اولیه روند، قبل از ورود به یک سری حرکات کوچکتر رو به بالا و رو به پایین وجود خواهد داشت.
پرچم های سهگوش میتوانند صعودی یا نزولی باشند و میتوانند نشاندهنده ادامه و یا برگشت باشند.
نمودار بالا مثالی از ادامه روند صعودی است. در این رابطه، لوازم جانبی میتوانند شکلی از الگوی دو جهته باشند، زیرا آنها یا پیوستگی و یا برگشت را نشان میدهند.
در حالی که یک پرچم سهگوش ممکن است شبیه به یک الگوی لبه یا یک الگوی مثلثی باشد که در بخشهای بعدی توضیح داده میشود، مهم است توجه داشته باشید که گوشهها باریکتر از پرچم ها یا مثلثها هستند. همچنین لبهها با پرچمها تفاوت دارند چون یک لبه همیشه صعودی یا نزولی است، در حالی که یک پرچم همیشه افقی است.
مثلث صعودی
مثلث صعودی یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که نشاندهنده ادامه روند صعودی است. مثلثهای صعودی را می توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد ارتفاعات نوسان و سپس کشیدن یک خط روند صعودی در امتداد سطح نوسان، حمایت، بر روی نمودارها رسم کرد.
مثلثهای صعودی اغلب دو یا چند راس قله یکسان دارند که امکان ترسیم خط افقی را فراهم میکنند. خط روند نشاندهنده روند صعودی کلی الگو است، در حالی که خط افقی نشاندهنده سطح تاریخی مقاومت برای الگوی سه قله در حال سقوط آن دارایی خاص است.
مثلث نزولی
در مقابل، یک مثلث نزولی نشاندهنده ادامهی روند نزولی است. به طور معمول، یک معاملهگر در طول یک مثلث نزولی احتمالا با CFD ها در تلاش برای سود بردن از یک بازار در حال سقوط، یک معاملهی فروش را باز خواهد کرد.
مثلثهای نزولی به طور کلی پایینتر میروند و خط حمایتی را میشکنند زیرا آنها نشاندهنده بازاری هستند که فروشندگان بر آن تسلط دارند، به این معنی که قلههای پایینتر احتمالا شایع هستند و بعید است که معکوس شوند.
مثلثهای نزولی را می توان از یک خط افقی حمایت و یک خط با شیب رو به پایین مقاومت شناسایی کرد. در نهایت، این روند حمایتی را از بین خواهد رفت و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن بسته به بازار میتواند صعودی یا نزولی باشد. در هر دو مورد، به طور معمول یک الگوی تداوم است، که به این معنی است که بازار معمولا پس از شکلگیری الگو در همان جهت روند کلی ادامه خواهد یافت.
مثلثهای متقارن زمانی شکل میگیرند که قیمت با مجموعهای از قلههای پایینتر و فرورفتگیهای بالاتر همگرا شود. در مثال زیر، روند کلی نزولی است، اما مثلث متقارن به ما نشان میدهد که یک دوره کوتاه معکوس رو به بالا وجود داشتهاست.
با این حال، اگر هیچ روند روشنی قبل از فرمهای الگوی مثلثی وجود نداشته باشد، بازار میتواند در هر دو جهت شکست بخورد. این امر مثلثها را به یک الگوی دو طرفه تبدیل میکند به این معنی که آنها به بهترین شکل در بازارهای متغیر استفاده میشوند که هیچ نشانه روشنی از اینکه قیمت داراییها ممکن است حرکت کند وجود ندارد. مثالی از یک مثلث متقارن دو طرفه را می توان در زیر مشاهده کرد.
خلاصه الگوهای نموداری
تمام الگوهای توضیح دادهشده در این مقاله، شاخصهای تکنیکال مفیدی هستند که میتوانند به شما کمک کنند تا درک کنید که قیمت یک دارایی چگونه و چرا به روشی خاص حرکت میکند و ممکن است در آینده به چه روشی حرکت کند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار قادر به برجسته کردن نواحی حمایت و مقاومت هستند، که میتواند به یک معاملهگر کمک کند تا تصمیم بگیرد که آیا باید یک موقعیت خرید یا فروش را باز کند؛
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders Pattern)
الگوی نموداری سر و شانه ها یک الگوی محبوب در تحلیل تکنیکال است و در عین حال ساده جهت نشانه گذاری برای معامله گران است. این الگو یک پایه با سه قله را نشان می دهد که قله میانی بالاترین اوج قیمتی را نشان می دهد و از دو قله دیگر بلند تر است. نمودار سر و شانه ها یک روند بازگشت صعودی به نزولی را نشان می دهد و نشان می دهد که روند صعودی در حال پایان است.
این الگو در کلیه تایم فریم ها ظاهر می شود و بنابراین می تواند توسط همه معامله گران و سرمایه گذاران استفاده شود. سطوح ورود ، سطوح حد ضرر و اهداف قیمت ، نحوه شکل گیری آن را آسان می کند ، و مشاهده سطوح مهم در این الگوی نموداری آسان است.
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)
این الگو به چه شکل است و چگونه به نظر می رسد
ابتدا به شکل گیری الگوی سر و شانه ها و سپس الگوی معکوس سر و شانه ها خواهیم پرداخت.
الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders)
در اوج بازار دیده می شود.
شکل الگو:
شانه سمت چپ: قیمت پس از یک روند افزایشی دوباره کاهش می یابد و قله ای را تشکیل میدهد.
سر: قیمت دوباره افزایش مییابد و یک قله بلندتر شکل میگیرد.
شانه سمت راست : یک قله دیگر در سمت راست سر تشکیل میشود که ارتفاع آن کمتر از ارتفاع قله سر است.
این شکل گیری ها به ندرت به طور دقیق انجام می شوند ، به این معنی که ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.
شکل ۱: نمودار روزانه SOLF – سر و شانه ها
الگوی سر و شانه معکوس (Inverse Head and Shoulders)
در کف بازار و در روند نزولی دیده می شود.
شانه سمت چپ: قیمت کاهش یافته و سپس افزایش می یابد.
سر: قیمت دوباره کاهش می یابد و کف پایین تری را تشکیل می دهد.
شانه سمت راست: قیمت بار دیگر افزایش می یابد ، و سپس برای تشکیل کف سمت راست دوباره کاهش می یابد.
و باز هم ، این شکل گیری ها به ندرت کامل و دقیق هستند. ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.
شکل ۲: نمودار روزانه SPY – سر و شانه معکوس
قرار گیری خط گردن (Neckline)
خط گردن سطح پشتیبانی یا مقاومتی است که معامله کنندگان از آن برای تعیین مناطق استراتژیک جهت سفارش (order) استفاده می کنند. برای تعیین خط گردن ، اولین قدم ، پیدا کردن شانه سمت چپ ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی استاندارد سر و شانه ها (در اوج بازار) کف قیمتی یا (low) که پس از شانه چپ ایجاد شده را به کف قیمتی (low) ایجاد شده بعد از سر وصل می کنیم. به این صورت “خط گردن” ما شکل می گیرد – خط زرد روی نمودار. در بخش زیر درباره اهمیت خط گردن صحبت خواهیم کرد. در الگوی سر و شانه های معکوس ، سقف قیمتی یا (high) ایجاد شده بعد از شانه چپ را به سقف قیمتی که بعد از سر ایجاد شده است وصل می کنیم ، و به این صورت خط گردن این الگو را ایجاد می کنیم.
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)
نحوه معامله از طریق الگو
این نکته مهم است که معامله گران برای معامله تا کامل شدن الگو منتظر بمانند. این امر به این دلیل است که یک الگو ممکن است به طور کلی توسعه نیابد یا ممکن است قسمت توسعه یافته ای از الگو در آینده کامل نشود ، بنابراین نباید فرض کنیم که الگو مسیر خود را ادامه خواهد داد و پیش از موعد وارد معامله شویم. به الگوهای ناتمام یا در حال تکمیل باید دقت کرد و آن ها را مورد بررسی قرار داد ، اما تا زمانی که قیمت ها با حجم بالای معاملات به خط گردن نفوذ نکنند و خط گردن توسط الگو شکسته نشده باشد ، نباید معامله ای انجام شود.
در الگوی سر و شانه ها ، باید منتظر بمانیم تا قیمت پس از تشکیل قله در شانه راست از خط گردن به سمت پایین عبور کند. برای الگوی سر و شانه های معکوس ، باید تا زمان تشکیل شدن شانه راست و عبور قیمت از خط گردن به سمت بالا منتظر بمانیم.
پس از تکمیل شدن الگو ، معامله می تواند انجام شود. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که قبل از انجام معامله باید نقاط ورود ، حد سود و حد ضرر را تعیین کرده باشید و به هر گونه تغییراتی که میتوانند حد ضرر یا سود شما را جا به جا کنند توجه داشته باشید.
متداول ترین زمان ورود وقتی است که شکست خط گردن رخ می دهد سپس معامله انجام میشود. نقطه دیگر ورود نیاز به صبر بیشتری دارد و این احتمال وجود دارد که حرکت به طور کل از دست رفته باشد. این حالت شامل صبر کردن برای پولبک (pullback) به خط گردن و شکستی است که از قبل رخ داده باشد. این روش محافظه کارانه تر است زیرا می توانیم ببینیم که پولبک متوقف می شود و مسیر اصلی شکست از سر گرفته می شود ، در صورت ادامه حرکت در جهت شکست ، معامله ممکن است از دست برود. هر دو روش در شکل ۳ نشان داده شده است.
شکل ۳: نمودار روزانه SPY – نقاط ورود احتمالی
قرارگیری حد ضرر
در یک الگوی استاندارد سقف بازار ، حد ضرر در بالای شانه راست الگو پس از نفوذ به خط گردن قرار میگیرد ، از طرف دیگر می توان سر الگو را به عنوان حد ضرر قرار داد که معمولا این حالت شامل ریسک زیادی است به این دلیل که میزان ریسک به ریوارد الگو را کاهش میدهد. در الگوی معکوس ، حد ضرر دقیقاً زیر شانه راست قرار می گیرد. باز هم ، حد ضرر می تواند در سر الگو قرار گیرد ، اگرچه این امر معامله گر را در معرض ریسک بیشتری قرار می دهد. در شکل ۳ ، هنگامی که معامله انجام شد ، حد ضرر در ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) قرار می گیرد.
قرارگیری حد سود
برای قراردادن حد سود در این الگو باید اختلاف قیمت بین سر و کف هر یک از شانه ها را اندازه گیری کرد. سپس میزان اختلاف را از سطح شکست خط گردن (در سقف بازار) کم کرد و هدف قیمت را در سمت پایین قرار داد.برای کف بازار ، میزان اختلاف به قیمت شکست خط گردن اضافه می شود تا بتوان هدف قیمت را در سمت بالا قرار داد.
از آنجا که (SPY) یک (ETF) است که به میزان زیادی معامله می شود و بازار گسترده ای را ارائه می دهد ، حد سود الگوی سر و شانه معکوس در شکل ۲ به این صورت می باشد:
$ ۱۱۳٫۲۰ (این سقف قیمت پس از شانه چپ است) – ۱۰۱٫۱۳ $ (این کف قیمت سر است) = ۱۲٫۰۷ $
این اختلاف پس از آن به قیمت شکست اضافه می شود (در الگوی معمولی سر و شانه ها کم می شود). قیمت شکست درست در حدود ۱۱۳٫۲۵ دلار است ، و به ما حد سود $ ۱۲۵٫۳۲ (۱۱۳٫۲۵ $ + ۱۲٫۰۷ $) را می دهد.
بعضی اوقات سرمایه گذاران باید مدت زمان طولانی – تا چند ماه – بین شناسایی شکست و رسیدن به حد سود ایده آل صبر کنند. نظارت بر معاملات شما به طور مداوم می تواند به شما در پیش بینی نتایج آنها کمک کند.
چرا الگوی سر و شانه ها کارآمد است
هیچ الگویی کامل نیست و همیشه به درستی کار نمی کند. با این وجود دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می دهد الگوی نموداری به صورت تئوری کار می کند (از سقف بازار در این استدلال استفاده می شود ، اما برای هر دو مورد کاربرد دارد):
هنگامی که قیمت از سقف بازار (سر) سقوط می کند ، فروشندگان شروع به ورود به بازار می کنند و خرید تهاجمی کمتری اتفاق می افتد.
با نزدیک شدن به خط گردن ، بسیاری از افرادی که در موج نهایی سقف ، خریدی انجام داده اند و یا در افزایش قیمت در شانه راست اقدام به خرید کرده اند ، تصمیم اشتباهی گرفته اند و با ضررهای بزرگی روبرو هستند – این گروه بزرگ در این موقعیت از پوزیشن های خود خارج می شوند و قیمت را به سمت حد سود سوق می دهند.
حد ضرر بالاتر از شانه راست منطقی است زیرا روند به سمت پایین تغییر کرده است – شانه سمت راست پایین تر از سر است – و بنابراین شانه سمت راست تا زمان از سرگیری مجدد شکسته نمی شود.
حد سود فرض می کند که افرادی که اشتباه کرده اند یا در زمان کوتاهی اقدام به خریداری کرده اند ، مجبور خواهند شد از پوزیشن های خود خارج شوند ، در نتیجه بازگشت بزرگی مشابه با الگوی سقفی که به تازگی رخ داده است ایجاد می شود.
خط گردن نقطه ای است که در آن بسیاری از معامله گران ضرری را تجربه می کنند و مجبور به خروج از پوزیشن هایشان می شوند ، بنابراین قیمت را به سمت هدف قیمت سوق می دهند.
حجم معاملات را نیز می توان مشاهده کرد. در الگوهای معکوس سر و شانه ها (کف بازار) ، ما به طور ایده آل دوست داریم که با وقوع یک شکست حجم معاملات گسترش یابد. این افزایش علاقه به خرید را نشان می دهد که قیمت را به سمت هدف سوق می دهد. کاهش حجم ، عدم علاقه به حرکت صعودی را نشان می دهد و شک و تردید را تضمین می کند.
مشکلات غیر منتظره در الگوی سر و شانه ها
همان طور که گفته شد این یک الگوی کامل نیست. در اینجا برخی مشکلات احتمالی در معامله از طریق الگوی سر و شانه ذکر شده است :
شما باید الگوها را پیدا کنید و صبر کنید تا توسعه یابند ، اما تا زمانی که الگو کامل نشده است ، نباید بر اساس آن معامله کنید. بنابراین این می تواند به معنای انتظار طولانی مدت باشد.
این الگو در تمام مواقع کار نخواهد کرد و بعضی اوقات حد ضرر صدمه خواهد دید.
حد سود همیشه قابل دسترسی نیست ، بنابراین احتمالا لازم است معامله گران چگونگی تأثیر تغییرات بازار بر خروجشان را بررسی کنند.
این الگو همیشه قابل معامله نیست. به عنوان مثال ، اگر به دلیل یک اتفاق غیرقابل پیش بینی ، افت بزرگی روی یکی از شانه ها رخ دهد ، احتمالاً اهداف قیمت محاسبه شده مورد اصابت قرار نمی گیرند.
الگوها می توانند فردی و ذهنی باشند. ممکن است یک معامله گر شانه ای را ببیند ، در حالی که دیگری آن را نبیند. هنگام استفاده از الگوهای معاملاتی ، با توجه به دستورالعمل های کلی که در بالا ذکر شد ، آنچه را که از الگو دریافت می کنید تعریف کنید.
نتیجه گیری
الگوهای سر و شانه در تمام تایم فریم ها رخ می دهند و به صورت بصری دیده می شوند. در حالی که گاهی اوقات ذهنی هستند ، الگوی کامل اهداف سود و ضرر و ورودی ها را فراهم می کند و اجرای استراتژی معاملات را آسان می کند. این الگو از یک شانه سمت چپ و سر تشکیل شده است ، سپس با یک شانه در سمت راست ادامه می یابد. شایع ترین نقطه ورود ، شکست از خط گردن با یک حد ضرر در بالا (سقف بازار) یا پایین (کف بازار) شانه سمت راست است. حد سود عبارت است از میزان اختلاف اوج و کف با الگویی که به قیمت شکست اضافه می شود (کف بازار) یا از آن کم می شود (سقف بازار) . این سیستم بی نقص نیست ، اما روشی را برای معامله در بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه می دهد.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی الگوی سه قله در حال سقوط کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
الگوی نمودار نزولی به قیمت 70 دلار سولانا (SOL) قبل از جهش احتمالی اشباع فروش اشاره می کند
یک الگوی تایید شده سر و شانه در نمودار روزانه SOL به کاهش تا 70 دلار اشاره دارد.
سولانا (SOLقیمت ممکن است در هفتههای آینده به 70 دلار در هر توکن سقوط کند، زیرا تنظیم سر و شانه در بازه زمانی روزانه ظاهر شد و احتمالاً به سمت کاهش 45٪ + اشاره دارد.
نمودار زیر این را نشان می دهد قیمت SOL در سپتامبر 2021 تا نزدیک به 217 دلار افزایش یافت، به سطح حمایت نزدیک به 134 دلار سقوط کرد و سپس برای ثبت رکورد جدید 260 دلار در نوامبر 2021 حرکت کرد. در اوایل این هفته، قیمت برای آزمایش همان سطح حمایت 134 دلاری قبل از شکستن به یک رکورد کاهش یافت. کمترین قیمت در سال 2022، 87.73 دلار.
به نظر میرسد که این مرحله از اقدام قیمت یک تنظیم سر و شانه را تشکیل میدهد، یک الگوی معکوس نزولی شامل سه قله متوالی، با مرحله میانی در حدود 257 دلار (به نام “سر”) بالاتر از دو مورد دیگر در حدود 200 دلار است. 210 دلار (شانه چپ و راست).
در همین حال، سه قله SOL در بالاترین سطح حمایت مشترک در 134 دلار قرار گرفته اند که “نیکلین” نامیده می شود. سقوط به زیر آن سیگنال یک روند نزولی گسترده به سطح در طول برابر با حداکثر فاصله بین سر و خط گردن است.
در مورد SOL، این فاصله در حدود 137 دلار است که هدف قیمت سر و شانه آن را نزدیک به 170 دلار قرار می دهد.
روند تا کنون
چشم انداز نزولی در حالی رخ داد که قیمت SOL بیش از 22 درصد در این هفته کاهش یافت و در حال حاضر آلت کوین حدود 55 درصد از بالاترین رکورد خود رسیده است، که بسیار همسو با سایر دارایی های دیجیتال با ارزش بالا از جمله بیت کوین است.بیت کوین) و اتر (ETH).
در مرکز کاهش مداوم بازار کریپتو، فدرال رزرو ایالات متحده است تصمیم گیری برنامه خرید ماهانه 120 میلیارد دلاری خود را کاهش دهد و به دنبال آن سه یا چند افزایش نرخ بهره در سراسر سال 2022 افزایش یابد.
سیاستهای پولی ضعیف بانک مرکزی به افزایش ارزش بازار ارز دیجیتال از 128 میلیارد دلار از مارس 2020 به 3 تریلیون دلار در نوامبر 2021 کمک کرده است. بنابراین، شواهد کاهش کاهش سرمایهگذاران را تحت تأثیر قرار داده است تا قرار گرفتن در معرض آنها را در بازارهای بیش از حد پمپاژ شده محدود کنند. از جمله سولانا که از مارس 2020 نزدیک به 12500 درصد رشد کرده بود.
در نتیجه، اگر بازار کریپتو در جلسات پیش رو به کاهش خود ادامه دهد، SOL نیز در خطر اعتبارسنجی راه اندازی سر و شانه خود قرار خواهد گرفت.
چشم انداز کوتاه مدت SOL
در حالی که نمودار بازه زمانی طولانیتر SOL به سمت تنظیم نزولی طولانیمدت متمایل است، چشمانداز کوتاهمدت آن نسبتاً صعودی به نظر میرسد.
این در درجه اول به دلیل دو عامل است. اولاً، قیمت SOL به سطح حمایت بحرانی 116 دلار سقوط کرده است که در محدود کردن تلاشهای نزولی آن در سپتامبر 2021 مؤثر بود. و دوم، شاخص قدرت نسبی روزانه آن (RSI) به زیر 30 کاهش یافت – یک سیگنال خرید کلاسیک.
نظرات و نظرات بیان شده در اینجا صرفاً متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات Cointelegraph.com نیست. هر حرکت سرمایه گذاری و معاملاتی مستلزم ریسک است، شما باید هنگام تصمیم گیری تحقیقات خود را انجام دهید.
دیدگاه شما