هر انسانی میتواند تا جایی که میتواند یا تا جایی که مایل است رشد کند. اما فقط میزان فکر او است که تعیین میکند تا کجا رشد کند. آین رند، نویسنده
5 راز موفقیت گوگل از زبان لری پیج
همیشه موفقیت شرکتهای بزرگ یک رازی است که خیلی از افراد دوست دارند آن را بدانند. در این بخش ما به شما در مورد 5 راهی که شرکت گوگل توانست به یک غول اینترنتی تبدیل شود مطالبی جذاب را گردآوری کردیم که شما هم علاقه مند به این اطلاعات هستید این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
5 راز موفقیت گوگل از زبان لری پیج
کمپانی Google که هم اکنون یکی از برترین برندهای حوزه تکنولوژی است در سال 1998 توسط دو بنیان گذارش، لری پیج و سرگئی برین در سال 1998 و در یک گاراژ کوچک تاسیس گردید، کمپانی که هم اکنون برترین موتور جستجوی جهان را در اختیار دارد. این کمپانی همچنین سیستم عامل معروف و فراگیر اندروید را نیز تولید میکند که بیش از نیمی از تلفن های همراه جهان را ساپورت میکند.
گوشی های تلفن همراه گوگل هم کم کم در حال باز کردن جای خود در میان تلفن های همراه جهان هستند. این موارد همگی دست به دست هم داده و از گوگل یک غول دنیای تکنولوژی ساخته است. در ادامه مقاله ” 5 راز موفقیت گوگل از زبان لری پیج ” با ما همراه باشید.
5 راز موفقیت گوگل
تلاش مدام برای بهترین بودن
گوگل در سال های فعالیتش، همیشه در تلاش بوده تا روز به روز پیشرفت نموده و بهترین و برترین در حوزه خود باشد. این غول حوزه تکنولوژی یک الگوریتم روزانه دارد تا همیشه به روز باشد و پیشرفت کند. یکی از تازهترین بروز رسانی های گوگل این بوده که صفحات وب را بر اساس موبایل فرندلی بودن یا میزان راحتی استفاده از آنها با تلفن همراه بررسی کند. گوگل در رده بندی های جدید خود برای صفحاتی که موبایل فرندلی راز موفقیت چیست؟ هستند، امتیاز بیشتری قائل شده و آنها را در جایگاه بهتری قرار میدهد.
در کشور ژاپن یک شعار وجود دارد و آن kaizen به معنی پیشرفت مداوم است که شرکتها این شعار را سرلوحه کار خود قرار میدهند. خیلی اوقات صاحبین کسب و کار ها فکر میکنند که کسب و کارشان در بهترین جایگاه شغلی قرار دارد، اما این موضوع فقط یک توهم است. این که همه چیز بر وفق مراد است و خوب پیش میرود اهمیتی ندارد. چیزی که مهم است این موضوع است که نیاز مبرم به پیشرفت مداوم و همچنین رو به جلو دارید تا بتوانید در آینده هم همین جایگاه را داشته باشید و همین گونه برتر بمانید. اگر این کار را نکنید از بازار رقابت با رقبا جا میمانید و جایگاهتان را به دیگری واگذار میکنید.
کم بودن بهتر از زیاد بودن است
به نظر شما گوگل مدام در حال خلق ایده و طراحی نمودن است یا روندی ثابت دارد؟ تقریبا همه ی ما بر این عقیده هستیم که اگر شرکتی داشته باشیم، داشتن چند کارمند و مدیر با کیفیت کافی است. تعداد کم و کیفیت بالاتر همیشه خواسته ما بوده و هست. لری پیج موسس گوگل میگوید، برای من کار کردن در جایی که تعداد آدم های زیادی در حال فعالیت کاری هستند بسیار سخت تر است.
این موضوع همیشه یکی از مهمترین فلسفه های گوگل بوده است : همیشه زمانی که موضوع مدیریت در میان باشد، کم در حقیقت زیاد است. در یک رستوران، اگر تعداد سرآشپزها نسبت به آشپزها بیشتر باشد، قطع به یقین کیفیت غذا تعریفی نخواهد داشت. در روزگار اخیر انسانها بهتر میتوانند خودشان را مدیریت کنند، کافی است برای آنها هدفی مشخص نموده و اجازه بدهید کارشان را انجام دهند.
برای رسیدن به هدف و لذت بردن کار کن نه پول
تا به حال فکر کردهاید که اگر مدیر مجموعه یا سازمانی بودید، به چه تعداد کارمند احتیاج داشتید؟ لری پیج میگوید اگر هدف اصلی از کار کردن برای ما پول بود باید مدتها پیش گوگل را به قیمت گزافی میفروختیم و الان در سواحل هاوایی مشغول خوش گذرانی و آفتاب گرفتن می بودیم. یکی از عناصر مهمی که همیشه از کارآفرینان موفق شنیدهایم این بوده است که این گونه افراد کمترین انگیزه مالی را داشتهاند و به دنبال خلق چیزی بیش از پول بوده اند.
به طور مثال استیو جابز که روز های اولیه تاسیس شرکتش شباهت بسیاری به زندگی موسسان گوگل یعنی لری پیج و سرگئی برین دارد. انگیزه اصلی او از تاسیس این کسب و کار به هیچ عنوان پول نبود. پیج میگوید که برای اولین بار ایده اصلی گوگل را در خواب دیده است. ایده ای که او در خواب دیده به شکل زیر بوده است:
” دانلود کل وب ” این چیزی بود که به ذهن او رسید که بعد ها به موتور جستجو معروف شد. نکته مهمی که اینجا وجود دارد این است که برترین کارآفرینان موفق دنیا با این شعار که من باید پولدار شوم شروع نکرده اند. پول برای این گونه از افراد هیچ گاه انگیزه اصلی نبوده است. انگیزه ای که این افراد داشته اند، یک هدف و یک ایده بوده است که احتمال میرفته بتواند به بشریت کمک کند و دنیا را متحول نماید.
دقت و تمرکز بر روند پیشرفت
به نظر شما هدف چیست؟ خیلی شرکتها هستند که با گذر زمان به موفقیتی نمیرسند. به نظر شما کجای کار این شرکت ها ایراد دارد. به نظر لری پیج این گونه افراد آینده نگری ندارند. آنها آینده را نادیده میگیرند و احتیاجات آن را پیش بینی نمیکنند. بلاک باستر در سال 2000 میلادی میتوانست شرکت نتفلیکس را به قیمت 50 میلیون دلار بخرد، اما مسئولانش اشتباه نموده و این پیشنهاد را رد کردند. امروز دیگر بلاک باستری وجود ندارد،
اما نتفلیکس در چنین جایگاهی واقع شده است. شرکت های بسیاری مثل kodak و پولوراید، عکاسی دیجیتال را جدی نمی گرفتند و به دلیل این بی اعتنایی ضرر شدید کرده و ضربه های جبران ناپذیر خوردند. برنامه معروف my space از دنیای مجازی حذف شد زیرا صاحبین آن نتوانستند احتیاجات آینده مردم را حدس زده و در راستای آن گام بردارند. شرکت hostess نتوانست قدم مهمی در راستای سلامت تر غذا خوردن مردم بردارد و مجبور شد در سال 2012 میلادی شرکت را تعطیل کند.
لری پیج، بنیان گذار گوگل معتقد است : قدرت پیش بینی نمودن آینده و مسیر حرکت بازاری که در آن پا نهادهایم، برای هر کارآفرین و رشد و رونق کسب و کارش امری حیاتی و ضروری است، علی الخصوص در دنیای امروز که با سرعت نور در حال پیشرفت در دنیای تکنولوژی و دیگر عرصه ها میباشد.
برای جهان و مردم دنیا خوبی بخواه
آیا میدانید چه روندی بر روی کسب و کار یا تجارت شما تاثیر گذار است؟ لری پیج میگوید خیلی از افراد فکر میکنند که کمپانی های بزرگ جهانی مکار و حیله گر هستند. شاید باور نکنید، شعار غیر رسمی گوگل این است: کار غیر اخلاقی انجام نده که به تازگی یک شعار دیگر هم به آن اضافه شده که میگوید، کارت را به نحو احسن انجام بده. او میگوید: علت دید بدی که بسیاری از شرکتها نسبت به برندها دارند این موضوع است که این شرکتها به دنیال منافع مالی بوده و در نهایت فقط به فکر خودشان هستند و مردم به راحتی این موضوع را درک میکنند.
هدف فعالیت گوگل چیست؟
گوگل از گذشته تا کنون همیشه علاقمند بوده، آدم خوب داستان باقی بماند. هدف گوگل همیشه در دسترس قرار دادن اطلاعات، مرتب کردن و مفید تر نمودن اطلاعات کل جهان بوده است. امروزه بسیاری از مصرف کنندگان و مشتریان، شرکتهایی را که خدمات بد ارائه میدهند، به مشتریان زور میگویند و یا محیط زیست را آلوده میکنند مجازات میکنند. کسب و کار فقط کسب درآمد و سود نیست بلکه کمک به کل جهان هستی برای بهتر بودن است. این موضوع دقیقا همان چیزی است که گوگل آن را خوب فهمیده و دلیل موفقیتش است.
حال سوال اصلی اینجاست که آیا ما قصد داریم تمرکز خود را بر روی خوب بودن بگذاریم؟ در دنیای پر از هرج و مرج و پر آشوب امروزی که دریایی از اطلاعات تکنولوژیکی و مدیریت های مجازی در آن موجود است، مردم بیش از پیش ترجیح میدهند تا از شرکت هایی حمایت کنند تا به سلامت زندگی آن ها کمک نموده، امن باشد و با رعایت مسائل اخلاقی زندگی آن ها را بهبود ببخشد.
راز موفقیت چیست؟
بسیاری از ما در طول زندگی خود، خواسته یا ناخواسته در جستجوی راز موفقیت هستیم. دلمان میخواهد بدانیم چرا عدهای بیبروبرگرد موفق میشوند و عدهای دیگر با وجود تلاشهای صادقانه، راه به جایی نمیبرند. آیا ِوردی سحرآمیز برای موفق شدن وجود دارد یا آنکه افراد موفق با استفاده از پارتی بازی و ثروتی باد آورده در حال دِروی مزرعه موفقیت هستند؟ در این گفتار، ما نیز به دنبال «راز موفقیت» میگردیم. با ما همراه باشید.
راز اول: خودتان را به سلاح اطلاعات مجهز کنید
قرنی که در آن زندگی میکنیم، سرشار از اطلاعات است. در نتیجه، تنها راه برای پیشرفت کردن و تغییر وضعیت فعلی، به دست آوردن اطلاعات بیشتر است.
تاریخ انقضای سخنانی مانند: «دیگر از من گذشته» یا «هر چه قرار بود یاد بگیرم را در مدرسه یاد گرفتم» سالها است که به سر آمدهاند. باید به جای گریختن از یادگیری به درون آن غوطهور شوید تا از اطلاعات سطحی گذر کرده و چیزهایی که قدرت تغییر دارند را پیدا کنید. البته این نکته را به یاد داشته باشید که لازم نیست در تمام زمینهها به دنبال یادگیری و به دست آوردن اطلاعات باشید.
اگر میخواهید مثل یک لیزر عمل کنید و درست و دقیق به هدفتان بزنید باید یک زمینه ویژه را انتخاب کرده و تمام اطلاعاتی که در آن زمینه وجود دارند را بیاموزید. این اولین و مهمترین راز موفقیت است.
تحقیق یعنی آنچه دیگران دیدهاند را ببینی و به چیزی فکر کنی که هیچکس به آن فکر نکرده است.
آلبرت سنت گیورگی
راز دوم: ایرادگیری را تبعید کنید
اگر به دنبال این باشیم که ایراد زمین و زمان را کشف کنیم، هر روز با هزاران گزینه تازه روبهرو خواهیم شد. این ماجرا پایانی ندارد. ما این توانایی را داریم که از زیباترین چیزها، زشتترین ایرادها را بگیریم یا برعکس، در منفیترین شرایط نیز نکتههایی درخشان را استخراج کنیم.
راه اول، ما را به قعر تاریکی میبرد و راه دوم، دروازههای روشنایی را به روی ما باز میکند. گذشته از این، ایراد گرفتن و دیدن نکتههای منفی در هر چیزی نوعی اعتیاد است. افراد موفق، با تمرین و تلاش، خودشان را از آن اعتیاد جدا کردند و توانستند فرصتها را از دل بدترین شرایط بیرون بکشند. با خودتان قرار بگذارید که از همین امروز دیگر راجع به هیچ چیزی بهانهگیری نکنید و در عوض به دنبال پیدا کردن راهحلهای کاربردی بگردید.
راز سوم: به دنبال تایید دیگران نباشید
بسیاری از ما به دلیل کمبود اعتماد به نفس میخواهیم دیگران تکتک کارهای ما را تایید کنند. چون احساس میکنیم تنها در آن صورت است که کارمان به درستی انجام میشود. غافل از آنکه موفقیت تنها زمانی به سراغمان میآید که به جای نگاه به دیگران، خودمان را تماشا کنیم و با اعتماد به تواناییهایمان قدم برداریم.
از طرفی، مقایسه کردن تواناییهای خودمان با دیگران میتواند ما را محدود کند. چون در آن صورت، مرزی برای رشد خودمان تعیین میکنیم و فراتر رفتن از آن را غیرممکن میدانیم. در حالی که دیگران تنها به اندازه مرزهای درونی خود و تجربهای که از انجام موفقیتآمیز کارهایشان دارند به ما نگاه میکنند. اگر شما فراتر از آنها باشید و بیخبر از همهجا آنها را به عنوان معیاری برای مشخص کردن تواناییهای خود در نظر بگیرید، نتیجهای جز کوچک ماندن دستگیرتان نخواهد شد.
راز چهارم: پول هدف نیست
شاید با این تیتر، کمی – یا خیلی – مخالف باشید و بگویید: «چرا پول هدف نیست؟ ما باید پول داشته باشیم تا بتوانیم زندگی آرزوهایمان را بسازیم.» بله دقیقا همینطور است. اگر کسی همین الان به شما یک میلیارد تومان پول بدهد از داشتن آن پول احساس خوشحالی خواهید کرد. اما شادی شما نه به خاطر آن کاغذهای رنگی بلکه به دلیل کارهایی است که میتوانید با این پول انجام دهید.
در حقیقت، پول برای شما ارزشی ندارد. این آرزوها و خواستههای شما هستند که سرشار از ارزش و زیبایی هستند. پس نباید پول را هدف زندگی خود قرار دهید. اگر بتوانید بر این تفکر پیروز شوید و به جای پول، هدفی دیگر را به عنوان چشمانداز خود در نظر بگیرید، ماجرا به شکل شگفتانگیزی به نفع شما تغییر جهت میدهد.
یکی از بهترین هدفهایی که میتوانید برای زندگی خود انتخاب کنید «کمک کردن به دیگران و حل کردن مشکل آنها» است. در این صورت، هر چه به انسانهای بیشتری کمک کرده و گرههای بیشتری را باز کنید، ثروتمندتر میشوید و حال جهان پیرامونتان هم بهتر میشود.
راز پنجم: ترسها را به چالش بکشید
ترسیدن، علت شماره یک اقدام نکردن است. وقتی شجاعت برداشتن اولین گام را نداشته باشیم، لذت چشیدن طعم پیروزی را از دست خواهیم داد. با وجود آنکه شکستها خواهناخواه گاهی در مسیر حرکت ما به سمت اهدافمان سبز میشوند اما میتوان با عمیقتر نگاه کردن و برداشتن سهم خود از آن شکستها که همان درسهای نهفته در این زمین خوردنها هستند، راه را برای ادامه مسیر هموارتر کرد.
اگر از زمین خوردن بترسیم، همیشه به جلوی پایمان نگاه میکنیم. در آن صورت نه راه رفتن را یاد میگیریم، نه هیجان دویدن را تجربه میکنیم و نه به جای خاصی میرسیم. به قول «رابرت گرین» نویسنده کتاب «۳۳ استراتژی جنگیدن»: «بزرگترین جنگ ما با خودمان است. یعنی با نقاط ضعف، هیجانها و بیارادگی در پایان همه چیز.
شما باید جنگی دائمی با خود به راه بیندازید. باید در مقام رزمآور زندگی به نبرد خوشآمد بگویید و آن را راهی برای اثبات خویشتن، بهتر کردن مهارتهایتان، کسب شجاعت، شهامت و تجربه بدانید. به جای آنکه تردیدها و ترسهایتان را بکوبید با آنها روبهرو شوید و برایشان بجنگید.»
راز ششم: بزرگتر فکر کنید
ضربالمثلی قدیمی وجود دارد که میگوید: «چون که ۱۰۰ آید ۹۰ هم پیش ماست.» این همان جادوی تفکر بزرگ است. اگر در زندگی خود اهداف بسیار بزرگی داشته باشید پتانسیلهای درونی خود را به چالش میکشید تا به جای راضی بودن از شرایط موجود به دنبال راهی برای خلاصی از این وضعیت بگردد. در واقع، شما با بزرگتر فکر کردن، حصار ظرفیتهای درونی خود را در هم میشکنید و راهی به سوی خود برترتان باز میکنید.
راز هفتم: روی رشد شخصی خود سرمایهگذاری کنید
شما با تمام چیزی که هستید وارد کسب و کار یا تجارت خود میشوید. حالا اگر چیزی که هستید برای کسب و کارتان کافی نباشد چه اتفاقی میافتد؟ در بدترین حالت، شما ورشکسته میشوید. بهترین کار این است که در کنار آموزشهای مالی و عمیقتر شدن در مهارتهایی که به کسب و کارتان مربوط است، راهی برای رشد و توسعه شخصی پیدا کنید. این کار، گذشته از دیدگاه عمیقی که به شما میدهد راه پیشرفت و تجربه یک زندگی بهتر را برایتان هموارتر میکند.
هر انسانی میتواند تا جایی که میتواند یا تا جایی که مایل است رشد کند. اما فقط میزان فکر او است که تعیین میکند تا کجا رشد کند. آین رند، نویسنده
راز هشتم: منتظر روزهای خوب نمانید
گاهی دستدست کردن و پرهیز از قدم برداشتن، پشت بهانههای قشنگی مانند: «منتظر فرصت مناسب ماندن» پنهان شدهاند. این فرصتهای مناسب که با منتظر ماندن هیچگاه از راه نمیرسند ما را چشم به راه خود باقی میگذارند. یادتان باشد، فرصتها در مرزبندیهای محدودی به نام «خوب» و «بد» باقی نمیمانند.
گاهی فرصتی که برای شما خوب است، دیگری را نابود میکند. فرصتها ساختنی هستند. باید با آموزش خودتان، عمیقتر کردن نگاهتان و داشتن تفکر مثبت، فرصتها را مثل طلای پنهان شده در دل زمین بیابید.
آیا موفقیت، راز دارد؟
نکتههایی که در قالب رازها برایتان گفتیم، به هیچ عنوان «راز» نیستند. این موارد و چیزهای بسیار زیادی از این دست، نکتهها و روشهایی هستند که هزاران سال است افراد موفق و ثروتمندان از آنها برای رو به جلو حرکت کردن استفاده میکنند. با وجود آنکه انسان، مخلوق پیچیدهای است و جهانی که در آن زندگی میکند سرشار از اسرار است اما راهحلهایی که برای موفقیت در زندگی لازم داریم چیزهایی کوچک و ساده هستند که تنها به اقدام کردن ما نیاز دارند. حالا پرسش درست این است که آیا واقعا میخواهید حرکت کنید؟
نظر شما چیست؟
افراد موفق برای زندگی خود شعار و قانون دارند. شعار زندگی شما چیست؟ لطفا آن را برای ما و خوانندگان این گفتار توضیح دهید. چرا آن را انتخاب کردهاید؟
راز موفقیت خانوادگی چیست؟
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ایام پیروزی انقلاب اسلامی فقط یادآور یک رویداد تاریخی مهم نیست بلکه فرصتی مغتنم برای تعمق و تفکر در مهارت های روانشناختی فردی و جمعی ای که اهالی آن دوران را به سوی موفقیت و کامیابی سوق داد و نیز وارد کردن این مهارت ها به زندگی خانوادگی و اجتماعی کنونی خودمان است. یکی از این مهارت ها، چگونه به هدف رسیدن است. ما به عنوان یک خانواده چگونه می توانیم به هدف هایمان برسیم؟ در این مقاله با مورد نظر قرار دادن مهارت هایی که می توانیم از پیروزی انقلاب اسلامی یاد بگیریم، به این پرسش پاسخ می دهیم.
پیش به سوی هدف
هر خانواده ای برای خود هدف هایی دارد. هدف خانواده شما چیست؟ خوشبختی؟ تربیت فرزندانی صالح؟ خریدن خانه؟ داشتن بچه هایی تحصیل کرده و موفق؟ فکر می کنید چگونه می توانید خانواده تان را به سوی اهداف مورد نظر راهنمایی کنید؟ خانواده ای می تواند به اهدافش برسد که چند قاعده مهم را رعایت کند:
یک رهبر داشته باشید
برای این که بتوانیم خانواده مان را به سر منزل مقصود برسانیم، باید درباره ی هدف مان با اعضای خانواده گفتگو کنیم و سعی کنیم به یک فهم مشترک برسیم
رسیدن به هر هدفی مستلزم گذر از پیچ و تاب های مختلف است. گاهی رسیدن به هدف، زمان زیادی می طلبد و گاهی نیازمند هزینه کردن از خزانه ی روانی و مادی خود است. برای این که خانواده تحت تأثیر این عوامل مداخله گر، از مسیر هدف خود خارج نشود، باید رهبری برای آن تعیین شود. رهبری که از بقیه عاقل تر و آگاه تر است و می تواند مسیرهای انحراف از هدف را به موقع تشخیص بدهد و اعضای خانواده را در مسیر درست نگه دارد.
در مورد هدف نهایی توافق کنید
در مورد هدف اصلی، تفاهم و توافق صورت بدهیم. برای این که بتوانیم خانواده مان را به سر منزل مقصود برسانیم، باید درباره ی هدف مان با اعضای خانواده گفتگو کنیم و سعی کنیم به یک فهم مشترک برسیم. برای مثال اگر هدف مان خوشبخت شدن است باید فرصتی فراهم کنیم تا هر یک از افراد خانواده برداشتی را که از این مفهوم دارند بیان کنند و بعد رهبر خانواده، جمع بندی ای از این هدف ارائه کند که در بر دارنده ی نکات خوب همه نظرات باشد.
نسبت به هدف تعهد داشته باشید
نسبت به هدف مشترک، احساس تعهد و مسؤلیت داشته باشیم. شناختن هدف بدون احساس مسؤلیت نسبت به آن، کاری از پیش نخواهد برد. باید شرایطی را فراهم کنیم که تک تک اعضای خانواده نسبت به رسیدن به هدف مورد توافق، احساس علاقه، تعهد و وظیفه داشته باشند.
جزئیات هدف را مشخص کنید
خرده هدف ها را تعیین کنیم. به هیچ هدف بزرگی نمی توان دست یافت مگر این که آن هدف، به هدف های کوچکتری تقسیم شده باشد و ساز و کارهایی برای تشویق افراد خانواده بعد از رسیدن به هر خرده هدفی در نظر گرفته شده باشد.
ظرفیت های افراد خانواده را شناسایی کنید
هر یک از افراد خانواده استعدادها و توانایی های خاص خود را دارد. اگر ما بعد از اینکه خرده هدف هایمان را تعیین کردیم، به این نکته نیز توجه بکنیم که چه کاری را چه فردی می تواند بهتر انجام بدهد، به عبارت دیگر اگر کارها را به درستی بین خودمان تقسیم کنیم به احتمال بیشتری می توانیم به هدف مان دست پیدا کنیم.
همکاری و مساعدت به خرج بدهید
برای کسب موفقیت خانوادگی، فضایی امن و آرام نیاز است. و این امنیت و آرامش برقرار نمی شود مگر اینکه خدمات اعضای خانواده به همدیگر که در راستای رسیدن به هدف است به صورت نامشروط باشد
در مسیر رسیدن به یک هدف، موانع زیادی وجود دارد. برای مثال ممکن است، یکی از افراد خانواده بیمار شود یا به هر دلیل دیگری نتواند به مسؤلیتش عمل کند. خانواده ای به پیروزی می رسد که همیشه نیروهای ذخیره و با گذشتی برای این جور مواقع داشته باشد. نیروهایی که تا زمان رفع شدن مشکلِ فرد دیگر، مسؤلیت های او را بین خودشان تقسیم می کنند و به هر نحوی شده اجازه نمی دهند کاری روی زمین باقی بماند.
بی قید و شرط تلاش کنید
در راه رسیدن به هدفمان، بی قید و شرط تلاش کنیم. برای کسب موفقیت خانوادگی، فضایی امن و آرام نیاز است. و این امنیت و آرامش برقرار نمی شود مگر اینکه خدمات اعضای خانواده به همدیگر که در راستای رسیدن به هدف است به صورت نامشروط باشد. برای مثال اگر هدف خانواده ی شما خریدن خانه است، وقتی به هدف تان می رسید که همه اعضای خانواده بدون مزد و منت در قناعت کردن و صرفه جویی کردن کوشا باشند. در این شرایط اگر یکی دو نفر مدام ایثارشان را به رخ بقیه بکشند، ممکن است عطای خدمتشان به لقایشان بخشیده شود و حالا حالا ها امکان خریدن خانه فراهم نشود.
امیدوار باشید
امیدوار بودن. امید یعنی داشتن یک هدف معین، دانستن راه های مختلف برای رسیدن به آن هدف و داشتن انگیزه برای رسیدن به هدف. یک خانواده ی امیدوار، هرگز از رسیدن به اهدافش ناامید نمی شود و اگر در یک راه شکست خورد به سراغ راه های دیگری که از قبل برای رسیدن به آن هدف به صورت ذخیره نگه داشته بود می رود. یک خانواده ی امیدوار، تسلیم موانع و مشکلات نمی شود چرا که انگیزه ای پایان ناپذیر برای رسیدن به اهدافش دارد.
راز موفقیت در تجارت چیست؟
اداره کردن تجارت روشی خلاق ، انعطاف پذیر و چالش برانگیز است تا بتوانید در آینده رئیس خود شوید و آینده خود را ترسیم کنید. تصمیم گیری برای تبدیل شدن به یک فرد موفق در تجارت شجاعت ، عزم و دوراندیشی را می طلبد. با ما همراه باشید تا شما را با راز موفقیت در تجارت آشنا کنیم.
راز موفقیت در تجارت
آیا راهی برای تعیین اینکه آیا می توانید یک فرد موفق در تجارت باشید ، یا بهتر است که برای شخص دیگری کار کنید؟ افسوس که هیچ فرمولی یا راز موفقیت در تجارت وجود ندارد. با این حال ، بیشتر افراد موفق این ده ویژگی را به اشتراک می گذارند. بررسی کنید که آیا هرکدام از آنها را دارید؟
۲٫کارآفرینان موفق دارای نگرشی از صراحت و ایمان هستند که اگر می توانید به سادگی آن را به عنوان اولین قدم در مسیر تجارت تصور کنید. معلمان مدیریت به ما قدرت تجسم را یاد داده اند - خود را در ذهن خود مشاهده می کنید که رویاهایتان را تحقق بخشیده است. اگر می خواهید ثروتمند شوید ، خود را در محیطی مجلل که دارای حساب بانکی زیادی است ، تصور کنید. و روند پیش بینی موفقیت برای شما باید یک فعالیت ثابت باشد!
بر نقاط قوت خود تمرکز کنید. هریک از ما نقاط قوت و ضعف خود را داریم. برای موفقیت در تجارت، باید نقاط قوت خود را شناسایی کرده و روی آن متمرکز شوید. برای مثال در تجارت ، اگر می دانید شم بازاریابی خوبی دارید ، از این قدرت استفاده کرده و از آن استفاده کامل کنید. در مناطقی که ممکن است در آنها ضعف دارید، در این زمینه از دیگران کمک بخواهید.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵. تعداد رأی: ۱
راز موفقیت در تجارت به نظر من تبلیغات موثر می باشد یعنی هرچه تبلیغات شما بالاتر باشد در تجارت موفقیت بیشتری به دست میآورید
نگین محمدنژاد مامالو
راز موفقیت در تجارت را فقط کسی می تواند به شما بگوید، که تجربه کافی در این زمینه را قبلا کسب کرده است.
من بسیار انسان خلاقی هستم اما کارمندم و اصلا لذت نمیبرم از کارمند بودن و زیر دست دیگران کار راز موفقیت چیست؟ کردن. دارم فکرامو جمع و جور میکنم که کار خودمو راه بندازم. دعا کنید برام که موفق بشم.
قلبم پر از هیجان و امید میشه وقتی به این فکر میکنم که کار خودمو داشته باشم
نگران نباش و فقط به خدا توکل کن. حتما میتونی انجامش بدی.
کار راه انداختن کار سختی نیست فقط باید پشتکار داشته باشی و خسته نشی
حتما از مشاوران آرادبرندینگ کمک بگیر.
خیلی خوب میتونن راهنماییت کنن
من همیشه آرزوهای بزرگ و رویاهای شگفت انگیز داشتم و دارم.
تازگی خواب های عجیب و غریبی هم میبینم که در رابطه با رویاهای شغلیم هست
اگر به موفقیت فکر کنیم ما قدمی براش برنداریم هیچ وقت بهش نمیرسیم و فقط درباره ش رویاپردازی کردیم!
راز موفقیت در زندگی شخصی و کاری چیست؟
برای پی بردن به راز موفقیت اول باید , بدانیم تعریف ما از موفقیت چیست؟فرد موفق چه فردی است؟و نکته جالب اینجاست که تعریف موفقیت در زندگی هر شخصی تنها توسط خود فرد صورت میگیرد.
آیا پی بردن به این سوال که چکار کنیم درامدی رویایی داشته باشیم و درکسب وکار و ثروت بدرخشیم , راز موفقیت است؟
آیا پی بردن به این سوال که چکار کنیم در یک خانه رویایی با افرادی که عاشقشان هستیم زندگی کنیم ,راز موفقیت است؟
آیا پی بردن به این سوال که چکار کنیم زیبا و جوان و خوش اندام به نظر برسد , راز موفقیت است؟
آیا پی بردن به این سوال که چکار کنیم همیشه سالم و سلامت باشم , راز موفقیت است؟
برای تعریف دقیق موفقت بیشتر بدانید:(تعریف موفقیت)
حال ,هر تعریفی که از موفقیت داشته باشید ,بکارگیری سه مورد اصلی در زندگیتان باعث میشود که شما به موفقیت رویایی خودتان در زندگی واقعی دست پیدا کنید و به راز موفقیت پی ببرید.
راز موفقیت:
شاید باورتان نشود اما بنیادی ترین و اصلی ترین راز موفقیت فکر انسان است.فکر انسان به هرسمت و سویی که برود ,فرکانس و ارتعاشاتی از خودش ساطع میکند که جهان هستی ,اتفاقاتی هم سنگ و هم طراز با فکر او به او بازمیگرداند.فکر انسان مهم ترین و اصلی ترین عامل موفقیت انسان است.(مطالعه مقاله تاثیر ذهن و جسم)
برای رسیدن به موفقیت طوری که منظور ما در این مقاله هست.فکر را در دو سمت و بادو رویکرد به کارببندید.
برای موفقیت اول فکر کنید بینید در چه کاری و در چه زمینه ای لذت میبرید که بخواهید مهارت ان کار را کسب کنید.انجام چه کاری به شما حال خوبی میدهد؟انجام چه کار و چه مهارت باعث میشود که شما گذر زمان را احساس نکنید؟اشزی؟نقاشی؟سفالگری؟برنامه نویسی کامپیوتری؟شنا؟اول فکر کنید و تخصص ومهارتی که خاص شما هست و به رشد شما کمک میکند را پیدا کنید.بعد که اینکاررا انجام دادید نوبت میرسد به رویکرد دوم..
حالاکه تخصص و مهارت لازم را با فکر پیدا کردید حلا باید فکر کنید و بینید از چه طریق و از چه مسیری میتوانید تخصص و مهارت خودتان را به سرانجام موفقیت برسانید.از چه طریقی میتوانید از تخصص و مهارت خودتان کسب درآمد کنید؟از چه مسیری بروید تا دانش و تخصص و مهارت شما دیده شود؟یا ازچه مسیری به فراگیری مهارت مورد راز موفقیت چیست؟ علاقه خوتان برسید؟
داشتن مهارت
حالا که فکر کردید و مهارت مورد علاقه خودتان را جستجو کردید و پیدا کردید باید به فراگیری دانش و تخصص و مهارت لازم بپردازید و تمام تلاش و توانتان را بگذارید تا در زمینه کاری خودتان به طرازاولین ترین فرد ممکن ,تبدیل شوید.
داشتن پشتکار
و دراین بخش هم باید دست از تلاش برندارید تا رسیدن به نتیجه مطلوب خودتان پیش بروید و تلاش کنید و پشتکار داشنه باشید.اگر شما به هر علتی کارو حرفه مورد نظری که مدت ها برای ان تلاش کرده اید را نیمه کاره رها کنید و به تخصص دیگری بپردازدید فقط کلی وقت و انرژی و هزینه خودتان را صرف کرده اید و به نتیجه هم نرسیدید.پس دست از تلاش برندارید و تا رسیدن به نتیجه و رشد و شکوفایی و موفقیت تلاش خودتان را ادامه دهید.
دیدگاه شما