مدیریت مسیر رشد از طریق استراتژی تنوع بخشی
انتخاب استراتژی تنوع بخشی و حرکت در مسیر آن همیشه با انبوهی از نظرات موافق و مخالف همراه است. از یکسو موافقان استراتژی تنوعبخشی آن را با دلایلی از قبیل غلبه بر فشارهای رقابتی در زنجیره ارزش، بهینهسازی سبد هلدینگ، متوازن ساختن ریسک یا هزینه مبادله فراوان بازار توجیهپذیر میدانند و از سوی دیگر، مخالفان این استراتژی به مواردی از قبیل دشواری مدیریت سبدهای متنوع، بازده پایین هلدینگهای چندرشتهای، شکلگیری روابط غیراقتصادی در سبد و همکاهی و نابودی ارزش استناد میکنند. اگر در دام نظرات رادیکال دو سر این طیف گرفتار نشویم، به احتمال فراوان میتوانیم موقعیتی را پیدا کنیم که در آن، بتوان درباره بهکارگیری استراتژی تنوع بخشی تصمیمی عاقلانه و منطقی اخذ کرد. آنچه که در چنین موقعیتی اهمیت پیدا میکند، حد و اندازه و شیوه تنوعبخشی است تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ که مطالعات متعددی پیرامون آن به انجام رسیده است، اما الگو یا قاعده فراگیری درباره آن وجود ندارد.
بر حسب منطق اقتصادی، شرکتها و بنگاههای تجاری به دنبال رشد کسبوکار خود هستند و مسیرهای متنوع و متفاوتی را برای رشد انتخاب میکنند. این انتخابها ممکن است یکی یا چند نمونه از چنین مواردی باشند: افزایش ظرفیت تولید یا خدمترسانی (برای مثال: افزایش ظرفیت تولید از ۲ هزار تن سنگ آهن به ۵ هزار تن)، افزایش تنوع غیرتکنولوژیک تولیدات و خدمات (برای مثال: تنوع در محصول با تولید پیراهن در رنگها و طرحهای متفاوت)، افزایش تنوع تکنولوژیک تولیدات و خدمات (برای مثال: تنوع در محصول با تولید نسخههایی با سطوح عملکردی متمایز از یک تلفن همراه)، افزایش تنوع بازار تولیدات و خدمات (برای مثال: تنوع در بازار با اخذ پروژههای پیمانکاری و خدمات مهندسی در کشورهای مختلف). با اینحال، گزینههای در دسترس بنگاههای تجاری محدود به این چند مورد نیست.
به لحاظ تاریخی، بسیاری از شرکتها و بنگاههای تجاری برای رشد به موازات بهکارگیری استراتژیهای فوق، توجه خاصی به استراتژی تنوع بخشی داشتهاند. به طور کلی، تنوعبخشی به معنای گسترش دامنه کسبوکارها است و در مدیریت استراتژیک شرکتهای هلدینگ زیرمجموعه مفهوم وسیعتری با عنوان استراتژی سبد قرار میگیرد؛ اما این تعریف از تنوع بخشی بسیار کلی است. اگر بخواهیم شیوهها و روشهای تنوعبخشی را از همدیگر تفکیک کنیم، با ترکیب متنوعی از گزینهها از قبیل تنوع عمودی، تنوع افقی، تنوع همگون یا تنوع ناهمگون روبهرو میشویم. در یک دستهبندی ساده میتوانیم تنوعبخشی را در گزینههای ذیل قرار دهیم:
تنوعبخشی در مسیر زنجیره ارزش
حرکت در مسیر زنجیره ارزش اغلب آسانترین راه برای گامنهادن در مسیر استراتژی تنوعبخشی و راهاندازی هلدینگ است. شرکتهایی که چنین مسیری را تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ طی میکنند، ممکن است حرکت به سوی حلقههای بالادستی (رو به سوی تامین)، یا حلقههای پاییندستی (رو به سوی مصرف) را دنبال کنند یا اینکه ترکیبی از هر دو رویکرد را در پیش بگیرند. این مسیر در نهایت ممکن است منجر به شکلگیری یک شرکت تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ یکپارچه (شرکتهایی مانند زیمنس یا مپنا شرکت یکپارچه هستند) شود. این نکته را نباید از یاد برد که هنگامیکه تنوعبخشی در مسیر زنجیره ارزش را در پیش میگیریم، نسبت به دانش فنی یا دانش بازار مربوط به زنجیره ارزش بیگانه نیستیم. برای مثال، هنگامیکه یک تولیدکننده تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ مواد غذایی درصدد احداث مجتمعهای کشت و صنعت برمیآید، به دنبال تاسیس شرکت پخش و حمل مواد غذایی میرود یا مشغول راهاندازی فروشگاههای عرضه مستقیم میشود، تنوعبخشی در مسیر زنجیره ارزش خود را در پیش گرفته است.
تنوعبخشی همگون
اگرچه تنوعبخشی در مسیر زنجیره ارزش اغلب زیرمجموعهای از تنوعبخشی همگون به شمار میرود، اما تنوعبخشی همگون مفهومی فراتر و وسیعتر است و زیرمجموعههایی مانند تنوع همگون عمودی یا تنوع همگون افقی را شامل میشود. هنگامی میتوانیم یک تنوعبخشی را همگون بدانیم که مشابهت قابل توجهی میان متغیرهای کلیدی موفقیت کسبوکار فعلی با تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ متغیرهای کلیدی موفقیت کسبوکار جدید وجود داشته باشد. برای مثال، یک تولیدکننده مواد غذایی که به سراغ صنعت شویندهها میرود، استراتژی تنوعبخشی همگون را دنبال کرده است، زیرا متغیرهای کلیدی موفقیت در هر دوی این صنایع (برند، تحقیق و توسعه، شبکه پخش) یکسان است. هلدینگهایی که شروع به راهاندازی یا خرید تعدادی کسبوکار یکسان میکنند نیز تنوعبخشی به شیوه همگون را با رویکردی افقی در پیش گرفتهاند. برای مثال، یک هلدینگ فعال در صنعت سیمان ممکن است چهار کارخانه سیمان مختلف با چهار شخصیت حقوقی گوناگون را تحت مالکیت داشته باشد.
تنوعبخشی ناهمگون
بسیاری از شرکتها مسیر رشد خود را با استراتژی تنوعبخشی ناهمگون طی میکنند و قدم درون کسبوکارهایی میگذارند که با کسبوکارهای قبلی آنها همافزایی و اشتراک خاصی ندارند، در زنجیره ارزش کسبوکارهای قبلی جایی به خود اختصاص ندادهاند و مشابهتی به لحاظ متغیرهای کلیدی موفقیت هم با کسبوکارهای قبلی ندارند. در پیش گرفتن تنوع ناهمگون ممکن است به صورت غیرمتمرکز و پراکنده صورت پذیرد. در این صورت با هلدینگهایی مواجه میشویم که در تعداد محدودی از صنایع نامرتبط حضور دارند. هنگامیکه شرکت رویکرد نظامیافتهتری داشته باشد و تنوع ناهمگون را در ابعاد گستردهتری دنبال کند، با هلدینگهای چندرشتهای مواجه خواهیم شد که در طیف انبوهی از صنایع نامرتبط به فعالیت مشغول هستند و ارزش بازار بسیار زیادی دارند. شرکتهایی مانند جنرال الکتریک که در طیف متنوعی از صنایع نیروگاهی، محصولات الکترونیکی، ماشینآلات صنعتی، تجهیزات پزشکی، هوافضا، دیجیتال، انرژیهای تجدیدپذیر و تامین مالی حضور دارند از جمله شرکتهای چندرشتهای به شمار میآیند.
برای درک بهتر این موضوع در فضای کسبوکار ایران، گروه صنعتی گلرنگ را در نظر بگیرید: این هلدینگ به واسطه تاسیس و راهاندازی شرکت پخش و شبکه فروشگاههای زنجیرهایاش تنوعبخشی در زنجیره ارزش را دنبال کرده است؛ با افزودن کسبوکار مواد غذایی به کسبوکار شوینده از تنوعبخشی همگون استفاده کرده است و با ورود به صنایع و کسبوکارهای جدید در حوزههایی مانند ساختمان و دارو، تنوعبخشی ناهمگون را در پیش گرفته است.
اما بهکارگیری هر کدام از این روشها و رویکردها نیازمند پاسخ به مسئله کلیدی حد و اندازه است. یکی از راههای دستیابی به پاسخ این مسئله، رجوع به قاعده نسبت طلایی دیلویت است که شاید آن را با عنوان نسبت طلایی ۷۰-۲۰-۱۰ هم بشناسید. نسبت ۷۰-۲۰-۱۰ در حوزه مدیریت سازمانی برای مدیریت زمان، اداره فعالیتهای نوآورانه و یا حتی مدیریت مسیر رشد شغلی استفاده میشود و میتوان آن را برای تعیین حد و اندازه بهکارگیری استراتژی تنوعبخشی در پرتفوی کسبوکارها نیز مورد استفاده قرار داد. بر حسب قاعده نسبت طلایی دیلویت، ۷۰ درصد از منابع سازمان باید به کسبوکار محوری تخصیص داده شوند، ۲۰ درصد از منابع باید به سوی کسبوکارهای مرتبط با حوزه کسبوکار محوری هدایت شوند و ۱۰ درصد از منابع در حوزههای نامرتبط با فعالیت محوری سرمایهگذاری شوند. البته نباید از یاد برد که هر نوع تقسیمبندی از نسبت سرمایهگذاری منابع سازمانی بدون درنظرگرفتن همافزایی میان کسبوکارها و تاثیر آن بر عملکرد کل سبد کسبوکارها اشتباه است و نابودی ارزش را به همراه دارد. با این حال، این تقسیمبندی به هلدینگها کمک میکند تا تمرکز خودشان را حفظ کنند و از این طریق اثربخشی بالاتری داشته باشند. یافتههای محققان و مشاوران نشان میدهد شرکتهایی که سبد متمرکز و همگنی از کسبوکارها را اداره میکنند، از قدرت تعیینکنندگی بیشتری در بازار برخوردارند و این قدرت سبب کسب بازده بالاتری برای سهامداران آنها میشود.
منظور از سبد سهام یا پرتفوی بورس چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی بورس ترکیبی از سهام مختلف می باشد که معامله گر اقدام به خرید آنها می کند. پرتفوی یک کلمه فرانسوی بوده و به معنی سبد سهام است. هدف اصلی از تشکیل سبد سهام استفاده مناسب از سهام صنایع مختلف برای تقسیم ریسک سرمایه گذاری است. ضرب المثل قدیمی می گوید: “همه تخم مرغ های خود را در یک سبد یکسان قرار ندهید” چون در صورت شکستن سبد، تمام تخم مرغ ها شکسته می شوند.
تشکیل سبد سهام باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس می شود. در تشکیل سبد سهام عوامل زیادی دخیل هستند. رعایت این موارد به شما کمک می کند تا سرمایه گذاری موفقیت آمیزی داشته باشید. تنوع سهام در سبد سهام معاملاتی باید در حدی باشد که بتوانید آن را مدیریت کنید.
پرتفوی یا سبد سهام مانند همان سبدی است که در فروشگاه اجناس خود را در آن میچینید. زمانی که به فروشگاه میروید، اجناسی را که فکر میکنید به آنها نیاز خواهید داشت در سبد خود قرار میدهید. در بازار بورس نیز سهامی را که بر اساس تحلیلها یا بررسیهای مختلف ارزشمند تشخیص دادهاید، خریداری کرده و در سبد سهام خود قرار میدهید.
منظور از سبد سهام یا پرتفوی معاملاتی چیست؟
هدف از سبد سهام یا پرتفوی برای کاهش ریسک در معاملات می باشد. در واقع سود یک سهم می تواند ضرر یک سهم دیگر را از بین ببرد. بنابراین با خرید سهام صنایع مختلف این اطمینان را خواهید داشت در صورت نزولی بودن بازار در تمام سهم ها ضرر نخواهید کرد. برای مثال برخی از اتفاقات سیاسی و اقتصادی چون جنگ، تحریم و غیره تاثیرات متضادی در شرکت های مختلف دارند.
تشکیل سبد سهام از ابتدایی ترین بحث های تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در بورس است. لازم است هر معامله گری با نحوه تشکیل آن آشنا باشد.
اهمیت و فواید سبد سهام
برای اینکه به اهمیت سبد سهام پی ببریم، اجازه دهید مثالی ارائه کنیم. زمانی که به فروشگاه میروید، برای اینکه اجناس خریداری شده را بتوانید در یک جا جمع کنید، از سبد یا چرخدستی استفاده میکنید. سبد سهام دقیقا چنین مفهومی دارد. یعنی شما تمام داراییهای خود را داخل یک سبد میگذارید. به این ترتیب مدیریت داراییهای شما آسانتر خواهد بود.
اما مسئله مهم چیدمان سبد است. در حقیقت ارزش و اهمیت یک سبد به سهامی است که داخل آن قرار دارد. به همین ترتیب، سبد را باید بر اساس استراتژیهایی مشخص به نحوی بچینید که سود حداکثری را برای شما به همراه داشته باشد. البته چیدمان سبد سهام بر مبنای دید معاملاتی افراد انجام میشود. یعنی با توجه به اینکه معاملات شما بر اساس کدامیک از شیوههای سرمایهگذاری کوتاهمدت، میانمدت و یا بلندمدت خواهد بود، میتوانید سهامی مرتبط با همین استراتژیها انتخاب کنید.
در ادامه راهکارهایی بنیادین و اصولی ارائه خواهیم کرد که به کمک آن میتوانید سبد خود را به بهینهترین حالت بچینید. در واقع در این فرایند باید این اصول را رعایت کنید. اگر معاملات خود را بر مبنای این نکات انجام دهید، قطعا با گذشت زمان شاهد اثر مثبت و مطلوب آن نیز خواهید بود. پس به طور خلاصه بهتر است بگوییم که این چیدمان سبد است که میتواند منجر به سودآوری شما شود. سبد سهام آینه استراتژیها و اقدامات شما در بازار بورس است.
نقش شاخص بورس در چیدمان سبد سهام
طبیعتا هنگامی که میخواهید سهمها را در سبد خود بچینید، باید نگاهی هم به شاخص بیندازید. از آنجا که همیشه توصیه میشود سهام صنایع مختلف را خریداری کنید، بررسی شاخص میتواند در این خصوص کمک بسیار زیادی به شما بکند. برای مثال زمانی که شاخص کل منفی است ولی شاخص کل هموزن مثبت است نشاندهنده این است که فارغ از بزرگی و کوچکی شرکتها، روند بازار مثبت است. مسئلهای که شاید بسیاری از افراد چندان به آن توجه نکنند.
این امر به این دلیل است که شاخص هموزن، وزن یکسانی را برای نمادهای موجود در بازار بورس در نظر میگیرد و با توجه به آن میتوان از کلیت بازار مطلع شد. بسیاری از افرادی که تازه به بازار بورس تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ وارد شدهاند، ممکن است نگاهشان تنها به سمت سهام شاخصساز و به اصطلاح معروفی باشد که از قضا سودهای کلانی نیز نصیب سهامداران خود کردهاند. به همین دلیل بسیاری به امید کسب سودهای فراوان چنین سهامی را خریداری میکنند و در سبد سهام خود قرار میدهند؛ ولی برخلاف انتظارشان در زمان اصلاح بازار، این سهمها اولین نمادهایی هستند که با افت قیمت مواجه میشوند.
هیچ گاه تک سهم نباشید
فرض کنید سبد سهام خود را فقط از یک صنعت خاص تشکیل داده اید. در صورت رکود در آن صنعت، در تمامی سهام موجود در سبد سهام خود دچار ضرر خواهید شد. بنابراین توصیه می شود حتما تنوع را رعایت کنید و سبد معاملاتی خود را از سهام شرکت های مختلف پر کنید. البته توجه داشته باشید آن قدر تنوع سهام را زیاد نکنید تا بعد در مدیریت سبد سهام با مشکل مواجه شوید.
وزن سرمایه
توزیع مناسب وزن سرمایه از مهمترین فاکتور ها در تشکیل سبد سهام و سرمایه گذاری در بورس است. به طور مثال سبد سهام یک معامله گر متشکل از ۵ سهم متنوع است اما ۷۰ درصد وزن سرمایه خود را به یک سهام خاص اختصاص داده است. پس در واقع رعایت تنوع در این سبد هیچ تاثیری در کاهش ریسک ندارد. توصیه می شود حجم معاملات خود را به طور مناسب بین سهام توزیع کنید.
صنایع پر بازده را شناسایی کنید
در زمان تشکیل سبد سهام ابتدا صنایع پر بازده را شناسایی کنید. سپس از میان آن صنایع سبد سهام خود را ایجاد کنید. قابل ذکر است بدون مطالعه شرکت ها و انتخاب سهام های مختلف و تصادفی نیز ممکن است ضرر کنید. پس لازم است با تشخیص صنایع مطلوب جلوی ضرر را بگیرید. با این کار تا حدودی می توانید ریسک سرمایه گذاری در بورس را کاهش دهید.
چه سهامی را بخریم؟
سوالی که معامله گران می پرسند “سبد سهام خود را از چه سهامی پر کنیم؟” تشکیل سبد معاملاتی بستگی به روش تحلیل شما دارد. معامله گران بر اساس تحلیل تکنیکال یا تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ تحلیل بنیادی سهام را بررسی و انتخاب می کنند. اگر شما زمان کافی برای گذراندن دوره های آموزش بورس ندارید و نمی دانید سهام را به چه نحوی تحلیل و ارزیابی کنید می توانید از سبد های پیشنهادی استفاده کنید. این سبد سهام ها را معامله گران حرفه ای و باتجربه بورس تشکیل می دهند.
اخبار اقتصادی و سیاسی
وقتی می خواهید سبد سهام خود را تشکیل دهید به اخبار اقتصادی و سیاسی کشور و جهان توجه داشته باشید. یک سرمایه گذار موفق باید در جریان اخبار مهم باشد. قبل از تشکیل سبد سهام تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ نگاهی به آخرین خبرهای اقتصادی و سیاسی بیاندازید. قیمت نفت، طلا، ارز، نرخ تورم و غیره از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر صنایع مختلف می باشند.
نسبت به سهام برخی از شرکت ها تعصب نداشته باشید
برخی افراد چون در گذشته سهام یک شرکت خاصی را خرید و سود کرده اند در همه حال آن را یکی از مهمترین گزینه های خود در سبد سهام می دانند. در تشکیل سبد سهام عوامل مختلفی تاثیر می گذارند و باید با شناخت سطحی و سود های تصادفی نسبت به سهم شرکتی نگاه متعصب آمیز نداشته باشیم. حتی سودآور بودن یک سهم مشخصی در چند سال متمادی نشانه ای بر پر بازده بودن آن در این زمان نمی باشد. توصیه می شود بعد از بررسی تمام دلایل علمی، یک سهم را در سبد معاملاتی خود قرار دهید.
هر کسی ممکن است ضرر کند
در بازار بورس هر کسی ممکن است به دلایلی ضرر کند. اگر سهمی را در سبد سهام خود قرار دادید اما بعد از خرید متوجه شدید سهم مورد نظر طبق پیشبینی هایتان رشد نکرد، به راحتی آن را بفروشید و جلوی ضرر اضافی را بگیرید.
در تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ بازار بورس قرار نیست همیشه تحلیل های شما طبق میل خودتان پیش برود. سعی کنید اشتباه های خود را بپذیرید و با کنترل ریسک و مدیریت سرمایه جلوی ضرر اضافی را بگیرید. بازار بورس مکان پر هیجان و جذابی است. با یادگیری نکات لازم و ریز در مورد آن می توانید با اطمینان بیشتر اقدام به معامله گری کرده و در شرایط بحران توانایی کنترل ریسک را داشته باشید.
چند پرسش و پاسخ در مورد سبد سهام
در این بخش قرار است سوالاتی را در خصوص پرتفوی ارائه کنیم که ممکن است برای شما نیز پیش آمده باشد. در ادامه میتوانید این سوالات را به همراه پاسخ آنها مطالعه کنید.
آیا میتوان سهمهای داخل یک سبد سهام را به سبد دیگری منتقل کرد؟
این عمل امکانپذیر نیست. چرا که لازمه انجام چنین کاری، انتقال سهام از یک کد به کد دیگر است و این عمل انجام شدنی نیست. یعنی به طور خلاصه امکان انتقال سهم به دیگری وجود ندارد. ممکن است برخی از افراد چنین مسئلهای را با کد به کد اشتباه بگیرند. اما این دو مبحث با هم تفاوت دارند. در انتقال سهم شما قصد دارید تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ که سهام را از یک کد مشخص به کد مشخص دیگری منتقل کنید که چنین امکانی وجود ندارد.
آیا یک شخص میتواند چند پرتفوی داشته باشد؟
چنین پرسشهایی میتواند ناشی از عدم آگاهی از تفاوت میان کدبورسی و سبد سهام شود. بله، فرد میتواند چند سبد سهام در چند کارگزاری مختلف داشته باشد. اما این امر به این معنا نیست که این شخص چند کد بورسی دارد. دقت کنید که هر معاملهگر تنها یک کد بورسی خواهد داشت. یعنی همانطور که هر فرد تنها یک کد ملی دارد، یک کد بورسی هم دارد.
آیا میتوان یک سبد سهام را از طریق چند کارگزاری مدیریت کرد؟
هر پرتفوی به یک کارگزاری مرتبط است. درست است که هر فرد یک کد بورسی دارد، اما میتواند در چند کارگزاری حساب معاملاتی مختلف داشته باشد. به این ترتیب میتوان در دو کارگزاری خرید و فروش را انجام داد.
یعنی شما از هرکارگزاری که خرید کنید، نهایتا داراییهای شما در سبد مخصوص خودتان در همان کارگزاری قرار خواهد گرفت. در پاسخ به این سوال باید گفت که اگر سهمی را از طریق کارگزاری اول خریداری کردید، نمیتوانید آن را از طریق کارگزاری دوم بفروشید؛ مگر اینکه از طریق گزینه تغییر کارگزار ناظر چنین عملی را انجام دهید.
سبد سهام لحظهای و سپردهگذاری چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
این سوال ممکن است برای بسیاری از افراد (به خصوص تازهواردان به بازار بورس) پیش بیاید. پرتفوی لحظهای همانگونه که از نامش پیداست، به صورت لحظهای تمام معاملات آنلاین را نمایش میدهد و تراکنشها به صورت خودکار به این سبد اضافه میشوند. در این سبد شما میتوانید به صورت دستی تراکنشهای خود را اضافه کنید. پرتفوی سپردهگذاری تمام داراییهای شما را نشان میدهد. در این سبد تنها میتوانید ارزش سهام را مشاهده کنید در حالیکه در پرتفوی لحظهای سود و زیان هر یک سهام قابل مشاهده است.
انواع چیدمان سهم در سبد سهام به چه صورتی است؟
بسته به اینکه سبد سهام خود را به چه صورتی بچینید، سبدها مدلهای مختلفی خواهند داشت. از معروفترین سبدها تنوع بخشی پرتفو یعنی چه؟ میتوان به سبد دفاعی یا کمخطر (که نوسانات اثر کمی در آن دارند)، سبد تهاجمی یا پرخطر (که شامل سهمهایی با ریسک و بازده بالا هستند)، سبد سوداگرانه یا سفتهبازی (که بیشتر بر مبنای شایعات و اخبار انتخاب میشوند؛ اگر این شایعات به حقیقت بپیوندند سود خوبی نصیب سهامدار خواهدشد)، سبد درآمدی یا مبتنی بر سود سهام (که ریسک پایینی دارد و بر مبنای سود تقسیمی شرکتها چیده میشود) اشاره کرد.
آیا میتوان به سبد سهام افراد دیگر دسترسی داشت؟
برای این کار نیازمند نام کاربری و رمز عبور مربوط به هر شخص هستید. یعنی اگر شما به اطلاعات فرد دیگری دسترسی داشته باشید، میتوانید سبد سهام وی را ببینید و حتی دست به انجام معامله بزنید. درست به همین دلیل است که بسیار تاکید میکنند مراقب رمز عبور خود باشید. در صورت بروز مشکلاتی از این قبیل، هیچکس پاسخگو نخواهد بود؛ چرا که این خود شما بودید که در حفظ اطلاعات خود بیدقتی و یا بیتوجهی داشتهاید.
ریسک مستقل (Standalone Risk)
ریسک مستقل ریسک مرتبط با واحد عملیاتی یک شرکت، یک بخش شرکت یا دارایی، در مقایسه با یک پرتفوی بزرگتر و با تنوع مناسب است.
ریسک مستقل چیست؟
ریسک مستقل (Standalone risk) ریسک مرتبط با واحد عملیاتی یک شرکت، یک بخش شرکت یا دارایی، در مقایسه با یک پرتفوی بزرگتر و با تنوع مناسب است.
نکات مهم
- ریسک مستقل، ریسکی است که با یک جنبه از یک شرکت یا یک دارایی خاص مرتبط است.
- ریسک مستقل را نمی توان از طریق تنوع بخشی پرتفوی کاهش داد.
- توتال بتا، نوسانات یک دارایی خاص را به صورت مستقل اندازه گیری می کند.
- ضریب تغییرات (CV)، نشان می دهد که ریسک چقدر نسبت به مقدار بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری، مرتبط است.
درک ریسک مستقل
زمانی که دارایی مورد نظر مستقل است، همه داراییهای مالی را میتوان در چارچوب یک پرتفوی وسیعتر یا بهصورت مستقل بررسی کرد. در حالی که ماهیت پرتفوی، تمام سرمایه گذاری ها و ارزیابی ها را هنگام محاسبه ریسک در نظر می گیرد، ریسک مستقل با این فرض محاسبه می شود که دارایی مورد نظر تنها سرمایه گذاری است که سرمایه گذار باید از دست بدهد یا به دست آورد.
ریسک مستقل نشان دهنده ریسک های ایجاد شده توسط یک دارایی، بخش یا پروژه خاص است. این ریسک، خطرات مربوط به یک جنبه واحد از عملیات یک شرکت یا خطرات ناشی از نگهداری یک دارایی خاص، مانند یک شرکت سهامی خاص را اندازه گیری می کند.
محاسبه ریسک مستقل می تواند به تعیین ریسک پروژه یک شرکت کمک کند، چنانکه به عنوان یک نهاد مستقل عمل می کند. اگر این عملیات متوقف شود، خطر وجود نخواهد داشت. در مدیریت پورتفوی، ریسک مستقل ریسک یک دارایی را اندازه گیری می کند که نمی توان آن را از طریق تنوع بخشی کاهش داد.
سرمایه گذاران ممکن است ریسک یک دارایی مستقل را برای پیش بینی بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری، بررسی کنند. ریسکهای مستقل باید با دقت بررسی شوند، زیرا بهعنوان یک دارایی محدود، درصورت افزایش یا کاهش ارزش آن سرمایه گذار سود یا ضرر قابل توجهی خواهد کرد.
اندازه گیری ریسک مستقل
ریسک مستقل (Standalone risk) را می توان با محاسبه توتال بتا یا از طریق ضریب تغییرات (CV) اندازه گیری کرد.
توتا بتا
بتا منعکس کننده میزان نوسان یک دارایی خاص، نسبت به بازار کلی است. در همین حال، توتا بتا، که با حذف ضریب همبستگی از بتا بدست می آید، ریسک مستقل دارایی خاص را اندازه گیری می کند.
ضریب همبستگی
ضریب همبستگی ( Coefficient of Variation) ، معیاری است که در تئوری احتمال و آمار به کار می رود که یک معیار استاندارد از پراکندگی توزیع احتمال ایجاد می کند. پس از محاسبه ضریب همبستگی، می توان از ارزش آن برای تحلیل بازده مورد انتظار و ارزش ریسک مورد انتظار، به صورت مستقل استفاده کرد.
ضریب همبستگی پایین نشان دهنده بازده مورد انتظار بالاتر با ریسک کمتر است، در حالی که یک ضریب همبستگی بالاتر نشان دهنده ریسک بالاتر و بازده مورد انتظار کمتر است. تصور میشود که ضریب همبستگی مفید باشد زیرا یک عدد مطلق است، به این معنی که از نظر تحلیل مالی، نیازی به گنجاندن سایر عوامل ریسک (مانند نوسانات بازار) ندارد.
ریسک خاص (specific risk)
برای یک سرمایه گذار، ریسک خاص، خطری است که فقط شامل یک شرکت، صنعت یا بخش خاص می شود. ریسک خاص، برعکس ریسک کلی بازار یا ریسک سیستماتیکاست. ریسک خاص تحت عنوان ریسک غیر سیستماتیک یا ریسک با قالبیت تنوع بخشی نیز شناخته می شود.
ریسک خاص چیست؟
برای یک سرمایه گذار، ریسک خاص (specific risk)، خطری است که فقط شامل یک شرکت، صنعت یا بخش خاص می شود. ریسک خاص (specific risk)، برعکس ریسک کلی بازار یا ریسک سیستماتیک (systematic) است. ریسک خاص تحت عنوان ریسک غیر سیستماتیک (unsystematic) یا ریسک با قالبیت تنوع بخشی نیز شناخته می شود.
درک ریسک خاص
سرمایه گذاران هنگام بررسی خرید، نگهداری یا فروش سهام یا هر دارایی دیگری، ریسک های احتمالی را در نظر می گیرند. به این معنی که چه چیزی می تواند باعث شکست سرمایه گذاری شود؟
نکات مهم
- ریسک سیستمیک (تقریبا) بر همه ی شرکت ها و صنعت تأثیر می گذارد.
- ریسک خاص مختص یک شرکت یا یک صنعت خاص است.
- سرمایه گذار عاقل با تنوع سازی، هر دو را کاهش می دهد.
ریسک های سیستماتیکی وجود دارد که بر کل اقتصاد و بیشتر صنایع و شرکت های موجود در آن تأثیر می گذارد. افزایش شدید قیمت نفت خام قیمت حمل و نقل کالا را افزایش می دهد، درآمد خالص مشتریان را کاهش می دهد و حتی موجب افزایش فشار بر شرکت هایی میشود که برای جبران پول از دست رفته حقوق را افزایش می دهند.
همچنین خطراتی وجود دارد که بیشتر صنایع را تحت تأثیر قرار می دهد، اما به هیچ وجه بر همه صنایع تأثیر نمی گذارد. یک کولاک میتواند بسیاری از مشاغل را برای روزها فلج کند، اما سازندگان برف روب و کاپشنها به خوبی کار میکنند.
ریسک های خاص مختص یک سهام، بخش یا صنعت است. یک شرکت داروسازی ممکن است داروی جدیدی را که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) رد شده باشد یا یک داروی قدیمی را از بازار حذف کند. مطالبه های ناشی از بلایای طبیعی می تواند به نتایج سالانه یک بیمه گر آسیب برساند.
ریسک های خاص شرکت
دو عامل باعث ایجاد ریسک های خاص شرکت می شود:
- ریسک تجاری: مسائل داخلی یا خارجی ممکن است باعث ایجاد ریسک تجاری شود. ریسک داخلی به بازده عملیاتی کسب و کار مربوط می شود. شکست مدیریت در حفاظت از یک محصول جدید دارای حق انحصاری، یک ریسک داخلی است که منجر به از دست دادن مزیت رقابتی می شود. ممنوعیت سازمان غذا و داروی آمریکا، از فروش محصول خاص یک شرکت، نمونه ای از ریسک تجاری خارجی است.
- ریسک مالی: این نوع ریسک به ساختار سرمایه یک شرکت مربوط می شود. یک شرکت برای ادامه رشد و انجام تعهدات مالی خود نیاز به سطح مطلوبی از بدهی و سهام دارد. ساختار سرمایه ضعیف ممکن است منجر به ناسازگاری سود و جریان نقدی شود.
کاهش ریسک خاص از طریق تنوع سازی
سرمایه گذاران می توانند با تنوع سازی پرتفوی خود، ریسک خاص را کاهش دهند. اقتصاددانان مشهور لارنس فیشر (Lawrence Fisher) و جیمز لوری (James H. Lorie) معتقدند که اگر یک سبد دارای حدود 30 اوراق بهادار باشد، ریسک خاص به طور قابل توجهی کاهش می یابد. اوراق بهادار باید در بخشهای مختلف باشد تا اخبار مربوط به سهام یا صنعت بتواند تنها بر تعداد کمی از داراییهای موجود در پرتفوی تأثیر بگذارد.
نکته: ریسک های تجاری می توانند داخلی یا خارجی باشند.
به عنوان مثال، یک پورتفولیو ممکن است دارای سهام مربوط به مراقبت های بهداشتی، مواد اولیه، کالاهای مالی، صنعتی و فناوری باشد.
ترکیبی از طبقات دارایی نامرتبط نیز باید در پرتفوی گنجانده شود تا ریسک خاص را کاهش دهد. این امر به معنای سرمایه گذاری در مجموعه ای از دارایی هایی است که باهم تفاوت دارند. به عنوان مثال، اوراق قرضه با نوسانات سهام، بالا یا پایین نمی روند.
سرمایه گذاران می توانند از صندوق های قابل معامله در بورس (ETF) برای تنوع بخشیدن به پرتفوی خود استفاده کنند. صندوق های قابل معامله در بورس را می توان برای ردیابی یک شاخص گسترده، مانند شاخص S&P 500، یا برای دنبال کردن صنایع، ارزها یا کلاس های دارایی خاص استفاده کرد. برای مثال، سرمایهگذاران میتوانند با سرمایهگذاری در یک صندوق قابل معامله در بورس که دارای تخصیص متعادلی از طبقات و بخشهای دارایی است، مانند صندوق تخصیص متوسط هسته مرکزی iShares یا صندوق قابل معامله در بورس ترکیبی درآمد Invesco CEF، ریسک خاص را کاهش دهند.
به این معنی که اخبار نامطلوبی که بر یک طبقه یا بخش دارایی خاص تأثیر میگذارد، تأثیر مهمی بر بازده کلی پرتفوی نخواهد داشت.
ترجمه شده توسط مجله خبری نیپوتو
برای یک سرمایه گذار، ریسک خاص، خطری است که فقط شامل یک شرکت، صنعت یا بخش خاص می شود. ریسک خاص، برعکس ریسک کلی بازار یا ریسک سیستماتیک است. ریسک خاص تحت عنوان ریسک غیر سیستماتیک یا ریسک با قالبیت تنوع بخشی نیز شناخته می شود.
تنوع بخشی
تنوع بخشی سبد سهام یک تکنیک برای مدیریت ریسک است. برای استفاده از این تکنیک شما باید انواع مختلفی از ابزارهای سرمایه گذاری را در یک پرتفوی با هم ترکیب کنید تا تأثیری را که هر یک از این ابزارها بر عملکرد کل پرتفوی خواهد داشت به حداقل برسانید.
ابزارهای سرمایه گذاری شامل سهام، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق مشارکت، سپردههای بانکی،گواهی سپرده کالایی، بازار آتی، طلا و ارز می باشد.در واقع تنوع بخشی ریسک پرتفوی شما را کاهش میدهد.
گروه مدیریت ثروت تارا با استفاده از متخصصان مالی و دانش آموخته ی خود ، سعی در طراحی بهترین سبد سرمایه گذاری با استفاده از ابزارهای سرمایه گذاری متنوع در انواع بازارهای مالی ذکر شده با هدف بیشترین بازدهی در سطح مشخصی از ریسک را دارد.
آخرین مقالات
- تنوع بخشی
- تنوع بخشی
- اثرات تورم بر بازار سرمایه
- مدل جدید برای تامین مالی سهام
- توسعه منابع انسانی چیست و چه نقشی در موفقیت سازمان دارد؟
درباره ما
شرکت سهامی خاص اندیشه پردازان منابع تارا از تلفیق مدیران سرشناس با تجربیات فراوان، در سطح هیات مدیره و فارغ التحصیلان جوان مجرب، در سطح مدیریت شکل گرفته است. این ترکیب باعث شده است تجربه و دانش، عقلانیت و انرژی، کاربلدی و خلاقیت و نوآوری در کنار هم به عنوان مهم ترین مزیت و راهبرد این شرکت مطرح باشد. ما، همانند هر گروه پیشرویی مهمترین عامل رشد و پیشرفت را سرمایه انسانی می دانیم.
دیدگاه شما