گشایش جدید بازار ارز


بعد از رئیس جمهور، ‌حالا رئیس مجلس و مشاور روحانی جزئیات بیشتری از خبر گشایش اقتصادی هفته آینده داده‌اند و حتی حسام‌الدین آشنا گفته «قبل از هر تصمیم اقتصادی شخصی یک هفته صبر کنید.» آیا این گشایش اقتصادی در حوزه ارز است؟

ساعت کار فارکس

بازار فارکس یک بازار ۲۴ ساعته در ۵ روز هفته می باشد. این بازار در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است. برای معامله گران بازار فارکس این موضوع اهمیت دارد که از ساعت کار فارکس اطلاع داشته باشند و همچنین ساعت باز و بسته شدن بازار فارکس را بدانند تا بر طبق آن برنامه معاملاتی خود را تنظیم کنند. بسیاری از معامله گران در سرتاسر جهان در یک زمان خاص و یا همپوشانی دو بازار مهم به معامله می پردازند. در رابطه با این موضوع در دوره الفبای فارکس توضیحات کامل و جامعی داده ایم.

ساعت کاری بازار جهانی فارکس

مهمترین بورس ها و بازار ها در جهان عبارتند از:

  • بورس سیدنی در استرالیا
  • بورس توکیو در ژاپن
  • بورس هنگ کنگ
  • بورس فرانکفورت در آلمان
  • بورس لندن در انگلیس
  • بورس نیویورک در آمریکا

ساعت شروع کار فارکس با بازار بورس سیدنی استرالیا شروع می شود و با بورس نیویورک آمریکا به پایان می رسد. در واقع ساعت کاری بازار های فارکس به این صورت است که با اتمام ساعت کاری یک بازار به بازار بعد می رود تا بتواند در طول ۲۴ ساعت فعالیت کند. هر بازاری که تمام می شود بازار دیگری شروع می شود و بعضی بازار ها هم با هم همپوشانی (overlap) دارند که مهمترین این همپوشانی ها در ساعت کاری بازار لندن گشایش جدید بازار ارز و نیویورک است که حدود ۷۰ درصد تبادلات در این زمان است.

ساعت باز و بسته شدن بازار های بورس جهان

بازار باز شدن بسته شدن
بورس سیدنی استرالیا ۰۱:۳۰ به وقت تهران ۱۰:۳۰ به وقت تهران
بورس توکیو ژاپن ۰۳:۳۰ به وقت تهران ۱۲:۳۰ به وقت تهران
بورس لندن انگلیس ۱۱:۳۰ به وقت تهران ۲۰:۳۰ به وقت تهران
بورس نیویورک آمریکا ۱۶:۳۰ به وقت تهران ۰۱:۳۰ به وقت تهران

مبنای ساعت فعالیت بازار بر روی پلتفرم معاملاتی (مثلا متا تریدر) بستگی به زمان رسمی بروکر فارکس شما دارد. به طور مثال ساعت بروکر آلپاری بر اساس وقت شرق اروپا EET – Eastern European Time می باشد که ساعت فعلی EET (وقت اروپای شرقی) ۰۱:۳۰ ساعت از ساعت رسمی فعلی تهران عقب تر است. البته باید این موضوع را در نظر داشت که ساعت کاری فارکس ۶ ماهه اول سال با ۶ ماهه دوم سال دارای ۱ ساعت اختلاف می باشند. ساعت فعالیت بازار در مواقعی که تغییر می کند معمولا توسط بروکر برای شما ایمیل می شود.

ساعت کار فارکس

ساعت کار بازار طلا فارکس

بر اساس موارد گفته شده ساعت کاری بورس و بازار فارکس و همچنین ساعت باز و بسته شدن بازار فارکس به وقت گشایش جدید بازار ارز تهران و ایران مشخص شده است. در این بین ساعت کار بازار طلا در فارکس کمی متفاوت است. ساعت باز و بسته شدن بازار طلا جهانی یا انس طلا در بروکر های مختلف کمی متفاوت است و معمولا ۱ ساعت دیرتر شروع می شود و ۱ ساعت زودتر بسته می شود. این مورد بر اساس بروکر های مختلف و زمان رسمی بروکر به ساعت ایران می تواند متفاوت باشد که با مراجع به سایت بروکر دقیقا مشخص می شود.

بهترین ساعت معاملاتی فارکس

همانطور در بخش ساعت کار فارکس بیان شد بیشترین حجم معاملات در بازار فارکس در همپوشانی دو بازار اصلی لندن و نیویورک است. این همپوشانی به وقت ایران بین ساعت ۱۶:۳۰ تا ۲۰:۳۰ می باشد که حدود ۷۰ درصد کل معاملات هر روز در این ساعات انجام می شود. بسیاری از معامله گران حرفه ای در جهان در این ساعت وارد معامله می شوند که بازار دارای حجم بسیار زیادی است.

دانلود و مشاهده ساعت کار فارکس

برای مشاهده ساعت کار فارکس می توانید از دو سایت زیر کمک بگیرید. در این دو سایت می توانید با تنظیم ساعت سایت بر روی تهران، ساعت باز و بسته شدن و شروع کاری بازار های بورس جهانی و فارکس را مشاهده کنید.

تاثیر گشایش اقتصادی بر بازار ارز؛ آیا اوراق نفتی رقیب بازار بورس می‌شود؟

به گزارش پایگاه خبری شهر بورس، اگرچه هنوز جزئیات رسمی از وعده «گشایش اقتصادی» دولت منتشر نشده است اما آنگونه که منابع آگاه تایید کرده و محسن زنگنه، نماینده مجلس خبر داده قرار است ۲۲۰ میلیون بشکه نفت پیش‌فروش شود. یعنی دولت درآمد ارزی را که فعلا قابل تحقق نیست، در داخل به فروش برساند.

به گزارش پایگاه خبری شهر بورس، اگرچه هنوز جزئیات رسمی از وعده «گشایش اقتصادی» دولت منتشر نشده است اما آنگونه که منابع آگاه تایید کرده و محسن زنگنه، نماینده مجلس خبر داده قرار گشایش جدید بازار ارز است ۲۲۰ میلیون بشکه نفت پیش‌فروش شود. یعنی دولت درآمد ارزی را که فعلا قابل تحقق نیست، در داخل به فروش برساند. او سعی کرده در طراحی اوراق جدید در بازار، تمامی فاکتورهای جذابیت را به کار ببرد تا با این تیر ۲ هدف بزند؛ پوشش کسری بودجه و مهار نقدینگی.

با اینکه ظاهرا در این اوراق، ریسک نوسان قیمت دلار و نفت وجود دارد اما دولت تضمین می‌دهد که سرمایه‌گذاران در هیچ شرایطی، حتی در صورت پایین آمدن قیمت نفت یا دلار، متضرر نمی‌شوند و حداقل به میزان سقف سود سپرده بانکی (۱۶درصد) نفع می‌برند. توافقات اولیه حاکی از آن است که اوراق بر مبنای نرخ فروش نفت ایران و نرخ دلار در سامانه سنا قیمت‌گذاری می‌شود؛ البته متقاضیان باید برای خرید، ریال بپردازند.

تاثیر اوراق نفت بر بازار ارز

اما اوراقی با این ویژگی‌ها چقدر می‌تواند سایر بازارها از جمله ارز را تحت تاثیر قرار دهد؟

میثم رادپور، کارشناس حوزه پولی و بانکی در پاسخ تجارت‌نیوز می‌گوید: در این اوراق هم روی قیمت دلار و هم روی قیمت نفت ریسک وجود دارد. این خبر خوبی برای ایرانیان است چون این سرمایه‌گذاری درآمد دلاری خواهد داشت، این درآمد دلاری ریسک نوسانات قیمت دلار به ریال و در واقع نوسانات رو به بالا را برای آنان حفظ خواهد کرد. مگر این‌که قیمت نفت کاهش پیدا کند که در آن صورت هم باز چیزی به اندازه سود بانکی برای شما باقی خواهد ماند. نرخ بهره بانکی واقعی در کشور ما منفی است بنابراین این اوراق می‌تواند برای سرمایه‌گذار جذاب باشد. اگر حجم بالایی از اوراق نفتی با این شرایط فروش رود می‌توان انتظار رکود در سایر بازارها را داشت و حتی می‌تواند رقیب جدی بازار بورس باشد.

رادپور معتقد است این موضوع را می‌شود در دو سطح خرد و کلان بررسی کرد که سطح خرد آن به سرمایه‌گذار بازمی‌گردد، سطح کلان آن به ریسک دولت. برای بررسی در سطح خرد لازم است جزئیات بیشتری از این طرح ارائه شود. در حال حاضر چون دولت بارها بدعهدی کرده، سرمایه‌گذار کمی بدبین است. باید جزئیات بیشتری از آن ارائه شود تا ببینیم آیا از جذابیت کافی برخورد است یا نه؟

وی می‌گوید: مثل روز روشن است که با این فرمان دولت نخواهد توانست این قرض را پرداخت کند و این قرض بی‌پشتوانه است. مگر این‌که در ذهن دولت چیزی باشد مبنی بر احتمال تغییرات دوسال پیش رو.

رادپور ادامه می‌دهد: سطح خرد روی سطح کلان اثر می‌گذارد مثلا این که چقدر از سود قرار است تضمین شود اهمیت دارد. اگر تضمینی با حداقل ۱۶ درصد و حداکثر نامعلوم بدهد وضع متفاوت است. قیمت فروش هم همین‌طور، اگر قرار باشد پیش‌فروش باشد اما باقیمت پایین‌تر نباشد سرمایه‌گذار می‌تواند با صرف‌نظر از مشکل انبارداری آن را نقد خرید کند و نیازی به اوراق یا بورس نیست.

او درباره شکل تاثیر این اوراق بر بازار ارز توضیح می‌دهد: کسری بودجه باعث استقراض دولت از بانک‌ مرکزی می‌شود و در نهایت این به افزایش حجم نقدینگی منجر می‌شود. باید این طور فکر کنید که این اوراق ممکن است بتواند کسری بودجه را برای امروز پوشش دهد و فشارهای افزایش نقدینگی و ارز کاهش پیدا کند. ما انتظار داریم این موضوع قدری از فشار بر بازارها کم کند.

آنطور که رادپور می‌گوید از آنجا که این اوراق نمی‎تواند سرمایه‌گذار را متضرر کند بنابراین برای سرمایه‌گذاران گزینه خوبی خواهد بود و احتمالا انتخاب خواهد شد.

کدام گشایش؟!

تجارت نیوز در این گزارش افزوده است که این کارشناس با نگاهی به جنبه کلان ماجرا عنوان می‌کند: باید پرسید کدام گشایش؟ یک ابزار مالی در حال ارائه است، همین. شما دارید اوراق می‌فروشید آن هم اوراقی که وضعیت مشکوکی از نظر نقدشوندگی دارد. این اوراق دولتی است و دولت هم بارها بی‌تعهدی کرده است. اگر نفت ما در چند سال آینده قابل فروش نباشد، اوراق بی‌پشتوانه است. اگر هم موفق به فروش شوند این کار فروش درآمد آینده دولت است.

به گفته او اگر دولت نتواند این قرض را پرداخت کند راهی بجز استقراض از بانک مرکزی ندارد. از طرفی هم اگر از مردم با اوراق این پول را بگیرند و در نهایت نتواند بدهد باز مجبور به استقراض از بانک‌مرکزی می‌شود.

رادپور معتقد است این‌که قیمت و دلار با هم بالا برود، چیز عجیبی نیست، مثلا امکان دارد دلار ۱۰۰درصد در دوسال افزایش پیداکند، نفت گشایش جدید بازار ارز هم فرضا ۲۰ دلار افزایش پیدا کند، در این صورت بعد از دوسال رقم بسیار بزرگی خواهد شد.

او با بیان این که کسی نمی‌تواند قیمت دلار را تضمین کند،ادامه می‌دهد: کسی فکرش را هم نمی‌کرد که ماجرایی شبیه کرونا پیش بیاید اما اتفاق افتاد بنابراین همه چیز غیرقابل پیش‌بینی است و هر لحظه ممکن است اتفاقی درآمد ارزی ما و بورس را تحت تاثیر قرار دهد. تمام این ماجرا ریسک است. اگرچه دولت در بحث سکه و سپرده‌های ارزی بدعهدی کرده است اما سابقه بی‌تعهدی به جمعیت عظیم در سطح چند صد هزار میلیاردی را ندارد.

جزئیاتی از گشایش اقتصادی هفته آینده / آیا قرار است اتفاقی در بازار ارز رخ دهد؟

بعد از رئیس جمهور، ‌حالا رئیس مجلس و مشاور روحانی جزئیات بیشتری از خبر گشایش اقتصادی هفته آینده داده‌اند و حتی حسام‌الدین آشنا گفته «قبل از هر تصمیم اقتصادی شخصی یک هفته صبر کنید.» آیا این گشایش اقتصادی در حوزه ارز است؟

به گزارش گروه نشریات تخصصی طلا و جواهر ایران و به نقل از تجارت‌نیوز، محمدباقر قالیباف با اشاره به جلسه سران سه قوه گفته «خبر‌های خوبی در حوزه سامان‌بخشی به اقتصاددر راه است و آینده خوبی را پیش رو داریم.»

اظهارنظری که در آن قالیباف تاکید کرده که منظورش سامان‌دهی اقتصادی در حوزه بورس، ارز و بازار پول است.

این اظهارات در حالی است که حسن روحانی هم روز گذشته از گشایش اقتصادی خبر داده و گفته بود «در هفته آینده قرار است گشایشی از لحاظ اقتصادی در کشور به وجود بیاید و دست دولت مقداری باز می‌شود.»

حسن روحانی بر گشایشی تاکید کرده که دست دولت را باز می‌کند یعنی تقویت بودجه و قالیباف بر گشایشی تاکید می‌کند که بازار پول و ارز را سامان می‌دهد. پس این تحول احتمالا قرار است تغییری در حوزه سیاست‌های پولی و مالی باشد. چیزی مانند تغییر در نرخ سود بانک‌ها یا واگذاری بزرگ بورسی.

واگذاریبزرگبورسیدرراهاست؟

تجارت‌نیوز در گزارشی با عنوان گشایش اقتصادی هفته آینده چیست؟اشاره کرده بود که با توجه به اشاره رئیس جمهور به مقوله بودجه شاید قرار است مجوز جدیدی برای واگذاری در بازار سهام برای دولت صادر شود که به همین دلیل گمانه عرضه اولیه بزرگ بورسی تقویت می‌شود.

واگذاری بزرگی که احتمالا بتواند بخشی از کسری بودجه دولت را تقویت کند و دولت با کمک آن اقداماتی در حوزه سیاست‌های حمایتی و مانند ‌آن انجام دهد.

اگرچه برخی هم گفته بودند ممکن است این گشایش جدید بازار ارز گشایش در حوزه دیپلماسی باشد و سران سه قوه تصمیمی در خصوص FATF گرفته باشند. اما این گمانه چندان تقویت نشده چون به نظر می‌رسد اگر چنین بود باید اخباری هرچند پراکنده در این حوزه به گوش می‌رسید. به همین دلیل به نظر می‌رسد این گشایش بیشتر داخلی باشد تا خارجی.

افزایشنرخسودبانکی؟

به خصوص که محمدباقر قالیباف هم گفته این گشایش در حوزه سامان‌بخشی به اقتصاد است. گفته‌ای که گمانه برخی تغییرات اقتصادی را تقویت می‌کند و نه تغییرات سیاسی را. به خصوص در حوزه دیپلماسی.

تاکید قالیباف بر بازار پول بوده است. تاکیدی که گمانه تغییر نرخ سود بانکی را تقویت می‌کند.

چرا که در دو هفته گذشته زمزمه‌هایی در خصوص تغییر نرخ سود بانک‌ها مطرح و گفته می‌شد که احتمالا بانک‌ها برای جذب بخشی از نقدینگی و جا نماندن از دیگر بازارها، نرخ سود را کمی افزایش خواهند داد تا مردم بخشی از سرمایه خود را وارد بانک کنند و نه دیگر بازارها.

پس یکی از گمانه‌ها این است که با افزایش نرخ سود سپرده‌های یکساله بخشی از نقدینگی موجود را جذب بانک‌ها کنند و حداقل بخشی از نقدینگی موجود را مدتی در بانک نگه دارد.

اینگونه حداقل بخشی از سرمایه مردم برای یک‌سال به بانک وارد می‌شود و شاید تقاضای جدیدی وارد بازار ارز نشود.

اما بسیاری معتقدند که کمتر عاملی می‌تواند بازار ارز را کاهشی کند. از آن جمله احمد مجتهد، رئیس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی گفته بود مهار بازار ارز دشوار و شده و «فقط اتفاق بزرگی مثل کاهش تحریم‌ها در پی انتخابات آمریکا می‌تواند بر کاهش نرخ اثر بگذارد.»

این یعنی عوامل داخلی مانند واگذاری بورسی یا تغییر نرخ سود و مانند آن نمی‌تواند تاثیر بسیاری بر بازار بگذارد. حداقل در حدی که حسام‌الدین آشنا ادعا کرده و گفته برای هر تصمیم اقتصادی یک هفته صبر کنید.

چنین تاثیری در حد ادعای مشاور رئیس جمهور باید یک گشایش دیپلماتیک باشد یا حداقل تعلیق ایران از لیست سیاه و یا کانال مالی جدید با دنیا.

قرار است از این گشایش اقتصادی دوشنبه هفته آتی رونمایی شود. احتمالا تا آن زمان بازارها منتظر بمانند تا ببیند این گشایش چیست و چقدر اقتصاد را متحول کرد.

اگرچه اقتصاددانان معتقدند گشایش اقتصادی اثرگذار نمی‌تواند ظرف یک هفته رخ دهد. مگر آنکه گشایشی دستوری باشد. مانند واگذاری بورس، تغییر نرخ سود، ممنوعیت خرید و فروش ارز یا حتی واگذاری کوپن و افزایش یارانه نقدی.

از آن جمله داود سوری، اقتصاددان هم در حساب توییتر خود نوشته بود این چه گشایش اقتصادی است که وعده سورپرایز آن برای هفته بعد داده می‌شود؟ مگر کادوی تولد یا ازدواج است که بدون مشورت و بدون مقدمه بتوان گشایی در سطح کلان مطرح و اجرا کرد.

نشانه‌های گشایش اقتصادی پدیدار شد/ بازگشت ارز صادراتی بر مدار رشد

دلار

دلار

در حالی که رییس جمهور چندی پیش از رخ دادن گشایش‌هایی در اقتصاد صحبت به میان آورده بود، روند رو به رشد بازگشت ارز حاصل از صادرات تاییدی بر این موضع به شمار می‌رود.

به گزارش ایبِنا، فروردین ۹۷ بخشنامه‌ای ابلاغ شد که براساس آن، صادرکنندگان مکلف به بازگشت ارز صادراتی خود به چرخه اقتصادی کشور شدند، موضوعی که نحوه اجرای آن به مناقشه داغ میان تاجران اصیل و شناسنامه‌دار کشور بدل شد.

صادرکنندگان براین باور بودند که در شرایط تحریم و محدودیت های نقل و انتقال پول، الزام بازگشت ارز صادراتی به روش‌های خاص اعلام شده و همچنین زمان معین، بسیار سخت است و از سوی دیگر مسئولان دولتی و متولیان امر نیز با توجه به منافع ملی و شرایط حساسی که کشور در آن قرار داشت، باید چنین سازکاری را تعریف می‌کردند تا بیش از این منابع ارزی از کشور خارج نشود.

شافعی

لاهوتی

برهمین اساس در برهه‌های مختلف سعی کردند با صادرکنندگان همراهی کنند و روش‌های متعددی برای بازگشت ارز صادراتی به کشور در نظر بگیرند تا شاید این روند را سهل کنند.

گویا این تعاملات نتیجه داده به نحوی که به تازگی نیز مصطفی قمری وفا مدیر روابط عمومی بانک مرکزی از تداوم روند افزایش عرضه ارز در سامانه نیما خبر داد و در توییتی نوشت: مبادلات تجاری ایران از مرز ۶۱.۳ میلیارد دلار گذشت که این رقم رشدی ۴۰ درصدی در ۸ ماهه ۱۴۰۰ داشته است.

او همچنین به فروش ۱۸.۱ میلیارد دلار ارز نیمایی در ۸ ماهه امسال با رشد ۶۹ درصدی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل اشاره کرد. قمری وفا اعلام کرد روند افزایش عرضه ارز در سامانه نیما همچنان ادامه دارد.

در همین باره، رییس کل سازمان توسعه تجارت ایران نیز ۱۸ آبان ماه وضعیت ایفای تعهدات ارزی صادرکنندگان را مطلوب توصیف کرده و گفته بود: میزان ۶۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون یورو، معادل ۸٠ درصد تعهدات ارزی سررسید شده به چرخه اقتصادی کشور بازگشته و بیش از سه هزار و ۸۰۰ صادرکننده، تعهدات ارزی خود را به صورت کامل ایفا کرده‌اند.

این آمارها نشان از روند صعودی بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی کشور دارد که حاکی از تعامل سازنده بانک مرکزی و صادرکنندگان است که بالاخره بر سر روش های مشخصی به نتیجه رسیدند.

در حال‌حاضر چندین روش برای بازگشت ارز صادراتی وجود دارد که «فروش ارز در سامانه نیما»، «واردات در مقابل صادرات خرد»، «واگذاری ارز پروانه صادراتی»، «فروش ارز در سنا»، «تهاتر ارزی»، «صادرات ریالی تاییدشده» (برای سال ۹۷) و «پرداخت بدهی ارزی» از جمله این روش‌هاست.

صادرکنندگان واقعی و شناسنامه دار همیشه اعلام کرده و می کنند که فعالان اقتصادی سالم ارزهای حاصل از صادرات را به طور قطع به اقتصاد کشور باز می‌گردانند چرا که برای ادامه حیات فعالیت تجاری خود نیاز به سرمایه در گردش دارند اما موضوع اصلی نحوه و زمان بازگشت ارزهاست که با استفاده از چندین روش مختلف، سهل تر می‌شود.

به طور قطع افزایش بازگشت ارز حاصل از صادرات و عرضه ارز در سامانه نیما در کنار دسترسی بیشتر ایران به منابع بلوکه شده ارزی خارج از کشور حاکی از نشانه‌های مثبت و روند رو به جلویی است که رئیس جمهوری نیز چندی پیش به آن اشاره کرد و از گشایش‌هایی گفت که در حال رخ دادن است.

سید ابراهیم رئیسی هفته گذشته در دیدار بسیجیان نهاد ریاست جمهوری و سازمان‌های تابعه اظهار کرد: «فروش نفت، منابع پولی، ارتباطات بین‌المللی و همه چیزهایی که دولت‌های قبلی مدعی بودند محقق نمی‌شود، دارد اتفاق می‌افتد.

ایران به کسی در دنیا باج نداده و با پیشرفت در ابعاد مختلف باید در انتظار آینده‌ای روشن بود.»

راه‌های گشایش بن‌بست در جامعه ایران

راه‌های گشایش بن‌بست در جامعه ایران

گروه سیاسی: چگونه می‌توان مسیر پیگیری مطالبات اقشار گوناگون جامعه را به گونه‌ای تنظیم کرد که نهایتا در راستای منافع ملی کشور عمل کند؟ هابرماس به عنوان اندیشمندی که در این زمینه دیدگاه‌های خاصی مطرح می‌کند، مثلثی را ذیل عنوان «اعتراضات خیابانی»، «تجمعات قانونی» و نهایتا «گفتگو» طراحی کرده و تلاش می‌کند مبتنی بر این سه ضلع اصلی تفاسیر تازه‌ای از اصل ارتباطات پویا ارایه کند.
به گزارش روزنامه اعتماد، بر اساس این مدل ارتباطی، هر اندازه که سیاستگذاران و تصمیم‌سازان مسیر‌های کنشگری مدنی، سیاسی، رسانه‌ای و. را بیشتر محدود سازند، زمینه برای حضور جوانان در خیابان بیشتر فراهم می‌شود.
در نقطه مقابل هر اندازه زمینه برای کنشگری‌های معقول در عرصه‌های انتخاباتی، حزبی، فرهنگی و رسانه‌ای بیشتر فراهم شود، اتمسفر وسیع‌تری برای «گفتگو» شکل می‌گیرد و پویایی بیشتری ایجاد می‌شود. اما چگونه می‌توان یک چنین فضایی را ایجاد کرد؟
مجید رضاییان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم با واکاوی تئوری خیابان و مدل ارتباطی هابرماس و انطباق آن با شرایط فعلی کشورمان تلاش می‌کند، روایت ارتباطی تازه‌ای از رخداد‌های اخیر ارایه کند.
یکی از وجوه مهم رخداد‌های اخیر، وجه ارتباطی و رسانه‌ای آن است. از منظر ارتباطی چگونه می‌توان رخداد‌های اخیر را بررسی کرد؟
در مورد بن‌بست ارتباطی و نسبت آن با اعتراضات موجود بر اساس مدل هابرماس دیدگاه‌هایی را می‌توان طرح کرد. بر اساس مدل هابرماس ما با سه سطح ارتباطی مواجه هستیم. سطح نخست، این است که کنشگری قفل است؛ سطح دوم این است که پویش فهم یا فهم متقابل وجود ندارد و سطح پایین‌تر نیز در خصوص این واقعیت این است که در جامعه گفتگو یا تبادل معنا صورت نمی‌گیرد.
اگر قرار باشد برای وضع کنونی کشورمان بر اساس مدل هابرماس تحلیلی ارایه شود، می‌توان گفت که باید راهکاری اندیشیده شود تا کنشگری ارتباطی که فعلا قفل است و منجر به اعتراضات خیابانی شده به یک سطح پایین‌تر (پویش فهم) برود. یعنی اعتراض خیابانی بدل به تجمع قانونی شود و در سطوح بعدی نیز تجمع، بدل به گفتگو‌های رودررو شود.
به عبارت روشن‌تر بر اساس این مدل ارتباطی، برای اینکه جامعه‌ای که دچار بن‌بست ارتباطی شده، از اعتراض به «تجمعات قانونی» و «جنبش‌های مدنی» ورود کند و از آنجا به سطح «گفتگو و تبدیل معنا» بیاید، باید فضای اعتراضات قانونی باز شود تا در نهایت، فضای عمومی جامعه به تجمعات قانونی و گفتگو ورود کند.
تصمیم‌سازان و نظام حکمرانی چگونه می‌توانند این پروسه معکوس یعنی بازگشت از خیابان به گفتگو را تسریع ببخشند؟
از نظر ما به عنوان معلمان روزنامه‌نگاری، حاکمیت در نخستین اقدام باید قفل سطح دوم (فهم متقابل) را باز کند. یعنی اعتراضات خیابانی را بدل به تجمعات قانونی کند تا زمینه گفتگو فراهم شود. در بطن هر جامعه‌ای که تجمعات قانونی، رسانه‌های آزاد، جنبش‌های مدنی و مهم‌تر از آن گفتگو وجود دارد پویایی نیز تسری پیدا می‌کند.
البته گفتگو شرایطی دارد که بدون آن‌ها گفتگو معنایی ندارد. نخستین شرط گفتگو این است که باید پذیرفت دو طرف در گفتگو وجود دارند. یعنی مونولوگ نیست و دیالوگ است و شرط دوم این است که در آن معنا مبادله می‌شود. این گفتگو به تحقق مطالبات نیز منجر می‌شود.
چه زمانی قفل خیابان به عنوان راه کنشگری ارتباطی و اعتراضی باز می‌شود و نسل‌های جوان خیابان را به عنوان یگانه راه کنشگری انتخاب می‌کنند؟
تئوری‌های خاصی تلاش می‌کنند «حضور در خیابان» را تشریح کنند. به طور کلی زمانی که فعالیت‌های رسانه‌ای در جامعه‌ای با انسداد و محدودیت مواجه شود، اعتراضات خیابانی بیشتر می‌شود. هر اندازه انسداد رسانه‌ای بیشتر باشد، افراد مطالبات و خواسته‌های خود را به جای تجمعات قانونی، رسانه‌ها، جنبش‌های مدنی و. در خیابان جست‌وجو می‌کنند.
یعنی نسبتی میان انسداد رسانه‌ای و اعتراضات خیابانی وجود دارد و هر چقدر انسداد رسانه‌ای بیشتر شود کنشگری ارتباطی در خیابان‌ها نیز بیشتر می‌شود. گفته می‌شود حضور افراد جامعه در خیابان با دو تئوری بررسی می‌شود. تئوری نخست، کنشگری ارتباطی است و تئوری بعدی روایت رسانه‌ای. به عبارت روشن‌تر افرادی که وارد خیابان می‌شوند، «خیابان» را در شمایل رسانه‌ای برای خود می‌بینند و آن را روایت رسانه‌ای می‌دانند. به خیابان می‌آیند تا دیده شوند و صدای‌شان به گوش برسد.
در تئوری خیابان، افراد خیابان را به عنوان بستر ارتباطی می‌دانند. وجه دوم هم این است که دنبال هم‌افزایی هستند تا دیگر افراد جامعه هم به آن‌ها بپیوندند و موضوع توسعه پیدا کند. جنبه سوم بازتاب‌های رسانه‌ای این حضور است. بسیاری از اندیشمندان در سطح جهان در این خصوص صحبت کرده‌اند، اما من روی تئوری‌های «ماکس وبر» فوکوس کرده‌ام.
بر اساس تئوری تمایز ماکس وبر، خیابان بدل به یک وجه تمایز می‌شود. یعنی من معترض، خیابان را گزاره‌ای برای تمایز می‌بینم و خیابان را به عنوان یک روایت رسانه‌ای تلقی می‌کنم. باید توجه داشت این واقعیت در هر جامعه دیگری نیز صدق می‌کند و تنها مختص ایران نیست. در هر جامعه‌ای که انسداد رسانه‌ای به حد مشخصی برسد که دیگر راه کنشگری قانونی وجود نداشته باشد، خیابان بدل به کنشگر ارتباطی و بستر این کنشگری و نهایتا روایتگر رسانه‌ای می‌شود.مردم در چنین جامعه‌ای، چون رسانه ندارند، راه تجمع قانونی ندارند و جایی برای انعکاس مطالبات‌شان نمی‌یابند، خیابان را انتخاب می‌کنند تا از این گزاره‌های ارتباطی بهره‌مند شوند.
آیا تفاوت می‌کند که این کنشگری‌ها در خصوص چه مخاطبانی است؟ در واقع آیا حضور دهه هشتادی‌ها در تجمعات اخیر تفاوتی در تفاسیر ارتباطی ایجاد می‌کند؟
مخاطبان ما دهه هشتادی‌ها هستند؛ منظور از «ما» معلمان روزنامه‌نگاری است. چند سال قبل در ایران درباره دهه هشتادی‌ها پژوهشی انجام شد که نتایج درخشانی به دنبال داشت و شخص من هم یکی از مشاوران این پژوهش بودم. در آن تحقیق، تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر لایف‌استایل جوانان نسل چهارم بررسی شده بود.
باید بدانیم نسل چهارم جوانانی هستند که در دهه ۸۰ خورشیدی و سال ۲۰۰۰ میلادی متولد شده‌اند. این‌ها در سال ۲۰۲۰ میلادی ۲۰ ساله بوده‌اند و امروز حداکثر ۲۲ سال سن دارند. خروجی پژوهش یاد شده این بود که تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر این نسل به گونه‌ای است گشایش جدید بازار ارز که فاصله دیدگاهی این نسل را از منظر سبک زندگی به حداقل رسانده است.
یعنی اگر فردی در شمال شهر، موسیقی خاصی را گوش می‌دهد، جوان پایین شهری نیز همان را انتخاب کرده و گوش می‌دهد. اگر جوان بالاشهری، برندپوش است و اصل برند‌ها را می‌پوشد، جوان پایین شهری نیز همان برند را می‌پوشد، فقط فیک آن‌ها را انتخاب می‌کند.
آیا سیاستگذاران به اندازه کافی این نسل را می‌شناسند؟ بعضا موضوعاتی در تعریف این جوانان از سوی مسوولان مطرح می‌شود که چندان با واقعیت همخوان نیست.
به نظرم حاکمیت باید درباره دهه هشتادی‌ها تحلیل داشته باشد. البته همه ما باید تحلیل درستی درباره این نسل و مطالبات آن‌ها داشته باشیم و مخاطبان خود را بشناسیم. باید بدانیم این نسل به نسبت دهه‌های قبلی چه تغییراتی در دیدگاه‌ها، مطالبات و خواسته‌هایشان را پشت سر گذاشته‌اند.
من دو عبارت را درباره این نسل می‌خواهم استفاده کنم. اینکه اگر این مخاطبان را نبینیم و نفهمیم اشتباه استراتژیک بزرگی است. چه چیزی را باید دید و چه گزاره‌ای را باید فهمید؟ اول، ترکیب متفاوت و متنوع مطالبات آن‌ها را باید دید و دوم اینکه باید به این خواسته‌ها احترام گذاشت و در راستای تحقق آن‌ها تلاش کرد.
نقش روزنامه‌نگاران در یک چنین فضایی چیست؟ چگونه می‌توان فضای گفت‌وگوی پویا را فراهم ساخت؟
رسانه‌های ما باید بدانند که در شرایط کنونی گشایش جدید بازار ارز باید بین سه عنصر کلیدی نقش ارتباطی ایجاد کنند. یعنی بین «جامعه»، «حاکمیت» و «نخبگان». رسانه‌ها از یک طرف باید مطالبات دهه هشتادی‌ها و جوانان را به حاکمیت منتقل کنند و از سوی دیگر مطالبات و خواسته‌های حاکمیت را به جوانان انتقال بدهند. این انتقال، اما باید با فوکوس و تمرکز بر دیدگاه‌های نخبگان صورت بگیرد.
به جز ایجاد این ساختار‌های رسانه‌ای، قفل‌های فعلی در جامعه و میان نسل‌ها باز نمی‌شود. در عین حال باید توجه داشت، رسانه در صورتی می‌تواند این نقش را ایفا گشایش جدید بازار ارز کند که از یک طرف آزادی بیان داشته باشد و از سوی دیگر مصونیت حقوقی. آزادی بیان برای انتقال دیدگاه‌ها و بازتاب نظرات نخبگان و مصونیت حقوقی برای محفوظ ماندن از تبعات پس از آن. رسانه‌های ما در ایران باید بتوانند این سه نظر را پیگیری کنند و نقب ارتباطی میان این سه حوزه یعنی جوانان، حاکمیت و نخبگان ایجاد کنند.
متاسفانه پاره خط رسانه‌های کشور به گونه‌ای است که در هیچ کدام ردی از مطالبات واقعی نسل‌ها پیدا نیست. چرا؟
اساسا وقتی فضای رسانه‌ای بسته می‌شود، گشایش جدید بازار ارز دیدگاه‌های طرفین رادیکال می‌شود. زمانی که فضای رسانه‌ای بسته شود، تحرکات رادیکال طبیعی است. وقتی فضا معقول شود و امکان گفتگو فراهم شود، دیدگاه‌های رادیکال تعدیل می‌شوند. اصل حرف این است که بتوانیم که نقش رسانه در این سه سطح را به رسمیت بشناسیم.
در صورتی که محدودیت‌های رسانه‌ای برداشته نشود، هم اعتراضات خیابانی هر از گاهی بروز می‌کند و هم اینکه راه حل معقول و منطقی برای سیستم نخواهد بود. سیستم باید تلاش کند راه‌حلی معقول و پایدار برای ثبات در جامعه و تحقق مطالبات بیابد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.