الگوی نظریه الیوت


آموزش جامع و کاربردی امواج الیوت کلاسیک و مدرن (نئوویو)

اصول امواج الیوت در اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی توسط «رالف نلسون اليوت» مطرح گردید. وی بر اساس مشاهدات و تحقیقات خود در نمودارهای قیمت این گونه استنباط نمود که بازارهای سهام، آشفته و بی نظم رفتار نمی کنند بلکه آنها در طی موج های تکراری و پشت سر هم حرکت می کنند. این موج ها بر اساس رفتار و هیجانات افرادی (مقاله «فومو چیست؟» را مطالعه نمایید.) که خود ناشی از تأثیرات خارجی یا حالات روانی آنها می باشد، تشکیل می گردد. الیوت این گونه ادعا کرد که همواره جزر و مد حالات روانی توده مردم در قالب الگوهای تکراری و پشت سر هم نمایان می گردد و تغییرات قیمت از سه اصل الگو، نسبت و زمان ساختار می پذیرد. وی تحقیقات خود را تا حدی بر مبنای نظریه چارلز داو انجام داد که حرکت قیمت را بر اساس مفاهیم موجی بیان می کرد. بر این اساس نظریه وی بسیار متأثر از نظریه داو است و با آن اشتراکات بسیاری نیز دارد، لیکن از نکات برجسته تحقيقات اليوت، کشف ساختار فراکتالی حرکت بازار بود که او را قادر می ساخت تا نمودارهای بازار را عمیق تر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، مشخصه های اختصاصی الگوهای موجی را شناسایی کند و بر اساس این الگوها، حرکات بازار را پیش بینی نماید.

هر چند الیوت در سال ۱۹۶۴؛ یعنی دو سال پیش از مرگش، تلاش ها و کارهای خود را درباره اصول موج در کتابی به نام «راز هستی» نوشت لیکن شاید اگر همیلتون بولتون در سال ۱۹۵۳ تصمیم به چاپ «نظریه تکمیلی موج الیوت»؛ که به مدت ۱۴ سال بر روی آن فعالیت کرده بود، برای تحلیل گران بانک نمی گرفت، نظريات اليوت از بین می رفت.

اصول موج در دهه ۱۹۷۰ میلادی از طریق کارهای فروست و رابرت پرچتر مشهور گردید. آنها در سال ۱۹۷۸ میلادی با همکاری یکدیگر کتابی به نام «اصول موج الیوت: کلید منفعت از بازارهای سهام» را منتشر کردند و در همان زمان؛ که دنیا در اواسط بحران دهه ۷۰ میلادی قرار داشت، حرکت صعودی دهه ۱۹۸۰ را پیش بینی کردند. آنها نه تنها به درستی این حرکت صعودی بازار را پیش بینی کردند بلکه رابرت پر چتر همچنین سقوط ۱۹۸۷ را در همان زمان پیش بینی و با دقت بسیار زیادی به آن اشاره کرد. بر این اساس و همچنین چندین سال مطالعات مختلف دیگر، امواج الیوت به صحنه بازارهای سرمایه بازگشت.

اهمیت تئوری امواج الیوت:

امروزه تحليل امواج یکی از مهم ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود که به واسطه آن می توان از موقعیت بازار و رفتار آتی آن آگاهی یافت. شاید شما پس از آشنایی با تئوری امواج الیوت (Elliott Waves Theory) این گونه تصور کنید که دنبال کردن این کار و بررسی نمودارهای مختلف بسیار زمان بر است و لذا از آن صرف نظر کنید. اما واقعیت این گونه نیست؛ چرا که اگر چشمان شما برای پیدا کردن این الگوها به اندازه کافی ورزیده شده باشد با صرف اندک زمانی خواهید توانست این الگوها را در نمودارهای الگوی نظریه الیوت مختلف شناسایی نمایید. فقط بایستی بیشتر تمرین کنید تا الگوهای بیشتری را شکار نمایید. البته نبایستی انتظار داشته باشید در هر روز و یا هر هفته چنین الگوهایی در تایم فریم های مختلف یک جفت ارز یا یک سهام تشکیل گردد. درجه اهمیت این دوره آموزشی در این جمله خلاصه می شود: «اگر امواج الیوت را در نموداری شناسایی نکردید، هرگز معامله نکنید!»

تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) تئوری امواج الیوت را در دههٔ 30 میلادی توسعه داد. الیوت باور داشت که بازارهای سهام، که تصور می‌شد رفتاری بی‌نظم و آشفته دارند، در واقع دارای الگوهایِ تکراریِ منظمی ‌می‌باشند. در این مقاله، ما نگاهی به تاریخچهٔ موجود در پس تئوری امواج الیوت می‌اندازیم و خواهیم دید که چگونه از آن‌ برای معامله‌گری استفاده می‌شود.

امواج

الیوت پیشنهاد داد که روندهای شکل گرفته در قیمت‌های بازارهای مالی همگی از ذهنیت (روانشناسی) بازار نشأت می‌گیرند. او دریافت که تغییر در ذهنیت‌ بازار می‌تواند به‌صورت الگوهایی تحت عنوان موج‌ها (Waves) در بازارهای مالی دیده شوند.

تئوری الیوت به تئوری داو (Dow theory) شباهت دارد زیرا هر دوی آن‌ها حرکات قیمت سهام را به‌شکل حرکات موجی می‌بینند. از آنجایی که الیوت متوجه طبیعت تکرارپذیر بازارها شد، توانست آن‌ها را با دقتی بیشتر و با جزئیاتی بالاتر مورد بررسی قرار دهد. الگوهای تکرارپذیر (فرکتال‌ها – Fractals) ساختارهای ریاضی‌ هستند که حتی در مقیاس‌های کوچک‌تر نیز به‌عینه تکرار می‌شوند و تا بی‌نهایت این تکرارها ادامه می‌یابند. الیوت کشف کرد که قیمت‌های شاخص‌های سهام نیز به‌همین شکل ساختاردهی شده‌اند. بنابراین او شروع کرد تا این الگوهای تکرارشونده را بررسی کند و از آن‌ها به‌عنوان نشانگرهایی جهت پیش‌بینی حرکات آینده بازار استفاده کند.

پیش‌بینی بازار براساس الگوهای موجی

الیوت توانست با استفاده از ویژگی‌های قابل اتکایی که در الگوهای موجی یافته بود، پیش‌بینی‌هایی دقیق را در مورد بازار انجام دهد. یک موج انگیزشی (Impulse Wave) جهت حرکتی مشابه با جهت حرکتی روند بزرگتر (Larger Trend) دارد، و همواره به شکل یک الگوی پنج موجی (Five wave pattern) دیده می‌شود. یک موج اصلاحی (Corrective Wave) از سویی دیگر، حرکتی در خلاف جهت حرکت روند اصلی دارد. در مقیاس‌هایی کوچک‌تر، می‌توان در هر موج حرکتی، پنج موج کوچک‌تر تحت عنوان ریزموج را پیدا کرد.

این الگوها خود را تا بی‌نهایت و تا کوچک‌ترین مقیاس‌ها نیز تکرار می‌کنند. الیوت این ساختار فرکتال را در بازارهای مالی و در دههٔ 30 میلادی کشف کرد، اما تنها در دهه‌های بعد بود که محققان توانستند فرکتال‌ها را بشناسند و آن‌ها را به‌شکلِ ریاضی نمایش دهند.

در یک بازار مالی، ما با این اصطلاح آشنا هستیم که «هر چه بالا می‌رود، باید پایین بیاید – what goes up, must come down» همچنان هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت می‌کند، همواره توسط الگوی نظریه الیوت یک حرکت در خلاف جهت خود به سمت پایین کشیده می‌شود. حرکات قیمتی (Price Action) به دو بخش روندها (Trends) و اصلاحات (Corrections) تقسیم‌بندی شده‌اند. روندها نشان‌دهندهٔ جهت اصلی حرکت قیمت‌ها می‌باشند، در حالی که اصلاحات، حرکتی در خلاف جهت روندها دارند.

تفسیر تئوری امواج الیوت

امواج الیوت به‌شکل زیر تفسیر می‌شوند:

  • ما شاهد پنج موج الگوی نظریه الیوت در جهت حرکت روند اصلی می‌باشیم، که توسط یک الگوی سه‌موجیِ اصلاحی دنبال می‌شوند که مجموعاً 5-3 حرکت را دربرمی‌گیرند. این 5-3 حرکت بعدها خود تبدیل به زیرمجموعه حرکات بزرگتر امواج می‌شوند.
  • این الگوی 5-3 موجی همواره ثابت می‌ماند، حتی اگر بازهٔ زمانی هریک از موج‌ها با یکدیگر تفاوت داشته باشند.

حال بیایید نگاهی به نمودار زیر که از هشت موج تشکیل شده است، بیاندازیم، پنج موج رو به بالا و سه موج رو به پایین که به ترتیب با اعداد 1،2،3،4،5 برای موج‌های صعودی و حروف A – B – C برای موج‌های اصلاحی نام‌گذاری شدند.

تئوری امواج الیوت

در اینجا امواج 1، 2، 3، 4، 5 موج حرکتی را می‌سازند و امواج A – B – C امواج اصلاحی را تشکیل می‌دهند. الگوی پنج موجی حرکتی، موج شماره 1 را می‌سازند و سپس یک الگوی سه‌موجی اصلاحی، موج اصلاحی شماره 2 را تشکیل می‌دهند.

موج‌های اصلاحی معمولاً سه حرکت قیمتی قابل تشخیص دارند – که دو تا از آن‌ها هم‌جهت با حرکت اصلاحی اصلی بوده (امواج A و C) و یکی از آن‌ها در خلاف جهت آن می‌باشد (موج B). امواج 2 و 4 در شکل بالا به‌عنوان امواج اصلاحی شناخته می‌شوند. این امواج معمولاً ساختاری به‌شکل زیر دارند:

تئوری امواج الیوت در موج های اصلاحی

در نظر داشته باشید که در این تصویر، امواج A و C در جهت روند اصلی حرکت می‌کنند و بنابراین به‌عنوان موج‌های انگیزشی (Impulsive Waves) شناخته شده و از پنج ریز موج تشکیل شده‌اند. موج B، برخلاف امواج A و C؛ یک موج در خلاف جهت روند اصلی بوده و به‌عنوان روندی اصلاحی (Countertrends) شناخته می‌شود و از سه موج تشکیل شده است.

همان‌طور که می‌توانید از الگوهایی که در شکل فوق به نمایش گذاشته شده است ببینید، الگوی پنج‌موجی همیشه حرکت رو به بالا ندارد، و همچنین الگوی سه موجی نیز همواره به سمت پایین حرکت نمی‌کند. پس توجه داشته باشید که زمانی که روند اصلی قیمتی رو به پایین می‌باشد، امواج نزولی ما شامل پنج ریزموج و امواج صعودی (امواج اصلاحی) ما شامل سه ریزموج خواهند بود.

انواع درجه‌های امواج

الیوت نه درجه از امواج را تعریف نموده است. این امواج‌ها از بزرگترین آن‌ها تا کوچکترین‌شان به‌شرح زیر می‌باشند:

  1. Grand Supercycle
  2. Supercycle
  3. Cycle
  4. Primary
  5. Intermediate
  6. Minor
  7. Minute
  8. Minuette
  9. Sub – Minuette

از آنجایی که امواج الیوت ساختاری فرکتالی دارند، درجهٔ موج‌های شناخته شده می‌تواند بزرگتر و یا حتی کوچکتر از لیست فوق باشد.

برای استفاده از این تئوری در معامله‌گری روزانه، یک معامله‌گر باید بتواند روند صعودی و حرکت اصلی را مشخص نماید، وارد معاملهٔ خرید شده و پس از آن وارد یک معاملهٔ فروش، بسته به الگوهای ساخته شده توسط ریزموج‌های پنج‌گانه و بازگشت‌های قیمتی قریب‌الوقوع شود.

محبوبیت تئوری امواج الیوت

در دههٔ 70 میلادی، اصل الگوی نظریه الیوت امواج الیوت محبوبیت زیادی را طی فعالیت‌های فراست (A.J. Frost) و رابرت پریچر (Robert Prechter) کسب کرد. در کتاب افسانه‌ای آن‌ها تحت عنوان «اصول امواج الیوت: کلیدی به سوی شناخت رفتار بازار – Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior» نویسندگان توانستند روند صعودی بازار را در دهه 80 میلادی پیش‌بینی کنند. پرچر بعدها و پیش از وقوع شکست بازار در سال 1987، توصیه به فروش سهام کرده بود.

جمع‌بندی

استفاده‌کنندگان امواج الیوت تأکید می‌کنند که با وجود این که بازارها ماهیتی فرکتال دارند، اما این پیش‌بینی بازارها را آسان‌تر نمی‌کند. محققان یک درخت را به‌عنوان یک ساختار فرکتال در نظر می‌گیرند، اما این بدین معنی نیست که هر شخصی می‌تواند جهت هر یک از شاخه‌های آن را تشخیص دهد. وقتی که به استفادهٔ کاربردی از این مفهوم می‌رسیم، امواج الیوت نیز به مانند بسیاری دیگر از روش‌های تحلیل بازار موافقان و مخالفان خود را دارد.

یکی از اصلی‌ترین ضعف‌هایی که وجود دارد، اشتباه کاربران این تئوری در شمردن درست موج‌های بازار می‌باشد. با رخ‌دادن این اشتباهات، امکان هرگونه تفسیر و پیش‌بینی از جهت حرکت موج آینده وجود خواهد داشت. در عین حال، معامله‌گرانی که در امر استفاده از تئوری امواج الیوت متبحر شده‌اند، با قدرت از این ایده دفاع می‌کنند.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

امواج الیوت و نحوه کارکرد آن در بازار ارزهای دیجیتال

کتاب تحلیل تکنیکال

نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) برای توصیف حرکت قیمت ها در بازارهای مالی تهیه شده است که در آن او الگوهای تکراری و موج‌های هندسی را مشاهده و شناسایی کرد. او این امواج را در حرکات قیمت سهام و در رفتار مصرف کننده‌ها مشخص کرد. اصطلاح سوار شدن بر روی موج که در آن سرمایه‌گذاران در تلاش برای سودآوری از یک روند بازار هستند نیز از این نظریه گرفته شده است.

نکات مهمی که در مورد نظریه امواج الیوت باید بدانید :

  • نظریه امواج الیوت روشی برای تجزیه و تحلیل فنی است که در آن به بررسی الگوهای تغییرات قیمت در بلند مدت، در اثر تغییرات مداوم در احساسات سرمایه‌گذاران می‌پردازد.
  • این تئوری دارای دو نوع مشخص موج است، امواج جنبشی و اصلاحی.
  • تمامی امواج در این نظریه به خودی خود در یک مجموعه بزرگتر از امواج قرار دارند که به همان الگوی جنبشی / اصلاحی پایبند هستند، که به عنوان روشی بر پایه هندسه فراکتال برای سرمایه گذاری توصیف شده است.

نظریه امواج الیوت چگونه شکل گرفت

نظریه موج الیوت

نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در سال ۱۹۳۰ تدوین شد. او بعد از اینکه به علت بیماری مجبور به بازنشستگی شد، برای پر کردن وقت خود به چیزی احتیاج داشت، بنابراین شروع به مطالعه ۷۵ سال نمودارهای سالانه ، ماهانه ، هفتگی و روزانه که خود آنها را در فهرست های مختلف وارد نموده بود، کرد. این تئوری در سال ۱۹۳۵ هنگامی که الیوت پیش بینی عجیبی از بورس اوراق بهادار کرد عملی شد. الیوت در آن زمان به درستی پیش‌بینی کرد که شاخص بورس به پایین‌ترین میزان خود خواهد رسید، و از آن زمان به بعد این تئوری به عنوان یک رکن اصلی برای هزاران مدیر بورس ، بازرگان و سرمایه‌گذاران خصوصی بدل شد.

الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی ، پیش بینی و سرمایه گذاری در الگوهای موج خود را تشریح کرد. تمامی کتاب‌ها، مقالات و نامه‌های او در این زمینه در سال ۱۹۴۴ تحت عنوان شاهکار الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) منتشر شد. نظریه جهانی امواج الیوت بزرگترین منبع تحلیل مالی مستقل و پیش‌بینی بازار در دنیا است و تمام بازارهایی که از آن استفاده می‌کنند به نام بازار مدل الیوت شناخته می‌شوند.

الیوت همواره متذکر بود که این الگوهای هیچ‌گونه اطمینان قطعی در مورد حرکت قیمت های آینده ارائه نمی‌دهند، بلکه به منظور کمک برای تشخیص احتمالات در مورد آینده بازار کمک می کنند و آنها را می توان همراه با انواع دیگر تجزیه و تحلیل فنی، استفاده کرد. اما همیشه معامله‌گران ممکن است در یک زمان معین تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.

نحوه کارکرد امواج الیوت

بر طبق نظریه الیوت به طور کلی حرکت صعودی در بازار به ۵ موج تقسیم می‌شود که با نام موج‌های جنبشی معروفند و در مقابل آن ۳ موج وجود دارد که به موج‌های اصلاحی معروف است. پنج موج صعودی با اعداد ۱ تا ۵ نمایش داده شده است و سه موج اصلاحی با ABC علامت‌گذاری می‌شود. که این الگو‌ها در بازه‌های زمانی کوچک و بزرگ مشخص می‌شوند. در حالت ایده آل ، الگوهای کوچکتر را می توان در الگوهای بزرگتر شناسایی کرد. نحوه کارکرد امواج الیوت نیز از اطلاعات بدست آمده از این الگو‌ها است که با قرار دادن آنها در اصلاح فیبوناچی می‌توان از جهت حرکت بازار اطلاع پیدا کرد و به خرید و فروش با میزان ریسک کمتر دست زد.

ساختار امواج الیوت

در مدل الیوت، تغییر قیمت بازار همیشه بر طبق روند حرکتی این دو موج جنبشی و اصلاحی است. موج‌های جنبشی دارای ۵ موج است، موج ۱، ۳ و ۵ صعودی و موج ۲ و ۴ اصلاح کننده قیمت هستند. در شکل بالا ۳ موج صعودی به ۵ قسمت تقسیم شدند و به شکل ((i)), ((ii)), ((iii)), ((iv)), ((v)) نمایش داده شده است و دو موج اصلاحی نیز هرکدام به سه بخش تقسیم شده و از نمادهای ((a)), ((b)), ((c)) برای هر قسمت استفاده شده است. که در نظریه الیوت به این ۵ موج که هرکدام دارای چند ریز موج است به طور کلی موج اول می‌گویند.

موج‌های اصلاحی نیز از ۳ موج تشکیل شده است ، موج اول که شامل ۵ مرحله نزولی است به نام موج A و سپس موج سه مرحله‌ای اصلاحی به نام موج B و در آخر یک موج نزولی دیگر به نام موج C. و این ۳ موج در اصطلاح موج دوم نامیده می‌شوند. در بازار خرسی روند غالب رو به پایین است ، بنابراین این الگو معکوس می شود، یعنی پنج موج پایین و سه موج به بالا خواهد شد.

تمامی این درجه‌بندی‌های صورت گرفته در نظریه امواج الیوت، برای شناسایی چرخه‌ها است تا تحلیلگران بتوانند موقعیت یک موج را در پیشرفت کلی بازار مشخص کنند. تمامی مراحلی که در چرخه موج‌های الیوت وجود دارد را میتوان در بازه‌های زمانی هفتگی، ماهانه و یا سالانه بازار پیدا کرد. این الگو را میتوان در تمامی نمودارهای EWF استفاده کرد.

استفاده از امواج الیوت در بازار ارزهای دیجیتال

همانطور که گفته شد نظریه امواج الیوت مبتنی بر مفهوم الگوهای تکراری، که تحت تأثیر روانشناسی سرمایه‌گذاران بوده، شکل گرفته است. رالف نلسون الیوت یک تحلیلگر مستقر در ایالات متحده بود و پس از سالها تحقیق و تجزیه و تحلیل داده های بازار سهام ، کتاب اصل موج (The Wave Principle) را نوشت که در آن تئوری خود را شرح می داد. روش او در تجارت سنتی پذیرش گسترده‌ای پیدا کرده است و اکنون به عنوان یک شاخص رایج در تجارت ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شاخص امواج الیوت به نوسانات در عملکرد قیمت، تحت تأثیر روانشناسی جمعی، تریدرها نگاه می‌کند. این نوسانات اغلب در الگوهای یا موج‌های تکراری به وجود می‌آیند و با شناسایی‌ در مراحل اولیه شکل‌گیری این موج‌ها، تریدرهای ارز دیجیتال می‌تواند قیمت ارز را باتوجه و نوع موج و الگوهای آن پیش‌بینی کنند.

الگوی شکست امواج الیوت

دو نوع موج مختلف وجود دارد که توسط نشانگر امواج الیوت مشخص شده اند : ضربه‌ای و اصلاح کننده. امواج ضربه‌ای دقیقا همسو با حرکت بیشتر تریدرها بوده و از ۵ موج تشکیل شده است. ریتم حرکتی این امواج مانند تصویر زیر است : موج‌های ۱، ۳ و ۵ به صورت حمایتی عمل می‌کنند، در حالی موج‌های ۲ و ۴ اصلاحاتی در این روند خاص هستند.

موج ضربه‌ای الیوت

این پنج موج را می‌توان به شرح زیر توضیح داد:

  • موج اول : مربوط به سرمایه‌گذاران است که به عنوان مثال دست به خرید بیت‌ کوین می‌زنند زیرا به نظر آنها قیمت آن از ارزش واقعی آن کمتر است.
  • موج دوم : هنگامی است که بعضی از سرمایه‌گذاران به سود می‌رسند که این امر سبب اصلاح قیمت بیت کوین می‌شود.
  • موج سوم : با توجه به موج ۱، گروه بزرگی از تریدرها این مسئله را صعودی می‌دانند و تصمیم می گیرند از موج ۲ که موجب کاهش قیمت شده استفاده کنند و به خرید و ترید بیت‌کوین بپردازند. معمولا این بلندترین موجی است که شکل می‌گیرد.
  • موج چهارم : بعد از فشار قوی موج سوم، سرمایه‌گذاران اکثرا سود مناسبی می‌کنند که سبب اصلاح دوباره قیمت می‌شود.
  • موج پنجم : موج الگوی نظریه الیوت نهایی معمولا زمانی تشکیل می‌شود که تعداد بسیار زیادی از تریدرها دیگر توانایی مقاومت در برابر از دست دادن فرصت سرمایه گذاری سودآور (FOMO) را ندارند. این امر سبب شکل‌گیری الگوی ABC می‌شود.

الگوی ABC امواج الیوت

الگوی ABC که معمولا با نام موج اصلاحی شناخته می‌شود، به عنوان تصحیح کننده الگوی ۵ موج به کار می‌رود. که ساختار آن به صورت یک الگوی ۳ موج است. در شکل زیر چگونگی تشکیل این امواج نشان داده می‌شود.

موج اصلاح کننده الیوت

الیوت در کتاب خود ۲۱ الگوی اصلاحی مختلف ABC را بیان کرده است. با این حال ، تریدرهای ارزهای دیجیتال تمایل دارند که روی بروزترین و ساده ترین الگوهای ABC متمرکز شوند که شامل : الگوی زیگ زاگ (Zig-zag) ، الگوی صاف (مستطیل) و الگوی مثلث می‌شوند. برخلاف امواج جنبشی تشخیص امواج اصلاحی کار بسیار دشواری است. برای آشنایی بیشتر با الگوهای موج اصلاحی به برخی از قوانینی که در هنگام رخ دادن آنها می‌افتد اشاره می‌کنیم.

برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع زیگزاگ است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بی‌افتد

  • الگوی زیگزاگ دارای سه موج است
  • موج A به صورت جنبشی و نقطه شروع شیب است
  • موج B می تواند از هر الگوی اصلاحی استفاده کند
  • موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
  • موج B کوتاهتر از موج A است
  • موج C بلندتر از موج B است
  • موج B الگوی نظریه الیوت یک موج اصلاحی است

موج زیگزاگ اصلاحی

برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع صاف (مستطیل) است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بی‌افتد

  • الگوی صاف دارای سه موج است
  • موج A می تواند هر نوع الگوی تصحیح به جز مثلث باشد
  • موج B می تواند هر نوع الگوی تصحیح باشد (در بیشتر موارد زیگزاگ است)
  • موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
  • بلندی موج B بیشتر از ۹۰ درصد موج A است
  • موج C معمولا هم اندازه و یا کمی بلندتر از موج B است
  • موج B یک موج اصلاحی است

البته باتوجه به بلندی موج B و C این الگو دارای ۳ مدل است

  • معمولی : این الگو همگامی اتفاق می‌افتد که تقریبا بلندی هر سه موج به یک اندازه باشد
  • گسترده : این الگو همگامی اتفاق می‌افتد که موج B از موج A، و موج C از موج B بلندتر باشد
  • مداوم : این الگو همگامی اتفاق می‌افتد که موج B از موج A بلندتر باشد اما موج C از موج B کوتاه‌تر باشد

الگوی صاف در الیوت

در کل ، الگوی نظریه الیوت امواج جنبشی و اصلاحی در کنار هم، به اصطلاح “حرکت ۳-۵” را تشکیل می دهند ، که می تواند در مدت زمان از ۱ دقیقه تا یک سال رخ دهد.

الگوی تجارت امواج الیوت در بازارهای ارز دیجیتال

برای استفاده از الگوی امواج الیوت در تجارت ارزهای دیجیتال باید به قوانین زیر توجه داشته باشید:

  • موج ۳ هرگز نمی تواند کوتاهترین موج جنبشی باشد
  • موج ۲ هرگز نمی تواند پایین‌تر از شروع موج ۱ باشد.
  • موج ۴ هرگز نمی تواند از بیشترین قیمت موج ۱ کمتر باشد.
  • اگر موج ۲ سریع تمام شود، موج ۴ بیشتر طول می‌کشد و برعکس
  • استثنا در امواج جنبشی: اگر طول موج های ۱ و ۳ هم اندازه باشند، به احتمال زیاد موج ۵ هم همون اندازه خواهد بود.

اگر یکی از قوانین فوق شکسته شود ، کل الگوی شما بی‌اعتبار است. البته که لیستی از قوانین اضافی نیز وجود دارد که باید به آنها رعایت شود، اما این قوانین از اهمیت کمتری برخوردار بوده و می توانند شکسته شوند.

هم اکنون برای مثال میتوانید به نمودار قیمتی بیت کوین در زیر توجه کنید. ما حرکت ۳-۵ را برای در نمودار آن مشخص کرده‌ایم. قیمت در ابتدای شروع موج ۱ به کمترین میزان خود رسیده است، قبل از اینکه شروع به سیر صعودی داشته باشد. و به محث پایان یافتن موج ۵، الگوی ABC شکل گرفته و شاهد کاهش قیمت هستید.

امواج الیوت بر روی نمودار

در این مثال تمامی ۳ قانون اصلی که گفته شد رعایت شده است. اصلی‌ترین نکته در مورد امواج الیوت این است که شما بتوانید موج‌ها را به درستی تشخیص دهید. این امر به ویژه در هنگام شناسایی امواج ۳ و ۵ بسیار مهم است. برای فهمیدن اینکه امواج ۲ و ۴ دقیقا چه زمانی به پایان می‌رسند، تریدرها از اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده می‌کنند.

برای اینکه بیشتر با کارکرد این اصلاح آشنا شوید، ما همان نمودار قسمت قبلی را با اضافه کردن اصلاح فیبوناچی به شما نشان می‌دهیم. همانطور که در تصویر مشخص شده، موج دوم هنگامی که به ۷۸.۶ درصد اصلاح فیبوناچی می‌رسد به اتمام می‌رسد. با این اطلاعات و دانستن اینکه موج ۲ نمی تواند از موج ۱ پایین‌تر بیاید ، برای اینکه در تریدمان ضرر نکنیم میتوانیم از لحظه شروع قیمت موج ۱ استفاده کنیم و سرمایه‌گذاری را در نقطه‌ای که کمترین میزان نوسان را دارد انجام دهیم.

موج الیوت در فیبوناچی

تریدرهای معمولا از سطح ۳۸.۲ درصد تا ۷۸.۶ درصد فیبوناچی برای پیدا کردن اتمام موج ۲ و شروع موج ۳ استفاده می‌کنند. زیرا در این محدوده است که پیش‌بینی ما درست از آب در می‌آید و عملکرد قیمت در موج اصلاحی ۲ پایین تر از شروع موج ۱ نخواهد بود. اینگونه است که تریدرهای ارز دیجیتال موج‌های بازارها را می‌گیرند و الگوی نظریه الیوت به اصطلاح برروی آن سوار می‌شوند تا بیشترین سود ممکن را ببرند. اما همیشه به یاد داشته باشید که عملکرد قیمت باید ۳ قانون اصلی را رعایت کند. اگر اینگونه نباشند ، الگوی امواج الیوت اعمال نمی شود و بهتر است از شاخص های مختلف فنی دیگر برای پیش‌بینی وضع قیمت استفاده کنید

نتیجه‌گیری

نظریه امواج الیوت یک چارچوب کامل برای درک رفتار بازار ارائه می دهد ، و با یافتن پاسخ این سوال که، دقیقا ما کجا قرار گرفته‌ایم؟ به سازماندهی نظرات ما در مورد بازار کمک می کند. ترکیب نظریه الیوت با نسبت‌های فیبوناچی، به تریدرها کمک می‌کند تا تصمیم‌‌گیری کنند ، برخی از نقاط خوب ورود و خروج را فراهم می‌کند و در نتیجه اعتماد به نفس تریدرها را افزایش می‌دهد. از طرف دیگر ، نقص اصلی نظریه موج الیوت میزان بالای وابستگی به تصمیم کاربران است. یافتن دو تحلیلگر موج الیوت که به نتیجه گیری یکسان برسند یا الگوهای موج یکسانی را ترسیم کنند دشوار است.

به طور خلاصه ، تجزیه و تحلیل امواج الیوت یک روش عالی برای فراهم آوردن اطلاعات در هنگام تحلیل بازار است، اگرچه تجارت را صرفا با استفاده از تجزیه و تحلیل این موج نیز توصیه نمی‌کنیم. درعوض، سعی کنید در کنار این روش از ابزارهای دیگری مانند میانگین حرکت یا نوسان ساز استفاده کنید تا تصمیم نهایی در مورد خرید یا فروش یک ارز دیجیتال بگیرید.

کلام آخر

متخصصان امواج الیوت تاکید دارند که صرفا به دلیل اینکه بازار از یک الگو فراکتال استفاده می‌کند ، نمی‌توان آن را به راحتی پیش بینی کرد. به عنوان مثال اگر درخت را به عنوان یک الگو فراکتال فرض کنیم ، این بدان معنی نیست که هر کسی می تواند مسیر هر یک از شاخه های آن را پیش بینی کند. از نظر کاربرد عملی ، اصل امواج الیوت مانند سایر روش های تحلیل ، نیاز به مطالعه فراوان و درک کافی از آن دارد.

یکی از نقاط ضعف اصلی این است که کاربران اکثرا مقصر شکست خود را ضعف در تئوری می‌دانند تا در اشتباه خواندن نمودارها، که این امر سبب می‌شود که آنها هرگز در فهمیدن اینکه یک موج چه موقع به پایان می‌رسد عاجز باشند. با این حال معامله‌گرانی که به تئوری امواج الیوت باور دارند با شور و شوق از آن دفاع می کنند.

الگوهای امواج الیوت و اندیکاتورهای شمارش امواج آن

موج الیوت ترکیبی از تکنیک‌های مختلف است. نزدیک به ۶۰ درصد از این تکنیک‌ها ساده و روشن هستند و فقط ۴۰ درصد از آن‌ها بخصوص برای افراد مبتدی مشکل می‌باشند. زمانی که آنالیز روشن و واضح نمی‌باشد چرا نباید به دنبال بازار دیگری باشیم که با الگوی موج الیوت تطابق داشته و ساده‌تر می‌باشد .

برای مدت‌های زیاد این مسئله وجود داشت و من به دنبال این الگوی نظریه الیوت نگرش برای استفاده عملی از موج الیوت در تردیدهایم بودم. همه تئوری موج الیوت به دو بخش تقسیم‌بندی می‌شود که شامل الگوی حرکت ( Impulse) و الگوی اصلاح (Corrective) می‌باشد در این مبحث ما در مورد موج حرکت بحث می‌کنیم و چگونگی شناسایی موج فوق را به‌وسیله نوسان‌نمای الیوت (Elliot Oscillator) توضیح می‌دهیم.

الگوهای حرکت امواج الیوت

الگوی حرکت از پنج موج تشکیل‌شده است . این پنج موج می‌تواند دارای حرکت صعودی یا نزولی باشند . تعدادی مثال در زیر نشان داده‌شده است.

الگوهای امواج الیوت

موج اول دارای رالی ضعیفی بوده و درصد کمی از تریدرها در این موج دست به ترید می‌زنند. بعد از اتمام موج اول، موج دوم آغاز می‌شود که Sell در الگوی نظریه الیوت یک ۵ موج صعودی کار خطرناکی می‌باشد. موج دوم بدون آن‌که قیمت Low جدیدی بسازد، به اتمام می‌رسد و بازار از حول‌وحوش همان نقطه آماده رالی دیگری می‌شود.

مراحل اولیه موج ۳ آهسته بوده و درنهایت به نقطه Top رالی موج قبلی می‌رسد (بالاترین قسمت موج ۱). در این زمان Stop های زیادی بالای این قسمت وجود دارد.

الگوهای امواج الیوت

تریدرها از ادامه این رالی مطمئن نبوده و آن را کوتاه‌مدت در نظر می‌گیرند. برای اینکه این آنالیز صحیح باشد بازار نباید از بالای موج قبلی بالاتر برود. بنابراین بالای موج ۱ Stop های زیادی وجود خواهد داشت. رالی موج۳ Top موج اول را رد می‌کند. در این زمان بازار از Top موج اول رد شده و Stop های زیادی عمل خواهد کرد. بر اساس میزان Stop ها گپ ایجاد خواهد شد. گپ علامت خوبی دال بر در جریان بودن موج سوم است.

اتفاقات زیر به دنبال هم رخ خواهد داد: تریدرهایی که زودتر و در پایین‌تر Buy کرده بودند خوشحال خواهند بود. آن‌ها ممکن است تصمیم بگیرند که پوزیشن های خود را افزایش دهند. تریدرهایی که Stop آن‌ها عمل کرده است متقاعد می‌شوند که ترند صعودی بوده و تصمیم به انجام Buy در رالی صعودی می‌گیرند. تمام این اتفاقات جالب در رالی موج سوم رخ می‌دهد.

الگوهای امواج الیوت

این زمان، زمانی است که اکثر تریدرها معتقدند که ترند بازار صعودی می‌باشد. درنهایت نیز همه التهاب‌های ناشی از Buy خاموش خواهند شد و موج سوم متوقف می‌شود. در این زمان تریدرهایی که به طولانی بودن حرکت صعودی اعتقاد داشتند تصمیم به حصول سود خود می‌گیرند. آن‌ها ترید خوبی داشته‌اند و تصمیم می‌گیرند که سود خود را دریافت کنند. به این دلیل قیمت افت می‌کند و موج ۴ ساخته می‌شود. موج ۲ محل Sell های خطرناک و موج ۴ محل عمل کردن Take Profit می‌باشد. زمانی که Take Profit فوق عمل می‌کند عده زیادی از تریدرها معتقدند که روند صعودی هم چنان ادامه دارد. این افراد یا دیر وارد بازار شده‌اند یا در قسمت Side وارد بازار شده‌اند. این افراد باور دارند که این Take Profit فرصت عالی برای Buy فراهم آورده است. در پایان موج چهارم بیشتر Buy ها قرار داده‌شده و بازار شروع به حرکت می‌کند.

موج ۵ در مقایسه با موج ۳ از قدرت و تداوم لازم برخوردار نیست. توسعه موج ۵ به خاطر گروه کوچکی از تریدرها می‌باشد. زمانی که موج ۵ High بالاتری از موج ۳ می‌سازد برای توسعه یافتن از قدرت و تداوم لازم در مقایسه با موج ۳ برخوردار نیست. درنهایت زمانی که این آخرین Buy ها نیز خاتمه یافت نقاط پایانی بازار خاتمه یافته و وارد فاز جدیدی می‌شویم.

اندیکاتوری برای شمارش امواج الیوت

مثال‌هایی که از ۵ موج حرکت در صفحات قبلی نشان داده شدند بسیار روشن و قطعی بودند. به‌هرحال بازار همیشه ساده نبوده است. در بعضی مواقع فقط به‌تنهایی با نگاه کردن به نمودار قیمت تقریباً غیرممکن است که موج ۳ و ۵ را از هم تشخیص داد. نمودار قیمت‌ها قادر نیست که قدرت‌های متفاوت موج‌ها را نشان دهد. ابزارهایی که در ادامه توضیح داده می‌شوند جهت بحث در این زمینه استفاده می‌شوند. دو راننده را در نظر بگیرید که در یک‌زمان از یک نقطه ولی با دو وسیله نقلیه متفاوت شروع به حرکت می‌کنند. راننده A باسرعت ثابتی تمام‌مسیر را طی می‌کند درحالی‌که راننده B با سرعت بیشتری طی مسیر می‌کند.

به‌هرحال دو راننده استراتژی متفاوتی را جهت رسیدن به مقصد خود استفاده می‌کنند. درحالی‌که راننده A با سرعت معمولی حرکت می‌کند راننده B باسرعت متغیری مانند bat-out-of-Hades مانند صحبت کردن در حال حرکت است. یک بیننده در پایان حرکت قادر نخواهد بود که بین الگوی رانندگی دو راننده تفاوت را تشخیص دهد. برای یک بیننده بی‌توجه هر دو راننده در یک‌زمان حرکت کرده‌اند و در زمان برابری به یک نقطه رسیده‌اند. این مسئله مشابه مشکل ما، زمانی که سعی می‌کنیم موج ۳ را از ۵ افتراق دهیم می‌باشد. موج ۵ High جدیدی می‌سازد؛ یک تریدر به نمودار نگاه می‌کند و قادر نیست که موج ۳ را از ۵ افتراق دهد. به‌هرحال الگوی سازنده موج ۳ در مقایسه با موج ۵ بسیار بزرگ‌تر است. بنابراین ما نیازمند استفاده از یک اندیکاتور اندازه‌گیری قدرت موج سازنده می‌باشیم تا تفاوت را بیان کند.

جهت شناسایی امواج الیوت ما نیازمند اندیکاتوری هستیم که نسبت تغییرات قیمت را در یک موج در مقابل موج دیگر اندازه‌گیری کند. اندیکاتورهای رایج قادر به اجرای این مقایسه نیستند. آن‌ها صرفاً قیمت را در مقابل قیمت مقایسه می‌کنند و قادر به مقایسه نسبت تغییرات قیمت نیستند. بعد از سال‌ها تحقیق نوسان‌نمای الیوت به دست آمد. ایده نوسان‌نما در زیر شرح داده‌شده است. یک نوسان‌نمای الیوت به‌طور اولیه و پایه‌ای از تفاوت بین دو میانگین متحرک محاسبه می‌شود. اگر ما یک میانگین متحرک کوتاه‌مدت را با یک میانگین متحرک بلندمدت به کار ببریم تفاوت بین این دو، میزان افزایش در قیمت را نشان می‌دهد.

میانگین متحرک کوتاه‌مدت نشان‌دهنده تغییرات قیمت فعلی می‌باشد درحالی‌که میانگین متحرک بلندمدت‌تر نشان‌دهنده تغییرات کلی قیمت است. زمانی که قیمت موج ۳ را می‌سازد قیمت جاری سریع‌تر حرکت می‌کند و تفاوت بین میانگین متحرک کوتاه‌مدت و بلندمدت زیاد می‌شود و یک‌میزان نوسان‌نمای بزرگ را ایجاد الگوی نظریه الیوت می‌کند .

الگوهای امواج الیوت

در موج ۵ قیمت جاری حرکتی به میزان سرعت قبلی دارد و بنابراین تفاوت بین میانگین متحرک کوتاه‌مدت و بلندمدت کم است. این موضوع میزان کوچکی از نوسان‌نما را ایجاد می‌کند.

الگوهای امواج الیوت

علت شناسی این مسئله مشابه دو راننده می‌باشد . موج ۳ مانند راننده B می‌باشد که سرعتش افزایش می‌یابد و سرعت بالاتری دارد درحالی‌که موج ۵ آهسته بوده و آهسته شدن تغییرات قیمت را نشان می‌دهد.

امواج اصلاحی یا Corrective در نظریه امواج الیوت

موج اصلاحی

پس از روندهای 5 موجی، روندهای معکوس 3 موجی برای اصلاح روند ایجاد می شوند.

برای رهگیری مسیر اصلاح ، این بار به جای اعداد از حروف استفاده می شود.

در مثال زیر یک الگوی اصلاح 3 موجی اعلا را می بینید!

اصلاحی

اینکه ما در مثال اصلی خود از بازار صعودی استفاده کرده ایم به این معنی نیست که تئوری امواج الیوت در بازارهای نزولی جواب نمی دهد.

همان الگوی 3-5 موجی می تواند به صورت زیر نیز باشد:

اصلاحی معکوس

انواع الگوهای امواج اصلاحی

طبق گفته الیوت ، 21 الگوی اصلاحی ABC از ساده ترین تا پیچیده ترین آن وجود دارد.

شاید بگویید: “اوه 21 الگو؟ من نمی توانم این همه را حفظ کنم! اصول پایه نظریه امواج الیوت تا همینجا هم گیجم کرده! ”

سخت نگیر ، فرزندم. نکته قابل توجه و عالی در مورد امواج الیوت این است که برای معامله آن نیازی به داشتن سن قانونی نیست!

لازم نیست کارت شناسایی جعلی بگیرید یا همه 21 نوع الگوی اصلاحی ABC را حفظ کنید زیرا همگی آنها از سه ساختار بسیار ساده و قابل فهم تشکیل شده اند.

بیایید نگاهی به این سه ساختار یا آرایش بیندازیم. مثال های زیر برای روند های صعودی اعمال می شوند ، اما اگر با روند نزولی سر و کار دارید می توانید آنها را معکوس کنید.

آرایش زیگ زاگ

زیگ زاگ

آرایش های زیگ زاگ حرکات قیمتی بسیار شیب دار هستند که عکس روند غالب حرکت می کنند.

در حالت معمول طول موج B در مقایسه با امواج A و C کوتاه تر است.

این الگوهای زیگ زاگ می توانند دو بار یا حتی سه بار در اصلاح اتفاق بیفتند (2 تا 3 الگوی زیگ زاگ متصل بهم).

همچون تمامی امواج ، هر یک از امواج موجود در الگوهای زیگ زاگ خود می توانند به الگوهای 5 موجی تقسیم شوند.

آرایش تخت (فلت)

آرایش فلت

آرایش تخت ، امواج اصلاحی ساده ی ساید هستند.

در آرایش تخت یا فلت ، طول امواج به طور کلی با هم برابر است ، در این آرایش موج B معکوس حرکت موجA بوده و موج C معکوس حرکت موج B است و حرکت آن را خنثی می کند.

می گوییم “به طور کلی” زیرا موج B گاهی اوقات می تواند فراتر از نقطه ابتدایی موج A رود.

آرایش مثلث

مثلث

آرایش یا ساختار های مثلث الگوهای اصلاحی هستند که بوسیله ی خط روند های همگرا یا واگرا محدود می شوند.

مثلث ها از 5 موج تشکیل شده اند که عکس روند حالت ساید حرکت می کنند. مثلث ها می توانند متقارن ، نزولی ، صعودی یا گسترشی باشند. در مورد ساختار الگوی مثلث در مقالات قبلی آموزش فارکس توضیح دادیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.