آشنایی با مفهوم بازار هدف


تجاری سازی

تجاری سازی به سلسه فعالیت هایی اطلاق کرد که برای بهره برداری از ایده ها، اختراع و نوآوری ها در قالب محصولات و یا خدمات قابل ارائه، جهت فروش در بازار صورت گیرد. روزانه در سراسر جهان، شرکت های مختلف و حتی افراد عادی، پس از انجام فعالیت های تحقیق و توسعه به اختراع ها و نوآوری هایی دست می یابند که از نظر مفهومی دارای کارکردهای مختلف و متنوعی است و می تواند بخش قابل توجهی از نیاز مشتریان را پوشش داده و حتی باعث بهبود کیفیت محصول و یا خدمات بشود.اما این ایده ها ، اختراع و نوآوری ها به خودی خود هیچ گاه نمی توانند مثمر ثمر واقع شوند و باید یک روندی را طی کنند تا به دست مصرف کنندگان در بازار برسند.

تجاری سازی را به مدیریت یک مفهوم تجاری برای دستیابی به سود و منفعت، توسعه تجاری، معرفی یک محصول یا خدمت در بازار برای سود، فرآیند تبدیل تکنولوژی به محصولات موفق اقتصادی و به کارگیری روش های کسب و کار به منظور سود و انجام بهره گیری معنی کرده اند. بدین ترتیب اجزای اصلی تجاری سازی عبارتند از:

  • یک مفهوم تجاری
  • فرآیند کسب و کار
  • تبدیل ایده به ثروت
  • هدف گذاری سود و منفعت

فرآیند خدمات جامع تجاری سازی

فرآیند تجاری سازی از ایده تا اجرا شامل زنجیره ای از مراحل اعم از ایده، تحقیق در بازار، ساخت نمونه اولیه، ثبت اختراع، امکان سنجی فنی، ارزیابی هزینه، تامین مالی، ساخت نمونه اولیه (MVP)، ارزیابی بازار استراتژی، ایجاد ساختار فنی، طراحی محصول، تولید محصول، نهایی کردن محصول، معرفی به بازار، تولید انبوه، فروش در بازار، خدمات پس از فروش و صادرات می باشد. در نمودار زیر اصلی ترین مراحل به صورت فرآیندی نشان داده شده است.

ایده ها عبارتند از نیازها و تقاضاهای پاسخ داده نشده پژوهشگران و فناوران، نیازهای صنعت و اعلام آن به صورت تقاضا، مطالعات بازار و احصای نیازهای حال و آتی و مطالعات پایپ لاین. به طور خلاصه اقدامات اساسی که در این مرحله باید صورت پذیرد به شرح زیر است:

  • ارزیابی ایده
  • ارزیابی بازار ایده
  • ارزیابی میزان ارزش آفرینی
  • آینده نگاری اجمالی آینده

طرح اولیه

در این مرحله بحث غربالگری با ارزیابی های زیر صورت می پذیرد:

  • ارزیابی میزان جذابیت و مزیت های رقابتی
  • ارزیابی میزان تناسب و مطلوبیت طرح
  • ارزیابی میزان فناورانه بودن طرح
  • تهیه طرح اولیه برای معرفی کسب و کار
  • جمع آوری اطلاعات کلی بازار

طرح کسب و کار (Business Plan)

طرح کسب و کار عبارت است از یک برنامه کاری از نوع فعالیتی که تشریح می شود، محیطی که در آن فعالیت صورت می گیرد. ارزیابی و تعیین بازارهای هدف، تعیین وضعیت رقبا و بازیگران اصلی اعم از تامین کنندگان، خریداران و رقبا، تعیین روند و میزان رشد بازار محصول یا محصولات و خدمات، میزان نفوذ پذیری بازار و سهم گیری از بازارهای هدف و جمع بندی آن در قالب تبیین اهداف، استراتژیها، زمان بندی کلی و میزان سهم گیری از بازار در طی بازه زمانی از جمله موارد اصلی این مرحله است.

طرح توجیه مالی و اقتصادی (Feasibility Study) چیست؟

طرح توجیه مالی و اقتصادی عبارت است از طرحی که مشخص میکند با چه میزان منابع و با چه ترکیبی از تامین آن، چه پروژه ای را می توان در چه بازه زمانی اجرا کرد و میزان بازگشت سرمایه و سودآوری هر کدام از سرمایه گذاران یا تامین کنندگان سرمایه چقدر خواهد بود؟ امکان سنجی بازار، امکان سنجی فنی، امکان سنجی مالی، تحلیل اقتصادی، تحلیل ریسک در این مرحله انجام خواهد شد. شاخص های نرخ بازگشت سرمایه (IRR)، نرخ بازگشت سهامداران (IRRe)، ارزش خالص روز (NPV)، ارزش خالص روز سهامدار (NPVe) و نرخ بازگشت سرمایه با محاسبه ریسک پروژه (WACC) از اهمیت ویژه ای در این مرحله برخوردار هستند.

طرح اجرایی چیست؟

طرح اجرایی عبارت است که تهیه نقشه های جامع اجرایی با مشخصات دقیق و کامل، با دقت فنی و قابل استناد به نحوی که امکان واگذاری یا برون سپاری اجرایی آن بهصورت کامل فراهم باشد.در طرح اجرایی کامل، نقشه های مفهومی که جریان کلی تولید محصول را نشان می دهد، نقشه پایه که جزئیات تجهیزات و ماشین و آلات و هم چنین گردش مواد و نیروی انسانی و مشخصات کامل خط تولید مبتنی بر دانش فنی شکل میگیرد و بالاخره در نقشه های اجرایی و جزئی، زمان بندی و توالی اقدامات و مسیر بحرانی کامل مشخص می شود.

مدل کسب و کار (Business Model) چیست؟

شیوه ای که شرکت، بنگاه یا سازمان برای تولید سود و سرپا نگه داشتن خود انتخاب می کند. مدل کسب و کار بیان می کند که چگونه سازمان برای تولید محصول یا ارائه خدمت ایجاد ارزش افزوده می کند. مدل کسب و کار به بیان ساده عبارت از روشی است که شرکت در فعالیت های تجاری در پیش گرفته و با کسب درآمد ثبات خود را حفظ می نماید. در این مدل با توجه به منابع در دسترس و نیاز مشتری، پیشنهادی برای عرضه ارزش مورد نظر مشتری ارائه شده و منافع و درآمد نصیب شرکت می سازد. به تعبیری دیگر مدل کسب و کار چگونگی کسب درآمد توسط بنگاه را با مشخص کردن جایگاه آن در زنجیره ارزش مشتری تشریح می کند.

بازاریابی و فروش

  • تهیه برنامه استراتژیک و برنامه بازاریابی و ترویج بر اساس آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) شامل محصول (Product)، توزیع (Promotion)، قیمت (Price)، محل (Place)، مردم (People)، فرآیند (Process) و شواهد فیزیکی (Physical Evidence)
  • طراحی ساختار بازاریابی و فروش
  • ساماندهی کانالهای توزیع و فروش
  • ممیزی بازار
  • راه اندازی سامانه مدیریت جامع ارتباط با مشتری (CRM Customer Relationship Management)

شرکت مشاوران نیک پندار شریف (منش) در جهت تسهیل و نظامند کردن فرایند تجاری سازی ایده ها و دستاوردهای پژوهشی شما و همچنین پیاده سازی و نهادینه کردن فرایند نوآوری، با بهره مندی از مشاوران و منتورهای نخبه و توانمند و در راستای سیاست های علمی، صنعتی و فناوری کشور، خدمات تجاری سازی را به افراد صاحب ایده و شرکت ها ارائه می نماید. برای اطلاعات بیشتر با ما در ارتباط باشید.

آشنایی با انواع بازارهای مالی و بازار سرمایه

آشنایی با انواع بازارهای مالی و بازار سرمایه

وقتی از بازارهای مالی حرف می‌زنیم، بیشتر افراد تصویر بازار شلوغ بورس نیویورک یا معامله‌گران عصبانی تالار معاملات آتی شیکاگو را به یاد می‌آورند. البته این تصاویر دیگر قدیمی شده‌اند، زیرا این روزها معاملات آنلاین جای مبادلات رو در رو را گرفته‌اند. صرافی‌های ارز دیجیتال تنها بخشی از بازارهای مالی هستند؛ زیرا این بازارها مدت‌ها پیش از وجود صرافی‌ها و کارگزاری‌ها به شکل امروزی وجود داشته‌اند. بازارهای مالی از زمانی که بشر به کشاورزی و داد و ستد آن با دیگران روی آورد، وجود داشته اند. اگر کشاورزان برداشت مناسبی نداشتند باید برای کاشت محصول در سال بعد بذر به‌دست می‌آوردند. اگر هم برداشت خوبی داشتند باید تصمیم می‌گرفتند که محصولات مازاد خود را ذخیره یا مبادله کنند. این شرایط آنها را مجبور می‌کرد تا برای به‌دست آوردن بذر یا غذای ذخیره با دیگران معامله کنند.

درآمد ماهیگیران نیز به مقدار صید، نوع ماهی‌ها و آب و هوا وابسته و بی‌ثبات بود. در حقیقت، تصمیمات و مبادلات تمامی آن کشاورزان و ماهیگیران بود که اساس بازارهای مالی و بازار سرمایه امروزی را تشکیل داد. داد و ستد هایی که هدف آن بسیار شبیه بازارهای امروزی است. در این مقاله شما با مفهوم بازار مالی و انواع بازارهای مالی و بازار سرمایه آشنا خواهید شد.

بازارهای مالی چیست؟

بازار مالی (Financial Market) بستری است که افراد و نهادها از آن برای انجام معاملات با انواع دارایی‌ها مانند اوراق بهادار، ارزهای دیجیتال و دیگر دارایی‌های قابل تعویض استفاده می‌کنند. بازار براساس قرار گرفتن فروشندگان و خریداران در یک مکان کار می‌کند و قانون عرضه و تقاضا نیز قیمت‌ها را در بازار مشخص می‌کند. در حقیقت، انواع بازارهای مالی به افراد کمک می‌کند تا به راحتی یکدیگر را پیدا کنند؛ آنها با این کار انجام معامله میان کاربران را تسهیل می‌کنند.

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی انواع مختلفی دارند؛ ویژگی‌های دارایی مورد معامله و نیازهای کاربران است که مشخصات هرکدام از این بازارها را تعیین می‌کند. بازار سهام، بازار فارکس، بازار ارزهای دیجیتال، بازار پول، بازار اوراق قرضه، بازار کالا و بازار مشتقه از محبوب‌ترین شکل‌های بازارهای مالی هستند. این بازارها بستری هستند که کسب و کارهای مختلف برای جذب سرمایه مورد نیاز خود برای توسعه، از آن استفاده می‌کنند. در واقع، بازارهای مالی مانند کانال‌هایی هستند که جریان سرمایه‌ را از عرضه‌کنندگان به سمت تقاضاکنندگان هدایت می‌کنند.

بازار سرمایه (Capital Market) نیز بخشی مهم از بازارهای مالی است که معاملات ابزارهای مالی مانند سهام، اوراق بدهی، صندوق‌های قابل معامله (ETF) و غیره را تسهیل می‌کند. همچنین، منبع جذب سرمایه برای افراد، شرکت‌ها و دولت‌های است و نقش مهمی در تقسیم منابع و ایجاد نقدینگی برای کارکارآفرینان بازی می‌کند. انواع بازارهای مالی را می‌توان براساس نوع دارایی مورد معامله و زمان سررسید آنها تقسیم‌بندی کرد.

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی بسیار زیادی در سراسر جهان وجود دارند و هر کشوری حداقل از یکی از انواع آنها استفاده می‌کند. برخی از این بازارها کوچک‌تر هستند و سرمایه در گردش کمی دارند، برخی دیگر نیز مانند «بازار بورس نیویورک» که روزانه تریلیون دلار معامله در آن انجام می‌شود در سطح بین‌المللی شناخته شده هستند. در ادامه این مقاله ۶ نوع از شناخته‌شده‌ترین انواع بازارهای مالی را بررسی می‌کنیم:

بازار سهام (Stock Market)

بازار سهام یا بازار بورس، شناخته‌شده‌ترین شکل از بازارهای مالی است. در این بازار سهام شرکت‌ها (سهامی عام) توسط معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خرید و فروش می‌شود. هر سهم قیمتی دارد که براساس عواملی مانند ارزش بازار، دارایی‌های شرکت و عرضه و تقاضا و .. مشخص می‌شود. زمانی که قیمت این سهم‌ها به دلیل عوامل اقتصادی یا تجاری افزایش می‌یابد، سرمایه‌گذاران می‌توانند با فروش آنها کسب درآمد کنند. در این بازار خرید سهام برای سرمایه‌گذاران ساده است، اما چالش واقعی انتخاب سهامی است که در نهایت سودآور باشد. در واقع، زمانی که سهام را با قیمت کمتر می‌خرید و با قیمت بالاتر می‌فروشید می‌توانید کسب درآمد کنید.

بسیاری از شرکت‌ها از بازار سهام برای جذب سرمایه استفاده می‌کنند؛ آنها این کار را از طریق بازار اولیه یا عرضه اولیه عمومی (IPO) انجام می‌دهند. بازار اولیه (Primary Market) زمانی شکل می‌گیرد که دارایی شرکت برای اولین بار عرضه و فروخته شود. در این بازار، شرکت سرمایه مورد نیاز خود را به طور مستقیم و از طریق فروش سهام به سرمایه‌گذاران تامین می‌کند. معامله‌گران پس از لیست شدن شرکت و عرضه آن در بازار اولیه، معامله‌گران می‌توانند سهام شرکت را در بازار ثانویه خرید و فروش کنند. در حقیقت، تمامی معاملات سهام در بازار بورس، درون بازار ثانویه (Secondary Market) انجام می‌شوند.

نکته جالب اینجاست که بازار بورس اوراق بهادار از قرن‌ها پیش و زمانی که هیچ فناوری در کار نبوده، وجود داشته است. بزرگترین بازارهای سهام که در کشورهای توسعه یافته مانند آمریکا و ژاپن به شکل امروزی از قرن ۱۹ یا ۲۰ ایجاد شده‌اند.

بازار اوراق قرضه (Bond Market)

بازار اوراق قرضه که با نام بازار درآمد ثابت نیز شناخته می‌شوند، شکل دیگری از بازارهای مالی است. شرکت‌ها، سازمان‌ها و دولت‌ها با فروش اوراق قرضه در این بازار سرمایه مورد نیاز خود برای توسعه را به‌دست می‌آورند. بسیاری از شهرداری‌ها نیز برای تامین مالی مخارج مورد نیاز خود برای ساخت پروژه های عمومی مانند مدرسه، ایستگاه آتش نشانی، پارک‌ها و جاده‌ها اوراق قرضه منتشر می‌کنند. ارواق قرضه (Bond) نوعی سرمایه‌گذاری است که در آن سرمایه‌گذار از طریق خرید اوراق پول قرض می‎‌دهد؛ در مقابل شرکت یا نهاد فروشنده متعهد می‌شود تا اعتبار دریافتی را در بازه زمانی مشخص و با پرداخت سود دوره‌ای ثابت بازپرداخت کند.

اوراق قرضه آشنایی با مفهوم بازار هدف شبیه توافقی میان وام‌دهنده و وام‌گیرنده است که جزییات وام مانند مقدار سرمایه، زمان بازپرداخت و سود پرداختی در آن مشخص شده است. به همین دلیل گاهی اوقات به بازار اوراق قرضه بازار بدهی یا بازار اعتباری نیز می‌گویند. بیشتر معاملات بازار اوراق قرضه در بازار اولیه انجام می‌شود؛ جایی که در آن سرمایه‌گذاران اوراق قرضه را از فروشندگان (وام‌گیرندگان) خریداری می‌کنند. معامله‌گران می‌توانند اوراق بهاداری را که قبلا منتشر شده در بازار ثانویه خرید و فروش کنند. معمولا این معاملات از طریق بازار بورس یا فرابورس انجام می‌شود، البته که حجم سرمایه معامله شده در بازارهای اوراق قرضه بسیار بیشتر از بازارهای سهام است.

مهم‌ترین مزیت بازار اوراق قرضه نسبت به بازار سهام، ریسک پایین‌‌تر سرمایه‌گذاری است. همین ویژگی باعث می‌شود تا اوراق قرضه نسبت به سهام بازدهی و سودآوری کمتری نیز داشته باشد. همچین این نکته را در نظر داشته باشید، با اینکه اوراق قرضه شرکتی نرخ بهره بالاتری دارند اما اوراق تحت حمایت دولت از امنیت بیشتری برخوردار هستند. ورشکستگی بدترین سناریویی است که سرمایه‌گذاران می‌توانند تجربه کنند؛ در این شرایط شرکت‌ها معمولا می‌توانند بخشی از سرمایه را پس بدهند.

بازار کامودیتی (Commodity Market)

بازار کامودیتی یکی دیگر از انواع بازارهای مالی است که تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان در آن به معامله کالای اساسی می‌پردازند. در یک تعریف ساده، کامودیتی کالایی است که می‌توان آن را با کالاهای مشابه دیگر معامله کرد. در این بازار کالاهای اساسی را به دو دسته کلی کامودیتی سخت و کامودیتی نرم تقسیم می‌کنند. کالاهای انرژی مانند نفت و گاز و فلزات گران‌بها مانند طلا، نقره و پلاتین در دسته کامودیتی‌‌های سخت قرار می‌گیرند. کالاهای کشاورزی مانند گندم، ذرت و سویا و محصولاتی مانند پنبه، قهوه و شکر را می‌توان در دسته کامودیتی‌های نرم قرار داد. فلزات اساسی مانند آلومینیوم، مس، روی و آهن نیز در دسته کامودیتی‌های جای می‌گیرند.

انواع کامودیتی‌ها

معاملات در بازار کامودیتی به دو دسته تقسیم می‌شود: معاملات اسپات (Spot) و معاملات آتی یا فیوچر (Future). در بازار اسپات، کالاهای اساسی با پول مبادله می‌شوند. در بازار آتی نیز کالاهای اساسی در تاریخی از پیش تعیین شده و با قیمتی مشخص معامله می‌شوند. بیشتر معاملات کالاهای اساسی در بازارهای مشتقه و به شکل معاملات اسپات انجام می‌شود. معامله‌گران همچنین می‌توانند کامودیتی‌ها را بازار بورس، فرابورس و صرافی‌های لیست شده به شکل آتی معامله کنند. بورس کالای شیکاگو (CME) و اینترکانتیننتال اکسچنج (ICE) دو کارگزاری بزرگ برای انجام معاملات کامودیتی در جهان هستند.

بازارهای کامودیتی قدمتی به اندازه تاریخ تمدن بشری دارند، این بازارها یک بستری متمرکز و با قدرت نقدشوندگی بالا برای تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان ایجاد می‌کنند. برای مثال، این بازارها می‌توانند تجارت محصولات کشاورزی را کارآمدتر و هماهنگ‌تر کنند. معاملات آتی بازار کامودیتی، با ایجاد یک مکانیسم خرید تضمین‌شده به بسیاری از کشاورزان کوچک کمک می‌کند.

بازار ارزهای دیجیتال (Crypto Market)

گسترش فناوری بلاک چین در سال‌های گذشته باعث شده تا ارزهای دیجیتال به عنوان یک دارایی ارزشمند مورد توجه بسیاری قرار بگیرند. از سال ۲۰۱۸ بازارهای ارزهای دیجیتال به عنوان بخشی از بازارهای مالی رشد بسیار سریعی را تجربه کرده‌اند. بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) و سایر رمز ارزها، همگی دارایی‌های دیجیتال غیر متمرکز مبتنی بر بلاک چین هستند. در حال حاضر، نزدیک به ۱۴ هزار کوین و توکن متفاوت در حدود ۵۰۰ صرافی ارز دیجیتال در سراسر جهان معامله می‌شوند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بازار رمز ارزها برای خرید و فروش و نگهداری این دارایی‌ها دیجیتالی نیاز به استفاده از یک کیف پول ارز دیجیتال خواهند داشت.

ماهیت دیجیتال و ناشناس بازارهای دیجیتال باعث می‌شود تا بستر مناسب‌تری برای انجام پروژه‌های پانزی یا کلاهبرداری باشد. در این بازار، صرافی‌هایی که از آنها برای انجام معاملات استفاده می‌شود به دوسته صرافی‌های متمرکز (CEX) و صرافی‌های غیرمتمرکز (DEX) تقسیم می‌شوند. صرافی‌های متمرکز همانطور که از نامشان پیداست پلتفرم‌های متمرکزی برای معامله رمز ارزها هستند. صرافی‌های غیرمتمرکز بدون هیچ مرجع مرکزی کار می‌کنند؛ این صرافی امکان مبادله بدون واسطه و همتا به همتا (P2P) ارزهای دیجیتال را برای کاربران خود فراهم می‌کنند.

با اینکه بازار کریپتوکارنسی یک بازار مالی بسیار جوان است اما در دهه گذشته به طور شگفت انگیزی گسترش یافته است. بر طبق گزارش وب‌سایت coinmarketcap، ارزش کل بازارهای ارزهای دیجیتال بیش از ۲.۵ تریلیون دلار است. برخی افراد عقیده دارند که عدم وجود یک سیستم قانون‌گذاری مشخص، بزرگ‌ترین مشکل این بازار است. کشورهای مختلف قوانین متفاوتی در رابطه با استفاده از رمز ارزها دارند؛ در حقیقت بسیاری از کشورها بازار ارزهای دیجیتال را به‌جای نوآوری یک خطر برای اقتصاد خود می‌دانند.

بازار فارکس (Forex Market)

فارکس (Forex) مخفف عبارت Foreign Exchange به معنی تبادل ارزهای خارجی است. بازار فارکس مهم‌ترین نوع بازارهای مالی است؛ این بازار امکان انجام معاملات جفت ارزهای مختلف را برای معامله‌گران فراهم می‌کند. سرمایه‌گذاران خرد، بانک‌ها، شرکت‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های مدیریت سرمایه گذاری همگی از بازار فارکس برای انجام سفته‌بازی و پوشش ریسک (Hedging) استفاده می‌کنند. برخلاف تصور بسیاری از افراد، اولین شکل از بازارهای فارکس قرن‌ها قدمت دارند و به دوره بین النهرین باز می‌گردند.

بازار فارکس در مقایسه با بازار سهام

معامله‌گران می‌توانند ۱۷۰ جفت ارز مختلف را در بازار فارکس معامله کنند. امروزه، حجم معاملات روزانه بزرگترین بازار مالی چیزی در حدود ۶.۶ تریلیون دلار و بیش از مجموع بازارهای سهام، بازارهای مشتقه و بازار ارزهای دیجیتال است. فارکس یک بازار مالی گسترده است، در واقع شبکه گسترده‌ای از کامپیوترها و واسطه‌ها در سراسر جهان این بازار را تشکیل داده‌اند. همچنین، کارگزاران فارکس می‌توانند به عنوان بازارساز (Market Maker) عمل کنند و قیمت‌های بید (Bid) و اسک (Ask) پیشنهاد دهند که با قیمت رقبا در بازار متفاوت است.

بازار فارکس را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: بازار بین بانکی و بازار خارج بورس (OTC). بازار بین‌ بانکی (Interbank Market) شبکه‌ای جهانی است که بانک‌ها و موسسات مالی از آن برای مبادله ارزها و سایر مشتقات ارزی میان خود استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نیز می‌توانند با استفاده از کارگزاری‌ یا بروکر‌ها به معامله در بازار خارج از بورس (OCT) فارکس بپردازند.

بازار مشتقه (Derivatives Market)

بازار مشتقه یکی از مدرن‌ترین انواع بازارهای مالی است. به زبان ساده، بازار مشتقه بستری را فراهم می‌کند که در آن خریداران و فروشندگان دارایی مورد نظر خود را بر روی یک قیمت توافقی پیش خرید یا پیش فروش می‌کنند. در این بازار، دارایی‌ها و کالاها به شکل اوراق مشتقه‌ مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله، مورد خرید و فروش قرار می‌گیرند. این قراردادهای مالی ارزش خود را از یک کالای اساسی یا گروهی از دارایی‌ها مانند سهام، اوراق قرضه، ارزها و غیره به‌ دست می‌آورند به همین علت به اوراق مشقه، اوراق ثانویه نیز می‌گویند.

سرمایه‌گذاران از اوراق مشتقه برای پوشش ریسک (Hedge)، کاهش ریسک و با سفته‌بازی استفاده می‎‌کنند. به این معنی که آنها ریسک با انتظار پاداش می‌پذیرند. بسیاری از افراد سرمایه‌گذاری در بازار مشتقه را به عنوان شکلی پیشرفته از سرمایه‌گذاری در نظر می‌گیرند. قراردادهای اوراق مشتقه به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: لاک (Lock) و آپشن (Option). در قراردادهای لاک مانند قراردادهای آتی، طرفین معامله از ابتدا در مورد شرایط و مدت زمان آشنایی با مفهوم بازار هدف قرارداد متعهد می‌شوند. در قراردادهای آپشن یا اختیار معامله مانند قراردادهای سهام، به طرفین این اجازه را می‌دهند تا پیش از پایان زمان قرارداد، حق خرید یا فروش دارایی خود را داشته باشند.

سوالات متدوالسوالات متداول

سهم بازار کریپتو و فارکس از بازار مالی چقدر است؟

یبشتر از ۹۹ درصد حجم بازار در اختیار مارکت فارکس و حدود ۰.۱ درصد در بازار کریپتوکارنسی‌ در حال گردش است.

معاملان مشتقات چیست؟

به مجموع معاملات آپشن و مارجین معاملات مشتقات می‌گویند.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی شما با بازارهای مالی نوشته شده است و آکادمی ارز تودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات یا عواقب مالی آن برای افراد ندارد.

چگونگی دست یابی به بازار هدف، تعیین استراتژی و تاکنیک های تبدیل مخاطبان به مشتری کدامند؟ قسمت اول

در دنیای بازاریابی نوین امروز قبل از تعیین استراتژی‌ها سازمانی برای دست‌یافت به هدف‌های اساسی هر جز کار، در فرایند مهندسی فروش، خود آن هدف را تحلیل و بررسی کنیم و بر اساس تحلیل‌ها و آنالیزهای انجام‌شده، استراتژی شرکت و یا سازمان خود را بر اساس آن پیاده‌سازی نماییم.و در جهت دست‌یابی هر چه‌بهتر این استراتژی‌ها به نقاط اهداف سازمانی که نقاط اتصال سازمان و یا شرکت‌های ما با چشم‌انداز ما هستند، بتوانیم تاکتیک‌های مناسب را پیدا کنیم.

در دنیای بازاریابی نوین امروز قبل از تعیین استراتژی‌ها سازمانی برای دست‌یافت به هدف‌های اساسی هر جز کار، در فرایند مهندسی فروش، خود آن هدف را تحلیل و بررسی کنیم و بر اساس تحلیل‌ها و آنالیزهای انجام‌شده، استراتژی شرکت و یا سازمان خود را بر اساس آن پیاده‌سازی نماییم.و در جهت دست‌یابی هر چه‌بهتر این استراتژی‌ها به نقاط اهداف سازمانی که نقاط اتصال سازمان و یا شرکت‌های ما با چشم‌انداز ما هستند، بتوانیم تاکتیک‌های مناسب را پیدا کنیم.

بازارهدف و بخش بندی بازار

بر اساس واقعیت قبل از شروع تعیین استراتژی‌های مهم در هر بخش از فرایندهای کسب‌وکارمان، باید از تحلیل لایه‌ای علت‌ها یا همان ارتباط و اثربخشی هر لایه بر لایه‌های بالایی استفاده نماییم. چیزی که برای آشنایی بیشتر با این مدل آنالیزی می‌توانید این مقاله را مطالعه نمایید

به‌صورت کلی تعیین استراتژی در فرایند بازاریابی و فروش نیازمند استفاده و تحلیل 5 عامل زیر که به آن‌ها 5C نیز می‌گویند هستیم تا بر اساس داده‌ها و تحلیل‌های به‌دست‌آمده بتوانیم استراتژی مربوطه به هرکدام از لایه‌های را ترسیم و فن‌های اثربخش برای دست‌یابی به بهترین نتیجه را ترسیم و برنامه‌ریزی نماییم:

این 5C های مدل تحلیلی موردنیاز برای افزایش کارایی و یا اثربخشی میزان هدف‌گذاری برنامه‌ریزی بازاریابی به‌صورت زیر است:

1- تجزیه‌وتحلیل مشتری
2- تجزیه‌وتحلیل شرکت
3- تجزیه‌وتحلیل رقیب
4- تجزیه‌وتحلیل همکار
5- تجزیه‌وتحلیل محیط


در حقیقت این موارد برای تجزیه‌وتحلیل موقعیت و شناسایی بازار هدف بسیار مهم است که باید به‌درستی موردنظر قرارگرفته تا بر اساس داده‌های واقعی و بازخور از عدم جواب گیری نسبت به داده‌ها و فن‌های به‌دست‌آمده، سطح معینی از میزان دسترسی‌مان به مخاطبین بازار هدف را مشخص و نسبت به تبدیل آن‌ها به مشتریان بالقوه و بالفعل اقدام نماییم.می‌توانید برای اطلاع بیشتر در مورد قدم گمشده در سیستم بازاریابی ایران مقاله استراتژی چنگکی را مطالعه نمایید.

در این سری مقاله‌ها قصد آن را دارم که بخش تجزیه‌وتحلیل مشتری را که یکی از مهم‌ترین تحلیل لایه‌ای علت‌های موردنیاز در شناسایی بازارهای هدف است را بیان و استراتژی‌ها و تاکتیک‌های مناسب به‌کارگیری در این مورد را به‌تفصیل شرح دهم.

چارچوب تجزیه‌وتحلیل بازار 5C به‌صورت زیر است:

بازار هدف و بخش بندی بازار

همان‌طور که در شکل بالا می‌بینید هسته اصلی این تحلیل را مشتریان قرار دارد و به‌صورت کاملاً اساسی این 5 لایه بر روی یکدیگر تأثیر گذاشته و نتیجه‌گیری در شناسایی بازار هدف ارتباط بسیار مستقیم با عملکرد ما به‌صورت جداگانه در هرکدام از این لایه‌ها دارد ولیکن این بدان معنا نیست که بتوانیم برای همه این لایه‌ها یک استراتژی و فن به کار ببندیم.
در قدم اول می‌خواهم در رابطه با اولی سی اس یعنی تجزیه‌وتحلیل مشتری مطالبی را بیان که این مورد را به‌درستی شناخته و سپس بتوانیم از تاکتیک‌های بسیار ظریف ولی اثرگذار در جهت انجام استراتژی‌هایمان استفاده نماییم:

بازاریابی نوین چیست و روش های ان

بازاریابی نوین چیست

بازاریابی نوین چیست؟ «روش های نوین بازاریابی» کدام اند؟ حتماً می دانید که در هر کسب و کاری از حضوری گرفته تا آنلاین، مشتریان حرف اول را می زنند و آن ها فاکتورهایی هستند که آینده شرکت شما را رقم می زنند. هر شرکت یا سازمانی که بخواهد برای چند دهه بر سر زبان ها باشد و فروش بالایی داشته باشد، باید برای جلب رضایت مشتریان تمام تلاش خود را بکند. همچنین مدیر شرکت ها باید دید جامع و وسیعی به مسائل پیش رو داشته باشند و چالش های موجود در بازاریابی نوین را بدانند.

اگر دوست دارید در جنبه های مختلف کاری خود پیشرفت چشمگیری داشته باشید، شاید بتوان گفت که بازاریابی نوین بهترین استراتژی است. اگر به «بازاریابی نوین» تسلط داشته باشید، درهای زیادی به روی پیشرفت کسب و کارتان باز خواهد شد. پس با ما در این مقاله از سایت همکاری در فروش دایان افیلیت همراه باشید.

این PDF به درد شما خواهد خورد.

بازاریابی نوین چیست و چرا باید از آن استفاده کنیم؟

تفاوت بازاریابی نوین و سنتی چیست؟

در ابتدای کار باید این را بدانید که بازاریابی مترادف فروش نیست و این ها با هم فرق دارند. فروش به این معناست که هدف اصلی شما افزایش فروش یک محصول باشد. اما بازاریابی مفهوم بسیار گسترده تری است و شامل تحقیق بازار هدف، شناخت مخاطب هدف، تحقیق درمورد جدیدترین متدهای فروش و حتی خدمات پس از فروش می شود.

تمامی مراحل بازاریابی گفته شده مهم هستند و باید برای آن ها برنامه ریزی کنید و وقت بگذارید. استفاده از بازاریابی نوین برای هر شرکت و سازمانی الزامی است چراکه هدف خدمات رسانی به مشتری بالقوه است. در بین رقیبان بی شماره که داریم باید با روش های مدرن بازاریابی آشنا شویم تا کسب و کار خود را سرپا نگه داریم و از رقبا پیشی بگیریم. ما در عصر تکنولوژی به سر می بریم و آنچه موفقیت ما را تضمین می کند ورود به دنیای بازاریابی مدرن است.

این مقاله به کارتان می آید: مدیریت بازاریابی

انواع بازاریابی

بازاریابی نیز مانند بسیاری از مفاهیم دنیای دیجیتال، انواعی دارد که در ادامه برای شما چند نمونه را آورده ایم. بریم با هم انواع بازاریابی را ببینیم:

  • نیچ مارکتینگ
  • بازاریابی عصبی
  • بازاریابی حسی
  • ریفرال مارکتینگ
  • بازاریابی شبکه ای
  • ویدئو مارکتینگ
  • بازاریابی چریکی
  • بازاریابی عملگرا
  • بازاریابی موتورهای جستجو
  • بازاریابی مستقیم
  • بازاریابی ویروسی
  • آمیخته بازاریابی
  • بازاریابی سنتی
  • بازاریابی فصلی
  • بازاریابی درونگرا
  • بازاریابی برونگرا
  • بازاریابی تلفنی
  • بازاریابی نوین
  • بازاریابی تأثیرگذار

دانستن هر کدام از انواع بازاریابی حائز اهمیت است و باید موارد مهم آن ها را بررسی و بعد اجرا کنیم. در بازار پر رقیب امروزی باید با مفهوم و کاربرد بازاریابی و انواع آن به خوبی آشنا باشیم تا پیشرفت در کارمان حاصل شود.

تفاوت بازاریابی نوین و سنتی چیست؟

بازاریابی سنتی درست در مقابل بازاریابی مدرن قرار دارد به این معنا که هر آنچه در بازاریابی سنتی بی اهمیت تلقی می شود، در بازاریابی مدرن پراهمیت است. تفاوت های این دو نوع بازاریابی به طور کلی شامل موارد زیر می شود:

بهینه استفاده کردن منابع

در گذشته رقابت سختی بین شرکت ها و سازمان ها وجود نداشت و از طرفی سطح خلاقت به اندازه امروزه بالا نبود. امروزه با توسعه شبکه های اجتماعی و رسانه های مختلف و گسترش فضا آنلاین، سرعت باخبر شدن از هر ایده خلاقی در سراسر جهان زیاد شده است.

به این صورت به راحتی می توان از ایده آشنایی با مفهوم بازار هدف ای در آن سر دنیا الگو برداری کرد و در کشور خود پیاده سازی کرد. با توجه به توضیحات داده شده، در دنیای دیجیتال امروزی باید تا جایی که امکان دارد از منابع مختلف، رسانه ها، شبکه ها و امکانات مختلف بیشترین استفاده را در جهت رشد خود و کسب و کارمان بکنیم.

داشتن خلاقیت و نوآوری

بازاریابی نوین یک تفاوت عمده با سنتی دارد آن هم این است که در بازاریابی مدرن همه مراحل جلو چشم بازاریاب است از مرحله طراحی تا تولید و ارائه خدمات همگی در دسترس بازاریاب خواهد بود و این خودش راه را برای خلاقیت باز می گذارد.

استفاده هدفمند داده ها

در بازاریابی نوین هر داده ای هرچند کوچک مانند ایمیل یا شماره تماس مشتری، پراهمیت شمرده می شود. درست برخلاف بازاریابی سنتی که هیچ استفاده هدفمندی از داده ها نمی شد علتش هم در دسترس نبودن اطلاعات و پیشرفته نبودن روش ها بود.

اولویت با مشتری است

از گذشته تا کنون شاهد تغییر اولویت ها شده ایم. به طور مثال، در گذشته صاحبان کالا و کسب و کارها در اولویت قرار داشتند اما امروزه می بینیم که کاربران، مخاطبان و مشتریان در صدرجدول قرار دارند. در بازاریابی نوین باید به بازخورد مشتریان به محصولات و خدمات خود نهایت دقت را کرد و تا جایی که می توان نظر آن ها را به خود جلب کرد.

فعالیت در رسانه ها و شبکه های اجتماعی

در بازاریابی مدرن شاهد نقش پررنگ دنیای مجازی هستیم. در گذشته فضای آنلاین به شکلی که امروزه شاهد آن هستیم نبود بنابراین ارتباطات محدودتر از عصر حاضر بود. اما امروزه با پیشرفت فضای آنلاین می بینیم که تا چه اندازه کسب و کارها می توانند به کمک رسانه ها و شبکه های اجتماعی با مخاطبان ارتباط بگیرند. به کمک گسترش فضای آنلاین افراد می توانند با تمام برند های سراسر کشور و یا دنیا ارتباط بگیرند و مشتری آن ها شوند.

نمونه های موفق بازاریابی نوین در جهان

نمونه های موفق بازاریابی نوین در جهان

نمونه هایی که در زیر برای شما آورده ایم، با استفاده از روش های نوین بازاریابی توانسته اند به موفقیت بزرگی در حوزه کاری خود دست یابند. این موارد بر روش های نوین بازاریابی تکیه کرده اند و همه ما شاهد تأثیر آن بر کسب و کارشان هستیم. نمونه های موفق بازاریابی مدرن در جهان عبارت اند از:

سخن آخر

در این مطلب متوجه شدیم که راز موفقیت شرکت های بزرگی مثل تسلا و اپل هم جهت شدن آن ها با روش های نوین بازاریابی است. پس ما هم بعد از اینکه فهمیدیم بازاریابی نوین چیست، باید تلاش کنیم که از روش های بازاریابی نوین برای پیشرفت کسب و کارمان استفاده کنیم تا نتیجه دلخواه حاصل شود.

در آخر بدانید که با پایبند بودن به اصول بازاریابی نوین، این نوع از بازاریابی در کسب و کار شما بهتر عمل خواهد کرد. سعی کنید بادقت و تلاش بسیار وارد عرصه بازاریابی مدرن شوید و عجله نکنید تا موفقیت از آن شما شود.

سؤالات متداول

تفاوت این دو نوع از بازاریابی در استفاده هدفمند داده های در دسترس، داشتن خلاقیت و نوآوری، اولویت دادن به مشتری و فعالیت گسترده در شبکه ها و رسانه های اجتماعی است.

بازاریابی مدرن در عملکرد بهتر شما تأثیر به سزایی دارد و کمک می کند همگام با گسترش اینترنت و فضای دیجیتال پیش بروید و شاهد پیشرفت روزافزون کسب و کارتان شوید.

معنی و نحوه برندینگ چیست؟

نمی‌توان برندینگ و تاثیر مستقیم آن بر روی فروش را نادیده بگیریم

توسط تحریریه شنبه منتشر شده در ۱۴ آبان ۱۴۰۰

این فرایند همان چیزی است که کسب و کار شما به آن نیاز دارد تا از میان تمام نام های دیگر سر بر آورده و توجه مشتری ایده‌آل شما را به خود جلب کند

یکی از متداول‌ترین سوالات در میان فعالان استارتاپ این است که برندینگ چیست؟

یافتن تعریف برندینگ ظاهرا کار ساده‌ای است. اما وقتی در مسیر یافتن آن و برندینگ محصول قدم برداریم، متوجه پیچیدگی‌هایی می‌شویم. به ویژه اینکه نمی‌توان برندینگ و تاثیر مستقیم آن بر روی فروش را نادیده بگیریم. پس برای یافتن پاسخ، باید در میان واحدهای مختلف یک کسب و کار قدم زده و همه چیز را در نظر بگیریم.

برندینگ (branding) یک عمل بازاریابی است که به شکلی پویا به برند شما شکل می دهد. این یک تعریف پایه است، اما به جزئیات بیشتری هم نیاز دارد. این فرایند همان چیزی است که کسب و کار شما به آن نیاز دارد تا از میان تمام نام های دیگر سر بر آورده و توجه مشتری ایده‌آل شما را به خود جلب کند.

این همان چیزی است که خریداران اولین بار را به مشتریان دائمی و مخاطبان بی‌تفاوت را به تبلیغ کنندگان برندتان تبدیل می‌کند. برند عنصر جا مانده برای برجسته کردن، تاثیرگذاری و ارتقا سطح کسب و کار به مراحل بعدی است. به عبارت دیگر اگر می خواهید کسب و کارتان با موفقیت همراه باشد، باید به آن تن بدهید.

اما دقیقا چرا برندسازی تا این اندازه اهمیت دارد؟‌ چه تاثیری دارد و چگونه کسب وکارتان را اداره می‌‌کنید که تاثیر واقعی بر مخاطبانتان بگذارد؟ در این مقاله می‌خواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که برندینگ چیست و چگونه کسب و کار شما می‌تواند به موثرترین روش از مزایای آن بهره‌مند شود.

مدیریت برند و استراتژی برندینگ

ریشه کلمه برند به واژه Brandr در زبان باستانی نورسی باز می‌گردد که به معنای سوختن بود. در آن دوران دامداران برای نشان دادن مالکیت، پوست حیوان را می سوزاندند که در حقیقت معنای اولیه آرم امروزی است. با این حال امروزه برندسازی چیزی فراتر از یک نگاه یا یک آرم بوده و واکنش احساسی اولیه مشتری به محصول شماست. برند شما مجموعه برداشت‌هایی است که مردم درباره کسب و کار شما دارند. اما branding مجموعه اقداماتی است که شما برای پرورش آن برند انجام می دهید.

به عبارت دیگر، برند شما یک اسم است اما branding یک فعل است و به اقدام نیاز دارد. زمانی که آرم خود را طراحی می‌کنید، وقتی برند خود را توسعه می‌دهید، هنگامی که با تیم بازاریابی خود برای ایجاد یک ایده تبلیغاتی همراه می‌شوید، در حقیقت در حال انجام برندینگ هستید. در حقیقت هر قدمی که در مسیر شکل دادن برند خود بر می دارید، در راستای ساخت برند است.

استراتژی برندینگ، یک نقشه‌ی بلندمدت برای رسیدن به مجموعه‌ای از اهداف بلندمدت است که درنهایت منجر شود مشتریان، برند شما را بشناسند و آن را به دیگران ترجیح دهند. برخی به اشتباه استراتژی برندینگ را به معنای مجموعه‌ی لوگوها، پالت رنگ یا وب‌سایت یک برند درنظر می‌گیرند. این‌ها همه جزئی از استراتژی برندینگ را تشکیل می‌دهند. استراتژی برندینگ تمام عناصر ملموس و نامشهود را دربرمی‌گیرد و ارزش ویژه‌ی برند، شخصیت و هویت آن را به‌پیش می‌راند.

چرا ساخت برند تا این اندازه مهم است؟

اهمیت برندینگ در این است که علاوه‌بر این که باعث می‌شود مشتریانتان درباره شما ذهنیت مثبتی داشته باشند، در انتظارات آنان از شرکت شما نیز تأثیر می‌گذارد. با برندینگ، خود را از رقبا متمایز می‌کنید و به مشتریان ثابت می‌کنید که انتخاب محصولات و خدمات شما بهترین گزینه است. برند شما نمایانگر هویت و آرمان‌های کسب‌وکار شماست.

برندسازی می‌تواند در حوزه‌های مختلفی انجام شود. مواردی مانند تبلیغات، خدمات مشتریان، مسئولیت اجتماعی، حسن شهرت و جنبه‌های بصری. با یک ترکیب درست از موارد ذکرشده، می‌توانید برای کسب‌وکار خود وجهه‌ای منحصربه‌فرد و جذاب به‌وجود بیاورید.

انگیزه و رضایت شغلی کارکنان را افزایش می‌دهد، مشتریان تنها سرمایه‌های انسانی یک برند نیستند؛ کارکنان سازمان هم در ساخت برند اهمیت زیادی دارند. شخصی که در شرکتی با برند بسیار معتبر کار می‌کند، همواره پشتیبان برند است، از شغل خود رضایت دارد و کار خود را با رضایت خاطر بیشتری انجام می‌دهد. کارکردن برای یک برند مشهور و پرطرفدار، وجهه‌ی اجتماعی خوبی دارد و انجام کار را لذت‌بخش می‌کند.

ارزش تجاری را افزایش می‌دهد

در حقیقت اگر این فرایند درست تعریف شود چیزی فراتر از محصول صرف را در خود جای می‌دهد. هنگام خلق یک کسب و کار، ساختن یک برند (brand) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود. یک برند ثبیت شده مزیت بزرگی به حساب آمده و سرمایه‌گذاری بر آن برای همه جذاب خواهد بود. در حقیقت برندینگ محصول بخشی از کل فرایند است که باید برای کسب و کار ایجاد شود.

خلق مشتریان جدید

یک برند قوی باعث ایجاد تاثیر مثبت بر مخاطب شده و مشتریان می‌خواهند با شما کار کنند، زیرا نسبت به شما احساس آشنایی و صمیمیت می‌کنند. پس از تثبیت نام برند، تبلیغات دهان به دهان یکی از منابع مهم درآمدی کسب و کار شما می‌شود.

تمایز با رقبا

مهم نیست که چه نوع شرکتی دارید، در چه صنعتی فعالیت می‌کنید یا چه مشتری‌هایی دارید. اگر در بازار کسب و کار هستید، همواره رقبای جدی خواهید داشت و برای فروش به کمک نیاز دارید. این فرایند به شما کمک می‌کند تا راه‌های متفاوت، خاص و منحصر به فرد بودن را طی کنید؛ همچنین به مشتریان شما نشان می‌دهد که چرا باید به جای رقبایتان به سراغ شما بیایند.

نحوه‌ی برندسازی

مسائل زیادی در ساخت یک برند دخیل هستند و برای ساخت یک برند قدرتمند باید به نکات مهمی توجه کرد. در ادامه به گام‌های اساسی ساخت برند می‌پردازیم.

جامعه هدف خود را تعیین کنید

اگر برند شما با نیازها و علایق جامعه هدفتان هماهنگ نباشد، به آگاهی، شناخت، اعتماد و درامد منجرر نخواهد شد. پیش از شروع به کار باید مشخص کنید که قرار است مخاطبان برند شما چه کسانی باشند. چه کسی از استفاده از محصول شما سود می‌برد؟ مشتری ایده‌آل شما چه کسی است؟ اصلاً با چه هدفی کسب‌وکارتان را راه انداختید؟

هر اطلاعاتی که درمورد بازار هدف و پرسونای مشتری خود به‌دست بیاورید، در انتها بر نحوه‌ی تصمیم‌گیری شما تأثیرگذار خواهد بود. پس باید این گام را در اولویت اول خود قرار دهید.

خلاصه اهداف و ارزش‌های شرکت خود را مشخص کنید

قبل از این که دست به ساخت برندی بزنید که مخاطبان آن را بشناسند، برای آن ارزش قائل شده و به آن اعتماد کنند، ابتدا باید هدف کسب‌وکارتان را مشخص کنید. به‌این صورت تمام اجزای برندتان (لوگو، شعارها، تصویرسازی، صدا و شخصیت آن) می‌تواند نمایانگر اهداف و آرمان‌های شرکت شما باشد.

ارزش‌ها، جنبه‌های کیفی و مزایای منحصربه‌فرد داشته باشید

کسب‌وکار شما چه ویژگی‌ای دارد که آن را از رقبایتان متمایز می‌کند؟ برندتان. به‌همین خاطر باید اطمینان حاصل کنید که برند شما نشان‌گر ویژگی‌هایی باشد که منحصر به شماست: ارزش‌ها، مزیت‌ها و خصوصیت‌هایی که شرکت شما را از سایرین متمایز می‌کند.

هویت بصری خود را بسازید

بعد از گذراندن گام‌های بالا، نوبت بخش هیجان‌انگیزتر برندسازی می‌رسد: طراحی بصری. یعنی لوگو، پالت رنگ، تایپوگرافی (فونت‌ها) و اجزای بصری دیگر. درهنگام توسعه‌ی این موارد، حتماً‌ چارچوب‌هایی برای استایل ویژه‌ی برند خود تعیین کنید. به‌این‌وسیله شرکت‌های رقیب نمی‌توانند برند شما را تمام و کمال کپی کنند. همچنین، سعی کنید برای طراحی لوگو و هویت بصری برندتان از یک طراح حرفه‌ای آشنایی با مفهوم بازار هدف کمک بگیرید.

صدای برند خود را پیدا کنید

قدم بعدی، توجه به جنبه‌ی شنیداری برند شماست. یعنی لحن گفتگو و پیام‌رسانی به مخاطبان چگونه باید باشد؟ باید در کمپین‌های تبلیغاتی و شبکه‌های اجتماعی، لحن و زبانی را انتخاب کنید که مخاطبانتان شما را با آن بشناسند و با آن ارتباط برقرار کنند.

برند خود را به کار بگیرید

برند شما وقتی موفق می‌شود که آن را به کار بگیرید. پس از طراحی و ساخت برند خود، از آن در گوشه گوشه‌ی سازمان و کسب‌وکار خود استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید هر جا که ممکن است مشتریان با محصول شما مواجه شوند، طرح برند شما در معرض دید باشد.

حوزه‌های برندینگ

هویت برند (Brand Identity)

هویت برند و یا به‌طور خلاصه «برند» یک نام ساده و آشنا است که مردم را از محصولات و خدمات یک شرکت بخصوص باخبر می‌کند. «هویت برند» همان چیزی است که مردم برند را با آن می‌شناسند و می‌تواند لوگو و یا ویژگی‌های بصری دیگر باشد. مانند سیب گاززده‌ی اپل و ترکیب رنگ‌های اپراتورهای تلفن همراه (ایرانسل و همراه اول) که به‌سادگی توسط مخاطبان قابل شناسایی هستند.

تصویر برند (Brand Image)

تصویر برند همان ایده و تصوری است که از آن در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. همچنین باعث می‌شود مخاطبان بدانند باید چه انتظاری از آن برند داشته باشند. به‌طور مثال «رولز رویس» به‌عنوان یک شرکت خودروسازی لوکس و گران‌قیمت شناخته می‌شود؛ به‌همین دلیل نمی‌تواند دست به تولید خودروهای معمولی و اقتصادی بزند (هرچند بازار هم داشته باشد)، چون به تصور و ذهنیت مشتریان فعلی خود آسیب می‌زند. گاهی تغییر این تصویر دشوار و حتی غیرممکن می‌شود. پس باید پیش از شروع به کار، سعی کنید هدف خود را تعیین کنید.

جایگاه‌یابی برند (Brand Positioning)

جایگاه‌یابی به معنای نحوه‌ی عرضه‌ی یک محصول در بازار است. به‌طور کلی مشخص می‌کند که بازار هدف یک محصول، چه بخشی از جامعه را دربرمی‌گیرد. به‌طور مثال، بسیاری از محصولات بهداشتی که در دو دسته‌ی زنانه و مردانه تولید می‌شوند، اجزای سازنده‌ی یکسانی دارند اما نحوه‌ی طراحی و بسته‌بندی آن‌ها به‌شکلی انجام می‌شود که گروه مشخصی را ترغیب به خرید کند.

شخصیت برند (Brand Personality)

شخصیت یک برند درست مثل شخصیت یک انسان است و ویژگی‌های احساسی و کیفی خاصی را به مشتریان آن محصول القا می‌کند. به‌طور مثال اپل جوان و خلاق است، هارلی دیویدسون یاغی، و خودکار بیک ساده و کارراه‌انداز.

ارزش ویژه برند (Brand Equity)

به معنای ارزش یک برند است. می‌تواند شامل ارزش مالی (مانند سهم بازار و درامد) و مزیت‌های استراتژیک برند باشد. به‌طور مثال کفش ملی یکی از موفق‌ترین برندهای این صنعت به‌شمار می‌رود و علاوه‌بر آن، مردم آن را به‌عنوان یک تولیدکننده‌ی باکیفیت می‌شناسند. علاوه‌بر میزان فروش، وجهه و محبوبیت یک برند تأثیر به‌سزایی در ارزش ویژه‌ی برند دارد.

تجربه‌ی برند (Brand Experience)

تجربه‌ی برند یعنی مجموعه‌ی تمام مراحلی که یک مشتری از سفارش‌دهی تا استفاده از آن برند طی می‌کند. به‌طور مثال هنگام استفاده از خدمات یک بانک چه احساسی دارید؟ چقدر از عملکرد کارمندان، بروکراسی اداری و یا نرم‌افزار همراه‌بانک رضایت دارید؟ برندهای مشهور و موفق سعی می‌کنند همیشه و در تمام شعبه‌های شرکت خود، استانداردهای کاربری خود را رعایت کنند.

تمایز برند (Brand Differentiation)

تمایز، همان‌طور که از ظاهرش پیداست، به معنای تفاوت محصولات و خدمات یک برند با رقبای خود است. به‌طور مثال، شرکت Dell Computers به مشتریان خود اجازه می‌دهد تا قطعات موردنظر خود را به‌طور سفارشی انتخاب و اسمبل کنند. این رویکرد این شرکت را از شرکت‌های کامپیوتری دیگر که محصولات آماده و غیرقابل سفارشی‌سازی عرضه می‌کنند متمایز می‌سازد.

ارتباطات برند (Brand Communication)

منظور از ارتباطات برند، پیام‌هایی است که از روش‌های مختلف مانند تبلیغات، بروشورها، شعارها و بیلبوردها به مخاطب می‌رساند. اگر می‌خواهید برندی موفق داشته باشید، باید بتوانید مزایای اساسی محصولات و خدمات خود را به مردم بشناسانید.

شکاف برند (Brand Gap)

شکاف برند به‌معنای تفاوت میان وعده‌های داده شده توسط برند و کیفیت واقعی آن است. یک برند موفق باید بتواند تمام وعده‌های خود را عملی کند. به‌عنوان مثال، تفاوت بین تصاویر روی بسته‌بندی‌های کیک و بستنی با محتوای واقعی درون آن‌ها را به یاد بیاورید!

تعمیم یا بسط برند (Brand Extension)

تعمیم برند را می‌توان به سادگی، فاصله‌گیری از حوزه‌ی اصلی برند، تجربه و گسترش دسته‌بندی‌های محصولات و خدمات جدید تعریف کرد. بسط برند باید به‌نحوی صورت بگیرد تا محصولات جدید، مکمل محصولات فعلی باشند. به‌طورمثال، شرکت گوگل در ابتدا به عنوان یک موتور جستجو تأسیس شد. اما اکنون خدمات و محصولات گسترده‌ای از ای‌میل و شبکه‌های اجتماعی گرفته تا انواع ابزارهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری را ارائه می‌دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.