سبد سهام چیست؟
قرارداد آتی سبد سهام در بورس اوراق بهادار ایران بهعنوان یک ابزار جدید معرفیشده است و هنوز شروع اولیه آن محسوب میشود.
این ابزار از سبدی که شامل سهام ۳۰ شرکت بزرگ است تشکیل و با نوسانات قیمتی آنها همجهت شده است. مزایای قرارداد آتی سبد سهام زیاد است به همین دلیل طرفداران فراوانی در بورس دارد.
همچنین خریدوفروش آن بهطور کاملاً قانونی انجام میگیرد. در ادامه به سازوکارها و چگونگی معامله آن میپردازیم.
مفهوم قرارداد آتی
برای اینکه بدانیم قرارداد آتی سبد سهام به چه معناست باید ابتدا با مفهوم قرارداد آتی آشنا شویم.
این قرارداد بهعنوان قراردادی شناخته میشود که در آن فروشنده و خریدار تصمیم میگیرند در آینده و در یک تاریخ معین مقدار کالای مشخصشده را با یک قیمت معلومی معامله کنند.
این قرارداد بهگونهای به نفع دو طرف است؛ زیرا هم خریدار باید در زمان مشخصشده وجه را در مقابل دریافت کالا پرداخت کند و از آنطرف هم فروشنده باید در مقابل دریافت وجه کالا را در زمان معینی تحویل خریدار دهد.
به زمانی که فروشنده باید کالا را به خریدار تحویل دهد و در مقابل فروشنده وجه را به فروشنده تاریخ سررسید میگویند.
در ادامه شاید برای شما سؤالاتی در این زمینه پیش بیاید:
- برای انجام این معامله که در آن فروشنده باید کالا را در زمان معینشده تحویل دهد و خریدار وجه را در تاریخ مشخصشده پرداخت کند چه تضمینی وجود دارد؟
- چه دلیلی وجود دارد که معاملهای بهعنوان قرارداد آتی بین فروشنده و خریدار صورت بگیرد.
- سود و زیان فروشنده و خریدار چه زمانی اتفاق میافتد.
در ادامه به این سؤالات پاسخ میدهیم.
قرارداد آتی سبد سهام چیست؟
با توضیحاتی که ذکر کردیم با مفهوم قرارداد آتی بهطور کامل آشنا شدید. حال نیاز است با مفهوم قرارداد آتی سبد سهام آشنا شوید که یکی از ابزارهای جدید بورس ایران است.
در قرارداد آتی سبد سهام دارایی که مورد معامله قرار میگیرد از ۳۰ شرکت بزرگ بازار تشکیلشده است. همچنین میتوانید در تصویر زیر نام سهام این شرکتها را مشاهده کنید.
سبد پایه به دارایی پایه قرارداد از سبد سهام میگویند که در قرارداد آتی سبد سهام قرار دارد.
در جدول بالا قیمت سهام هر شرکت در بازار بهطور کامل مشخص است. همچنین ارزش روز آنها نیز بهراحتی قابلمحاسبه است. بهطوریکه با چند معادله ساده میتوانید پرتفوی آن را به دست آورید.
تغییرات قیمتی جسی ۷۱۲ که همان نماد قرارداد آتی سبد است با تغییرات میانگین سهام این سبد متناسب است.
با فهمیدن این مفهوم واضح است که اگر ارزش این سبد افزایش یابد نماد جسی نیز افزایش مییابد. در مقابل نیز اگر کاهش یابد جسی ۷۱۲ نیز باید کاهش یابد، چون نماد جسی ۷۱۲ با تغییرات میانگین سهام سبد رابطه مستقیم دارد.
سرمایهگذارانی که بازار را تا حدودی پیشبینی میکنند، میتوانند با فراگیری این مفهوم و استفاده ابزاری از آن به سود قابلملاحظهای دست یابند.
مهمترین مزیت قرارداد آتی دوطرفه بودن آن است. این مفهوم به این معناست که ابتدا شما پیشبینی میکنید نماد جسی ۷۱۲ رشد قیمت دارد و همانند دیگر معاملات عادی، در ابتدا آن را خریداری سپس به فروش میرساند.
در مقابل اگر شما افت ارزش قیمت سهام موجود در سبد را پیشبینی کردهاید، میتوانید از این قضیه به نفع خود استفاده کنید. به این صورت که سهام خود را بفروشید و آن را دوباره زمانی که سهام در پایینترین قیمت قرار گرفت خریداری کنید. اختلاف قیمت این دو سود حاصله برای شما منظور میشود.
یکی دیگر از مزیتهای قرارداد آتی این است که میتوانید در زمان پیشبینی افت قیمت آن را ابتدا بفروشید. سپس در کمترین ارزش خریداری کنید. با این کار میتوانید به سود قابلملاحظهای دست یابید.
خریدوفروش قرارداد آتی سبد سهام چگونه است؟
اولین نماد از ابزار قرارداد آتی سبد سهام همین معاملات نماد جسی ۷۱۲ است که بهعنوان بر خط در تاریخ بورس سهام ایران شناخته میشود و معاملات آن بهصورت آنلاین انجام میپذیرد.
شما باید در زمانی که کاهش ارزش جسی ۷۱۲ را پیشبینی کردهاید، پوزیشن فروش (short) بگیرید. این بدان معناست که باید ابتدا سهام خود را بفروشید سپس همان مقدار را خریداری کنید با این کار تعهد خود را ببندید.
در زمانی که افزایش ارزش نماد جسی ۷۱۲ را پیشبینی کردهاید باید برعکس پوزیشن فروش سهام خریداری کنید که به آن موقعیت خرید (long) میگویند. در این صورت با افزایش قیمت شما سود خواهید کرد.
قراردادهای آتی تا یک تاریخ معینی اعتبار دارند که به آن تاریخ سر رسید میگویند. بهعنوانمثال اگر اعتبار در نماد جسی ۷۱۲ تا تاریخ ۲۰ اسفندماه ۱۳۹۷ باشد؛ باید سرمایهگذار به تعهدی که بسته عمل کند؛ ولی اگر سرمایهگذار تا این تاریخ موقعیت تعهدی بازداشته باشد به این معنا که سهامی فروخته ولی خریداری نکرده و یا خرید کرده ولی نفروخته است.
باید تا تاریخ مشخصشده تعهد خود را ببندید. اگر سرمایهگذار تا تاریخ سررسید به تعهد خود عمل نکند باید خریدار پول خود را به فروشنده و در مقابل فروشنده باید سهام خود را تحویل دهد.
بهطورکلی بهندرت این مورد در قرارداد آتی سهام به چشم میخورد و کمتر سرمایهگذاری وجود دارد که تا تاریخ سررسید قرارداد خود را باز نگه دارد و معمولاً سرمایهگذاران تعهد خود را میبندند.
زمانی که شما به تعداد یک قرارداد به فروش میرسانید و یا آن را خریداری میکنید، در واقع یک پرتفوی تشکیلشده از سهام جدولی که در بالا آوردهایم معامله کردهاید. با انتخاب پوزیشن خود که ممکن است خرید و یا فروش باشد میتوانید سود یا زیان خود را بهصورت روزانه دریافت کنید.
محاسبه سود و زیان قرارداد آتی سبد سهام
برای اینکه بتوانید سود و زیان قرارداد آتی سبد سهام را حساب کنید باید با چند اصطلاح رایج آشنا شوید.
در قرارداد آتی سبد سهام هر قرارداد شامل چند سبد است. در نماد جسی ۷۱۲ این عدد به ۸۰۰۰ سبد سهام پایه میرسد، یعنی هر قرارداد آن شامل ۸۰۰۰ است.
اگر شما ۱ سفارش را وارد سامانه معاملات کنید و قیمت جسی ۷۱۲ را در سایت TSETMC برابر با ۸۶۰۰ در نظر بگیریم، درنتیجه ارزش معاملات به این شکل میشود:
68.8 میلیون ریال = ۸۰۰۰*۸۶۰۰
بااینحال اگر شما نماد جسی ۷۱۲ را بهصورت بر خط خریداری کرده باشید به 68.8 میلیون ریال پول برای معامله احتیاج دارید.
اهرمی بودن قراردادهای آتی یکی دیگر از مزیتهای اساس آن است. این بدان معناست که شما با موجودی حساب ۲۰% از ارزش معامله را با انتخاب پوزیشن خرید و یا فروش مشخص کنید.
اصطلاح وجه تضمین به اهرمی بودن قرارداد آتی اشاره دارد. وجه سبد سهام چیست؟ تضمین در نماد جسی ۷۱۲، بیست درصد است. به این معنی که باید در حساب شما ۲۰% ارزش بازار آن قرارداد موجودی داشته باشید.
همانطور که قبلاً محاسبه کردیم یک قرارداد جسی ۷۱۲ به قیمت 68.8 میلیون ریال است در نتیجه، باید شما ۲۰% این مبلغ که 13.760 میلیون ریال است را سبد سهام چیست؟ در حساب خود داشته باشید.
با فهمیدن اهرمی بودن قراردادهای آتی، سهم سود و زیان خریدوفروش قرارداد آتی سبد با وجه تضمین ۲۰% نیز ۵ برابر میشود. این بدان معناست که با یکپنجم مبلغ میتوانید معاملات خود را انجام دهید.
قیمت جسی ۷۱۲ با نوسانات موجود در بازار به دو صورت به دست میاید:
۱) اگر شما دارای پوزیشن فروش هستید قیمت جسی ۷۱۲ افت پیدا میکند و به مبلغ ۷۱۰۰ ریال میرسد، در نتیجه سود حاصله شما بهصورت زیر محاسبه میشود:
۱۲ میلیون ریال = ۸۰۰۰عدد*(۷۱۰۰-۸۶۰۰)
با اینحال شما با سرمایه اولیه 13.760 میلیون ریال میتوانید ۱۲ میلیون ریال سود کسب کنید که بازده این معامله ۸۷ درصد است. اهرمی بودن قرارداد آتی سبد سهام در اینجا بهطور کامل ملموس است.
۲) حال اگر قیمت جسی ۷۱۲ به ۹۵۰۰ ریال افزایش یابد در این حالت شما باید موقعیت فروش را اتخاذ کنید، در نتیجه سود شما بهصورت زیر محاسبه میشود:
۷۲۰۰۰۰۰ ریال = ۸۰۰۰*(۹۵۰۰ – ۸۶۰۰)
با یک تفریق ساده (۷۲۰۰۰۰۰ سبد سهام چیست؟ – ۱۳۷۶۰۰۰۰) متوجه خواهید شد که ۵۲ درصد زیان کردهاید.
بورس برای اینکه بیشازاندازه زیان نکنید حداقل وجه تضمین را در قراردادهای آتی سبد سهام خود تعریف کرده است.
با این کار هر فردی مجاز به تحمل زیان تا حد تعریفشده است. اگر از وجه تضمین تعیینشده بیشتر زیان کردهاید باید حساب خود را به آن برسانید.
با مفهوم «پرتفوی» آشنا شوید
اصطلاحی در دنیا رایج است که میگوید: «هیچگاه تمام تخممرغهایت را در یک سبد نگذار» این اصلاح را میتوان در مورد پرتفوی به کار گرفت.
به گزارش ایبِنا، پرتفوی (Portfolio) یک واژه فرانسوی و بهظاهر خیلی پیچیده است، اما مفهوم کاملاً واضحی در بورس داشته و به سبد سهام چیست؟ مجموعه یا سبدی از داراییهای مالی گفته میشود. بهبیاندیگر پرتفوی ترکیبی مناسب از سهام یا سایر داراییهاست که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل پرتفوی سهام یا سبد سهام، کاهش ریسک غیرسیستماتیک سرمایهگذاری است؛ بدین ترتیب، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند.
درواقع، پرتفوی یا سبد سهام به این موضوع اشاره میکند که باید سرمایه خود را بین چندین دارایی مالی مختلف تقسیم کنید تا از این راه بتوانید ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید. اصطلاحی در دنیا رایج است که میگوید: «هیچگاه تمام تخممرغهایت را در یک سبد نگذار» این اصلاح را میتوان در مورد پرتفوی به کار گرفت. به عنوان نمونه تصور کنید که شما ۲۰ میلیون تومان برای سرمایهگذاری در بورس اختصاص میدهید و آن را بین چهار سهم مختلف تقسیم میکنید. در این حالت شما یک سبد سرمایهگذاری تشکیل دادهاید.
پرتفوی بهصورت مستقیم توسط سرمایهگذاران نگهداری شده یا بهوسیله سبدگردانهای حرفهای مدیریت میشود. بازده سرمایهگذاری در پرتفوی معادل بازده متوسط آن پرتفوی خواهد بود؛ اما ریسک پرتفوی بهدلیل کاهش ریسک غیرسیستماتیک در غالب موارد کمتر از متوسط ریسک سهام داخل سبد است.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و شرکتهای سرمایهگذاری نمونههایی هستند که بهصورت پرتفوی سرمایهگذاری میکنند و برای قیمتگذاری آنها مهمترین عامل ارزش خالص پرتفوی این شرکتهاست.
کارشناسان اقتصادی حتی در بهترین حالتهای تحلیلی خرید تنها یک سهم (اصطلاحاً تک سهم شدن) را توصیه نمی کنند و پیشنهاد خرید چند سهم متنوع را می دهند. این کار برای آن است که ریسک سرمایه گذاری کاهش یابد.
فرض کنید صنعتی با رشد قیمت ارز شکوفا می شود (این صنعت احتمالاً در کار صادرات است) و صنعتی دیگر با رشد قیمت ارز متضرر می شود (مواد اولیه این صنعت وارد می شوند). حال اگر در سبد ما از هر دوی این صنایع سهام خریداری شود، در حقیقت خود را نسبت به تغییرات قیمت ارز مصون کردیم و تغییرات ناشی از قیمت ارز باعث رشد یکی و کاهش دیگری می شود. به بیان دیگر با تشکیل سبد سهام، ضرر ناشی از کاهش قیمت یک یا چند سهم را با سود حاصل از افزایش قیمت سهم های دیگر پوشش می دهیم.
همچنین به ارزش مالی و نقدی پرتفوی هر شخص حقیقی یا حقوقی، ارزش پرتفوی گویند. برای قیمتگذاری شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، مهمترین عامل، ارزش پرتفوی این شرکتها است.
سبد سهام چیست؟
نظریه جدید سبد سهام (MPT) به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین تئوری های اقتصادی بر مبنای اصول مالی و سرمایهگذاری توسط مارکوتیز (Markovits) در سال 1952 تحت عنوان انتخاب سبد سهام معرفی شد.
بر اساس این نظریه در انتخاب گزینههای مختلف برای سرمایه گذاری صرفا توجه به ریسک و بازده یک سهم کافی نیست و در حالتی که سرمایهگذاری در تعداد زیادی سهام صورت گیرد، میتوان از توزیع دارایی در سهام مختلف برای کاهش ریسک و افزایش بازده بهره برد.
برای اکثر سرمایه گذاران، ریسک خرید تک سهم، کسب بازدهی کمتر از انتظار است و یا به عبارت دیگر انحراف از بازدهی میانگین است (هر سهمی به نوبه خود دارای انحراف معیاری از میانگین است که در این تئوری به آن ریسک اطلاق میشود.)
در حقیقت ریسک خرید با تشکیل سبد سهام با توزیع مناسب بسیار کمتر از ریسک خرید تک سهم است، به دلیل اینکه ریسک سهام مختلف مستقل از یکدیگر است. به عنوان مثال فرض کنید سبد سهامی از دو سهم که یکی در حالت افزایش نرخ بهره بانکی و دیگری در حالت کاهش نرخ بهره سود می دهد، تشکیل شده باشد.
این سبد در هر حالتی فارغ از اینکه نرخ بهره افزایش یا کاهش یابد، سود می دهد. در واقع مارکوتیز نشان داد سرمایه گذاری تنها انتخاب سهام نیست بلکه انتخاب ترکیب مناسبی از سهام است.
انواع ریسک
به تعبیر نگارنده MPT نشان می دهد که ریسک مترتب بر هر سهم از دو جزء تشکیل شده است:
- ریسک سیستماتیک: ریسکی که به واسطه شرایط عمومی بر کلیه سهام وجود دارد مانند ریسک نرخ بهره، رکود اقتصادی و ناآرامی های سیاسی.
- ریسک غیرسیستماتیک: ریسکی که در تک تک سهام وجود دارد و از طریق توزیع سهام در سبد دارایی می تواند کاهش یابد.
همان طور که در نمودار بالا ملاحظه می شود تفاوت یا کواریانس بین تک تک سهام سطح ریسک کل پرتفوی را کاهش میدهد و سرمایه گذاران از توزیع سهام در پرتفوی بهره مند میشوند.
مرز کارا (Efficient Frontier)
حال که مفهوم توزیع سهام در پرتفوی معرفی شد، نکته باقیمانده سطح مناسب (مرز کارآ) توزیع سهام است.
در هر سطح از بازدهی، پرتفویی وجود دارد که دارای کم ترین ریسک است و برای هر سطح ریسک نیز سبدی از سهام وجود دارد که بالاترین بازدهی را به سرمایه گذار می دهد.
با ترسیم این دو ترکیب بر روی یک نمودار می توان به سطح کارآ رسید. نمودار مقابل مرز کارآ بین دو سهم A و B را نشان می دهد.
حال اگر پرتفوی در قسمت بالای منحنی قرار گیرد، بیشترین بازدهی مورد انتظار را در مقابل سطح مشخصی از ریسک نشان می دهد.
اما سرمایه گذار عقلایی همواره بر روی مرز حرکت میکند.
MPT از این مرحله هم فراتر می رود، به این معنا که ترکیب سبدی از سهام را که بر روی مرز کارآ قرار دارد به همراه یک دارایی بدون ریسک پیشنهاد می دهد که در این حالت بازده مورد انتظار افزایش مییابد. به عبارت سادهتر حتی اگر سرمایه گذار با استقراض اقدام به خرید یک سهم بدون ریسک کند، میتواند با انتخاب سبدی از سهام پرریسکتر، به بازدهی بالاتر دست پیدا کند.
ایده مهمی که در ورای نظریه MPT وجود دارد این است که کسب بازدهی بیش از میانگین بازار، ساده نیست و کسانی که موفق به کسب این بازدهی می شوند به طور مطمئن ریسک بالاتری را تقبل می کنند و در هنگام سقوط بازار نیز جریمه تقبل این ریسک را بیشتر پذیرا هستند.
در این میان سرمایه گذاران بزرگی مانند وارن بافت (Warren Buffett) معتقدند، MPT تنها یک نظریه است و رمز موفقیت در بازار سهام، مهارت سرمایه گذار در انتخاب سهام است.
سبد سهام چیست؟
برای تهیه این سبد کافی است فرم تقاضای سرمایه گذاری را انتهای این متن پر کرده و در توضحیات سبد سهام رشدی را انتخاب کنید.
در این سبد چه خواهید داشت:
سبد رشدی سبدی است که عمدتا از سهام شرکتهایی تشکیل می شود که روند رو به رشدی را در صنعت خود تجربه می کنند و طرحهای توسعه زیادی را در آینده برای اجرا در دست دارند. معمولا این شرکتها در حوزه های نو و صنایع جدید فعالیت می کنند و از موفقیت آنها در آینده اطمینان زیادی وجود ندارد اما در صورت موفقیت طرحهای خود می توانند تا چندین سال سهم بازار خوبی داشته باشند و سودآوری های رو به رشدی را تجربه کنند. تفاوت این سبد با سبد سهام کوچک در این است که در سبد سهام کوچک ممکن است سهمی فقط به واسطه کوچک بودن ارزش بازارش و نه به خاطر فعالیت سودآوری رشد چشمگیر کند، اما در سبد سهام رشدی انتظار می رود که قیمت سهام های سبد به خاطر اجرای موفق طرح های شرکت افزایش مداوم داشته باشد. چنین رشد قیمتی در سبد سهام های رشدی پایدار خواهد بود و در دوران نزول بازار مانند سهم های کوچک افت وحشتناک نخواهند داشت. مزیت سبدگردان داریوش در تشکیل چنین سبدهایی انتخابهای بهتر و افزایش احتمال موفقیت در انتخاب سهام این شرکتها می باشد. با این وجود ممکن است این شرکتها به دلایل متعددی در توسعه خود متوقف بشوند.
به عنوان مثال سهام شرکت آسان پرداخت پرشین با ورود به صنعت نوپای پرداختهای موبایلی توانسته برای چند سال پیاپی رشد سودآوری را تجربه کند و یا شرکت گل گهر که طرح های توسعه ای بسیاری را در زمینه استخراج معادن سنگ آهن و فولاد انجام داده است و از یک شرکت کوچک در سالهای دور به غول صنعت تبدیل شده است و در بلندمدت قیمت آن روند صعودی داشته است.
سهام رشدی سهامی است که قیمت آن نسبت به جریان هاي نقدي، سود، سود تقسیمی و ارزش دفتري آنها، بالاتر از میانگین بازار است. سهام رشدي متعلق به شرکت هایی است که هنوز به مرحله بلوغ نرسیده اند و تا حد امکان از توزیع سود خودداري می کنند. این شرکت ها عموما داراي فرصت هاي سرمایه گذاري مناسب هستند. دلیل اصلی سرمایه گذاران براي سرمایه گذاري در سهام رشدي، سرمایه گذاري در رشد آینده سودهاي شرکت است. سرمایه گذاران رشدي، به دنبال سرمایه گذاري در سهام شرکت هایی هستند که طی دوره هاي زمانی گذشته، رشدي سریع تر از حد متوسط داشته اند و بنابراین قابلیت رشد بالایی دارند. رشد با عواملی مانند افزایش سود یا میزان فروش یک شرکت اندازه گیري می شود. مدیران سهام رشدي تمایل دارند که سودي را انباشته و از پرداخت سود خودداري کنند، زیرا می خواهند که دوباره هر گونه وجه نقد در دسترس را در موسسه سرمایه گذاري کنند. بنابراین، سرمایه گذاري رشدي، به طور عمده بازده سرمایه گذاري خود را از محل افزایش در قیمت هاي سهام به دست می آورند. مؤسسات رشدي گرایش به سودآوري بالا و رشد سریع دارند، در حالی که مؤسسات ارزشی از سودآوري و نرخ رشد پایین تري برخوردارند. ترکیب سودآوري و رشد بالا با نرخ بازده مورد انتظار پایین موجب ایجاد نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري بالا براي سهام رشدي می شود.
ویژگی های سهام رشدی
با توجه به تعریف سهام رشدی،مبنای انتخاب ما در این سبد براساس الگوی زیر است:
- سهام رشدی هم از نظر تاریخی و بر اساس سوابق عملکرد گذشته خود و هم از نظر آینده و بر اساس پیشبینیها، دارای رشد بالایی هستند. در واقع این سهام بر اساس گذشته خود، انتظار رشد بالایی در آینده دارند.
- قیمتهای پیشبینی شده توسط تحلیلگران برای سهام رشدی بسیار بالا است. این سهام نسبت به سایر سهام دارای رشد چندین برابری هستند.
- وضعیت سودآوری سهام رشدی میتواند وضعیت آینده آنها را نشان دهد. توجه به سود سالانه قبل از مالیات، فروش، eps و … باید عملکرد بسیار بهتری را نسبت به دیگر سهام و صنعت نشان دهد،به طوری که باید انتظار ارقامی بسیار بالا در حاشیه سود سهام شرکتهای رشدی نسبت به صنعت خود داشت.
- بررسی میزان بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE یکی دیگر از متغیرهایی است که برای تشخیص سهام رشدی باید در نظر گرفته شود.
بازدهی سبد سهام رشدی چقدر خواهد بود؟
بازدهی این سبد به دلیل عدم توانایی قعطیت در مورد آینده قابل اعلام نیست اما تحقیقات دانشگاهی و گذشته نگر نشان داده است این سبد بالاترین بازدهی بازار را نسبت به سبد های دیگر با ریسک متناسب خواهند داشت در این مورد تحقیقات متعدد نشان از بازدهی بیشتر این صندوق نسبت به کل بازار دارد.
مزیتهای سبد سهام رشدی چیست؟
دریافت سود خالص
سود و سرمایه پرداختی در انتهای دوره معاف از مالیات و هر گونه عوارض می باشد و تمامی آن متعلق به شما می باشد.
امکان بازخرید
در صورتی که به هر دلیل از انجام این کار صرف نظر کنید میتوانید سبد خود را قبل از دوره بازخرید کنید لذا یک پس انداز در دسترس است.
امکان دریافت تسهیلات
سبدگردان داریوش همچنین در مذاکره با بانکهای مختلف و در صورت مساعدت نظام بانکی و در خواست سرمایه گذاران امکان معرفی دارندگان این سبد برای سبد سهام چیست؟ دریافت تسهیلات را فراهم می کند.
نسبت شارپ چیست و چگونه محاسبه میشود؟
شاید اصطلاح نسبت شارپ را در طول فعالیت و حضور خود در بازارهای مختلف مالی، زیاد شنیده باشید. این یکی از اصطلاحات رایج در بازارهای مالی است. معاملهگران بازار ارز دیجیتال با اصطلاح نرخ بازگشت سرمایه غریبه نیستند. در اصل این نسبت برای ارزیابی عملکرد تعدیل شده ریسک یک رمزارز استفاده میشود. در یک تعریف کلی این نسبت به سرمایهگذار میگوید که با نگهداری یک دارایی پرخطر چه مقدار بازده اضافی دریافت خواهد کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد ما از یک سرمایهگذاری به سرمایه اولیه است. دور از انتظار نیست اگر قیمت ارزهای دیجیتال در سقوط و صعود ما را شگفتزده کند، اما نسبت شارپ میتواند به ما نشان میدهد میزان بازدهی سرمایه نسبت به ریسک چقدر است.
اکثر افراد فعال حوزه مالی میدانند که چگونه این شاخص را محاسبه کنند و اطلاعات بهدستآمده از این فرمول چه چیزی را نشان میدهد. اگر شما درباره این نسبت چیزی نمیدانید و درباره استفاده درست ازآن برای کاهش ریسک معاملات خود اطلاعاتی ندارید، وقت آن رسیده تا اطلاعات خود را در این باره کامل کنید. همراه ما در مجله تخصصی والکس بمانید.
نسبت شارپ چیست؟
Sharp Ratio، عددی است که نشان میدهد بازده یک سرمایهگذاری بدون ریسک، چقدر تضمین شده است. در واقع نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
با کمکردن نرخ بدون ریسک از نرخ بازده مورد انتظار پرتفوی و تقسیم نتیجه بر انحراف استاندارد که در غیر این صورت بهعنوان معیار آماری نوسانات دارایی شناخته میشود، محاسبه میشود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند تا ببینید سبد سهام چیست؟ در مقایسه با سرمایهگذاری بدون ریسکی انجام دادهاید، آیا ریسکی که انجام دادهاید شما را به سود و بازدهی رسانده است یا نه؟این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
چگونه نسبت شارپ را تفسیر کنیم؟
ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری وقتی تعریف میشود که انحراف استاندارد آن تعیین شود. پس نسبت شارپ بالاتر نشاندهنده ظرفیت بازدهی بهتر یک رمزارز برای هر واحد ریسک اضافی است. این نسبت میتواند توجیهی برای نوسانات اساسی رمزارز باشد. در واقع، میتوانید از شاخص شارپ ارز دیجیتال برای مقایسه رمز ارزها استفاده کرد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI هم کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درباره Sharp Ratio یک رمزارز به دست آورد.
این نسبت را میتوان با درنظرگرفتن نتیجه به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱. نسبت بالاتر از ۱.۰ قابلقبول است.
۲. نسبت بالاتر از ۲.۰ در محاسبات بسیار خوب است.
۳. نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی ارزیابی میشود.
۴. نسبت زیر ۱.۰ به حداقل بازده کافی نمیرسد.
۵. نسبت منفی به این معنی است که نرخ بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام است یا انتظار میرود بازده سبد سهام منفی باشد.
چرا شاخص شارپ مهم است؟
همانطور که شارپ در دیگر بازارها سرمایهگذاری، مثل بورس کارآمد است، شارپ ارز دیجیتال هم ابزار بسیار مهمی در این بازار محسوب میشود. معنی شارپ در ارز دیجیتال در واقع همان تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازده بالاتر با ابزارهای بدون ریسک است. ازآنجاییکه این نسبت بر اساس انحراف معیار محاسبه میشود که خود یک واحد اندازهگیری ریسک در سرمایهگذاری است، شاخص شارپ میزان بازده حاصل از یک سرمایهگذاری را بعد از درنظرگرفتن تمام ریسکهای ممکن نشان میدهد. در واقع این شاخص، مفیدترین شاخص تعیین عملکرد یک سرمایه در بازار است که شما بهعنوان سرمایهگذار باید از آن مطلع باشید.
تعیین میزان بازده
مکانیسمی برای تعیین عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری در برابر سطح معینی از ریسک است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد آن نسبت به ریسک موجود بهتر خواهد بود. اگر Sharp Ratio منفی به دست آوردید، بهتر است در نحوه سرمایهگذاری خود تجدیدنظر کنید.
مقایسه عملکرد داراییهای مختلف
شاخص شارپ میتواند بهعنوان ابزار مقایسه دو سرمایهگذاری مختلف در یک بازار به کار گرفته شود. برای مثال، شما میتوانید این شاخص را برای مقایسه میزان بازده و ریسک بیت کوین و اتریوم محاسبه کنید. با این کار دو رمزارز مختلف که ریسکهای مشابهی دارند را با میزان بازده احتمالی آنها مقایسه خواهید کرد.
مقایسه عملکرد دارایی در برابر معیار بازدهی
نسبت شارپ میتواند به شما بگوید رمزارزی که انتخاب کردید، آینده بهتری نسبت به ارزهای مشابه در همان دستهبندی دارد یا خیر. در واقع به شما کمک میکند افق دید بازتری پیدا کرده و وضعیت دارایی خود را بهتر بررسی کنید. فرض کنید که شاخص شارپ معیار در بازار رمزارزها، حداقل ۱.۵ است. با محاسبه این شاخص برای دارایی خودتان میتوانید بفهمید این رمزارز نسبت به کل بازار عملکرد خوبی دارد یا خیر.
چطور ریسک سرمایهگذاری را با Sharp Ratio کاهش دهیم؟
شاخص سبد سهام چیست؟ شارپ یکی از قدرتمندترین ابزارهای مورد استفاده برای انتخاب بهترین رمزارز دیجیتال است تا بتوان بازدهی و سوددهی مناسبی از آن رمزارز به دست آورد. Sharp Ratio تا حد زیادی ریسک و بازده یک سرمایهگذاری را نشان میدهد. معنی شارپ در ارز دیجیتال به این صورت است که سرمایهگذار با متنوع کردن سبد داراییهای خود میتواند ریسک کل سرمایه را تا حد قابلقبولی کاهش دهد.
در واقع با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که نسبتاً از همدیگر مستقل عمل میکنند، میتوانید نسبت سود و ریسک سرمایهگذاریهای خود را در حد تعادل نگه داشته و امنیت ارزش دارایی خود را تضمین کنید.
ازآنجاییکه اعداد و اطلاعاتی که به دست میآید، به واقعیت بسیار نزدیک هستند، میتواند بازخوردی کارآمد و عینی در مورد عملکرد ارزهای دیجیتالی ارائه دهد. با نگاهکردن به شاخص شارپ میتوان میزان ریسکی را که دو رمزارز با بازدهی اضافی نسبت به نرخ بدون ریسک مواجه شدهاند، ارزیابی کنید.
این یک ابزار بسیار قدرتمند، اثرگذار و همچنین استاندارد برای مقایسه وجوهی است که از استراتژیهای مختلفی مانند رشد یا ارزش یا ترکیب استفاده میکنند.در حالت ایدهآل، ممکن است رمز ارزی را که نسبت شارپ بالاتری دارد، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری باشد. بااینحال، اگر رمزارز نوسانات زیادی داشته باشد، این نوع تصور وجود دارد که نمیتوان بهعنوان یک رمزارز مورد اعتماد به آن نگاه کرد. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال و یا به طور خاص، رمزارزی که با نوسانات متوسط به بازدهی ۷ درصدی میرسد، همیشه بهتر از صندوقی است که بازدهی ۸ درصدی با فراز و نشیبهای زیاد دارد. بنابراین، شارپ بالاتر به این معنی است که رابطه بین ریسک و بازده رمزارز ایده آل است و مارک کپ ثابتتری دارد. این دو ویژگی میتواند سرمایهگذار را به آینده پربازده رمزارز خوشبینتر کند.
انواع نسبت شارپ
شاخص شارپ بهطورکلی دو نوع دارد: نسبت ترینور و سورتینو. این نسبتها برای معاملهگران خرد دید بهتری از بازار فراهم میکنند.
۱. نسبت ترینور
در سال ۱۹۶۵، فردی به نام جک ترینور، فرمول ترینور را توسعه داد. در این فرمول بهجای استفاده از انحراف معیار در مخرج، از بتا استفاده میشود. معیار ترینور میزان پولی که یک سبد دارایی کسب خواهد کرد را نسبت به ریسک آن در بازار محاسبه خواهد کرد. بهعبارتدیگر، این معیار فقط از یک ریسک سیستماتیک یا بتا استفاده میکند، درحالیکه نسبت شارپ از ریسک کل استفاده میکند.
ضریب بتای پرتفوی در واقع تغییرات بازده رمزارز یا سهام نسبت به تغییرات بازده کل بازار را بیان میکند. ممکن است یک رمزارز حرکتی مشابه با بازار داشته باشد، در این حالت ضریب بتای آن ۱ است. در حالتی که این ضریب کمتر از یک باشد، رمزارز یا دارایی رفتاری تدافعی دارد و نسبت به تغییرات بازار کمتر واکنش نشان میدهد. بتای ۰ نیز نشان میدهد که رمزارز یا سهام رفتاری مستقل از کل بازار دارد.
بتای بیشتر از یک، رفتار تهاجمی رمزارز را نشان میدهد. یعنی با تغییرات کوچک در بازار، قیمت ارز رفتار شدیدتری نشان میدهد. این نوع از داراییها ریسک سیستماتیک بالاتری دارند. بتای منفی نیز نشان میدهد که رفتار قیمتی رمزارز با بازار معکوس است و با کاهش شاخص کل بازار، قیمت آن افزایش مییابد یا برعکس. دقت کنید بتای منفی و صفر در نسبت ترینور باعث میشود عدد بهدستآمده در بازار معنیدار نباشد.
۲. نسبت سورتینو
در مقابل نسبت ترینور، نسبت سورتینو قرار دارد. سورتینو برای ارزیابی بازده یک سرمایه در برابر ریسک نامطلوب آن استفاده میشود. این نسبت با کمکردن بازده بدون ریسک از بازده مورد انتظار و تقسیم نتیجه آن به انحراف معیار نامطلوب سبد سرمایهگذاری به دست میآید.
نحوه محاسبه نسبت سورتینو:
در واقع نسبت سورتینو محاسبهی نسبت شارپ است، با این تفاوت که در شارپ هر دو ریسک مثبت و منفی در نظر گرفته میشود، اما در نسبت سورتینو فقط ریسک نامطلوب و بخشهای نزولی بازار در نظر گرفته میشود. درست مانند شاخص شارپ هرچه نسبت سورتینو عدد بالاتری باشد، سرمایهگذاری در آن سبد سرمایه مناسبتر خواهد بود.
نسبت سورتینو برای سرمایهگذاران خردی که قصد دارند در بازه زمانی کوتاهمدت سود مشخصی کسب کنند، مفید است.
نسبت شارپ و ریسک به چه صورت است؟
درک رابطه بین این دو اغلب ما را به اندازهگیری انحراف استاندارد میرساند. انحراف استاندارد را میتوان همان ریسک کل دانست. مربع انحراف معیار واریانسی است که به طور گسترده توسط برنده جایزه نوبل، هری مارکوویتز، پیشگام نظریه پورتفولیو مدرن استفاده شد. باتوجهبه این موضوع، اکنون این سؤال پیش میآید که چرا شارپ انحراف استاندارد را برای تنظیم بازده اضافی برای ریسک انتخاب کرد و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟
ما میدانیم که مارکویتز تحت واریانس ایستاده معیاری از پراکندگی آماری یا نشانهای برای تعیین مقدار فاصله رمزارز با مقدار مورد انتظار معرفی کرد. در یک نگاه کلی میتوان متوجه شد که این اطلاعات آینده نامطلوبی را برای رمزارز و سرمایهگذار پیشبینی میکند. پس هر چه ریسک بالاتر باشد، نسبت شارپ کمتر و سرمایهگذاری روی رمزارز غیرمنطقیتر است و هر چه واریانس این نسبت بالاتر برود، میتوان به آینده رمزارز و میزان ریسکی که برای خرید و سرمایهگذاری روی آن باید در نظر گرفت امیدوارتر بود.
اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را چطور به دست بیاوریم؟
اگر تا اینجای مطلب همراه ما بوده باشید، مطمئناً حالا به این فکر میکنید که چطور میتوان اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را پیدا کرد و با استفاده از شاخص شارپ، ریسک مالی خرید و هولد کردن رمزارزها را هم کاهش داد؟ دنبالکردن اخبار بازار و جستوجو در اینترنت، بهترین راه برای بهدستآوردن نرخهای بازده و نرخ سود بدون ریسک و انحراف معیار برای هر بازار مالی است. با دنبالکردن اخبار بازار و نمودارهای مالی و زمانی میتوانید اعداد موردنیاز خود را پیدا کرده و فرمول نسبت شارپ را اجرا کنید.
برای مثال، شما ۴۵ میلیون تومان در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید. نرخ بازگشت سود دارایی شما ۱۲% درصد و نوسان آن ۱۰% بوده است. بازدهی مؤثر سبد سرمایهگذاری ۱۷% و با بازده مورد انتظار ۱۲% درصد بوده است، درحالیکه نرخ سود بدون ریسک ۵% محاسبه شده است. همه ارقام فرضی هستند. نسبت شارپ برابر است با:
در این محاسبه، نسبت شارپ کمتر از یک است و نرخ بازدهی سود قابلقبول نیست. حال در نظر بگیریم بازده مورد انتظار سرمایهگذاری ۳۵% درصد باشد، در این صورت محاسبه نسبت شارپ به شکل زیر است:
در این حالت سرمایهگذاری در این رمزارز بسیار پربازده خواهد بود.
محدودیتهای نسبت شارپ
هرچقدر که شاخص شارپ میتواند یک ابزار بسیار موفق و اثرگذار برای سرمایهگذاری با چشم باز در بازار ارزهای دیجیتالی باشد، این ابزار همچنان ممکن است محدودیتها و نقصهایی هم داشته باشد. هنگام استفاده از آن، اقدامات احتیاطی خاصی وجود دارد که باید رعایت کنید.
اول اینکه نتیجهای که به دست میآورید فقط یک عدد است و بهتنهایی نمیتواند تمام اتفاقها، جریانات و تأثیرهایی که ممکن است برای بازدهی و قیمت نهایی یک ارز مشخص کند را پیشبینی کند.
شما باید شاخص شارپ دو رمزارز را مقایسه کنید تا معنای دقیق آن را به دست آورید.
همچنین شارپ ریسک پرتفوی را در نظر نمیگیرد. اعداد بهدستآمده به سرمایهگذار نشان نمیدهد که آیا پرتفوی در یک بخش متمرکز است یا خیر. فرض کنید یک کیف پول یک سرمایهگذاری از چندین رمزارز بزرگ بازار تشکیل شده باشد که در کنار هم عملکرد خوبی خواهند داشت، پس برای این تعداد رمزارز، نسبت بالا خواهد بود. بااینوجود، وقتی همزمان چند رمزارز دیگر را به کیف پول اضافه میکند که ریسک متوسطی دارد، شاخص شارپ نمیتواند عملکرد آینده و کلی پرتفوی را در نظر بگیرد.
برای تصمیمگیری آگاهانه میتوانید از معیارهای کیفی دیگری در کنار این نسبت استفاده کنید. در نهایت همیشه بهتر است که شاخص شارپ را ابزاری برای تمرکز روی افق سرمایهگذاری بلندمدت خود بدانید و در همین راستا از آن استفاده کنید. معمولاً شارپ را میبینید که نشاندهنده عملکرد تعدیلشده ریسک سهساله است. اما اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت دارید، چنین نسبتی ممکن است کارساز و موفق نباشد.
در کنار همه این موارد، نسبت شارپ از انحراف معیار سود بهعنوان میانگین ریسک کل در مخرج کسر استفاده میکند. این انحراف معیار معمولاً نشان میدهد که توزیع سود نرمال است. در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی که توزیع سود در آن نهتنها نرمال نیست، بلکه نوسانات شدید بازار را تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی میکنند، کارایی این نسبت کاهش پیدا میکند.
به همین دلیل در بازار کریپتوکارنسی توصیه میشود که این نسبت را برای مدتزمان محدود محاسبه کرده و برای بازههای طولانی از آن استفاده نکنید. در ضمن در هر بار محاسبه، بازه زمانی مشخص و ثابتی را در نظر بگیرید که کار محاسبات پیچیده و پراکنده نشود.
شاخص شارپ، ابزاری برای روشنکردن مسیر
تمام شاخصهایی که برای محاسبه نرخ سود احتمالی، امکانهای سرمایهگذاری و همچنین محاسبات مربوط به حد سود و ضرر وجود دارند، صرفاً بخشی از کاری است که شما بهعنوان یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهید. نسبت شارپ مانند شاخصهای دیگر همچون نرخ بازگشت سرمایه یا مارک کپ، محدودیتهایی دارد که باید هنگام محاسبه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرید.
یک نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر است. این بازدهی را میتوان توسط ابزارهایی مشخص کرد که ریسک یک سرمایهگذاری را تا بیشترین حد ممکن کم میکنند. همچنین نسبت شارپ بر اساس انحراف استاندارد است و به نوبه خود معیاری از کل ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری است.
این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
دیدگاه شما