الگوی کندل استیک ستاره شامگاهی چیست و چگونه از آن سیگنال فروش بگیریم؟
الگوی ستاره شامگاهی (The Evening Star) در تحلیل تکنیکال به عنوان یک الگوی بازگشتی نزولی در نظر گرفته میشود. این الگو معمولاً در انتهای روندهای صعودی شکل میگیرد. الگوی شمعی ستاره شامگاهی در واقع میتواند یک سیگنال فروش باشد. در این مقاله از صرافی آنلاین رمزینکس به کمک یک نمونه نمودار و معامله، با ماهیت الگوی ستاره شامگاهی، نحوه شناسایی و تفسیر آن آشنا خواهید شد.
نحوه شناسایی الگوی ستاره شامگاهی
الگوی ستاره شامگاهی از الگوهای رایج در تحلیل تکنیکال است. برای آشنایی با سایر الگوها و اندیکاتورها به مقاله «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟ بررسی مهمترین اندیکارتورها در تحلیل تکنیکال دنیای رمز ارزها» مراجعه کنید. این الگو از سه کندل استیک تشکیل میشود:
- کندل صعودی بزرگ (روز ۱)
- کندل صعودی یا نزولی کوچک (روز ۲)
- کندل نزولی بزرگ (روز ۳)کندل ها و انواع آنها
نحوه شناسایی الگوی ستاره شامگاهی
روز ۱
بخش اول الگوی بازگشتی ستاره شامگاهی یک کندل سبز صعودی بزرگ است. در روز اول گاوها کنترل بازار را در دست دارند و معمولاً قیمت سقفهای جدید تشکیل میدهد.
روز ۲
روز دوم با یک گپ به بالا شروع میشود. از قیمت باز شدن روز ۲ مشخص است که گاوها همچنان کنترل را در دست دارند. اما آنها نمیتوانند قیمت را به بالاتر ببرند.
کندل استیک روز ۲ کوچکتر است و ممکن است صعودی، نزولی یا خنثی (مثلاً دوجی) باشد.
عموماً، کندل نزولی روز ۲ نشانه قویتری از بازگشت قریبالوقوع بازار است.
روز ۳
مهمترین کندل استیک در روز ۳ رخ میدهد. این کندل با گپ رو به پایین (نشانه نزولی) شروع میشود و خرسها میتوانند قیمت را به پایین بکشانند و اغلب به پایینتر از قیمت باز شدن روز ۱ سوق داده و سودهای این روز را از بین ببرند.
شناسایی کردن الگوی کندل استیک ستاره شامگاهی در نمودارهای ارز دیجیتال فراتر از صرفاً شناسایی سه کندل اصلی است. برای برای این کار معاملهگر باید دید روشنی از پرایس اکشن قبلی داشته و مکان شکل گرفتن الگوی ستاره شامگاهی در روند کنونی را مد نظر قرار دهد.
برای آشنایی با پرایس اکشن به مقاله «پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم» مراجعه کنید. برای درک بهتر انواع کندل استیک حتما نگاهی به مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» بیندازید.
مراحل به کار گیری الگوی ستاره شامگاهی
- یک روند صعودی موجود را شناسایی کنید: بازار باید سقفها و کفهای بالاتری تشکیل دهد.
- کندل بزرگ صعودی: کندل بزرگ صعودی محصول نهایی فشار خرید پرقدرت و آخرین نشانه ادامه روند صعودی موجود است. در این مرحله معاملهگران فقط باید به دنبال ورود به معاملات لانگ باشند زیرا هنوز هیچ مدرکی مبنی بر تغییر روند وجود ندارد. کندل ها و انواع آنها
- کندل کوچک نزولی یا صعودی: کندل دوم کندل کوچکی است که گاهی اوقات آن را کندل دوجی مینامند و اولین نشانه کاهش قدرت روند صعودی محسوب میشود. بیشتر اوقات، این کندل به دلیل افزایش قیمت یک گپ رو به بالا تشکیل میدهد. صعودی یا نزولی بودن این کندل چندان کندل ها و انواع آنها مهم نیست زیرا نکته مهمتر این است که بازار بلاتکلیف است.
- کندل بزرگ نزولی: اولین علامت فشار فروش جدید در این کندل مشخص میشود. در بازارهای غیر فارکس این کندل از قیمت بسته شدن کندل قبلی یک گپ رو به پایین تشکیل میدهد و نشانگر آغاز روند نزولی جدید است.
- پرایس اکشن بعدی: پس از تغییر جهت موفقیت آمیز روند معاملهگران متوجه تشکیل سقفها و کفهای پایینتر میشوند و ممکن است بخواهند وارد یک معامله شورت (فروش) شوند، اما همیشه باید با تنظیم کردن سفارشات حد ضرر در سطوح مناسب ریسک ناموفق بودن تغییر روند و بازگشت روند به مسیر اصلی صعودی را مدیریت کنند.
نمونه معامله با ستاره شامگاهی
نمودار زیر نمونهای از الگوی بازگشتی نزولی ستاره شامگاهی را نشان میدهد که در پایان یک روند صعودی شکل گرفته است.
نمونه معامله با ستاره شامگاهی
- روز ۱ الگوی ستاره شامگاهی در بالا یک کندل صعودی قوی بود. در واقع این کندل چنان قوی بود که قیمت بسته شدن با بالاترین قیمت روز برابر بود (نشانه بسیار قوی صعودی بودن روند).
- روز ۲ با احساسات صعودی روز ۱ دنبال شد و قیمت رو به بالا گپ ایجاد کرد. اما کندل این روز یک دوجی بود که نشان دهنده بلاتکلیفی بازار است. گاوها نتوانستند رالی صعودی روز قبل را ادامه دهند و فقط توانستند قیمت را کمی بالاتر از قیمت باز شدن ببندند.
- روز ۳ با گپ رو به پایین شروع شد. در واقع خرسها کنترل تمام روز سهام اکسان موبایل را به دست گرفتند. قیمت باز شدن با بالاترین قیمت روز یکی بود و قیمت بسته شدن با پایینترین قیمت روز برابر بود (نشانه احساسات قوی نزولی).
همچنین قیمت روز ۳ با قدرت در زیر خط روند صعودی بسته شد که در هفته گذشته به عنوان خط حمایت عمل کرده بود. هم شکست خط روند و هم شکلگیری الگوی کلاسیک ستاره شامگاهی یک سیگنال احتمالی برای فروش این سهام بودند.
توجه داشته باشید که این فقط یک نمونه معامله بوده و به هیچ عنوان توصیه برای ورود به معامله محسوب نمیشود.
الگوهای شمعی و انواع آنها در تحلیل تکنیکال
با قرار گرفتن شمع ها در کنار یکدیگر در تحلیل تکنیکال، الگوهای گوناگونی تشکیل می شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به خود را دارند. در این مقاله انواع الگوهای شمعی و کاربرد آن ها با جزئیات بیان شده است که می تواند به شما کمک کند. با ما همراه باشید.
الگوهای شمعی (کندلی)
الگوهای شمعی (یا کندلی)، از آرایش گوناگون شمع ها یا کندل ها با هم بوجود می آیند. این آرایش به معامله گران کمک می کنند تا در زمان کوتاه مدت متوجه شوند که قیمت سهم یا ارز دیجیتال بالا می رود یا پایین می آید.
اینطور می توان بیان کرد که تریدها روانشناسی بازار را با الگوهای کندلی مختلف در آینده کوتاه می توانند پیش بینی کنند و سیگنال خرید یا سیگنال فروش را دریافت کنند.
الگوهای شمعی تکی و مجزا:
Long day position
شمع ها یا کندل هایی با بدنه بزرگ و سایه کوتاه که گویای قدرت بازار در آن روند می باشد.
Short day position
شمع ها یا کندل هایی با بدنه کوچک و سایه کوتاه که گویای کم قدرت بود بازار می باشد.
Black & white marubozu
کندل white marubozu ، صعودی و بدون هیچ سایه در قسمت بالا یا پایین می باشد.
اما Black marubozu کندلی نزولی بدون هیچ سایه بالایی و پایینی می باشد.
Opening & Closing Marubozu
Closing Marubozu کندلی هست که در قیمت پایانی خود سایه ای ندارد.
اما Opening Marubozu کندلی می باشد که در قسمت ابتدایی آن سایه ای وجود ندارد.
Opening
Closing
(Spinning Tops (KOMA
الگوی شمعی که سایه های بلندتر در قسمت پایین و بالایی خود دارد.
Long-legged Doji (دوجی با پاهای بلند)
کندل های Doji گونه ای از الگوهای شمعی می باشد که قیمت شروع آن با قیمت پایانی برابر هستند.
اما Long-legged Doji سایه های بلندتری در قسمت بالایی وپایینی خود دارند. که این موضوع نشان دهنده این می باشد که قدرت خریداران و فروشندگان در این لحظه یکسان می باشد.
(Gravestone Doji (TOHBA (دوجی سنگ قبری)
در دوجی سنگ قبری، قیمت شروع با قیمت نهایی بازار برابر هستند. در دوجی سنگ قبری سایه بالایی بلندتر می باشد و سایه پایینی آن یا وجود ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است.
(Dragonfly Doji (TONBO (دوجی سنجاقکی)
در دوجی سنجاقکی، قیمت شروع با قیمت نهایی بازار برابر هستند. در دوجی سنگ سنجاقکی سایه پایینی بلندتر می باشد و سایه بالایی آن یا وجود ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است.
انواع الگوهای بازگشتی صعودی و نحوه استفاده از آنها:
الگوهای تک شمعی در تحلیل تکنیکال
Hammer (الگوی هامر یا همر)
الگوی چکش Hammerدر اغلب موارد در پایان روند نزولی تشکیل می شود.
الگوی چکش در قسمت پایین سایه بلندی دارد و در قسمت بالایی خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ سبز معمولا قدرت بیشتری دارد. بدنه الگوی چکش در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی پایینی آن می باشد.
Inverted Hammer
الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس، غالبا در پایان روند صعودی تشکیل می شود.
الگوی چکش معکوس در قسمت بالای خود سایه بلندی دارد و در قسمت پایین خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ قرمز معمولا قدرت بیشتری نسبت به سبز دارد. بدنه الگوی چکش معکوس در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی بالایی آن می باشد.
الکوهای ترکیبی متشکل از دو شمع در تحلیل تکنیکال
Bullish Engulfing Pattern
الگوی پوشاننده صعودی (بولیش اینگالفینگ) از ترکیب دو شمع یا کندل با ترکیب رنگ های متفاوت در قسمت انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود.
ساختار الگوی پوشاننده صعودی اینگونه می باشد که تمامی بدنه کندل سبز رنگ (کندل سفید) باید بدنه کندل قرمز رنگ (کندل سیاه) را فرا بگیرد.
Tweezers Bottom
الگوی انبرک پایینی از ترکیب دو شمع یا کندل با ترکیب رنگ های متفاوت در قسمت ابتدای یک روند صعودی تشکیل می شود.
ساختار الگوی انبرک پایینی به این صورت می باشد که در ابتدا کندل نزولی یا شمع قرمز رنگ با بدنه بزرگ بدون سایه می آید. کندل بعدی یا دومی داخل شمع ابتدایی بصورت دوجی یا چکش معکوس تشکیل می شود. خارج نشدن سایه های کندل دوم از محدوده ی کندل اول، شدت تغییر روند را نشان می دهد.
Bullish Harami
الگوی هارامی صعودی در قسمت پایانی یک روند نزولی بوجود می آید و نشان دهنده ی تغییر روند می باشد.
ساختار این الگو به این صورت می باشد که کندل اول قرمز رنگ می باشد که همه ی بدنه ی کندل دوم را می پوشاند.
Bullish Harami Cross
الگوی صلیب هارامی صعودی شباهت زیادی به الگوی هارامی صعودی دارداما تفاوت این دو الگو این است که بدنه کندل دوم حتما شبیه ستاره دوجی می باشد و در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد. الگوی صلیب هارامی صعودی نشان دهنده تغییر روند می باشد.
Bullish Piercing Line
الگوی پوشش شکاف صعودی دو کندل با ترکیب رنگ متفاوت دارد. کندل اول نزولی یا قرمز رنگ می باشد و کندل دوم صعودی یا سبز رنگ می باشد.
نقطه پایانی کندل دوم معمولا پایین تر از نقطه آغاز کندل اول می باشد. الگوی پوشش شکاف صعودی در انتهای روند نزولی شکل می گیرد که نشان دهنده روند صعودی می باشد.
کندل استیک – Candlestick
هر کندل استیک یا بار شمعی همانطور که از معنی آن پیداست به اشکال هندسی عمدتا” مستطیل شکلی شبیه شمع گفته میشود، که ما با استفاده از این اشکال در هر تایم فریم میتوانیم تفسیری از میزان قدرت بازیگران خریدار و فروشنده و میزان ناپایداری و برگشت حرکت قیمت بدست بیاوریم. کندل ها اصولا یک موج از حرکت قیمت را در یک محدوده زمانی با استفاده از چهار مولفه قیمت باز شدن (Open)، قیمت بسته شدن (Close)، قیمت حداقلی (Low)، و قیمت حداکثری (High) در قالب یک شکل شماتیک به ما نشان میدهند.
البته ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که در اینجا منظور از تایم فریم زمان لازم از لحظه باز شدن تا بسته شدن یک کندل را شامل میشود. لازم به یادآوری است که لفظ شمع با کندل به یک معناست و برای ایجاد ذهنیت بهتر در ادامه مطلب به جای لفظ شمع از کندل استفاده می شود.
هر کندل دارای یک قسمت پهن است که به آن بدنه کندل گفته می شود و در واقع سرمایه گذاران با استفاده از رنگ بدنه کندل تشخیص میدهند که آیا قیمت پایانی بالاتر یا پایین تر از قیمت آغازین در آن کندل بسته شده است. زمانی که نقطه بسته شدن کندل قیمت بالاتری را از نقطه قیمت آغازین داشته باشد، رنگ بدنه کندل سبز یا توخالی می گردد که به آن کندل صعودی می گویند و نشانه قدرت خریداران می باشد. همچنین زمانی که نقطه بسته شدن کندل قیمت پایینتر از نقطه قیمت آغازین آن باشد، رنگ بدنه کندل قرمز یا توپر می گردد که به آن کندل نزولی می گویند و نشانه قدرت فروشندگان می باشد.
الگو کندل چکش چیست؟ انواع کندل چکش نزولی و صعودی
کندل ها، ابزارهای مفید برای نمایش نوسانات یک سرمایه و دارایی هستند. داده هایی که از هریک کندل قابل دریافت و تحلیل هستند، آنقدر مفید و قابل اعتنا می باشند که معمولا اغلب تحلیل های تکنیکال را بر مبنای آن انجام می دهند. الگوهایی که از توالی این کندل ها بر روی نمودار و خصوصا نمودار قیمت و ارزش شکل می گیرد، معانی مختلفی را به ذهن متبادر می سازد. یکی از رایج ترین این الگوها، الگوی کندل چکش است. یک الگوی تک کندلی که علی رغم سایر الگوهای تشکیل شده، مبتنی بر یک کندل بوده و نشان دهنده بروز رویدادی مهم در جریان خرید و فروش دارایی است. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد این کندل و الگوی موردنظر آن بحث خواهیم کرد و نتیجه گیری های عمومی تحلیل تکنیکال شامل مناطق مقاومت و حمایت و البته نقاط ورود و خروج را برای شما موشکافی می کنیم.
کندل چکش چیست؟
الگوی کندل چکشی یکی از رایج ترین الگوهای تشکیل شده بر روی نمودارهای قیمت است. الگویی تک کندلی که تمامی مفهوم بدست آمده از آن را از یک کندل بدست می آوریم و این کاملا برخلاف مفهوم روند در سایر الگوها می باشد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دارایی در روند فروش خود با جانب ضعف مواجه شده و این چربش به سمت خریداران سنگینی می کند و این موضوع خبر خوبی برای سهامداران و دارندگان سرمایه مورد نظر می باشد. اولین نشانه در این الگو، بازگشت روند نزولی است. به این معنا که پس از یک دوره نزولی در سهم، عرضه به کف رسیده است و تقاضا در حال حرکت به سمت رشد است. برای نمایش ظاهر این کندل می توانید به شکل زیر توجه کنید :
بدنه کوتاهی در قسمت بالایی این کندل وجود دارد و البته یک دم بلند در قسمت پایینی که نشان دهنده رشد تقاضا می باشد. طول سایه پایینی باید حداقل به اندازه دو برابر بدنه اصلی کندل باشد تا از آن به عنوان یک کندل چکش یاد کنیم. رنگ سفید یا مشکی آنها نیز نشان دهنده روند های صعودی و نزولی هستند که البته به دلیل تغییر روند به صعودی در هر حالت اهمیت چندانی ندارد و آنچه مورد نظر است، طول سایه پایینی می باشد. این طول سایه نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی است و هر چه طول آن بلندتر باشد، حجم معاملات صورت گرفته در آن بازه زمانی نیز بیشتر است. در واقع این گونه تصور کنید که فروشندگان در طی یک ماراتن سخت به دنبال کاهش قیمت بازشدن دارایی هستند و در قسمت مقابل نیز خریداران این تلاش را برای نزدیک کردن قیمت بسته شدن سهم به قیمت باز شدن می کنند. بنابراین تشکیل چنین الگویی بر روی کندل با شکلی که به شما نشان داده شد، حکایت از اتمام روند عرضه از سوی فروشندگان و کاهش قدرت آنهاست و نوید آغاز روند صعودی برای اصلاح یک سقوط بلند مدت است.
در این میان استثنائات را باید مورد توجه قرار داد. کندل چکشی در یک وارسی انحصاری می تواند گمراه کننده باشد و باید در موقعیت خود تحلیل شود. مثالی که می توان در این مورد به آن اشاره کرد، بازار در حالت رنج است که نمی توان کندل با سایه بلند پایینی را به عنوان کندل چکشی تلقی کرد و بر اساس آن رای به تغییر روند بازار داد. هر اقدامی با اجرای این تحلیل غلط می تواند برای معامله گر یک فاجعه تلقی شود و او را وارد چالش اساسی کند. مثال دیگر برای تحلیل غلط کندل چکش، روند نزولی است که علیرغم تشکیل یک کندل چکشی، به ناحیه حمایتی قدرتمندی نرسیده باشد. بنابراین، تلاش کنید، الگوی کندل چکش تشکیل شده را با سایر عوامل دخیل در آن تحلیل کرده و معتبرتر به نتیجه برسید.
انواع کندل های چکشی
دسته بندی کندل های چکشی بر مبنای روند انجام می شود. یعنی روند نزولی و صعودی می تواند کندل های چکش متفاوتی را به ما نشان دهد :
1- کندل چکش نزولی
کندل چکش نزولی نشان دهنده این موضوع است که فروشندگان در موقعیت ضعف هستند اما قیمت نهایی را به پایین تر از قیمت بازشدن رسانده اند.
2- کندل چکش صعودی
قدرت خرید خریداران در این کندل چکشی نسبت به کندل فوق، کندل ها و انواع آنها بیشتر است و سایه زیرین کندل نیز در این حالت بلندتر است. این بدین معناست که آنها پس از یک جدال نفس گیر در عرضه و تقاضا، قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن رسانده اند. ظهور این کندل در روندهای نزولی بهترین اتفاق ممکن است که نشان می دهد به پایان این روند نزدیک می شویم. اگر در آن ناحیه قادر به شناسایی یک حمایت قوی نیز باشیم، سیگنال بسیار ارزشمندی برای ورود و خرید محسوب می شود.
ظهور کندل چکش نزولی در یک روند صعودی
پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
در فرایند کندل شناسی، پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
ظهور کندل چکش صعودی در یک روند نزولی
بهترین حالت همین است که به تعریف اولیه کندل چکشی بر می گردد. در یک روند نزولی که غلبه عرضه بر تقاضا وجود دارد، فروشندگان به موضع ضعف می روند و توانایی مقابله با خریداران را از دست می دهند. اگر این اتفاق در یک ناحیه حمایتی قوی رخ داده باشد، می توان به صراحت از تغییر روند و اتمام روند نزولی خبر داد.
اگر این روند نزولی تشکیل شده از سه کندل نزولی قرمز باشد و سپس یک کندل چکشی ظاهر شود، گزینه و سیگنال محتمل، سیگنال خرید و ورود است اما این موارد زیر را نیز در نظر بگیرید :
- پس از کندل چکش، کندل بعدی صعودی باشد.
- چندین کندل بعدی کندل چکشی، صعودی بوده و قیمت نهایی هر کدام بالاتر از قیمت نهایی کندل قبلی بوده باشد.
- اگر قیمت نهایی کندل بعدی، پایین تر از قیمت نهایی کندل چکش بوده باشد، کندل چکش از اعتبار ساقط می شود و تغییر روند منتفی است.
- در روند صعودی، با تشکیل یک چکش نزولی، اگر کندل بعدی نیز نزولی باشد، قطعا روند صعودی به نزولی تغییر کرده است.
- تشکیل یک کندل چکش نزولی در یک روند صعودی، و سپس ایجاد چند کندل نزولی نشان از استمرار روند نزولی است و باید انتظار بکشید تا پس از اتمام این روند وارد سهم شوید.
- و اگر چکش نزولی تشکیل شده در یک روند صعودی را در نظر بگیرید و کندل بعدی آن یک کندل صعودی با قیمت نهایی بالاتر از چکش باشد، دیگر چکش را فراموش کنید و بدانید که اعتبار آن ساقط است.
علل شکل گیری چکش در روند
تحلیل های تکنیکال از بهترین ابزارهای پیش بینی روند بازار هستند که مبتنی بر اعداد و ارقام و ریاضیات اند اما نباید هر نتیجه گیری از آنها را به صورت قطعی فرض کرد و رخداد آن را انتظار کشید. این ها تماما به صورت تطبیق الگوهای قبلی با داده های فعلی هستند و هیچ الزامی برای وقوع آنها نیست. کندل کندل ها و انواع آنها چکش و الگوی تشکیل شده در آن، نشان دهنده تغییر روند است. یک روند نزولی که به انتها رسیده و حال باید به سمت صعود پیش برود. اعتبار این الگو به سایه ای است که در کندل چکش تشکیل شده است. بلندی بیشتر سایه نشانه اعتبار بیشتر و قدرت بالای خریداران خواهد بود. برای اطلاق چکش به یک کندل، باید چندین کندل قبلی آن نزولی بوده باشد تا با یک روند نزولی هم خوانی داشته باشد. یک موضوع دیگر در این کندل، عدم وجود شاخ بر روی بدنه است.
این نشان می دهد که این جدال یک رقابت سخت برای حفظ قیمت در منطقه حمایتی خریداران است. حمایتی که تا آخرین لحظات معاملات وجود دارد و اجازه نزولی شدن را نمی دهد و اگر زمان بیشتری به آنها تعلق گیرد، می توانند به طور کامل آن را به روند صعودی تبدیل کنند. این زمان بیشتر همان کندل روز بعد است که باید قیمت نهایی بالاتر از چکش را به ثبت برساند. در واقع باید این رویه صعودی در چند کندل بعدی تداوم داشته باشد. این محدوده حمایتی نباید نقض شود و به همین دلیل است که توصیه جدی تحلیلگران به معامله گران این است که کندل های قبل و بعد از چکش، نباید به هیچ عنوان وارد منطقه حمایتی شوند. این یک نکته بسیار مهم برای معامله است.
حد ضرر در الگوی چکش
به صورت عام، حد ضرر الگوی چکش را انتهای دم کندل در نظر می گیرند. یعنی اگر قیمت کندل بعدی، از انتهای دم پایین تر باشد، قطعا این کندل نقض شده است. همچنین بسیار دقیق باشید که اگر کندل چکش، روند صعودی را تایید نکرده و وارد یک روند نزولی شود، احتمالا قدرت زیادی در سقوط سهم خواهد داشت و سیگنال فروش در زیر دم کندل چکش صادر می شود. بنابراین در هر روند نزولی باید تعداد زیادی از چکش هایی را شاهد باشید که نقض شده و روند نزولی قدرتمندتر از قبل به حرکت خود ادامه داده باشد.
در انتها ذکر این نکته ضروری است که تجربیات معامله گران در بستر واقعی معاملات، نشان می دهد که علم بررسی کندل ها، می تواند کمک بسیاری در پیش بینی روند و جلوگیری از زیان نماید. بنابراین هیچ گاه آموزش و یادگیری الگوها و تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید و به جد آن را دنبال نمایید. همچنین شما می توانید در مورد کندل دوجی یا کندل مرد به دار آویخته به شکل کامل نیز مطالعه نمایید.
آشنایی با کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن
استفاده از کندل استیکها یا نمودارهای شمعی در کنار تابلوخوانی، دید خوبی به سرمایهگذاران در جهت شناخت بازار ارائه میدهد. تحلیلگران با استفاده از این ابزارهای پرکاربرد میتوانند میزان و قوت عرضه و تقاضا، فشار خرید و فروش، تعداد و حجم خریداران و فروشندگان و کندل ها و انواع آنها همچنین میزان قدرت روندهای خرسی و گاوی در بازار نسبت به هم را بسنجند. درنهایت بااستفاده از این اطلاعات مهم میتوان قیمت آتی بازار را حدس زد. علاقهمندان به تحلیل تکنیکال برای تفسیر کندلها، لازم است تا قبل از هر چیزی با ساختار و انواع آن بهطور کامل آشنا شوند. الگوهای کندل ها و انواع آنها شمعی بر اساس ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایهی آنها انواع مختلفی دارند که از جملهی آنها میتوان به کندل مارابوزو، چکش، ستاره دنبالهدار و …، اشاره کرد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ ، به بررسی کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن خواهیم پرداخت.
تعریف کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
تعریف کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
کندل دوجی در تحلیل تکنیکال کندلی است که در آن قیمت باز شدن (Open) و بسته شدن (Close)، یا با هم برابر هستند یا اینکه بسیار به یکدیگر نزدیک میباشند و در کل این نوع از الگوها، بدنهی بزرگی ندارند. سایههای این کندل هم میتواند طولهای متفاوتی داشته باشد. الگوی شمع دوجی در شرایط سقف و کف بازار، بهعنوان یک سیگنال معکوس بسیار مهم بهشمار میآید و نشان میدهد که خریداران و فروشندگان توانایی ادامهی روند را ندارند؛ یعنی در آن روز معاملاتی، نه فشار خریدارها زیاد بوده و نه فشار فروشندهها. در واقع هرچقدر که خریداران قیمت را بالا بردهاند، به همان میزان فروشندهها نیز قیمت را پایین آورده و بازار خنثی شده است. بنابراین پدیدار شدن این الگوها در نقاط بحرانی، خبر از بیتصمیمی بازار و خنثی بودن آن میدهد. از لحاظ روانشناسی کندل ها و انواع آنها بازار، تشکیل کندلهای دوجی، بهمعنای وقوع هیجانات کاذب در بین تریدرها نیز میباشد.
یک تحلیل کلی از رفتار کندلهای دوجی در نقاط بحرانی
حال بیایید با هم بررسی کنیم که یک کندل دوجی در تحلیل تکنیکال در نقاط بحرانی، چه رفتاری از خودش نشان میدهد. دقت داشته باشید که بهطور کلی، کندلهای دوجی بر خلاف دیگر کندلها در تحلیل تکنیکال، توانایی عبور از خط مقاومت و نگه داشتن حمایت را ندارند و پس از برخورد با آنها دچار بیتصمیمی و در اغلب موارد ریزش خواهند شد. در ادامه توضیحات دقیقتری در این زمینه ارائه خواهیم داد.
واکنش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال پس از برخورد با خط مقاومت
زمانی را در نظر بگیرید که قیمت از کف شروع میکند به حرکت پرقدرت به سمت بالا. در اواسط راه شاید تنفس کوتاهی هم داشته باشد و یک شمع مشکی تشکیل شود. اما بعد از آن به حرکتش رو به بالا ادامه میدهد تا وقتی که به نقطهی بحرانی در سقف برسد و یک کندل دوجی تشکیل شود. اکنون که قیمت به سقفی که از نوع مقاومت (مینور یا ماژور بودن آن فرقی ندارد.) میباشد رسیده، دیگر توان ادامه ندارد و درست در همین نقطه، بازار دچار یک نوع بیتصمیمی خواهد شد. وقتی با چنین حالتی مواجه شدید، باید بدانید که به احتمال بسیار قوی این نمودار شایستهی ریزش است.
واکنش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال پس از برخورد با خط حمایت
گفتیم که پس از تشکیل کندل دوجی در نزدیکی خط مقاومت، بازار دچار یک نوع بیتصمیمی میشود و در پی آن شروع به ریزش میکند. دقت داشته باشید که در اینجا هم شاید یک تنفس کوتاه وجود داشته باشد و برای مدت بسیار کمی بازار روند صعودی به خودش بگیرد و قیمت سهم افزایش یابد. درست در همین موقع، شاید خیلی از افراد بیتجربه فریب خورده و به امید سود بیشتر، اقدام به خرید سهم نمایند. اما واقعیت این است که این حالت کاملاً گذرا میباشد و پس از آن، طی مدتزمان کوتاهی، بازار مجدداً شروع به ریزش کرده و به نقطهی بحران در کف میرسد و دوباره همانجا یک نوع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال تشکیل میشود. باز هم با رسیدن قیمت به کفی که از نوع حمایت میباشد، بازار خنثی خواهد شد و به احتمال زیاد ریزش ادامه خواهد داشت.
انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
بهطور کلی بر اساس شکل کندل دوجی در تحلیل تکنیکال میتوان دوجیها را به ۴ دسته تقسیم کرد که پیام هر یک با دیگری متفاوت میباشد. در ادامه به بررسی انواع مختلف این کندلها خواهیم پرداخت.
۱. دوجی پایهبلند یا فرفره (Long Legged Doji)
دوجی پایهبلند یا فرفره (Long Legged Doji)
این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال که به آن دوجی قدبلند نیز گفته میشود، فاقد بدنه است و سایهی بالایی و پایینی بلند و تقریباً هماندازه دارد. دیدن این الگوی شمعی در نمودار به معنای برابری قدرت خریدار و فروشنده میباشد و همچنین تردید و دودلی و عدم قاطعیت در تصمیم تریدرها را نشان میدهد. دوجی پایهبلند، همچنین پیشبینی میکند که شمعهای بعدی نیز در همین رنج قیمتی درجا خواهند زد. چنانچه بازار جهت حرکت مشخصی نداشته باشد، در آن صورت، الگوی دوجی قدبلند سقف و یا کف بازار را نشان میدهد. نکتهی دیگر اینکه اگر این الگو، فاقد سایهی بالایی و پایینی باشد، به معنای آن است که سهم در صف خرید یا در صف فروش قرار داشته است.
۲. دوجی سنگ قبر (Grave Stone Doji)، از انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
دوجی سنگ قبر (Grave Stone Doji)، از انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
دوجی سنگ قبر، نوع دیگری از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال میباشد که همانطور که از اسمش پیداست، یک کندل ترسناک است و خبر از نزولی شدن روند میدهد. سایهی بالایی در این الگوی شمعی، بلند و سایهی پایینی ندارد. اگر هم داشته باشد، خیلی کوتاه است. یعنی در طول بازار صعودی بوده ولی در نهایت فروشندهها وارد میدان شده و سهام خود را عرضه کردهاند و قیمت سهم به قیمت باز شدن (Open) که همان قیمت اولیه است، نزدیک شده است. بنابراین اغلب تریدرها بعد از مشاهدهی این کندل سهم خود را میفروشند و از صف خرید خارج میشوند. دقت داشته باشید اغلب بازارهای خرسی که بعد از این کندل اتفاق میافتند، طولانی خواهند بود. دوجی سنگ قبر، هم در بازارهای صعودی و هم در بازارهای نزولی ممکن است اتفاق بیافتد. اما معمولاً در انتهای بازارهای گاوی شاهد این نوع از دوجیها هستیم.
۳. دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
سایهی پایینی در این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال بلند و سایهی بالایی ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است. درست برعکس دوجی سنگ قبر. این چنین رفتاری بیانگر قدرت بالای خریداران است. اگر این الگو در کف تشکیل شود، سیگنال صعودی و برگشت به سمت بالاست. یعنی مثل سنجاقک پرواز میکند و به سمت بالا میرود. در صورت تشکیل این کندل، در آینده شاهد افزایش قیمت خواهیم بود. دقت داشته باشید که اگر در روند صعودی، سنجاقک ظاهر شود، نشانهای برای کاهش قیمت سهم در بازار خواهد بود. اما اگر در روند نزولی بازار ظاهر شود، سیگنال افزایش قیمت را به تحلیلگر میدهد. این الگو به ندرت ایجاد میشود و طبق مطالب گفته شده سیگنال خطر را فعال خواهد کرد.
۴. دوجی صلیب (Cross Doji)
دوجی صلیب (Cross Doji)
در این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال که به آن دوجی چهار قیمت نیز میگویند، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت، قیمت شروع و قیمت پایان، همگی در یک نقطه قرار دارند. این الگو از لحاظ نموداری شبیه نمودار پایهبلند است که سایههای آن کوتاهتر میباشند. دوجی صلیب، به تنهایی قابل تحلیل نیست و برای فهمیدن چگونگی تغییرات بازار با استفاده از این الگو، باید به شمعهای قبلی و بعدی آن نیز توجه کرد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ با کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن آشنا شدید. گفتیم که این الگوها به تنهایی نشانگرهایی خنثی هستند و اطلاعات کمی دربارهی بازار در اختیار تریدرها قرار میدهند. لذا برای ترید کردن با استفاده از این کندلها باید به کندلهای قبل و بعد آنها نیز توجه نمود. اندازهی سایز سایههای کندل دوجی در کنار کندلهای تاییدیهی آن میتواند، بهعنوان یک نقطهی ورود به بازار در نظر گرفته شود. این بدان معناست که معاملهگران نیاز به دست کشیدن از این معامله خواهند داشت. بههرحال پیشبینی میزان سود دریافتی و یا میزان پتانسیل سود در معاملاتی که بر پایهی الگوهای کندلی دوجی انجامی میشود، کار سادهای نیست. بنابراین استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکی و الگوهای کندلی در کنار دوجیها برای در نظر گرفتن سیگنالهای مناسب ورود و خروج ضروری است.
چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای ورود و سرمایهگذاری در این بازار جذاب و پرتلاطم کمک نماید.
دیدگاه شما