سراسیمگی در بازار


چرا نقطه آغازین و پایانی بازار اهمیت دارد؟

نقطه آغازین و پایانی هر روز معاملاتی در هر دو روش تحلیل تکنیکال (غربی و ژاپنی) از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. نمودار روزانه یکی از مهم ترین تایم فریم های مورد استفاده توسط تریدرهاست که کل فعالیت روزانه را نمایش می دهد.
بیشتر تریدرها تمایل دارند در نخستین ساعت بازگشایی و آخرین ساعت آن معامله نمایند و به همین دلیل بیشترین حجم معاملات را در این دو زمان بازار می توان مشاهده کرد. معمولا در طی 30 الی 60 دقیقه آغازین بازار یک سراسیمگی و آشفتگی وجود دارد چرا که در این زمان وقایع زیر رخ می دهد:
_ تریدرها به اخبار صنعتی یا اقتصادی با اتفاقات جهانی که در حد فاصل بسته شدن روز گذشته و باز شدن روز جاری بازار روی داده است، عکس العمل نشان می دهند.
_ بسیاری از اخبار اقتصادی ایالات متحده معمولا در روزهای مشخصی از ماه منتشر می شود که بسیاری از آنها اندکی قبل از شروع بازار است.
_ عکس العمل به اخبار، حوادث یا گزارش های اقتصادی معمولا موجب ایجاد یک شکاف رو به بالا یا پایین می شود
_ دستورهای معاملاتی انباشته می شود که قسمت اعظم آن توسط آماتورها و پس از پایان سش قبلی گذاشته می شود.
_ تریدرها برای تشخیص استراتژی های میان روزی، فعالیت آغازین را ارزیابی می کنند. همچنین بسیاری از فعالیت های معاملاتی در طی 30 الی 60 دقیقه پایانی بازار رخ می دهد چرا که در این زمان وقایع زیر رخ می دهد:
_ بسیاری از استراتژی های معاملاتی؛ خصوصا آنهایی که سیستم معاملاتی کامپیوتری؟ دارند، ممکن است دستورات معاملاتی ورود یا خروجی را بر اساس نقطه پایانی اجرا نمایند.
_ در بسیاری از استراتژی هایی که بر اساس شکست کار می کنند ضروری است قیمت در معاملات خرید در بالای مقاومت و در معاملات فروش در پایین حمایت بسته شود؛ به عبارت دیگر قیمت پایانی فراتر از این مناطق باشد که در این هنگام تریدرها وارد بازار می شوند.
_ تریدرهای روزانه تمایل دارند به منظور نقد کردن، حساب های خود را قبل از پایان بازار ببندند که این امر معمولا در نیم ساعت آخر بازار رخ می دهد. مسلما خروج این تریدرها مستلزم انجام یک معامله معکوس است؛ بدین صورت که اگر با خرید وارد بازار شده اند جهت خروج بایستی معامله فروش انجام دهند و بالعکس.
_ در بازار فیوچرز درخواست واریز وجه اضافی به حساب بر اساس قیمت پایانی تعیین می شود.
_ بسیاری از سرمایه های کلان در پایان روز به بازار وارد یا از آن خارج می شود.
قیمت پایانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ در حقیقت بسیاری از تریدرها آن را مهم ترین قیمت یک روز معاملاتی می دانند. این قیمت ارزش جاری بازار را مشخص می کند ضمن اینکه در تحلیل تکنیکال برای محاسبه میانگین متحرک قیمت نیز بسیار مورد استفاده واقع می شود.
مواردی که در بالا در خصوص قیمت های آغازین و پایانی الگوهای شمعی گفته شد مربوط به تایم فریم روزانه میباشد که تریدرها با اهمیت دادن به این نقاط استراتژیهای ورودی و خروجی خود را تعریف می کنند. البته این نقاط در تایم فریم های 4 ساعته به بالا مانند 6، 8 ساعته و … نیز دارای اهمیت می باشند. لذا بسیاری از استراتژی ها را می توان بر اساس آنها نیز تعیین نمود.

منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی

بورس فردا چه خواهد شد؟

بورس فردا چه خواهد شد؟

بورس تهران همچنان در کانال نزولی خود در حرکت است. این بازار معاملاتی در حالی روز دوم هفته را به پایان رساند که ریزشی بیش از 40 هزار واحد را در شاخص کل تجربه نمود.

آیا بازار سرمایه فردا را مثبت به پایان خواهد برد؟

روند این بازار معاملاتی چگونه است؟ بهترین نوع سرمایه‌گذاری در بورس چیست؟

احسان بیگی مدیر صندوق‌های سرمایه‌گذاری سامان در این زمینه به گفتگو با پاداش سرمایه پرداخت.

روند تا پایان سال

بیگی ضمن اشاره به روند بازار سرمایه تا پایان سال جاری گفت: به‌طور کل اگر بخواهیم روند بازار را تا پایان سال در نظر بگیریم شاهد رشد شاخص کل تا سطح 2 میلیون واحد خواهیم بود.

نیمه دوم سال در حالی شروع خواهد شد که تورم قابل‌توجه در اقتصاد کشور تأثیر خود را بر شاخص کل نیز وارد خواهد آورد و همچنین نرخ دلار روندی افزایشی را در پیش خواهد گرفت؛

درنتیجه شاخص کل نیز در کانال صعودی خود قرار خواهد گرفت و بازار سرمایه روندی رو به رشد را شاهد خواهد بود.

بهترین سرمایه‌گذاری در بورس

این فعال بازار سرمایه بیان داشت: بهتر است اولویت سرمایه‌گذاران برای ورود به بازار سرمایه صندوق‌های سرمایه‌گذاری باشد و در این صندوق‌ها سرمایه‌گذاری نمایند.

بازار معاملاتی همواره با رشد و سقوط همراه است

متأسفانه در سال گذشته و در پی سقوط بورس تهران بیشترین ضرر نصیب افرادی شد که تجربه کافی در بازار سرمایه را نداشتند و برای اینکه از بازار عقب نمانند سراسیمه وارد این بازار معاملاتی شدند.

از طرف دیگر این افراد برای جلوگیری از ضررهای بیشتر پس از ریزش بازار، سراسیمه قصد خروج از بازار را در پیش گرفتند.

ضربه‌ای که به فعالان بازار سرمایه وارد شد نیز از اطلاعات کم و عدم شناخت کافی سرمایه‌گذاران بود.

درنتیجه بهتر است برای سرمایه‌گذاری در بورس تهران صندوق‌های سرمایه‌گذاری را موردتوجه قرارداد.

روند فردا

او در پایان افزود: بورس تهران شاید فردا را با کمی بهبود نسبت به امروز به پایان ببرد اما با توجه به سطح شاخص کل و روند ریزشی و منفی امروز نمی‌تواند فردا در کانال صعودی حرکت نماید. این احتمال می‌رود که فردا

با منفی‌های کمتری در روند بازار روبرو باشیم اما چیزی که مشخص است این است که روند این بازار معاملاتی مثبت نخواهد شد.

خبرنگار: مانیا جلالی مقدم

برای خواندن مصاحبه با کارشناسان روی گفتگو و مصاحبه کلیلک کنید.

گزارشات روزانه‌ی بازار سرمایه در گزارش روز بخوانید.

بایدها و نبایدهای سرمایه‌گذاری چیست؟ آموزش بورس را در مقالات آموزشی بخوانید

دستخوش نوسان

سال‌های 91 و 92 یادآور سال‌هایی تاریک در اقتصاد ایران هستند. تحریم‌های ظالمانه علیه ایران، سبب تلاطم و آشفتگی بسیاری از بازارها به‌ خصوص بازار ارز شد به طوری که حتی در برهه‌ای، نیروهای انتظامی برای برخورد با سفته‌بازان ارز وارد خیابان‌ها شدند. سراسیمگی فقط مختص مردم و بازارها نبود. متولیان مدیریت بازارها نیز بسیار مستاصل و سراسیمه شده بودند.

سال‌های 91 و 92 یادآور سال‌هایی تاریک در اقتصاد ایران هستند. تحریم‌های ظالمانه علیه ایران، سبب تلاطم و آشفتگی بسیاری از بازارها به‌ خصوص بازار ارز شد به طوری که حتی در برهه‌ای، نیروهای انتظامی برای برخورد با سفته‌بازان ارز وارد خیابان‌ها شدند. سراسیمگی فقط مختص مردم و بازارها نبود. متولیان مدیریت بازارها نیز بسیار مستاصل و سراسیمه شده بودند.

برخی از آنها به جای پذیرش واقعیات تحریم و ساختارهای ضعیف اقتصاد ایران، سعی در انکار حقایق داشتند یا حداقل این‌گونه وانمود می‌کردند. آنها از دسیسه سفته‌بازان و دشمنان سخن می‌گفتند و مثلاً حتی تلاطم قیمت بازار ارز را به «جمشید بسم‌الله»ها منسوب می‌کردند. اما این فرافکنی‌ها نمی‌توانست واقعیت را تغییر دهد. ریال ایران در حال سقوط و قیمت‌ها، در حال صعود انفجاری بودند.

مرور اتفاقات آن روزها نشان می‌دهد که برخلاف ادعای بی‌اثر بودن تحریم‌ها، مدیریت کشور برای این شرایط آمادگی نداشت و همین عدم آمادگی و سوءمدیریت، سبب دامن زدن به آشفتگی بازارها شد و زمینه را برای سوءاستفاده بسیاری فراهم کرد. مثلاً اختصاص ارز به واردات خودروهای لوکس برخلاف عدم تخصیص ارز به واردات دارو، ظهور افرادی که میلیاردها دلار پول مردم ایران را در آب گل‌آلود تحریم‌ها به بهانه دور زدن تحریم‌ها سرقت کردند، فقط بخشی از فاجعه مدیریت اقتصاد ایران در آن شرایط بود.

تحولات سیاسی در سال‌های بعد از 93، به سرعت آن روزهای سخت را به خاطره‌ها سپرد. روی کارآمدن دولت تدبیر و امید و شروع مذاکرات هسته‌ای که نوید گشایش در بسیاری از عرصه‌ها را می‌داد، با امضای برجام فرجام خوشی پیدا کرد. اما برجام به دلیل کارشکنی‌های آمریکا، عداوت اسرائیل و عربستان و نیز دلواپسان داخلی آن‌طور که باید نتوانست نتایج مثبتی برای اقتصاد ایران داشته باشد. در نهایت با شروع دوران ریاست‌جمهوری ترامپ در کاخ سفید، روزهای سخت، نه‌تنها برای ایران، بلکه حتی برای متحدان سنتی آمریکا نیز آغاز شد. با این اوصاف بعید نیست که عده‌ای از بازگشت شرایط به سال‌های 91 و 92 نگران باشند. اما به راستی چقدر احتمال دارد که بازارها مانند آن سال‌ها متلاطم شوند؟

نظر نگارنده این است که آن روزهای گذشته نه آنقدر دور هستند که تکرار نشوند و نه آنقدر نزدیک هستند که از هم‌اکنون بخواهیم از وقوع آنها نگران باشیم.

در حقیقت اینکه اقتصاد ایران مجدداً دچار شرایط آن سال‌ها شود بسیار بستگی به مدیریت داخلی شرایط و میزان عبرت‌آموزی از اشتباهات گذشته دارد. دوری و نزدیکی ما به شرایط بحرانی را همین مدیریت ما تعیین می‌کند.

به همین دلیل سوءمدیریت در دو حوزه می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری برای کشور و اقتصاد ما داشته باشد و وقوع شرایط سال‌های بحرانی را محتمل‌تر کند. در ادامه این دو حوزه بررسی شده‌اند.

حوزه سیاست خارجی

ظهور فردی نامتعادل در راس هرم قدرت ایالات متحده، نیاز به خردورزی و صبوری را در عرصه سیاست خارجی ایران بیشتر کرده است. زیرا هرگونه اشتباه در نحوه برخورد با سراسیمگی در بازار این فرد، ممکن است که عکس‌العمل غیرعادی او را به دنبال داشته باشد که سبب خسارت جبران‌ناپذیری برای اقتصاد ایران شود.

مسلماً هدف ترامپ و حامیان جمهوریخواه او این است که ایران به شرایط پیش از برجام بازگردد تا بتوانند هدف تغییر حکومت در ایران را به سهولت دنبال کنند. به همین دلیل از ابتدای به قدرت رسیدن، ترامپ همواره تلاش کرد سراسیمگی در بازار که یک‌جانبه برجام را ملغی کند.

پس از ناتوانی او از این کار به دلیل ممانعت قدرت‌های دیگر طرف برجام، ترامپ با اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران، سیاستی را در پیش گرفت که ایران خود آغازکننده خروج از برجام باشد. اقتصاد ایران در محاصره تحریم‌های نانوشته وسیعی قرار دارد و در صورت تشدید تنش‌ها، امکان بازگشت یک‌شبه کامل تحریم‌ها وجود دارد.

البته برای این کار، آمریکا به اجماعی جهانی علیه ایران نیاز دارد. مساله هسته‌ای به‌خوبی توانست این بهانه را به آمریکا بدهد تا اجماع جهانی علیه ایران را به وجود آورد. حال به نظر می‌رسد آمریکا قصد اجرای سناریویی مشابه در مساله موشکی را دارد.

با خردورزی دولت ایران، تاکنون آمریکا به اهداف خود نرسیده است. صبوری دولت ایران در برابر اقدامات اخیر آمریکا که پشتوانه اسرائیل و عربستان را نیز دارد، نه از سر ضعف، بلکه به دلیل دوراندیشی و خنثی کردن توطئه دشمنان ایران بوده است که به همین دلیل قابل تقدیر و ستایش سراسیمگی در بازار است. اما به هر حال عده‌ای در داخل از این صبوری دولت خوشحال نیستند و خواستار برخورد جدی‌تر با اقدامات تحریک‌آمیز آمریکا هستند.

اما این افراد قبل از هر چیز باید به این سوالات پاسخ دهند: آیا از نظر فنی (و نه اجرایی)، قدرت ترامپ در سال 96 در اعمال تحریم‌ها از قدرت اوباما در سال 90 کمتر است؟ آیا قرار است تقابل هسته‌ای با تقابل در مساله موشکی جایگزین شود و از این طریق، اجماع جهانی علیه ایران شکل بگیرد و آیا این دقیقاً همان چیزی نیست که آمریکا می‌خواهد؟ آیا تجربه سال‌های 91 و 92 و اوج بحران تحریم‌ها نشان داد که تحریم‌ها نعمت هستند یا برعکس، سبب بروز مشکلات جدی در اقتصاد ایران شدند که در نهایت اقشار متوسط و ضعیف هزینه آن را پرداختند؟

رویکرد متولیان امر در پاسخ به این سوالات می‌تواند نشان دهد که تا چه حد در سیاست خارجی، در مسیر گذشته در حال حرکت هستیم.

حوزه مدیریت اقتصاد

بخش سیاست خارجی یک روی سکه است. بخش دیگر مسائل اقتصاد ایران، به نحوه مدیریت آن باز می‌گردد. متاسفانه دولت تدبیر و امید برخلاف رویکرد جسورانه و نوآورانه در عرصه سیاست خارجی، نشان داده است که در زمینه اقتصادی، ادامه‌دهنده سیاست‌های منسوخ گذشتگان است. سیاست‌هایی که دهه‌ها ناکارآمدی آنها عیان شده است.

مثلاً ماجرای «مکدر شدن خاطر رئیس‌جمهور» به دلیل افزایش نرخ ارز، حاکی از نگرش سنتی رئیس‌جمهور به مقوله تعیین نرخ ارز است که دهه‌ها در اقتصاد ایران، خود را در قالب سرکوب نرخ ارز نشان داده است و نتیجه‌ای جز تقویت واردات سراسیمگی در بازار و تضعیف تولید داخلی نداشته است.

آیا به واقع کشوری که در لبه پرتگاه تحریم است، نباید سیاست ارزی خود را در جهت کاهش واردات و توانمندسازی تولید داخلی تنظیم کند؟ آیا سراسیمگی در بازار سرکوب نرخ ارز در راستای رسیدن به این هدف است؟

همان‌طور که اشاره شد، متاسفانه دولت تدبیر و امید جسارت لازم برای اجرای برخی اقدامات اصلاحی در عرصه اقتصادی را نداشته است و محافظه‌کاری را سرلوحه کار خود قرار داده است. نه اینکه در زمان فعلی شرایط برای همه جراحی‌های دردناک اقتصاد ایران مهیا باشد. اما انتظار می‌رفت که لااقل در یکی دو حوزه، مثلاً یک حوزه کلان مثل تعیین نرخ ارز یا مدیریت یک بخش صنعت مثلاً بخش خودرو، شاهد تحول باشیم که متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.

ترکیب فشار سیاسی خارجی با سوءمدیریت داخلی در حوزه اقتصاد، می‌تواند روزهای سخت گذشته را تکرار کند و در این صورت روزهای گذشته دور نخواهند بود. از این‌رو آنچه اقتصاد ایران را از تکرار گذشته مصون می‌دارد، عدم اتخاذ سیاست‌ها و اقداماتی است که آن روزها را به بار آوردند. این خود ما هستیم که آینده را رقم خواهیم زد.

شایعه دلالها در بازار آهن

این روزها به دلیل رکود در بازار فلزات پایه علاوه بر بی‌رونقی مبادلات در بازار رسمی و غیر‌رسمی این محصولات کار دلالان نیز کساد شده و سعی دارند با منتشر کردن شایعات در کنار اخبار واقعی متقاضیان را جذب معاملات کنند.

به گزارش بنانیوز به عبارتی برخی از این شایعات عمدا تولید می‌شوند تا بر روند آتی بازار تاثیرگذار باشند و سود‌آوری افراد سود جو را فراهم کند.
به گفته یکی از کارشناسان حوزه فلزات پایه در برخی موارد اخباری در بازار پخش می‌شود که حالتی شوک گونه دارند و واکنش‌های منفی ایجاد می‌کنند، به طوری که پس از پخش این اخبار تولیدکنندگان و تاجران فلزات پایه، معمولا با سرعت و سراسیمگی به آنها واکنش نشان می‌دهند. اما از آنجا که این واکنش‌ها معمولا حالت هیجانی و نامتعادلی دارند سبب ضررهای هنگفتی برای آنان می‌شود.
وی افزود: مثلا در هفته گذشته با انتشار خبر افزایش قیمت مس، تقاضا برای این فلز در بازار آزاد طی هفته جاری اندکی بهبود یافت، اما از روز شنبه با انتشار این شایعه که قیمت‌ها به دلیل رکود، جا برای ریزش بیشتر دارند، بلافاصله تقاضا برای محصول کاهش یافت.
به این ترتیب شیوه برخورد با شایعات و مقاومت در برابر شوک‌های آنی بازار و نیز شناخت شوک‌های زودگذر از مهم‌ترین مسائلی هستند که معامله‌گر قبل از اینکه وارد بازار شود باید به خوبی نسبت به آن آگاهی داشته باشد. ; ;این فعال آگاه معتقد است: یکی از مهم‌ترین فاکتورهای موفقیت در بازار، تسلط بر هیجانات منفی و مثبت است و از آنجا که بازار یک محیط پراسترس است به همین دلیل فشار بسیاری بر افراد درگیر در آن وارد می‌کند. هیجانات چه مثبت و چه منفی، سبب سوگیری ذهنی افراد می‌شود و ممکن است باعث شود تا آنها نتوانند اخبار و نشانه‌های متضاد با سوگیری ذهنی خود را ببینند.
وی افزود: در واقع افراد به آن خبر و نشانه‌ای از بازار بیشتر اهمیت می‌دهند که موافق با خواست درونی خودشان باشد. اما واقعیت آن است که بازار بر اساس خواست درونی آنها حرکت نمی‌کند. نتیجه نیز جز ضرر و پرداخت هزینه سنگین برای روبه‌رو شدن با واقعیت نخواهد بود. وی همچنین گفت: یکی از اهداف بسیار مهم این بخش، جلوگیری از معاملات هیجانی است. در بسیاری از موارد افراد پس از یک معامله موفق و با انگیزه تکرار موفقیت، اقدام به معاملات بزرگ‌تر بعدی می‌کنند بدون اینکه به شرایط جدید بازار و نشانه‌های آن توجه کافی داشته باشند. به این ترتیب مدیریت هیجانات، جایگاه ; ;ویژه‌ای در مبادلات خواهند داشت، چرا‌که بخش عمده‌ای از ضرر و زیان تولیدکنندگان و به خصوص تجار ناشی از عدم مهارت در کنترل هیجانات است.

افشای ملاقات نفتی کری با ملک عبدالله

گلوبال ریسرچ در تحلیلی به قلم ویلیام انگدال جزییاتی از قرارداد مخفی و کاملا احمقانه آمریکا و عربستان سعودی به بیرون درز کرده است.

افشای ملاقات نفتی کری با ملک عبدالله

به گزارش «ميزنفت»، جزییات این توافق در دیدار ماه سپتامبر جان کری وزیر خارجه آمریکا و پادشاه عربستان نهایی شد و پیامد ناخواسته کشاندن هر چه سریعتر روسیه به سمت شرق به طرف چین و اوراسیا را خواهد داشت.

انگدال در این یادداشت نوشته است: یکی از عجیب ترین و غیرقابل انتظارترین پیامدهای بمباران های اخیر ناتو برضد داعش کاهش شدید بهای نفت بوده است این درحالی است که براساس معادلات مرسوم جنگ در خاورمیانه که یکی از ثروتمندترین مناطق جهان به شمار می رود نباید با کاهش شدید بهای نفت همراه شود.

از ماه ژوئن زمانی که داعش به طور ناگهانی مناطق نفت خیر اطراف موصل و کرکوک را گرفت، بهای نفت با کاهش بیست درصد از حدود ۱۱۲ دلار به ۸۸ دلار کاهش یافت. تقاضای جهانی برای نفت با این حال بیست درصد کاهش نیافته است. تقاضای چین برای نفت نیز کاهش بیست درصدی نداشته است و ذخایر شیل های نفتی آمریکا نیز ۲۱ درصد افزایش نیافته است.

آنچه روی داد این بود که عربستان سعودی متحد قدیمی آمریکا در داخل اوپک، بازار را از نفت ارزان خود پرکرده است و این امر موجب جنگ قیمت در داخل اوپک شد.

سعودی ها فروش نفت ارزان به ویژه به شرق آسیا را هدف گرفته اند و گفته می شود که عربستان پیشنهاد فروش نفت خام بشکه ای پنجاه یا شصت دلار را مطرح کرده است.

این تخفیف مالی عربستان به نظر می رسد با همکاری و هماهنگی مسئولان عملیات های پرداخت های مالی وزارت خزانه داری آمریکا از طریق دفتر مبارزه با تروریسم و اطلاعات مالی این وزارت خانه صورت گرفته است و شماری از بازیگران داخلی وال استریت نیز که کنترل معاملات محصولات نفتی را در دست دارند نیز در این امر دخیل بوده اند. نتیجه آشفتگی و سراسیمگی در بازار شده است که روز به روز نیز سرعت می یابد.

به نظر می رسد چین از خرید نفت ارزان بسیار خوشحال است با این حال متحدان نزدیکش یعنی روسیه و ایران به شدت در حال آسیب دیدن هستند.

به گفته رشید ابنامی رییس مرکز مطالعاتی سیاست های نفتی و پیش بینی های استراتژیک عربستان سعودی، سقوط بهای نفت به طور عمدی ناشی از اقدام عربستان بوده است، بزرگترین تولید کننده نفت اوپک سراسیمگی در بازار بوده است. دلیل علنی که برای این مسئله مطرح شده است به دست آوردن بازارهای جدید بوده است. دلیل واقعی با این حال به گفته ابنامی اعمال فشار به ایران به علت برنامه هسته ای این کشور و نیز به روسیه برای پایان دادن به حمایت از بشار اسد در سوریه بوده است.

این توافق با این حال در وهله نخست روسیه را هدف اصلی خود دارد. با این حال استراتژیست هایی که این توافق را طراحی کرده اند این مسئله را مد نظر قرار نداده اند که روسیه اخیرا اقدامات گسترده ای برای کاهش وابستگی خود به صادرات انرژی به غرب صورت داده است.

حال چرا این توافق کری و عبداله درباره سوریه که ماه سپتامبر حاصل شد احمقانه بوده است، زیرا کارشناسان برجسته سراسیمگی در بازار آمریکایی و عربستانی نمی توانند ارتباط همه این نابودی هایی که ایجاد می کنند با مشکلاتی که در آینده با آن روبرو خواهند شد درک کنند و فراتر از دیدگاههای خود درباره در دست گرفتن بازارها و جریان عرضه و نفت و گاز به عنوان اساس و پایه قدرت نامشروع خود را ببیند. آنها نمی دانند که در حال کاشتن بذر ویرانی خود هستند



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.