معاملات هیجانی
همه ما در بازار های مالی دچار معاملات هیجانی و احساسات گونانون متفاوت درحین معاملات خود شده ایم امروز ما به بررسی جامع این احساسات نشانه های آن و روش جلوگیری از آن می پردازیم برای معاملاتی بهتر با ما همراه باشید
پیش درآمدی بر معاملات هیجانی در بازار های مالی
بازار سرمایه، بازاری بسیار خاص است و در مورد به هر گونه خبر و یا شایعه، رفتار خاصی نشان می دهد؛ تا حالتی که می شود بیان گرد وضعیت یک بازار سرمایه پویا، نشان دهنده کلیت اقتصادی پویای کشور است. پس، تصمیم گیری در جهت معاملات سهم، نیاز دارد به داشتن علم، تجربه و اگاهی می باشد و یک معامله گر باید نسبت به شرایط اقتصادی کشور، شرایط کلی بورس، وضعیت صنایع، وضعیت شرکت های بورسی و مسائل بنیادی اطلاعات کافی داشته باشد. متاسفانه در بین معامله گران، کسانی هستند که با تصمیم های احساسی و هیجانی خود، باعث ضرر بسیاری می شوند. به همین علت از جمله الزامات ورود به بازار سرمایه، دوری از تصمیم ها و معاملات هیجانی است. به همین علت، در این مطلب قصد داریم تا کمی درباره معاملات هیجانی در بورس و روش های پیشگیری از آن صحبت کنیم.
علائم و نشانه های هیجان در رفتار معامله گران احساسی
بسیاری از اوقات در بازار با رفتار عجیب سرمایه گذاران روبرو می شویم. به عنوان نمونه، سهمی که تا روز قبل، خریداران کمی داشت، به یکباره و بدون علت ارزشمند می شود و طرفداران بسیاری پیدا می کند و خریداران نسبت به خرید آن سهم، هجوم می آورند و صف خرید تشکیل می دهند. در طرف مقابل نیز، گاهی اوقات با انتشار یک شایعه بی اساس، سهم یک شرکت معتبر و پرطرفدار بورسی محبوبیت خود را از دست می دهد و سرمایه گذاران بسیاری نسبت به فروش آن سهم اقدام می کنند.
تشکیل اینگونه صف ها هیجانی است و برخی از سرمایه گذاران تحت تاثیر خبر و شایعه های بی ارزش، معاملات هیجانی انجام می دهند و بدون دانش و آگاهی کافی عمل می کنند و رفتاری هیجانی دارند. آن ها دست به خرید و فروش احساسی می زنند و همین عامل باعث ضرر و زیان های سنگین آن ها می شود.
برای سود سازی در بازار سرمایه، باید بازار را شناخت و نسبت به روانشناسی بازار آگاه بود. باید دقت کرد تا رفتاری منطقی در پیش گرفت. نباید طمع کرد و نباید ترسید. گاهی اوقات اشخاص به علت طمع و سود بیشتر، از سودهای خود محافظت نمی کنند. گاهی نیز از ترس ضرر، نسبت به خرید سهم ارزشمند در کف های قیمتی، تردید می کنند. برخی اوقات نیز بدون آگاهی کافی از شرایط شرکت و نیت فروشندگان و خریداران، به محض ایجاد صف خرید یا فروش و با تحریک شایعات به صف میپیوندند و معاملات هیجانی انجام می دهند.
پس، برای موفقیت در این بازار باید ثبات روانی و احساسی داشته باشید و براساس اطلاعات درست و تحلیل شده، اقدام کرده و از معاملات هیجانی و احساسی، دوری نمایید.
معامله گرانی که قادر به کنترل احساسات خود نیستند، هیجانی عمل می کنند. با افت کمی در قیمت سهم، آن را به فروش می رسانند. به خبر و شایعه های بی ارزش بیش از حد اهمیت می دهند و این امر بر روی تصمیم گیری آن ها به شدت تاثیرگذار است. این اشخاص، قبل از تحقق سود، خوشحالی می کنند و قبل از تحقق زیان، ناراحت می شوند. گاهی اوقات نیز از تحلیل و بررسی قیمت ها می ترسند و گاهی برعکس، به طور مرتب، قیمت ها را بررسی می کنند. چنین اشخاصی معمولا به دانش اشخاص دیگر تکیه می کنند و از حقیقت فرار می کنند و دست به تحلیل درست اطلاعات نمی زنند. به هر شایعه و خبر، واکنش نشان داده و در نهایت اقدام به معاملات هیجانی می کنند.
این موضوعات در حالی است که یک معامله گر موفق قبل از هر اقدامی، عوامل متعددی را مد نظر قرار می دهد و آن را بررسی می کند که چه فاکتورهایی ممکن است بر قیمت سهم شرکت تاثیر بگذارد. همانطور که شایعات و اخبار بی اساس بر روی تصمیمات نابخردانه تاثیر می گذارند، استفاده از اخبار موثق، تحلیل های سنجیده و منابع خبری معتبر نیز در جهت یک تصمیم گیری عاقلانه موثر است.
باید توجه داشته باشید که گاهی اوقات، خبر و شایعه های بی ارزش نادرست توسط عده ای دلال و سفته باز ایجاد می شود. این سودجویان سعی می کنند تا با کاهش قیمت سهم، آن ها را در کف قیمتی خود، بخرند و پس از خرید، در جهت افزایش قیمت سهم در بازار، اقدام کنند و همان سهمی که در کف خریده بودند را این بار به قیمتی بالاتر در بازار بفروشند.
از همه بدتر اینکه بعضی اشخاص با هیجانی شدن، دست به فروش خانه، ماشین و وسایل ضروری خود می زنند و یا با اتخاذ وام های سنگین، بدهکار می شوند و اقدام به خرید سهم به صورت افراطی می کنند. این اشخاص در شرایط نوسانی بازار، متحمل ضرر بسیاری می شوند و مجبور می شوند تا برای همیشه از بازار خداحافظی کنند.
برای جلوگیری از معاملات هیجانی در بازار سرمایه چه اقداماتی باید انجام داد؟
داشتن یک افق زمانی بلندمدت در معامله گری، یکی از راه های جلوگیری از احساسی عمل کردن در بازار و انجام معاملات هیجانی است؛ زیرا ریسک در بلندمدت به حداقل خود خواهد رسید و اقدامات کوتاه مدت به یک ابزار برای معامله گری بلندمدت تبدیل می شود.
در واقع، علتی وجود ندارد که روند صعودی یا نزولی یک سهم، برای همیشه دوام داشته باشد؛ بلکه نوسانی بودن قیمت ها یکی از خصلت های بازار سهم است. استفاده از تحلیل بنیادی یا تکنیکال، منجر به شناختی منطقی نسبت به آینده یک سهم و یا صنعت می شود و با استفاده از این شناخت است که یک معامله گر منطقی می تواند جایگاه یک سهم را در مسیر مشخص کند و بالا و پایین شدن قیمت آن سهم موجب نگرانی او نشود. زیرا می داند این نوسانات مقطعی خواهد بود.
یکی از تفکرات نادرست سرمایه گذاران هیجانی، داشتن تعصب نسبت به یک سهم خاص است. این اشخاص با وجود علم به شرایط بد سهم اما، ولی بدون در نظر گرفتن واقعیت، نسبت به فروش آن تعلل می کنند. در واقع، گاهی اوقات با فروش سهم در شرایط بد، نه تنها می توان خسارت ناشی از شرایط بد سهم را جبران کرد؛ بلکه می توان با خرید یک سهم مناسب به جای سهم فروخته شده، سود خوبی نیز به دست آورد. برخی از اشخاص با داشتن اعتماد به نفس غیرمنطقی که به دنبال تجربه معاملات موفق قبلی به دست آمده است، حاضر به خروج از سهم نمی شوند و سرمایه خود را از دست می دهند.
از دیگر اقداماتی که باید در جهت جلوگیری از معاملات هیجانی مد نظر قرار داد، داشتن یک سبد سهم و پرتفوی متنوع است. این امر به کاهش ریسک معامله گری منجر می گردد. باید در سبد معامله گری خود چندین صنعت متفاوت را قرار داد و از معامله گری بر روی تنها یک صنعت خاص پرهیز کرد. زیرا در صورتیکه یک صنعت خاص دچار مشکل شود، تقریبا تمام سهم های آن با افت بسیاری مواجه خواهند شد.
در جهت دیگر افرادی که ضروریات خود را می فروشند تا داخل بازار سرمایه شوند، اشخاصی نیز وجود دارند که از سرمایه و پول مازاد خود در این بازار استفاده می کنند و نسبت به استرس و هیجانات بازار نیز مقاومت بیشتری دارند و منطقی تر تصمیم می گیرند. متخصصان بازار سرمایه به کسانی که تجربه کمی در این بازار دارند، توصیه می کنند تا با مقادیر کمی وارد بازار شوند و خرید و فروش را منطقی و بدون احساس انجام دهند.
یکی از رفتارهای هیجانی دیگر در بازار که سبب می شود تا اشخاص هیجان زده عمل کنند، از دست دادن فرصت می باشد. برخی از اشخاص در حسرت سهمی که موفق به معامله بر اساس احساسات خرید آن نشده اند، در فرصتی مجدد، شتاب زده عمل می کنند و ممکن است ضرر بسیاری متحمل شوند. به عنوان نمونه، یک افت کوچک در قیمت را بدون در نظر گرفتن سایر عوامل، به منزله فرصت خرید می بینند؛ غافل از اینکه ممکن است تغییر جهت در روند میان مدت سهم رخ داده باشد.
بر فرض نمونه، یک معامله گر به دنبال خرید سهم یک شرکت در قیمت 1000 تومان است و به علت صف خرید ایجاد شده در نماد معاملاتی این شرکت، فرد معامله گر نتوانسته است خرید خود را در قیمت 1000 تومان انجام بدهد و در حال حاضر قیمت سهم به 1800 تومان رسیده است و به علت معاملات هیجانی در این نماد، شخص معامله گر تصمیم گرفته است تا سهم مدنظر خود را خریداری کند. در حالیکه سهم این شرکت از کف قیمتی خود، 80 درصد رشد کرده است و هر لحظه امکان دارد که روند کوتاه مدت و یا حتی میان مدت آن نزولی شود و شخص معامله گر را با ضرر مواجه سازد.
علاوه بر موارد مذکور موارد دارای اهمیت بسیاری برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق می باشد که پیشنهاد ما برای کسب دانش کامل دوره جامع بورس اکادمی حسن زاده می باشد
جمع بندی
با داشتن دو قابلیت اصلی و جدایی ناپذیر بورس یعنی نوسانات و نبود هیچ قطعیتی، رفتار نکردن از روی احساسات و هیجانات بسیار دشوار است و اکثر اشخاص در حالات سخت و اتفاقات مهم، انتخب های اشتباهی می کنند و معاملاتی از روی هیجانات انجام می دهند. اما برای مقاومت در برابر انتخاب های اشتباه ناشی از هیجانات در بورس یا به کمترین میزان رساندن معاملات هیجانی در این بستر، دقت به مواردی اسان بسیار کمک کننده می باشد که از نمونه آن ها می توان به موارد ذیل دقت کرد:
چگونه سنتیمنت یا احساسات معاملهگران را در بازار فارکس اندازهگیری کنیم؟
بسیاری از معاملهگران در بازار فارکس، علاوه بر اندازهگیری سطوح عرضه و تقاضا با استفاده از انواع مختلف روشهای تحلیل تکنیکال، از تحلیل بنیادی نیز استفاده میکنند. تحلیل بنیادی بازار فارکس مجموعهای از روشهای تحلیلی است، که بر مطالعه تغییرات شرایط بنیادی اقتصاد، به عنوان محرک قیمت جفت ارزهای مختلف، متمرکز است. سنتیمنت بازار فارکس یک عنصر حیاتی برای معاملهگران در تحلیل بنیادی آنها از بازار است و به معاملهگر فارکس دیدگاهی در مورد احساسات بازار در هر دو جهت آن ارائه میکند. همچنین برخی از شاخصهای اقتصادی که میتوانند جهت بازار را تحت تاثیر قرار دهند، در درک این سنتیمنت به معاملهگر کمک میکنند.
سنتیمنت بازار یک عنصر روانشناختی است که تأثیر قابلتوجهی بر معاملات بازار ارز دارد. سنتیمنت بازار به اندازه رویدادهای مهم ژئوپولتیک و اقتصادی، بر حرکات آتی قیمت و همچنین نوسانات (Volatility) یک جفت ارز تأثیرگذار است. همچنین، تحلیل دقیق سنتیمنت بازار، به معاملهگر بازار فارکس کمک میکند تا در جهت سنتیمنت و حرکت کلی بازار وارد معاملات شود. همسویی با احساسات و حرکت بازار، به معاملهگر یک مزیت مهم برای داشتن معاملات سودآور میدهد.
چرا شاخصهای فاندامنتال میتوانند بر سنتیمنت بازار تاثیر بگذارند؟
اکثر معاملهگران بازار ارز که از تحلیل بنیادی استفاده میکنند، دادههای کلیدی اقتصادی و رویدادهای ژئوپولتیک مؤثر بر روی جفت ارزها، را بررسی کرده و از این اطلاعات برای تصمیمگیری در مورد جهت موقعیت معاملاتی خود استفاده میکنند، که در نهایت برآیند این تصمیمات جمعی، منجر به ایجاد سنتیمنت بازار میشود. سنتیمنت بازار بخش مهمی از عوامل روانشناختی بازار، که منجر به حرکت و تغییر ارزش ارزها در بازار میشود را تشکیل میدهد.
به طور کلی اگر عوامل اقتصادی و ژئوپولتیکی مرتبط با یک کشور خاص، در جهت تقویت اقتصاد آن کشور عمل کرده و منجر به بهبود عملکرد اقتصادی آن کشور نسبت به رقبای خود شود، این امر منجر به مثبت شدن سنتیمنت بازار در مورد ارز این کشور نسبت به سایر کشورها شده و در نهایت سرمایهگذاران اقدام به خرید ارز آن کشور میکنند.
از سوی دیگر در صورت انتشار آمارهای اقتصادی ضعیف، که نشاندهنده کندی اقتصاد یک کشور است، نظر سرمایهگذاران نسبت به ارز آن کشور منفی شده و اقدام به فروش آن میکنند. برای مثال در صورتیکه شاخص اعتماد مصرفکنندگان (Consumer Confidence)، که یک اندیکاتور اقتصادی پیشرو (Leading Indicator) است، به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی (مثلاً بازار اشتغال ضعیف) کمتر از انتظارات ظاهر شود، منجر به منفی شدن سنتیمت بازار نسبت به ارز مربوطه شده و در نهایت فشار فروش بر روی آن ارز افزایش پیدا میکند. برعکس، اگر کشوری دارای رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، کاهش کسری یا مازاد تراز تجاری (Trading Balance)، نرخ بهره جذاب و تعداد اشتغال قوی است، این عوامل باید از سنتیمنت مثبت بازار در مورد آن ارز حمایت کنند.
چرا و چگونه معاملهگران از شاخصهای سنتیمنت بازار استفاده میکنند؟
یک روش رایج برای تحلیل سنتیمنت بازار فارکس، بررسی دقیق دادههای مرتبط با موقعیتهای معاملاتی است که نشان میدهد چند درصد تراکنشها منجر به شکلگیری یک موقعیت معاملاتی خاص در یک جفت ارز شده و چه نوع معاملهگرانی به این موقعیت معاملاتی وارد شدهاند. به عنوان مثال، شرایطی را در نظر بگیرید که ۹۰۰ معاملهگر با حجم بالا در جفت ارز EURUSD معامله خرید باز کردهاند، در حالی که فقط ۱۰۰ معاملهگر خرد، معامله فروش در این جفت ارز دارند. در این حالت شاخص فرضی درصد معاملات خرید در برابر فروش، عدد ۹۰ درصد را به نفع معامله خرید نشان میدهد. همچنین این دادهها نشان میدهد، کلیه موقعیتهای خرید، توسط معاملهگران با حجم بالا که عموماً معاملهگران حرفهایتری محسوب میشوند، گرفته شده است. لذا احتمال اینکه این معاملهگران جهت سنتیمنت بازار را دقیقتر تشخیص دهند، بالاتر است.
برای معاملهگران فارکس، مهمترین اطلاعات برای سنجش سنتیمنت بازار، گزارش کات (COT) است که توسط کمیسیون معاملات آتی کالاهای ایالات متحده یا CFTC منتشر میشود. اگرچه این گزارش منحصراً مربوط به بازارهای آتی (Futures) است، که در بازار بینالمللی پول شیکاگو (IMM) معامله میشود، اما به دلیل آنکه اکثر قریب به اتفاق معاملات فارکس یا در بازار قانونگذاری نشده فرابورس (OTC) انجام میگیرند یا به صورت معاملات بین بانکی (Interbank) و یا از طریق بروکرهای آنلاین فارکس انجام میشوند، در نتیجه ارزیابی دقیق حجم معاملات در هر جفت ارز و مشخص کردن معاملهگرانی که این معاملات را انجام دادهاند، کاری بسیار دشوار است.
علیرغم محبوبیت گسترده بازار فرابورس فارکس، تعدادی از معاملهگران برای معاملات آتی ارزها (خصوصاً برای جفت ارزهای اصلی در مقابل دلار آمریکا و برخی از ارزهای فرعی (Cross Currencies)) از بازار شیکاگو استفاده میکنند. گزارش COT، نوع معاملات (خرید یا فروش)، نوع معاملهگران و حجم معاملات آتی معاملهگران را در یک هفته گذشته نشان میدهد. علاوه بر گزارش COT، برخی از بروکرها (مثل FXCM) نیز شاخصهای سودمندی در اختیار مشتریان خود قرار میدهند، که نشان میدهد سایر معاملهگرانی که با بروکر معامله میکنند در حال حاضر در چه نوع معاملهای هستند.
یکی دیگر از روشهایی که میتوان با استفاده از آن سنتیمنت بازار را مشخص کرد، نظرسنجیهای اقتصادی، خصوصاً در مورد اقتصادهای بزرگ است. تغییرات غیرمنتظره در این نظرسنجیها میتواند تاثیر شدیدی در نرخ ارز مربوطه بگذارد و عموماً به عنوان سیگنالهایی برای معاملات فارکس استفاده میشود. در ادامه این مقاله برخی از شاخصهای محبوب بازار که توسط معاملهگران ارز استفاده میشوند، معرفی شدهاند.
گزارش COT:
همانطورکه در بالا ذکر شد، گزارش COT یکی از مفیدترین اندیکاتورها برای مشخص کردن سنتیمنت بازار توسط معاملهگران فارکس است. این گزارش علاوه بر پوشش معاملات آتی (Futures) و اختیار معامله (Options) ارز، اطلاعاتی راجع به سایر بازارهای آتی مثل کامودیتیها (Commodity)، بازارهای مالی و سایر مشتقات ارائه میدهد. CFTC هر جمعه گزارش COT را به صورت منظم منتشر میکند، مگر این که آن روز جمعه، روز تعطیلی بانک فدرال رزرو باشد. در این صورت انتشار این آمار ممکن است یک تا دو روز کاری تأخیر داشته باشد. این آمار معاملات آتی و آپشن را که معاملهگران از طریق بازار IMM تا آخرین سهشنبه منتهی به گزارش انجام دادند، نشان میدهد. اگرچه دادههای COT با چند روز تاخیر منتشر میشوند، اما این دادهها میتوانند اطلاعات مفیدی به معاملهگران میانمدت و بلندمدت فارکس ارائه دهند. معاملهگران زیادی از این گزارش به عنوان اندیکاتور سنتیمنت بازار در برنامههای معاملاتی خود استفاده میکنند.
بخشهای مختلفی در گزارش COT وجود دارد که معاملهگران فارکس میتوانند با استفاده از آنها احساسات سرمایهگذاران را اندازهگیری کنند. این گزارش یکی از بنیادیترین ابزارهای تحلیل سنتیمنت فارکس است که توسط بسیاری از معاملهگران ارز استفاده میشود. گزارش COT علاوه بر نشان دادن جهت و اندازه معاملات بزرگ و برجسته، به بخشهایی تفکیک میشود که نشان میدهد معاملهگران مختلف چگونه در بازارهای آتی معاملات خود را انجام دادهاند. اطلاعاتی که در گزارش COT میبینید شامل موارد زیر است:
قراردادهای اوپن اینترست (Open Interest): این عدد نمایانگر تعداد کل قراردادهای مشتقه منقضی نشده، مانند اختیار معامله (Options) یا قراردادهای آتی (Futures) برای یک دارایی است، که هنوز تسویه نشده است.
تعداد معاملهگران (Number Of Traders): این عدد مجموع معاملهگرانی را نشان میدهد که موظفاند معاملات خود را به CFTC گزارش دهند.
معاملات قابل گزارش (Reportable Positions): این عدد تعداد کل موقعیتهای آتی و اختیار معامله، با حجمی بالاتر از سطوح مشخص توسط مقررات CFTC، که توسط معاملهگران نگهداری میشود را نشان میدهد.
معاملات غیرقابل گزارش (Non-Reportable Positions): منظور معاملات خرید و فروشی هستند که از لحاظ حجم، حداقل مقدار لازم، مطابق قوانین CFTC برای گزارش COT را ندارند.
گزارش خلاصه (Short Report): این گزارش ربطی به معاملات فروش (یا شورت Short) ندارد، بلکه گزارش خلاصه COT است، که تعداد قراردادهای اوپن اینترست (Open Interest) در هر قرارداد آتی را به تفکیک تعداد معاملات با حجم بالای قابل گزارش و غیرقابل گزارش نشان میدهد. در این گزارش اطلاعات دیگری، از جمله تعداد معاملات موسسات تجاری (Commercial) و غیرتجاری (Non-Commercial)، تغییرات نسبت به گزارش قبلی، اختلاف بین معاملات خرید و فروش که در یک طبقهبندی وجود دارد (Spreading Activity)، درصد قراردادهای اوپن اینترست که در هر طبقه وجود دارد و تعداد معاملهگران، ارائه میشود.
گزارش کامل (Long Report): این گزارش نیز به تعداد موقعیتهای خرید (Long) مرتبط نیست، اما یک گزارش جامع و طولانی COT است که علاوه بر اینکه شامل تمام اطلاعات موجود در گزارش خلاصه بالا است، بلکه اطلاعات جامعی در خصوص موقعیتهای معاملاتی قابل گزارش و غیرقابل گزارش ارائه میدهد. این گزارش طولانی، دادهها را بر اساس سال گروهبندی میکند و همچنین موقعیتهای معاملاتی بزرگی را که توسط چهار و هشت تا از بزرگترین معاملهگران گرفته شده است، نشان میدهد.
موسسات تجاری (Commercial): این عدد نمایانگر تعداد معاملات موجود در اختیار نهادهای تجاری است که علاقهمند به تولید، تهیه و یا تجارت کالای معینی هستند، که در بازار معاملات آتی شیکاگو معامله میشوند. این معاملات معمولاً همان چیزی است که از آن به عنوان معاملات پوشش ریسک (Hedge) یاد میشود. این معاملات به طور مستقیم نتیجه فعالیتهای تجاری است و هدف از آنها سفتهبازی و کسب سود نیست.
غیرتجاری (Non-Commercial): این طبقهبندی شامل کل معاملات سفتهبازی (Speculative)، که توسط معاملهگران خرد، موسسات بزرگ مالی، صندوقهای پوشش ریسک (Hedge Funds) یا سایر معاملهگران غیرتجاری بازار آتی، که شرایط لازم جهت درج در گزارش COT را دارند، است. به همین دلیل این شاخص ابزاری مفید برای درک احساسات سوداگرانه معاملهگران در بازار است.
به دلیل عدم امکان تحلیل سنتیمنت مبتنی بر حجم معاملات در بازار OTC فارکس، گزارش COT را میتوان یکی از مفیدترین ابزارها برای تحلیل سنتیمنت بازار فارکس دانست.
روشهای معامله بر اساس سنتیمنت بازار
رایج ترین روشی که معامله گران فارکس تمایل دارند از سنتیمنت در بازار فارکس استفاده کنند، اندازه گیری افراط در موقعیتهای معاملاتی (اشباع فروش یا اشباع خرید) در بازار و استفاده از آن به عنوان یک شاخص برگشت روند است. اساساً، زمانیکه تعداد زیادی موقعیت خرید نسبت به موقعیت فروش وجود داشته باشد یا برعکس، شاهد اشباع در خرید یا فروش در بازار هستیم، در این مواقع بازار این افراط در موقعیتهای معاملاتی را تشخیص داده و آماده برگشت روند میشود.
هنگامی که بیشتر معاملهگران در یک جفت ارز خاص، در یک طرف بازار قرار گیرند، اکثر اوقات اما نه همیشه، بازار تمایل دارد که جهت روند غالب خود را معکوس کرده و یا یک اصلاح در خلاف روند اصلی در جفت ارز ایجاد کند. به دلیل این که معاملهگران یا موسسات کمتری تمایل دارند تا در جهت مخالف روند وارد معامله شوند، زمان زیادتری طول میکشد که برگشت روند رخ دهد. بر این اساس، سطوحی از قیمت که در آن احساسات معاملهگران به اوج خود میرسد، عموماً بهعنوان سیگنال احتمالی برای برگشت روند در نظر گرفته میشود.
با این وجود، معاملهگران سنتیمنت این نکته را باید مدنظر داشته باشند که روندهای بلندمدت در جفت ارزها، اغلب به دلیل تغییر در تفاوتهای نرخ بهره به عنوان تغییر سیاستهای پولی رسمی در یک یا هر دو کشور در بازار فارکس است. بنابر این ممکن است اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، از مدتها قبل اشباع فروش یا اشباع خرید را نشان دهند، اما روند بلندمدت جفت ارز همچنان به حرکت خود ادامه دهد، بدون اینکه هیچگونه برگشت محسوسی در قیمت رخ دهد.
همچنین قیمت ارز کشورها بر اساس عوامل بنیادی و اقتصاد کلان حرکت میکنند، به همین خاطر همانطورکه در بالا ذکر شد، ممکن است زمانی که تصور میکنید معاملات در یک جهت به مرحله افراط رسیدهاند و زمان بازگشت روند است، هیچگونه اصلاح قیمتی یا بازگشت قابلتوجه در قیمت اتفاق نیافتد. این عوامل بنیادی میتواند شامل سیاست پولی یک کشور، نرخ بهره، همهپرسی در مورد موضوعات مهم مانند برگزیت (Brexit)، یک رویداد ژئوپولتیک، یک فاجعه طبیعی، مداخله بانک مرکزی در بازار ارز یا هر شرایط دیگری است که میتواند تاثیر قابلتوجهی داشته باشد .
شاخص سنتیمنت سوداگرانه یا Speculative Sentiment Indicator
شاخص سنتیمنت سوداگرانه (Speculative Sentiment Indicator: SSI) توسط بروکر محبوب FXCM، دو بار در روز منتشر میشود. برخلاف گزارش COT که دارای تأخیر زمانی است، این شاخص سنتیمنت، تعداد خریداران به تعداد فروشندگان یک جفتارز خاص، که در زمان انتشار فعال هستند، را بلافاصله نشان میدهد.
اگر شاخص SSI منفی باشد، به عنوان مثال اگر شاخص ۴.۵- را نشان دهد، به این معنی است که به ازای هر معاملهگر که یک معامله خرید در اختیار دارد، ۴.۵ معاملهگر وجود دارند که معامله فروش داشته باشند. برعکس اگر شاخص مثبت باشد، به عنوان مثال عدد ۲.۳+ را نشان دهد، به این معنی است که به ازای هر معاملهگری که یک معامله فروش در اختیار دارد، ۲.۳ معاملهگر هستند که معامله خرید در اختیار دارند.
جالب است بدانید که معاملهگران حرفهای فارکس که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند نیز از شاخص SSI استفاده میکنند. از آنجایی که اکثر معاملهگران خرد فارکس به دلیل طمع و نداشتن کنترل بر احساسات خود، مستعد از دست دادن پول هستند، SSI میتواند به عنوان یک شاخص تشخیص برگشت روند مفید، در یک جفت ارز عمل کند. بنابراین یک معاملهگر حرفهای ممکن است در جهتی مخالف با جهت معاملات معاملهگران خرد که توسط شاخص SSI نشان داده شده، معامله کند.
نظرسنجیهای اقتصادی که میتوانند سنتیمنت بازار را اندازهگیری کنند
چندین نظرسنجی و شاخص احساسات کسب و کارها و مصرفکنندگان، به طور منظم و به عنوان اندیکاتور اقتصادی کشورهای پیشرفته منتشر میشوند. این آمار توسط معاملهگران بازار از نزدیک بررسی شده و بسیاری از آنها به عنوان اندیکاتورهای پیشرو برای جهتگیری اقتصاد محسوب میشوند. به طور کلی، آمار بهتر از حد انتظار میتواند سنتیمنت بازار را برای ارز کشور مربوطه بهبود دهد، در حالی که نتایج ناامید کننده میتواند به سنتیمنت بازار برای ارز مذکور آسیب برساند.
نظرسنجیهای مختلف در خصوص اعتماد مصرفکننده و کسبوکارها، به همراه شاخصهای مدیران خرید بهصورت دورهای منتشر میشوند. نتایج این شاخصها، که معمولاً ماهانه منتشر میشوند، میتواند به تحلیلگران بنیادی در ارزیابی جنبههای مختلف سنتیمنت مرتبط با اقتصاد در کشورهای مربوطه کمک کند.
جدول زیر برخی از مهمترین شاخصها و نظرسنجیها در بازار فارکس و همچنین ارزی که این شاخص احتمالاً بر آن تأثیر میگذارد، را نشان میدهد:
شاخصهای مهم سنتیمنت بازار و ارزهایی که از آن متأثر میشوند
منبع: forextraininggroup
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.
چگونه در هنگام معامله بر ترس و استرس خود غلبه کنیم؟
از مدتها قبل در فضای سرمایه گذاری این فرض به وجود آمد که سرمایه گذاران بر اساس معیارهای منطقی نظیر ریسک و بازده، میزان سود، وضعیت سودآوری و …، تصمیم به سرمایه گذاری میگیرند. این در حالی است که تحقیقات مالی رفتاری، آشکار ساخت که عواملی مانند احساسات، هیجانات و وضعیت روحی افراد ازجمله دیگر فاکتورهای تأثیرگذار روی تصمیمات سرمایهگذاری و مالی آنها است.
بسیاری از سرمایهگذاران برای وارد شدن به یک سرمایهگذاری، سقف قیمت و برای خروج از سرمایهگذاری کف قیمت را انتخاب میکنند و در هیاهوی رسانههای اجتماعی و هجوم اطلاعات و احساسات، اقدام به خرید سهام در بالاترین قیمتها و فروش آن در کمترین قیمت میکنند! واقعاً چرا سرمایهگذاری به این شکل صورت میگیرد و چگونه میتوان از سرمایهگذاری بر اساس هیجانات و احساسات خودداری کرد؟
در این مطلب از بلاگ بآشگاه کارگزاری آگاه سعی میکنیم نگاهی کاربردی به روانشناسی سرمایه گذاران در بورس داشته باشیم. با ما همراه باشید.
رفتار سرمایهگذاران
اگر از سرمایهگذاران پرسیده شود چه هدفی را از سرمایهگذاری خود دنبال میکنند، بیشتر آنها پاسخی ساده خواهند داد: آنها خواهان سود هستند. گرچه این پاسخ واضح به نظر میرسد اما درون آن عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که بر پیچیدگی این پاسخ میافزاید. درون هریک از ما، خواستههایی وجود دارد که همیشه ابراز نمیکنیم و یا حتی از معامله بر اساس احساسات وجود آنها بیاطلاعیم. بیشتر ما وقتی درباره پول و سرمایهمان تصمیمگیری میکنیم، بهجای اینکه واقعاً به قصدی که داریم عمل کنیم (کسب سود) معمولاً به دنبال این هستیم که آن احساسات درونی را ارضا کنیم. عدم اطلاع از این خواستههای نهفته در درون، میتواند منجر به این شود که خطاهای جبرانناپذیری در سرمایهگذاری خود مرتکب شویم و این به معنای ضربه مالی ضربه احساسی است.
برای مثال ممکن است درحالیکه معاملات ما در وضعیت سودآوری نیست، بهطور مداوم به معاملات سهام بپردازیم و بهجای اینکه سرمایهگذاری را یک عمل هوشیارانه مالی تلقی کنیم، این کار را به چشم یک بازی لذتبخش ببینیم. از طرف دیگر ریسکهای معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید متحمل شویم را نپذیریم و به خاطر ترس از دست دادن سرمایه، وارد معامله نشویم. عکس این موضوع نیز احتمال وقوع دارد. به این معنا که از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده و روند نزولی دارد، خودداری میکنیم چون میخواهیم همچنان امیدوار بمانیم که قیمت آن بالاخره رشد خواهد کرد و مجبور نخواهیم بود به شکست خود اعتراف کنیم.
مشکل ما هرکدام از موارد فوق باشد، مهم این است که تمایلات و احساسات شخصی پنهان درون خود را بشناسیم تا بتوانیم با تصمیمات بهتر، درنهایت به هدفی که واقعاً به آن نیاز داریم برسیم.
مهمترین عامل بروز احساسات و هیجانات در سرمایهگذاری، وابستگی احساسی به سهام است.
وابستگی احساسی به سهام
یکی از مشکلات احساسی در بورس که هرگز در پرتفوی سرمایه گذاران موفق رخ نمیدهد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. برای روشن شدن این موضوع یک مثال مطرح میکنیم. فرض کنید تعدادی سهام از پدر یا پدربزرگتان به شما رسیده، احتمالاً دوست دارید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید. درحالیکه اگر واقعبین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن میتواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما این ویژگی در سرمایهگذاری مناسب نیست. برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانعکننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمیکند باید آن را فروخت. چیزی که در این مطلب روی آن تأکید داریم، این است که سرمایه گذاران باید سبد دارایی و پرتفوی سهام خود را بر اساس اصول سرمایهگذاری تشکیل دهند نه بر مبنای وابستگی احساسی.
بررسی نشانههای سرمایهگذار احساسی
اگر یکی از ویژگیهای زیر در شما وجود دارد، پس شما یک سرمایهگذار یا معاملهگر احساسی هستید:
وقتی قیمت سهام کمی افت میکند، آن را به فروش میرسانید:
تصمیم برای فروش سهام باید نتیجه ملاحظات دقیق باشد. اگر شما سهم را فقط به خاطر اینکه کمی زیان کردهاید میفروشید، پس شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
روی اخبار شدیداً متمرکز شدهاید:
پیگیری و رصد اخبار بخش مهمی از سرمایه گذاری است اما اگر شما در شرکتی مانند کارگزاری و شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشابه شاغل نیستید، خواندن مرتب اخبار و اطلاعات سهام مرتبط بهصورت ۲۴ ساعته برای شما ضروری نیست و این رفتار منطقی نیست و بهاحتمالقوی شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال هستید:
سود تحقق نیافته سودی است که اگر یک دارایی را در زمان و قیمت مشخصی بفروشید عایدتان میشود. این سود هنوز کسب نشده و قطعی نیست. بهطور مثال اگر یک سهم با قیمت ۲۰۰ تومان بخرید و رویای رسیدن قیمت به ۳۰۰ تومان را داشته باشید، درحالیکه هنوز این افزایش قیمت محقق نشده، به این خاطر شادمان شوید و یا پس از خرید سهام، با شروع رشد قیمت، فوراً احساس شیفتگی و خوشحالی “شدید” به شما دست دهد، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر ضرر و زیانی که هنوز قطعی نشده است، ناراحت میشوید:
زیان تحقق نیافته، برعکس سود تحقق نیافته است. اگر هر زمان که قیمت سهام از قیمت خریداری شما کمی کاهش یافت و شما احساس ناامیدی و اندوه کردید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما از بررسی قیمت سهام ترس دارید:
چنانچه میدانید قیمت سهمتان کاهش یافته، اما از بررسی قیمت سهام ترس دارید، چون نمیخواهید با حقیقت مواجه شوید، در این صورت شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
با هر خبر بد ترس وجود شما را میگیرد:
عکسالعمل منطقی در مواجهه با اخبار بدی که از بازار و وضعیت شرکتهایی که سهام آن را دارید، این است که اثر این اخبار و اطلاعات را بهصورت واقعبینانه بررسی کنید و تصمیم متناسب با آن را بگیرید. اگر شما با هر خبر بد رسیده از بازار، هراسان میشوید در این صورت یک سرمایهگذار احساسی هستید!
مدام قیمت سهام را بررسی میکنید:
بازار بورس، یک بازار نوسانی است و قیمت سهام در این بازار روزانه نوسانات زیادی خواهد داشت. اگر مرتباً با کارگزار تماس میگیرید یا در سامانه معاملاتی خود و سایر سامانههای معتبر دیگر، قیمت سهام را بررسی میکنید و یا اگر از هر شخصی که میبینید درباره سهام نظرخواهی میکنید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
۵ راهحل پیشنهادی برای کاهش اثر احساسات در سرمایهگذاری
۱ – تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری: تکنیکی که میتواند باعث کاهش پاسخ احساسی به بازار شود، ساخت پرتفوی داراییهاست. چون اگر پرتفوی بهدرستی چیده شده باشد، خیال شما تا حدودی راحت است که اگر یکی از سهام یا داراییهای موجود در پرتفوی افت کرد، مابقی آنها مانع از افت شدید سرمایه شما خواهد شد. تنوع سازی داراییها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ سرمایهگذاری در صنایع مختلف، مناطق جغرافیایی مختلف، خرید انواع دیگر اوراق بهادار و حتی مصونسازی با بازارهای جایگزین مانند بازار مسکن. پس در بیشتر چرخههای طبیعی بازارها، استفاده از یک استراتژی تنوع سازی میتواند از کاهش شدید ارزش سرمایه جلوگیری کند و درنهایت راهکاری برای جلوگیری از بروز رفتار احساسی و هیجانی سرمایهگذار باشد.
۲ – داشتن طرح و استراتژی: وجود یک استراتژی دقیق و نوشتهشده روی کاغذ در سرمایهگذاری حیاتی است. برخی از موارد پیشنهادی که میتوانید مشخص کنید شامل این موارد است:
• اهداف سرمایهگذاری (تعیین حد سود و حد ضرر)
• بازه زمانی سرمایهگذاری
• هدف کلی پرتفوی سرمایهگذاری
• استراتژی تغییرات در پرتفوی
بسیاری از سرمایهگذاران موفق بر اساس اهداف سرمایه گذاری (حد سود و حد ضرر) تصمیمگیری میکنند. برای مثال استراتژی برخی از افراد این است که اگر قیمت سهام ۸ یا ۱۰ درصد از قیمت خرید آنها کاهش یافت آن را میفروشند. از طرف دیگر، تصمیمگیری برای فروش سهام و زمان کسب سود کمی مشکل است. چون وقتی قیمت سهم در حال افزایش است، طمع افزایش قیمت باز هم ادامه مییابد و باعث بروز دو دلی میشود. در این زمان، سرمایهگذاران ممکن است تصمیم بگیرند بخشی از سهام خود را در قیمت فعلی و در قیمتهای بالاتر، مابقی سهام را بفروش برسانند.
۳ – عدم سرمایهگذاری با پول قرض: به نظر شما فرد مبتدی و تازهوارد که برای خرید و فروش سهام از سرمایهای قرضی و وام استفاده میکند میتواند در بازار موفق شود؟ حرفهایهای بازار از این قاعده مستثنی هستند، ولی شخصی عادی که اولین روزها و حتی اولین ماههای آشنایی با بورس را میگذراند، درصورتیکه بخواهد با سرمایهای که مالک آن نیست از بازار سود به دست آورد، معمولاً نمیتواند از تأثیر احساسات و هیجانات در معاملات خود اجتناب کند. زمانی که شما با سرمایهی خودتان در حال معامله هستید، نوسانات بازار احساسات مخرب کمتری در شما ایجاد میکند.
۴ – شروع سرمایهگذاری با مبالغ کم: همانطور که با سرمایههای بالا میتوان سودآوری بیشتری در بورس به دست آورد، میزان زیان احتمالی نیز با معاملات سنگین، بیشتر میشود و همین عامل منجر به افزایش میزان استرس و هیجانات میگردد. مخصوصاً زمانی که یک سرمایهگذار مبتدی به معامله و سرمایهگذاری با مبالغ بالا عادت ندارد، این موضوع معمولاً به ضرر تمام میشود. رفتهرفته با آموزش سرمایه گذاری در بورس و افزایش مهارت سرمایهگذاری در این بازار، میتوان حتی در معاملات با سرمایه بالا، کنترل بیشتری روی احساسات داشت.
۵ – پذیرش فرصتهای ازدسترفته: یکی از احساساتی که میتواند مخصوصاً باعث شتابزدگی در انجام معاملات سهام و سرمایهگذاری شود، احساس از دست دادن فرصت است. ازآنجاییکه هیچکدام از ما نمیتوانیم معجزه کنیم، ممکن است در اغلب مواقع فرصتهای رشد را از دست بدهیم. درصورتیکه شما قصد خرید سهمی را داشتید ولی به هر دلیلی آن را نخریدید و یا نتوانستید بخرید و بعداً آن سهم رشد کرد، بهاحتمالقوی آرزو میکنید که آن سهم را داشتید. البته آرزو کردن هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. توصیه بزرگان است که بهجای آرزو کردن، روی رشد مهارت سرمایهگذاری و معاملهگریتان کار کنید تا فرصتهای بعدی را بهموقع شناسایی کنید.
هیچکس در بورس وجود ندارد که از همه فرصتهای سودآوری استفاده کند و اگر این موضوع را بپذیرید، اقدامات احساسی و هیجانی شما در معاملات کاهش مییابد.
سخن آخر
شواهد نشان میدهد که بیشتر سرمایهگذاران احساسی برخورد میکنند و جریان پول را در زمان نامناسب ایجاد نموده و باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاریشان میگردند. قبول داریم که سرمایهگذاری بهدوراز هیجانات و احساسات، در عمل مشکلتر است. مخصوصاً اینکه عدم قطعیت، خصیصه ذاتی بازارهای مالی به شمار میرود؛ ولی شما میتوانید ابتدا با شناسایی نقاط ضعف خود، اقدامات پیشگیرانه را برای کم کردن اثرات هیجانات و احساسات روی سرمایه گذاری تان انجام دهید.
فومو چیست؟ + راه های مقابله با FOMO در بازار ارز دیجیتال
فومو (FOMO) مخفف Fear OF Missing Out به معنای ترس از دست دادن است. این مفهوم برای اولین بار در سال 2000 توسط دکتر دان هرمان در یک مقاله دانشگاهی مطرح شد. فومو به احساس اضطرابی اشاره دارد ,وقتی دیگران در حال کسب یک تجربه مثبت یا منحصر به فرد هستند، در حالی که شما آن فرصت را از دست دادهاید، ایجاد میشود.
امروزه فومو با گسترش رسانههای اجتماعی بیشتر از هر زمانی دیگری رایج شده است، چرا که افراد معمولا دستاوردهای مثبت خود را به اشتراک میگذارند و درباره جنبههای منفی زندگی خود صحبتی نمیکنند. در این میان بیشتر افرادی که در شبکههای اجتماعی دنبال کننده هستند، دچار فومو یا ترس از دست دادن میشوند.
فومو یکی از رایجترین احساسات در بازارهای مالی و مخصوصا بازار رمز ارزهاست که باعث میشود بسیاری از معامله گران و به خصوص تازه واردان داراییهای خود را از دست بدهند. کاربران بازار ارزهای دیجیتال به دلیل ترس از دست دادن فرصتهای بزرگ سرمایهگذاری، بدون بررسی یک پروژه، توکنهای آن را میخرند و اگر این توکن معتبر و آیندهدار نباشد، متضرر میشوند. در این مقاله از داموندمگ قصد داریم به بررسی FOMO و راهکارهای مقابله با ترس از دست دادن در بازار رمز ارزها بپردازیم.
- 1) فومو در بازار ارز دیجیتال چیست؟
- 2) عواقب FOMO در کریپتو
- 3) راه های غلبه بر فومو در بازار کریپتو
- 4) جمعبندی
- 5) سوالات متداول
فومو در بازار ارز دیجیتال چیست؟
شاید شما هم در بازار ارز دیجیتال این موضوع را بسیار مشاهده کرده باشید که افراد صحبتی از ضررهایشان نمیکنند، اما معامله بر اساس احساسات در صورتی که چه با تحلیل و چه به صورت شانسی سود کسب کرده باشند سریع آن را با دیگران به اشتراک میگذارند و یا با هیجان درباره آن صحبت میکنند. این موضوع باعث میشود شما به عنوان مشاهده گر احساس از دست دادن آن سود را داشته باشید و بنابراین تجربه ناخوشایندی کسب کنید. همینطور ممکن است فکر کنید که به اندازه کافی مهارت حضور در بازار کریپتو را ندارید، وگرنه شما هم باید این سود را کسب میکردید.
احساس فومو مخصوصا زمانی سراغ معامله گران میآید که یک دارایی در مدت زمان کوتاهی رشد قابل توجهی را تجربه میکند و قیمت آن به طرز چشمگیری افزایش پیدا میکند. تمام این تغییرات و احساس فومو ناشی از آن باعث میشود که معامله گران احساس کنند از بازار عقب ماندهاند و بر اساس احساسات وارد معامله شوند و در اوج قیمت اقدام به خرید یک دارایی دیجیتال کنند. رفتار ناشی از فومو در معامله گران تازه کار بسیار بیشتر مشاهده میشود که به جای استفاده از منطق و استدلال بر اساس هیجان، ترس و احساسات اقدام به خرید در سقف قیمتی و فروش در کف قیمتی میکنند.
عواقب FOMO در کریپتو
عواقب فومو اغلب میتواند بسیار جدی باشد چرا که باعث تفکر غیرمنطقی و تصمیمات هیجانی در بازار کریپتو میشود. فومو ممکن است باعث شود معامله گران به خرید یا فروش عجولانه دست بزنند و داراییهای خود را از دست بدهند. از جمله مشکلات دیگری که فومو در بازار کریپتو ایجاد میکند میتوان تاثیر منفی ای که بر کل بازار میگذارد اشاره کرد که باعث تاثیر شدید بر قیمت ارزهای دیجیتال میشود. زمانی که معامله گران زیادی دچار فومو میشوند و اقدام به خریدهای زیاد میکنند، در کوتاه مدت باعث افزایش ناگهانی قیمت و ایجاد فومو بیشتر و همچنین حباب قیمتی در ارزهای دیجیتال میشوند.
راه های غلبه بر فومو در بازار کریپتو
احساس فومو ممکن است باعث شود سرمایه زیادی را در بازار است بدهید و در بهترین حالت اگر اقدام به خرید بر اساس احساسات و ترس و هیجان نکنید، احساس بدی نسبت به خودتان به خاطر از دست دادن فرصت سود، داشته باشید. بنابراین بسیار اهمیت دارد که درباره راه های غلبه بر فومو در بازار کریپتو اطلاعات داشته باشید، چرا که یکی از اتفاقات رایج در بازار کریپتو پامپ و دامپ مصنوعی قیمت و سو استفاده از سرمایه گذاران خُرد است. برای مقابله با FOMO بهتر است قبل از تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، در مورد ارزهای دیجیتال تحقیق کنید، برای خودتان قوانینی مشخص کنید و همچنین برای معامله هایتان حد سود و حد ضرر تعیین کنید. در ادامه به روشهایی برای مقابله با فومو میپردازیم.
شما نمیتوانید تمام سودهای بازار را به دست بیاورید.
یک نکته بسیار مهم که قبل از ورود به هر بازار مالی و مخصوصا بازار کریپتو باید به آن توجه کنید این است که نه تنها شما که بهترین معامله گران هم نمیتوانند تمام سودهای ممکن در بازار را کسب کنند. دانستن همین نکته میتواند اطمینان خاطر و آرامشی را هنگام از دست دادن یک فرصت سرمایه گذاری در شما ایجاد کند و باعث شود در چنین زمانهایی اقدام به خرید به خاطر احساس فومو نکنید. بنابراین بهترین روش این است که شما یک استراتژی معاملاتی برای ارز دیجیتال ایجاد کنید و تلاش کنید تا به استراتژی خودتان پایبند باشید و روز به روز آن را بهبود دهید و ایرادهای آن را برطرف کنید. پس تا زمانی که میتوانید با استفاده از روشهای اصولی دستاوردهایی داشته باشید نباید به خاطر از دست دادن بعضی فرصتها دچار FOMO شوید.
یادآوری سقوطهای قبلی ارز دیجیتال
کافی است زمانی که در بازار رمز ارزها دچار فومو میشوید، به رمز ارزهایی مانند LUNA فکر کنید که در مدت زمان بسیار کوتاهی سرمایه گذاران خود را غافلگیر کرد و بیش از 90 درصد از ارزش خود را از دست داد. حتی زمانهایی در تاریخ کریپتو وجود داشته که در آن لحظهها سرمایه گذاران تمام ثروت خود را از دست دادهاند و علت آن ورود به بازار در زمان نامناسب و گاهی به خاطر احساس فومو بوده است.
به روند کلی کریپتو نگاه کنید
زمانی که احساس فومو به خاطر رشد سریع بازار به شما دست داد، به روند بلندمدت ارز دیجیتال نگاه کنید، به این ترتیب متوجه میشوید که سود در بلندمدت ماندگار است نه رشدهای یک شبه. هرچه اطلاعات بیشتری درباره بازار کریپتو داشته باشید کمتر دچار فومو خواهید شد. توجه داشته باشید ارزهایی که در ICO ها معرفی میشوند معمولا در ابتدا سر و صدای زیادی به پا میکنند، اما به مرور زمان خواهید دید که بیشتر آنها ارزش سرمایه گذاری ندارند و فقط تعداد محدودی از آنها ماندگار میشوند. بنابراین با یک نگاه به روند کلی کریپتو بهتر میتوانید هیجانهای خودتان را کنترل کنید و بر اساس احساسات اقدام به خرید رمز ارز نکنید.
شما تنها نیستید
همیشه به این نکته توجه کنید که شما تنها کسی نیستید که فرصتهای طلایی بازار کریپتو را از دست میدهد. دانستن اینکه ممکن است فرصتی که شما از دست دادهاید را همزمان چندین نفر دیگر هم از دست داده باشند به شما کمک میکند تا احساسات خودتان را کنترل کنید و به خاطر FOMO دست به خرید رمز ارز نزنید. داستانهای زیادی از افراد در سطح وب وجود دارد که چطور از سرمایه گذاری نکردن در ارز دیجیتال پشیمان هستند یا بدتر از آن از اینکه هارد دیسکهای حاوی بیت کوین خود را دور انداختهاند، ناراحت و عصبانی هستند.
به تصمیمات اشتباهی که قبلا به خاطر فومو گرفتهاید نگاهی بیندازید
تجربه گرفتن از شکستهای گذشته همیشه میتواند به بهبود تصمیمات ما کمک کند. نکته جالب درباره ارزهای دیجیتال این است که وقتی دچار فومو میشویم با عجله تصمیم به معامله میگیریم و از آنجایی که خرید و فروش بهراحتی فشار دادن یک آیکون در اپلیکیشن موبایل است، ترس از دست دادن ما تبدیل به یک معامله میشود. اگر در بازار کریپتو تجربه دارید از این به بعد زمانی که دچار FOMO میشوید به آخرین باری فکر کنید که به خاطر فومو خرید انجام دادید و بعد از آن چه اتفاقی برای سرمایه شما افتاد. اگر قبلا قربانی فومو شده باشید، میتواند زنگ خطری برای پیشگیری از قربانی شدن در آینده باشد.
جمعبندی
در این مقاله از داموندمگ سعی کردیم توضیح مختصر و مفیدی درباره فومو و اثرات مخرب آن و همینطور راهکارهایی برای پیشگیری از آن را در اختیار شما بگذاریم. ترس از دست دادن یا FOMO فقط در بازار ارز دیجیتال رایج نیست، ما انسانها در بسیاری از ابعاد زندگی با دیدن دستاوردهای دیگران یا فرصتهایی که از دست دادهایم دچار FOMO میشویم. توانایی کنترل فومو مانند هر مهارت دیگری نیازمند کسب آگاهی و تمرین مداوم است تا بتوانیم ترس را از خودمان دور کنیم و در آرامش و با توجه به واقعیت تصمیم بگیریم.
سوالات متداول
1- FOMO چیست؟
فومو یا ترس از دست دادن زمانی به افراد دست میدهد که فرصتهایی را از دست دادهاند که برخی از افراد قادر بودهاند از آن فرصتها استفاده کنند.
2- چطور در بازار کریپتو فومو را کنترل کنیم؟
در این مقاله راهکارهایی برای مقابله با فومو به شما معرفی کردیم. مقابله با FOMO فرمول خاصی ندارد، شما باید با تمرین و غلبه بر احساسات هیجانی این توانمندی را در خود ایجاد کنید.
3- FOMO چه اثراتی بر معامله کریپتو دارد؟
FOMO باعث میشود افراد در بازار کریپتو به صورت هیجانی و بر اساس احساسات تصمیم بگیرند که معمولا عواقب خوبی ندارد و باعث از دست دادن سرمایه میشود.
احساسات بازار چیست؟
به طور کلی ، افزایش قیمت ها بیانگر احساسات صعودی بازار است. در حالی که پایین آمدن قیمت ها بیانگر احساسات نزولی بازار است .
نکات کلیدی
- وقتی قیمت ها در حال افزایش هستند ، احساسات بازار صعودی است .
- وقتی قیمت ها رو به کاهش است ، احساسات بازار نزولی است .
- شاخص های تکنیکال می تواند به سرمایه گذاران در اندازه گیری احساسات بازار کمک کند .
درک احساسات بازار
احساسات بازار که “ احساس سرمایه گذاران ” نیز خوانده می شود ، همیشه بر اساس اصول نیست . معامله گران و تحلیل گران تکنیکال روز به بازار اعتماد می کنند. زیرا این امر بر شاخص های تکنیکال آنها برای اندازه گیری و سود حاصل از حرکات کوتاه مدت قیمت تأثیر می گذارد . احساسات بازار برای سرمای گذارانی که دوست دارند در جهت مخالف اجماع غالب معامله کنند نیز هم است . به عنوان مثال ، اگر همه در حال خرید باشند ، سرمایه گذار می فروشد .
برخی از سرمایه گذاران با یافتن دارایی که بیش از حد ارزیابی می شوند یا بر اساس احساسات بازار کم ارزش هستند ، سود می برند . آنها از شاخص های مختلفی برای اندازه گیری احساسات بازار استفاده می کنند که به تعیین بهترین دارایی برای ترید کمک می کند .
شاخص هایی برای اندازه گیری احساسات بازار
VIX
VIX ، که به عنوان شاخص ترس نیز شناخته می شود ، توسط قیمت های اختیاری هدایت می شود . افزایش VIX به معنای افزایش نیاز به بیمه در بازار است . اگر معامله گران نیاز به محافظت در برابر خطر را احساس کنند ، این نشانه افزایش نوسانات است . معامله گران میانگین های متحرکی را به VIX اضافه می کنند که به کم یا زیاد بودن آن کمک می کند .
شاخص بالا و پایین
شاخص پایین و تعداد دارایی بالاترین 52 هفته را با تعداد دارایی پایین آورنده 52 هفته مقایسه می کند . زمانیکه شاخص زیر 30 باشد قیمت دارایی نزدیک به پایین ترین سطح معاملات خود ادامه می دهند و سرمایه گذاران تمایل به روند نزولی در بازار دارند . وقتی شاخص بالاتر از 70 باشد. قیمت دارایی در بالاترین سطح معاملات قرار می گیرند و سرمایه گذاران تمایل به روند صعودی در بازار دارند .
شاخص صعودی
شاخص درصد صعودی (BPI) تعداد دارایی با الگوهای صعودی رابر اساس نمودار نقطه و شکل اندازه گیری می کند . بازارهای خنثی در حدود 50 ٪ درصد صعودی دارند . وقتی BPI میزان 80 ٪ یا بالاتر را نشان می دهد ، احساسات بازار بسیار خوش بینانه است و دارایی احتمالاً بیش از حد خریداری شده است . به همین ترتیب ، وقتی 20 ٪ یا کمتر از آن اندازه گیری می شود ، احساس بازار منفی است و نشان دهنده فروش بیش از حد بازار است .
میانگین متحرک
سرمایه گذاران معمولاً هنگام تعیین احساس بازار از میانگین متحرک ساده 50 روزه (SMA) و SMA 200 روزه استفاده می کنند . وقتی SMA 50 روزه از SMA 200 روزه عبور می کند که به آن “ تقاطع طلایی ” گفته می شود . این نشان می دهد که حرکت به سمت بالا حرکت کرده و احساسات صعودی ایجاد کرده است . برعکس ، وقتی SMA 50 روزه از SMA 200 روزه عبور می کند – که به عنوان “ تقاطع مرگ ” شناخته می شود ، پیشنهاد می کند قیمت های پایین تر ، احساسات نزولی ایجاد کند .
دیدگاه شما