اطلاعیه
قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.
کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و . که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.
همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.
دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.
منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.
لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.
تریگر چیست ؟
- تاریخ عضویت: May 2010
- نوشته ها: 8153
آموزش: تریگر چیست ؟
به جرات می توان گفت هیچ یک از مباحث تحلیل تکنیکی در بازار ضمانت اجرایی ندارد ، بعبارت بهتر ما با هر الگویی در بازار معامله انجام دهیم تقریباً به احتمال مساوی احتمال عمل کردن و عدم عملکرد صحیح الگوها وجود دارد ، اما با راهکارهایی می توان میزان خطا را کاهش داد ، بدین نحو که ما باید به این نتیجه برسیم که بازار همانند ما تشخیص داده این سطح که در بازار حس می کنیم بازگشتی است ، احتمال برگشت وجود دارد ، چگونه ؟
در ظاهر هر دو کلمه Long و Buy به معنای خرید هست اما در باطن تفاوت های آشکاری وجود دارد بدین مفهوم که از نقطه نظر مفهومی تفاوتش به قرار زیر است :
Long : شخصی عمل خریدی انجام می دهد به قصد نوسان گیری و با رشد قیمتی وارد سود شده و با افت قیمتی شخص وارد ضرر می شود . معمولاً در یک روند صعودی افراد در کف ها دستور Long انجام می دهند .
Buy : این دستور در حقیقت تسویه حساب می باشد یعنی شخصی از قبل پوزیشن فروشی باز کرده و اکنون قصد بستن این پوزیشن را دارد در متا تریدر در حقیقت عمل سل کردن همان کلوز کردن معامله می باشد . با Buy کردن، بالا پایین شدن قیمت ، سود یا ضرری نصیب معامله گر نمی کند بر عکس حالت لانگ که تاثیر گذار بود ،پس در منابع ترجمه شده به فارسی که این موارد لحاظ نشده باید تامل بیشتری نمود ، دلیل اصرار بنده روی مطالعه منابع خارجی همین نکته هاست .
چنانچه بخواهیم بصورت تصویری این بحث را جا بیندازیم ، در شکل شماره 1 یک روند صعودی را شاهد هستیم که بازار در کف ها بیشتر Long می کندو در سقف ها Sell انجام می دهد ، سل کردن در حقیقت نقد کردن معاملات خریدی است که در سطوح پایین تر صورت گرفته است . اما در آخرین صعود بازار با فشار فروش سنگین کف قبلی را می زند که این سطح در حقیقت شورت کننده ها وارد بازار شده اند. زمانیکه بازار در حال نقد کردن معاملات است بازار شتاب حرکتی اش کند و با شیب کم است و وقتی در حال ورود معامله گران تازه نفس است ( Short یا Long ) شیب حرکتی بازار تند و بی رحمانه است .
ما بر اساس تحلیل هایی که می کنیم ، حال این تحلیل می توانیم مبتنی بر امواج باشد یا تحلیل کلاسیک و . چندان تفاوتی نمی کند ، ما در حقیقت در بازار دنبال سطوحی هستیم که Short کننده ها یا Long کننده ها معنی کندل تریگر چیست؟ وارد بازار می شوند و چندان دنبال سطوحی که Buy و Sell می کنند نیستیم . حال وقتی این سطوح را شناسایی کردیم باید به ما ثابت شود که واقعا عملیات Long یا Short صورت می گیرد که در اصطلاح می گوییم تریگر داده .چگونه به ما ثابت می شود ؟
روش های متعددی برای تریگر وجود دارد که می تواند مبتنی بر قیمت یا اندیکاتور باشد ، بنده در این بخش سه مورد از پرکاربردترین روش های تریگر را عنوان می کنم که ترجیحاً هر بار از یکی از این سه روش استفاده شود بهتر است :
چنانچه در تایم فریم X تحلیل نمودیم و به منطقه ای رسیدیم که تصور می کنیم فشار خرید یا فروش سنگینی خواهد داشت ، در فاز آخر حرکتی در همان تایم فریم یا یک تایم پایین تر خط رندی ترسیم می کنیم که با شکستن آن وارد معامله می شویم . باید به خاطر داشته باشیم که برای رسم خط روند اصول اولیه ترسیم درست را رعایت نماییم .
اگر به منطقه ای رسیدیم که مستعد برگشت بود بر اساس تعریف روند در یک تایم پایین تر عمل می کنیم بدین مفهوم که بازار در روند صعودی هر بار کف و سقف بالاتر و در یک روند نزولی هر بار کف و سقف پایین تر می زند ، چانچه این تعریف اعتبارش را از دست داد وارد بازار می شویم .
چنانچه با دو روش اول نتوانستیم تریگری مناسب بیابیم از شکسته شدن خط روند RSI برای ورود استفاده میکنیم باید به خاطر داشته باشیم که اصول اولیه شکست روند RSI را رعایت نماییم .
· وقتی در هر تایم فریمی تحلیل می کنید وقتی می توانید بگویید که تریگر داده که بازار در یک تایم فریم بالاتر در زیر یا بالای آن سطح بسته شود ، بعنوان نمونه وقتی در تایم فریم H4 تحلیل می کنیم و زمانیکه گفته می شود بعنوان مثال سطح تریگری ما 1.5540 ، زمانیکه بازار این سطح را می شکند باید منتظر بمانیم کندل روزانه بالای این سطح بسته شود سپس با خیال راحت می گوییم تریگر صادر شده است .
· با بازار نمی جنگیم ، بازار دوست ماست ، اگر یک سطحی را فرض می کنیم مستعد برگشت است و موارد تریگری را اعمال می کنیم و تریگر نداد افسرده و پریشان نمی شویم ، تریگر ضامن معاملات ماست و حاشیه حد ضرر را برای ما ایجاد می کند .
با افتتاح حساب live نزد بروکر pcm از طریق لینک زیر میتوانید تحلیلهای رایگان را در گروه اختصاصی تلگرام دریافت کنید و همچنین درصدی از کارمزد معاملات.
پس از افتتاح حساب لطفا اسم و شماره اکانت خود را در پیغام خصوصی و یا از طریق آیدی زیر اعلام نمایید.
پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
نمونهی از یک چارت ساده بدون معنی کندل تریگر چیست؟ اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده میشود – محدودههای حمایت و مقاومت مشخص شدهاند
نمونهای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معاملهگر را بر هم میزند
براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده معنی کندل تریگر چیست؟ میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
الگوی مثلث صعودی
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
- چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
مشخصات یک شمع (کندل)
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان معنی کندل تریگر چیست؟ در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس معنی کندل تریگر چیست؟ ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
تریگر و نقش آن در معاملات بازار
زمانی که معاملهگر تمامی اقدامات جهت ورود به یک معامله را انجام داده و تنها منتظر فرصتی است تا به سهم موردنظر ورود پیدا کند از روش تریگر استفاده می کند .
یکی از مهمترین موضوعاتی که درتحلیل تکنیکال میتوان از آن استفاده کرد، روش تریگر Trigger است.
واژه تریگر به معنای ماشه است و از آن برای معاملات استفاده میشود.
ایده اصلی استراتژی معنی کندل تریگر چیست؟ معاملاتی Trigger در بازار قابلیت اطمینان در سیگنالهای آن است.
این استراتژی قدرتمند با استفاده از برخی از شاخص های اساسی و مشخص کردن تنظیمات ساده در نمودار قادر است ، معاملات مناسبی را انجام دهید .
این سیستم به راحتی در متاتریدر ۴ قابل اجرا است . کافیست آن را دانلود کنید و بر این پلتفورم اجرا کنید .
این نوع استراتژی را می توان در تمامی تایم فرم ها و بر هر جفت ارز که علاقه دارید استفاده کرد
مفهوم تریگر به بیان ساده یعنی شرط یا شرایط ورود به یک معامله و یا خروج از آن .
بنابراین هم برای ورود به معامله و هم برای خروج از آن می توانیم از روش تریگر استفاده کنیم .
البته در این مطلب قصد داریم تا بیشتر روی تریگرهای ورود یا همان Entry Triggers تمرکز کنیم.
در حالت کلی تریگر بر دو دسته است:
۱. خرید در محل پول بک که اصطلاحا تریگر کندلی خوانده می شود
۲. خرید در مقاومت پس از حمایت در پول بک، تریگر خطی نامیده می شود .
در هر دو مورد باید از حجم و قدرت خرید مناسب جهت ورود به معامله با رعایت حد ضرر جهت خروج ترید انجام داد.
توجه داشته باشید که نوعی خرید با ریسک بالا نیز وجود دارد که با تشخیص کف حمایتی خرید صورت می گیرد
که اشتباها گاهی تریگر کندلی نامیده می شود
در حالی که تریگر فقط به محل هایی گفته می شود که روند سهم قطعی شده باشد .
معامله گران در بازار معاملاتی
در بازار به طور کلی دو دسته معاملهگر داریم:
۱. معامله گران تهاجمی
۲. معامله گران محتاط
۱. معامله گران تهاجمی:
معامله گران تهاجمی بیشتر ورودهای سریعی در بازار دارند .
آنها می خواهند با رسیدن قیمت به ناحیه مدنظرشان ورود را انجام دهند و در انتظار سیگنال ورود نمی مانند .
این کار مزایا و معایبی دارد. مزیت آن این است که شما منتظر نشانه خاصی (تریگر) برای ورود نیستید.
پس اگر معامله ی آنها در جهت پیش بینیشان حرکت کند، سود بیشتر و زیان کمتری خواهد داشت .
اما در عین حال ریسک معامله هم افزایش خواهد داشت . چرا که بدون داشتن سیگنال مناسب وارد معامله شده اند .
۲. معامله گران محتاط:
معامله گران محتاط همیشه تلاش میکنند تا قبل از ورود به هر معاملهای سیگنالی مناسب دریافت کنند
که تاییدی بر نظرشان نسبت به حرکت قیمت باشد .
به عنوان مثال اگر قیمت به خط مقاومت رسیده است. این تریدرهای محافظه کار منتظر میمانند
تا ببینند که آیا قیمت سیگنال مناسبی مبنی بر حرکت نزولی از خود نشان خواهد داد یا نه.
اگر این نشانه یا سیگنال رویت شد، آنها وارد بازار میشوند. این کار هم مزایا و معایبی دارد.
مزیت ورود محافظه کارانه به بازار این است که ریسک نسبتا کنترل شدهتری نسبت به حالت تهاجمی دارد.
چرا که منتظر تایید حرکت در جهت روند مورد نظر بوده اند.
از طرفی دیگر در این حالت به دلیل دورتر شدن قیمت از نقطه ورود مناسب، هم سود کاهش یافته و هم زیان بزرگتر خواهد شد
که این خود از معایب روش معامله گران محتاط می باشد .
بنابر توضیحات ارايه شده معاملان محتاط علاقه بیشتری به ورود به روش تریگر دارند .
خط تریگر چیست؟
خط تریگر همان سیگنال است.
خط تریگر، یک استراتژی معاملاتی می باشد که در آن از دو اندیکاتور استفاده می شود تا بتوانیم فرصت های معاملاتی را پیدا کنیم.
از اندیکاتورها بر روی الگو استفاده می کنیم و سپس از این استراتژی ساده بهره می گیریم .
به عبارت دیگر، خط تریگر به میانگین متحرکی اشاره دارد که در کنار اندیکاتورهای دیگر استفاده می شود
تا سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم. از اندیکاتورها برای تعیین سیگنال خرید و فروش استفاده می شود.
خط تریگر یا خط سیگنال، همان میانگین متحرک نمایی ۹ دوره ای است که از آن برای پیش بینی روند آتی قیمتها استفاده می شود.
انواع تریگرهای ورود
۱. تریگر کندلی
در این معنی کندل تریگر چیست؟ نوع تریگر معامله گر باید تسلط کافی بر روانشناسی کندلها داشته باشد و کندل های برگشتی را به خوبی بشناسد .
قدرتمند ترین تریگر کندلی را میتوان کندل انگولفینگ یا پوشا دانست که نشان از تصمیم قاطع بازار برای ورود در سطح مورد نظر دارد .
از موارد دیگر میتوان به همر (چکش) یا معنی کندل تریگر چیست؟ مرد به دار اویخته و…. نام برد .
که در مقالات قبلی به توضیح کامل کندل استیک های ژاپنی پرداخته ایم.
۲. تریگرهای شکستی
منظور از تریگر شکستی همان بریک آوتها است .چه در سطوح افقی رخ دهد یا در سطوح مورب مانند خطوط روند.
یکی از روشهای ساده گرفتن تریگر ورود این است که منتظر رسیدن قیمت به ناحیه مدنظر باشیم
و سپس به تایم فریمهای پایینتر برویم و در آنجا منتظر شکسته شدن خط روند جهت ورود به بازار باشیم .
۳. تریگر پولبکی
خیلی از معامله گران در زمان پولبک اقدام به ترید میکنند. در واقع خود پولبک میتواند یک تریگر برای ورود باشد.
اما همیشه ترس ایجاد شکست جعلی یا همان Fake Breakout به جای پولبک، وجود دارد .
برای تریگر گرفتن از خود پولبک راههایی وجود دارد. یکی از این روشها شکست سقف یا کف ناحیه پولبک است.
روش های ورود به تریگر
روش های مختلفی برای ورود به تریگر وجود دارد که می تواند مبتنی بر قیمت یا اندیکاتور باشد ،
در این بخش سه مورد از پرکاربردترین روش های ورود به تریگر را عنوان می کنیم :
1.شکسته شدن خط روند :
هر زمانی در هر تایم فریمی تحلیل نمودیم و به منطقه ای رسیدیم که تصور می کنیم فشار خرید یا فروش سنگینی خواهد داشت ،
در همان تایم فریم یا یک تایم فرم پایین تر خط رندی ترسیم می کنیم که با شکستن آن خط می توانیم وارد معامله می شویم .
باید به خاطر داشته باشیم که برای رسم خط روند اصول اولیه ترسیم درست را رعایت کنیم .
2.ورود بر اساس تعریف روند :
اگر به منطقه ای رسیدیم که احتمال بازگشت وجود داشت بر اساس تعریف روند در یک تایم پایین تر عمل می کنیم
به این صورت که بازار در روند صعودی هر بار کف و سقف بالاتر و در یک روند نزولی هر بار کف و سقف پایین تر می زند ،
چانچه این تعریف اعتبارش را از دست داد وارد بازار می شویم .
3.شکسته شدن خط روند RSI
در صورتی که با دو روش فوق موفق به ورود به تریگر مناسبی نشدیم می توانیم از شکسته شدن خط روند RSI برای ورود استفاده میکنیم
باید به خاطر داشته باشیم که اصول اولیه شکست روند RSI را رعایت نماییم .
چند نکته مهم در تریگر :
در هر تایم فرمی که تحلیل می کنید وقتی می توانید بگویید که تریگر وجود دارد که بازار در یک تایم فرم بالاتر در زیر یا بالای آن سطح بسته شود ،
بعنوان نمونه وقتی در تایم فرم چهار ساعته (H4) تحلیل می کنیم زمانی که گفته می شود
بعنوان مثال سطح تریگری ما در بازار N است و این سطح در بازار شکسته می شود
باید منتظر بمانیم کندل روزانه بالای این سطح بسته شود سپس با خیال راحت می گوییم تریگر صادر شده است .
در حالات مختلف باید بدانیم که نباید با بازار جنگید بازار دوست ماست ،
اگر فرض می کنیم یک سطحی احتمال بازگشت دارد پس موارد تریگری را اعمال می کنیم
و اگر ورود به تریگر نداد افسرده و پریشان نمی شویم ،چون می دانیم تریگر ضامن معاملات ماست و حد ضرر را برای ما ایجاد می کند .
نتیجه
بهطور خلاصه، تریگر موقعیتی است که باعث افزایش اطمینان ما نسبت به تغییر روند سهم از نزولی به صعودی میشود
و میتواند به ما کمک کند که با آرامش بیشتری، سهم موردنظر را خریداری کنیم.
بنابراین تریگر یک نوع تحلیل بهحساب نمیآید و معاملهگر باید در مراحل نهایی تصمیمگیری خود از آن استفاده کند
تایم فریم فراکتال چیست
به چینش کندل ها بر اساس تایمی که ما معنی کندل تریگر چیست؟ میخواهیم در کنار یک دیگر، تایم فریم گفته می شود.
برای مثال وقتی میگوییم ما در تایم فریم روزانه هستیم، یعنی کندل هایی که در آن صفحه ( چارت ) هستند , 24 ساعت زمان برده تا باز و بسته شوند.
انواع تایم فریم : شما میتوانید در سایت tradingview تایم فریم های مختلف را از 1 ثانیه الی 1 ماه و بیشتر را ببینید.
زمانی که ما با تایم فریم ها آشنا می شویم باید بتوانیم آنها را به درستی بررسی کنیم و رابطه بین آن ها را حفظ کنیم. تایم فریم ها با یکدیگر رابطه دارند و تجزیه و تحلیل چارت ها به ما یک فراکتال می دهد. بازار های مالی زمانی قدرت نمایی می کنند که اگر جلوی شما هزاران نوع چارت بگذارند، شما بدون دیدن تایم فریم، نمیتوانید تایم فریم دقیق آن را تشخیص دهید یعنی تمامی حرکاتی که در تایم 1 دقیقه رخ می دهد، کوچک شده رفتار تایم فریم های بزرگ می معنی کندل تریگر چیست؟ باشد.
چرا فراکتال ؟
فراکتال در لغت به معنای شکسته شدن است؛ یعنی هر جزء آن را می توان به تکه کوچک تری تقسیم و سپس مورد بررسی قرار داد (و در نهایت به یک نتیجه ثابت در مورد یک ساختار رسید)
در واقع فراکتال یک ساختار هندسی می باشد که هر جزء آن (هم کوچک و هم بزرگ) یک ساختار کامل دارد و از به هم پیوستن اجزاء کوچک با ساختار ثابت، همان ساختار در شکل بزرگتر به وجود می آید.
برای مطالعه بیشتر در مورد مبحث فراکتال اینجا کلیک کنید
فراکتال در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال نیز کاربرد دارد!
با توجه به گستردگی بسیار زیادی که فراکتال در دنیا دارد، این گستردگی وارد بازار های مالی نیز شده است و ما باید چارت هایی که مورد بررسی قرار می دهیم را بر اساس قوائد و قانون بررسی کنیم.
برای مثال ما تایم 1 دقیقه را در نظر میگیریم و با ضریب 3، تایم های خود را انتخاب میکنیم. که به ترتیب می شود : 1 دقیقه، 3 دقیقه، 9 دقیقه، 27 دقیقه و . در نهایت تایم های به دست آمده را با کمی اختلاف به اعداد رند تبدیل میکنیم و تایم فریم های ساختار، الگو، تریگر، دابل تریگر (بهینه) را انتخاب می کنیم.
اما معمولا اکثر مامله گران از تایم فریم با ضریب 4 استفاده می کند که تایم های 1 دقیقه ، 4 دقیقه ،16 دقیقه، 64 دقیقه و . استفاده میکنند. ما این اعداد را رند میکنیم و تایم فریم های زیر به دست می آید:
اکنون ما باید تایم فریم های خود را جدا سازی کنیم و بر اساس روحیاتی که داریم به بررسی چارت ها بپردازیم.
دبل تریگر (بهبنه) | تریگر | الگو | ساختار |
5 M | 1 H | D | M |
1 M | 15 M | 4 H | W |
اهمیت تایم فریم ها زمانی مشخص می شود که ما خطوط حمایت و مقاومت و یا مکان های عرضه و تقاضا را در آن ترسیم میکنیم.
برای مثال وقتی خط روند صعودی را در تایم روزانه ترسیم میکنیم قیمت با رسیدن به آن خط به آن واکنش نشان می دهد و قدرت پرتاب و مگنت آن نسبت به خط روند صعودی در تایم فریم 1 ساعته بسیار بیستر است.
اعتبار کندل ها نیز هر چه تایم فریم را بالاتر ببریم بیشتر می شود یعنی یک کندل نزولی پر قدرت در 4 ساعته بسیار پر اهمیت تر از یک کندل پر قدرت صعودی در تایم 5 دقیقه می باشد.
آموزش پرایس اکشن: بخش هفدهم آشنایی با تریگر و انواع آن
تریگر یا ماشه اصطلاحی است که در پرایس اکشن بسیار از آن استفاده می شود.
تریگرموقعیتی است که معامله گر تمام گام های ورود به معامله را برداشته است
و منتظر موقعیتی برای ورود به معامله است.
نکته ای که باید بسیار مورد توجه واقع شود این است که تریگر به تنهایی موقعیتی
برای ورود به معامله نیست بلکه در پایان تحلیل پرایس اکشن و پس طی کردن تمام
مراحل ورود به معامله مثل شناسایی سطوح حمایت و مقاومت،تعیین حد ضرر و حد سود
پیدا کردن محدود مجاز ورود به معامله و در آستانه ورود به معامله بعنوان نشانه ای برای
اطمینان بیشتر برای ورود به معامله استفاده می شود.
یکی از زمان های پیدا کردن تریگر ورود زمان توقف یا همان stall است.
توقف (stall) چیست؟
زمانی که حداقل در سه کندل متوالی قیمت در محدوده حمایت و مقاومت از خود ضعف نشان بدهد
به محدوه توقف رسیده ایم.
تریگر در تایم فریم ورود
معمولا در تایم فریم ساختار(تایم فریم بالاتر) محدوده حمایت و مقاومت تعیین می شود.
در تایم فریم معامله علاوه بر محدوده حمایت و مقاومت،قدرت و ضعف قیمت نیز بررسی می شود.
برای ورود به معامله میتوان به یک تایم فریم پایین تر رفت.در واقع تریگرها در تایم فریم پایین تر یا
همان تایم فریم ورود شکل میگیرند.
در ادامه چند نمونه از انواع تریگرها معرفی شده است.
تریگر spike & ledge:
در تصویر زیر تریگر ورود شکست لبه شکل گرفته است.
قیمت به صورت رو به پایین حرکت کرده است و وارد محدوده حمایتی شده است.
اما با ناتوانی در رسیدن به کف قبلی و شکل گیری چند کندل ضعیف متوالی تریگر
ورود صادر شده شده است.
تریگر spring & up thrust
در تریگرspring قیمت به زیر حمایت می رود و در یک یا دو کندل به سرعت باز میگردد.
این کندل برگشت میتواند به صورت یک کندل چکش یا انگلفینگ ظاهر شود.
سقف کندلی که باز گشته است تریگر ورود است.
تریگرupthrust دقیقا مشابه تریگرspring است در جهت مخالف یعنی در اینجا
قیمت به بالای مقاومت می رود و در یک یا دو کندل به سرعت باز میگردد.
کندل بازگشت میتواند انگلفینگ یا ستاره دنباله دار باشد و کف کندل بازگشتی
تریگر کف یا سقف دوقلو
الگوی کف و یا سقف دوقلو در تایم فریم پایین برای ورود میباشد.
موقعیت ورود در کف دوم الگوی کف دو قلو و سقف دوم در الگوی سقف دو قلو میباشد.
تریگر برگشت سه سوئینگی
در اینجا ورود با شکست سوئینگ صورت میگیرد.
تریگر
تریگر کف و سقف ۱۲۳
در کف ۱۲۳ ورود در کف پایین تر صورت میگیرد.
و در سقف ۱۲۳ ورود در سقف بالاتر صورت میگیرد.
تریگر پولبک به نقطه شکست
اصلاح قیمت در تایم فریم کوچک موقعیت ورود به معامله است.
اهمیت ریسک فری کردن معامله
بارها در هر بخش آموزشی تکرار کرده ایم که بهتر است ورود به معامله در دو بخش با
دو هدف قیمت صورت بگیرد با رسیدن به هدف اول بخش دوم را ریسک فری میکنیم
و استاپ را در نقطه ورود قرار می دهیم تا در صورت حرکت بازار خلاف جهت انتظار
معامله در موقعیت صفر بسته شود.
اگر قیمت در جهت مورد انتظار ادامه حرکت داد استاپ را سوئینگ به سوئینگ جابه جا میکنم.
در تصویر بالا نحوه جابجایی استاپ پس از اتمام هر سوئینگ نشان داده شده است.
وقتی قیمت از قله قبلی عبور کرد یعنی اصلاح تمام شده است و استاپ لاس باید باید
زیر آن قرار بگیرد.
*جابجایی استاپ در تایم فریم معاملاتی صورت میگیرد نه تایم فریم ورود
کانال تلگرام توس اف ایکس
امتیاز نظر یادت نشه
دیدگاه شما