قیمت تعادل چیست؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / عرضه و تقاضا در بازار سهام چیست؟تاثیر عرضه و تقاضا بر روی قیمت سهام
عرضه و تقاضا در بازار سهام چیست؟تاثیر عرضه و تقاضا بر روی قیمت سهام
حتی اگر جز فعالان بازار بورس هم نباشید عبارت “عرضه و تقاضا” را شنیده اید در این مطلب قصد داریم به بررسی مفهوم عرضه و تقاضا سهام در بازار بورس بپردازیم که هم عامل تغییر قیمت ها و هم یکی از مفاهیم اصلی در بازار بورس و اقتصاد می باشد.
در واقع قیمت قیمت تعادل چیست؟ سهام در بازار بورس به صورت لحظه ای در حال تغییر می باشد و قیمت سهام در روزهای مختلف متفاوت است که دلیل تغییرات در قیمت سهام میزان عرضه و تقاضا می باشد.
منطور از عرضه و تقاضا در بازار سهام چیست؟
در تحلیل به روش تکنیکال نمودار قیمت سهام شرکت های بورسی مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه در تحلیل تکنیکال خواهید دید ما نقاطی با عنوان حمایت و مقاومت خواهیم داشت نقاطی که علت وجود آنها همین تغییرات در میزان عرضه و تقاضا در بازار سهام برای خرید و فروش یک سهم است.
تعریف عرضه سهام
“عرضه” به تعداد کل سهامدارانی که خواهان فروش سهام خود با هر قیمتی هستند اطلاق می شود. به عبارت دیگر زمانی که سهامداران تصمیم به فروش سهام خود دارند عرضه اتفاق می افتد و هر یک از این سهامداران میتوانند در دامنه نوسان فروش سهم، قیمت مورد نظر خودشان را برای عرضه سهام خود انتخاب کنند. در واقع عرضه همان فروش و عرضه سهام همان فروش سهام می باشد.
با یک دید کلّی به بازار سرمایه متوجه خواهیم شد که با افزایش قیمت ها تعداد کل سهام های عرضه شده نیز افزایش خواهد یافت.
تقاضای سهام یعنی چه؟
تا این بخش از مطلب با مفهوم عرضه و عرضه سهام آشنا شدید اما در این بخش میخواهیم به تقاضا و معنای تقاضا سهام در بورس را مورد بررسی قرار دهیم.
“تقاضا” به کل خریداران بالقوه سهام که مایل به خرید سهام با هر قیمتی هستند اطلاق می شود. خریداران سهام در بازار، تقاضا ایجاد می کنند.
در واقع تقاضا همان خرید و تقاضای سهام همان خرید سهام می باشد. در تقاضای سهام برخلاف عرضه سهام، با افزایش قیمت تعادل چیست؟ قیمت، افراد کمتری مایل به خرید سهام خواهند بود.
تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا در بازار سهام
زمانی که تعداد عرضه کنندگان یا همان فروشندگان سهام از تعداد خریداران سهام بیشتر باشد سهم با کاهش قیمت رو به رو خواهد شد و در مقابل زمانی که تعداد عرضه کنندگان یا همان فروشندگان سهام از تعداد خریداران سهام کمتر باشد با افزایش قیمت رو به رو خواهیم بود.
یعنی با افزایش تقاضا قیمت سهم افزایش و با بالا رفتن عرضه قیمت سهم کاهش می یابد. پس به طور کلی میزان عرضه و تقاضا در بازار سهام ، عامل تعیین کننده قیمت هاست.
نقطه تعادل در عرضه و تقاضای سهام
زمانی که عرضه و تقاضا در بازار سهام برابر باشد بازار به تعادل رسیده است به بیان دیگر “تعادل بازار” نقطه ای است که در آن عرضه و تقاضا برابر باشند. در این نقطه خریداران سهم خودشان را در قیمت موردنظر خریداری می کنند و عرضه کنندگان سهم ها را در قیمت موردنظرشان به فروش می رسانند.
البته این نقطه تعادل یا همان تعادل بازار، با کاهش و افزایش عرضه و تقاضا در بازار سهام جابه جا می شود. یعنی هرچه عرضه بیشتر باشد نقطه تعادلی در قیمت های کمتری خواهد بود (توجه داشته باشید که عرضه قیمت تعادل چیست؟ باعث کاهش قیمت می شود) و اگر تقاضا افزایش یابد نقطه تعادل در قیمت های بالاتری رقم می خورد.
حمایت ها و مقاومت ها چگونه بر اثر عرضه و تقاضا در بازار سهام شکل می گیرند؟
زمانی که تقاضای سهم افزایش می یابد (یعنی جایی که تقاضا بیشتر از عرضه است) قیمت سهم رشد کرده و سهم از روند کاهشی خود به روند صعودی تغییر می یابد. به این نقطه که شروع روند صعودی سهم است نقطه حمایتی می گویند.
در مقابل نقطه حمایتی، نقطه مقاومتی قرار دارد و زمانی رخ می دهد که عرضه بیش از تقاضا (در قیمت مورد نظر) باشد.
تعریف صف های خرید و فروش در بازار سرمایه
زمانی که سهمی با تعداد زیادی خریدار یا فروشنده روبرو باشد صف ایجاد خواهد شد. در واقع عرضه و تقاضا در بازار سهام هم بر روی کاهش و افزایش قیمت تاثیر می گذارد و هم صف های خرید و فروش را ایجاد می کند.
منظور از تشکیل صف خرید در بورس چیست؟
زمانی که تقاضا برای یک سهم افزایش پیدا کند و عرضه کننده ای در قیمت فوق حاضر به عرضه سهم خود نباشد صف خرید ایجاد می شود. صف های خرید نشانه شانس سهم است.
تعریف صف فروش در بازار بورس
در مقابل صف خرید مفهومی به نام صف فروش قرار دارد که به افزایش عرضه کنندگان اشاره می کند. اگر عرضه کنندگان یک سهم بیشتر از متقاضیان آن باشد صف فروش شکل می گیرد که نشانه بی رقبتی و عدم تمایل افراد به خرید سهام شرکت است.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
ثابت تعادل چیست ؟ مفهوم و عوامل موثر بر آن
ثابت تعادل چیست ؟ مفهوم و عوامل موثر بر آن
در تمامی واكنش های برگشت پذير، لحظه اي وجود دارد كه در آن سرعت واکنش رفت با سرعت واکنش برگشت با هم برابر می شوند. به این زمان، زمان تعادل گفته می شود. در واقع در این حالت، واكنش متوقف نشده است، اما تغييری در غلظت ها در سطح ماكروسكوپی بوجود نمی آید. بنابراین از تقسیم ثابت سرعت واکنش رفت (kf) بر ثابت سرعت واکنش برگشت (kr)، ثابت تعادل (Equilibrium Constant) بدست می آید که با نماد K، نشان داده می شود. در ادامه این مقاله در نشریه جهان شیمی فیزیک به بررسی ثابت تعادل و عوامل موثر بر آن پرداخته می شود. لطفا با ما همراه باشید.
فهرست مطالب این مقاله
۱- تعادل شیمیایی
۲- شرايط لازم يك سیستم در حال تعادل
۳- تعریف ثابت تعادل
۴- محاسبه ثابت تعادل
۴-۱- ثابت تعادل Kc
۴-۲- ثابت تعادل Kp
۴-۳- تبدیل Kc به ثابت Kp
۵- یکای ثابت تعادل
۶- نکات اساسی مربوط به ثابت تعادل
۷- خارج قسمت تعادل
تعادل شیمیایی
تعادل شیمیایی (Chemical equilibrium) به حالتی می گویند که در آن فعالیت شیمیایی و یا غلظت واکنش دهنده ها و فرآورده ها با گذشت زمان در واکنش شیمیایی تغییر نکند. این تعادل به طور معمول در شرایطی بوجود می آید که سرعت واکنش رفت با سرعت واکنش برگشت برابر باشد. به عنوان نمونه واکنش تعادلی ساده زیر را در نظر بگیرید.
نماد فلش دو طرفه (⇌) به خوبی بیانگر اینست که واکنش می تواند در جهت تولید واکنش دهنده یا فرآورده، انجام شوند. در واقع اگر در يك واكنش امكان آنکه فرآورده به طريقی دوباره به واكنش دهنده تبديل شود واكنش برگشت پذير می باشد. روابط سرعت و غلظت در واكنش برگشت پذير مورد نظر به صورت زیر است.
در معادله فوق، K ثابت تعادل است که برای يك واكنش معين در دمای ثابت مقداری همواره ثابت می باشد.
به عنوان نمونه تشکیل دی اکسید نیتروژن از دی نیتروژن تترا اکسید یک واکنش برگشت پذیر می باشد.
نمودار تشکیل دی اکسید نیتروژن از دی نیتروژن تترا اکسید
با توجه به نمودار مشخص می شود که در ابتدا تنها گاز N۲O۴ داریم. با تبدیل N۲O۴ به NO۲، غلظت گاز NO۲ (خط قرمز رنگ) تا یک مقدار مشخصی افزایش پیدا می کند (نقاط خط چین) و سپس مقدار آن در طول زمان بدون تغییر می ماند. از طرف دیگر، غلظت گاز N۲O۴ با گذشت زمان کاهش پیدا می کند (خط آبی رنگ) تا به غلظت تعادلی با گاز NO۲ برسد. هنگامیکه غلظت هر دو گاز در یک مقدار مشخص ثابت شد، در نتیجه واکنش به تعادل رسیده است.
شرايط لازم يك سیستم در حال تعادل
۱- سیستم بايد كاملا بسته و ايزوله باشد. در واقع بين سیستم و محيط هیج گونه تبادل جرم و یا انرژی انجام نشود.
۲- خواص ماكروسكوپی سیستم از جمله جرم، حجم، رنگ، جرم حجمی و غیره ثابت و بدون تغییر باشد.
۳- واکنش بین واکنش دهنده ها و فرآورده ها در سطح ميكروسكوپی ادامه داشته قیمت تعادل چیست؟ باشد. توجه داشته باشید که به این حالت، تعادل دینامیکی یا پویا گفته می شود.
۴- سرعت واکنش رفت با سرعت واکنش برگشت برابر و مساوی باشد.
تعادل شیمیایی
تعریف ثابت تعادل
همانطور که بیان شد، به معادله ای که در یک تعادل، بین غلظت واکنش دهنده ها و فرآورده ها برقرار است، ثابت تعادل گفته می شود. در واقع این ثابت برابر با حاصل ضرب غلظت فرآورده ها به توان ضرایبشان بخش بر حاصل ضرب غلظت واکنش دهنده ها به توان ضرایبشان در لحظه تعادل است.
به عبارت دیگر می توان این طور بیان نمود كه برای آنکه بتوان رابطه بین غلظت واکنش دهنده ها و فرآورده ها را در یک تعادل بیان کرد از K استفاده می شود که در حقیقت بیانگر نسبت حاصل ضرب غلظت فرآورده ها به حاصل ضرب غلظت واکنش دهنده ها می باشد.
به کمک K می توان حالت تعادلی یا غیر تعادلی یک واکنش مورد نظر را تعیین نمود. همچنین این ثابت کمک می کند تا بدانید که در یک واکنش در حال تعادل، غلظت کدامیک از واکنش دهنده ها یا فرآورده ها بیشتر می باشد. در حقیقت مقدار عددی K برای هر تعادل، وضعیت آن تعادل را نشان می دهد. اگر ثابت تعادل بسیار تا بسیار کوچک باشد، انجام واکنش عملا غیر ممکن می باشد.
لازم به ذکر است که اگر عدد K کوچک باشد (حدود ۰.۰۰۱ یا کمتر)، واکنش از سمت راست به چپ کامل می باشد. در واقع مقدار بسیار کمی از واکنش دهنده ها به فرآورده تبدیل شده اند. در حالیکه اگر عدد آن بزرگ باشد (بیش از ۱۰۰۰)، واکنش به سمت راست کامل می باشد. در واقع نشان دهنده بیشتر بودن غلظت فرآورده ها است. یعنی مقدار بیشتری از واکنش دهنده ها به فرآورده تبدیل شده اند. در این حالت بازده واكنش بيشتر و واکنش کمی تر می باشد.اما اگر مقدار عددی K نه بسیار بزرگ و نه بسیار کوچک باشد، در این حالت وضع تعادل بینابینی می باشد.
مقدار عددی K
محاسبه ثابت تعادل
واکنش تعادلی زیر را در نظر بگیرید:
که در آن، حروف بزرگ بیانگر مواد واکنش دهنده و محصولات و حروف کوچک بیانگر ضرایب استوکیومتری آنها می باشند. در صورتیکه غلظت مولی یا مولاریته واکنش دهنده ها و فرآورده ها را داشته باشید، رابطه ثابت تعادل در حالت کلی به صورت زیر بدست می آید.
ثابت Kc
در رابطه بالا، [A] و [B] غلظت های تعادلی واکنش دهنده ها بر حسب مولاریته (مول بر لیتر)، [C] و [D] غلظت های تعادلی محصولات بر حسب مولاریته و ضرایب c ،b ،a و d ضرایب استوکیومتری معادله موازنه شده می باشند. محدوده تغییرات ثابت تعادل بین صفر تا بی نهایت می باشد. بنابراین مقدار عددی K می تواند عددی بسیار کوچک مثل ۳۲- ۱۰ × ۱.۸ و یا عدد بسیار بزرگی مانند ۱۰ ۷۴ × ۳.۳ باشد.
نکته
لازم به ذکر است که در محاسبات دقیق ثابت تعادل، به جای استفاده از غلظت مولی مواد از فعالیت شیمیایی آنها استفاده می شود. توجه داشته باشید که فعالیت شیمیایی با غلظت و یا فشار جزئی متفاوت است. بنابراین این تفاوت را در محاسبات باید در نظر گرفت. با این حال در غلظت های پایین و یا در فشار هایی تا چند اتمسفر می توان ثابت های تعادل بر حسب غلظت و یا فشار را با دقت قابل قبولی استفاده نمود.
توجه داشته باشید که فعالیت دارای واحد نمی باشد، بنابراین ثابت های تعادل معمولا بدون واحد بیان می شوند. زیرا در واقع فعالیت از تقسیم کردن غلظت یا فشار واقعی یک ماده بر غلظت یا فشار همان ماده در حالت استاندارد بدست آمده است. لازم به ذکر است که که ثابت های تعادل تنها به دما وابسته می باشند. در نتیجه مستقل از غلظت های مواد شرکت کننده در واکنش به ویژه غلظت ها در شروع واکنش یا در حقیقت غلظت های اولیه می باشد.
ثابت تعادل Kc
در تعادلی که در آن غلظت های مواد اولیه و محصولات، بر حسب مول بر لیتر (مولاریته) بیان شوند، ثابت تعادل را می توان به جای K به صورت Kc نشان داد.
لازم به ذکر است که در معادله K فقط غلظت مواد گازی و محلول نوشته می شود، زیرا غلظت مواد جامد (s) و مایع خالص (l) عددی ثابت می باشد. پس در رابطه ثابت تعادل از نوشتن غلظت آنها صرف نظر می کنند و در نتیجه غلظت آنها را برابر با یک در نظر می گیرند. توجه داشته باشید که با اینکه غلظت مواد جامد و یا مایع در رابطه تعادل نوشته نمی شوند، اما وجود آنها برای برقراری تعادل واجب و ضروری است. به عنوان نمونه به معادله K در تعادل زیر توجه کنید :
۲Mn (s) + O۲ (g) ⇋ ۲ MnO (s)
ثابت تعادل Kp
در صورتیکه هر یک از مواد واکنش دهنده یا فرآورده به شکل گاز باشند، ثابت تعادل را می توان بر حسب فشار جزئی گازها نوشت. در واقع فشار جزئی یک گاز اندازه ای از غلظت آن می باشد. این نوع از ثابت تعادل را با Kp نشان می دهند. در این صورت از محاسبات ثابت تعادل بر حسب مولاریته جدا می شود. به عنوان مثال واکنش زیر را در نظر بگیرید.
aA (g) + bB (g) ⇌ cC (g) + dD (g)
ثابت Kp
در رابطه بالا، p فشار جزئی هر یک از مواد واکنش دهنده یا فرآورده بر حسب اتمسفر (atm) یا بار (bar) می باشد. حال به عنوان نمونه واکنش تولید آمونیاک را در نظر بگیرید.
تبدیل Kc به ثابت Kp
برای تبدیل K به Kp از رابطه زیر استفاده می کنند.
که در آن، R=0.0820575 Latmmol −۱ K −۱ و یا R=8.31447 Jmol −۱ K −۱ می باشد. علاوه بر آن T دما و Δn تعداد مول های گازی می باشند.
یکای ثابت تعادل
برای تعیین یکای ثابت تعادل، به جای غلظت هر ماده می توان یکای آنها یعنی mol.L -۱ را قرار داد. در نتیجه با ساده کردن یکا ها، در نهایت یکای K تعیین می شود. در بعضی از تعادلات، ممکن است که کلیه یکا های به کار رفته حذف شوند. در این صورت K یکا ندارد و فقط یک مقدار عددی خواهد بود. در واقع K، یک کمیت بدون بعد می باشد.
تعادل
نکات اساسی مربوط به ثابت تعادل
۱- اگر یک تعادل به صورت معکوس نوشته شود، مقدار عددی K نیز معکوس می شود.
۲- اگر یک تعادل در عددی ضرب شود، مقدار عددی ثابت تعادل به توان آن عدد می رسد.
۳- اگر یک واکنش تعادلی را بتوان به صورت حاصل جمع دو واکنش تعادلی دیگر نوشت، مقدار عددی ثابت تعادل آن واکنش مورد نظر برابر با حاصلضرب مقادیر عددی ثابت تعادل دو واکنش اولیه می باشد.
۴- اگر در یک تعادل معین دما ثابت باشد، K نیز ثابت می ماند. اما با تغییر دما، مقدار عددی K نیز تغییر میکند.
۵- واکنش باید به صورت موازنه شده باشد. در نتیجه با کمترین اعداد صحیح ممکن بازنویسی می شود تا مقادیر درستی از K بدست آید.
۶- جامدات خالص، مایعات خالص و حلال ها در رابطه ثابت تعادل نوشته نمی شوند. اما در مورد محلول های مایع : همانطور که می دانید به طور معمول، غلظت مواد حل شونده نسبت به غلظت حلال بسیار کمتر می باشد. از طرفی تغییرات غلظت حلال در هنگام انجام واکنش داخل محلول اغلب قابل صرف نظر کردن می باشد. بنابراین، معمولا می توان حلال را تقریبا یک مایع خالص فرض کرد. در نتیجه می توان از غلظت حلال در روابط ثابت های تعادل مربوطه چشم پوشی نمود.
۷- همواره غلظت مواد فرآورده (مواد سمت راست در معادله شیمیایی) در صورت کسر و غلظت مواد اولیه (مواد سمت چپ معادله) در مخرج عبارت K نوشته می شوند.
خارج قسمت تعادل
در حالتی که غلظت ها در رابطه ثابت تعادل صدق کنند، یعنی با جایگذاری آنها در رابطه، عدد K بدست آید، غلظت های مورد نظر غلظت های تعادلی می باشند. در نتیجه واکنش با همان غلظت های مورد نظر در حالت تعادل قرار دارد. در حالیکه غلظت های مورد نظر در رابطه ثابت تعادل صدق نکنند، در نتیجه واکنش به تعادل نرسیده است و بنابراین واکنش در تعادل قرار ندارد. در چنین حالتی اگر غلظت واكنش دهنده ها و فرآورده ها را در رابطه ثابت تعادل قرا دهند، عددی که بدست می آید را خارج قسمت (Reaction Quotient) یا Q می نامند.
با مقایسه مقادیر بدست آمده از رابطه خارج قسمت واکنش و ثابت تعادل آن واکنش، می توان جهت پیشرفت واکنش را مشخص نمود. در این صورت ۴ حالت مختلف پیش می آید که عبارتند از :
۱- Q = K. در این حالت، سیستم در حال تعادل می باشد.
۳- Q > K. در این حالت، غلضت فرآورده ها بیشتر از واکنش دهنده ها می باشد. بنابراین واکنش به سمت چپ پیش می رود.
۴- Q = 0. در این حالت، خارج قسمت واکنش از ثابت تعادل آن کمتر می باشد. بنابراین واکنش به سمت تولید فرآورده (سمت راست) در حال پیشرفت خواهد بود.
خارج قسمت تعادل
قیمت تعادلی سهم چیست؟
فرآیند قیمتگذاری پارامترها بر اساس فرمول ذکرشده در سه مرحله صورت میگیرد و درنهایت نرخی تولید میشود که به آن قیمت تعادلی میگوییم.
به گزارش سرویس بورس مشرق، نیما آزادی تحلیلگر ارشد بازار سرمایه نوشت: نرخگذاری سهام بر مبنای مجموعهای از گزارشها انجام میشود. این گزارشها خود به چند دسته تقسیمبندی میشوند که برخی از این دستهها نسبت به دستههای دیگر، اثرگذاری بیشتری بر روی فرآیند نرخگذاری سهام دارند. برای مثال گزارش سود و زیان شرکتها و ترازنامه آن تأثیر بیشتری در نرخ گذاری دارد و دستههایی که به اقتصاد کلان مربوط میشوند از قبیل نرخ بهره بانکی، نرخ تورم، رشد اقتصادی و . اثر گذاری کمتری در نرخگذاری سهام دارند.در سیستم قیمت تعادلی هر یک از پارامترهای اثرگذار در صورت سود و زیان و ترازنامه مانند تولید، فروش، قیمت فروش، مار جین شرکتها، بدهی، دارایی و . بر مبنای یک فرمول شناور قیمتگذاری میشود. این فرمول برای هر صنعت بهصورت جداگانه و مختص همان صنعت طراحی شده است.
سهامداری با هواداری فرق دارد
فرآیند قیمتگذاری پارامترها بر اساس فرمول ذکرشده در سه مرحله صورت میگیرد و درنهایت نرخی تولید میشود که به آن قیمت تعادلی میگوییم. به همراه قیمت تعادلی دو نرخ دیگر نیز وجود دارد که درواقع قیمت تعادلی بر مبنای این دو عدد استخراج شده است. یکی از این دو عدد ماکزیمم تعادلی و دیگری مینیمم تعادلی است. در بازار بورس تهران بر مبنای بازیهایی که روی سهام و صنایع مختلف پیاده می شود و دورههای رونق و رکود بنیادیشان، ممکن است سهام گوناگون در فواصل مختلفی نسبت به قیمت تعادلی شان معامله شوند. بازی هر سهم یا صنعتی متفاوت از صنایع و سهام دیگر است. به همین دلیل لازم بود گرافی تعادلی بر اساس سالهای گذشته شرکتها تهیه شود.
در این چهارچوب، اگر قیمت تعادلی سهمی بر اساس آخرین گزارش همان دوره و قیمتهای تعادلی آن سهم را به هم متصل کنیم، میتوانیم به موقعیت قیمت سهم نسبت به گراف تعادلی آن پی ببریم.بیشتر اوقات بخش قابل توجهی از نوسانات یک سهم، حول قیمت تعادلی آن سهم اتفاق میافتد و به عبارت دیگر قیمت تعادلی خاصیت کشندگی بالایی دارد. در چنین شرایطی طبیعتاً هر انحراف از تعادلی میتواند شرایط معامله ایجاد کند؛ به ویژه اگر رفتار تاریخی سهم موردنظر را در پیوند با قیمت تعادلی اش به صورت نموداری بررسی کرده باشیم. این موقعیت سهم نسبت به تعادلی آن در دوران گذشته سهم حاوی مطالب مهم و ارزشمندی است.
یک تحلیلگر باید موقعیت قیمت سهم نسبت به قیمت تعادلی آن را ارزیابی کند. هر چه قیمت سهم نسبت به تعادلی آن کمتر باشد، در حالت طبیعی سهم ارزندهتر است. به عنوان مثال سهمی که ۴۰٪ تعادلی خود معامله میشود قطعاً ارزشمندتر از سهمی است که در محدوده ۸۰٪ تعادلی خود معامله میشود. اما این مطلب لزوماً به این معنی نیست که آن سهمی که در ۴۰٪ تعادلی خود معامله میشود، در کوتاهمدت بازدهی بهتری خواهد داشت. آنچه که به صورت قطع میتوان گفت اینکه به صورت نسبی بستر برای خریداران این سهام در راستای کسب بازدهی بیشتر فراهم تر است. بنابراین تحلیلگر با ترکیب نمودن گراف تعادلی با تکنیکهای معاملاتی دیگری همچون تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و . میتواند به نحو احسن از گراف تعادلی استفاده کند. در حال حاضر سیستم گراف تعادلی در گام های ابتدایی خود قرار دارد و بهمرور قابلیتهای جانبی به آن افزوده خواهد شد.
گیج فراوانی
در نوسانات چند سال گذشته هر سهمی، حضور سهم در یک محدوده ای فراوانی و وزن بیشتری دارد که بیانگر این است که سهم تمایل دارد در آن رنج قیمتی بیشتر نوسان کند. این گیج به شش قسمت تقسیم شده است که همه اینها در فرم شماتیک زیر نشان داده شده است.
آن سطوحی که با ۵۰% مشخص شده در واقع محدوده وسط دو سطح مهم است. در واقع به عنوان مثال بجای اینکه بین مینمم تعادلی تا قیمت تعادلی را یک پارچه کنیم به دو قسمت برابر ۵۰% پایین و ۵۰% بالا تقسیم کردیم و همینطور برای ۵۰% بین تعادلی و ماکزیمم.
قیمت تعادلی
سطح تعادل قیمت قیمت تعادل چیست؟ بر مبنای ارزش ذاتی سهم است که با استفاده از داده های بنیادین تولید می شود. در حالت طبیعی سهام تمایل دارند به سمت این سطح گرایش داشته باشند و هر انحرافی نسبت به این سطح ایجاد شود فرصت های معاملاتی مناسبی ایجاد می کند. هر چه انحراف به سمت بالاتر باشد سهم حبابی تر شده و هر چه انحراف به سمت پایین تر باشد سهم برای خرید ارزشمندتر می شود.
مینیمم تعادلی
سطح قیمتی است که عموماً ارزش شرکت را در شرایط بشدت رکودی صنعت یا سهم نشان می دهد. وقتی قیمت حول سطح مینیمم تعادلی نوسان می کند بیانگر آن است که وضعیت تولید و فروش متزلزل و نابسامان است. عموماً مواقعی که یک صنعتی از دید اقتصاد کلان و چرخه کسب و کار در فاز رکود باشد، سهام آن صنعت در حول و حوش قیمت مینیمم تعادلی نوسان می کنند.
ماکزیمم تعادلی
قیمتی است که بیانگر بالاترین ارزش سهم در ایده آل ترین شرایط اقتصاد کلان و وضعیت تولید خود شرکت است. هر چه قیمت به این سطح نزدیک شود بیانگر وجود حباب و اشباع خرید است که افق روشنی پس از این نمی توان متصور شد. توصیه می شود هر چه قیمت به این سطح نزدیک می شود به دید میان مدت و بلند مدت از سهم دوری شود. عموماً سهامی که دستخوش حرکات سفته بازانه بزرگ می شود به این سطوح نزدیک می شوند.
عرضه و تقاضا چیست و چه رابطهای با هم دارد؟
عرضه و تقاضا شاید یکی از اساسیترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب میشود. تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق میشود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند؛ رابطهی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطهی تقاضا معروف است. عرضه نشاندهندهی مقدار آوردهی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته میشود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. ارتباط میان قیمت و مقدار محصول یا خدمت عرضهشده به بازار را رابطهی عرضه میگویند؛ بنابراین، قیمت بازتابی از عرضه و تقاضاست.
رابطهی بین عرضه و تقاضا ریشه در نیروهای پشت پردهی تخصیص منابع دارد. در تئوریهای اقتصاد بازار، تئوری عرضه و تقاضا بر تخصیص منابع به کاراترین شکل ممکن تأکید دارد. اما چگونه؟ برای پاسخ به این سؤال نگاهی به قانون عرضه و تقاضا میاندازیم.
قانون تقاضا
قانون تقاضا بیان میکند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر میخرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینهی فرصت خرید آن کالا نیز بالا میرود. در نتیجه، مردم بهطور طبیعی از خرید محصول چشمپوشی میکنند. نمودار زیر نشان میدهد که شیب منحنی به سمت پایین حرکت میکند.
هر نقطه روی منحنیِ تقاضا نشاندهندهی ارتباط مستقیمِ مقدار تقاضا (Q) و قیمت (P) است؛ بنابراین در نقطهی A، مقدار تقاضا Q1 و قیمت آن P1 خواهد بود و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی. منحنی رابطهی تقاضا ارتباط معکوس میان قیمت و مقدار تقاضا را نشان میدهد. هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، مقدار تقاضای آن پایین میآید (نقطهی A) و هرچه قیمت پایینتر باشد، مقدار تقاضای کالا بیشتر میشود (نقطهی C).
قانون عرضه
همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشاندهندهی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطهی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
هر نقطه روی منحنی منعکسکنندهی ارتباط میان مقدار عرضه (Q) و قیمت (P) است. در نقطهی B، مقدار عرضه Q2 و قیمت P2 است و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی.
زمان و عرضه
بر خلاف رابطهی تقاضا، رابطهی عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجهی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.
فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمینکنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این بارانهای مداوم در نتیجهی تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار میرود تغییر در تقاضا و قیمت طولانیمدت باشد؛ در نتیجه تأمینکنندگان، تجهیزات و زیرساختهای تولیدی خود را به منظور برآوردن این تقاضای طولانیمدت تغییر خواهند داد.
رابطهی عرضه و تقاضا
حال که با قوانین عرضه و تقاضا آشنا شدیم، با یک مثال تأثیر عرضه و تقاضا را بر قیمت مورد بررسی قرار میدهیم.
فرض کنید که یک آلبوم موسیقی با قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است. از آنجا که در تحلیلهای پیشینِ شرکتِ تهیهکنندهی آلبوم مشخص شده بود که مشتریان آلبوم را با قیمتی بالاتر از ۲۰ هزار تومان خرید نمیکنند، تنها ۱۰ سیدی آلبوم عرضه شد، چرا که هزینهی فرصت آن برای تهیهکننده در تولید بیشتر بسیار بالاست. با این حال، اگر این ۱۰ سیدی آلبوم مورد تقاضای ۲۰ نفر باشد، قیمت متعاقبا بالا خواهد رفت، زیرا بر اساس رابطهی تقاضا، با افزایش تقاضا، قیمت نیز بالا میرود. در پی قیمت تعادل چیست؟ آن، با توجه به رابطهی عرضه افزایش قیمت باعث خواهد شد تا سیدی بیشتر عرضه شود، چرا که هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر خواهد شد.
در مقابل، اگر ۳۰ سیدی تولید شود و تقاضا هنوز همان ۲۰ باشد، قیمت بالا نخواهد رفت، زیرا عرضه بیش از تقاضاست. در حقیقت، بعد از اینکه نیاز ۲۰ مصرفکننده با خرید سیدیها رفع شود، در نتیجه ممکن است تهیهکنندگان برای فروش آنها اقدام به پایین آوردن قیمت کنند. قیمت پایینتر باعث میشود افرادی که به نظر آنها هزینهی فرصت خرید سیدی با قیمت ۲۰ هزار تومان بسیار بالا بوده است، نظرشان به خرید سیدیها جلب شود.
تعادل
وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع میکنند) به نقطهی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل میگویند. در این نقطه، تخصیص کالاها در کارامدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضهشده دقیقا برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند. در یک قیمت مشخص، عرضهکنندگان همهی کالاهای تولیدشده را به فروش میرسانند و مصرفکنندگان همهی کالای مورد تقاضای خود را به دست میآورند.
همانطور که در نمودار میبینید، تعادل در نقطهی تقاطع منحنیهای عرضه و تقاضا رخ میدهد که نشان میدهد در این نقطه هیچ نوع کمبودی در تخصیص وجود ندارد. در نقطهی تعادل، قیمت کالاها P* و مقدار آن Q* خواهد بود. این اعداد به قیمت و مقدار تعادلی معروف هستند. این تعادل تنها در تئوری قابل حصول است؛ بنابراین در دنیای واقعی قیمتهای کالاها و خدمات بسته به نوسانات عرضه و تقاضا دائما در حال تغییر هستند.
عدم تعادل
عدم تعادل زمانی اتفاق میافتد که قیمت یا مقدار برابر با P* یا قیمت تعادل چیست؟ Q* نباشد.
۱. مازاد عرضه
اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ میدهد و بازار با ناکارامدی تخصیصی مواجه خواهد شد.
در قیمت P1، مقدار کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضهی آن هستند با Q2 نشان داده شده است. در قیمت P1، مقداری که مصرفکنندگان میخواهند مصرف کنند Q1 است، مقداری که بسیار کمتر از Q2 است. از آنجا که Q2 بیشتر از Q1 است، مقدار بسیار زیادی تولید و مقدار بسیار کمی مصرف میشود. عرضهکنندگان در تلاش هستند تا محصول بیشتری تولید کنند با این هدف که با فروش محصولات سود بیشتری کسب نمایند، اما در نظر مصرفکنندگان، محصول جذابیت کمتری دارد و در نتیجه کمتر میخرند، زیرا قیمت آن بسیار بالاست.
۲. مازاد تقاضا
مازاد تقاضا زمانی به وجود میآید که قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود. از آنجا که قیمت بسیار پایین است، مصرفکنندگان بسیار زیادی خواهان آن محصول هستند، در حالی که تولیدکنندگان به اندازهی کافی تولید نکردهاند.
در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار کالاهای مورد تقاضا توسط مصرفکنندگان در این قیمت Q2 است. در مقابل، مقدار کالایی که تولیدکنندگان با این قیمت مایل به تولید هستند Q1 است؛ بنابراین، بازار برای برآوردن تقاضای مصرفکنندگان با کمبود کالا مواجه خواهد شد. همچنان که مصرفکنندگان باید با سایرین برای خرید محصولات با قیمتی مناسب رقابت کنند، این تقاضا قیمت را بالا میکشد و باعث میشود عرضهکنندگان بخواهند محصول بیشتری عرضه و قیمت را به نقطهی تعادل نزدیکتر کنند.
انتقال و حرکت
در اقتصاد، حرکت و انتقال در ارتباط با منحنیهای عرضه و تقاضا نشانگر پدیدههای بازاری بسیار متفاوتی هستند:
۱. حرکت
حرکت به معنای تغییر در طول منحنی است. در منحنی تقاضا، حرکت نشاندهندهی تغییر در قیمت و تعداد مورد تقاضا از یک نقطه به نقطهی دیگر منحنی است. این حرکت دلالت بر این دارد که رابطهی تقاضا پایدار خواهد ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنیِ تقاضا زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت کالا تغییر کند و مقدار تقاضا نیز بر طبق رابطهی تقاضای اصلی دچار تغییر شود. به عبارت دیگر، حرکت زمانی رخ میدهد که تغییر در مقدار تقاضا تنها به علت تغییر در قیمت اتفاق بیفتد و بالعکس.
همانند حرکت در طول منحنی تقاضا، حرکت در طول منحنی عرضه به این معناست که رابطهی عرضه پایدار میماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنی عرضه زمانی اتفاق میافتد که قیمت کالا و مقدار عرضه نیز بر اساس رابطهی اصلی عرضه تغییر کند. به عبارت دیگر، حرکت زمانی اتفاق میافتد که تغییر در مقدار عرضه تنها به علت تغییر در قیمت رخ دهد و بالعکس.
۲. انتقال
انتقال در منحنی عرضه یا تقاضا زمانی رخ میدهد که مقدار تقاضا یا عرضهی یک کالا تغییر کند، هر چند قیمت دستخوش تغییر نشود. برای نمونه، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار تقاضای آن از Q1 به Q2 تغییر کند، آنگاه در تقاضای آب معدنی انتقال رخ میدهد. انتقال در منحنی عرضه اشاره دارد که رابطهی اصلی تقاضا تغییر کرده است، یعنی مقدار تقاضا تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت است. برای مثال مطرحشده، انتقال در رابطهی تقاضا در صورتی رخ میدهد که آب معدنی تنها نوشیدنی موجود برای مصرف باشد.
در مقابل، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار عرضهی آن از مقدار Q1 به مقدار Q2 کاهش یابد، آنگاه یک انتقال در عرضهی آب معدنی رخ خواهد داد. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در قیمت تعادل چیست؟ منحنی عرضه به این نکته اشاره دارد که منحنی اصلی عرضه تغییر کرده است، یعنی مقدار عرضه تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت قرار دارد. انتقال در منحنی عرضه در صورتی رخ خواهد داد که مثلا بلایای طبیعی باعث کمبود آب معدنی شود؛ در نتیجه تولیدکنندگان آب معدنی مجبور خواهند شد تا آب معدنی کمتری با همان قیمت عرضه کند.
کشف قیمت در بورس چیست و چگونه انجام می شود؟
قیمت سرمایه گذاری در بورس و اوراق بهادار، با عرضه و تقاضا مشخص میشود. این امر به تقاضاکننده و عرضهکننده اجازه میدهد تا با توجه به شرایط موجود، قادر به تغییر قیمتها باشند. کشف قیمت فرآیندی است که طی آن قیمت سهم تعیین میشود؛ قیمتی که با قیمت واقعی سهم تفاوت دارد. به عبارت دیگر، قیمت بعد از تفاهم بین عرضهکننده و تقاضاکننده کشف میشود؛ در صورتی که قیمت واقعی، قیمتی است که بر اساس ارزش واقعی سهم یا کالا تعیین میشود. در این مقاله مفهوم کشف قیمت در بورس را بررسی میکنیم.
منظور از کشف قیمت در بورس چیست؟
در کشف قیمت، عرضهکننده قیمت شفافی برای محصولات خود تعیین میکند و این کار را با در نظر گرفتن میزان عرضه و تقاضای کالا یا دارایی خود انجام میدهد. در بازار بورس برای رسیدن به شفافیت قیمتی از چنین شیوهای بهره میبرند.
کشف قیمت باید به موقع انجام شود. ممکن است قیمت در تمامی سهام حاضر در بازار، به سرعت تعیین شود.
این امر در شرایطی رخ میدهد که سرعت انتقال اطلاعات در شرکتهای مختلف متفاوت باشد بنابراين به موقع بودن کشف قیمت، به سرعت انتقال اطلاعات اشاره دارد.
اطلاعات ناقص یکی از مانعهایی است که فرآیند کشف و تعدیل قیمت در بورس را با تاخیر قیمت تعادل چیست؟ مواجه میکند. مسئله مهم این است تعامل عرضه و تقاضا باعث کشف قیمتها میشود.
کشف قیمت فرآیندی است که طی آن خریداران و فروشندگان در مورد میزان معینی از کالا، به یک قیمت معاملاتی میرسند. چنین توافقی در یک مکان و زمان خاص صورت میگیرد.
قیمتها از رابطه تعادلی بین نیروهای عرضه و تقاضا حاصل میشوند. نیروهای عرضه و تقاضا سطح قیمت بازار را مشخص میکنند. فرآیند کشف قیمت نیز تعادل بین قیمتهای ارائه شده توسط عرضهکننده و تقاضاکننده است. بنابراین دو طرف معامله برای یک کالای خاص با یک مقدار مشخص و کیفیت معین، به قیمتی خاص میرسند.
انواع روشهای کشف قیمت در بورس
از آن جا که قطعیتی در آینده وجود ندارد، خریداران و فروشندگان باید با انتظارات خود قیمت را کشف کنند. بنابراين قیمت در محدوده سطح قیمت بازار در نوسان خواهد بود.
کیفیت دارایی مورد معامله، مکان معامله، زمان معامله، تعداد خریداران و فروشندگان، در تعیین میزان این نوسان دخیل هستند. همچنين این فرآیند از عوامل دیگری از جمله میزان و نوع اطلاعاتی که در دسترس عموم قرار دارد نیز تاثیر میگیرد. در نتیجه میتوان فرآیند کشف قیمت را در دسته موضوعات بنیادی و فراتر از عرضه و تقاضا قرار داد.
کشف قیمت با حراج ناپيوسته
در زمان بازگشایی سهم در بازار بورس و از طریق حراج ناپیوسته، کشف قیمت اتفاق میافتد. در این شرایط سهم در وضعیتی قرار میگیرد که برای کشف قیمت آن، تقاضاکننده و عرضهکننده باید شروع به رقابت کنند.
رقابتی که در یک قیمت مشخص به پایان میرسد. این قیمت، همان قیمتی است که معامله خرید و فروش در آن قیمت انجام میشود.
برای حراج ناپیوسته، در یک بازه زمانی مشخص، هیچ معاملهای در سهم صورت نمیگیرد. بعد از این مدت زمان، در صورت تعادل بین قیمت پیشنهادی خریدار با قیمت فروشنده، اولین معامله انجام میشود. با انجام اولین معامله نیز کشف قیمت صورت میگیرد. در فرآیند کشف قیمت با حراج ناپیوسته، هیچ معاملهای انجام نمیشود اما امکان ورود، تغییر یا حذف سفارش وجود دارد. به عنوان مثال ناظر اعلام میکند که در فاصله زمانی مشخصی، در نمادی خاص حراج ناپیوسته به منظور کشف قیمت انجام میشود. بنابراین در این محدوده زمانی، هیچ معاملهای صورت نمیگیرد. اگر در این مدت زمان قیمت خریدار با قیمت فروشنده برابر شود، معامله در ساعتی پس از این بازه زمانی، بین خریدار و فروشنده انجام میشود.
اگر خریدار و فروشنده در هیچ قیمتی با هم به تفاهم نرسند، ناظر مجددا معاملات سهم را متوقف و کشف قیمت را در روز دیگری تکرار میکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، مقاله «انواع حراج و روشهای مچینگ در بازار سرمایه ایران» را مطالعه کنید.
نحوه کشف قیمت در حراج ناپیوسته
معمولا بنا به دلایل زیر، نمادهای معاملاتی شرکتها مشمول بازگشایی با حراج ناپیوسته میشوند:
۱. برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه یا مجمع عمومی عادی به طور فوقالعاده:
در صورتی که هدف از برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه تصویب صورتهای مالی یا تقسیم سود باشد، بازگشایی نماد معاملاتی با حراج ناپیوسته بدون محدودیت دامنه نوسان و اگر هدف به غیر از تصویب صورتهای مالی یا تقسیم سود نقدی باشد، بازگشایی نماد با حراج ناپیوسته با محدودیت دامنه نوسان انجام میشود.
در مجمع فوقالعاده نیز تغییر میزان سرمایه شرکت باعث بازگشایی نماد معاملاتی آن با حراج ناپیوسته بدون محدودیت دامنه نوسان، به منظور کشف قیمت هر سهم میشود.
۲. افشای اطلاعات با اهمیت:
اگر شرکت افشای اطلاعات با اهمیت در گروه الف داشته باشد، به منظور کشف قیمت، نماد معاملاتی آن با حراج ناپیوسته بدون محدودیت دامنه نوسان بازگشایی میشود. افشای اطلاعات گروه ب نماد معاملاتی را با حراج ناپیوسته با محدودیت دامنه نوسان بازگشایی میکند.
۳. قانون نوسان ۵۰ درصد:
در صورتی که نماد معاملاتی توسط این قانون متوقف شود، حراج ناپیوسته حداکثر ۲ روز کاری پس از توقف، با محدودیت دامنه نوسان برای کشف قیمت بازگشایی میشود.
۴. گره معاملاتی:
به منظور کشف قیمت سهم در زمانی که نماد شرکتی مشمول گره معاملاتی شود، روز معاملاتی بعد با حراج ناپیوسته و محدودیت دامنه نوسان، نماد سهم بازگشایی خواهد شد. در خصوص رفع گره معاملاتی و نحوه گشایش سهام وارد شوید.
۵. مظنون بودن معاملات به استفاده از اطلاعات نهانی یا دستکاری قیمت:
بازگشایی نماد معاملاتی در این شرایط پس از بررسیهای لازم، با حراج ناپیوسته و با محدودیت دامنه نوسان برای کشفقیمت نماد صورت خواهد گرفت.
در صورتی که در حراج ناپیوسته به دلیل برابر نبودن قیمت پیشنهادی خریدار با قیمت فروشنده معاملهای صورت نگیرد، به تشخیص سازمان بورس و پس از اطلاع رسانی توسط ناظر بازار، حراج ناپیوسته یک بار دیگر در همان جلسه معاملاتی یا در ۹۰ دقیقه ابتدایی جلسه بعد تکرار میشود. چنان چه مجدد کشف قیمت صورت نگیرد، آخرین قیمت پایانی نماد معاملاتی، مرجع قیمت حراج پیوسته خواهد بود.
در کشف قیمت حق تقدم سهام پس از افزایش سرمایه یا در زمان عرضه حق تقدمهای استفاده نشده، حراج ناپیوسته تا کشف قیمت تکرار میشود. زمان عرضه حق تقدمهای استفادهنشده مدت حراج ناپیوسته تا پایان جلسه معاملاتی ادامه خواهد داشت.
تفاوت کشف قیمت و قیمت واقعی
کشف قیمت مستلزم به تفاهم رسیدن خریدار و فروشنده است. برای مثال دارایی شما ۵۰۰ گرم طلا است. زمانی میرسد که بنا به دلایلی قصد فروش طلای خود را دارید. با این که قیمت طلای جهانی تغییری نکرده است اما به دلیل عرضه زیاد طلا و کشف قیمت پایینتر از ارزش واقعی آن، طلافروشی چند درصد کمتر از قیمت جهانی طلا را از شما خریداری میکند. در بازار بورس و اوراق بهادار نیز دقیقا همین اتفاق رخ میدهد.
کشف قیمت فرآیندی کلی است که برای تعیین قیمتهای تحویل آنی یک کالای خاص یا یک برگ از اوراق بهادار انجام میگیرد. قیمت وابسته به شرایط و احوال بازار است. زیرا شرایط بازار ابتدا بر عرضه و تقاضا تاثیر و از این طريق بر قیمتها اثر میگذارد. نوسان قیمت معاملاتی در محدوده بالا و پایین سطح عمومی قیمت بازار انجام میشود.
در فرآیند کشف قیمت درجه تمرکز بازار، محدود شدن عرضه به چند فرد، اطلاعات ناقص بازار و… از جمله عوامل مهم و تاثیرگذار هستند.
در کشف قیمت در بورس، خریداران و فروشندگان قیمت معاملاتی دارایی را با کمیت و کیفیت معین، در زمان و مکان تعیین شده کشف میکنند. تعیین قیمت از تعامل نیروهای عرضه و تقاضا به دست میآید؛ تعاملی که تعیینکننده سطح قیمت در بازار است.
کشف قیمت در عرضههای اولیه
عرضه اولیه سهام از دو طریق ثبت دفتری و عرضه عمومی به روش حراج صورت میگیرد. در عرضه اولیه از هر دو روش، تعیین قیمت عرضه در مرحله اصلی عرضه عمومی اوراق بهادار، در میزان موفقیت عملکرد عرضه اولیه تاثیر بسیاری دارد. میزان موفقیت در قیمتگذاری، با اندازهگیری بازده قابل ارزیابی است.
هدف از کشف قیمت، تعیین قیمت عرضه با ماکزیمم کردن ارزش اوراقبهادار منتشر شده توسط شرکت است. ناشر و پذیرهنویس با جمعآوری تقاضای بازار توسط جمعآوری درخواستها از نهادهای مالی مختلف، به درک مناسبی در زمینه تقاضای بازار دست مییابند. پذیرهنویس با این اطلاعات میتواند نمودار تقاضا را ترسیم کند.
در کشف قیمت از روش حراج نیز مشابه روش ثبت دفتری اقدام میشود. البته در کشف قیمت از روش حراج منحنی تقاضا درخواستهای تمامی سرمایهگذاران را شامل میشود.
کشف قیمت در بورس کالا
بورسهای کالایی فعالیت خود را در ابتدا با معاملات فیزیکی و کشف قیمت آغاز کردند و پس از مدتی، به سمت تغییر و تبدیل به بورس و فرصت تأمین مالی به حرکت درآمدند. امروزه مهمترین نقش بورس کالا، تامین مالی برای شرکتهای تولیدی و ایجاد فرصتی برای سرمایهگذاری مشتاقان سرمایهگذاری است. بنابراین بورس کالا فرصت سرمایهگذاری، ایجاد شفافیت در قيمتها، مدیریت ریسک قیمت کالاها و محصولات و… را به وجود آورده است.
سخن آخر
کشف قیمت فرآیندی برای به تفاهم رسیدن خریداران و فروشندگان در خصوص میزان معینی از کالا است که در یک مکان و زمان خاص صورت میگیرد. بورس محل شفافیت قیمتها است. محلی که خریداران و فروشندگان کالا یا دارایی خاص، قیمت محصول مورد نظر را بر اساس عرضه و تقاضا محاسبه و مشخص میکنند. بازارهای بورس یکی از بهترین گزینهها برای رسیدن به شفافیت قیمتی در جهان هستند و کشف قیمت در بورس فرایندی شفاف و قانونمند است.
دیدگاه شما