منظور از این جمله این است که فرض کنید با فردی قرارداد ساعتی پاره وقت منعقد می کنید که هفته ای 22 ساعت به شما سرویس دهد و مثلا 2 روز در هفته در شرکت حضور داشته باشد. نکته مهم اینجاست اگر این فرد در یک هفته 23 ساعت کار ارائه داد 1 ساعت بالاتر از 22 ساعت اضافه کار محسوب می شود. اشتباه برخی از حسابداران و کارفرمایان در اینجا مبنا قراردادن 44 ساعت است در صورتی که نوع قرارداد شما فقط 22 ساعت در هفته بوده و هر ساعتی بیشتر از ان اضافه کار محسوب می شود
همدلی چیست؟ و از کجا باید بدانید که فرد همدلی هستید؟
در این مقاله می خواهیم در مورد همدلی صحبت کنیم و این که از کجا باید بدانید که فرد همدلی هستید؟ لازم به ذکر است در ابتدا اشاره شود همدل فردی است که با احساسات و عواطف اطرافیانش کاملاً هماهنگ است. در ادامه براساس فهرست مطالب زیر به این موضوع می پردازیم:
فهرست مطالب
همدلی چیست؟
همدل کسی است که با عواطف نزدیکانش همسو می باشد و احساسات آنان را به خوبی درک می کند. توانایی آن ها در تشخیص آنچه دیگران احساس می کنند، فراتر از همدلی است. همدلی یعنی احساسات فرد دیگری را در سطح بالایی از عواطف و احساسات درک کنید. مطالعات همدلی را به دو قسمت تقسیم کرده است، افرادی که می توانند احساسات اطرافیان خود را درک کنند و در واقع این افراد وجود دارند، اگرچه بسیاری از افراد ادعا می كنند كه چنین توانایی هایی دارند و بالعکس.
آنچه ما می دانیم این است كه، محققان آنچه را كه در مغز افراد همدل "نورون های آینه ای" گفته می شود را كشف كرده اند، كه این نورون ها می تواند به ما كمك كند تا احساسات افرادی را كه با آن ها در تماس هستیم درک كنیم. و به نظر می رسد که برخی از افرادی که نورون های آینه ای بیشتری نسبت به دیگران دارند، احتمال دارد که همدلی بیشتری را با دیگران داشته باشند.
چگونه می توان فهمید که شخص همدلی هستیم؟
بدون شک برخی از افراد بیشتر از دیگران مستعد همدلی هستند. همه ما در زندگی خود افرادی را می شناسیم که توانایی فهم احساسات دیگران را دارند، علاوه بر آن، همه ی ما افراد دیگری را هم دیده ایم که به احساسات دیگران چندان اهمیت نمی دهند و گویی خودشان را از دیگران جدا می کنند. بنا براین با فرض اینکه همدلی بر روی یک طیف و پیوستار قرار دارد، بعضی از افراد که بسیار همدل هستند در یک سر طیف و افراد دیگر که به نوعی همدلی ندارند، در طرف دیگر قرار می گیرند. اما شما چگونه میزان همدلی خود را اندازه می گیرید؟ و به عنوان یک همدل خود را در چه سطحی از همدلی میبینید؟ در ادامه راه های تشخیص اینکه شما فرد همدلی هستید یا خیر آورده شده است.
می توانید با پرسیدن چند سوال از خود در مورد چگونگی ارتباط شما با دیگران و نحوه پاسخگویی جسمی و عاطفی شما به وقایع عاطفی بزرگی که در حضور شما اتفاق می افتد، شروع کنید. اگر به بیشتر این سوالات پاسخ بله داده اید، به احتمال زیاد از همدلی در شما وجود دارد:
آیا متوجه استرس و اضطراب دیگران می شوید؟
آیا در گذشته به حساسیت بیش از حد متهم شده اید؟
آیا در فضاهای شلوغ احساس گیجی و گنگی می کنید؟
آیا دیگران شما را فرد همدل توصیف می کنند؟
کارشناسان و متخصصان آزمون های متفاوتی را برای سنجش و ارزیابی و پاسخ به این سوال که آیا شما فرد همدلی هستید یا نه طراحی کرده اند. دکتر جودیت اورلوف می پرسد، "آیا من اغلب احساس می کنم که فرد ناسازگاری هستم؟" در حالی که دکتر تارا مایر-رابسون برای سنجش همدلی از شما می پرسد که" آیا تماشای فیلم غمگین و اخبار شما را ناراحت می کند؟"
توجه
از آنجا که هیچ معیار مشخصی برای همدل بودن یا نبودن شما وجود ندارد، پاسخ دادن به این سوالات کاملا ذهنی و شخصی است و خودتان باید در ارزیابی این احساس به خودتان کمک کنید.
مزایا و معایب همدلی کردن
بیایید نگاهی به مزایا و معایب همدل بودن بیندازیم.
مزایا
می توانید از دیگران حمایت عاطفی کنید: اگر قادر به درک احساسات اطرافیان خود هستید، باید بتوانید از افرادی که برای شما بیشترین اهمیت را دارند حمایت و مراقبت بهتری داشته باشید.
شما می دانید چه کسی به کمک احتیاج دارید: دانستن این نکته که فرد دیگری احساس ضعف، تنهایی یا ترس می کند، حتی اگر به ظاهر این را نشان ندهد، شما را در موقعیتی قرار می دهد که می توانید از طریق آن به دیگران کمک کنید، اعتماد آن ها را جلب کرده و به کسی تبدیل شوید که آن ها می دانند همیشه می توانند که به او اعتماد کنند.
می توانید بگویید که آیا ارتباط با شخصی برای شما خوب است یا خیر: همدلی کردن می تواند شما را به یک شریک و دوست بهتر تبدیل کند و به طور کلی به تقویت روابط شما کمک کند. این همدلی و سازگاری می تواند به شما کمک کند که افراد دروغگو را حتی از فاصله دور هم تشخیص دهید. همدلان تحت سو استفاده دیگران قرار نمی گیرند و به راحتی نمی توان آن ها را فریب داد و یا کنترل کرد.
معایب
ممکن است اغلب احساس خستگی عاطفی کنید: نکته ای که در مورد افراد همدل وجود دارد این است که، این افراد وقتی در مکان های شلوغ و پر سر و صدا مانند مراسم خاکسپاری و یا عروسی می روند به شدت تحت تاثیر احساسات دیگران قرار می گیرند و این ممکن است برای آن ها عوارض منفی به همراه داشته باشد. و این می تواند برای این افراد طاقت فرسا و دشوار باشد.
شاید پیدا کردن وقت و صرف زمان برای خودتان سخت باشد: همچنین حمل دائمی احساسات دیگران برای این افراد سخت است. اگر همدلان به تعادلی درونی نرسند، ممکن است مشکلاتی برای خواب و سلامت روان آن ها ایجاد شود.
توانایی شما در درک و پذیرش دیگران ممکن است برای برخی افراد ناخوشایند باشد: همچنین ممکن است دیگران دوست نداشته باشند که شما افکار و احساساتشان را بفهمید و در این صورت می توانند مقابل شما گارد بگیرند و رفتار های تهاجمی از خود نشان دهند.
اگر شما هم فرد همدل هستید، از خودتان محافظت کنید
اگر فرد همدلی هستید و دیگران شما را فردی همدل می دانند و دائما با درک و پذیرش احساسات دیگران درگیر هستید، مهم است که یاد بگیرید چگونه از روان خود محافظت کنید و خود را از دنیای خارج جدا کنید تا بتوانید به اصطلاح نفس راحتی بکشید، التیام پیدا کنید و به احساسات خودتان هم اهمیت دهید. پس لطفا نکات زیر را رعایت کنید:
زمانی را به خود اختصاص دهید.
افراد مناسبی را برای معاشرت با خود انتخاب کنید.
جمع بندی ای سنج
در این مقاله در مورد همدلی صحبت شد. در نهایت باید گفت که اگر فکر می کنید از احساساتی که هنگام بیرون رفتن از درب منزل با خود همراه دارید دائماً تحت فشار یا خستگی هستید، ممکن است نیاز به یک سری راهکار برای کاهش فشار ناشی از احساساتی که حس می کنید داشته باشید. یک متخصص بهداشت روان آموزش دیده می تواند در استفاده از این راهکارها به شما کمک کند. به این ترتیب، می توانید یاد بگیرید که چگونه از توانایی های همدلی خود به خوبی استفاده کنید.
آیا براساس توضیحات فوق، خودتان را فردی همدل ارزیابی می کنید؟ لطفا دیدگاه و نظرات ارزشمند خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.
اصطلاحات پایه ای علم مدیریت بازار
نیاز: کمبودی است که توسط فرد احساس می شود یا به عبارت دیگر نیاز عبارت است از حالت محرومیت احساس شده در فرد که این محرومیت آرامش و تعادل آدمی را بر هم می زده و در او انگیزه ای بر ارضای آن پدید می آورد. نیازهای انسان یکی از مفاهیم اساسی بازاریابی می باشد. انسان دارای نیازهای پیچیده ای است که خود شامل نیازهای فیزیکی ،اجتماعی و شخصی است. این نیاز ها قسمتی از ساختار وجود انسان را تشکیل می دهد. وقتی نیازی تامین نشده باشد شخص دو راه در پیشروی خود دارد: یا چیزی برای رفع نیاز خود خواهد یافت و یا تلاش خواهد کرد که به نحوی نیاز خود را تعدیل کند و از شدت آن بکاهد. معمولاً در کشورهای توسعه یافته به دنبال تولید منبع تامین کننده نیازند و در کشورهای کمتر توسعه یافته برآنند تا نیازهای خود را تعدیل کنند.
خواسته: بیانگر کیفیت ارضای نیازها و مطلوبیت های دلخواه انسان بوده و در واقع بخش عمده ای ازکوشش و تلاش فرد برای نیل به خواسته های نامحدود او صورت می گیرد. نیازهای انسان تحت تاثیر فرهنگ و شخصیت انفرادی، شکل خاصی به خود می گیرد. برای مثال نیاز گرسنگی ممکن است در ایران میل خود را به غذاهای مرسوم ایران مانند برنج نشان دهد در حالی که در ایالات متحده ممکن است به شکل میل به همبرگر باشد. تولید کنندگان همواره بایستی به تولید کالاهایی بپردازند که پاسخگوی خواسته های جدید باشد چرا که خواسته مزایای معاملات آینه ای ها همواره در حال تغییر و توسعه اند. بسیاری از فروشندگان، خواسته و نیاز را باهم اشتباه می کنند. برای مثال تولیدکننده مته، ممکن است تصور کند مشتری به تیغه مته نیاز دارد در حالی که نیاز واقعی و حقیقی مشتری یک حفره یا روزنه است. این فروشندگان از بیماری نزدیک بینی بازاریابی رنج می برند و در محصول خود چنان غرق شده اند که فقط به خواسته های فعلی توجه دارند و دور اندیشی درخصوص نیازهای مشتریان را از دست داده اند.
تقاضا: انسان ها دارای خواسته های نامحدودی هستند اما منابع محدودی در اختیار دارند. خواسته ها وقتی با قدرت خرید همراه شوند تبدیل به تقاضا می شوند. از نظر مصرف کنندگان، کالاها مجموعه ای از مزایا هستند که بر مبنای معیار کسب حداکثر مطلوبیت، در ازای پول پرداختی خریداری می شوند در واقع کالاهایی را برمی گزینند که منافع و مزایای حاصله، رضایت حداکثری ایشان را جذب کند.
کالا: نیازها، خواسته ها و تقاضاها ما را به سمت کالا می کشانند که می تواند این نیازها، خواسته ها و تقاضاها را برآورده سازند. درواقع هر چیزی که بتوان برای استفاده و مصرف در بازار عرضه کرد و توانایی تامین یک خواسته یا نیاز را داشته باشد، کالا تلقی می شود. می بایست به این امر نیز توجه داشت مزایای معاملات آینه ای که مفهوم کالا به صرف محصولات فیزیکی محدود نیست و شامل اشخاص، مکان ها، سازمان ها، فعالیت ها، ایده ها و عقاید نیز باشد.
مبادله: عبارت است از دریافت چیزی مطلوب از شخص دیگر در مقابل ارائه مابه ازائی به او. بازاریابی وقتی محقق می شود که انسان ها برای تامین نیاز و خواسته خود تصمیم به مبادله بگیرند. مبادله به عنوان ابزاری مفید برای تامین نیاز دارای مزایای فراوانی است، چرا که افراد نه تنها برای تامین نیاز خود اجباری به آسیب رساندن و غارت دیگران ندارند بلکه به صدقه دیگران نیز محتاج نیستند. یک فرد تمامی تلاش خود را برای تولید کالایی معطوف میکند که از عهده اش بر می آید و از این رو برای تامین نیازهای خود، تولیداتش را با تولیدات دیگران مبادله میکند. بنابراین یک فرد احتیاجی به داشتن همه مهارت ها برای تولید تمامی مایحتاج خود ندارد .
مبادله هسته مرکزی بازاریابی است و برای تحقق آن شراط زیر لازم است :
- حداقل مشارکت دوطرف در مبادله
- هرطرف باید چیز با ارزشی برای مبادله با دیگری در اختیار داشته باشد .
- هرطرف باید علاقمند به مبادله با طرف دیگر باشد .
- هرطرف باید در رد یا قبول پیشنهاد طرف مقابل آزادی کامل داشته باشد .
- هرطرف باید دارای توانایی لازم برای مراوده و تحویل باشد .
معامله: با توجه به مطالب ذکر شده، مبادله هسته مرکزی بازاریابی است ولی معامله واحد اندازه گیری بازاریابی به شمار می رود. درواقع معامله یک داد و ستد برای به سود رسیدن طرفین معامله است. در یک معامله شخص( الف) X را به شخص (ب) خواهد داد و در مقابل Y را دریافت می کند و می تواند معامله با پرداخت وجه همراه باشد (معاله پولی یا کلاسیک) و یا بصورت پایاپای انجام شود. حتی این معامله می تواند بصورت معامله ی پایاپای خدمات انجام شود. برای مثال یک پزشک می تواند بیماری یک وکیل را درمان کند و در مقابل آن وکیل می تواند خدمات حقوقی به ایشان ارایه نماید .
برای تحقق یک معامله شرایط زیر لازم است :
- وجود حداقل دوکالای باارزش
- شرایطی مورد توافق
- زمان توافق
- مکان توافق
در این مفهوم جامع، بازاریاب تلاش می کند در مقابل آنچه عرضه می کند واکنش لازم را فراهم آورد و این واکنش می تواند چیزی بیش از یک خرید یا داد و ستد ساده کالا و خدمات باشد. برای مثال یک کاندید سیاسی به دنبال واکنشی است که «رای» نام دارد. بازاریابی، مجموعه اقداماتی است که به منظور ایجاد یک واکنش مطلوب در مخاطبین مورد نظر درخصوص کالا، خدمت و یا هر چیز دیگری صورت می گیرد .
بازار: به مجموعه ایی از خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا، بازار اطلاق می شود.
برای تامین کالاهای مورد نیاز سه روش وجود دارد.
الف)خودکفایی: در این حالت هر فرد با هر شغل باید مایحتاج دیگر خود را نیز تامین کند. برای مثال یک شخص شکارچی بایستی قسمتی از وقت خود را برای تامین مایحتاج کشاورزی خود صرف کند که از تمرکز او روی کار اصلی یعنی شکار کاسته شود .
ب) مبادله غیر متمرکز: هرعضو جامعه برای تامین نیاز خود بایستی مستقیماً با افراد دیگر مبادله کند. در مثال گذشته شکارچی برای نیاز خود شخصاً بایستی به کشاورز مراجعه کند و به معامله بپردازد .
ج) مبادله متمرکز: فرد جدیدی به عنوان بازرگان در منطقه ای به نام بازار قرار می گیرد. هرکدام از افراد جامعه کالاهای خود را نزد بازرگان می برند و همه برای تامین نیاز خود نزد ایشان می روند .
در یک جامعه با افزایش تعداد افراد و معاملات، تعداد بازرگانان و بازارها نیز افزایش می یابد و حتی در جوامع پیشرفته نیازی به محل فیزیکی به نام بازار نیست و بازرگانان می توانند با توجه به استفاده از امکانات ارتباطی پیشرفته از قبیل حمل و نقل مدرن بدون حضوری فیزیکی در محل معامله خود را انجام دهند .
حقوق و مزایا و بیمه کارگران پاره وقت
موضوع قرارداد با نیروها در مدل های مختلف، مزایای معاملات آینه ای همیشه یکی از موارد حاشیه ساز در درون شرکتها، اصناف و حتی اشخاص بوده و در بین این نوع قراردادها قرارداد ساعتی پاره وقت در کنار قراردادهای عادی می تواند شاخص تر باشد. به نظر من متاسفانه هنوز شرکتهای زیادی هستند که این موضوع را جدی در نظر نمی گیرند و در عین حال که بسیار ساده پیاده سازی می شود، تمرکزی بر روی آن ندارند.
البته نکته ای که وجود دارد پاسخ های سلیقه ای بسیار زیاد است و شاید متن اصلی قانون کار خیلی خوب موشکافی نشده است. در کنار قرارداد ساعتی پاره وقت و حتی تما وقت نکات ایمنی و بهداشت کار است که به هیچ عنوان برنامه ریزی نشده است. در این نوشته تصمیم دارم خیلی خلاصه و ساده این نوع قرارداد اداره کار که خواهان زیادی برای انعقاد در موسسات دارد را تشریح کنم.
ابتا باید از مبنای اداره کار شروع کنیم، اینکه ساعت تعریف شده همیشه مبنای هرگونه محاسبات می باشد و نباید ذهن خود را درگیر موضوعات دیگر کنید.این حداقل است و ممکن است در شرکت پایه تعریف شده بیش از حداقل مزد اداره کار باشد که همان پایه بیشت مبنای ساعتی خواهد بود. پیشنهاد من برای انعقاد هرگونه قرارداد با نیروی کار اگر می خواهید طبق قانون کار عمل کنید مبنای ساعتی بجای روزانه می باشد.
طبق قانون کار جمهوری اسلامی ایران هر مستخدام( فردی که استخدام شرکتی می شود) باید 44 ساعت در هفته که 6 روز می باشد کار کند. یعنی اگر 44 را تقسیم بر 6 روز کاری کنید 7.33 ساعت روزانه می شود که منظور 7 ساعت و 20 دقیقه است. حالا بهتر است شما قرارداد خود را بر مبنای 44 ساعت منعقد کنید و بر اساس ان تعداد روزها را مشخص کنید. با این روش مشکل قراردادهای ساعتی هم به راحتی قابل حل است. شما طبق 44 ساعت روزهای کاری را مشخص می کنید، به عنوان مثال پنج شنبه ها تعطیل هستید و حالا باید 44 را بر 5 تقسیم کنید تا میزان ساعت روزانه مشخص شود یعنی روزانه 8.8 ساعت.
چند نکته کلیدی !
محاسبه یک ساعت کارکرد 2 بخش دارد : مزد ثابت و مزایا
ساعت استراحت و نماز در محاسبه ساعت کار نمی گنجد
اگر حجم قرارداد ساعت شما کمتر از 44 ساعت باشد هر میزانی بالاتر از آن اضافه کار محسوب نمی شود نه اینکه مکمل همان حداقل شود.
منظور از این جمله این است که فرض کنید با فردی قرارداد ساعتی پاره وقت منعقد می کنید که هفته ای 22 ساعت به شما سرویس دهد و مثلا 2 روز در هفته در شرکت حضور داشته باشد. نکته مهم اینجاست اگر این فرد در یک هفته 23 ساعت کار ارائه داد 1 ساعت بالاتر از 22 ساعت اضافه کار محسوب می شود. اشتباه برخی از حسابداران و کارفرمایان در اینجا مبنا قراردادن 44 ساعت است در صورتی که نوع قرارداد شما فقط 22 ساعت در هفته بوده و هر ساعتی بیشتر از ان اضافه کار محسوب می شود
محاسبه ساعت کارکرد
برای محاسبه باید دو پارامتر را در نظر بگیرید: یکی منظور نمودن مزد ثابت و مزد مزایا ، برای محاسبه مزد ثابت شما مزد روزانه را بر 7.33 تقسیم می کنید که نرخ یک ساعت مزد ثابت بدست می آید و برای محاسبه مزایا مبلغ بن و حق مسکن را هم بر 7.33 باید تقسیم کنید و هر دو عدد را باهم جمع کنید. حالا در مثالی که عرض کردم ضرب می کنید و نرخ کارکرد ساعتی به راحتی محاسبه می شود. نکته مهم در اینجا عدم توجه به راس قراردادن ساعت روزانه برای محاسبه ساعت پاره وقت است.
در ماده 32 قانون تامین اجتماعی ، درباره ماده 32 در مورد بیمه شدگانی که کارمزد دریافت می کنند ، تعیین تکلیف می کند ، حق بیمه این افراد به ماخذ کل ذرآمد ماهانه آنها احتساب و دریافت می گردد که این حق بیمه در هیچ مورد نباید از حق بیمه ای که به حداقل مزد کارگر تعلق می گیرد کمتر باشد .
این ماده در مورد حق بیمه بیمه شدگانی است که به صورت کارمزد مشغول به کار هستند . به موجب تبصره یک ماده 35 قانون کار ، در صورتی که مزد بر اساس میزان انجام کار و یا محصول تولید شده باشد ، کارمزد نامیده می شود .
همچنین در صورتی که مزد بر اساس محصول تولید شده و یا میزان انجام کار در زمان معین باشد ، کارمزد ساعتی نامیده می شود . کارمزد صرفا” در قراردادهای مشمول قانون کار مطرح می گردد ، بنابراین از بیمه شدگانی که مشمول صندوق تامین اجتماعی باشند و از لحاظ کاری تابع قانون کار به صورت کارمزد باشند مطابق ماده 32 حق بیمه اخذ می شود .
درآمد بیمه شدگانی که به صورت کارمزد مشغول به کار هستند ، منوط به میزان کاری است که توسط آنها انجام می شود . جهت دریافت حق بیمه از این قبیل بیمه شدگان ، ابتدا بایستی درآمد ماهانه محاسبه گردد. با توجه به اینکه این افراد در قبال کاری که انجام می دهند ، مزد دریافت می کنند و دریافت مزد آنها به صورت روزانه و ماهانه نمی باشد ، لذا درآمد آنها به صورت ماهانه در نظر گرفته شده و حق بیمه به ماخذ کل درآمد ماهانه آنها ، احتساب و دریافت می گردد.
در حالت کلی شما برای محاسبه نیروهای پاره وقت و ساعتی ، باید کارکرد ساعتی آنها را به کارکرد روزانه تبدیل کنید و طبق کارکرد روزانه و همینطور دستمزد روزانه می توانید میزان حقوق ماهیانه آنها را محاسبه کنید . مثلا”مجموع تعداد ساعت نیروی شما در هفته 3 روز کامل می شود در نتیجه کارکرد ماهیانه 12 روز خواهد بود .
مطابق قانون ماده 43 قانون کار ، کارگران کارمزد برای روزهای جمعه و تعطیلات رسمی و مرخصی ، استحقاق دریافت مزد را دارند و ماخذ میانگین کارمزد آنها در روزهای کارکرد آخرین ماه کار آنهاست ، بنابراین جهت محاسبه میانگین کارمزد آنها در روزهای جمعه ، تعطیلات رسمی و مرخصی ها، کارمزد آنها در روزهای کارکرد آخرین ماه کار آنها در نظر گرفته می شود .
قسمت اخیر ماده 32 مقرر داشته که حق بیمه ای که برای بیمه شدگانی که به صورت کارمزد مشغول به کار هستند ، در نظر گرفته می شود نبایستی از حق بیمه ای که به حداقل مزد کارگر عادی تعلق می گیرد ، کمتر باشد . بنابراین با توجه به اینکه مبلغ پرداختی به این قبیل بیمه شدگان ، از حداقل مقرر در قانون کار کمتر نیست و با توجه به اینکه حق بیمه بر اساس حقوق دریافتی ، تعیین می شود لذا حق بیمه نیز نبایستی از آنچه که به حداقل حقوق مشمولین قانون کار تعلق می گیرد ، کمتر باشد .
9 مزیت ایران در توافق با چین/ فرصت مهم ایران در فضای تقابل چین و آمریکا
در طول تاریخ ایران، امضای بعضی توافقها یا قراردادها، خاطره ای تلخ برای مردمان این دیار به یادگار گذاشته است؛ همین امر سبب شده تا برخی به امضای سند همکاری 25 ساله ایران و چین به عنوان یک قدرت جهانی با چشم تردید بنگرند؛ اما آیا واقعا برای رهایی از استعمار غرب به دامن شرق افتاده ایم؟
گروه اقتصاد بین الملل خبرگزاری فارس - فاطمه صادقی؛ امضای «سند همکاری 25 ساله ایران و چین» اتفاقی بود که در هفته دوم تعطیلات نوروز سال 1400 همزمان با پنجاهمین سالگرد ایجاد روابط دیپلماتیک ایران و چین روی داد.
از آن جایی که ملت ایران خاطره خوشی از بعضی قراردادها و توافق های صورت گرفته در تاریخ کشور ندارد، برخی نسبت به این همکاری بدبین هستند و از واگذاری منطقه ای یا انحصاری بودن یا هرگونه بهره برداری خاص در این سند سخن می گویند؛ یا فکر می کنند با امضای این سند، برای کنار گذاشتن غرب، در دامن شرق افتاده ایم.
اما چه حقیقت هایی در ورای این همکاری ست که واشنگتن را سخت برآشفته است؟ بطوری که رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به سوال یک خبرنگار که پرسید: «آیا نگران مشارکت ایران و چین هستید؟»، گفت: «یک سال است که نگران آن هستم.»
آیا تنها ایران به این همکاری نیازمند است یا می توان آن را یک توافق دوجانبه برد- برد با پکن دانست.
بی شک، هیچ کشوری وارد هیچ معامله یا قراردادی نمی شود که برایش منفعتی در پی نداشته باشد و تهران و پکن از این قائده مستثنی نیستند. اما منافع دو کشور از این همکاری چیست؟ و آیا این منافع، صرفا اقتصادی است؟
1) خنثی شدن تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن ایران و چین
بنا بر اذعان نشریه وال استریت ژورنال، با امضای این سند همکاری، تهران و پکن، تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن این دو کشور را خنثی کردند.
«این توافق، همکاریهای بین تهران و پکن را در زمانی که ایران به دنبال راههایی برای تقویت اقتصاد خود در پی تحریمهاست، تعمیق میکند.»
این روزنامه آمریکایی امضای سند راهبردی بین ایران و چین را چالشی برای دولت جدید آمریکا می داند و در این باره نوشت تعامل نزدیکتر تهران و پکن، میتواند به تقویت اقتصاد این کشور در برابر تحریمهای آمریکا کمک کند.
2) فروپاشی تدریجی تحریم ها
نه تنها ایران راه های دور زدن تحریم ها را یافته است، بلکه آنچه بیش از گذشته در مناسبات بین المللی دیده می شود، ضعیف تر شدن روز به روز رژیم تحریم هاست. روزنامههای آمریکایی میگویند پیش از خروج یک جانبه آمریکا از توافق هسته ای، کشورهای بیشتری از تحریم های علیه ایران حمایت می کردند تا اکنون.
واشنگتن تایمز با اشاره به اینکه نشانههای واضحی از فروپاشی تحریمها وجود دارد، نوشت: چین اکنون آشکارا تحریمها را به بازی گرفته و تهران نیز این جسارت را دارد تا خواسته بایدن برای اینکه نخست ایران مزایای معاملات آینه ای به تعهدات توافق هستهای بازگردد را نادیده بگیرد.
کشورها مدتهاست که تحریم های «ثانویه» آمریکا علیه نهادهایی که با ایران تجارت میکنند را تحمل می کنند. عملا پس از خروج ترامپ از توافق هسته ای، دلیلی برای تحمل تبعات تحریم هایی که واشنگتن هر روز علیه ایران وضع می کرد وجود نداشت و این موضوع حمایت جهانی از تحریم ها را روز به روز کمتر کرد.
3) چشم بستن آمریکا بر روی نقض تحریمهای ایران از سوی چین
چین نه تنها در حال کنار زدن آمریکا به عنوان قطب بزرگ اقتصادی جهان است بلکه به لحاظ توان نظامی نیز جایگاه ویژه ای در جهان پیدا کرده است.
این نکته از زمان ریاست جمهوری اوباما برای واشنگتن روشن شد بطوریکه «جو بایدن » رئیسجمهور کنونی آمریکا که در آن زمان، معاون وقت اوباما بود در جمع دانشجویان افسری دانشگاه « وست پوینت» گفت: چین مهم ترین کشوری است که داشتن رابطه با آن برای آمریکا بسیار مهم است.
این رابطه آن قدر برای آمریکا مهم است که واشنگتن را بر آن داشته تا چشم بر روی سرپیچی های پکن از تحریم های نفتی ایران ببندد.
نه تنها ایران راه های دور زدن تحریم ها را یافته است، بلکه آنچه بیش از گذشته در مناسبات بین المللی دیده می شود، ضعیف تر شدن روز به روز رژیم تحریم هاست و اینکه پیش از خروج یک جانبه آمریکا از توافق هسته ای، کشورهای بیشتری از تحریم های علیه ایران حمایت می کردند تا اکنون.
هرچند اخیرا دولت بایدن نسبت به توافق ایران و چین واکنش نشان داده و سخنگوی کاخ سفید در کنفرانس خبری در واکنش به این سند همکاری راهبردی 25 ساله گفته است: «امکان اعمال تحریم پس از شراکت میان چین و ایران را بررسی خواهیم کرد.»
اما مزایای معاملات آینه ای شاید دولت بایدن فکر می کند که چین به آنها برای ترغیب ایران به بازگشت به تعهداتش کمک میکند، چیزی که بعید به نظر می رسد.
برخی بر این باورند که واشنگتن قدرت نفوذ خود در قبال چین را از دست داده یا بر روی رویکرد کلی پکن در قبال غرب آسیا و ایران بد حساب کرده است.
وبگاه آمریکایی بلومبرگ نیز اتحاد تهران و پکن را چالشی برای دولت بایدن می داند و در این باره نوشت تعامل نزدیکتر ایران و چین منجر به تقویت تهران در برابر تحریمهای آمریکا می شود و همزمان سیگنال واضحی به دولت بایدن درباره تفکرات تهران می دهد.
این نخستین باری است که ایران با یک قدرت جهانی، چنین توافق بلندمدتی امضا میکند.
پایگاه صهیونیستی تایمز آو اسرائیل در این بار نوشت هرچند این توافق، توافقی بیشتر اقتصادی است اما میتواند اهرم فشار آمریکا علیه ایران را قبل از مذاکرات مورد انتظار تضعیف کند و از نفوذ آمریکا در غرب آسیا بکاهد.
4) فرصت مهم ایران در فضای تقابل آمریکا و چین
برخلاف تصور عمومی، تقابل آمریکا با چین از زمان ترامپ شروع نشده و اوباما در پایان دولت اول خود پایه این تقابل را گذاشته است و در دوره بایدن نیز ادامه خواهد یافت.
اما در دوره ترامپ با جنگ تعرفه ایی که واشنگتن شروع کننده آن بود، شکل بیرونی و آشکار به خود گرفت. تعرفه هایی که بر کالاهای وارداتی از چین وضع شد، تا تراز بازرگانی چین با آمریکا به سود واشنگتن کاهش یابد اما نه تنها این موضوع حل نشد بلکه علی رغم بارها مذاکره تعرفه ها نیز حذف نشد و دولت بایدن نیز اخیرا اعلام کرده است تصمیمی برای لغو آن تعرفه ها ندارد.
5) نقش ایران در تامین امنیت انرژی برای سریعترین رشد اقتصادی جهان
پس از انقلاب تولید نفت و گاز از منابع غیرمتعارف، موسوم به «نفت و گاز شیل»، آمریکا وابستگی خود به منابع انرژی غرب آسیا را کاهش داده است. همچنین واشنگتن با استفاده از تحریم های نفتی ایران و تهدید کشورها به تحریم های ثانویه که مانع از خرید نفت ایران می شود و خلا وجود نفت این کشور، توانسته جایگاهی برای نفت خود در بازارهای صادراتی ایجاد کند.
چین می تواند به ایران با ذخایر بزرگ نفتی به یکی از گزینه های مهم برای متنوع سازی واردات نفتش بنگرد. متنوع سازی منابع تامین انرژی، برای هر واردکننده نفت حائز اهمیت است و جایگاه خاصی در امنیت انرژی آن کشور دارد.
اما در مقابل، وابستگی پکن برای یافتن منابع مورد اطمینان انرژی برای بخش تولید پر رونق خود، روز به روز در حال افزایش است. چین، در ژانویه سال 2021 نزدیک به 11 میلیون بشکه نفت وارد کرده که نیمی از آن، نفت کشورهای تولیدکننده غرب آسیا بوده است.
برای چین که بزرگترین وارد کننده نفت در جهان است، این توافق میتواند به معنای تامین پایدار نفت طی 25 سال آینده باشد و از سوی دیگر نیز انتظار می رود تا سرمایه گذاری این کشور در بخشهای بانکی، ارتباطات، بنادر و راهآهن ایران نیز تسهیل شود.
از این رو ، چین می تواند به ایران با ذخایر بزرگ نفتی به یکی از گزینه های مهم برای متنوع سازی واردات نفتش بنگرد. متنوع سازی منابع تامین انرژی، برای هر واردکننده نفت حائز اهمیت است و جایگاه خاصی در امنیت انرژی آن کشور دارد.
بر اساس آمار موسسه ریفینیتیو ایکون ، در 19 روز نخست ماه مارس، 650 هزار بشکه در روز نفت ایران در چین تخلیه شده است و این رقم تا پایان ماه مارس به نزدیک یک میلیون بشکه در روز می رسد. این حجم، تقریبا نیمی از حجمی است که عربستان در دو ماه نخست امسال به چین صادر کرد.
شرکت کپلر نیز برآورد کرده است، چین به طور متوسط در ماه مارس از ایران 918 هزار بشکه در روز نفت خواهد خرید که بنا بر اعلام وال استریت ژورنال، این رقم، بالاترین میزان از زمان اعمال تحریم ها علیه ایران در دولت ترامپ در دو سال گذشته است.
6) تغییر چشم انداز راهبردی منطقه
از طرفی، قلدری های آمریکا منجر به همکاری دو جانبه و چند جانبه بیشتری میان ایران و کشورهای منطقه شده و خواهد شد و حتی چشم انداز راهبردی منطقه را تغییر خواهد داد.
پایگاه خبری گلوبال تایمز ضمن تاکید بر اینکه سرکوبگری آمریکا مانع همکاری میان چین و ایران و دیگر کشورها در غرب آسیا نمیشود، نوشت: «در واقع سرکوبگری تنها سبب میشود که کشورها و منطقه همکاری بُرد-بُرد بیشتری را پیگیری کنند.»
تغییر چشم انداز راهبردی منطقه نیز یکی دیگر از نتایج این توافق می تواند باشد؛ بر اساس گزارش پایگاه تحلیلی موسسه سیاست راهبری استرالیا، امضای این توافق 25 ساله، میان جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک کشور نفت خیز و دارای نفوذ منطقهای اما تحت تحریم آمریکا و چین به عنوان یک قدرت جهانی اما تحت فشار آمریکا، یک فشار راهبردی جدید در غرب آسیا برای آمریکا و متحدانش ایجاد میکند.
قلدری های آمریکا زمینه را برای همکاری بیشتر کشورها با ایران فراهم کرده است. نفوذ ایران در سرزمین شامات و یمن و حمایت از فلسطین، متمایل شدن ترکیه به سوی ایران و چین، این اتحادهای عملی، دولت بایدن را با چالش جدی تری روبرو کرده است.
به هر حال، نتیجه گیری چین برای توافق با تهران که از سال 2016 در حال انجام است، به شدت کشورهای حاشیه خلیج فارس، اسرائیل و حقیقتا آمریکا را نگران کرده است. با توجه به گسترش نفوذ تهران در سرزمین شامات (عراق، سوریه و لبنان) و یمن به همراه حمایت این کشور از فلسطین در برابر اشغال اسرائیل، این کشورها از قبل با مشکل مواجه شده اند.
در این میان، ترکیه نیز علی رغم اختلافات با تهران در مورد سوریه، از سمت آمریکا به سوی ایران و چین متمایل شده است.
این اتحادهای عملی در یک منطقه حیاتی به لحاظ استراتژیک و اقتصادی در جهان، دولت بایدن را با چالش بزرگ تری بیش از چیزی که پیش بینی می شد، مواجه میکند.
7) منفعت دوجانبه در مقابله با آمریکا
تجارت میان ایران و چین در سال 2016 پس از امضای توافق هسته ای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک به حدود 31 میلیارد دلار رسید. با این حال، این رقم در سال 2018 با خروج ترامپ از این توافق و اعمال تحریم های سخت علیه ایران، کاهش یافت. منفعت دوجانبه دو کشور در مقابله با آمریکا و هم پیمانانش، پایه این روابط تقویت شده است.
این توافق پتانسیل همکاری عمیق و گسترده تر میان ایران و چین، به ویژه هنگامی که در چارچوب روابط نزدیک آنها با روسیه و روابط خصمانه سه کشور با آمریکا مورد توجه قرار گیرد، را نشان می دهد.
همچنین آمریکا نگران اهرم ایران در افغانستان نیز هست؛ جایی که این کشور و هم پیمانانش دو دهه بدون موفقیت خاصی حضور دارند و واشنگتن تلاش میکند در اسرع وقت با اقدامات تطهیرکننده چهره خود، از این وضعیت خلاص شود.
اکنون اوضاع منطقه به گونه ای پیش می رود که اگر « بایدن » فکر میکرد اهداف اصلی سیاست خارجی وی، روسیه و چین خواهد بود، در حال حاضر مسئولیت رسیدگی به غرب آسیا به همان اندازه برایش دشوار خواهد بود.
8) نمایان شدن بیش از پیش شکست راهبرد «فشار حداکثری»
از نکات مهم دیگر این توافق که می توان برگ برنده ایران به حساب آورد، این است که این توافق بیش از پیش سبب آشکار شدن شکست «فشار حداکثری آمریکا» و تحریم های به اصطلاح فلج کننده این کشور علیه ایران شده است.
به طوری که رسانه های صهیونیستی و تحلیلگران این رژیم، یک به یک در حال اذعان به شکست در برابر ایران هستند.
روزنامه هاآرتص در این باره نوشت این توافق نشانه دیگری از «شکست ملالانگیز» استراتژی دونالد ترامپ ، رئیسجمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی علیه تهران بود.
این روزنامه صهیونیستی در بخش دیگری از گزارشی خود اذعان کرد حتی اگر تا دو سال دیگر هم این توافق اجرایی نشود؛ نشان داد که ایران از فروپاشی بر اثر تحریمهای سخت اعمال شده توسط آمریکا بعد از خروج یکجانبه ترامپ از توافق هستهای، بسیار فاصله دارد.
«جروزالم پست» در گزارشی نوشت این همکاری خبر بدی است اما میتواند برای اسرائیل بدتر هم باشد.
این روزنامه صهیونیستی تصریح کرد چیزی که در حال حاضر بیش از محتوای توافقنامه اهمیت دارد پیامی است که در زمان کنونی ارسال میشود و آن پیام، این است «پکن و تهران آمریکا را جدی نگرفتهاند.»
9) اتصال به طرح «یک کمربند- یک جاده» و اوج گرفتن همکاری اقتصادی
دلیل دیگر اهمیت این توافق به طور خاص برای ایران این است که نه تنها رشد اقتصادی، روابط تجاری و نظامی میان دو کشور از زمان ظهور جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی این کشور از 41 سال پیش را به اوج خود میرساند بلکه تهران را به طرح ابتکاری «یک کمربند- یک جاده» به عنوان ابزاری برای تاثیرگذاری بر جهان، متصل میکند.
البته این اتصال برای چینی ها هم مهم است زیرا ایران به عنوان یک کشور امن و همچنین موثر در تامین امنیت سایر کشورهای منطقه در مسیر این طرح یا همان راه ابریشم قرار دارد که می تواند چین را به بازارهای اروپایی متصل کند.
حتی یک توافق کاملا اقتصادی، به پکن یک نقش مهم جدید در خلیج فارس میدهد و به شدت تلاش های آمریکا برای استفاده از جنگ اقتصادی به منظور ایجاد «فشار حداکثری» بر تهران را از بین میبرد.
پیوستن به طرح «یک کمربند- یک جاده» برای هم به لحاظ اقتصادی و هم راهبردی اهمیت دارد و برای چین مهم است زیرا ایران به عنوان یک کشور امن و همچنین موثر در تامین امنیت سایر کشورهای منطقه در مسیر این طرح می تواند بازارهای چین را به کشورهای اروپایی متصل کند.
اکنون هیچ کشور حاشیه خلیج فارس - یا قدرت خارجی - نمیتواند نقش رو به رشد چین در خلیج فارس را نادیده بگیرد و هیچ کشور عربی نمیتواند بدون در نظر گرفتن خطرات گسترش روابط نظامی چین با ایران با پکن معامله کند.
آمریکایی ها می دانند بخشی از بهبود اقتصادی چین به علت روابط این کشور با ایران است و ایران نیز می داند برای فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی به همکاری چین نیاز دارد و هر دو کشور در این زمینه با افزایش خرید نفت از سوی چین و ارائه فرصت های سرمایه گذاری از سوی ایران سیگنال هایی به یکدیگر داده اند.
در نهایت، این توافق، حتی اگر یک توافق صرفا اقتصادی هم باشد، ثمرات و منافع سیاسی بسیاری نیز برای کشور نیز در پی دارد که در صورت برخورد هوشیارانه و نگاه تیزبین و استفاده به موقع از فرصت ها و حفظ منافع، می تواند بسیار مفید باشد؛ هرچند که نمی توان منکر منافع این توافق برای طرف چینی نیز بود که در غیر صورت توافقی حاصل نمی شد.
بازار بورس چیست و سرمایهگذاری در بورس چه مزیتهایی دارد؟
نیازهای انسان سبب شده است تا در جوامع مختلف، مردم محلهایی را به نام بازار ایجاد کنند. بازار مکانی عمومی است که در آن خریداران و فروشندگان معاملات خود را مستقیماً یا از طریق واسطهها انجام میدهند. اما در واقع بورس چیست؟
بورس نیز یکی از این بازارها است. امروزه، بازارها دیگر محدود به یک مکان خاص نمیشوند و میتوانند در قالب یک شبکه ارتباطی مانند اینترنت تشکیل شوند. مفهوم بورس در اذهان عمومی اشاره به بازاری دارد که در آن خریداران و فروشندگان اوراق بهادار مانند سهام گرد هم آمده و به معاملات داراییهای خود (سهام و اوراق مشارکت و . ) اقدام میکنند.
در بازار سهام (بورس) نزدیک به 700 شرکت کوچک و بزرگ وجود دارند که تعداد زیادی از آنها سهامشان معامله میشود. با توجه به اینکه نزدیک به 30 درصد تولید ناخالص داخلی کشور (GDP) از طریق شرکتهای حاضر در این بازار ایجاد میشود، بنابراین شرکتهای حاضر در بورس اثرگذاری بالایی در اقتصاد کلان دارند و تغییرات شاخص بورس بهصورت پیوسته مورد رصد فعالان اقتصادی قرار میگیرد. از این رو، بورس را آینه تمام نمایی از اقتصاد مینامند. زیرا کوچکترین تغییر در وضعیت اقتصادی، اثر خود را بر بورس میگذارد.
معاملات سهام در بورس در بازارها داراییهای مختلفی معامله و مورد خرید و فروش قرار میگیرد. در یک طبقه بندی کلی، دو نوع دارایی عمده وجود دارد: دارایی مالی و دارایی واقعی. برای درک بهتر این مفهوم بورس، بهتر است ابتدا درباره این دو نوع دارایی توضیح دهیم.
منظور از دارایی فیزیکی یا داراییهای واقعی، همانطور که از نام آن مشخص است داراییهایی هستند که جنبه فیزیکی دارند. مانند خودرو، املاک، مستغلات و . . اما داراییهای مالی که به آنها داراییهای کاغذی هم گفته میشود، داراییهایی هستند که ارزش آنها به پشتوانه یک دارایی دیگر تعیین میشود. به عنوان مثال، دارنده سهام شرکت، به نسبت سهام خود در داراییها و منافع شرکت مذکور سهیم میشود یا دارنده اوراق مشارکت، به واسطه مشارکت در پروژهای که اوراق مذکور برای تأمین مالی آن پروژه منتشر شده، سود به دست میآورد.
چرا افراد در بورس سرمایه گذاری میکنند؟
سرمایهگذاری در بورس میتواند نقش بسیار زیادی در رونق اقتصادی داشته باشد. چون با این کار منابع مالی موردنیاز بنگاههای اقتصادی برای توسعه فعالیتها تأمینشده و در نتجه رونق کسبوکار، اشتغالزایی و رشد و شکوفایی اقتصاد کشور را به دنبال خواهد داشت. اما حتماً این سؤال ایجاد شده است که سرمایهگذاری در بورس و خرید سهام شرکتها برای سرمایهگذاران چه نفعی دارد؟ در پاسخ باید گفت مهمترین مزایای بورس برای سرمایهگذاران به شرح ذیل است:
یکی از مهمترین اهداف هر فرد در سرمایه گذاری کسب درآمد و سود از بورس است. سرمایه گذاری در بورس اگر همراه با هوش مالی و به صورت صحیح و آگاهانه باشد، از دو طریق این هدف را تأمین میکند: یکی دریافت سود نقدی (DPS) و دیگری افزایش قیمت سهام. به خصوص روش دوم که افزایش قیمت سهام در عرضه اولیه سهام بیشتر مشهود است.
2. امنیت و شفافیت در سرمایه گذاری:
اگر به شما بگویند با سرمایهگذاری در کاری یا داراییای میتوانید سرمایه خود را در یکسال چند برابر کنید ولی شما از جزئیات و کیفیت این سرمایهگذاری مطلع نباشید، مثلا ندانید قرار است پول خود را در چه کاری سرمایه گذاری کنید؟ آیا این کار شرعی و قانونی است یا خیر؟ اصلا سرمایه گذاری شما باز خواهد گشت یا امکان کلاهبرداری در آن وجود دارد؟ و هزاران اما و اگر دیگر که طبیعتاً پاسخ شما به این نوع سرمایه گذاری منفی است. یکی از مهمترین مزایای سرمایه گذاری در بورس، امنیت در سرمایه گذاری و برخورداری از حمایت قانون و مقررات است. همچنین شرکتهایی که در آنها سرمایه گذاری میکنید موظف هستند کلیه اطلاعات حائز اهمیت خود اعم از اطلاعات مالی، برنامهها و . را به بورس اعلام کنند.
3. حفظ سرمایه در مقابل تورم
ارزش پول در طول زمان خود به خود کاهش می یابد و با توجه به تورم موجود در جامعه در صورتی که افراد پس اندازهای خود را در جای مناسبی سرمایهگذاری نکنند ارزش آن کاسته خواهد شد. اما سرمایه گذاری در بورس چگونه به حفظ ارزش پول در مقابل تورم کمک میکند؟ در پاسخ باید گفت افراد با خرید سهام یک شرکت در واقع به نسبت سهمی که خریداری کردهاند، در منافع این شرکت یعنی داراییهای شرکت و همچنین سود و زیان آن سهیم میشوند. طبیعتاً در طول زمان، اولاً ارزش داراییهای شرکت متناسب با تورم افزایش مییابد و ثانیاً، شرکت در اثر فعالیتهای اقتصادی که انجام میدهد سود قابل قبولی به دست میآورد. در نتیجه افرادی که اقدام به خرید سهام شرکتها میکنند میتوانند سرمایه خود را در مقابل تورم حفظ کنند. البته به صورت آگاهانه و همراه با آموزش بورس باید خرید و فروش سهام صورت پذیرد.
4. قابلیت نقدشوندگی خوب یکی از ویژگیهای یک دارایی خوب، این است که قابلیت نقدشوندگی بالایی داشته باشد؛ یعنی بتوان آن را سریع به پول نقد تبدیل کرد. همین ویژگی از مهمترین مزیتهایی است که بورس را از بازارهای دیگر به خصوص مسکن جدا کرده است و افراد زیادی را جذب خود کرده است.
چگونه در بورس سرمایه گذاری کنیم؟
اولین قدم برای شروع سرمایه گذاری در بورس دریافت کد سهامداری است. این کد با مراجعه فرد به شرکتهای کارگزاری بورس و ارائه مدارک شناسایی قابل دریافت است. برای یافتن کارگزاری میتوان نزدیکترین کارگزاری را در اینترنت جستجو کرد. کارگزاریهای مختلفی را خواهید یافت اگر در انتخاب کارگزاری دچار تردید هستید میتوانید بهترین کارگزاریهای سال قبل را جستجو کنید.
برای معامله کردن سهام در بورس چند روش وجود دارد.
- روش اول مراجعه حضوری به شرکت کارگزاری و تکمیل فرم درخواست خرید و فروش سهام است.
- روش دوم معاملات تلفنی است که با تماس تلفنی به کارگزار سفارش درخواست خرید و فروش ارائه میشود.
- در نهایت روش سوم معاملات آنلاین و اینترنتی سهام است که درصد بالایی از سرمایه گذاران از این طریق سفارشات خرید و فروش سهام شرکتها را ارسال میکنند.
پس از دریافت کد سهامداری، نیاز به آموزش بورس و فراگیری شیوه تحلیل سهام و معامله کردن آن است. علیرغم اینکه بورس همواره طی سالیان اخیر جزء پربازدهترین بازارها بوده است اما معامله کردن بدون تحلیل و آموزش بورس میتواند منجر به شکست جبران ناپذیر و ضرر و زیانهای هنگفت و قابل توجه سرمایهگذار شود. مراکز آموزشی معتبر و دارای مجوز در جهت آموزش بورس و روشهای سرمایه گذاری در بورس در حال فعالیت هستند که میتوان با جستجو در گوگل از خدمات آنها برای موفقیت بیشتر در بورس و معاملات بهره برد.
با چه سرمایهای وارد بورس شوم؟
با توجه به اینکه بورس علاوه بر سرمایه گذاریهای بزرگ، یک بازار مناسب برای سرمایههای خرد است لذا میتوان حتی با بخشی از حقوق ماهیانه سرمایه گذاری در بورس را شروع کرد. بنابراین حداقل سرمایه گذاری در بورس میتواند به اندازه پول توی جیبی فرد سرمایه گذار باشد. به سرمایه گذاران مبتدی در بورس نیز توصیه میشود که با سرمایه گذاری اندک (مثلاً چند صد هزار تومان) معاملات خود را در بورس آغاز کنند که ضرر و زیان احتمالی ناشی از عدم آشنایی با بورس برای آنها ناچیز باشد.
دیدگاه شما