پایه و اساس نمودار کندل


انواع کندل

راهنمای جامع الگوی کندل استیک انگلفینگ (پوشاننده) Engulfing

بر کسی پوشیده نیست که الگوهای کندل استیک بخشی ضروری از تحلیل پرایس اکشن هستند. بنابر اصول پایه تحلیل تکنیکال، این باور وجود دارد که اشکال گوناگون کندل استیک می‌توانند سیگنال‌هایی با درصد موفقیت بالا در نمودار قیمت به ما ارائه دهند. بنابراین، معامله‌گران فارکس باید ست‌آپ‌های گوناگون کندل استیک که معمولا در بازار رخ می‌دهند را کاملا بشناسند. در این مقاله درباره‌ یکی از این ساختارهای کندل استیک به طور جامع توضیح خواهیم داد. به این ساختار کندل استیک، الگوی کندل استیک انگلفینگ یا پوشاننده (Engulfing candlestick pattern) گفته می‌شود. در این مقاله عملکرد این کندل استیک را بررسی می‌کنیم و یک استراتژی برای ترکیب این الگو با دیگر شکل‌های تحلیل پرایس اکشن معرفی خواهیم کرد.

الگوی کندل استیک انگلفینگ چیست؟

الگوی کندل استیک پوشاننده، از دو کندل استیک تشکیل می‌شود. به همین دلیل در دسته الگوهای کندل استیک دوتایی قرار می‌گیرد. تشخیص شکل این کندل استیک بسیار آسان است و شامل یک کندل استیک است که توسط کندل استیک بعدی کاملا “پوشانده” می‌شود. برای به دست آوردن یک الگوی پوشاننده معتبر، اولین کندل استیک باید کاملا داخل بدنه کندل استیک بعدی قرار بگیرد. در زیر، تصویری از یک کندل استیک پوشاننده را می‌ببینید:

به این ترتیب الگوی پوشاننده در نمودار ظاهر می‌شود. توجه داشته باشید که کندل نزولی به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است پوشانده شده است. عکس این قضيه نیز صادق است. كندل اول می‌تواند صعودی و كندل پوشاننده می‌تواند نزولی باشد.

حرکت قیمت بعد از ست‌آپ کندل استیک پوشاننده

قطعا یکی از ویژگی الگوی کندل استیک انگلفینگ تغییر جهت قیمت است . اگر قیمت در حال افزایش باشد و یک الگوی پوشاننده در مسیر صعودی ایجاد شود، این سیگنال را می‌دهد که احتمالا یک سقف جدید قیمت در حال ساخته شدن است.

برعکس این قضیه نیز امکان‌پذیر است. اگر قیمت در حال کاهش باشد و یک الگوی پوشاننده روی نمودار ظاهر شود، نشان‌دهنده‌ این است که قیمت احتمالا در حال تشکیل یک کف جدید است.

انواع الگوهای انگلفینگ در فارکس

همانطور که احتمالا‌ حدس زده‌اید، الگوی معاملاتی پوشاننده بسته به جهت روند، به دو نوع متفاوت تقسیم می‌شود. اولین مورد الگوی پوشاننده صعودی و دیگری الگوی پوشاننده نزولی است. در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم:

کندل استیک پوشاننده صعودی

الگوی پوشاننده صعودی را می‌توان در طول روندهای نزولی یافت. این الگو با یک کندل نزولی در نمودار شروع می‌شود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی در نمودار که صعودی است پوشانده می‌شود. این الگو یک پتانسیل صعودی در نمودار ایجاد می‌کند و می‌تواند روند نزولی فعلی را معکوس کند. در شکل زیر می‌توانید طرح الگوی کندل پوشاننده صعودی را ببینید:

توجه کنید که اولین کندل در این الگو، نزولی است و به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است دربر گرفته شده است. این عمل الگوی کندل پوشاننده صعودی را ایجاد می‌کند که بر معکوس شدن روند دلالت دارد. یک الگوی پوشاننده صعودی معتبر پس از مدتی کاهش قیمت، می‌تواند نشان‌دهنده آغاز یک حرکت صعودی باشد.

کندل استیک پوشاننده نزولی

الگوی پوشاننده نزولی در مقایسه با پوشاننده صعودی عملکرد متفاوتی دارد. شکل‌گیری الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را می‌توان در طول روندهای صعودی پیدا کرد. این الگو با کندلی صعودی شروع می‌شود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که نزولی است، پوشانده می‌شود. این الگو پتانسیل قوی برای تغییر روند قیمت در نمودار را ایجاد می‌کند. به این ترتیب، روند صعودی فعلی ممکن است به یک حرکت نزولی جدید در نمودار تبدیل شود. شکل الگوی پوشاننده نزولی در زیر آمده است:

این بار کندل اول، صعودی است و کندل پوشاننده، نزولی است. بدنه کندل دوم به طور کامل کندل اول را دربر گرفته است که شکل الگوی نزولی پوشاننده روی نمودار را تکمیل می‌کند. ست‌آپ کندل پوشاننده نزولی می‌تواند نشان دهنده شروع یک حرکت نزولی جدید در نمودار باشد.

تاییدیه برای الگوی انگلفینگ برای معامله

تاییدیه در الگوی پوشاننده، توسط کندل بعد از الگو گرفته می‌شود. برای تایید اعتبار این الگو، بدنه کندل بعدی باید بعد از کندل پوشاننده بسته شود.

یک الگوی پوشاننده معتبر صعودی با کندل سوم (صعودی) ادامه می‌یابد، که سقف کندل پوشاننده را به سمت بالا می‌شکند. یک الگوی نزولی معتبر پوشاننده با کندل سوم (نزولی) ادامه می‌یابد که کف کندل انگلفینگ را به سمت پایین می‌شکند. تایید الگوی انگلفینگ به این شکل در نمودار ظاهر می‌شود:

مشاهده می‌کنید کندلی که بعد از الگو آمده است، کندل تاییدکننده است. وقتی این کندل بعد از یک الگوی پوشاننده چنین حرکتی می‌کند، تایید کننده اعتبار آن است.

استراتژی معاملاتی بر اساس الگوی انگلفینگ

تا اینجا ساختار کندل استیک پوشاننده به طور کامل بررسی شد. اکنون یک استراتژی معاملاتی مربوط به این الگو آموزش داده می‌شود.

ورود به معامله با الگوی انگلفینگ

شما بعد از تاییدیه الگوی پوشاننده می‌توانید وارد معامله بشوید، یعنی بعد از بسته شدن سومین کندل، کندلی که بعد از کندل پوشاننده شکل می‌گیرد و قرار است کندل پوشاننده را در جهت حرکت مورد انتظار بشکند. هنگامی که کندل خارج از این سطح بسته می‌شود، تایید الگو دریافت می‌شود و می‌توان معامله مربوطه را باز کرد.

اگر سناریوی انگلفینگ نزولی باشد، شکست قیمت باید از سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده اتفاق بیافتد. به این ترتیب، باید برای معامله‌ی فروش آماده شد. اگر سناریوی انگلفینگ صعودی باشد، شکست قیمت باید از سطح بالایی بدنه کندل پوشاننده رخ دهد. این بدان معنی است که واکنش ما می‌تواند در راستای یک معامله صعودی باشد.

حد ضرر در الگوی انگلفینگ

همیشه باید کنترل‌شده، ریسک کنید. به این ترتیب، معاملات انگلفینگ شما باید همیشه با حد ضرر (Stop Loss) محافظت شوند. حد ضرر باعث تضمین حفظ سرمایه شما می‌شود و همیشه حداکثر میزانی را که می‌توانید در یک معامله از دست بدهید را می‌دانید. محاسبه ریسک و پاداش قبل از شروع هر معامله به شما در تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا معامله را انجام دهید یا خیر، کمک می‌کند.

بهترین مکان برای قرار دادن حد ضرر در یک معامله انگلفینگ خارج از حد الگوی پوشاننده است، به این معنی که اگر ست‌آپ الگوی پوشاننده صعودی باشد، حد ضرر باید در زیر سایه کندل پوشاننده قرار گیرد. اگر ست‌آپ الگوی پوشاننده نزولی باشد، حد ضرر باید بالای سایه کندل پوشاننده قرار بگیرد.

در بالا تصویری را مشاهده می‌کنید که نشان می‌دهد هنگام معامله با الگوهای پوشاننده صعودی و نزولی در کجا باید حد ضرر خود را پایه و اساس نمودار کندل قرار دهید. اگر الگو نتواند در جهت مورد نظر حرکت کند و باعث فعال شدن حد ضرر شما شود، یعنی فرض شما در این معامله نادرست بوده است و حد ضرر جلوی وارد شدن ضرر بیشتر به سرمایه شما را گرفته است.

حد سود در الگوی پوشاننده

طبق قانون نانوشته الگوی انگلفینگ، معامله تا زمانی که قیمت به اندازه الگو حرکت نکرده است، باید باز نگه داشته شود. بدین معنی که حداقل حد سود شما از الگوی پوشاننده، باید با فاصله بین نوک بالای سایه کندل و پایه و اساس نمودار کندل نوک پایین سایه کندل پوشاننده برابر باشد. وقتی قیمت این فاصله را طی کرد، می‌توانید کل معامله یا بخشی از آن را ببندید. اگر تصمیم دارید که بخشی از معامله را باز نگه دارید، باید به دقت حرکت قیمت را برای پیدا کردن موقعیت خروج دنبال کنید که شامل شکست حمایت یا مقاومت و شکست خط روند یا کانال می‌شود. نمودار و الگوهای کندلی نیز در اینجا بسیار مهم هستند. اگر الگوی نموداری یا کندلی خاصی را مشاهده کردید که برخلاف معامله شماست، احتمالا بهتر است معامله خود را ببندید.

الگوی انگلفینگ و استراتژی پرایس اکشن

اکنون با شناخت از الگوی پوشاننده، استراتژی پرایس اکشنی که بر اساس این الگو رسم شده است در شکل زیر قابل مشاهده است:

این نمودار یک ساعته جفت ارز GBP/USD از ۱ تا ۵ ژانویه ۲۰۱۶ است. این تصویر یک الگوی پوشاننده نزولی و برخی قوانین برای معامله آن را نمایش می‌دهد.

نمودار با افزایش قیمت شروع می‌شود که با فلش سبز رنگ روی تصویر مشخص شده است. می‌بینید که قیمت فقط کندل‌های صعودی ایجاد می‌کند. ناگهان شاهد یک کندل نسبتاً بزرگ نزولی هستید که کندل قبلی را کاملاً پوشانده است و وجود الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را تایید می‌کند.

با این حال، قبل از اینکه بتوان در این مورد موضع‌گیری کرد، باید کندل تأیید ظاهر شود. کندل بعدی در نمودار دوباره نزولی است و در زیر بدنه کندل پوشاننده بسته می‌شود. این تاییدیه لازم، برای انجام معامله بر اساس الگوی پوشاننده نزولی است. حد ضرر برای این معامله باید بالاتر از سایه بالایی کندل پوشاننده همانطور که در تصویر نشان داده شده است قرار بگیرد.

فلش‌های زرد روی نمودار اندازه الگو و نحوه اعمال آن را به عنوان حداقل هدف در نمودار نشان می‌دهند. این هدف با کندل بعدی که پس از تایید الگوی پوشاننده ظاهر می‌شود تکمیل می‌شود.

این معامله می‌تواند برای کسب سود بیشتر ادامه پیدا کند. می‌توان از قوانین پرایس اکشن برای رسیدن به سیگنال خروج نهایی در نمودار استفاده کرد. توجه داشته باشید که قیمت در جفت ارز GBP/USD دو کندل نزولی بزرگ دیگر را در نمودار ایجاد می‌کند و می‌تواند سود حاصل از معامله را دو برابر کند. با این حال، کندل بعدی در نمودار یک کندل هامر (چکش) معکوس است که به آن پین‌بار (Pinbar) نیز گفته می‌شود. این کندل پتانسیل یک حرکت صعودی قوی را دارد، بنابراین زمانی که تایید الگوی هامر در نمودار ظاهر شد، معامله باید بسته شود.

همانطور که می‌بینید، کندل بعدی صعودی است و سطح بالایی الگوی هامر را می‌شکند و اعتبار الگوی هامر معکوس را تأیید می‌کند، که یک سیگنال خروجی برای معامله فروش ایجاد می‌کند. معامله انگلفینگ نزولی باید در پایان کندل صعودی که پس از هامر ظاهر می‌شود، بسته شود. که با فلش قرمز دوم روی نمودار نشان داده شده است. این مثال نشان می‌دهد که چگونه قوانین پرایس اکشن می‌تواند به یافتن مناسب‌ترین نقطه خروج در نمودار کمک کنند.

الگوهای پوشاننده در حمایت و مقاومت

یکی دیگر از راه‌های موثر برای معامله بر اساس الگوی پوشاننده با پرایس اکشن، مشاهده الگو در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت است.

اگر قیمت به یک سطح مقاومتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده نزولی در اطراف آن منطقه ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت نزولی بسیار قوی در نمودار ایجاد می‌‌شود. همین امر در جهت مخالف نیز صدق می‌کند. اگر قیمت به یک سطح حمایتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده صعودی روی نمودار ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت صعودی بسیار قوی ایجاد می‌شود.

این اتفاقات احتمال موفقیت در معامله‌گری را افزایش می‌دهند. بسیاری از اوقات، وقتی این تلاقی تکنیکال را مشاهده می‌کنید و در لحظه مناسب وارد معامله می‌شوید، در واقع در ابتدای ظهور یک تغییر روند وارد معامله شده‌اید. در شکل زیر عملکرد ترکیب الگوهای پوشاننده با سطوح حمایت و مقاومت قابل مشاهده است:

در تصویر بالا نمودار یک ساعته جفت ارز USD/CHF، از ۱۹ تا ۲۴ فوریه ۲۰۱۶ نمایش داده شده است. این تصویر یک معامله نزولی دیگر را نشان می‌دهد که پس از تعامل قیمت با یک سطح مقاومتی روانی (منظور عدد صحیح ۱.۰۰۰۰ است) رخ می‌دهد.

خط افقی سیاه روی تصویر مقاومت روانی بسیار قوی فرانک سوئیس در نرخ برابری ۱.۰۰۰۰ در مقابل دلار آمریکا است. پس از افزایش شدید قیمت، USD/CHF به این سطح مقاومت می‌رسد و دو بار دیگر آن را تست می‌کند. بار سوم که قیمت مقاومت را تست می‌کند، یک کندل نزولی نسبتا بزرگ ایجاد می‌کند که کندل صعودی قبلی را می‌‌بلعد و الگوی پوشاننده نزولی در نمودار ایجاد می‌کند.

تاییدیه الگوی پوشاننده نزولی، کندل بعدی است که نزولی است و سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده را می‌شکند. بسته شدن کندل تایید، سیگنال فروش را ارائه می‌دهد.

حد ضرر باید بالاتر از سایه بالایی کندل انگلفینگ قرار بگیرد. این سطح درست بالای ۱.۰۰۰۰ است.

پس از آن قیمت شروع به کاهش می‌کند. چند کندل بعد، قیمت به حداقل هدف الگو می‌رسد (فلش های زرد). می‌توان بخشی از معامله را در اینجا بست، و بخشی را با پیش‌بینی کاهش بیشتر قیمت باز نگه داشت.

توجه داشته باشید که در مسیر نزولی، جفت ارز USD/CHF با ساختن سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر به مسیر خود ادامه می‌دهد، که اطمینان از روند نزولی را فراهم می‌کند. ناگهان، حرکت قیمت رنج (Sideways) می‌شود و به بالای محدوده‌ای که با خط افقی سیاه و نازک روی نمودار مشخص کرده‌ایم می‌رود. به محض اینکه قیمت این مقاومت را شکست و بدنه کندل بالای آن بسته شد، معامله باید بسته شود. همانطور که می‌بینید، یک سقف بالاتر در نمودار ایجاد می‌شود، که نشان می‌دهد که روند نزولی ممکن است پایان یافته باشد.

ترکیب سطوح حمایت و مقاومت با الگوی انگلفینگ یک روش معاملاتی عالی بر اساس پرایس اکشن است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

معامله‌گران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میله‌ای استفاده می‌کنند. در این بین، کندل‌ها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش می‌دهند، بسیار پرکاربردتر هستند.

کندل چیست؟

کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین‌ افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده ‌کردند. بنابراین در تعریف کندل می‌توان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن می‌توان قیمت‌های بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد. به بیان دیگر، از کندل استیک‌ها زمانی استفاده می‌شود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیل‌شده باشد) مورد توجه قرار می‌گیرند و انتخاب قیمت‌های مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است. این در حالی است که این الگوها برای قیمت‌های خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایه‌گذاران در بازار را به شکل تصویری در می‌آورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال می‌توانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین دلیل است که کندل‌ها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی دارایی‌هایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب می‌شوند.

اجزای نمودار شمعی

نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشان‌دهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی می‌گویند. دامنه نوسانات سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده می‌شود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایین‌تر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمت‌های باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) می‌گویند. در ادامه با اجزای کندل استیک‌ها بیش‌تر آشنا می‌شویم:

پایه و اساس نمودارهای شمعی

انواع الگوهای کندل استیک

۱- ماروبزو (Marubozu)

ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم می‌شود:

  • ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش می‌گذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیش‌تر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می‌شود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
  • ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش می‌گذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیش‌تر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می‌شود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.

۲- دوجی (Doji)

مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن‌ یکسان است. دوجی‌ها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به ‌صورت یک خط نازک و باریک نشان داده می‌شوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهم‌ترین نتیجه‌ای است که از دوجی‌ها استنباط می‌شود. در بعضی از حالات، دوجی‌های بعد از ماروبزو سفید دیده می‌شوند. این حالت نشان می‌دهد که خریداران قوت خود را ازدست‌ داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان می‌دهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیش‌تری است.

۳- الگوی چکش (Hammer)

الگوی چکش معمولأ در یک ‌روند نزولی و در انتهای آن شکل می‌گیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:

  1. بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
  2. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
  3. نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.

اگر رنگ بدنه سفید باشد نشان‌دهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.

۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)

این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل می‌شود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهم‌ترین خصوصیات این نوع الگو به شمار می‌آید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل می‌توان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا این‌که سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ پایه و اساس نمودار کندل بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان می‌دهد.

۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)

این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد. در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک ‌دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشان‌دهنده قدرت بیش‌تر الگو برای بازگشت روند است.

۶- الگوی هارامی (Harami)

واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو پایه و اساس نمودار کندل شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهم‌ترین نتیجه‌ای است که پس از مشاهده این کندل می‌توان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندل‌ها در این الگو متفاوت است. به‌طور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.

۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)

الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.

۸- الگوی انبرک پایینی

این الگو دارای دو شمع با رنگ‌های متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل می‌شود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم می‌رسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً به‌صورت دوجی یا چکش معکوس شکل می‌گیرد.

۹- الگوی ستاره صبحگاهی

این الگو دارای سه شمع است. مهم‌ترین نتیجه‌ای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط می‌شود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد که هر شمع شامل پیامی است.

  • شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
  • شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، می‌تواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
  • شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.

۱۰- الگوی سه ستاره صعودی

این الگو نیز از سه شمع تشکیل‌شده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، می‌تواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.

۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی

این الگو شامل سه شمع است. مهم‌ترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمع‌ها در این الگو به شکل زیر است:

  • شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
  • شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
  • شمع سوم: نزولی

۱۲- الگوی پوشاننده صعودی

دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگ‌های متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش می‌دهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایه‌ها مهم نیست.

۱۳- الگوی سه مکعب سفید

این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین پایه و اساس نمودار کندل شمع‌ها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه‌ی شمع‌ها در این الگو صعودی است.

۱۴- الگوی ابر تیره

این الگو دارای دو شمع است که رنگ‌های متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهم‌ترین نتایجی است که می‌توان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است. ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل می‌شود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل می‌گیرد. اگر این شمع‌ها در نقاطی بالاتر از سایر شمع‌ها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.

۱۵- الگوی رسوخ گر

این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل می‌شود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش می‌دهد، شکل می‌گیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.

۱۶- الگوی سه کلاغ سیاه

این الگو معمولاً برای معامله‌گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهم‌ترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگ‌های مشکی و پشت سر هم تشکیل می‌شود و معمولاً اندازه آن‌ها با یکدیگر برابر است.

۱۷- الگوی سه سرباز سفید

این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ‌ سیاه است، معمولاً در یک ‌روند صعودی شکل می‌گیرد و حاوی پیام‌های مثبت و خوشحال‌کننده برای معامله‌گران است. این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به ‌صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل می‌شوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان می‌کند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش می‌یابد.

۱۸- الگوی سه خط حمله

معمولاً از این الگو به ‌تنهایی استفاده نمی‌شود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به‌ صورت نزولی شکل می‌گیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهم‌ترین نتیجه‌ای است که از الگوی سه خط حمله استخراج می‌شود.

۱۹- الگوی تاسوکی رو به پایین

این الگو از سه شمع تشکیل ‌شده است که دو شمع آن به‌صورت نزولی (مشکی) و یکی از شمع‌ها به‌صورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکل‌گرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.

آموزش الگو های کندل استیک ها “شمع های ژاپنی”

آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال مبندی

الگو‌های پایه کندل استیک ژاپنی (شمعی ژاپنی) ؛ به نظر شما الگوهای اسپینیگ تاپ مارابوزو و دوجی چه شباهاتی با یکدیگر دارند؟ بطور کلی باید بدانید تمامی این الگو‌های نام برده شده همگی جزو کندل استیک‌های ژاپنی (شمعی ژاپنی) به شمار می‌روند که در این مقاله به آموزش الگو های کندل استیک شمع‌های ژاپنی می‌پردازیم. توصیه می‌کنیم با ما همراه بمانید تا باهم نگاهی به این کندل استیک‌ها بیندازیم و معنی آن‌ها در شرایط قیمت‌گذاری را متوجه شویم.

الگوی شمع ژاپنی چیست؟

طبق آمار و تاریخچه تحلیل تکنیکال قدمت الگوهای شمعی به ۲۰۰ سال قبل باز می‌گردد، در آن زمان ژاپنی‌ها از الگوهای شمعی جهت بررسی و تحلیل قیمت برنج استفاده می‌شد. الگوها در این نوع به دودسته تک شمعی و چند شمعی تقسیم‌بندی می‌شوند، اما معمولا تعداد شمع‌ها بیشتر از ۵ نمی‌شود و اغلب از آن‌ها جهت تعیین نقطه‌های بازگشتی استفاده می‌گردد.

نام دیگری که برای الگوهای تک شمعی وجود دارد، کندل استیک است که در تحلیل تکنیکال از آن برای نمایش قیمت‌ها و رسم نمودار استفاده می‌شود. اگر از شمع‌ها به صورت تکی استفاده شود از نحوه ترکیب آن‌ها برای تحلیل و بررسی روند آینده قیمت استفاده می‌شود. اصلی‌ترین دلیل محبوبیت کندل استیک‌های ژاپنی این است که استفاده از آن‌ها تقریبا ساده است و تشخیص حالت نزولی و صعودی در آن‌ها نسبت با سایر الگو‌ها از وضوح بیشتری برخوردار است.

کندل استیک و یا شمع ژاپنی چیست

انواع الگو های کندل استیک

به طور کلی انواع کندل استیک‌ها به دو دسته کندل‌های صعودی و نزولی تقسیم‌بندی می‌شوند، در این بین الگوهای نزولی نشان دهنده بازار خرسی و کندل‌های صعودی نشان دهنده بازار گاوی می‌باشد. که در ادامه به معرفی مهم ترین موارد می پردازیم.

کندل اسپینینگ‌ تاپ:

کندل استیک های ژاپنی که سایه پایین و بالای آن ها بلند است و بدنه کوچکی‌دارند اسپینینگ‌تاپ نامیده می شوند؛ اما ر‌نگ‌بدنه‌ در این کندل خیلی مهم‌ نیست، الگوی بالایی اسپینیگ تاپ‌ نشان دهنده تردید بین فروشندگان و خریداران است.
بدنه کوچک این کندل ( اعم از اینکه خالی باشد و یا پر باشد ) نشان دهنده مقدار ناچیزی از تحرک سهم در بازه زمانی که سهم در بازار باز‌ و بسته شده است و سایه ها نشان دهنده این است که هم خریدار و هم فروشنده در حال رقابت باهم‌ هستند اما هیچ کدام نمی توانند دست بالا را داشته باشند. در حالی که روند در بازار شروع به حرکت می‌کند، با تغییرات اندکی به پایان می‌رسد و قیمت‌ها از زمان شروع تا پایان بازار به صورت قابل توجهی افزایش یا کاهش می‌یابد؛ اما قدرت در خریداران و فروشندگان تقریبا برابر است و اینگونه نتیجه مساوی خواهد بود. .

انواع کندل استیک ژاپنی در تحلیل تکنیکال

اگر کندل اسپینینگ‌ تاپ در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید معمولا به این نتیجه می‌رسیم که خریدار زیادی باقی نمانده است و نتیجه بلعکس (نزول سهم) نیز قابل پیش بینی می‌باشد؛ اما اگر کندل اسپینینگ تاپ در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید، معمولا این مفهوم را دارد که فروشنده زیادی باقی نمانده و نتیجه بلعکس نیز (صعود سهم) قابل پیش بینی می‌باشد.

کندل مارابوزو:

به زبان ساده کندل مارابوزو به این معنی است که بدنه‌ی کندل بدون سایه است؛ کلمه مارابوزو در زبان ژاپنی معنی (سر طاس) یا (سر تراشیده شده) است. به همین دلیل این کندل‌ها با عنوان کندل طاس یا کندل تراشیده شده نیز شناخته می‌شوند که نشان دهنده کندلی تمام بدنه و بدون سایه می‌باشد.

با توجه به این که بدنه کندل خالی و یا پر باشد، بالا و پایین رفتن قیمت نیز همانند شروع و پایان‌قیمت در بازار هستند..

دو نمونه کندل مارابوزو را در تصویر زیر مشاهده کنید:

کندل مارابوزو

کندل مارابوزو سبز دارای بدنه بلندی است که سایه‌ای ندارد، قیمت بازشده برابر با حداقل قیمت و قیمتی که سهم بسته شده حداکثر قیمت سهم می‌باشد؛ یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با پایین ترین‌ قیمت باز شده و در بالاترین قیمت بسته شده.

این کندل یک کندل بسیار پوشای صعودی است و نشان دهنده این است که خریداران کنترل کننده کل بازار آن سهم‌در آن بازار بوده اند. معمولا این کندل اولین‌قدم در ادامه این روند و یا الگوی معکوس صعودی می‌باشد.

کندل مارابوزو قرمز دارای بدنه بلندی می‌باشد که سایه‌ای ندارد، قیمت باز شده برابر است با حداکثر قیمت و قیمت بسته شده حداقل قیمت سهم می‌باشد، یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با بالا ترین‌قیمت‌باز شده و در با پایین‌ترین قیمت نیز بسته شده.

این کندل یک کندل بسیار پوشای نزولی به شمار می‌رود و نشان‌دهنده این است که فروشندگان کنترل کننده کل بازار آن سهم‌در آن بازار هستند. معمولا این کندل اولین‌قدم در ادامه روند و یا الگوی معکوس نزولی است. براساس جایی که کندل مارابوزو قرار گرفته و رنگی کندل دارد به راهنمایی‌های زیر توجه کنید:

  1. اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این می‌باشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
  2. اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این می‌باشد که این روند احتمالا بلعکس شود.
  3. اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این می‌باشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
  4. اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این است که این روند احتمالا بلعکس شود.

انواع کندل کندل مارابوزو در تحلیل تکنیکال

کندل های دوجی:

کندل دوجی نشان دهنده نمودارهایی است که قیمت آغاز و پایان آن یکسان باشند و یا بدنه آن‌ها به شدت کوتاه باشند. کندل دوجی باید دارای بدنه کوچکی باشد که به صورت یک خط نازک ظاهر می‌شود.
کندل استیک‌های دوجی نشان دهنده تردید و کشمکش بین فروشنده و خریدار برای تثبیت موقعیت است، در این موارد قیمت‌ها در هنگام آغاز بازار حرکت بالا و پایین دارند؛ اما در پایان در قیمت نزدیکی به قیمت زمان شروع بازار، بسته می‌شوند. در نهایت هیچ کدام ازخریدار و فروشنده بازار را کنترل نخواهند کرد و نتیجه در نهایت بین آن‌ها مساوی است.

کندل‌های دوجی به ۴ شکل تقسیم‌می شوند:

انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال

اندازه سایه‌های بالایی و پایینی الگو های کندل استیک دوجی می‌تواند متفاوت باشد که در نتیجه کندل استیک‌های فارکس می‌تواند به اشکالی شبیه یک صلیب، صلیب برعکس و یا علامت به علاوه شباهت داشته باشند. کلمه دوجی می‌تواند به هر دو حالت جمع و یا مفرد کندل اشاره کند.

زمانی که دوجی در نمودار شکل می‌گیرد، باید توجه ویژه‌ای به الگو‌های کندل استیک‌های پیشین داشته باشید.
اگر کندل دوجی پس از کندل‌های بلند با بدنه خالی (همانند کندل ماربوزو سبز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که خریداران خسته و قدرت خرید ضعیف شده است.

برای اینکه افزایش قیمت ادامه دار باشد به خریداران بیشتری نیاز است که در این حالت خریدار بیشتری موجود نیستند و فروشندگان حاضر، منتظر این هستند که در این شرایط وارد شوند و قیمت را پایین آورند.

(کندل سفید نشان از کندل صعودی می‌باشد.)

کندل دوجی در تحلیل تکنیکال

اگر کندل دوجی پس از کندل‌های بلند با بدنه پایه و اساس نمودار کندل پر (همانند کندل ماربوزو قرمز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که فروشندگان خسته و فروش ضعیف شده است. برای اینکه قیمت کاهش داشته باشد به فروشندگان بیشتری نیاز است که در این حالت فروشندگان بیشتری موجود نیستند و خریداران حاضر منتظر این هستند که در این شرایط در پایین‌ترین قیمت موجود وارد بازار شوند.

(کندل سیاه نشان از کندل نزولی میباشد)

الگوهای کندل استیک دوجی سیاه

زمانی که به دلیل کمبود فروشنده افول سهم مشخص هست، در این‌ وضعیت برای اینکه این شرایط تغییر کند به قدرت خرید نیاز است. برای تشخیص این کندل، به بسته شدن کندل سفید بالای کندل سیاه زمان شروع دقت کنید.

جمع بندی:

در این مطلب به طور کلی به آموزش الگو های کندل استیک پرداخته شد، امیدواریم با استفاده از این مطالب بتوانید اطلاعات لازم در این رابطه کسب کرده باشید و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس نکاتی که به شما گوش زد شده است انجام دهید…

تحلیل تکنیکال کلاسیک, روندها,حجم معاملات, الگوها

نمودار کندل استیک

روش پیش بینی اینده قیمت با توجه به گذشته و وضعیت فعلی ان.

2.لحاظ همه چیز در قیمت

3.حرکت قیمت بر اساس روند

هدف از تحلیل تکنیکال:

روشی برای پیش‌بینی قیمت‌ها در بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است.

در این تحلیل از طریق بررسی تغییرات و نوسان‌های قیمت‌ها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا می‌توان وضعیت قیمت‌ها در آینده را پیش‌بینی کرد.

نمودار کندل استیک:

انواع کندل ها:

انواع کندل

خط روند:

خطی است که از بالاترین قیمت‌ها (سقف‌های قیمت) یا پایین‌ترین قیمت‌ها (کف‌های قیمت) رسم می‌شود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.

شکست و تغییرخط روند:

1.تشکیل یک حفره (زیر خط روند صعودی)

2.تشکیل یک قله (بالای خط روند نزولی)

پس از شکست, پولبک یا بوسه آخر اتفاق می افتد.

رابطه بین حجم وروند؟

ازحجم معاملات جهت گرفتن تایید هنگام تغییر روندها و شکست‌های حمایتی و مقاومتی استفاده می‌شود.

از طرفی هر حرکتی که توسط قیمت انجام می‌شود، قدرت آن را می‌توان به میزان حجم معاملاتش ارتباط داد.

برای درک بهتر کاربرد حجم معاملات به نموداربیت

کوین در 12 آوریل 2018 نگاه کنید.

تشخیص شکست‌ خط روند با حجم معاملات:

خط روند نزولی بیت کوین در تاریخ 8 آوریل شکسته شده و پس از آن

طی یک پولبک، قیمت دوباره با خط روند نزولی خود تماس داشته است.

اعلام تغییر روند در این نقطه با قاطعیت بالا به دلیل حجم پایین (کمتر از میانگین) ممکن نیست.

اما چهار روز بعد و در تاریخ 12 آوریل، پس از مشاهده حجم بالای

معاملات می‌توان روند صعودی را تایید کرد.

البته برخی تریدرها نیز پس از پولبک به خط روند نزولی وارد موقعیت خرید شدند که نسبت به

دسته قبلی معامله‌گران با متحمل شدن ریسک بیشتر، سود بیشتری کسب کردند.

کاربرد دیگر حجم معاملات، تشخیص قدرت روند در جریان می‌باشد.

مثلاً:

هنگامی که نمودار در حال رقم زدن سقف‌های بالاتر با حجم‌های پایین‌تر است،

می‌توان دریافت که قدرت روند صعودی در حال کاهش است و به زودی باید منتظر تغییر روند باشیم.

برای مثال:

دوباره به نمودار بیت کوین در بازه زمانی مشابه نگاه کنید.

واگرایی بین سقف‌های بالاتر (Higher Highs) و کاهش حجم نشان از کاهش قدرت خریداران و روی کار آمدن فروشندگان در پایه و اساس نمودار کندل آینده نزدیک دارد.

این موضوع می‌توان به شما در تشخیص نقاط خروج از معامله کمک شایانی کند تا برای قرار گرفتن در موقعیت فروش آماده شوید.

همچنین ازحجم معاملات می‌توان درتاییدشکست‌ هایی که پس از شکل‌گیری الگوها اتفاق می‌افتند نیز استفاده کرد.

برای مثال در نمودار زیر که مربوط به بیت کوین است،

پس از شکل‌گیری الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) شکست مقاومتی رخ داده و برای تایید این موضوع باید از حجم معاملات در کندل مشخص شده استفاده کرد.

با توجه به حجم بالای معاملات، این شکست تایید می‌شود و برای موقعیت خرید می‌توان وارد معامله شد.

در حجم معاملات اصلی که نباید از آن غافل شوید،

این است که در اغلب مواقع حجم معاملات پیش از تغییر قیمت، سیگنال تغییر روند را به شما می‌دهد.

کاری که تحلیلگران تکنیکال انجام می‌دهند این است که با دنبال کردن حجم معاملات، بازگشت روند (Reversal Trend) را شناسایی کنند.

برای مثال:

همانطور که گفته شد در یک روند صعودی هنگامی که حجم معاملات رقم خورده در هر سقف جدید کمتر و کمتر شود،

از نزدیک شدن به پایان روند صعودی خبر می‌دهد.

در نمودار بالایی می‌توانید تعدادی از کاربردهای حجم معاملات را در تحلیل تکنیکال مشاهده کنید.

سطوح حمایت ومقاومت:

زمانی که درباره تحلیل تکنیکال صحبت می‌کنید، توجه به خطوط حمایت و مقاومت اهمیت بسیار زیادی دارد.

این خطوط ارائه‌ دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آن‌ها نیروهای عرضه و تقاضا به هم می‌رسند‌.

حمایت از وصل کردن نقاط حداقلی(مینیمم) و مقاومت از وصل کردن نقاط حداکثری(ماکزیمم) به دست می‌آید.

همان‌طور که می‌دانید‌ هرگاه تقاضا افزایش یابد، قیمت‌ها بالا می‌روند و هرگاه عرضه افزایش یابد،

قیمت‌ها پایین می‌آیند و هنگامی‌که عرضه و تقاضا برابر باشند، قیمت‌ها نیز همگام با مبارزه خریداران و فروشندگان به آهستگی بالا و پایین می‌روند‌.

در ادامه بیشتر درباره دو مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال خواهید خواند.

حمایت:

سطوحی که برای خریداران از جذابیت خاصی برخوردار است و با رسیدن قیمت به این سطح با افزایش تقاضا روبه‌رو هستیم که این افزایش تقاضا موجب افزایش قیمت‌ها می‌شود.

در واقع در این سطوح میزان تقاضا بر میزان عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه می‌کند که نتیجه این پیروزی به‌صورت افزایش قیمت‌ها و ادامه روند صعودی قابل‌ مشاهده است.

مقاومت:

سطوحی که برای فروشندگان از جذابیت خاصی برخوردار بوده و با رسیدن قیمت به این سطح معامله‌گران اقدام به عرضه شدید می‌کنند.

در واقع در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایش‌یافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی می‌شود.

بازار با توجه به سقف و کف هایی که تشکیل می دهد رفتار مشخصی را دنبال می کند.

اندیکاتورها:

اندیکاتورها ابزاری هستند که براساس فرمول‌های خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخص‌های بازار به‌وسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار می‌گیرند.

داده‌های ورودی اندیکاتورها از داده‌های قیمت، حجم معاملات و تغییرات آن‌ها در روزهای گذشته تشکیل می‌شود.

در هر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز(Open) پایان(Close) سقف(High)، کف(Low) یا تعدادی از مجموع این موارد در شکل‌گیری اندیکاتور دخالت دارند.

اندیکاتور RSI :

نشان‌دهنده‌ی قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است و از همین حیث، شاخص قدرت نسبی نامیده شده است, درتنظیمات این اندیکاتور نیز عموماً از تنظیم 14 روزه استفاده می‌شود.

این اندیکانور بین دو سطح صفر تا صد, حرکت می کند, دو سطح کلیدی 30 و70را به ترتیب به عنوان سطوح اشباع فروش و اشباع خرید می نامند.

زمانی که مقدار این اندیکاتور از 70 بالاتر رود به این معنی هست که سهام مورد نظر بیش از حد خریده شده واحتمال اینکه فروشنده ها, بازار در دست بگیرند زیاد هست.

زمانی هم که مقدار ان کم تر از 30 هست به این معنی است که سهام بیش از حد فروخته شده و احتمال اینکه خریداران بازار را دردست بگیرند زیاد است.

چگونه می توانیم از این اندیکاتور, سیگنال بگیریم؟

1.سیگنال از نقاط اشباع خریدوفروش

2.سیگنال خطوط روندی در اندیکاتور

3.سیگنال از واگرایی ها

سیگنال از نقاط اشباع خریدوفروش:

زمانی که مقدار آن بالای 70رفت ما سیگنال فروش خود را می گیریم وبا ریزش روند ما یک خط مقاومت روی قله های اندیکاتور رسم میکنیم زمانی که این خط شکست , ما از این معامله خارج می شویم.

زمانی هم که مقدارآن به زیر 30 رفت, ما سیگنال خرید دریافت می کنیم با افزایش قیمت, ما یک خط حمایت بین کف ها رسم می کنیم و زمانی که این خط شکست ما از این معامله خارج میشویم.

سیگنال خطوط روندی در اندیکاتور:

در یک روند صعودی یا نزولی وارد می شویم وبا رسم قله ها یا مف ها, خطوط حمایت ومقاومت را رسم می کنیم وطبق خطوط ترید می زنیم, تا زمانی که خطوط نشکن معامله را نگه می داریم,

زمانی هم که خطوط پایه و اساس نمودار کندل شکستن, می توانیم پوزیشن برعکس بگیریم.

سیگنال از واگرایی ها:

واگرایی زمانی استفاده می شود که روند آر اس آی , در جهت مخالف حرکت قیمتها باشد.در این حالت فرصت مناسب برای تغییر روند در قیمتها می تواند پدیدار شود.

استفاده از واگرایی ها نیازمند آن است که حد اقل یکی از دو سقف یا دو کف به وجود آمده در منطقه اشباع خرید و فروش قرار گیرد.

واگرایی در صورتی تشکیل می شود که سقف یا کفهای ایجاد شده در قیمت و آر اس آی نسبت به کف یا سقفهای قبلی خودشان در سطوحی بالاتر یا پایینتر قرار گیرند,

یعنی در قیمت وآر اس آی مخالف هم باشند.

با مشاهده واگرایی ها در اندیکاتور هم می توانیم سیگنالهای خریدوفروش خوبی بگیریم,زمانی که واگرایی منفی در سقف رخ بدهد,

ما سیگنال فروش می گیریم و زمانی که واگرایی مثبت در کف ها رخ دهد,ما سیگنال خرید میگیریم,

معاملاتی که ما با واگرایی می زنیم نباید طولانی مدت ,نگهداری کنیم,چنین معاملاتی برای زمانهای کوتاه بیشتر سود می دهند.

اندیکاتور MACD

نشان دهنده قدرت و جهت بازار:

اندیکاتور مکدی با استفاده از ۳ میانگین متحرک به شما کمک می‌کند تا قدرت، جهت و شتاب یک روند صعودی یا نزولی را تشخیص دهید.

این ۳ میانگین متحرک عبارتند از:

میانگین متحرک ۹ روزه، میانگین متحرک ۱۲ روزه و میانگین متحرک ۲۶ روزه. این اندیکاتور از خانواده اسیلاتورها است و به کمک آن می‌توان سیگنال های مختلفی دریافت کرد.

MACD (Moving Average Convergence Divergence) Indicator Explained

چگونه از اندیکاتورمکدی سیگنال بگیریم؟

همان‌طور که گفته شد اندیکاتور مکدی از دو بخش میله‌ها و خط سیگنالی تشکیل شده است.

در این میان تقاطع میله ها و خط سیگنال بسیار بااهمیت است.

به‌بیان‌دیگر، هرگاه شاهد ورود خط سیگنال در محدوده مثبت به درون میله ها باشیم (در محدوده بالای سطح صفر)، می‌تواند نشان‌دهنده سیگنال خرید باشد و بالعکس؛

یعنی چنانچه خط سیگنال درون میله ها بوده و در حال خارج شدن از آن باشد، سیگنال خروج از سهم خواهد بود.

در محدوده منفی‌ها این فرآیند برعکس عمل می‌کند. به این معنا که اگر خط سیگنال در محدوده منفی وارد میله ها شود

سیگنال فروش و اگر خط سیگنال پایه و اساس نمودار کندل در محدوده منفی که در حال خروج از میله‌ها است مشاهده شود، سیگنال خرید در نظر خواهیم گرفت.

هر گاه که خط آبی خط قرمز را به سمت بالا قطع کرده و میله های هیستوگرام از فاز منفی وارد فاز مثبت شده‌اند، به معنای سیگنال خرید است.

شرح کا٠ل اندیکاتور MACD (٠یانگین ٠تحرک ه٠گرایی/واگرایی) در تحلیل .

سیگنال فروش :

هر گاه که خط آبی‌رنگ خط قرمز را به سمت پایین قطع کرده و میله های هیستوگرام وارد فاز منفی شده‌اند این وضعیت نشان‌دهنده سیگنال فروش است.

روش دیگرسیگنال گیری با خط مکدی مانند

سیگنال گیری با خط ار اس ای هست:

به این شکل که با یک خط روندی سقف های یا کف های شکل گرفته در خط مکدی را به هم وصل می‌کنیم

زمانی که این خط روندی شکست و اندیکاتور پولبک داد ما سیگنال را در جهت شکست خط روند میگیریم

بین کف یا سقف پولبک بعد شکست خط روند و کف یا سقف قبل شکست خط روند باید واگرایی حتما شکل گرفته باشد.

برای رسم یک خط روند مطمین در اندیکاتور یک روند صعودی یا نزولی با پیش از سه کف یا سقف پیدا کنید دقت کنید واگرایی در پایان روند هنگام شکست باشد.

سیگنال گیری به کمک واگرایی ها در اندیکاتور مکدی:

از روش های معتبر سیگنال گیری مکدی سیگنال گیری به کمک مبحث واگرایی هست

یکی از اصلی ترین کاربردهای مکدی، مشاهده‌ی واگرایی‌ها بین قیمت و اندیکاتور مکدی است. واگرایی‌ها زمانی اتفاق می‌افتند که روند قیمتی خلاف روند اندیکاتور (اسیلاتور) باشد

واگرایی ها دو نوع معمولی و مخفی هستند.

واگرایی معمولی در تشخیص انتهای روند کمک میکند.

واگرایی معمولی دو نوع واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی هست

واگرایی معمولی منفی در انتهای روند صعودی و زمانی به وجود می‌آید که قیمت سقف جدیدی (نسبت به سقف قبلی خود) ایجاد کند

اما اندیکاتور موفق به ثبت سقف جدید نمی‌شود و سقف پایین‌تری می‌سازد

واگرایی معمولی مثبت در انتهای روند نزولی و زمانی به وجود می‌آید که قیمت کف جدیدی (نسبت به کف قبلی خود) ایجاد کند اما اندیکاتور موفق به ثبت کف جدید نمی‌شود و کف یالا تری می‌سازد.

واگرایی های مخفی به عنوان یک نشانه احتمالی برای ادامه روند استفاده میشوند، یعنی تاییدی برای ادامه دار بودن روند قیمت‌ها هستند.

واگرایی مخفی دو نوع واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی هستند.

واگرایی مخفی منفی زمانی تشکیل می‌شود که قیمت سقف پایین‌تری را نسبت به سقف قبلی خود ایجاد میکند

اما اندیکاتور مکدی سقف بالاتری را نسبت به سقف قبلی ثبت می‌کند که این اتفاق، نشان دهنده قدرت روند هست

واگرایی مخفی مثبت زمانی تشکیل می‌شود که قیمت کف بالاتری نسبت به کف قبلی خود می‌سازد، اما اندیکاتور مکدی کف پایین تری می سازد.که این خود نشانه افزایش قدرت روند هست

الگوها

میزان صعود و نزول حداقلی قیمت را مشخص میکند.

Reversal Patteerns الگوهای بازگشتی

الگوهای برگشتی می توانند سبب اتمام روند شوند یا موقتا سبب برگشت قیمت شوند.

الگوی سقف دوقلو Double Top

در این الگو حجم معاملات در سقف از چپ به راست کاهش می یابد و اندیکاتورها مثل مکدی و آر اس آی از ناحیه اشتیاق خرید خارج می شوند و دیگر قادر به ورود اشتیاق خرید نیستند.

الگوی کف دوقلو Double Buttom

در این الگو حجم معاملات در سقف از چپ به راست افزایش می یابد و اندیکاتورها مثل مکدی و آر اس آی از ناحیه اشتیاق فروش خارج می شوند و دیگر قادر به ورود اشتیاق فروش نیستند.

الگوی کندل دوجی (Doji) چیست؟

کندل دوجی

اساس تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، استناد به نمودارهای قیمت است که در چند دسته مختلف وجود دارند. نمودارهای خطی و میله‌ای را می‌توان معمول‌ترین نمودار قیمت دانست، اما این نمودارها نمی‌توانند اطلاعات زیادی درباره قیمت و بازار را به تریدر منتقل کنند؛ بنابراین نمودار دیگری مطرح است که می‌تواند در یک نگاه، اطلاعات بیشتری را به معامله‌گران منتقل کند. این نمودارها، نمودار شمعی ژاپنی یا کندل‌ استیک «Candle Staick» هستند. نمودارهای شمعی ژاپنی نزد تریدرها محبوبیت بسیاری دارند. در ادامه قصد داریم به بررسی کندل دوجی یا همان نمودار شمعی دوجی بپردازیم. پس اگر شما نیز کنجکاو هستید تا بدانید الگوی دوجی چیست و چه انواعی دارد، در این مقاله از دلفین وست با ما همراه شوید.

الگوی دوجی پایه بلند

الگوی شمعی دوجی در تحلیل تکنیکال چیست؟

هر الگوی شمعی می‌تواند ۴ مؤلفه اصلی را در اختیار تریدر قرار دهد که می‌توان این مؤلفه‌‌ها را از هر نمودار شمعی به‌دست‌آورد:

  1. بالاترین قیمت «High»
  2. پایین‌ترین قیمت «Low»
  3. قیمت آغازین «Open»
  4. قیمت پایانی «Close»

چهار مؤلفه فوق می‌تواند در قیمت‌های روزانه سهام بورس یا در قیمت سایر بازارهای مالی در یک بازه زمانی مشخص بررسی شود. درمجموع کندل شمعی، یک الگوی بازگشتی و نشان‌دهنده تغییر موقعیت بازار است. الگو یا کندل دوجی به الگویی گفته‌می‌شود که در آن، قیمت آغازین و قیمت پایانی با هم برابر یا بسیار به‌هم نزدیک باشند. کندل دوجی به مدلی از کندل شمعی گفته‌می‌شود که در آن بازار حالت خنثی و راکت یافته‌است؛ به‌طوری‌که فروشندگان و خریداران هیچ‌کدام بر یک‌دیگر پیروز نشده‌اند. معامله‌گران با کندلی که پس از کندل دوجی در نمودار ایجاد می‌شود، می‌توانند جهت بازار را تشخیص دهند.

چه زمانی الگوی دوجی اتفاق می‌افتد؟

همان‌طور که اشاره کردیم، تشکیل الگو یا کندل دوجی، نشانه خنثی‌بودن بازار است. باوجوداین معمولاً کندل دوجی در انتهای یک روند صعودی طولانی تشکیل می‌شود. این نوع کندل می‌تواند اخطاری برای بازگشت بازار باشد، اما به‌صورت‌کلی نباید سریع درباره دوجی‌ها تصمیم گرفت، بلکه باید منتظر ماند تا پایه و اساس نمودار کندل الگوی دوجی به‌صورت‌کامل روی نمودار تشکیل شود، آن‌گاه برحسب آن به پیش‌بینی بازار پرداخت. معمولاً تریدرهای محافظه‌کار بیشتر صبر می‌کنند تا با تشکیل کامل کندل دوجی بهتر بتوانند موقعیت بازار را برای خود توصیف کنند. این موضوع کمک می‌کند تا این تریدرها ریسک کمتری را در معاملات خود متحمل شوند؛ بنابراین موضوع این‌که الگوی دوجی چه زمامی رخ‌می‌دهد، می‌تواند در انتهای یک روند طولانی شارپ باشد که باید با احتیاط درباره آن تصمیم‌گیری کرد.

الگوی دوجی چیست

انواع الگوهای دوجی

الگوهای دوجی یا کندل‌های دوجی انواع مختلفی دارند که هریک از آن‌ها می‌توانند موقعیت‌های خاصی را به تریدر اعلام کنند. اگر بخواهیم برخی از رایج‌ترین کندل‌های دوجی را نام ببریم، موارد زیر در اولویت قرار دارند:

الگوی دوجی پایه‌بلند که به آن الگوی دوجی فرفره هم گفته می‌شود، فاقد بدنه است؛ یعنی سایه‌های آن بلند و برابر هستند. الگوی دوجی پایه‌بلند روی نمودار، برابربودن قدرت خریداران و فروشندگان بازار را نشان می‌دهد. از روی این الگو می‌توان به ترید و عدم قاطعیت در تصمیم‌گیری معامله‌گران نیز پی‌برد. اگر در نمودارهای بورس، الگوی دوجی پایه‌بلند فاقد سایه بالایی یا پایینی باشد، نشان‌دهنده آن است که سهام در صف خرید یا فروش قرار دارد.

در الگوی دوجی سنجاقک، سایه بالایی وجود ندارد یا خیلی کوتاه است، اما سایه پایینی بلندی مشاهده می‌شود. از روی الگوی دوجی سنجاقک می‌توان به قدرت بالای خریداران در بازار پی‌برد. اگر این الگو در یک روند صعودی ظاهر شود، یک سیگنال کاهش قیمت برای تریدر خواهدبود، اما چنانچه این الگو در یک روند نزولی ظاهر شود، نشانه افزایش قیمت خواهدبود. به الگوهای دوجی سنجاقک، الگوی دوجی اژدها هم گفته‌می‌شود؛ بنابراین هرکجا نام الگوی دوجی اژدها را مشاهده کردید، به یاد دوجی سنجاقک بیفتید. باید توجه‌داشت که الگوی دوجی اژدها یا همان الگوی دوجی سنجاقک به‌ندرت در نمودارها ظاهر می‌شود و می‌تواند به فعال‌شدن سیگنال خطر بینجامد!

در الگوی دوجی سنگ قبر، برخلاف الگوی دوجی سنجاقک، سایه پایینی وجود ندارد یا بسیار کوتاه است، اما در عوض سایه بالایی بلندی وجود دارد. این الگو مانند اسمش ترسناک بوده و به معنای قدرت زیاد فروشندگان در بازار است؛ یعنی خریدار و تقاضا برای خرید وجود ندارد یا بسیار اندک است و حجم معاملات کمتر می‌شود. الگوی دوجی سنگ قبر می‌تواند هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی ظاهر شود، اما معمولاً در انتهای بازارهای گاوی یا صعودی رخ می‌دهد. بیشتر معامله‌گران با مشاهده این الگو از خرید منصرف می‌شوند یا تصمیم به فروش می‌گیرند. معمولاً بازار خرسی که پس از یک بازار گاوی در پی یک الگوی دوجی سنگ قبر ایجاد می‌شود، طولانی است؛ به‌همین‌دلیل از روی این الگو می‌توان به یک روند نزولی طولانی پی‌برد.

به الگوی دوجی صلیب، الگوی دوجی چهار قیمت «Four Price Doji» نیز گفته‌می‌شود. در الگوی دوجی صلیب، قیمت آغاز، پایان، بالاترین و پایین‌ترین با هم برابر هستند؛ به‌طوری‌که شبیه یک صلیب به نظر می‌رسد. این الگو شبیه الگوهای دوجی پایه‌بلند است؛ با این تفاوت که سایه‌های کوتاه‌تری دارد. از روی الگوی دوجی صلیب به‌تنهایی نمی‌توان درباره حرکت بازار نتیجه‌گیری کرد، بلکه باید به کندل‌ها و الگوهای دوجی کناری آن توجه شود. موارد فوق جزء مشهورترین و قابل‌توجه‌ترین الگوهای دوجی در تحلیل تکنیکال هستند که می‌توان آن‌ها را به‌صورت تکی بررسی کرد، اما برخی از الگوهای مشهور در تحلیل تکنیکال هستند که می‌توان آن‌ها را به‌صورت جفتی، سه‌تایی یا دربرابرهم بررسی‌ کرد. الگوی دوجی استار یا الگوی ستاره یکی از آن‌هاست که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم.

الگوی دوجی دابل

کندل یا الگوی دوجی استار چیست؟

الگوی دوجی استار «Star Doji» به الگویی دوجی گفته‌می‌شود که یک بدنه کوتاه دارد. درحقیقت زمانی این الگو شکل می‌گیرد که در نتیجه یک شکاف در لایه‌های زیرین قیمت و در بالای روند حرکتی ایجاد شده باشد. آن‌گاه یک کندل با بدنه کوچک در بالا یا پایین یک کندل بزرگ شکل می‌گیرد که بالا و پایین‌بودن آن می‌تواند نتایج متفاوتی داشته باشد. برای درک این موضوع باید درنظرداشت که مدل الگوی دوجی استار یا ستاره دو نوع الگوی دوجی استار یا ستاره صبحگاهی و عصرگاهی دارد. این دو نوع دوجی را می‌توان به‌صورت‌زیر بررسی کرد:

الگوی ستاره صبحگاهی از تشکیل سه شمع متوالی ایجاد شده که سبب برگشت روند می‌شوند. ستاره صبحگاهی معمولاً در آخر روندهای نزولی ظاهر می‌شود. تریدرها با استفاده از این الگو در انتهای یک خط روند نزولی و استفاده از اندیکاتورهای دیگر، معکوس‌شدن روند را پیش‌بینی می‌کنند. این دوجی را می‌توان پس از یک کندل بلند مشاهده کرد که تشخیص آن در مقایسه با سایر کندل دوجی دشوارتر است. ستاره صبحگاهی در نمودار شبیه ستاره‌ای به نظر می‌رسد که در بالای یک کندل نزولی شارپ قرار گرفته و بر آن می‌تابد تا آن را روشن کند و انرژی صعودی به آن بدهد.

الگوی ستاره عصرگاهی، نقطه مقابل ستاره صبحگاهی است؛ به‌طوری‌که می‌توان آن را بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی در نظر گرفت. درواقع ستاره عصرگاهی یک کندل صعودی بلند است که در دنباله یک کندل نزولی یا صعودی کوتاه تشکیل می‌شود. درادامه آن نیز یک کندل نزولی بزرگ شکل می‌گیرد که حداقل به اندازه نصف کندل صعودی ارتفاع دارد. الگوی ستاره عصرگاهی مانند یک ستاره می‌ماند که پایین‌تر از کندل صعودی شارپ قرار گرفته و نزول و افول‌کردن آن را نشان‌می‌دهد. کندل دوجی یا الگوی دوجی ستاره، یکی دیگر از الگوهای کاربردی در تحلیل تکنیکال است که می‌تواند در کنار سایر اندیکاتورها برای نتیجه‌گیری از بازار بسیار مفید و کاربردی واقع شود.

نکته

اگرچه می‌دانیم الگوی دوجی چیست، الگو یا کندل دوجی به‌تنهایی برای تصمیم‌گیری کفایت نمی‌کند، بلکه باید در کنار انواع کندل دوجی از اندیکاتورها و دیگر ابزارهای مالی استفاده شود.

الگوی دوجی استار

محدودیت‌های الگوی شمعی دوجی چیست؟

اگرچه الگوهای دوجی یا کندل دوجی، یکی از ابزارهای اولیه تریدرها هستند و اهمیت بسیاری دارند، به‌دلیل برخی محدودیت‌ها نمی‌توان به آن تکیه‌کرد؛ به‌همین‌دلیل همواره توصیه‌می‌شود از الگوهای دوجی به‌تنهایی برای تصمیم‌گیری استفاده نشود و در کنار آن‌ها، حتماً از دیگر ابزارهای تحلیلی هم استفاده شود. درواقع می‌توان محدودیت‌های کندل دوجی را به‌صورت‌زیر بررسی کرد:

  1. الگوهای دوجی در حقیقت نشانگرهایی خنثی هستند که اطلاعات مهم، اما بسیار اندکی را به تریدر می‌دهند.
  2. برخی از انواع کندل دوجی که در این مطلب معرفی شدند، به‌ندرت در نمودارهای قیمت ظاهر می‌شوند؛‌ بنابراین نمی‌توان همیشه از نتیجه حاصل از تشکیل آن‌ها در نمودار بهره‌گرفت.
  3. الگوهای دوجی صددرصد قابل‌اعتماد نیستند؛ زیرا پس از تشکیل آن‌ها، بازگشت قیمت تضمینی نیست، بلکه تنها یک فرضیه درصورت ظاهرشدن آن‌هاست که بیشتر به واقعیت تبدیل می‌شود، اما نمی‌توان کاملاً روی آن حساب کرد.

موارد فوق را می‌توان اصلی‌ترین محدودیت‌های کندل دوجی درنظرگرفت؛ بنابراین اگر شما یک تریدر مبتدی هستید، باید حتماً با این کندل‌ها آشنایی داشته باشید، اما نباید به‌تنهایی در تحلیل‌های خود روی آن‌ها حساب کنید، بلکه دیگر ابزارهای تحلیلی را همراه با آن‌ها استفاده کنید و از تحلیل‌های بنیادی نیز غافل نشوید.

پرسش‌های متداول

الگوی دوجی یکی از الگوهای شمعی است که در آن، معمولاً قیمت‌های آغازین، پایانی، بالاترین و پایین‌ترین قیمت در آن‌ها برابر یا بسیار به‌هم نزدیک هستند. این موضوع در هر نوع از الگوهای دوجی به‌شکلی متفاوت دیده‌می‌شود.

الگوهای دوجی انواع مختلفی دارند که از جمله آن‌ها می‌توان به الگوی دوجی صلیب، الگوی دوجی سنجاقک، الگوی دوجی سنگ قبر، الگوی دوجی دابل، الگوی دوجی استار و… اشاره کرد.

الگوهای دوجی اطلاعات کلی را به تریدر منتقل‌ می‌کنند و نمی‌توانند به‌تنهایی الگوی کاملی برای تحلیل تریدرها باشند؛ به‌همین‌دلیل باید در کنار انواع کندل دوجی از دیگر نمودارها و ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها استفاده شود.

برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.