اهمیت چرایی افزایش سرمایه
در این مقاله به صورت خلاصه به تعاریف، تاریخچه، اهمیت بهره وری و همچنین عوامل مؤثر در ارتقاء ایجاد شرایط لازم برای بهبود بهره وری نیروی انسانی و عوامل مؤثر در کاهش بهر وری نیروی انسانی پرداخته می شود.
1- مقدمه
تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر و کارآمد از منابع گوناگون چون نیروی کار سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات، هدف تمامی مدیران سازمانهای اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی و مؤسسات خدماتی می باشد. وجود ساختار سازمانی مناسب، روشهای اجرائی کارآمد، تجهیزات و ابزار کار سالم، فضای کار متعادل و از همه مهمتر نیروی انسانی واجد صلاحیت و شایسته از ضروریاتی می باشند که برای نیل به بهره وری مطلوب باید مورد توجه مدیران قرار گیرد. مشارکت کارکنان در امور و تلاشهای هوشیارانه و آگاهانه آنان همراه با انضباط کاری می تواند بر میزان بهره وری و تعمیر برای بهبود بهره وری بویژه در یک محیط متلاطم و توأم با ناامنی تأثیر گذارد. روح فرهنگ بهبود بهره وری باید در کالبد سازمان دمیده شود که در آن میان نیروی انسانی هسته مرکزی را تشکیل می دهد.
یکی از مهمترین اهداف در هر سازمان ارتقاء سطح بهره وری آن است و با توجه به اینکه انسان در ایجاد بهره وری نقشی محوری دارد درخواستهای او در سازمان اثری کلیدی بجا می گذارد. در این مقاله به صورت خلاصه به تعاریف، تاریخچه، اهمیت بهره وری و همچنین عوامل مؤثر در ارتقاء ایجاد شرایط لازم برای بهبود بهره وری نیروی انسانی و عوامل مؤثر در کاهش بهر وری اهمیت چرایی افزایش سرمایه نیروی انسانی می پردازیم.
2- تعریف بهره وری
بهره وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی به منظور کاهش هزینه ها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان. تعاریف دیگر، بهره وری نیروی انسانی را حداکثر استفاده مناسب از نیروی انسانی به منظور حرکت در جهت اهداف سازمان با کمترین زمان و حداقل هزینه داشته اند. تر اساس دیدگاه سازمان بهره وری ملی ایران، بهره وری یک نگرش عقلانی به کار و زندگی است. این مشابه یک فرهنگ بوده که هدف آن هوشمندانه تر کردن فعالیتها برای یک زندگی بهتر و متعالی است. بهره وری عبارت است به دست آوردن حداکثر سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات زمان، مکان و . به منظور ارتقاء رفاه جامعه، به گونه ای که افزایش آن به عنوان یک ضرورت، در جهت ارتقاء سطح زندگی انسانها و ساختن اجتماعی همواره مدنظر صاحبنظران سیاست، مدیریت و اقتصاد قرار دارد.
3- تاریخچه بهره وری
بهره وری برای اولین بار در سال 1766 میلادی توسط کوتیرنی مطرح شد و در سال 1883 لیتر LITTRE بهره وری را قدرت و توانایی تولید کردن بیان کرد و در سال 1900 ار لی بهره وری را ارتباط این بازده و وسایل به کار رفته برای تولید این بازده عنوان کرد.
4- اهمیت بهره وری
در عصر حاضر بهره وری را یک روش، یک مفهوم و یک نگرشی در باره کار و زندگی می نامند و در واقع به آن به شکل یک فرهنگ و یک جهان بینی می نگرند، بهره وری در همه شئونات، کار و زندگی فردی، اجتماعی می تواند دخیل باشد و یک شاخص تعیین کننده درآمد سرانه هر کشور است و برای افزایش بهره وری ملی هر کشور باید درآمد سرانه آن کشور افزایش یابد.
5- عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری نیروی انسانی
در تعیین عوامل مؤثر بر بهره وری نظرات متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحبنظران عواملی را به عنوان عامل مؤثر مشخص کرده اند و به طور اجمال عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقاء انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینه های مناسب بطور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی تحول در سیستم و روشها که نقش حساس و کلیدی دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور، صرفه جوئی به عنوان وظیفه ملی در بهره وری مؤثر می باشد.
ولی تمام مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاق نظر دارند که برای افزایش سطح بهره وری تنها یک علت خاصی را نمی توان ارائه نمود بلکه عنوان می کنند که ارتقاء بهره وری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست.
- رفتار مطلوب و کردار درست رهبران و مدیران: مسئولیت خطیر مدیریت و رهبری باید به افرادی سپرده شود که ضمن برخورداری از ویژگیهای شخصیتی خاص، شیوه های رهبری و مدیریت مناسب را به کار گیرند و از نظر اخلاقی نیز الگو باشند.
- فراهم کردن شرایط لازم پیشرفتهای شغلی برای همه افراد
- دوره های آموزش ضمن خدمت و آموزش کارکنان: باید دوره های آموزش ضمن خدمت و آموزش کارکنان را به عنوان یک امر حیاتی و مستمر و مداوم تلقی کرد، زیرا تنها از طریق آموزش می توان تلاشهای کارکنان را با امکانات موجود و پیشرفتهای علمی جدید هماهنگ کرد.
- باید کلیه وظایف و دستورالعملها و مقررات و قوانین برای کارکنان واضح و روشن باشد و هیچ جای ابهامی برای آنها وجود نداشته باشد.
- دادن اختیارات کافی به کارکنان، تا آنها در انجام کارهای خود احساس مسئولیت بیشتری کنند.
- در اهمیت چرایی افزایش سرمایه زمان استخدام سعی شود افراد کارآمد و متخصص جذب شوند جهت انتخاب آنها اجرای آزمونهای شفاهی و کتبی ضرورت دارد.
- سعی شود تا کارکنان را در تصمیم گیری ها و تدوین اهداف و برنامه ها مشارکت داد. نتیجه این عمل باعث خواهد شد که کارکنان در اجرای فعالیتها اهمیت چرایی افزایش سرمایه احساس مسئولیت کنند و در دستیابی به اهداف سازمانی تلاش بیشتری بروز دهند.
- کیفیت بالای زندگی کاری: مفهوم کیفیت زندگی کاری بیانگر اهمیت احترام قائل شدن برای مردم در محیط های کاریشان است. به طور خلاصه می توان گفت: مواردی که در بالا بردن کیفیت زندگی کاری تآثیر گذار می با شد به شرح ذیل است:
- پرداخت مناسب و عادلانه بر انجام خوب یک کار
- وضعیت کاری سالم و ایمن
- امکان یادگیری و استفاده از مهارتهای جدید
- ایجاد انسجام اجتماعی در سازمان
- آماده کردن امکانات رشد و پیشرفت و ترقی برای کارکنان
- حفظ حقوق فردی
- تعادل در تقسیم زمان کاری و زمان بیکاری مجاز
- ایجاد غرور کاری و سازمانی
6- مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهره وری
مهمترین و عمده ترین عامل کاهش بهره وری منابع انسانی نامتوازن بودن درآمد و هزینه ا ست که مهمترین عامل در انگیزش منابع انسانی است. پس از آن مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهره وری در داخل یک سازمان به شرح زیر است:
- وجود تبعیض بین کارکنان (ناشی از ضعف مدیریت)
- ناامنی شغلی
- موفق نبودن و بی میلی بر برنامه ریزی های میان مدت یا بلندمدت (ضعف مدیریت)
- مساعد نبودن محیط کاری مناسب
- عدم توجه به نیازهای واجب کارکنان
- کنترل نکردن (بی ثباتی در برنامه های کنترلی)
- ناهماهنگی رشته تحصیلی و شغلی
- استفاده نکردن از تخصص ها در مشاغل مربوط (ضعف مدیریت)
- بی برنامگی مدیریت
- فقدان کارآموزی (ضعف مدیریت)
- ناهماهنگی استعدادهای فردی و شغلی (ضعف مدیریت)
- بی کفایتی سرپرست
- بی علاقگی به کار فعلی و انتقال پی در پی نیروی انسانی
- تورم نیروی انسانی
تقریباًتمامی عوامل کاهش بهره وری نیروی انسانی به ضعف مدیریت ارتباط دارد. در این میان باید رابطه فرد با سازمان ارتباطی متقابل و دوطرفه باشد. مدیریت موفق کسی است که محیط فرهنگی سازمان خود را که عاملی بسیار مؤثر در رفتارهای کارکنان است عمیقاً بشناسد و درک کند و آن را در جهت اجرای برنامه های سازمان بکار گیرد. حقوق و مزایای افراد باید بر اساس ماهیت شغل، تخصص، تجارب و عملکرد افراد در برابر تغییرات و برنامه ها معین شود. اگر عملکرد افراد به دقت ارزیابی نشود و مطابق شایستگی به آنان امتیاز داده نشود یا به تعبیر دیگر افراد شایسته از امتیازات بیشتر در سازمان برخوردار نشوند در آن سازمان به تدریج فرهنگ کم کاری بوجود می آید.
پایین بودن حقوق و دستمزد در ایران در قیاس با شاخص هزینه زندگی در سالهای اخیر موجب کم کاری و یافتن شغل های دوم و سوم شده است که نهایتاً موجب خسته تر شدن نیروی کار، کاهش بازدهی و بروز مشکلات روحی و روانی برای نیروی کار در خانواده های آنها شده است و نتیجتاً بر روی بهره وری نیروی کار تأثیری منفی گذاشته است.
اگر نتوانیم نیازهای رفاهی و معیشتی نیروی کار، نظام شایسته سالاری عدالت و انصاف را بر اساس یک نظام جامع ارزیابی عملکرد در سازمانها عملی سازیم به افزایش بهره وری امیدی نمی توان داشت.
7- شرایط لازم برای بهبود بهره وری نیروی انسانی در سازمانها
سه عامل کلیدی در موفقیت سازمان ارتباط، تعهد، تداوم هستند.
6-1- ارتباط
برنامه بهبود بهره وری شما نیازمند به حمایتی است که در ارتباط صادقانه و تمام و کمال و همراه با اطمینان بین شما و کارمندانتان بین شما و مدیرتان و بین شما و مشتریانتان – یعنی مردمی که مصرف کننده کالا و یا استفاده کننده از خدماتی هستند که اهمیت چرایی افزایش سرمایه واحد شما ارائه می دهد – وجود دارد.
6-1-1- ارتباط با کارمندان
با کارمندان خود رو راست باشید و قبل از پخش شایعات به این ابهامات پاسخ دهید. هنگامی که برنامه در حال اجرا می باشد بازخور را بطور مثبت و سازنده به واحد خود ارائه دهید. در ارتباط با موقعیت سازمان، اطلاعات کارمندانتان را بهنگام سازید. نه تنها سؤالات آنها را پاسخ گویید بلکه نظرات آنان را نیز پذیرا باشید و فرصت ابراز نظر به کارکنان داده شود و در خلال انجام کار آنها را تشویق کنید تا باز خور و نظرات نو ارائه نمایند و در باره مسائل و نیازهای خود صحبت کنند. همیشه مدیر را در جریان پیشرفت برنامه قرار دهید. نیازهای سازمان را تشریح کنید – در برخورد با مسائل با توجه به راه حلهای ارائه شده آماده باشید. افزایش توان کار را مطرح و در هنگام نیاز همکاری کنید.
6-2- تعهد
برای موفقیت در یک برنامه بهبود بهره وری، شما همچنین به تعهد شخصی و قلبی افراد درگیر در برنامه خود نیازمند هستید. ابتدا حسن تعهد خود را بیازمایید. باید قلباً باور داشته باشید که برنامه شما جامه عمل خواهد پوشید. شما و کارمندانتان انسانهای درستی برای انجام این کار هستید و اینکه این برنامه و موفقیت آن برای سازمان شما ضروری و حیاتی می باشد. تعهد را در میان اعضای گروه از طریق هدفگذاری ؛ طرحریزی ایجاد کنید و تداوم ببخشید. وظایف مناسب افراد را بطور ماهرانه به عهده آنان واگذار نمایید. کار را به کسانی ارجاع نمایید که از عهده انجام آن کار برآیند. پیوسته اهمیت چرایی افزایش سرمایه اهمیت برنامه را در کل و وظیفه هر یک را به طور فردی یادآور شوید. تعهد هنگامی خود را نشان خواهد داد که گروه بر یک بحران فایق آید و این امر فقط بر اثر پیش بینی های انجام شده ممکن می باشد.
از طرف دیگر هیچ چیز مانند شاهد بر باد رفتن زحمات خویش بودن در مقابله با یک مشکل پیش بینی نشده باعث کشتن تعهد نمی شود. سؤال کنید که کجای کار اشتباه است؟ از کجا باید می دانستیم که چنین اتفاقی روی خواهد داد؟ چگونه می توانیم از آن جلوگیری کنیم؟ و . در طول مدت انجام کار، خود را الگویی جهت دقت و عملکرد کارمندان خود - آنگونه که از آنها توقع دارید – قرار دهید. وقتی که تعهد خود را در عمل نشان دادید، آخرین آثار بدبینی نیز در میان افراد شما از بین خواهد رفت.
6-3- تداوم
بهبود بهره وری یک اتفاق نیست بلکه مستلزم داشتن راه و روش خاصی است. بسیاری از سازمانها مشاورانی از خارج استخدام می کنند، برنامه های کامپیوتری آماده و گرانبها خریداری می نمایند، تمام موفقیتهای اولیه را با هیاهوی بسیار اعلام می کنند و این در واقع برای بدست فراموشی سپردن برنامه قبلی بهنگام شروع یک برنامه جدید است. در نتیجه انتظار بر این است که از این به بعد مدت قابل توجهی را صرف نظارت بر پیشرفت برنامه نمایید. بر اجرای کار، وقوف کامل داشته باشید، در هنگام بروز مشکلات، نیروها را جهت دهی کنید و وقتی که توان افرادتان به سستی می گراید به آنها نیروی تازه بدهید. از شکستهای خود درس بگیرید و هر یک از موفقیتهای خود را تبدیل به یک روش علمی و استاندارد نمائید.
1. طاهری، شهنام، بهره وری و تجزیه و تحلیل آن در سازمانها
2. باقریان، محمد، تصمیم گیری حکیمانه رویکردی جدید به الگوسازی در مدیریت
3. جمعی از اساتید مدیریت – نظام اداری و نقش آن در بهره وری ملی
4. امامی میبدی، علی، اصول اندازه گیری کارایی و بهره وری
شناسه مطلب: 575797670
تعداد بازدید: 192306
تاریخ ایجاد: ۰۴:۲۹:۴۸ ۱۳۸۷/۰۶/۱۱
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۳:۵۰ ۱۳۸۷/۰۶/۲۶
تاریخ ویرایش: ۰۴:۲۹:۴۸ ۱۳۸۷/۰۶/۱۱
خیلی مفید و کامل بود. با تشکر از نویسنده محترم
عالی بود و یکی از نیازهایم را برطرف کرد.
ممنمون از مقاله ی شما.
سایت تو خیلی ,الی بود الهه ی هر چی سایت مدیریت دمتون گرم به همه معرفی می کنمش
اگر نتایج با تئوری های مرتبط اعم از تئوری های جامعه شناختی و مدیریتی ترکیب شده بود و براساس مدل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گرفت نتایج اعتبار بیشتری به خود می گرفتند .
نرخ بهره بین بانکی و بازار سرمایه
نرخ بهره یکی از متغیرهای کلیدی در هر اقتصاد است. در اقتصاد نرخ سودهای متفاوتی از جمله تسهیلات، سپرده، بدون ریسک و. وجود دارد که نرخ بازار بین بانکی از میان آنها اهمیت بسیار زیادی دارد.
نرخ بهره یکی از متغیرهای کلیدی در هر اقتصاد است. در اقتصاد نرخ سودهای متفاوتی از جمله تسهیلات، سپرده، بدون ریسک و. وجود دارد که نرخ بازار بین بانکی از میان آنها اهمیت بسیار زیادی دارد. نرخ بهره اسمی برابر است با مجموع تورم و نرخ بهره واقعی، لذا در سالهای اخیر که شاهد دورههای اقتصادی همراه با تورم بالا بودهایم، نرخ بهره واقعی به مقادیر کمتر از صفر و منفی سقوط کرده است. افزایش یک تا دو درصدی نرخ سود بین بانکی نمیتواند به دلیل مداخلاتی که در این بازار اهمیت چرایی افزایش سرمایه اعمال میشود و حضور تورم بالا در اقتصاد ایران، تاثیر قابل ملاحظهای در اقتصاد و سایر بازارها داشته باشد. اما در صورتی که روند صعودی سود بین بانکی چشمگیر باشد، میتوان تاثیر آن را در کاهش تورم، حس کرد. افزایش نرخ بهره در صورتی که بتواند تورم را پوشش دهد یا به بیان دیگر بتواند نرخ بهره حقیقی را مثبت نماید، نقدینگی را به سمت بانکها و بازار بدهی خواهد کشاند و سایر بازارها را تحت فشار خروج سرمایه قرار خواهد داد. اما در صورتی که نرخ بهره حقیقی منفی بماند، چنین اثری محدود و بعضا حتی قابل چشمپوشی است.
طبق آخرین به روزرسانی از بانک مرکزی، نرخ سود بین بانکی به کانال 19 درصد رسیده است و همچنان روند صعودی خود را ادامه میدهد.
به نظر میرسد برخی از متغیرهای موجب رشد نرخ بهره بین بانکی نظیر دستاندازی دولت به منابع پایه پولی از بین رفتهاند و ، بانکها ،علی رغم وفور نسبی پول نزد خود، در دو ماهه اخیر با کاهش نسبی منابع بلندمدت مواجه شدهاند که نیاز آنها را به قرضگیری کوتاهمدت بیشتر میکند. بنابراین روند صعودی نرخ سود در بازار بین بانکی ناشی از افزایش تقاضا برای برداشت از ذخایر بانک مرکزی است که احتمالا ناشی از کسری نقدینگی در شبکه بانکی است. از طرفی حضور بانک مرکزی و جمع کردن اضافه تقاضای بازار بین بانکی منجر به آن شده که نقدینگی چه در بازار بین بانکی و چه در بازار سرمایه تا حدی منقبض شود. نرخ سود بین بانکی از ابتدای سال روند کاهشی داشته تا زمانی که نرخ سود بین بانکی به ارقامی زیر 18 درصد رسید و مجددا به بالای آن بازگشت و در روزهای اخیر نیز به 19.1 درصد رسیده است. برای درک تغییرات نرخ سود بین بانکی باید عاملیت بازیگران این بازار یعنی دولت، بانک مرکزی و بانکهای تجاری را مورد توجه قرار داد.
عاملیت دولت در 4 ماهه اول امسال، حضورپررنگی بوده و به دلیل استفاده از تنخواه بانک مرکزی و افزایش سقف آن، توانسته بود برداشت نسبتا زیادی از بانک مرکزی داشته باشد و به همین دلیل عرضه پول پرقدرت تاثیر اصلی را بر کاهش نرخ داشت. پس از مدتی اما تاثیر دولت بر بازار پول، کاهش یافته و با توجه به افزایش درآمد مالیاتی و نیز پر شدن سقف تنخواه خزانه دولت، عرضه پول در بازار بین بانکی از ناحیه دولت، کاهش یافت.
این موضوع که گمانهزنی از افزایش نرخ بهره میتواند در روند فعلی بورس اثرگذار باشد از این واقعیت سرچشمه میگیرد که هنوز سناریویی موجود است که طی آن میتوان از تورم افسارگسیخته پرهیز کرد و نرخ بهره حقیقی را دست کم در میانمدت به صفر نزدیک کرد. در صورتی که این چشمانداز از میان برود احتمالا نمیتوان بر کارکرد نرخ بهره برای کنترل تورم تاکید داشت.
اساسا بازار پول و بازار بدهی به عنوان رقبای دیگر بازارهای دارایی عمل میکنند. تحت شرایط خاصی جذابیت این بازارها از رقبا بیشتر شده و نقدینگی را به سمت خود جذب میکنند. این آستانه جایی است که کسب سود بانکی، بدون تحمل ریسکی خاص از بازدهی باقی بازارها جذابتر میشود. در یک سناریوی فرضی، در صورت افزایش نرخ بهره بانکی به مقداری بیش از سود انتظاری سرمایهگذاران از بازار سرمایه، نتیجه این تصمیم، خروج پول از بازار سرمایه و حرکت آن به سمت بانک است. خروج نقدینگی از بورس بر قیمت سهام فشار وارد خواهد کرد و سپرده نزد بانکها افزایش خواهد یافت که عملا سهامداران بورسی را متاثر خواهد ساخت.
اما تعمیم این عملکرد نتایج کلانتری برای اقتصاد خواهد داشت و از جمله نتایج اولیه آن کاهش سرمایهگذاری در تولید است. همچنین اخذ تسهیلات و تامین مالی شرکتها از این محل نیز با اهمیت چرایی افزایش سرمایه کاهش مواجه خواهد شد؛ چرا که هزینه تامین پول تا حد زیادی بالا رفته و ممکن است گرفتن وام و قبول ریسک اعتباری توجیه نداشته باشد.
نهایتا کاهش هزینهکرد و افزایش پسانداز، احتمال رکود را افزایش میدهد. بنابراین احتمالا شرکتهای بورسی رشد تولید و طرحهای توسعه کمتری خواهند داشت. هم چنین افزایش نرخ بهره در بازار بین بانکی از دو جهت به کنترل تورم کمک میکند. اولین مورد این است که افزایش سود بین بانکی هزینه خلق پول را برای بانکها بالا میبرند و به این دلیل عرضه پول در اقتصاد که عامل اصلی صعود تورم است، کم میشود. از سوی دیگر، افزایش نرخ بهره بین بانکی موجب افزایش سود سپردهها و اوراق دولتی میشود که این امر مردم را به سپردهگذاری در بانکها و خرید اوراق دولتی تشویق میکند و آنها به سمت سرمایهگذاری در در بازارهای طلا، ارز، خودرو و . نمیروند که این موضوع تقاضا برای خرید این داراییها و قیمت آنها را کاهش میدهد و بدین ترتیب با کاهش انتظارات تورمی، تورم نیز کنترل میشود
بنا به پیش بینیهای متعدد و با توجه به عدم توان دولت در فروش شرکتهای دولتی و نفت در سقف اول بودجه 1400 حداقل 400 هزار میلیارد تومان کسری وجود دارد که 132 هزار میلیارد تومان آن از محل فروش اوراق تامین خواهد شد و هم اکنون نیز در دسترس است.
اهمیت نگهداری تجهیزات و چرایی آن
امروزه بسیاری از صنایع، تجهیزات پیچیدهای را به کار میگیرند تا محصولات خود را تولید کنند. استفاده از تجهیزات پیشرفته نه تنها مزیتهای رقابتی برای برخی تولیدکنندگان ایجاد میکند، بلکه برای بسیاری از آنها نیازی جهت ادامه فعالیت است. مزیت رقابتی از این جهت است که هرچه تولید و یا سیستم تولیدی بک محصول پیچیدهتر باشد، رقیب به سرمایه و تلاش بیشتری برای ورود به صنعت نیاز دارد. از سوی دیگر، امروزه خیلی از تولیدات نیازمند دستگاههای پیچیدهای هستند. پیشرفتهای اخیر در زمینه سیستمهای اطلاعاتی و تکنولوژی رایانهای سبب شده است تا انفجاری از نوآوریها در زمینه ساخت تجهیزات و همچنین فناوری رباتیک رخ دهد. به عنوان مثال، ساختار تولید تجهیزات در سالهای اخیر تغییرات قابل توجهی داشتهاند، این تغییرات در صنایع پیشرفته و یا با تکنولوژی بالا (High-Tech) چشمگیر است.
دلایل اهمیت نگهداری تجهیزات
افزایش پیچیدگی
نخست، پیچیدگی تجهیزات افزایش یافته است. برای نمونه، در گذشته بسیاری از ماشینآلات به صورت واحدهای جداگانه فعالیت میکردند. اکنون، بسیاری از ماشینآلات به یک شبکه تولید کامپیوتری متصل شدهاند تا یک خط تولید اتوماتیک را به وجود بیاورند. بسیاری از ماشینآلات دارای اجزای زیادی هستند و با دقت و سرعت بیشتری نسبت به گذشته عملیات را انجام میدهند.
کاهش چرخه عمر تجهیزات
دوم، تغییرات سریع تکنولوژی به سمتی حرکت کرده است تا چرخه عمر تجهیزات را کوتاهتر کند. در گذشته، عمر ماشینآلات زمانی به پایان میرسد که دیگر قابل تعمیر نبودند. اما امروزه، ماشینآلات به محض اینکه از نظر فناوری قدیمی میشوند، تعویض میشوند، حتا اگر از نظر کارکردی در شرایط خوبی باشند.
افزایش هزینه تجهیزات
در نهایت، هزینه تجهیزات بسیار افزایش یافته است. برای مثال، در صنایع نیمه هادی قانون راک که توسط سرمایهگذار و سرمایهدار؛ آرتور راک (Arthur Rock) توسعه داده شد، بیانگر همین روند است. بر اساس قانون راک، هزینه سرمایهای تجهیزات صنعت نیمه هادی، هر 4 سال یکبار دو برابر خواهد شد. این قانون از سال 1960 در این صنایع برقرار و درست است.
از زمانی که هزینه تجهیرات افزایش یافت، ناکارآمدی در بهرهبرداری از تجهیزات، تاثیر بزرگی بر خروجی و سودآوری شرکتها داشته است. مدیریت عملکرد تجهیزات یک موضوع مهم در بسیاری از شرکتها است. در صنایع پیشرفته و یا هایتک (High-Tech) شرایط بدتری برقرار است، زیرا فناوری با سرعت بیشتری منسوخ میشود، و عمر استفاده تجهیزات کوتاه میشود. شرکتها اغلب برای بیشینهسازی بازگشت سرمایه در مدت کوتاه، تجهیزات خود را مدت زمان بیشتری در روز به کار میگیرند و ماشینآلات را به نحوی تنظیم میکنند تا با بیشترین سرعت و دقت کار کنند. به همین دلیل، مدیریت عملکرد تجهیزات به طور فزایندهای به یک وظیفه چالشی تبدیل شده است.
مدیریت تجهیزات اهمیت چرایی افزایش سرمایه شامل فازهای مختلفی است. فاز نخست فاز مدیریت شکستها است که پیش از دهه 1950 شروع شد. در این فاز، ماشینآلات زمانی تعمیر میشدند که نیاز به بازسازی داشتند. فاز دوم، تعمیرات پیشگیرانه (PM) نام دارد که در دهه 1950 ایجاد شد. در این دوره، عملیات تعمیر و نگهداری بنا اهمیت چرایی افزایش سرمایه شد و فعالیتهای زمانِ بنیان تعمیرات پیشگیرانه پذیرفته شد. فاز سوم، تعمیر و نگهداری موثر یا بهرهور در دهه 1960 بود. کلید اصلی در این دوره، قابلیت اطمینان و تعمیر پذیری تجهیزات، و آگاهی داشتن از هزینه فعالیتهای تعمیر و نگهداری بود. فاز چهارم، تعمیر و نگهداری بهرهور جامع (TPM) بود که در دهه 1970 شکل گرفت. این دوره، دورهی درخشانی برای گسترش فنون تعمیر و نگهداری بود، فنونی که در برگیرنده جنبههایی همچون فاکتورهای انسانی و طراحی تجهیزات هستند. فاز پنجم، تعمیر و نگهداری بهرهور جامع به همراه تعمیر و نگهداری موثر (PdM) است. این فاز از دهه اهمیت چرایی افزایش سرمایه 1980 تا میانه دهه 1990 غالب ترین بوده است، زمانی که مفاهیم تعمیر و نگهداری وضعیتبنیان (PdM) به صورت گستردهای از طریق پیادهسازی سیستمهای مدیریت تعمیر و نگهداری رایانهای (CMMSs) به کار گرفته شد.
این فازهای توسعه یافته تلاشهای شرکتها و صنایع جهت پذیرش بخشهایی از روشهای مدیریت نگهداری و تعمیرات در دورههای مختلف است. این بدان معنا نیست که این روشها در طی دورههای بعدی بی استفاده بوده است. در حقیقت بیشتر این روشها همچنان در صنایع و شرکتهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
مدیریت تجهیزات برای دهههای زیادی در دل نگهداری و تعمیرات قرار گرفت. روشهای نگهداری و تعمیرات به طور گستردهای در مدیریت تجهیزات استفاده میشود. به طور قطع، تمرکز نگهداری و تجهیزات بر روی بهینگی در دسترس بودن تجهیزات قرار دارد. با این همه، بهرهبری و استفاده از تجهیزات است که خروجی و سودآوری کارخانه را مشخص میکند. همین موضوع اهمیت نگهداری تجهیزات را بازگو میکند. در موارد بسیاری، ساختار سازمانی کارخانهها به گونهای است دپارتمانهای عملیاتی مسئول استفاده از تجهیزاتشان هستند و دپارتمان نگهداری و تعمیرات مسئول در دسترس بودن تجهیزات است. بر اساس این بخشبندی عملیاتی، تصویر کلی معمولن قابل درک نیست و این اجازه را میدهد که کمبودهایی در فرایند مدیریت تجهیزات رخ دهد.
شرکت نرم افزاری اشا تولید کننده نرم افزار نگهداری و تعمیرات آماده ارائه به صنایع و کارخانجات است.
تعریف سرمایه در گردش چیست؟
سرمایه در گردش یا Working Capital از جمله اصطلاحات بسیار رایج در حسابداری و مدیریت مالی است و میتواند نشاندهنده امکان نقدپذیری برای یک فرد یا یک کسب و کار باشد.
طبیعی است که از متمم انتظار ندارید شما را گرفتار تعاریف خشک و سخت حسابداری کند. بنابراین اجازه بدهید که با تعدادی مثال و کمی کاهش دقت علمی (فقط کمی و نه بیشتر) به بررسی تعریف سرمایه در گردش بپردازیم.
ابتدا لازم است مفهوم داراییهای جاری را بشناسیم. داراییهای جاری داراییهایی هستند که به صورت معقول و منطقی (نه خوشبینانه و نه بدبینانه) در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند.
پس پول قطعاً جزو داراییهای جاری است. سرمایه گذاریهای کوتاه مدتی که به سادگی قابل فروش و تبدیل به نقدینگی هستند هم جزو داراییهای جاری محسوب میشوند. موجودی انبار هم در صورتی که در افق زمانی کوتاه مدت قابل فروش و تبدیل به پول نقد باشد در گروه داراییهای جاری طبقه بندی میشود. حسابهای دریافتنی (مطالباتی که در کوتاه مدت بتوان آنها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیق از آنها موجود نباشد) هم شکل دیگری از داراییهای جاری محسوب میشوند.
به داراییهای جاری، سرمایه در گردش هم گفته میشود.
اما به خاطر داشته باشید که یک شرکت علاوه بر داراییهای جاری، بدهیهای جاری هم دارد. به همان شیوه فوق میتوان بدهیهای جاری را هم تعریف کرد. بدهیهایی که به صورت معقول و منطقی (نه خوشبینانه و نه بدبینانه) در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند.
به همین دلیل بهتر است به سرمایه در گردش خالص توجه داشته باشیم. یعنی: اختلاف بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری.
اگر بخواهیم به زبان سادهتر بگوییم، سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی داراییهای نقد یا نزدیک به نقد یک سازمان است. چیزی که هزینهها و نیازهای روزمره یک شرکت را تامین میکند.
آیا تا به حال با کسی مواجه شدهاید که خانه گرانقیمتی داشته باشد اما به علت ورشکستگی یا هر مسئله دیگری از پرداخت بدیهیهای روزمره خود ناتوان باشد؟ همیشه به خاطر داشته باشیم که حتی ممکن است با منفی بودن سرمایه در گردش، همچنان یک کسب و کار تا مدتی به کار خود ادامه دهد. اما چنین وضعیتی در بلندمدت پایدار نخواهد بود.
گاهی مدیران در گفتگوهای روزمره خود سرمایه در گردش و سرمایه در گردش خالص را به جای یکدیگر به کار میبرند. بنابراین بهتر است در جلسهها نسبت به مفهومی که واقعاً در ذهن طرف مقابل است حساس باشیم.
آشنایی با مفهوم سرمایه در گردش در متمم
ما در متمم در بحث کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید، زمانی که به اشتباهات مالی کارآفرینان در دوران طفولیت سازمانها پرداختهایم از این مفهوم استفاده کردهایم. شاید مرورآن درس بتواند به درک بهتر و کاربردی این مفهوم کمک کند.
برخی از دوستان متممی که به این درس علاقه مندند: مجید ، مهشید محمدی ، حامد ، حسین احمدیار ، حامد صیادی
خروج سرمایه از کشور خطرناک شد
مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران گفت: با توجه به خروج سرمایه از کشور باید از دولت پرسید که آیا اجرای قانون مالیات بر عایدی یا سرمایه به نفع کشور است و تقاضا داریم که در این زمینه بررسی مجدد صورت گیرد و اگر به صلاح نیست این موضوع به تاخیر بیفتد، زیرا خروج سرمایه در شرایطی که هم تحریم وجود دارد و سرمایه گذاری خارجی هم در داخل انجام نمیشود، بسیار خطرناک است و در آینده مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد.
به گزارش بیدار بورس، مسعود خوانساری در سی امین جلسه هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، اظهار داشت: براساس آخرین اطلاعات منتشر شده توسط مراجع رسمی، خوشبختانه وضعیت تولید و تجارت کمی رونق یافته است و شرایط نسبت به گذشته بهتر شده است و امسال ۴۰ درصد رشد صادرات غیر نفتی و افزایش ۳.۳ درصدی تولید ناخالص داخلی را داشته ایم.
وی افزود:، اما همچنین تورم بالا و دو رقمی را شاهد هستیم که مانع بزرگی در راه تولید است و وضعیت معیشت خانوارها نامناسب است و مشکلات زیادی برای وضعیت اقتصادی خانواردها وجود دارد.
رئیس اتاق بازرگانی تهران با ابراز نگرانی از افزایش حساب منفی تراز سرمایه بیان داشت: طبق آمارهای بانک مرکزی، خالص حساب سرمایه در نیمه نخست سال جاری به حدود منفی ۶.۳ میلیارد دلار رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۶۳ درصد تضعیف شده است و این موضوع احتمال تشدید خروج سرمایه را از کشور میدهد.
خوانساری افزود: در خرید خانه در ترکیه باز هم ایرانیان رتبه اول را کسب کرده اند و در شرایطی که لیر هر روز سقوط میکند؛ بنابراین لازم است که در مورد چرایی خرید خانه توسط ایرانیان در کشور ترکیه با وجود سقوط ارزش لیر باید آسیب شناسی شود و تقاضای آسیب شناسی از دولت را در زمینه خروج سرمایه از کشور داریم.
وی گفت: با توجه به خروج سرمایه از کشور باید از دولت پرسید که آیا اجرای قانون مالیات بر عایدی یا سرمایه به نفع کشور است و اهمیت چرایی افزایش سرمایه تقاضا داریم که در این زمینه بررسی مجدد صورت گیرد و اگر به صلاح نیست این موضوع به تاخیر بیفتد، زیرا خروج سرمایه در شرایطی که هم تحریم وجود دارد و سرمایه گذاری خارجی هم در داخل انجام نمیشود، بسیار خطرناک است و در آینده مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد.
رئیس اتاق بازرگانی تهران افزود: رشد سرمایه گذاری طی دو فصل اول و دوم ۱۴۰۰ منفی بوده است و در فصل دوم بر شدت افت افزوده شده است، طبق گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس وضعیت امنیت سرمایه گذاری در کشور مهمترین عامل عدم سرمایه گذاری اعلام شده است و نبود ثبات اقتصادی و نبود محیط کسب و کار مناسب نیز از دلایل عدم سرمایه گذاری است که امیدواریم دولت جدید با ثبات بخشی به اقتصاد کشور، وضعیت بهبود یابد.
وی در مورد ارتباط ایران و چین اظهار داشت: در رابطه با ارتباط و توافقنامه با این کشور دوباره مسائلی در حال مطرح شدن است و لازم است که در این ارتباط تحت تاثیر برخی مسائل قرار نگیریم، زیرا همانطور که ارتباط با غرب برای ما مهم است ارتباط با شرق نیز به همان اندازه اهمیت دارد و باید قبول کرد که چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ دنیا مطرح است و سرمایه گذاریهای زیادی انجام میدهد و یقینا در سال آینده حتی توسعه هم مییابد و لذا نفی شرق و غرب درست نیست و اتاق هم به عنوان نماینده بخش خصوصی باید واقع بنیانه برخورد کند و ضمن اینکه هشدارهای لازم را بدهیم که قراردادها درست باشد و دو طرف از انعقاد این قراردادها و تفاهمنامهها سود کنند.
خوانساری گفت: تقابل بخش خصوصی با مجلس در شرایطی که نیاز است همه با هم همدل باشند درست نیست و تعارض بین بخش خصوصی و مجلس بسیار خطرناک است، بدون همکاری با سه قوه بخش خصوصی قطعا نمیتواند موفق باشد
دیدگاه شما