درک کانال صعودی


چگونه مفاهیم چرخه به درک تکنیک های نموداری کمک می کنند

در فصل ۳ کتاب هارست جزئیات کامل این مطلب توضیح داده شده است که چطور تکنیک های نموداری استاندارد مانند خط ترند یا روند ها، کانال ها، الگوهای نموداری و میانگین متحرک ها زمانی که با اصول چرخ های درک کانال صعودی هماهنگ شوند کاربرد بهتری می یابند و بهتر درک می شوند. شکل 14-11 به تفسیر وجود خط ترند یا روند ها و کانال ها کمک می کند. چرخه افقی که در پایین قرار دارد هنگامی که با خط بالا ترند یا رونده ای که به عنوان خط ترند یا روند طولانی مدت شناخته می شود جمع می شود تشکیل یک کانال صعودی را می دهد. مشاهده می کنید که چطور چرخه افقی که در پایین قرار دارد همانند یک نوسانگر عمل می کند.

در شکل ۱۴-۱۲ مشاهده می کنید که چطور الگوی سر و شانه های سبز از ترکیب طول دو چرخه با خط صعودی به وجود آمده است.

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

هارست از طریق کاربرد چرخ ها تشکیل الگو های سقف دوقلو، مثلث ها، پرچم ها چرا پرچم های سه گوش را توضیح داده است. برای مثال الگوی V شکل سقف یا کف هنگامی رخ می دهد که یک چرخه متوسط همزمان با چرخه های بزرگتر و کوچکتر بعد از خود چرخش کند.

هارست همچنین عنوان می کند که میانگین های متحرک چنانچه طول آن با طول چرخه های مهم آهن باشد مفیدتر واقع می شوند. دانشجویان تکنیک های عمومی نمودار می توانند با مطالعه فصلی از کتاب هارست به نام بازبینی الگوهای نموداری بینش جدیدی را در رابطه با اینکه چطور این نمودارها شکل گرفته اند و حتی چگونگی عملکرد آنها کسب کنند.

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

راه های درک بهتر بازار

راه های درک بهتر بازار

شاید شما به عنوان یک تریدر هنوز نمی دانید که لازم است استراتژی خود را برای هر معامله حفظ کنید یا باید آن را تغییر دهید؟ یا اینکه لازم است برای تحلیل بازار مورد نظرتان از ابزارهای مختلفی استفاده کنید یا خیر؟ شاید چگونگی استفاده از بهترین روش برای تحلیل بازار را هم هنوز ندانید؟ جالب است بدانید که تریدرهای حرفه ای استراتژی یکسانی برای همه ی معاملاتشان ندارند. آن ها به قدری بر راه های درک بازارهای مالی مسلط هستند که فقط با دیدن نمودارها می دانند که از چه ابزارهای تحلیلی باید استفاده کنند.

یعنی آن ها اطلاعات لازم در مورد درک بهتر بازار از طریق این نمودارها را دارند. این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است.

لذا در این مقاله راه های درک بهتر بازارهای مالی بیان می ‌شوند که فقط کافیست شما از چند مورد آن ها برای تحلیل بهتر بازار مورد نظرتان استفاده کنید.

شما هم می ‌خواهید نظیر تریدرهای حرفه‌ ای همچون راننده هایی باشید که بدون فکر رانندگی می‌ کنند و در واقع ضمیر ناخودآگاه شان، کارهایی که باید انجام شود را به آن ها مخابره می ‌کند؟

اگر می خواهید مانند این معامله گران حرفه ای باشید و با یک دید بر نمودارهای قیمتی، کلیت بازار دستتان بیاید و آنی تصمیم خرید، فروش و یا نگه داشتن دارایی تان را بگیرید با این مقاله همراه باشید.

فهرست محتوای مقاله

واگرایی ها

سقف ها و کف ها

نوسان های قیمت

خط های روند و کانال

میانگین های متحرک

سطح های حمایت و مقاومتی

انتخاب تایم فریم های بالاتر

  • جمع بندی راه های درک بهتر بازارهای مالی

راه های درک بهتر بازارهای مالی

این راه ها بسیارند که از جمله ی آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

واگرایی ها

واگرایی ها اطلاعات زیادی در مورد قدرت روند و نوع نوسان های آتی دارایی تان را در اختیارتان قرار می دهند.

راه های درک بهتر بازارهای مالی

واگرایی ها در مقاله ی «اندیکاتورها» به طور مفصل توضیح داده شده اند. این مقاله بر روی سایت آکادمی طهرانی قرار داده شده است که در صورت لزوم می توانید به آنجا مراجعه کنید.

سقف ها و کف ها

توجه به سقف و کف ها از اهمیت زیادی برخوردار است. این اهمیت دلایل زیادی دارد که از جمله ی آن ها می ‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

اول اینکه سقف و کف ها از جمله مواردی هستند که می ‌توان گفت ۹۹ درصد معامله گران برای تریدشان به آن ها توجه ویژه‌ ای دارند.

دومین دلیل این است که در بیش تر معامله ها به خصوص زمانی که بر پایه ی شکست ها و الگوهای بازگشتی یا ادامه دهنده ی حرکتی انجام می ‌شود از بررسی سقف و کف ها استفاده می شود.

راه های درک بهتر بازارهای مالی

دلیل بعدی مشخص کردن حد سود و ضرر است که با توجه به این سقف ها و کف ها، حد سود و ضرر های مختلف مشخص می شوند.

دلیل آخر هم این است که الگوهای قیمتی بر اساس این سقف ها و کف ها شکل می گیرند. الگوهای قیمتی ای که می ‌توانند سیگنال های خوب خرید و فروش را مشخص کنند.

نوسان های قیمتی

درک کردن نوسانات قیمتی باعث می‌شود با تمایلات روند بازار آشنا شوید و خودتان را بر اساس تغییرات نرخ با سبک های معاملاتی تان هماهنگ کنید.

 درک کردن نوسانات قیمتی باعث میشود با تمایلات روند بازار آشنا

پس شما به عنوان یک معامله گر می توانید از نوسان ها برای مدیریت خرید و فروش تان استفاده نمایید.

به عنوان نمونه در زمان هایی که نوسان ها کم است، بهتر است از حد ضررها و هدف های قیمتی کوچک تری استفاده کنید تا میزان موفقیت شما افزایش یابد.

پس شما باید نوسان های قیمتی را به خوبی بررسی کنید. از روش های مختلفی می توانید این کار را انجام دهید که تعدادی از مهم ترین این روش ها عبارتند از:

  • ‏توجه به رنگ اندازه و سایه ی کندل ها اهمیت زیادی دارد؛ مثلاً وقتی بدنه ی کندل وسایه شان کوچک تر باشند نوسان ‌های کم تری پیش رو خواهد بود.
  • استفاده از اندیکاتوری به نام ATR که این اندیکاتوراطلاعاتقیمتی را مورد بررسی قرار می ‌دهد.

هر چه این اندیکاتور مقدارش کم تر باشد یعنی نرخ در طول زمان تشکیل شدن یک شمع حرکت زیادی نکرده است و بالعکس.

  • باند بولینگر هم بسیار برای درک نوسان ها اهمیت دارد؛ مثلاً باریک شدن باند بولینگر، بیانگر پایین آمدن نوسان ها در بازار است وبرعکس.

باند بولینگر هم بسیار برای درک نوسان ها اهمیت دارد؛

یا حتی اگر نرخ بتواند داخل باندهای خارجی بماند، می تواند سیگنالی برای یک روند ضعیف باشد.

در مورد این اندیکاتورها توضیحات لازم در مقاله ای مجزا با عنوان «اندیکاتورها» داده شده و بر روی سایت آکادمی طهرانی قرار گرفته است.

برای کسب اطلاعات بیش تر می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه کنید و به صورت آنلاین آموزش های لازم را دریافت نمایید.

خط های روند و کانال

با خط ‌های روند می توانید الگوهای بی نظیری شبیه انواع مثلث را پیدا کنید.

با خط های روند می توانید الگوهای بی نظیری شبیه انواع مثلث را پیدا کنید.

هم چنین توجه به نزولی و صعودی بودن آن ها، قدرت حرکت بازار را به شما نشان می دهد.

یا حتی شکسته شدن این خطوط یا مقاومت آن ها در برابر شکست می تواند اطلاعات زیادی را در رابطه با آینده دارایی تان به شما بدهد.

خیلی وقت ها شکست های جعلی اتفاق می ‌افتد که با توجه به آن ها می توانید گرفتار این شکست های جعلی نشوید.

درست است که ابزارهای به خصوصی برای رسم کانال وجود دارد، ولی با استفاده از خط های روند می‌ توانید به راحتی کانال بکشید.

با کشیدن کانال های قیمتی می توانید از کف و سقف آن ها، به عنوان سطوح حمایت و مقاومتی نیز استفاده کنید.

میانگین های متحرک

میانگین های متحرک به شکل‌های گوناگونی وجود دارند. از همین روی به نحوه های مختلفی هم شما می توانید از آن ها استفاده کنید.

آن ها اطلاعات مفیدی در رابطه با آینده ی بازار به شما می ‌دهند؛ مثلاً وقتی نرخ در پایین میانگین متحرک باشد احتمالاً قیمت نزولی خواهد شد و بالعکس.

یا هرچه نرخ به میانگین متحرک نزدیک‌ تر باشد، روند ضعیف ‌تری پیش رو خواهید داشت. حتی شما می ‌توانید از میانگین های متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کنید.

البته باید میانگین های متحرک گوناگون را آزمایش کنید تا ببینید کدام یک از آن ها با سبک و چارت دارایی مورد نظر شما همخوانی بیش تری دارد و بهتر جواب می ‌دهد.

سطح های حمایت و مقاومتی

تعداد این سطوح در چارت دارایی مورد نظرتان زیاد هستند. اگر شما بخواهید به همه ی آن ها توجه کنید به گمراهی کشانده می شوید.

راه های درک بهتر بازارهای مالی

لذا برای جلوگیری از این تردید و گمراهی لازم است توجه و تمرکزتان را روی نقطه های مهم معکوس شدن نرخ بگذارید.

برای رسیدن به این منظور به سقف ها و کف ‌هایی که در گذشته ی سهم تشکیل شده، توجه کنید و از الگوهای ترکیبی با این سطوح نظیر اینساید بار استفاده نمایید.

انتخاب تایم فریم های بالاتر

اگر تایم فریم معاملاتی شما مثلاً روی یک ساعت یا سه ساعت و … است ، سعی کنید تایم فریم های روزانه یا هفتگی را نیز امتحان کنید و آن ها را با هم مقایسه نمایید.

از این مقایسه متوجه خواهید شد که هر چه تایم فریم ها پایین تر باشد میزان نوسانات شدیدتر است و احتمال خطا در پیش ‌بینی آینده ی بازار زیادتر می باشد.

ضمن این که در تایم فریم های بالاتر می توانید سیگنال‌ های قوی تری را همزمان با هم پیدا کنید و از این طریق به سودآوری برسید.

راه های درک بهتر بازارهای مالی

علاوه بر این هر چه که تایم فریم تان کوتاه تر باشد دید کلی نسبت به بازارتان نخواهید داشت.

در واقع مثل این است که شما از پشت بام روی حیاطتان را نگاه می ‌کنید. در این وضعیت شما دید کلی و همه جانبه ای به حیاط ندارید.

اما اگر از بالای هواپیما، به پایین نگاه کنید مقدار دید شما وسیع ‌تر خواهد شد. پس تایم فریم های بالاتر باعث می ‌شوند که دید وسیع تر و کلی ‌تری به بازار پیدا کنید.

در نهایت هم تصمیم های بهتری برای معاملات تان بگیرید. هم چنین در تایم فریم های کوتاه، بسیاری از سطوح قیمتی مهم و قابل اهمیت به خاطر نوسانات شدید نادیده گرفته می شوند.

مثلاً در تایم فریم های کوتاه به خاطر نوسانات شدید، روند را صعودی یا نزولی پیش ‌بینی می ‌کنید.

ولی در همان چارت دارایی با تایم فریم بالاتر متوجه خواهید شد که روند صعودی و نزولی نیست و یک حالت خنثی در کار است.

پس در این وضعیت بازار به صورت رنج می باشد. لذا تنظیم تایم فریم تأثیر زیادی در معاملات، سودآوری و ضررهای شما می گذارد.

جمع بندی راه های درک بهتر بازارهای مالی

دانستید که برای هر بازار و معامله ای باید از ابزارهای خاص و چه بهتر که از ابزارهای ترکیبی استفاده کنید.

اما این که از چه ابزاری استفاده نمایید یا چه چیزهایی را در تحلیل با هم ترکیب نمایید بسیار اهمیت دارد.

راه های درک بهتر بازارهای مالی

شما باید چیزهایی را بررسی کنید و از ابزارهایی استفاده کنید که به درک بهتر شما در تحلیل بازارهای مالی همچون بورس و فارکس کمک بیش تری نماید.

مثلا می توانید واگرایی ها، سقف ها و کف ها، نوسان های قیمتی، خط های روند و کانال، میانگین های متحرک، انتخاب تایم فریم های بالاتر و سطح های حمایت و مقاومتی را بررسی کنید.

البته نیاز نیست چارت دارایی تان را شلوغ نمایید فقط کافی است برای بررسی هر چارتی فقط چند نمونه از موارد بالا را مورد بررسی قرار دهید تا نتیجه ی بهتر تحلیل هایتان را مشاهده کنید.

شرکت آکادمی طهرانی برای رفاه حال شما عزیزان پکیج های آموزشی متنوعی را فراهم کرده که برای دریافت آن ها می توانید با پشتیبانی این شرکت تماس حاصل فرمایید.

آشنایی با الگوی کنج صعودی و نزولی

آشنایی با الگوی کنج صعودی و نزولی

در معاملات، الگوی کنج به روشی برای تحلیل اشاره دارد که تقریبا به شکل مثلثی شکل می گیرد اما با الگوی مثلث متفاوت است. تحلیلگران فنی از یک کنج برای به تصویر کشیدن روندهای بازار استفاده می کنند، یک کنج شکل فلش دارد. این نشان دهنده معکوس شدن کوتاه مدت و میان مدت در حرکت قیمت در بازار است. با استفاده از الگوی کنج، الگوهای قیمت بر روی نمودار ترسیم می شوند تا یک فلش تشکیل شود، حرکات اصلی و روند قیمت ها با استفاده از کنج نشان داده می شوند. درواقع الگوی کنج نوعی الگوی نمودار است که از همگرا شدن دو خط روند تشکیل می شود. کنج ها بسته به روندی که در آن شکل می‌گیرند، می‌توانند کنج های در حال افزایش یا کاهش (صعودی یا نزولی) باشند.

درک الگوی کنج

یک الگوی کنج می تواند نشانه معکوس های قیمت صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت، این الگو دارای سه ویژگی مشترک است:

  • خطوط روند همگرا.
  • الگوی کاهش حجم با پیشروی قیمت از طریق الگو.
  • خروج از یکی از خطوط روند.

دو شکل الگوی کنج عبارتند از یک کنج در حال افزایش (که نشان دهنده یک برگشت نزولی است) یا یک کنج در حال سقوط (که نشانه بازگشت صعودی است.)

الگوی کنج صعودی

الگوی کنج صعودی

هنگامی که قیمت سهام برای یک دوره معین در حال افزایش است، یک الگوی کنج افزایشی توسط دو خط روند همگرا تشکیل می شود. درواقع این الگو معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت اوراق بهادار در طول زمان افزایش می‌یابد اما می‌تواند در میان روند نزولی نیز رخ دهد.

خطوط روند ترسیم شده در بالا و پایین الگوی نمودار قیمت می تواند به یک معامله گر یا تحلیلگر کمک کند تا یک معکوس شکست را پیش بینی کند. در حالی که قیمت می تواند خارج از هر یک از خطوط روند باشد، الگوهای کنج تمایل دارند در جهت مخالف خطوط روند شکسته شوند.

بنابراین، افزایش الگوهای کنج نشان دهنده احتمال بیشتر کاهش قیمت ها پس از شکست خط روند پایین تر است. معامله گران می توانند پس از شکست با فروش اوراق بهادار و یا بسته به اوراق بهاداری که نمودار می شود، معاملات نزولی انجام دهند. این معاملات به دنبال سود بردن از احتمال کاهش قیمت ها هستند.

پس هنگامی که قیمت سهام برای یک دوره معین در حال افزایش است، یک کنج افزایشی توسط دو خط روند همگرا تشکیل می شود. قبل از همگرا شدن خط، فروشندگان وارد بازار می شوند و در نتیجه قیمت ها شتاب خود را از دست می دهند. این منجر به شکسته شدن قیمت ها از خطوط روند بالا یا پایین می شود، اما معمولاً قیمت ها در جهت مخالف خط روند شکسته می شوند.

الگوی کنج نزولی

الگوی کنج نزولی

هنگامی که قیمت اوراق بهادار در طول زمان در حال کاهش است، یک الگوی کنجی می تواند درست زمانی که روند آخرین حرکت نزولی خود را انجام می دهد، رخ دهد. خطوط روندی که در الگوی نمودار قیمت در بالای اوج‌ها و پایین‌ترین سطح‌ها ترسیم شده‌اند، می‌توانند همگرا شوند، زیرا سقوط قیمت شتاب خود را از دست می‌دهد و خریداران وارد عمل می‌شوند تا سرعت کاهش را کم کنند. قبل از همگرا شدن خطوط، ممکن است قیمت بالاتر از خط روند بالایی باشد.

زمانی که قیمت خط روند بالایی را می شکند، انتظار می رود که امنیت معکوس شود و روند بالاتری داشته باشد. معامله‌گرانی که سیگنال‌های برگشت صعودی را شناسایی می‌کنند، می‌خواهند به دنبال معاملاتی باشند که از افزایش قیمت اوراق بهادار سود می‌برند.

به بیان خیلی ساده زمانی که قیمت سهام برای یک دوره معین در حال کاهش باشد، یک کنج نزولی توسط دو خط روند همگرا تشکیل می‌شود. قبل از همگرا شدن خط، خریداران وارد بازار می شوند و در نتیجه کاهش قیمت شروع به از دست دادن شتاب خود می کند. این موضوع منجر به شکسته شدن قیمت ها از خط روند بالایی می شود.

چارچوب زمانی در الگوهای کنج

تایم فریم الگوی کنج

هر دو کنج های صعودی و نزولی می توانند در هر دو تایم فریم (بازه زمانی) روزانه و چند ماهه اتفاق بیفتند، اگرچه شناسایی کنج های روزانه با قطعیت بسیار دشوار است. قوی‌ترین الگوهای کنجی در یک دوره سه تا شش ماهه ایجاد می‌شوند و قبل از آن یک روند قوی که حداقل چندین ماه طول می‌کشد، ایجاد می‌شود. با این حال، این امکان نیز وجود دارد که روند به طور جزئی یا کامل در خود الگوی کنج قرار گیرد. معکوس نشان داده شده توسط کنج ممکن است یک معکوس میانی در روند بزرگتر یا یک معکوس طولانی مدت باشد.

الگوهای کنج ساده شده

الگوهای کنج معمولاً نتیجه تثبیت به دنبال یک روند قوی هستند اما برخلاف الگوهای مثلثی، به جای تقویت، نشان دهنده تضعیف روند قبلی هستند. الگوهای کنج صعودی یا افزایشی زمانی شکل می‌گیرند که خط حمایت سریع‌تر از خط مقاومت بالا می‌رود، در حالی که الگوهای کنج نزولی زمانی تشکیل می‌شوند که خط حمایت سریع‌تر از خط مقاومت در حال سقوط باشد. هنگامی که یک کنج می شکند، معمولاً در جهت مخالف کنج قرار می گیرد که نشان دهنده معکوس شدن روند قبلی است.

مزایای تجارت برای الگوهای کنج

به عنوان یک قاعده کلی، استراتژی‌ های الگوی قیمت برای سیستم‌های معاملاتی به ندرت بازدهی را به همراه دارند که در طول زمان از استراتژی‌های خرید و نگهداری بهتر عمل می‌کنند، اما با این وجود به نظر می‌رسد برخی از الگوها در پیش‌بینی روند عمومی قیمت مفید باشند. برخی از مطالعات نشان می‌دهند که الگوی کنج در بیشتر درک کانال صعودی از دو سوم مواقع به سمت معکوس شدن حرکت می‌کند (یک شکست صعودی برای کنج‌های در حال سقوط و یک شکست نزولی برای کنج‌های بالارونده) که یک کنج در حال سقوط شاخص قابل اطمینان‌تری نسبت به کنج در حال افزایش است.

از آنجا که الگوهای کنج به یک کانال قیمت کوچکتر همگرا می شوند، فاصله بین قیمت در هنگام ورود به معامله و قیمت برای حد ضرر، نسبتاً کوچکتر از شروع الگو است. این به این معنی است که در زمان شروع معامله می توان یک حد ضرر در نزدیکی آن قرار داد و در صورت موفقیت آمیز بودن معامله، نتیجه می تواند بازدهی بیشتری نسبت به مبلغی که برای شروع معامله در معرض خطر است، به همراه داشته باشد.

در زیر شکل گیری الگوی کنج صعودی و نزولی در روند صعودی و نزولی مشاهده می شود.

الگوی صعودی و نزولی در الگوی کنج

تفاوت بین الگوی نمودار کنج و مثلث

الگوهای کنج، الگوهای نموداری مشابه الگوهای مثلث متقارن هستند، زیرا معاملاتی را نشان می‌دهند که در ابتدا در محدوده قیمتی وسیعی انجام می‌شود و سپس با ادامه معاملات، دامنه آن کاهش می‌یابد. تفاوت اصلی بین این دو الگو، تمایل دو خط و خود الگو است: همه خطوط به سمت بالا یا پایین متمایل هستند و برخلاف مثلث‌های متقارن، الگوهای کنج سیگنال‌های معکوس هستند و تمایل زیادی به صعودی بودن (برای کنج‌های در حال سقوط) یا نزولی بودن برای (کنج های در حال افزایش) دارند. تشخیص و معامله موثر الگوهای کنج دشوار است زیرا اغلب شبیه فعالیت معاملاتی پس زمینه در نمودارها هستند.

جمع بندی

الگوهای کنجی یکی از الگوهای مورد استفاده تحلیلگران در تحلیل تکنیکال به شمار رفته، معمولاً الگوهای معکوس هستند که می توانند نزولی، (یک کنج در حال افزایش) یا صعودی (یک کنج در حال سقوط) باشند. تشخیص و تفسیر این الگوها بر روی نمودار بسیار دشوار است زیرا شباهت زیادی به الگوهای مثلثی دارند و همیشه به طور تمیز شکل نمی گیرند. بنابراین، مهم است که هنگام معامله الگوهای کنج مراقب باشید و از حجم معاملات به عنوان وسیله ای برای تأیید شکست استفاده کنید.

درک وارونه از ریسک در بورس تهران

درک وارونه از ریسک در بورس تهران

بورس شرایط ‌ویژه‌ای را سپری می‌کند. فعالان حرفه‌ای بازار به‌ویژه تحلیلگران، سرمایه‌گذاری در قیمت‌های فعلی را منطقی می‌دانند و از سویی دیگر عموم بورس‌بازان هر روز اگر نگوییم بیشتر از دیروز اما به شکلی پیوسته پول خود را از بازار خارج می‌کنند. به نظر می‌رسد در وضعیت فعلی، بازار سهام با خطر تعمیم شتاب‌زده رو به رو است؛ رفتاری که خروج از بازار و احتمال بازماندن از سود را درک کانال صعودی به «بازی رولت روسی» شبیه می‌کند. در چنین شرایطی فرد باید ریسک ماندن یا چشم‌پوشی از سود احتمالی را بپذیرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ بازار سهام در هفته گذشته به‌رغم دریافت گزارش‌های فراتر از انتظار از عملکرد سه‌ماهه اکثر شرکت‌ها شاهد تداوم روند نزولی بود، به‌نحوی‌که با کاهش ۹/ ۱درصدی شاخص، دماسنج بورس عملا به محدوده پایان عید امسال بازگشت. ارزش معاملات خرد نیز با سقوط به کانال دوهزار میلیاردتومان در محدوده رکود عمیق قرار گرفته و هیچ نشانه‌ای از امکان احیا و صعود را صادر نکرده است. در میانه هفته مورد گزارش، فعالان بازار خبر دیدار رئیس‌کل بانک مرکزی و رئیس سازمان بورس را دریافت کردند که طی آن بر کنترل نرخ سود بین‌بانکی و کاهش آن تاکید شد.

با توجه به معلول‌بودن نرخ سود در مکانیزم اقتصادی، وعده مزبور می‌تواند به‌معنای تغییر فرمان سیاست پولی به سمت انبساطی در وضعیت تورم بالا تعبیر شود که در صورت تحقق، با افزایش مجدد شتاب رشد پایه پولی، تاثیرات نامطلوبی بر فضای اقتصاد کلان کشور خواهد داشت. از این منظر، تحقق وعده شتاب‌بخشیدن به رشد پایه پولی هرچند ممکن است به ظاهر برای اهالی بورس تهران در کوتاه‌مدت خوشایند باشد اما با عنایت به آثار مخرب درک کانال صعودی تشدید موج تورم بعدی، نمی‌تواند به‌عنوان یک راهکار پایدار برای حل مسائل اقتصاد ایران و بازار سرمایه درنظر گرفته شود.

رابطه معکوس ریسک و قیمت

بسیاری از مفاهیم در حوزه مالی ویژگی «ضدشهودی» دارند، به این معنا که واقعیت موضوع از آنچه اکثریت ادراک می‌کنند متفاوت است. یکی از بارزترین نمونه‌ها در این حوزه مفهوم ریسک است که معمولا آنچه توسط افراد در نگاه اول درک می‌شود با واقعیت تجربی ناسازگار است. واقعیت این است که در بازارهای به‌طور ممتد صعودی، هرچه قیمت‌ها بالاتر می‌رود، انتظار بازدهی آتی کاهش می‌یابد چراکه بخشی از «سود موردانتظار» با رشد قیمت در واقع تحقق می‌یابد و دارایی موردنظر با قیمت بالاتر، بازدهی کمتری برای خریداران ایجاد می‌کند؛ این در حالی است که وقتی قیمت سهام برای مدت طولانی مرتبا بالا می‌رود، اکثریت افراد نسبت به ادامه روند به‌صورت شهودی خوش‌بین می‌شوند و در تله یکی از مشهورترین خطاهای شناختی تحت‌عنوان «تعمیم شتاب‌زده» می‌افتند. در واقع اگر بخواهیم به‌ صورت عقلانی موقعیت مزبور را تحلیل کنیم، در نقطه‌ای که خوش‌بینی‌ها به اوج می‌رسد، اکثریت سرمایه‌گذاران بخش عمده پول و اعتبار خود را به خرید اختصاص داده‌اند و بازار به دلیل تضعیف جریان نقدینگی جدید در واقع در آسیب‌پذیرترین شرایط قرار دارد.

نسیم طالب، نویسنده مشهور حوزه مالی، سرمایه‌گذاری را به بازی «رولت روسی» تشبیه می‌کند که طی آن در یک هفت‌تیر فقط یک گلوله وجود دارد و اعضا موظفند آن را به سمت خود شلیک کنند. با هربار چکاندن ماشه، در واقع ریسک شلیک در نوبت بعدی بیشتر می‌شود درحالی‌که ممکن است فرد ناظر با تعمیم نادرست از عدم‌شلیک در نوبت‌های قبلی، با اطمینان بیشتری در نوبت بعدی ماشه را بچکاند.

این موضوع در بازارهای نزولی هم صادق است. به‌عبارت دیگر، هرچه قیمت دارایی‌ها در شرایط ثبات عوامل بنیادی بیشتر افت می‌کند، ریسک خرید دارایی درواقع کمتر می‌شود، درحالی‌که یک سرمایه‌گذار عادی ممکن است در اوج بازار نزولی تصور کند که انجام خرید با خطر زیادی مقارن است. با همین منطق می‌توان درخصوص وضعیت فعلی بورس تهران نیز داوری کرد؛ بازاری که هرچند در دو سال‌قبل شاهد بی‌سابقه‌ترین حباب قیمتی خود بود اما این روزها از آن سمت بام افتاده و پس از دو سال ‌رشد ارز و تورم و به‌تبع آن جهش سودآوری شرکت‌ها و منطقی‌شدن رابطه قیمت و سود سهام، نتوانسته خریداران را به ایجاد تقاضای جدی مجاب کند، چراکه ریسک سرمایه‌گذاری در آن برخلاف روزهای اوج حباب به‌نظر بسیاری، بیش از گذشته است. زمان اما نشان خواهد داد که رابطه معکوس بین قیمت و ادراک ریسک این‌بار هم در مورد بورس تهران صدق می‌کند یا خیر.

سیگنال سود از صنایع بورسی

نگاهی به ‌عملکرد تجمیعی شرکت‌های بورسی و فرابورسی نشان می‌دهد با ثبت رقم حدود ۲۰۰‌هزار میلیاردتومان سود خالص در فصل بهار، این متغیر نسبت به مدت مشابه سال‌گذشته بیش از دوبرابر شده است. به این ترتیب، نه‌تنها نگرانی قبلی مبنی‌بر احتمال کاهش حاشیه سود بنگاه‌ها به دلیل رشد هزینه‌ها و عدم‌رشد متناسب درآمد فروش تا حد زیادی تعدیل شد، بلکه نسبت میانگین سودآوری به قیمت در سطح کل بازار سرمایه نیز بر اساس عملکرد ۱۲ماه گذشته شرکت‌ها به کمتر از ۷ واحد رسید. این نسبت نه‌تنها از میانگین بلندمدت ارزش‌گذاری این بازار کمتر است، بلکه به محدوده آذرماه سال‌ ۹۸ بازگشته است. از منظر تاریخی، بازده متوسط سبد یک سرمایه‌گذار با فرض خرید سهام با وزن متناسب با شاخص‌کل، در شرایطی که P/ E متوسط بازار ۷واحد باشد، بیش از ۳۵‌درصد در سال ‌بوده است. به عبارت دیگر، بازدهی شاخص‌کل نسبت به نقاطی که ارزش‌گذاری آن در محدوده میانگین بوده در بلندمدت (بیش از پنج‌سال) به میزان بیش از ۳۵‌درصد در سال ‌حاصل شده است.

این نتیجه البته چندان عجیب نیست؛ چراکه ارزش سهام بنگاه‌ها تمایل طبیعی به رشد در طول زمان دارد که ناشی از رشد بلندمدت ابعاد اقتصاد (که می‌تواند ناشی از تورم یا رشد اقتصادی باشد) و در نتیجه افزایش بلندمدت رقم سودآوری شرکت‌هاست، در واقع هر فرد سرمایه‌گذار که تعدادی سهم می‌خرد مالک یک جزء از سودآوری می‌شود که حداقل در سطح مجموع شرکت‌ها معمولا رو به رشد است. به این ترتیب، خرید سهام در ارزش‌گذاری درک کانال صعودی متعادل، بازدهی در حد رشد اسمی اندازه اقتصاد کشور نصیب خریداران می‌کند. از این منظر می‌توان گفت بورس تهران پس از حدود ۳۲‌ماه ارزش‌گذاری بالاتر از میانگین، اکنون وارد محدوده‌ای شده که نه‌تنها می‌تواند به‌عنوان پوشش‌دهنده تورم عمل کند، بلکه امکان انعکاس رشد اقتصاد ایران در عملکرد یک سبد متنوع با درک کانال صعودی تمرکز بر صنایع بنیادی را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کند.

تقابل بازار و فدرال‌رزرو بر سر آینده اقتصاد

بالاخره انتظارها به‌سر رسید ‌و نشست کمیته پولی بانک مرکزی آمریکا برگزار شد و نرخ‌های بهره شبانه دلار با افزایش ۷۵/ ۰‌درصدی به مرز ۵/ ۲درصد رسید، درحالی‌که فدرال‌رزرو کماکان بر موضع انقباضی خود با هدف مهار تورم اصرار دارد، رفتار زیرپوستی بازارهای مالی از دغدغه متفاوتی حکایت دارد. در همین راستا، رفتار معامله‌گران در بازار اعتبارات آتی نشان می‌دهد نه‌تنها انتظار تداوم افزایش بهره در سال‌۲۰۲۳ میلادی را ندارند، بلکه یک مرحله ۲۵/ ۰‌درصدی افت بهره برای فصل اول سال‌آتی میلادی را پیش‌بینی می‌کنند! از آنجا که کاهش بهره در گذشته همواره مقارن با دوره‌های رکود اقتصادی بوده است، پیش‌بینی بازار در واقع عبارت از پایان زودهنگام برنامه انقباضی بانک مرکزی و بازگشت به فاز انبساطی است.

مراجعه به تاریخ نشان می‌دهد که در اغلب موارد پیش‌بینی بازار به‌ویژه در حوزه اوراق قرضه از اعضای کمیته پولی بانک مرکزی آمریکا دقیق‌تر بوده است. به این ترتیب در صورتی‌که این‌بار نیز به رسم گذشته این پیش‌بینی درست از آب دربیاید، می‌توان انتظار پایان یکی از سریع‌ترین دوره‌های افزایش بهره دلار در ۲دهه گذشته را داشت؛ رویدادی که نه‌تنها فشار موجود بر بازارهای سهام جهانی را کم می‌کند، بلکه برای قیمت مواد خام و کامودیتی هم پیام‌آور امکان کف‌سازی و رونق مجدد خواهد بود.

اندیکاتور RSI چیست؟ / آنچه باید درباره واگرایی در RSI بدانیم

اندیکاتور RSI چیست؟ / آنچه باید درباره واگرایی در RSI بدانیم

RSI اندیکاتوری پرکاربرد و مفید در معاملات میان‌مدت و بلندمدت به حساب می‌آید. این اندیکاتور که جزء جداناشدنی سیستم‌های تحلیلی بسیاری از معامله‌گران است، برای اندازه‌گیری و نشان دادن سطوح اشباع فروش و خرید به کار می‌رود. این اندیکاتور از محاسبات پیچیده‌ای به‌دست می‌آید که دانستن آن‌ها لزوما احتیاج نیست.

به گزارش تجارت‌نیوز: نکته حائز اهمیت برای ما در این گزارش بحث واگرایی در اندیکاتور RSI است. گفتنی است که واگرایی در سایر اندیکاتورها نیز بررسی می‌شود و تنها RSI نیست. هرکدام از واگرایی‌ها می‌توانند مفاهیم مختلفی را داشته باشند. دانستن این مفاهیم در درک بهتر روند قیمت‌ها در چارت‌های مختلف کمک بسزایی به حساب می‌آید.

به طور خلاصه و کلی واگرایی به معنی حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر است. کاربرد دانستن این موضوع چیست؟ پس از رخ دادن یک واگرایی، احتمال اینکه قیمت تغییر جهت دهد وجود دارد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها یکی از سیگنال‌های پرکاربرد معامله‌گران برای ورود به پوزیشن است.

واگرایی‌ها می‌توانند نقش الگوی بازگشتی ایفا کند و یا به‌عنوان الگوی ادامه‌دهنده روند قیمت عمل کنند. همچنین از واگرایی‌ها نیز در برخی سیستم‌های تحلیلی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند.

چرا واگرایی در RSI ؟

در این اندیکاتور علاوه بر بحث واگرایی‌ها می‌توانیم به مناطق اشباع خرید و اشباع فروش نیز توجه کنیم. به طوری که زمانی که روند صعودی باشد،به نمودار قیمتی و واگرایی اندیکاتور، در تراز ۷۰ و یا بالاتر توجه می‌کنیم و در زمانی که روند در حالت نزولی است به تراز ۳۰ یا کمتر از آن توجه داریم.

البته وجود این واگرایی‌ها ممکن است در سایر نقاط کمتر از ۷۰ و بیشتر از ۳۰ نیز وجود داشته باشد؛ اما مسئله اینجاست که این واگرایی‌ها مانند حالت بالا، از اهمیت و اعتبار کمتری برخوردار است.

در واقع معامله‌گران حرفه‌ای برای تشخیص حرکات اساسی در نمودار قیمت یک دارایی و ارزیابی احتمال بازگشت قیمت به روند قبلی، از واگرایی‌ها کمک می‌گیرند.

کاربرد واگرایی در RSI

واگرایی‌ها براساس نحوه شکل‌گیری آنها و پیش‌بینی‌های مختلفی که از ادامه روند قیمت دارند، به دسته‌های مختلف تقسیم شوند، دو نوع پرکاربرد آن واگرایی معمولی یا Regular Divergence (RD)، واگرایی مخفی یا Hidden Divergence (HD) است.

در حالت عادی قیمت یک کف پایین‌تر از کف قبلی یا قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی تشکیل می‌دهد، براین اساس اندیکاتور هم باید به تبعیت از آن همین رفتار را نشان دهد. برای درک بهتر هریک از انواع واگرایی‌ها می‌توانید به نمودار زیر مراجعه کنید.

جدول واگرایی RSI

واگرایی معمولی (Regular Divergence)چیست؟

این واگرایی‌ها کندشدن و ضعیف شدن روند قیمت را نشان می‌دهند و به نوعی هشدار بازگشت را به معامله‌گر می‌دهند.

این نوع واگرایی در روند نزولی شکل می‌گیرد. به طوری که کف جدیدی، پایین تر از کف قبل خود می‌سازد اما اندیکاتور کف بالاتری را تشکیل می‌دهد.

گفتنی است در حالتی کلی، اگر واگرایی معمولی مثبت تشکیل شود، می‌توانیم آن را به عنوان یک سیگنال برای پایان روند نزولی و آغاز روندی صعودی تلقی کنیم.

اگر در واگرایی معمولی مثبت در ناحیه اشباع فروش نیز قرار داشته باشیم، اعتبار این رخداد و سیگنال ما به مراتب بیشتر خواهد بود.

زمانی که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی و یا هم‌سطح با سقف قبلی تشکیل دهد، اما اندیکاتور سقفی پایین‌تر از سقف قبل خود تشکیل دهد، این موضوع نشان‌دهنده ضعف روند صعودی است. اما با‌قطعیت نمی‌توان تعیین کرد که ریزش دقیقاً از همین نقطه شروع خواهد شد.

به بیانی دیگر واگرایی معمولی منفی در یک دارایی، بیانگر نزدیک شدن قیمت به خط مقاومتی مهم است.

واگرایی مخفی مثبت

در انتها یک روند صعودی، اگر قیمت کفی بالاتر از کف قبل خود تشکیل دهد و در مقابل اندیکاتور کفی پایین‌تر از کف قبل خود شکل دهد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. انتظار می‌رود که این نوع ‌واگرایی در ابتدا کانال صعودی رخ دهد و در صورت‌ مشاهده می‌توان پیش‌بینی کرد که قیمت به روند صعودی خود ادامه خواهد داد.

واگرایی مخفی منفی

زمانی که قیمت سقفی پایین‌تر از سقف قبل خود تشکیل دهد و در مقابل اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبل خود تشکیل دهد، واگرایی مخفی منفی رخ داده‌است. این موضوع نشان‌دهنده ادامه روند نزولی قیمت است

در انتها باید گفت این روش، در کنار سایر تحلیل‌های قیمتی می‌تواند بسیار مفید واقع شود و مبنا قرار دادن آن به تنهایی، کار غیرحرفه‌ای و نادرستی است. برای دیدن نمونه‌ای از این واگرایی‌ها می‌توانید به سایت Tradingview مراجعه و در چارت‌های مختلف این روش را امتحان کنید. همچنین در گزارش زیر نمونه‌ای از واگرایی‌های رخ داده را بررسی کردیم که لینک آن در ادامه موجود است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.