مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که انواع بازده سرمایهگذاری چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته انواع بازده سرمایهگذاری از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب انواع بازده سرمایهگذاری باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به انواع بازده سرمایهگذاری عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
سود 36 درصدی از سرمایه گذاری بر یک طرح دانش بنیان
دنیای معدن: یک شرکت دانش بنیان جهت توسعه و راه اندازی خطوط تولید جدید پودر مس نیاز به سرمایه ای با مبلغ 72,107 میلیون ریال بوده که این طرح از طریق سامانه تامین مالی جمعی فرابورس با سودی معادل 36 به سرمایه گذاران معرفی شد است.
به گزارش دنیای معدن به نقل از روابط عمومی شرکت شرکت پویش صنعت آریا، برای خرید دستگاه دیزل ژنراتور، تانکرها و تکمیل سرمایه در گردش برای تولید پودر مس، درخواست تامین مالی را به فرابورس ارائه که تایید شده و با لحاظ سهم 16 درصدی از درآمد طرح تا سقف 36 درصد مبلغ سرمایه گذاری توسط سرمایهگذاران، نرخ بازده داخلی ماهانه و سود سرمایهگذاران در مدت اجرای طرح به ترتیب برابر با 3.16 و 36 درصد پیشبینی شده است.
ورود 177 سرمایه گذار
بر همین اساس اسماعیل کیومرثی رئیس هیات مدیره گروه سرمایه گذاری پویش با اشاره بر پیشبینی درآمد 165میلیارد ریالی طی دوره 12 ماهه، اظهار داشت: هم اکنون 177 سرمایه گذار به این طرح وارد و 48 درصد از کل سرمایه مورد نظر نیز جمع آوری شده است.
پذیرش ریسک از سوی سرمایه پذیر
وی با تاکید بر وجود بر خی ریسک ها همچون کاهش نرخ پودر مس ادامه داد: وابستگی نرخ این محصول به قیمت جهانی مس و نرخ دلار زیاد بوده و هر گونه تغییر قیمت، سود آوری طرح را متاثر می سازد. بنابراین و در این شرایط تعهد به پرداخت سود توسط ضامن شخص ثالث، این ریسک را از سرمایه گذاران دور میسازد و حداقل میزان سرمایه 500 هزار تومان به شمار می رود.
کیومرثی در ادامه به دغدغه سرمایه گذاران در خصوص کاهش حجم تولید پودر مس اشاره کرد و افزود: سرمایهپذیر موظف است تا پودر مس را حداقل به میزان ظرفیت پیشبینی شده تولید کند و اگر چنین تعهد اجرایی نشود، این ریسک بر عهده سرمایهپذیر بوده و باید عواقب آن را بپذیرد.
توانمند در سودسازی
این سرمایه پذیر حوزه بازار سرمایه اعلام کرد: شرکت پویش صنعت آریا در حوزه معادن مس و طلا فعالیت می کند و با دارا بودن معدن مس توسط هولدینگ بالا دستی، توانایی تولید محصولات مسی از جمله پودر مس را داشته و مشکلی برای تامین خاک معدنی ندارد. خطوط تولید کاتد مس 99.9 درصد از روش لیچینگ هم اکنن فعال بوده و همین عاملی شده تا افزودن خط تولید پودر مس به کارخانه موجود را مد نظر قرار دهد.
کیومرثی مبلغ فروش هر تن پودر مس در این طرح را 2500 میلیون ریال دانست و گفت: با توجه به اینکه کاتد مس در بورس کالای کشور با کف 2300 میلیون ریال معامله میشود، لذا قابل پیشبینی است که پودر مس نیز با قیمت تعیین شده به فروش رود.
یادآور می شود؛ گروه صنعتی تجاری پویش، در خصوص امور بازرگانی فعالیت داشته به واردات تامین تجهیزات صنایع نفت، گاز و پتروشیمی مشغول است .
بازده چیست؟
هدف اصلی سرمایه گذاری در هر بستری، کسب سود است. آشنایی با انواع سود، بازده و نحوه دریافت آن، لازمه شروع سرمایه گذاری به شمار میرود. بازده سرمایه گذاری عبارت است از درآمدی که فرد از سرمایه گذاری خود در مدت زمانی مشخص به دست میآورد. این بازده میتواند از انتظار سرمایهگذار بیشتر یا کمتر باشد. در این مقاله به تعریف بازده، انواع و روش محاسبه آن میپردازیم.
تعریف بازده
بازده عبارت است از سود یا زیانی که از سرمایه گذاری نصیب سرمایهگذار میشود. افراد برای کسب سود و افزایش ثروت خود، در بسترهای مالی و داراییهای متعددی سرمایه گذاری میکنند. بعضی از گزینههای سرمایه گذاری دارای سود مشخص و تضمین شده هستند و بعضی دیگر هیچ نوع سودی را تضمین یا تعیین نمیکنند. هر شخص با توجه به اهداف و انتظارات خود در این گزینهها سرمایه گذاری میکند.
همراه با اصطلاح بازده، اصطلاح ریسک نیز وجود دارد. ریسک و بازده دو جزء جداییناپذیر هر سرمایه گذاری هستند. به طور کلی میتوان بیان کرد که هرچه بازده انتظاری از یک دارایی بیشتر باشد، ریسک بیشتری نیز مورد انتظار خواهد بود. با این حال استثنا هم وجود دارد. برای دریافت اطلاعات بیشتر میتوانید مطلب ارتباط ریسک و بازده چیست را مطالعه فرمایید. عوامل متعددی بر بازده تاثیر میگذارند. برای نمونه میتوان به نسبتهای مختلف اشاره کرد؛ مواردی مانند نسبتهای نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت، انواع ریسک و نوسانات قیمتی.
به طور کلی دو نوع بازده وجود دارد و ماهیت این دو با هم متفاوت است:
- بازده تحققیافته
- بازده مورد انتظار
بازده تحققیافته در مقابل بازده مورد انتظار
بازده تحقق یافته یا Realized return به بازدهی گفته میشود که هماکنون کسب شده و به وقوع پیوسته است. بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که سرمایه گذاران انتظار دارند در آینده از سرمایه گذاری روی یک دارایی به دست بیاورند. این بازده با عدم اطمینان همراه است؛ زیرا امکان دارد که اتفاق نیفتد. بازه زمانی سرمایه گذاری نیز بر احتمال دستیابی به بازده مورد انتظار تاثیر دارد؛ به این صورت که در بازههای بلندمدت امکان به وقوع پیوستن بازده مورد انتظار افزایش مییابد. برای مثال شاید بازده یک دارایی در یک ماه 1 درصد ولی در بازه 1 ساله 30 درصد باشد.
اجزای بازده
بازده به طور معمول به دو بخش تقسیم میشود:
1- سود دریافتی
مهمترین بخش بازده، سودی است که از طریق جریانات نقدی دورهای سرمایه گذاری به دست میآید و به شکل بهره یا سود تقسیمی است. جریانات نقدی با قیمت اوراق بهادار ارتباط دارد. این سود منفی نمیشود. میزان سود نقدی در مجمع عمومی عادی و توسط هیات مدیره و با تایید سهامداران صورت میپذیرد. این بازده، سود نقدی سهام یا Dividend Yield نامیده میشود و نشان میدهد که هر شرکت، در سال به ازای هر سهم چه میزان سود پرداخت میکند.
2- سود (زیان) سرمایه
دومین بخش بازده، سود (زیان) سرمایه است که با سهام عادی، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار با درامد ثابت نیز ارتباط دارد. این بخش از بازده، ناشی از افزایش (کاهش) قیمت دارایی و اختلاف بین قیمت خرید و قیمت اکنون انواع بازده سرمایهگذاری دارایی است. این اختلاف میتواند به صورت مثبت باشد که منجر به سود میشود یا منفی باشد که به زیان منتهی خواهد شد.
مجموع این دو بخش، بازده کل اوراق بهادار را تشکیل میدهد.
بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی + سود (زیان) سرمایه
بازده کل
همانطور که بیان کردیم، بازده کل یا Total Return از دو بخش اصلی سود دریافتی و تغییرات قیمت تشکیل میشود. به عبارت دیگر، بازده کل در یک دوره زمانی معین، شامل هرگونه وجوه نقدی دریافتی به علاوه تغییرات قیمت در طول دوره، تقسیم بر قیمت اوراق یا دارایی در زمان خرید است. بازده کل به صورت زیر محاسبه میشود:
معادله اصلی بازده کل به صورت زیر است:
CFt : جریانات نقدی در طول دوره t
PE : قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB : قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
Pc : تغییر قیمت در طول دوره (PE منهای PB)
جریانات نقدی برای اوراق مشارکت و اوراق بدهی از دریافتهای مربوط به پرداخت بهره حاصل میشود. این جریانات برای سهام عادی از سود تقسیمی نقدی و یا سهام جایزه، حق تقدم حاصل از افزایش سرمایه و یا حاصل از تجزیه سهام است.
مفهوم بازده کل، به عنوان معیاری برای محاسبه بازده حاصل از سرمایه گذاری، اهمیت دارد.
برای مثال فرض کنید فردی 1000 سهم یک شرکت را به قیمت 5000 ریال خریداری کند انواع بازده سرمایهگذاری و سال بعد کل سهام را به قیمت 10000 ریال بفروشد. سود تقسیمی سهم در طی این سال 50 ریال است. بازده کل سهام برای این فرد 101 درصد است.
بازده نسبی
گاهی اوقات برای محاسبه بازده، بازده نباید منفی باشد؛ بنابراین از بازده نسبی استفاده میشود. بازده نسبی همیشه بیشتر از یک است و اعداد منفی در معادله را حذف میکند. در محاسبه بازده نسبی، جریانات نقدی و قیمت فروش بر قیمت خرید تقسیم میشود.
معادله بازده نسبی به صورت زیر است:
PE : قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB : قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
CFt : جریانات نقدی در طول دوره t
بازده نسبی مثال قبل 201 درصد است.
کلام آخر
هر نوع سرمایهگذاری در داراییهای مالی یا فیزیکی، به قصد افزایش قیمت و کسب سود انجام میشود. بهره ناشی از سرمایه گذاری را بازده مینامند. به طور معمول بازده دو بخش دارد. بخش اول وجه نقدی است که به طور مستقیم از درآمد حاصل از سرمایه گذاری به دست میآید و بخش دوم، سود یا زیانی است که از تغییر قیمت فروش یا خرید نصیب سرمایه گذار میشود.
در مورد سهام، بازده سود حاصل از سرمایه گذاری در سهام است که به قیمت روزانه سهام بستگی دارد. به طور کلی میتوان گفت که هرچه بازده یک دارایی بیشتر باشد، سرمایه گذاری در آن ریسک بیشتری خواهد داشت. بنابراین قبل از در نظر گرفتن هر گزینه سرمایه گذاری، افراد باید میزان ریسکپذیری و انتظار خود از سرمایه گذاری را مشخص کنند.
بازده سرمایهگذاری، بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟
بازگشت سرمایه یا آنچه به اختصار ROI خوانده میشود، معیار و شاخصی برای ارزیابی کارایی است که در ارتباط با سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد. ROI میزان بازده سرمایهگذاری را اندازهگیری میکند و به ارزش سرمایهگذاری وابسته است.
بازگشت سرمایه یا آنچه به اختصار ROI خوانده میشود، معیار و شاخصی برای ارزیابی کارایی است که در ارتباط با سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد. ROI میزان بازده سرمایهگذاری را اندازهگیری میکند و به ارزش سرمایهگذاری وابسته است. برای محاسبه ROI لازم است سود یا بازده سرمایه بر ارزش سرمایه تقسیم شود. نتیجه نیز به صورت درصد یا نسبت تعیین میشود. همچنین فرمول به دست آوردن نرخ یا نسبت ROI به شیوه زیر امکانپذیر است:
«ROI برابر است با سود حاصل از سرمایه منهای ارزش سرمایه، تقسیم بر ارزش سرمایه»
بر اساس فرمول بالا، سود حاصل از سرمایه در واقع اشاره به درآمد حاصل از فروش سرمایه دارد. چرا که ROI با زبان درصد مشخص میشود. از این رو با زبان درصد میتوان آن را با بازدهی دیگر سرمایهها بررسی و مقایسه کرد. همچنین با اندازهگیری درصد ROI میتوان تاثیر انواع سرمایهگذاریها را بر یکدیگر مشاهده کرد.
دیتای انواع بازده سرمایهگذاری به دست آمده از طریق ROI میتواند به سرمایهگذاران نیز کمک کند تا بهترین گزینه را از میان انتخابهای متنوع برگزینند
ROI به دلیل تطبیقپذیری و سادگی معیاری انعطافپذیر و مناسب شناخته میشود. این ابزار میتواند به عنوان وسیلهای برای ارزیابی اولیه سوداوری سرمایه مورد توجه قرار بگیرد. از این رو استارتآپها برای محاسبه سود ناشی از جذب سرمایهگذاریها از این ابزار استفاده میکنند.
از مزایای موجود در این ابزار میتوان به سهولت در استفاده و اندازهگیری اشاره کرد. همچنین تفسیر ساده اطلاعات به دیت آمده از آن نیز موجب میشود که به ابزاری کاربردی تبدیل شود. دیتای به دست آمده از طریق ROI میتواند به سرمایهگذاران نیز کمک کند تا بهترین گزینه را از میان انتخابهای متنوع برگزینند.
به عنوان مثال فرض کنید جو در سال ۲۰۱۰ سرمایهای معادل هزار دلار را در شرکتی سرمایهگذاری کرده است. او یک سال بعد سهام خود را به ارزش هزار و ۲۰۰ دلار به فروش میرساند. ROI سرمایه او به این صورت محاسبه خواهد شد که باید سرمایه هزار دلاری را از سود هزار و ۲۰۰ دلاری کسر کرده و سود خالص باقی مانده را بر ارزش کل تقسیم کنید. یعنی ۲۰۰ نقسیم بر هزار که عدد ۲۰ درصد رانشان میدهد. یعنی بازده سرمایه جو معادل ۲۰ درصد خواهد بود.
صندوق توسعه ملی سرمایهگذار است نه تسهیلاتدهنده
رئیس صندوق توسعه ملی با اشاره به سیاستهای جدید صندوق در سرمایهگذاری، بر ضرورت صرف منابع این صندوق در مسیر توسعه و همچنین رعایت بازپرداخت ارزی مطالبات آن تاکید کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، رئیس صندوق توسعه ملی مهمان هیات رئیسه اتاق ایران بود. در این نشست خط قرمزهای صندوق تشریح و بر لزوم همراهی اتاق ایران با سیاستهای اصلی صندوق در راستای تحقق توسعه، تاکید شد.
در حاشیه این نشست، مهدی غضنفری، رئیس و عضو هیات عامل صندوق توسعه ملی در گفتوگو با «اتاق ایران آنلاین» با بیان این مطلب اکه خوشبختانه امروز روند بازپرداخت تسهیلات صندوق نسبت به گذشته بهتر شده و جریان پرداخت مطالبات سرعت گرفته است، گفت: امروز بسیاری از مطالبات با نرخ روز ارز در حال بازپرداخت است هرچند هنوز مشکلاتی وجود دارد که برای آنها در نشست با اعضای هیات رئیسه اتاق ایران، راهکارهایی مطرح کردیم.
او صندوق توسعه ملی را صندوقی ارزی معرفی کرد که با وجود فرازو نشیبهای بهای ارز، همچنان باید مطالبات آن به صورت ارزی پس داده شود. بر اساس اظهارات غضنفری هیات رئیسه اتاق ایران نیز در این نشست بر ارزی بودن صندوق که یکی از خط قرمزهای آن است تاکید کردند و همراهی خوبی در این رابطه بین دو نهاد شکل گرفت.
رئیس صندوق توسعه ملی با تاکید بر این نکته که نباید اجازه دهیم، صندوق به سرنوشت حساب ذخیره ارزی دچار شود، سیاست امروز حاکم بر صندوق توسعه ملی که منابع آن از فروش نفت تامین میشود را سرمایهگذاری در حوزههای مختلف عنوان کرد و خواستار همراهی اتاق ایران برای تغییر نگاهها به جایگاه این صندوق در نظام اقتصادی کشور شد.
به اعتقاد غضنفری صندوق توسعه ملی، بانک تسهیلات دهنده نیست بلکه محلی است که باید بودجه و منابع خود را برای نسلهای بعدی حفظ کند و برای تحقق توسعه گام بردارد.
او نرخ بازده صندوق در سالهای گذشته را بسیار پایین ارزیابی کرد و افزود: به دنبال راهی هستیم که با مشارکت بخش خصوصی علاوه بر افزایش نرخ بازده صندوق، سطح سرمایهگذاری آن را افزایش دهیم. در این راستا معتقدیم تولیدی موثر است که منجر به توسعه شود یعنی منابعی که در اختیار واحدهای تولیدی قرار میگیرد باید پویا باشد و چنانچه یک بنگاه، منابع صندوق را حبس کند با جدیت با آن برخورد میشود تا منابع به صندوق برگردد و در اختیار واحد موثر دیگری قرار گیرد.
رئیس صندوق توسعه ملی رعایت نظم مالی در این حوزه را مهم خواند و گسترش چنین نگاهی بین بخشهای مختلف کشور را مورد تاکید قرار داد.
او در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: یکی از خطوط قرمز صندوق این است که تبعایت سیاستهای دولت یا یک دستگاه و نهاد که منجر به منع صادرات، قیمتگذاری و غیره میشود نباید گریبان صندوق را بگیرد. اگر نهادی قیمتگذاری میکند باید به تبعات و پیامدهای آن فکر کند و پاسخگوی آن باشد. صندوق با جدیت از اینکه تصمیم دولت یا یک وزارتخانه منجر به عدم بازپرداخت ارزی منابع صندوق شود، مقابله انواع بازده سرمایهگذاری میکند.
این مقام مسئول ادامه داد: تنها کاری که صندوق توسعه ملی برای حمایت از بنگاههایی که به دلیل سیاستهای دولت قادر به بازپرداخت تسهیلات خود نیستند، انجام میدهد، پذیرش درخواست امهال مشتریان است. در واقع صندوق هرگونه حمایتی که به خط قرمزهای آن خدشهای وارد نکند را میپذیرد.
غضنفری درباره پرداخت تسهیلات ریالی از سوی صندوق نیز گفت: این منابع اندک است و با کمی ترجیح به حوزه کشاورزی و گردشگری اعطا میشود. برای استفاده از این منابع نیز متقاضیان باید به بانکهای عامل مراجعه کنند.
دیدگاه شما