گیت هاب همچنان بهترین پلتفرم برای پروژه های عمومی گیت به شمار می رود
راه اندازی سرور گیت خصوصی | به زبان ساده
اگر میخواهید یک سیستم کنترل سورس برای پروژهای راهاندازی کنید، اما ترجیح میدهید که آن را روی سرویسی مانند گیتهاب میزبانی نکنید، میتوانید اقدام به راه اندازی سرور گیت خصوصی روی یک VPS بکنید تا کدتان را در آن ذخیره کرده و به عنوان یک ریپازیتوری مستر برای همه همکارانتان مورد استفاده قرار دهید.
چرا باید از سرور گیت شخصی استفاده کرد؟
علیرغم وجود نسخههای رایگانی از ارائهدهندگان میزبانی git مانند GitHub ،GitLab و Bitbucket شاید راهاندازی سرور گیت شخصی در نگاه نخست کار چندان معقولی به نظر نرسد، اما چند موقعیت وجود دارد که این کار مناسب خواهند بود.
نخست باید اشاره کنیم که داشتن یک سورس شخصی امنیت زیادی را فراهم میسازد که بسیار بهتر از ذخیره کردن کد روی کلودهای دیگران است. این حرف به آن معنی نیست که ارائهدهندگانی مانند گیتلب امن نیستند، اما این که مالک همه بخشهای یک پروژه باشید، حس امنیت بیشتری برای شما فراهم میسازد.
همچنین اگر از یک سرویس شخص ثالث استفاده میکنید، با محدودیتهایی در خصوص اندازه فایل مواجه خواهید شد که شاید مناسب نباشد. گیتهاب امکان آپلود فایلهای بزرگتر از 100 مگابایت را نمیدهد، که میتواند یک مشکل عمده برای پروژههایی با فایلهای باینری بزرگ باشد. زمانی که از سرور شخصی خودتان استفاده کنید، این محدودیت را ندارید و تنها کافی است هزینه بیشتری برای فضای ذخیرهسازی پرداخت کنید.
از گیت برای هر موردی که استفاده کنید، احتمالاً میتوانید خیلی بهتر از git خالی عمل کنید. گیتلب نسخه Community رایگان و اوپن سورس است و میتوانید آن را به سادگی روی سرور شخصی خود راهاندازی کنید. به این ترتیب همه مزیتهای این نوع میزبانی را به همراه یک اینترفیس وب زیبا و ابزارهای بیشمار CI/CD به دست میآورید. در صورتی که حافظه محدودی برای سرور ندارید قویاً پیشنهاد میکنیم از آن استفاده کنید. این سیستم در حدود 3 گیگابایت از رم را اشغال میکند. اما اگر به امکانات اضافی که این سیستم ارائه میدهد، نیازی ندارید و صرفاً یک گیت ریموت ساده میخواهید، میتوانید در ادامه این راهنما با ما همراه باشید.
گیت ریموت صرفاً ریپازیتوری یک فرد دیگر است
نخستین نکتهای که در این بخش در مورد گیت باید اشاره کنیم، آن است که میزبانی یک سرور عملاً چیز چندان پیچیدهای نیست. Git از یک مدل کنترل منبع توزیع یافته استفاده میکند. کلون لوکال شما از یک ریپازیتوری به همه همکاران وصل نمیشود، بلکه به یک ریموت وصل میشود که معمولاً روی یک سرور یا سرویس اکسترنال مرکزی قرار دارد. زمانی که کد را pull یا push میکنید، در واقع تغییرهایی روی کپی مستر رسمی ریموت انجام میدهید. زمانی که همکاران کد را از ریموت واکشی میکنند، در واقع کامیتهای شما را دانلود میکنند.
شما میتوانید گیت را از نظر فنی به صورت یک سرویس کاملاً نامتمرکز اجرا کنید. در این حالت اگر دو نفر در تیم وجود داشته باشند، هر کدام بهروزرسانیها را از دیگری pull میکنند. در این وضعیت push کردن به ریپازیتوریهای غیر سرور توصیه نمیشود. با این حال این تنظیمات در عمل چندان قابل استفاده نیستند، مگر این که هر دو طرف دارای IP استاتیک و همیشه آنلاین باشند. از این رو اغلب افراد از مدل سرور-کلاینت استفاده میکنند.
با توجه به توضیحات فوق یک سرور گیت در واقع یک ریپازیتوری معمولی است که به عنوان یک کپی مستر پیکربندی شده و روی اینترنت قرار دارد. راهاندازی چنین سروری کار کاملاً آسانی است. ابتدا باید یک کاربر جدید ایجاد کنید. گیت از SSH برای احراز هویت استفاده میکند و همه ترافیک بین سرورها و کلاینتها با استفاده از آن رمزنگاری میشوند. بنابراین به یک کاربر سرویس برای مدیریت ریپو نیاز داریم.
سپس برای ادامه کار تنظیمات، باید به کاربر git سوئیچ کنیم:
شما باید کلیدهای SSH خود را به فایل authorized_keys کاربر git اضافه کنید:
این یکی از زمینههایی است که سرویسهایی مانند گیتهاب یا گیتلب نسبت به گیت خط فرمان برتری دارند، چون در روش خط فرمان مدیریت دسترسی به سادگی صورت نمیگیرد. شما یا باید به همه افراد دسترسی به کاربر سرویس یکسانی را بدهید که گزینه مناسبی نیست و یا باید کاربران متفاوتی برای هر فرد بسازید که این نیز مناسب نیست. در هر دو حالت کامیتها با نام کاربری و ایمیلی که کاربر نهایی در تنظیمات گیت خود پیکربندی کرده است نمایش مییابند.
در هر حال برای ایجاد یک ریپازیتوری واقعی کافی است دستور git init را در دایرکتوری home کاربر اجرا کنید:
گزینه –bare در اینجا ضرورت دارد. به طور معمول زمانی که یک ریپازیتوری را کلون میکنید، git همه فایلهایی که استفاده میکند را ذخیره میسازد تا بتواند همه نسخهها را در پوشه مخفی git. مدیریت کند. به این ترتیب یک نسخه قابل استفاده از هر چیزی که اینک به عنوان HEAD تعیین شده را ارائه میکند. این کار به طور معمول موجب میشود که پوشه ریپو دو برابر حجمی را داشته باشد که بدون گیت وجود داشت. هر چند اگر فایلهای باینری بزرگی داشته باشید که در طی زمان شاهد تغییرهای زیادی باشند، ممکن است از این هم بزرگتر شود.
یک ریپازیتوری bare در واقع یک ریپازیتوری بدون نسخههای قابل استفاده از فایلهایی است که در حال حاضر check-out شدهاند. به جای آن پوشه ریپازیتوری صرفاً شامل محتوایی خواهد بود که باید در پوشه git. باشد. این امر موجب صرفهجویی در فضا میشود و ریپازیتوری را به عنوان یک سرور مستر پیکربندی میکند. از آنجا که هیچ محتوای لوکال وجود ندارد، هیچ تداخلی با HEAD برنچ نیز وجود نخواهد داشت. به طور معمول نامگذاری ریپازیتوریهای bare با استفاده از پسوند فایل git. انجام میشود، اما الزام صریحی در این خصوص وجود ندارد.
این همه آن چیزی بود که در سمت سرور نیاز داشتید. در سمت ماشین لوکال باید ریپو را کلون کرده یا یک ریموت جدید اضافه کنید:
URL با git@ آغاز میشود، زیرا به عنوان کاربر git روی SSH اتصال مییابد. در سمت دیگر repository.git: در عمل یک نام مسیر و نه یک شناسه است. مسیر در نسبت با دایرکتوری home کاربر git تعریف میشود، بنابراین اگر ریپو را جای دیگری قرار دادهاید، باید به اینجا بیاورید و یا از نام مسیر کامل استفاده کنید.
پس از آن که به ریپوی لوکال وصل شدید، باید دسترسی کاملی برای push و pull به صورت معمول داشته باشید. به خاطر داشته باشید که git پیشفرض هیچ سیستم مجوزدهی درونی ندارد و از این رو هیچ مانعی برای دسترسی همه افراد به کاربر git و کسب کنترل کامل روی ریپازیتوری مستر وجود نخواهد داشت.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
آموزش مفاهیم اولیه گیت Git در برنامه نویسی
آموزش مفاهیم اولیه گیت Git در برنامه نویسی یکی دیگر از مزایا و معایب پلتفرم گیت آموزش های گروه آموزشی پرووید می باشد که در این قسمت آن را به شما معرفی می کنیم. این بسته آموزشی نیز یکی از دوره های آموزشی دیگر که در حوزه ی فارسی سازی آموزش های انگلیسی تنظیم شده است می باشد. عنوان این بسته آموزشی مفاهیم اولیه گیت Git و سورس کد در برنامه نویسی است که با نام اصلی Git: The Big Picture از شرکت Pluralsight منتشر شده است.
سیستم version control چیست و چرا باید به آن اهمیت دهید؟
سیستم version control یا به اختصار VCS، سیستمی است که تغییرات یک فایل یا مجموعه ای از فایل ها را در طول زمان ثبت می کند تا بتوانید version های خاصی را بعداً فراخوانی کنید.
اگر یک برنامه نویس وب هستید و میخواهید هر version از یک image یا layout را حفظ کنید، سیستم version control یک انتخاب بسیار هوشمندانه برای استفاده است. سیستم version control به شما امکان می دهد فایل های انتخاب شده و یا حتی کل پروژه را به حالت قبلی برگردانید و تغییرات را در طول زمان مقایسه کنید، ببینید چه کسی آخرین بار، با چه عملی ممکن است باعث ایجاد مشکل شده باشد و یا چه کسی و چه زمانی مشکلی را ایجاد کرده است و چه مواردی را تغییر داده است. استفاده از VCS همچنین به این معنی است که اگر برخی از فایل ها را خراب کنید یا فایل هایی را از دست بدهید، می توانید به راحتی آنها را بازیابی کنید.
سیستم های Local Version Control
در این روش از version control، انتخاب بسیاری از افراد کپی کردن فایلها در repository دیگر است. این رویکرد بسیار متداول و ساده است، اما این روش به طور باور نکردنی مستعد خطا هم می باشد. به راحتی می توان فراموش کرد که در کدام دایرکتوری هستید و یا به طور تصادفی در فایل اشتباهی، تغییر ایجاد کنید یا محتوای مورد نظرتان را روی فایل های دیگری، کپی کنید. برای مقابله با این موضوع، برنامه نویسان مدت ها پیش VCS های local را توسعه داده اند که دارای یک پایگاه داده ساده بود که تمام تغییرات فایل ها را تحت کنترل بازبینی نگهداری می کرد.
سیستم های Centralized Version Control
این سیستم ها (مانند CVS و Subversion و Perforce) دارای یک سرور واحد هستند که شامل تمام فایل های ورژن بندی شده و تعدادی client هستند که فایل ها را از مکان مرکزی بررسی می کنند. این setup مزایای زیادی را به خصوص نسبت به VCS های local ارائه می دهد. به عنوان مثال، همه تا حدی می دانند که بقیه افراد در پروژه چه کاری انجام می دهند و مدیران کنترل دقیقی بر این دارند که چه کسی می تواند چه کاری را انجام دهد و در واقع مدیریت یک CVCS بسیار ساده تر از رسیدگی به پایگاه های داده local در هر client می باشد.
با این حال، این setup دارای معایبی هم است. واضح ترین عیب آن این است که اگر سرور اصلی برای یک ساعت از کار بیفتد، در آن زمان هیچکس نمیتواند کاری انجام دهد یا تغییرات version را در هر فایلی که روی آن کار میکند ذخیره کند. اگر هارد دیسکی که پایگاه داده مرکزی روی آن قرار دارد خراب شود و نسخههای پشتیبان ایمن نگهداری نشوند، شما کاملاً همه چیز را از دست میدهید حتی تمام سوابق پروژه، البته به جز snapshot ها که روی سیستم های local هستند. VCS های local نیز همین مشکل را دارند، یعنی در هر زمان که کل سوابق پروژه را در یک مکان داشته باشید، خطر از دست دادن همه چیز را دارید.
سیستم های Version Control توزیع شده
در یک DVCS یا سیستم های version control توزیع شده (مانند Git و Mercurial و Bazaar یا Darcs) اگر سروری از کار بیافتد، کلاینت ها فقط آخرین snapshot فایلها را در دسترس ندارند، بلکه آنها به طور کامل به repository و سابقه پروژه دسترسی دارند. بنابراین، اگر هر سروری از بین برود، که سیستم ها از طریق آن با یکدیگر همکاری می کردند، هر یک از client repository ها میتوانند برای بازیابی به آن سرور کپی شوند. هر clone در واقع یک نسخه پشتیبان کامل از تمام داده ها است.
علاوه بر این، بسیاری از این سیستمها، چندین repository راه دور دارند که میتوانند با آنها به راحتی ارتباط برقرار کرده و کار کنند. بنابراین میتوانید با گروههای مختلف به روشهای مختلف به طور همزمان در یک پروژه همکاری کنید. این به شما امکان می دهد چندین workflow را تنظیم کنید که در سیستم های centralized امکان پذیر نیست.
SD-WAN و VPN: بررسی مزایا و معایب و تفاوت ها
SD-WAN و VPN: چگونه آنها را با هم مقایسه می کنند؟
وقتی صحبت از مقایسه سرویسهای SD-WAN با V.P.N میشود، سازمانهایی که قصد انتخاب بین این تکنولوژی ها را دارند باید عواملی همچون هزینه، استفاده از ابر و شناخت برنامهها را مد نظر داشته باشند.
چون WAN تعریفشده بصورت نرمافزاری، گاهی به عنوان نسخه ارتقا یافته یک شبکه خصوصی مجازی از طریق اینترنت به بازار مزایا و معایب پلتفرم گیت عرضه میشود، بسیاری از تیمهای فناوری اطلاعات از تفاوتها و شباهتهای اساسی سرویسهای SD-WAN و V.P.N تعجب میکنند.
در حالی که گزینه اتصال ایده آل برای پلتفرمهای SD-WAN مبتنی بر اینترنت یا IP عمومی است این فناوری اتصال ناشناخته است.
تیمهای بازاریابی SD-WAN مي خواهند کاربران اطمینان داشته باشند که اتصال به اینترنت گزینه اصلی SD-WAN است، اما مفهوم اصلی برای شبکههای مبتنی بر نرمافزار این بوده و هست: ” پشتیبانی از چندین رابط”
تیمهای فناوری اطلاعات سازمانی هنگام انتخاب گزينه مناسب براي سازمانشان به دنبال این هستند که با مقایسه همه جنبههای SD-WAN و V.P.N، اغراق درباره SD-WAN را کاهش دهند.
نگاهی به VPN ها
برای چندین دهه، مأموریت اساسی IPsec V.P.N، رها کردن بسته هایی بود که از طرف نقاط پایانی تأیید شده نیستند.
تمام ترافیک بین نقاط پایانی در بالاترین سطح رمزگذاری شده است، که اساس یک V.P.N از طریق اینترنت را تشکیل می دهد. V.P.Nها می توانند ساده و مقرون به صرفه باشند، اما از نظر تضمین عملکرد شبکه نیز ممکن است مشکل ساز باشند.
در ابتدایی ترین سطح، V.P.Nها می توانند برنامه ها و ترافیک را قبل از رمزگذاری اولویت بندی کنند. با این حال، میزان انجام این کار محدود است.
هنگامی که ترافیک در داخل یک تونل رمزگذاری شده حرکت می کند، نمی توان آن را از دید شبکه ارائه دهنده اولویت بندی کرد، زیرا هدر رمزگذاری شده و قابل مشاهده نیست. آنچه باقی می ماند شبکه ای است که در تلاش است تا بهترین حالت از ترافیک را در سطح عملکرد قابل قبول پشتیبانی کند.
یک V.P.N معمولی برای مشاغل کوچک، که عملیات خود را روی یک IP تکی انجام می دهند مناسب است. برای مشاغل بزرگتر با چندین مکان، استفاده از IPsec V.P.N اغلب به دلیل تأخیر زیاد یا ازدحام در شبکه باعث ایجاد مشکلاتی در برنامه های صوتی و تصویری می شود.
در ادامه برخی از مزایا و معایب V.P.N ها که شرکت ها باید هنگام مقایسه و ارزیابی SD-WAN و V.P.N در نظر بگیرند بیان شده:
- V.P.N های استاندارد WAN ساده را با استفاده از یک تونل تأیید شده و رمزگذاری ارائه می دهند.
- خدمات V.P.N ساده، عموماً کم هزینه بوده و استفاده آسانی دارند.
- برنامه های کاربردی حساس به تأخیر، نسبت به امکانات V.P.N با رمزگذاری و احراز هویت به قابلیت بیشتری نیاز دارند.
- خدمات مبتنی بر ابر به اتصال اینترنت با بهینه سازی و امنیت پیشرفته نسل بعدی نیاز دارند که V.P.N ها همیشه نمی توانند آن را ارائه دهند.
نگاهی به SD-WAN
زمانی که شرکتها سرویسهای ابری را پذیرفته و به آن تکیه میکنند یا به آگاهی برنامهها، دسترسی از راه دور و امنیت کامل نیاز دارند، فناوری SD-WAN شروع به کار میکند.
با وجود اینکه SD-WAN مانند یک MPLS V.P.N لایه ۳، از کیفیت خدمات سراسری (QoS) برخوردار نیست، اما با ارائه قابلیت درک شرایط شبکه و اولویتبندی محلی برنامهها به این چالش ها پاسخ می دهد.
به دلیل سطح پشتیبانی آن و همچنین قابلیتهایی مانند حافظه پنهان یا شتابدهی برنامهها، QoS نهاده شده در SD-WAN بسیار پیشرفتهتر از سرویسهای اصلی V.P.N اینترنتی است.
هنگامی که سازمان ها به خدمات ابری نیاز دارند، باید امنیت و آگاهی برنامه ها را بررسی کنند. دستگاهها و مشتریان SD-WAN معمولاً از نظر مجموعه ویژگیهایی که با شیوههای کاری فعلی، مانند کار از خانه، کافیشاپ یا هتلها مطابقت دارند، وسیعتر و گسترده تر هستند.
با افزایش کنترل SD-WAN، تیمها یا ارائهدهندگان فناوری اطلاعات میتوانند ترافیک را بر اساس پروفایل کاربر و نوع ترافیک محدود و ایمن کنند.
در بسیاری از موارد، خود مدیریتی ساده با واسط های کاربری گرافیکی آسان باعث مقبولیت SD-WAN میشود. در حالی که پیکربندی قدیمی Cisco IOS V.P.N به تخصص و اعتبار نیاز داشت، پیکربندی SD-WAN بر اساس رویکرد نقطه و کلیک است.
وعده SD-WAN پشتیبانی از هر نوع اتصال شبکه، از MPLS گرفته تا سرویس LAN خصوصی مجازی (VPLS) و البته V.P.N اینترنتی است. با قابلیتهای مسیریابی مبتنی بر برنامه SD-WAN، آن میتواند از چندین مسیر مانند اینترنت، ۴G یا MPLS استفاده کند. با این وجود، در حال حاضر، هنوز هم هزینه کمتری برای استقرار دستگاه های ساده IPsec برای ایجاد اتصال V.P.N استاندارد نیاز دارد.
در عین حال، تجهیزات و مشتریان SD-WAN همه چیز را بصورت اولیه و با قابلیت ساده ارائه می دهند. وعده اصلی SD-WAN زمانی به واقعیت تبدیل خواهد شد که هر دستگاه یا مشتری به سادگی، یک مجرای سریع به سرور مدیریت متمرکز باشد.
به عبارت دیگر، کسبوکارها قادر خواهند بود از ابتداییترین سرویسهای SD-WAN یا المان های پیچیدهتر، بسته به نیاز کلی یا سایت به سایت توسط قابلیت مجازیسازی توابع شبکه ابری استفاده کنند.
فناوری SD-WAN هنوز کاملاً وجود ندارد، زیرا اکثر ارائه دهندگان با استفاده از اتصال اینترنت کم هزینه با سخت افزاری که هنوز به صورت جداگانه قابل برنامه ریزی است، در هزینه ها صرفه جویی می کنند. هرچند پیکربندی از طریق یک سرور انجام می گیرد.
معایب SD-WAN
ممکن است تشخیص معایب SD-WAN با دارا بودن چنین فناوری بسیار غنی دشوار به نظر برسد، اما باز هم دارای معایبی است که می تواند قابل توجه باشد:
- استفاده از اینترنت به عنوان اتصال WAN می تواند زمان تعمیر و سطح خدمات را کاهش دهد. پرش از MPLS به WAN مبتنی بر اینترنت با SD-WAN اغلب در هنگام بروز مشکلاتی مانند قطعی، یک شوک محسوب می شود.
مراکز عملیات شبکه شرکتی که مسئول تهیه MPLS و پشتیبانی دائم هستند، دارای تخصص و سطوح خدمات پاسخگویی قابل توجهی هستند. پیشنهاد نمی شود که هر ارائهدهنده اینترنت سطوح پایینی از پشتیبانی را ارائه دهد، اما تیمهای فناوری اطلاعات باید شرایط توافقنامه سطح خدمات (SLA) را در نظر گرفته و نحوه حمایت از کسبوکار را در صورت بروز مشکل بزرگ تعیین کنند.
- استفاده از چندین ارائه دهنده اینترنت باعث ایجاد یک محیط غیرقابل پیش بینی می شود. بسیاری از ارائه دهندگان SD-WAN از استفاده از چندین ISP برای صرفه جویی در هزینه حمایت می کنند. این استراتژی زمانی که کسبوکار به دلیل مسیریابی ترافیک در چندین ارائهدهنده خدمات، با مشکلاتی نظیر تأخیر و نوسان برنامهها مواجه شود، محسوس خواهد بود.
با استقرار سامانه ملی، ممکن است استفاده از چندین ISP مشکلی ایجاد نکند، اما مشتریان سازمانی جهانی باید به دقت در مورد استقرار WAN شان توسط ارائه دهندگان کم هزینه در منطقه خود بررسی های لازم را به عمل آورند.
- QoSغیرEnd-to-End یکی از ارکان کلیدی پنهان MPLS،ـ QoS پایان به پایان است. SD-WAN،ـ MPLS را توسط انتخاب مسیر پیچیده، سنجش تفکیک برنامهها و اولویتبندی محلی دقیق ارزیابی میکند. این واقعیت همچنان باقی است، اگرچه MPLS هنوز تنها گزینه برای حفظ SLA برنامه به صورت پایان به پایان است. معمولا نتیجه یک پیش برنامه SLA است که می تواند به کسب و کار تحویل داده شود.
- صرفه جویی در هزینه همیشه قابل دستیابی نیست. صرفه جویی در هزینه SD-WAN به عوامل مختلفی بستگی دارد، اما شاید مهم ترین آن اتصال باشد.
به عنوان مثال، در بریتانیا، هزینه اینترنت تا حدودی با MPLS قابل مقایسه است، زمانی که برنامه ها و سرویس های پیشرفته SD-WAN به اتصال افزوده می شود منجر به ارتقای مدل تجاری خواهد شد. بازار ایالات متحده متفاوت است، زیرا اینترنت اغلب در مقایسه با MPLS هزینه بسیار کمتری دارد. تیم های فناوری اطلاعات باید بازار هر کشور را از نظر تجاری تجزیه و تحلیل کنند.
- تحقیق در مورد ارائه دهندگانSD-WANاهمیت زیادی دارد. یکی از نکات منفی هنگام انتخاب یک ارائه دهنده SD-WAN هجمه زیاد جنجال های تبلیغاتی است که معمولا فرآیند تصمیم گیری را دشوار می سازد. بسیاری از ارائه دهندگان و فروشندگان، تبلیغات زیادی درباره مزایای صرفه جویی در هزینه و ارائه امکانات پیشرفته انجام می دهند که این مساله کسب اطلاعات واقعی مورد نیاز برای انجام مقایسه را برای شرکت ها دشوار می کند.
تفاوت بین SD-WAN و VPN
تفاوت اصلی بین IPsec V.P.N استاندارد و SD-WAN بر اساس ویژگی های شبکه تعریف شده با نرم افزار (SDN) است که فناوری SD-WAN بر اساس آن بنا شده است.
SDN امکانات را در یک پلتفرم واحد که به صورت سخت افزاری، مجازی یا کلاینت قابل دسترسی است ارائه می کند. به همین ترتیب، SD-WAN مجموعهای از جنبههای مختلف ویژگیهای WAN است که در یک پلتفرم واحد با مدیریت آسان ادغام شدهاند.
V.P.N امنیت WAN تأیید شده را بین دو یا چند نقطه پایانی برای ایمن کردن ارتباطات دفتر مرکزی و شعبه ارائه می دهد. رمزگذاری پایان به پایان V.P.N تنها جزء کوچکی از امنیت کلی است، زیرا تیم های فناوری اطلاعات مسئول پشتیبانی از کاربران با کار مبتنی بر ابر از راه دور، شرکا، برنامه های کاربردی و غیره هستند.
هر دو طرف انتقال V.P.N نیاز به امنیت ترافیک، کاهش دسترسی بر اساس مجوزها، انجام بهینه سازی WAN و انتخاب بهترین مسیر دارند. V.P.N های استاندارد معمولاً اطلاعاتی که بتواند ترافیک را بر اساس بهترین مسیر با بهینه سازی و امنیت هدایت کند در اختیار ندارند. با این وجود، برخی از شرکتها همچنان نیاز به استقرار خدمات V.P.N بدون استفاده از SD-WAN دارند، مانند استقرار موقت اداری یا مکانهایی که به امکانات ساده ای نیاز دارند.
آیا SD-WAN جایگزین VPN می شود؟
شرکت ها به دلیل نیازهای تجاری یا زمانی که منفعت آشکاری برای بکارگیری می بینند، V.P.N را با SD-WAN جایگزین می کنند. بسیاری از شرکت ها دریافتند که SD-WAN به طور قابل توجهی بیش از اتصال WAN مرتبط با MPLS یا IPsec V.P.N را ارائه می دهد.
SD-WAN دارای قابلیت مدیریت و گزارش در سطح شبکه و کاربر است که به شرکت ها این امکان را می دهد که پشتیبانی و دسترسی آسان به برنامه ها را توسط یک واسط تکی انجام دهند، به گونه ای که این کار با سرویس های V.P.N اولیه امکان پذیر نیست.
همچنین SD-WAN میتواند LAN ،WAN، کاربران، امنیت و عملکرد برنامهها را طوری در یک پلتفرم ادغام کند که منجر به تحول کسبوکار و نه فقط یک سرویس V.P.N دیگر شود.
اگرچه SD-WAN می تواند به عنوان یک ناجی برای این شبکه های بزرگتر بکار گرفته شود، اما هنوز هم شرکت ها با دغدغه های ترافیکی پایان به پایان، به ویژه در سطح بین المللی مواجه هستند. بنابراین، چرا یک کسب و کار باید IPsec V.P.N را به جای SD-WAN انتخاب کند؟
اساساً، شرکتهایی که SD-WAN را با V.P.N مقایسه میکنند، باید تصمیمات خود را بر اساس همترازی صحیح فرآیندهای تجاری، برنامهها و استراتژی انجام دهند. به طور کلی، آنها باید سؤالات زیر را بررسی کنند:
- آیا کسب و کار شما نیاز به تضمین عملکرد برنامه دارد یا تنها انجام حداکثر تلاش کافیست؟
- آیا کسب و کار شما از ابر استفاده می کند و از شبکه های راه دور و ناامن پشتیبانی می کند؟
- آیا کسب و کار شما می خواهد WAN خود را مدیریت کند؟
برای مشاغلی که به دنبال اجرای سرویسهای V.P.N مقرون به صرفه و با حداکثر تلاش هستند، با استفاده از یک دستگاه V.P.N معمولی با مجموعه ویژگیهای ساده، یک روتر یا کلاینت ساده با عملکرد IPsec کافیست. معمولا راه اندازی چنین سرویسی با هزینه حداقلی انجام می شود. برخی از شرکت ها خدمات V.P.N را با پهنای باند کمتر از ۱۰۰ دلار در ماه مستقر می کنند.
SD-WAN و V.P.N: نحوه تصمیم گیری
پیش بینی آینده دشوار است اما بدون شک کسب و کارها به دنبال بهترین عملکرد شبکه، امنیت و انعطاف پذیری با هزینه نسبتا کم خواهند بود.
هدف SD-WAN این است که عناصر تجاری را در نظر بگیرد و آنها را در زمینه فعال سازی کسب و کار بکار گیرد. با SD-WAN، شبکه دقیق تر شده و گزارشدهی، امنیت و عملکرد برنامه بهبود مییابد.
برخلاف V.P.N استاندارد اینترنت، SD-WAN میتواند شرایط شبکه را برای اطمینان از سطح عملکرد مورد انتظار، بدون توجه به محلی که مشتریان متصل میشوند، تشخیص دهد.
هنگام مقایسه ی SD-WAN و V.P.N از طریق اینترنت، SD-WAN بسیار جامع تر و گسترده تر است. فناوری SD-WAN این پتانسیل را دارد که V.P.N های اینترنتی اولیه را فعال و شبکه های سراسری MPLS و VPLS را خاتمه دهد.
اما هنگام بررسی هر فناوری شبکه ای، شرکت ها باید مراقب تبلیغات غیر واقعی باشند، زیرا می تواند آنها را در مسیر خرید SD-WAN با مجموعه ای از خدمات خاص، که ممکن است فاقد مولفه های اساسی و کلیدی مورد نیاز باشد، سوق دهد.
همانطور که تیم های فناوری اطلاعات پیشرفت می کنند، شتاب فناوری و ویژگی های محصولات نیز ادامه خواهد یافت و در نهایت V.P.N های ساده نیز قدیمی می شود. شرکت ها برای جلوگیری از تهدیدات هک یا عملکرد ضعیف در تخصیص منابع، باید ترافیک برنامه ها را ایمن کرده و با رویکرد متمرکزتری رفتار کنند. همه این موارد بر تجارت تأثیرگذار خواهد بود.
کراس پلتفرم با نیتیو؟ کدام یک پیروز این نبرد هستند؟
همانطور که در مقاله تفاوت برنامه نویسی اندروید و IOS گفتیم در بین پلتفرم های مختلفی که در بازار موبایل وجود دارد میتوان گفت این دو پلتفرم پادشاهی می کنند. درباره این که کدام یک سهم بیشتری از این بازار را دارند نیز صحبت کردیم و میتوان گفت که اندروید با سهم بازار بسیاری که دارد فرصت های شغلی زیادی را نیز ایجاد کرده است.
قبل از آن که به تحلیل این دو نوع از پلتفرم ها برویم، نیاز است تا درباره مفهوم دقیق این دو صحبت کنیم. درباره این که:
- این دو در حقیقت چه نوع فریمورک هایی هستند؟
- کدام یک از فریمورک ها بهتر است؟
- هرکدام چه مزایا و معایبی دارند؟
- بهتر است از کدام یک برای توسعه برنامه خود استفاده کنیم؟
در این مقاله با ما باشید تا درباره جزئیات این دو بیشتر با هم صحبت کنیم…
نیتیو یا بومی چیست؟
برنامه نویسی نیتیو عملا همان برنامه با زبان اصلی هر پلتفرم است که در برنامه نویسی اندروید زبان اصلی جاوا است. این نوع برنامه نویسی مزایای بسیار زیادی دارد که در ادامه به برخی از این مزایا میپردازیم.
برنامه نویسی Native برای یک پلتفرم خاص توسعه داده شده است تا بتواند با آن پلتفرم، ارتباط بسیار بهتری برقرار کند. این ارتباطات عبارت اند از : عملکرد بالا در بحث فناوری های جدید همچون GPS و سنسور ها را میتوان از مهمترین عوامل انتخاب برنامه های نیتیو دانست.
کراس پلتفرم چیست؟ و به چه برنامه ای کراس پلتفرم می گویند؟
کراس پلتفرم ها یا برنامه های چند سکویی یکی از چارچوب های جدید است که بعد از نیتیو وارد کار شد. این نوع برنامه ها همانطور که از نامشان پیداست میتوانند در چندین بستر نرم افزاری یا پلتفرمی مختلف اجرا شوند. این نوع از برنامه نویسی به شما کمک میکند تا برنامه خود را یک بار نوشته و در جاهای مزایا و معایب پلتفرم گیت مختلف از آن استفاده کنید. شما میتوانید در سیستم عامل های مختلف همانند اندروید ، IOS ، ویندوز و … از این فریمورک استفاده کنید.
هر کدام از این موارد شامل چه زیر مجموعه هایی میشوند؟
در زیر به توضیح هرکدام از زبان ها برنامه نویسی نیتیو میپردازیم و درباره چگونگی استفاده از آن و مزایای آن صحبت میکنیم.
زبان های برنامه نویسی نیتیو یا بومی:
در برنامه نویسی نیتیو موبایل دو نوع از زبان ها بسیار مهم هستند. این دو زبان برای برنامه های اندروید و IOS به ترتیب جاوا و سوئیفت است که در بین برنامه نویسان محبوبیت بالایی دارد. در ادامه به جزئیات بیشتری از این زبان ها میپردازیم.
جاوا : جاوا یک زبان برنامه نویسی بسیار خوب است که توسط برنامه های اندرویدی نیز استفاده میشود. این برنامه نویسی مبتنی بر کلاس و شی گرایی است که از زبان C++ برگرفته شده است.
جاوا زبان رسمی اندروید نیز می باشد که محبوبترین، بین زبان های برنامه نویسی اندروید است. این زبان انعطاف پذیری بسیار بالایی دارد که شما را برای دستیابی به هر نوع اپلیکیشنی کمک میکند.
از همین رو این زبان، کتابخانه های زیادی دارد که به دلیل جامعه برنامه نویسی بزرگ برای این زبان، در حال حاضر هر نوع از برنامه ای که نیاز دارید را می توانید با این زبان بنویسید.
کاتلین : یکی دیگر از زبان ها برنامه نویسی اندروید است که به تازگی توسط گوگل برای ساخت اپلیکیشن ها به بازار امده است. کاتلین نیز یک زبان محبوب است، اما به علت قدمت زبان جاوا و جامعه برنامه نویسان آن، هنوز راه زیادی برای رسیدن به جاوا دارد. یکی از مواردی که جاوا را سر تر از کاتلین می کند سرعت آن است که می توان گفت سرعت جاوا از کاتلین بیشتر است.
سوئیفت : زبان برنامه نویسی سوئیفت یک زبان بصری برای نوشتن کدهای سیستم عامل های IOS و مک است. سوئیفت هنوز یک زبان جوان است که به نسبت زبان های مادر، کتابخوانه های کمتری دارد. اما این زبان نیز همانند زبان های جاوا و … درحال پیشرفت است و در ادامه برنامه نویسان بیشتری را به خود علاقهمند میکند.
زبان های برنامه نویسی کراس پلتفرم:
در بخش قبل درباره این که برنامه نویسی نیتیو چه تفاوتی با برنامه نویسی کراس پلتفرم دارد گفتیم. با زبان های نیتیو می توانیم برای یک بستر خاص کدنویسی کنیم که مزایای زیادی نیز دارد و همینطور درباره کراس پلتفرم ها صحبت کردیم که این نوع از زبان ها می توانند برای بسیاری از دیوایس ها توسعه پیدا کنند.
فلاتر : فلاتر توسط گوگل در سال 2017 توسعه و انتشار داده شد. این فریمورک یک زبان اوپن سورس و رایگان است که به صورت کراس پلتفرم ارائه شده است. این فریمورک از زبان دارت برای توسعه اپلیکیشن های IOS ، اندروید، ویندوز، مک و لینوکس استفاده می کند. فلاتر به عنوان یک فرمورک همه کاره در مدت زمان بسیار کمی طرفداران زیادی در بین پلتفرم ها پیدا کرده است.
آیونیک: این چارچوب منبع باز در سال 2013 منتشر شده که از فناوری های وب همانند HTML – CSS و جاوا اسکریپت با ادغام فریمورک هایی همچون انگولار – ری اکت و ویو برای ساخت برنامه های ترکیبی موبایل، دسکتاپ و برنامه های کاربردی برای وب پیشرفته استفاده میکند. این فریمورک از رابط کاربری SaaS استفاده میکند که عملا بر اساس کوردوا ساخته شده است. آیونیک برای این که بتواند از قسمت های مختلف سخت افزاری استفاده کند، از افزونه های کوردوا برای دسترسی به ویژگی های سخت افزاری سیستم یعنی GPS و سنسور ها و نور و… استفاده کرده است.
زامارین : زامارین در سال 2011 راه اندازی شد و در سال 2016 توسط مایکروسافت خریداری شد. این فریمورک از زبان C# پشتیبانی میکند که این امر باعث شده است در میان دات نت کاران بسیار محبوب شود. این فریمورک با IDE ویژوال استدیو هماهنگ است و می توان از این فریمورک برای توسعه برنامه هایی با سیستم عامل های IOS ، اندروید و ویندوز استفاده کرد.
ری اکت نیتیو: React Native بر اساس کتابخانه جاوا اسکریپت ری اکت فیسبوک، توسعه داده شده است. React Native یک انتخاب خوب برای برنامه های ساده است که معمولا از API ها استفاده می کند. ولی برای برنامه های بزرگ باید از زبان های نیتیو استفاده کنید، تا امکانات و سازگاری بهتری نسبت به این زبان با سیستم عامل ها داشته باشد.
تفاوت کراس پلتفرم با نیتیو
این دو نوع از توسعه را در چند قسمت برای شما تحلیل خواهیم کرد تا تصمیم گیری بهتر و سریعتری داشته باشید و اینکه برای توسعه برنامه خود از چه مسیری نیاز است بروید؟
مزایای برنامه نویسی نیتیو ها
توسعه : هیچ نوع محدودیتی از نظر توسعه برای برنامه نویسی نیتیو وجود ندارد و میتوان به تمام امکانات سیستم به صورت کامل دسترسی داشت.
انتشار: برنامه های بومی یا نیتیو برای انتشار، در اپ استور ها هیچ مشکلی نخواهد داشت و به راحتی می توان در تمام استور ها انتشار داد.
مقیاس پذیری: اپلیکیشن های نیتیو انعطاف پذیری بالایی در مدیریت منابع و ابزار ها دارند.
تجربه کاربری بالا: تعامل مستقیم بین کد و منابع اصلی منجر به عملکرد بالا برنامه می شود.
معایب برنامه نویسی نیتیو:
هزینه: درصورتی که نیاز به برنامه نویسی برای چند سیستم عامل مختلف ( IOSو Andriod ) را دارید هزینه بر خواهد بود؛ زیرا برای هر کدام از سیستم عامل ها، نیاز به فرد یا تیم مجزایی دارید.
مزایای برنامه نویسی چندسکویی یا کراس پلتفرم
هزینه : در این نوع توسعه، درصورتی که نیاز به ایجاد اپلیکیشن برای دو سیستم عامل یا بیشتر را دارید و از سویی دیگر امکان پرداخت هزینه بیشتر برای توسعه چند برنامه را ندارید. شما میتوانید از مزایای نیتیو چشم پوشی کرده و فریمورک های کراس پلتفرم را انتخاب کنید.
سرعت توسعه: برای ایجاد برنامه ای که روی چندین سیستم عامل یا پلتفرم اجرا می شود ، تنها یک بار نیاز است که برنامه را توسعه دهید.
مدیریت کدها: به خاطر این که شما یک پایه کدنویسی دارید، میتوانید برای آپدیت نیز به راحتی یک کد را تغییر و دو یا چند خروجی از برنامه دریافت کنید.
معایب برنامه نویسی کراس پلتفرم یا چندسکویی:
سرعت: این نوع برنامه نویسی به نسب برنامه نویسی نیتیو سرعت پایینتری دارد.
توسعه: برنامه نویسی کراس پلتفرم از نظر توسعه و دسترسی به سیستم نسبت به نیتیو اپ ها بسیار محدودتر است و نمیتوان به سادگی به سنسور ها و موارد فیزیکی دستگاه ها دسترسی داشت. این مورد یکی از بزرگترین مشکلات برنامه های چندسکویی است که در بیشتر مواقع نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. دسترسی هایی هچون : دوربین، میکروفن، GPS و سنسور ها و…
کد: در کراس پلتفرم ها به خاطر درنظر داشتن چندین پلتفرم نیاز است کدنویسی پیچیده تری داشته باشیم تا در سیستم عامل های مختلف عملکرد بهتری داشته باشد.
مصرف باتری: استفاده از امکانات پیشرفته تر و حرفه ای تری در برنامه های چندسکویی باعث شده است تا این اپلیکیشن ها مصرف باتری بیشتری داشته باشند.
امکانات اضافی: در این نوع از اپلیکیشن ها به نسبت نیتیو ها نمیتوان عملکرد خوبی در قسمت انیمیشن ها و سرعت آنها داشت.
پس کدام یک را باید انتخاب کنیم؟
قبل از آن که از خود این سوال را بپرسید، باید بدانید که چه انتظاراتی از اپلیکیشن ها دارید. آیا میخواهید یک اپلیکیشن فوق حرفه ای بسازید؟ آیا برای شما مهم است که با هزینه به نسبت پایینتر برای چندین پلتفرم اپلیکیشن طراحی کنید؟ یا آیا برای شما امکانات و سرعت و کیفیت خیلی مهم است؟
در صورتی که نیاز دارید:
- دسترسی کامل به تمام قسمت های سیستم داشته باشید
- نیاز به ساخت یک اپلیکیشن حرفه ای دارید
- میخواهید بدون محدودیت برنامه نویسی اپلیکیشن را انجام دهید
در این صورت شما نیاز است از برنامه نویسی نیتیو استفاده کنید تا بتوانید تمام موارد بالا را به صورت کامل داشته باشید.
و درصورتی که نیاز دارید:
- در چندین پلتفرم مختلف برنامه شما اجرا شود
- درصورتی که یک برنامه سطح متوسط نیاز دارید( نیاز به استفاده از GPS ، دوربین و سنسور های جانبی ندارید)
- سرعت برای شما امر حیاتی نیست
در این صورت شما نیاز به یک فریمورک چندسکویی دارید تا بتوانید نیاز های خود را به درستی برآورده سازید.
منابع یادگیری برای هر کدام از پلتفرم ها
در این مقاله دریافتیم که بر اساس نیاز های خود میتوانیم از هر کدام از این فریمورک ها استفاده کنیم.
درصورتی که به دنبال یادگیری هر کدام از فریمورک های کراس پلتفرم یا نیتیو هستید، حتما نکات بالا را به صورت کامل مطالعه کنید تا بهترین تصمیم را برای انتخاب زبان و بستر مورد نیازتان بیابید.
جمع بندی
بازار کار در هر دو فریمورک خوب است اما فریمورک های نیتیو بخاطر سازگاری بالایی که با سیستم ها دارند، میتوانند گزینه مناسبی برای برنامه نویسی موبایل باشند و در بین زبان های نیتیو زبان جاوا بهترین زبان از جهات مختلف است.
همانطور که در مقاله برنامه نویسی اندروید یا IOS درباره این که اندروید چقدر از سهم بازار را دارد صحبت کردیم. در اینجا هم باید بگوییم درصورتی که میخواهید بازار بزرگتر و بهتری را هدف قرار دهید، بهتر است برنامه نویسی اندروید با جاوا را فرابگیرید. دلیل این پیشنهاد را نیز در مقاله قبل خوانیدم درصورتی که مقاله قبل را مطالعه نکردید پیشنهاد میکنم مطالعه فرمایید.
همچنین ما برای شما دوره رایگانی را آماده کردهایم تا درصورت تمایل به یادگیری جاوا، بتوانید به صورت کامل این زبان بسیار کاربردی را فراگیرید.
سوالات متداول:
چه اپلیکیشن هایی کراس پلتفرم هستند؟
اپلیکیشن های فیسبوک ، اینستاگرام ، اسکایپ از فریمورک کراس پلتفرم استفاده میکنند
چه اپلیکیشن هایی نیتیو هستند؟
تلگرام ، دیجیکالا ، شیپور ، دیوار و…
اپلیکیشن های نیتیو درآمد بیشتری دارند یا کراس پلتفرم ها؟
از نظر درآمدی میتوان هر دو را در یک سطح دانست و بر اساس سطح هر فرد میتواند متفاوت باشد.
توسعه دهندگان ایرانی پشت درهای بسته؛ آیا باید به دنبال جایگزین گیت لب باشیم؟
گیت لب که یکی از پلتفرم های محبوب تحت وب برای سیستم کنترل سورس گیت (Git) به شمار می رود، به تازگی اعلام کرده که از یازدهم اوت یعنی شنبه 20 مرداد از پلتفرم ابری .
در دیجیاتو ثبتنام کنید
جهت بهرهمندی و دسترسی به امکانات ویژه و بخشهای مختلف در دیجیاتو عضو ویژه دیجیاتو شوید.
تازههای تکنولوژی
گیت لب که یکی از پلتفرم های محبوب تحت وب برای سیستم کنترل سورس گیت (Git) به شمار می رود، به تازگی اعلام کرده که از یازدهم اوت یعنی شنبه 20 مرداد از پلتفرم ابری مایکروسافت اژور به گوگل کلاود منتقل می شود. این اقدام در کنار تمام مزایای احتمالی از جمله افزایش کارآیی و پایداری گیت لب، توسعه دهندگان ایرانی را با مشکل تحریم های آمریکا روبرو می کند.
البته هنوز مشخص نیست نتیجه این انتقال چه خواهد شد؛ آیا همانند اکثر سرویس های گوگل به راحتی با یک پروکسی می شود این مانع را دور زد، یا اینکه با مقاومت شدیدتری روبرو خواهیم شد. در ساده ترین حالت، باز هم سرورهایی که مستقیماً می خواهند عملیات Pull را از روی گیت لب انجام دهند، دچار مشکلات عدیده می شوند. حالا شاید کاربرانی که به دلایل مختلف از گیت هاب به گیت لب کوچ کردند، به دنبال جایگزین گیت لب باشند. در ادامه این موضوع را بررسی می کنیم.
چرا گیت لب به انتخاب اصلی توسعه دهندگان تبدیل شد؟
گیت هاب به عنوان پلتفرم میزبانی مخازن گیت در سال 2008 راه اندازی شد و اکنون بیش از 26 میلیون کاربر دارد. پروژه های گیت هاب حالت عمومی و اشتراکی دارند، یعنی هر قطعه کدی که روی این پلتفرم آپلود کنید به شکل رایگان در اختیار دیگران قرار می گیرد. البته امکان راه اندازی پروژه های خصوصی هم وجود دارد ولی باید برای آن هزینه پرداخت کنید.
ماجرا از آنجا شروع شد که مایکروسافت گیت هاب را خرید و جامعه اپن سورس که به دلایل تاریخی با ردموندی ها میانه خوبی ندارند، به این قضیه واکنش نشان دادند. جادی میرمیرانی، کارشناس حوزه IT و برنامه نویس حرفه ای در این رابطه به دیجیاتو می گوید:
جامعه اپن سورس احساس کردند که به آنها خیانت شده و زمان کوچ فرا رسیده. انتخاب اول آنها هم گیت لب بود که هم سرویس بهتری ارائه می کند و هم برنامه اصلی خودش را به شکل اپن سورس منتشر کرده و هر شخص یا شرکتی می تواند به راحتی از آن استفاده کند.
مزیت دیگر گیت لب نسبت به گیت هاب، امکان راه اندازی پروژه های خصوصی به شکل رایگان است که بسیاری از توسعه دهندگان به آن نیاز دارند. به گفته جادی، توسعه دهندگان در این کوچ «هیجانی» حتی به این مسئله توجه نکردند که گیت لب روی سرورهای اژور مایکروسافت کار می کند و در واقع کدها به سرورهای مایکروسافت منتقل می شود.
راه حل چیست؟
حالا توسعه دهندگان ایرانی با این سؤال مواجه هستند که با انتقال گیت لب روی سرورهای گوگل و مسدود شدن آدرس های IP ایران تحت قوانین آمریکا چه باید کرد؟ به سرویس دیگری مهاجرت کنیم؟ به گیت هاب برگردیم یا مخزن گیت [مثلاً] بومی بسازیم؟ جادی در این رابطه می گوید:
ایده اصلی این است که باید از سرویس های جهانی استفاده کنیم. اشتباه ترین مزایا و معایب پلتفرم گیت گزینه، تلاش برای راه اندازی مخزن گیت بومی است.
صرف بودجه و راه اندازی گیت هاب داخلی (که به گفته جادی به راحتی طی یک روز قابل اجراست) ما را از جامعه جهانی جدا می کند. به عقیده جادی سرویس های معروفی همانند گیت هاب، گیت لب، بیت باکت و غیره در واقع مکانیزم های مشارکت در برنامه نویسی سطح بالا در جهان هستند و به شناخته شدن توسعه دهندگان ایرانی در سطح بین المللی کمک می کنند، به خصوص اینکه مشارکت برنامه نویسان ایرانی در حوزه نرم افزار آزاد به سطح بسیار خوبی رسیده است. پس در منطقی ترین حالت باید دور مخزن جایگزین ایرانی را خط بکشیم، مگر اینکه مانند بحث پیام رسان های بومی پای بودجه های هنگفت و منافع شخصی در بین باشد.
گیت هاب همچنان بهترین پلتفرم برای پروژه های عمومی گیت به شمار می رود
این کارشناس حوزه IT معتقد است از آنجا که گیت هاب همچنان به خوبی کار می کند، می توانیم پروژه ها را دوباره به این پلتفرم منتقل نموده یا در صورت امکان با استفاده از پروکسی از گیت لب استفاده کنیم. به گفته او، برگ برنده توسعه دهندگان ایرانی این است که از دنیا عقب نکشند. از طرفی پروژه های بسیار خوبی روی گیت هاب و گیت لب وجود دارند که می توان آنها را فورک کرد یا در پیشبردشان مشارکت نمود. در نهایت کاربران ایرانی ترجیح می دهند که حضورشان در این پلتفرم های جهانی و شناخته شده را ادامه دهند.
البته باید به این نکته هم اشاره کرد که شرکت های مختلف می توانند گیت لب را به شکل لوکال یا کلاود برای خود نصب نموده و از سرویس های این پلتفرم استفاده کنند. با توجه به مقیاس کلی پروژه و برآورد مزایا و معایب، می توان این گزینه را هم مد نظر قرار داد. در نهایت اگر به دنبال سرویس های جایگزین یا مشابه گیت لب هستید، در ادامه چند نمونه از این موارد را بررسی خواهیم کرد.
بیت باکت (BitBucket)
بیت باکت یکی از معروف ترین سرویس های مخزن کنترل نسخه است که تحت مالکیت شرکت استرالیایی Atlassian قرار دارد و از دو پلتفرم توسعه پروژه مرکوریال و گیت پشتیبانی می کند. عملکرد بیت باکت شبیه گیت هاب است ولی امکانات ویژه ای را در اختیار تیم های توسعه حرفه ای قرار می دهد، ضمن اینکه قیمت گذاری بهتری نسبت به گیت هاب یا گیت لب دارد.
یکی از مزایای بیت باکت، امکان جستجوی آگاهانه یا معنایی است که سینتکس کد شما را آنالیز کرده و نتایج مرتبط تری را حاصل می کند. همچنین ابزار دیگر شرکت Atlassian یعنی ترلو (Trello) هم درون بیت باکت تعبیه شده است. البته این ابزار اپن سورس نیست ولی از پروژه های اپن سورس پشتیبانی می کند.
گیت کراکن (GitKraken)
گیت کراکن یکی از جایگزین های مناسب و رایگان گیت هاب به شمار می رود و روز به روز محبوبیت بیشتری کسب می کند. ویژگی های انحصاری، رابط کاربری زیبا و جذاب، سرعت و سهولت استفاده از گیت، همگی از نکات مثبت گیت کراکن هستند. نسخه رایگان این ابزار کنترل نسخه تا 20 کاربر را پشتیبانی می کند و پس از آن باید از سرویس های پولی استفاده کنید.
گیت کراکن بر مبنای الکترون (Electron) ساخته شده و می تواند مستقیماً روی ویندوز، مک و لینوکس اجرا شود. همچنین یکپارچگی کامل با سرویس های معروفی مانند گیت هاب، بیت باکت و گیت لب هم از مزایای دیگر آن است و کار کردن با مخزن های ریموت را ساده تر می کند.
بینستاک (Beanstalk)
بینستاک با رقبای متن بازی مثل گیت هاب یا بیت باکت از این نظر تفاوت دارد که ابزار خصوصی محسوب می شود. شما می توانید یک مخزن رایگان به ازای هر کاربر عادی داشته باشید که حجم آن روی 100 مگابایت محدود شده است.
بینستاک برای اشتراک گذاری کد و ارسال کد روی مخزن ها از FTP هم ساپورت می کند. با این حال حتی اشتراک پریمیوم این سرویس هم نمی تواند خدماتی در حد و اندازه گیت هاب یا بیت باکت ارائه دهد. امکانات ویژه دیپلوی بینستاک یکی از مزایای رقابتی آن در برابر رقبا به شما می رود.
لانچ پد (Launchpad)
یکی دیگر از نام های بزرگ برای جایگزینی گیت لب، لانچ پد است که به شرکت سازنده اوبونتو یعنی کنونیکال تعلق دارد. اگرچه این پلتفرم بیشتر برای توسعه پروژه های اوبونتو استفاده می شود، ولی پشتیبانی بسیار خوبی هم از گیت دارد.
لانچ پد کاملاً رایگان است و ویژگی های ارزشمندی نظیر ردیابی اشکال (باگ)، بازبینی کد، ساخت پکیج های اوبونتو، میزبانی، فهرست ایمیل، ترجمه زبانی و غیره را در اختیار شما قرار می دهد. از جمله پروژه های مهمی که روی لانچ پد میزبانی شده اند می توان به اوبونتو لینوکس، MySQL، ترمینیتر (Terminator) و اپن استک (OpenStack) اشاره کرد.
کد کامیت (AWS CodeCommit)
همان طور که از نامش پیداست، کد کامیت بخشی از سرویس های وب آمازون (AWS) است و میزبانی مخازن گیت خصوصی را به شکل ایمن و مقیاس پذیر برای شرکت ها فراهم می کند. البته ممکن است AWS برای کاربران تازه کار کمی پیچیده باشد، ضمن اینکه بهره گیری از AWS صرفاً برای کد کامیت توجیه پذیر نیست.
از طرفی بسیاری از شرکت ها تلاش می کنند تا به طور کامل به آمازون وابسته نباشند، به همین علت تا جای ممکن به دنبال سرویس های جایگزین هستند. خوشبختانه AWS به طور کامل با سرویس ها و ابزارهای دیگر سازگار است.
دیدگاه شما