این 8 کار را قبل از ترید کردن انجام دهید
ترید و معامله در بازارهای مالی، خصوصا بازار ارزهای دیجیتال، همیشه ریسک خاص خود را دارد و در نتیجه برای کاهش این ریسک بهتر است که قبل از ورود به یک معامله یا پوزیشن، از تحلیل خود مطمئن شوید. در این مقاله از سایت بست سیگنال میخواهیم 8 ابزار تکنیکال و فاندامنتال را به شما معرفی کنیم تا قبل از ورود به یک معامله این 8 مورد را چک کنید و از این طریق معاملات مطمئن تری داشته باشید. با ما همراه باشید.
1- تایم فریم مناسب برای خود را انتخاب کنید.
قبل از هر چیز، شما باید تایم فریم مناسب برای خودتان را انتخاب کنید و تحلیل هایتان را بر روی همان تایم فریم انجام دهید. تایم فریم به معنی طول بازه زمانی هر کندل می باشد و مشخص می کند که شما تحلیل خود را در بلند مدت انجام میدهید و یا کوتاه مدت.
اینکه چه تایم فریمی را برای خودتان انتخاب کنید، به دو چیز بستگی دارد:
1- تیپ شخصیتی شما
2- استراتژی معاملاتی شما
افرادی که تیپ شخصیتی صبور و با حوصله ای دارند، می توانند تریدهای خود را با استفاده از تایم فریم های بلند مدت انجام دهند. اما افرادی که چندان صبور نیستند، اما در کنار آن قدرت مدیریت ریسک خوبی دارند و می توانند در موقعیت های حساس و پرریسک به خوبی تصمیم گیری کنند، می توانند از تایم فریم های کوتاه مدت استفاده کنند.
اینکه استراتژی معاملاتی شما به چه صورت باشد، تا حد زیادی مشخص می کند که تایم فریم مناسب برای شما نیز باید چگونه باشد. تایم فریم های بلندمدت برای افرادی مناسب است که خیلی ترید نمی کنند و با یک تحلیل کامل وارد یک پوزیشن طولانی مدت می شوند. اما تایم فریم های کوتاه مناسب افرادی است در بازار نوسانگیری یا اسکالپینگ انجام میدهند.
2- جهت روند بازار را شناسایی کنید.
یکی از مهم ترین اصول معامله در هر بازار مالی از جمله بورس، ارزهای دیجیتال یا فارکس، این است که هیچگاه نباید خلاف روند بازار معامله کنید. بنابراین باید انواع روند ترید خلاف جهت روند بازار را بشناسید و قبل از ورود به هر معامله روند بازار را چک کنید تا خلاف آن قرار نگیرید.
در کل سه نوع روند در بازار داریم:
1- روند صعودی: در این نوع از روندها بازار مرتب کف و سقف های جدیدی می سازد و می توان خط روند را با وصل کردن دو کف متوالی که کف دوم از کف اول بالاتر است، رسم کرد.
2- روند نزولی: این نوع از روندها برعکس روندهای صعودی هستند. یعنی بازار مرتب کف و سقف های پایین تری می سازد و برای رسم این خط روند باید دو سقف متوالی را که دومی از اولی کوتاه تر است، به همدیگر وصل کنید. با توجه به اینکه در بازار ارزهای دیجیتال و فارکس می توان به صورت دوطرفه ترید کرد، این روند نیز می تواند در پوزیشن های Sell یا Short سودده باشد.
3- روند خنثی: در این نوع از روندها بازار مرتب نوسان های کوتاه مدتی انجام میدهد و کف و سقف های ساخته شده در یک محدوده هستند. در نتیجه نه می توان گفت بازار صعودی است و نه می توان گفت بازار نزولی است. بهترین استراتژی در این روندها نوسانگیری می باشد و در صورتی که قصد تریدهای بلندمدت تری دارید، بهتر است برای تشکیل روند ها صعودی یا نزولی صبر کنید.
بنابراین قبل از ورود به معامله باید خطوط روند را رسم کنید و علاوه بر تشخیص جهت، قدرت خط روند را هم بررسی کنید. هرچه خط روند در تایم فریم های بلندمدت تری باشد و از وصل کردن نقاط بیشتری به هم به وجود آمده باشد، اعتبار بیشتری دارد.
3- اخبار بازار را چک کنید.
این روزها اخبار و وقایع نقش بسیار بزرگی در مارکت های جهانی دارند. فرقی هم نمی کند که این اخبار، واقعی باشد، یا شایعه. در هر صورت اخبار تاثیر خود را بر روی بازار دارند و باعث تغییر تمایل مردم به خرید یا فروش می شوند.
بنابراین قبل از ترید کردن باید اخبار را نیز چک کنید و ترجیحا در شرایط آرام خبری ترید کنید. زمان هایی که خبرهای داغ و پرحاشیه در بازار منتشر می شوند، ترس و یا طمع حاکم بر بازار به شدت تغییر روند می دهد و در نتیجه بازار نوسان های غیر قابل پیشبینی خواهد داشت.
برای چک کردن اخبار بازار، می توانید از سایت های خبری معتبری که در این حوزه وجود دارد، مثل CoinDesk و یا CoinTelegraph استفاده کنید. علاوه بر این، برای اینکه اخبار همه سایت های خبری را بتوانید یکجا مشاهده کنید و نیازی به چک کردن سایت های متعدد نداشته باشید، پلتفرم هایی مثل Crypto News و یا Crypto Panic را به شما معرفی می کنیم. این پلتفرم ها اخبار را از چندین منبع خبری جمع آوری می کنند و در اختیار شما قرار می دهند.
4- تقویم اتفاقات مهم بازار را چک کنید.
علاوه بر اخباری که ممکن است هر لحظه منتشر شوند، تعدادی از اتفاقات و وقایع هستند که از قبل تعیین شده ترید خلاف جهت روند بازار اند و شما می تونید تاریخ این اتفاقات را در تقویم های مخصوص چک کنید. این اتفاقات می تواند توسط تیم توسعه دهنده یک ارز دیجیتال یا یک صرافی و یا یک شرکت موثر در بازار برنامه ریزی شده باشد و در نتیجه در این روزها، روند بازار دستخوش تغییر می شود. تعدادی از این اتفاقات و وقایع عبارتند از:
- - لیست شدن و یا دیلیست شدن کوینها در صرافی های معتبر
- - معرفی یک فورک جدید از شبکه
- - توکن سوزی
- - کنفرانس ها و رویدادهای مطبوعاتی یا تلوزیونی
- - ایردراپ ها
- - ارائه آپدیت شبکه از سمت توسعه دهندگان
اگر در بازار ارز دیجیتال فعالیت داشته باشید حتما اصطلاح توکن سوزی یا سوزاندن توکن را شنیده اید. توکن سوزی به معنای حذف دائمی کوین های موجود در شبکه ارز دیجیتال است. این اقدام بسیار ترید خلاف جهت روند بازار هدفمند و ساده است و توسط خالق کوین و به منظور حذف کوین در گردش انجام می گیرد.
شرکت های سازنده ارز دیجیتال از ایردراپ برای مارکتینگ و بازاریابی ارز دیجیتال خود استفاده می کنند. ایردراپ به معنی دریافت ارز دیجیتال رایگان می باشد. درواقع شرکت ارائه دهنده ارز دیجیتال، در ازای انجام یک سری کارها به کاربران دنیای کریپتو، مقداری از ارز دیجیتال خود را هدیه می دهد.
برای اینکه از این اتفاقات و رویدادها باخبر باشید و آنها را در تقویم ترید خو اعمال کنید، پیشنهاد میکنیم که این دو سایت را همواره چک کنید:
CoinMarketCal: در این سایت رویدادهای آینده بازار مشخص شده و همچنین مردم می توانند در مورد آنها نظر بدهند تا اعتبار آن رویداد مشخص شود.
CoinsCalendar: در این سایت نیز مثل سایت قبلی تقویم رویدادهای آینده مشخص شده و علاوه بر این می توانید از این قابلیت استفاده کنید که رویدادهای جدید به محض انتشار در تلگرام به شما اطلاع داده شود.
5- داده های درون شبکه را چک کنید.
داده های درون شبکه، اطلاعاتی هستند که از دل شبکه بلاکچین بیرون کشیده می شود و تحلیل آنها می تواند کمک زیادی به شما در جهت تحلیل های بعدی بکند. این داده ها را به عنوان داده های فاندامنتال در نظر می گیرند و معمولا می توان به وسیله آنها روند قیمت را به خصوص در بلندمدت پیشبینی کرد.
این داده ها تراکنش های انجام شده در بستر شبکه های بلاکچین را جمع آوری می کنند، آنها را دسته بندی می کنند و از آنها اطلاعات مهم تحلیلی را بیرون می کشند. از جمله این داده های مهم عبارتند از:
- - تعداد آدرس های فعال (آدرس هایی که موجودی آنها صفر نباشد)
- - تعداد آدرس هایی که بیت کوین یا هر ارز دیگری را برای طولانی مدت نگهداری می کنند.
- - عملکرد نهنگ ها و خرید و فروش آنها
- - تعداد آدرس هایی با بیش از یک بیت کوین یا اتریوم
سایت های زیادی وجود دارند که می توانید این اطلاعات را از آنها استخراج کنید و به وسیله تغییرات و نوسانات آنها روند بازار را قبل از ورود به یک معامله تحلیل کنید. این سایت ها از جمله بهترین سایت های این حوزه محسوب می شوند:
- - GlassNode
- - BitInfoCharts
- - CoinMetrics
- - CryptoQuant
6- سطوح حمایت، مقاومت، سطوح فیبوناچی و سطوح بازگشتی را چک کنید.
پس از چک کردن ابزارهای فاندامنتال و بنیادی بازار و تایید گرفتن از آنها، نوبت این است که ابزارهای تکنیکال و مربوط به چارت و نمودارها را نیز چک کنید و از آنها نیز تاییدیه بگیرید.
یکی از عنصرهای مهم موجود در نمودارها، انواع سطوح حمایت، مقاومت، فیبوناچی و بازگشتی می باشد. سطوح حمایت، سطحی از قیمت هستند که خریداران در آن قیمت معمولا از نزول بیشتر قیمت جلوگیری می کنند و قیمت با برخورد به این سطوح، به سمت بالا بازمی گردد. سطوح مقاومت، سطحی از قیمت هستند که فروشندگان در آن قیمت، از صعود بیشتر قیمت جلوگیری می کنند. یعنی قیمت با برخورد به این سطوح، معمولا به سمت پایین برمیگردد. سطوح بازگشتی فیبوناچی، سطوحی از قیمت هستند که به وسیله تصاعد معروف فیبوناچی محسابه می شوند و می توانند سطوح حمایت و مقاومت را پیشبینی کنند.
این خطوط را می توانید به وسیله ابزارهای مرسوم تحلیل تکنیکال و به خصوص سایت تریدینگ ویو رسم کنید و از آنها استفاده کنید. نکته مهم در مورد این سطوح این است که هنگامی که قیمت در اطراف این سطوح می باشد، بهتر است معامله نکنید و ناظر بازار باشید تا واکنش قیمت به این خطوط را ببینید و بعد از آن معامله خود را بر حسب واکنش انجام دهید.
برای مثال وقتی قیمت در نزدیکی یک خط مقاومت قرار دارد، امکان دارد که آن را بشکند و یا از آن سطح بازگردد و اصطلاحا ریجکت شود. در اینجا شما باید نظاره گر بازار باشید و واکنش قیمت را ببینید. در صورتی که خط مقاومت رو به بالا شکسته شود، می توانید پوزیشن Buy و یا لانگ خود را انجام دهید. اما در صورتی که قیمت از این سطوح به سمت پایین باز گردد یا Reject شود، بهتر است از معاملات لانگ دوری کنید.
7- از اندیکاتورها برای تست استراتژی خود استفاده کنید.
یکی دیگر از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها و الگوهای کندلی هستند که می توانند به شما در تایید تحلیلتان کمک کنند. نکته مهم در مورد اندیکاتورها این است که بهتر است از آنها صرفا برای تایید تحلیل خود استفاده کنید و هیچگاه آنها را Base و یا زیربنای تحلیل خود قرار ندهید.
اندیکاتورها انواع مختلفی دارند و با استفاده از فرمول های ریاضی و عملیات هایی روی پارامترهای قیمت، زمان و حجم بازار، شاخص های قابل تحلیلی را ارائه می دهند. اندیکاتورها در چند نوع محتلف وجود دارند:
- اندیکاتور روند (سمت و سوی بازار را در بلند مدت و کوتاه مدت مشخص می کنند)
- اندیکاتور مومنتوم (علاوه بر تعیین سمت و سوی بازار، قدرت روندها را نیز مشخص می کنند و تعیین می کنند که تا چه حد امکان دارد یک روند شکسته شود.)
- اندیکاتور حجمی (مشخص می کنند که با گذر زمان چه حجمی از یک ارز دیجیتال خرید و یا فروش می شود.)
- اندیکاتور نوسان (میزان نوسان بازار را معمولا با تعیین دامنه نوسان نشان می دهند و برای استراتژی های اسکالپینگ یا نوسانگیری بسیار مناسب هستند.)
برای یادگیری بیشتر اندیکاتورها پیشنهاد میکنیم سری پست های آموزشی سایت بست سیگنال در خصوص 20 اندیکاتور پرتکرار در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.
یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می باشند. اندیکاتورها درواقع نقش یک راهنما را برای تحلیلگر دارند و به تحلیلگر کمک می کنند تا تحلیل دقیق تری از شرایط و روند بازار داشته باشد. اندیکاتورها مثل علائم راهنمایی رانندگی جاده برای یک راننده هستند.
8- نظرات تریدرهای دیگر را چک کنید.
پس از اینکه تحلیل خودتان را انجام دادید و از تحلیل خود به وسیله ابزارهای مختلف فاندامنتال و تکنیکال مطمئن شدید، خوب است که نظرات دیگر تریدرهای بازار را هم چک کنید.
هرچقدر که از تحلیل خود مطمئن باشید و ابزارهای مختلفی را در آن به کار برده باشید، ممکن است که در جایی از تحلیل اشتباه کرده باشید و یا استفاده از یک ابزار را فراموش کرده باشید. بنابراین چک کردن تحلیل بقیه تحلیلگران می تواند به شما در این امر کند که اگر نکته ای را در مورد تحلیل فراموش کرده اید، یادآوری کنید.
تحلیلهای تریدرهای برتر را می توانید در شبکه های اجتماعی مثل توییتر و یا reddit و یوتیوب پیدا کنید. علاوه بر این، سایت های محبوب خبری و تحلیلی ارزهای دیجیتال از جمله CoinDesc و CoinTelegraph معمولا مقالات تحلیلی خوبی را منتشر می کنند که می توانید از آنها نیز استفاده کنید.
در کنار اینها سایت محبوب TradingView که آن را به عنوان بهترین مرجع ابزارهای تکنیکال می شناسند، بخشی تحت عنوان Ideas راه اندازی کرده است که تریدرهای برتر می توانند تحلیل های خود را در آنجا منتشر کنند و مردم از آنها استفاده کنند.
پرایس اکشن چیست؟ آشنایی با روش معامله بر اساس پرایس اکشن
ترید کردن بر اساس پرایس اکشن روشی برای خرید و فروش در بازارهای مالی است که شامل تحلیل حرکات پایه قیمت در گذر زمان است. بسیاری از تریدرهای شخصی و سازمانی و همچنین مدیران صندوقهای پوششی از پرایس اکشن برای پیش بینی مسیر آینده قیمت یک سهام یا یک بازار مالی استفاده میکنند.
به زبان ساده، پرایس اکشن نشان دهنده تغییرات قیمت یا به عبارتی اقدامات (action) قیمت است. پرایس اکشن در بازارهایی با نوسان و نقدینگی زیاد راحت تر مشاهده میشود اما هر چیزی که در یک بازار آزاد خرید و فروش شود، یک پرایس اکشن خواهد داشت.
معاملات مبتنی بر پرایس اکشن عوامل بنیادی تأثیرگذار بر حرکات بازار را نادیده میگیرند و بیشتر متمرکز بر تاریخچه قیمت بازار هستند یعنی حرکات قیمت در یک بازه زمانی. بنابراین پرایس اکشن یک نوع تحلیل تکنیکال است اما با بیشتر انواع تحلیل تکنیکال تفاوت دارد از این جهت که تمرکز اصلی ترید خلاف جهت روند بازار آن رابطه قیمت جاری در بازار با قیمتهای گذشته یا اخیر است و نه مقادیر دست دومی که از این تاریخچه قیمت استخراج میشوند.
به عبارت دیگر، معاملات پرایس اکشن یک نوع خالص از تحلیل تکنیکال هستند چون شامل هیچ نوع اندیکاتور مبتنی بر قیمت دست دوم نیستند. تریدرهای پرایس اکشن فقط به دادههای دست اولی که یک بازار درباره خودش تولید میکند یعنی حرکات قیمت آن طی زمان توجه دارند.
- تحلیل پرایس اکشن به تریدرها امکان میدهد از تغییرات قیمت نتیجه گیری کنند و توضیحاتی در اختیار آنها قرار میدهد که تریدرها میتوانند با استفاده از آنها یک سناریوی ذهنی برای توصیف وضعیت جاری بازار بسازند. تریدرهای مجرب پرایس اکشن اغلب درک ذهنی منحصربفرد و حس ششم خودشان نسبت به بازار را به عنوان عامل اصلی انجام معاملات سودآور ذکر میکنند.
تریدرهای پرایس اکشن از تاریخچه گذشته حرکات قیمت یک بازار استفاده میکنند و بیشتر متمرکز بر پرایس اکشن 3 تا 6 ماه اخیر بوده و تأکید کمتری بر تاریخچه قیمت قدیمی تر دارند. تاریخچه قیمت شامل swing high و swing low در یک بازار و همچنین سطوح مقاومت و پشتیبانی هستند.
تریدر میتواند از پرایس اکشن بازار برای ارزیابی و توصیف تأثیر افکار انسانها بر حرکات بازار استفاده کنند. هر یک از فعالان بازار، با اجرای یک معامله در آن بازار یک سرنخ روی نمودار قیمت بازار ایجاد میکند که میتوان این سرنخها را تفسیر کرده و از آنها برای امتحان کردن و پیش بینی حرکت بعدی بازار استفاده کرد.
معامله بر اساس پرایس اکشن
معمولاً تریدرهای پرایس اکشن از اصطلاح Keep It Simple (ساده نگهش دار!) استفاده میکنند تا نشان دهند که خیلی از افراد با پر کردن نمودارها از اندیکاتورهای تکنیکال و تحلیل بیش از حد بازار، بی دلیل شرایط را پیچیده میکنند.
- به معامله بر اساس پرایس اکشن، معامله بر اساس نمودار تمیز، معاملات برهنه یا معامله طبیعی یا خام هم گفته میشود که نشان دهنده سادگی این سیستم است.
رویکرد ساده معاملات مبتنی بر پرایس اکشن باعث شده که در این روش از هیچ اندیکاتوری روی نمودارها استفاده نشود و رویدادهای اقتصادی و اخبار تأثیری بر تصمیم گیریهای تریدر نداشته باشند. تمرکز اصلی در این روش پرایس اکشن بازار است و باور رایج بین تریدرهای پرایس اکشن این است که خود قیمت منعکس کننده همه متغیرهایی (مثل رویدادهای خبری، دادههای مربوط و غیره) است که بر بازار تأثیرگذار بوده و باعث حرکت آن میشوند. بنابراین، تحلیل بازار و اجرای معامله بر اساس پرایس اکشن آن به جای تلاش برای تفسیر و مرتب سازی متغیرهای مختلف تأثیرگذار بر بازار در هر روز، بسیار ساده تر است.
استراتژیهای (الگو) معامله بر اساس پرایس اکشن
الگوهای پرایس اکشن که به آنها تریگر، ستاپ یا سیگنال پرایس اکشن هم گفته میشود، مهم ترین جنبه از معاملات پرایس اکشن هستند چون همین الگوها هستند که سرنخهایی قوی درباره حرکات بعدی قیمت در اختیار تریدرها قرار میدهند.
نمودارهای زیر نمونههایی از استراتژیهای معاملاتی ساده بر اساس پرایس اکشن را نشان میدهند که میتوانید از آنها برای ترید کردن استفاده کنید.
- الگوی اینساید بار (Inside bar)
الگوی اینساید بار یک الگوی دو میلهای است که شامل یک میله داخلی (inside) و یک میله قبلی است که معمولاً به آن میله مادر گفته میشود. اینساید بار به طور کامل در محدوده حداقل و حداکثر میله مادر قرار دارد. معمولاً از این استراتژی پرایس اکشنی به عنوان یک الگوی بریک اوت در بازارهایی استفاده میشود که بر اساس خط روند حرکت میکنند اما اگر در یک سطح کلیدی از نمودار تشکیل شوند، میتوان از آنها به عنوان یک سیگنال معکوس شدگی هم استفاده کرد.
الگوی پین بار متشکل از یک کندل استیک است و نشان دهنده رد کردن قیمت و معکوس شدن بازار است. سیگنال پین بار برای بازاری که بر اساس روند حرکت میکند و بازارهایی ترید خلاف جهت روند بازار با محدوده روند محدود مناسب است و میتوان با استفاده از آن بر اساس سطوح پشتیبانی یا مقاومت کلیدی هم بر خلاف روند معامله کرد. پین بار نشان میدهد که ممکن است قیمت بر خلاف جهتی که دنباله (tail) به آن اشاره دارد، شروع به حرکت کند چون همین دنباله است که رد شدن قیمت و معکوس شدن روند را مشخص میکند.
الگوی جعلی متشکل از بریک اوت کاذب یک الگوی اینساید بار است. به عبارت دیگر اگر الگوی اینساید بار یک شکستگی مختصر داشته باشد و بعد دوباره در محدوده میله مادر یا اینساید بار بسته شود، یک الگوی جعلی شکل گرفته است. به این دلیل به چنین الگویی جعلی گفته میشود که به نوعی تریدرها را فریب میدهند چون به نظر میرسد که بازار شروع به حرکت به یک سمت کرده اما بعد دوباره شروع به حرکت بر خلاف آن جهت میکند. استفاده از الگوی جعلی برای معامله بر اساس روند، بر خلاف جهت بر مبنای سطوح کلیدی و همچنین معامله در بازاری با حرکت افقی بسیار مناسب است.
معامله با الگوهای پرایس اکشن
در ادامه نگاهی به چند نمونه از معاملات واقعی بر اساس الگوهای پرایس اکشن داریم.
نمودار اول یک الگوی سیگنال فروش جعلی خرسی را نشان میدهد. در این مثال، روند کلی از قبل رو به پایین بوده چون این حرکت رو به پایین از گوشه سمت چپ بالای نمودار شروع شده است. بنابراین، این سیگنال فروش جعلی همسو با روند نزولی نمودار کلی روزانه بوده که وضعیت خوبی است. معامله بر اساس روند کلی بازار معمولاً شرایطی را در پرایس اکشن ایجاد میکند که احتمال موفقیت در صورت معامله بر اساس آنها بیشتر است.
نمودار زیر مثالی از یک پین بار جعلی گاوی در یک بازار رو به صعود را نشان میدهد. معمولاً وقتی بازاری یک حرکت صعودی یا نزولی قوی کوتاه مدت دارد، یعنی اخیراً به شدت به یک سمت خاص حرکت کرده، تریدر پرایس اکشن سعی میکند بر اساس مومنتوم کوتاه مدت بازار عمل کند.
در این مثال، نگاهی به الگوی معاملاتی اینساید بار داریم. این نمودار یک سیگنال اینساید بار معمولی و همچنین اینساید پین بار کمبو دارد. اینساید پین بار کمبو، یک اینساید بار است که برای میله اینساید آن یک پین بار شکل گرفته است. این وضعیت در بازارهای دارای روند مثل آنچه در ادامه مشاهده میشود، خیلی خوب کار میکند.
آخرین نموداری که قرار است بررسی کنیم، نمونهای از الگوی پین بار است. به حرکات بزرگ رو به بالایی که پس از هر دوی این سیگنالهای خرید پین بار شکل گرفته توجه کنید. همچنین به دنباله طولانی هر دوی این پین بارها در مقایسه با بعضی دیگر از میلههای این نمودار دقت کنید که ممکن است آنها را به عنوان پین بار تشخیص داده باشید. پین بارهایی مثل این دو که دنبالههای طولانی داشته و از پرایس اکشن اطرافشان به شدت بیرون زده اند، اغلب شرایط خیلی خوبی برای معامله ایجاد میکنند.
اجرای معامله بر اساس پرایس اکشن با تلاقی
معامله بر اساس سیگنالهای پرایس اکشن فقط مربوط به خود سیگنال نیستند بلکه محل شکل گیری سیگنال روی نمودار هم مهم است. همه پین بارها، اینساید بارها و غیره با هم برابر نیستند. بسته به محل شکل گیری یک سیگنال پرایس اکشن خاص در یک بازار، ممکن است تصمیم بگیرید بر اساس آن معامله نکنید یا اینکه بدون لحظهای درنگ از آن برای اجرای معامله استفاده کنید.
بهترین سیگنالهای پرایس اکشن آنهایی هستند که در نقاط تلاقی در بازار شکل میگیرند. Confluence یا تلاقی در لغت به معنای برخورد افراد یا اشیاء است. در معامله بر اساس پرایس اکشن ما به دنبال ناحیهای هستیم که در آن حداقل چند عنصر مختلف با سیگنال ورود پرایس اکشن همخوانی دارند. زمانی که چنین اتفاقی رخ میدهد میتوانیم بگوییم که سیگنال پرایس اکشن تلاقی دارد.
در نمودار زیر یک مثال خوب از تلاقی الگوی پین بار مشاهده میکنیم. تلاقی در اینجا از این نظر ایجاد شده که پین بار در جهت روند صعودی بازار شکل گرفته و در یک سطح پشتیبانی از این روند صعودی ایجاد شده است. بنابراین، ما تلاقی روند و سطح پشتیبانی را داریم که وجود آنها با هم باعث افزایش اهمیت سیگنال خرید میشود. هر چقدر یک سیگنال پرایس اکشن با فاکتورهای بیشتری تلاقی داشته باشد، احتمال درستی و قدرت آن بیشتر خواهد بود.
نتیجه گیری
امیدواریم که این راهنما برای شما مفید بوده باشد و حالا درک خوبی از پرایس اکشن و روشهای ترید کردن بر اساس آن کسب کرده باشید.
توصیه میشود که سعی کنید اطلاعات بیشتری نسبت به پرایس اکشن و شیوههای معامله بر اساس آن کسب کنید چون این مفهوم بسیار وسیع تر از چیزیست که در این مطلب توضیح دادیم.
ستاپ های پرایس اکشن لنس بگز
آموزش معاملهگری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک میشود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.
در این راستا آقای لنس بگز گامهایی را برای بررسی گذشته بازار طبق پرایس اکشن تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظهای شمعهای حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیشبینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.
با این روش میتوان ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصتهای معاملاتی کمخطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپهای معاملاتی میتوان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.
واژههاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپهای معاملاتی، تست، پولبک، شکست ناموفق.
1- مقدمه
به منظور بررسی ستاپهای پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایتها و مقاومتها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست میآید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی میشود.
روندها در پرایس اکشن در یک دستهبندی کلی به روندهای صعودی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میشوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص میشود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی میکنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.
برای موفقیت دائم در معاملهگری پرایس اکشن ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آنها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.
2- فرصتهای معاملاتی در پرایس اکشن
یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معاملهگران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در میآورد. برای این منظور باید همسو با معاملهگران موفق شد، معاملهگرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ میکنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معاملهگران راحتتر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود میآید.
لذا پرایس اکشن روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدودهها و زمانهایی است که معاملهگران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی میگیرند. موقیتهایی که آنها متوجه میشوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات میشوند. لذا فرصتهای اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و شناسایی معاملهگران به دام افتاده به دست میآید.
هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معاملهگری در جهت عکس آن است.
3- ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معاملهگران گرفتار به دست میآید. فرصتهای معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص میشوند.
در ادامه انواع این ستاپهای معاملاتی را معرفی میکنیم:
1- ستاپ تست حمایت و مقاومت پرایس اکشن
2- ستاپ شکست ناموفق پرایس اکشن
3- ستاپ پولبک بعد از شکست پرایس اکشن
4- ستاپ پولبک ساده در روند پرایس اکشن
5- ستاپ پولبک پیچیده در رون پرایس اکشن
4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)
ستاپ حمایت و مقاومت پرایس اکشن در شرایطی ترید خلاف جهت روند بازار ایجاد میشود که قیمت نمیتواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ میشوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومتهای تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.
در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست میکند و حتی ممکن است اندکی به داخل آنها نفوذ نماید ولی از آن نمیتواند عبور کند.
معاملهگران پرایس اکشنی که دیر هنگام وارد معامله شدهاند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال میشود و حرکت در جهت عکس را تقویت میکند.
شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت
5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند اما نمیتواند در موقعیت جدید تثبیت شود ترید خلاف جهت روند بازار و مجدد به داخل محدوده فعلی باز میگردد.
شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF در پرایس اکشن لنس بگز
در شکل بالا مشاهده میشود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور میکند، اما نمیتواند به صورت موفقیتآمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز میگردد. در این ستاپ تعدای از معاملهگران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمیباشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان میدهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب میشود، معاملهگران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آنها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است و معامله گران پرایس اکشن باید در این امر، توانایی کسب کنند.
6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور میکند، در سمت جدید قیمت پذیرش میشود و پولبک ضعیف در سطح جدید شکل میگیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی میکنیم تا نشانههای ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپها میبایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمتهای عمدهفروشی LWP فراهم باشد.
در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB پرایس اکشن لنس بگز ارائه شده است.
شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB
تعداد بسیاری از معاملهگران، پرایس اکشن همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معاملهگران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.
7- ستاپ پولبک ترید خلاف جهت روند بازار ساده در روند(BP)
این ستاپ پرایس اکشن، ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای ساده(اصلاح) در مسیر روند میباشد.
در یک دستهبندی کلی پولبکها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- پولبکهای ساده BP
ب- پولبکهای پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.
زمانیکه انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، میتوان با مشاهده ضعف در پولبکها و اصلاحهای موقت بازار به دنبال ستاپهای معاملاتی PB در پرایس اکشن لنس بگز بود.
یعنی ستاپ پولبک پرایس اکشن لنس بگز، یک ستاپ در راستای روند است.
شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB
مهمترین نکته تحلیل پرایس اکشن و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت میکند. ما از این پولبکهای ضعیف برای یافتن معاملهگرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شدهاند و خروج آنها ترید خلاف جهت روند بازار ترید خلاف جهت روند بازار حرکت در مسر روند اصلی را تقویت میکند، استفاده میکنیم.
تحلیل کندل به کندل پرایس اکشن کمک میکند تا زمان پایان پولبکها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبکها را تقویت میکند، کف و سقف نوسان پیشین میباشد.
در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبکها را نمایان میکند، نشان داده شده است.
شکل 5- توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین در پرایس اکشن
8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)
این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ میدهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده میتوان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، میتواند سبب فرصت CPB شود.
شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی
ستاپ CPB فرصتهای معاملاتی قویتر، مطمئنتر و با سود بیشتری نسبت به ستاپهای PB پرایس اکشن لنس بگز ایجاد مینماید.
9- نتیجهگیری
در پرایس اکشن، نقاط قوت و ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین میشود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت میکند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایتها و مقاومتها که گامهای اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل میدهد.
با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات میتوان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را در پرایس اکشن طراحی نمود.
پرایس اکشن رفتاری بخش سوم: مومنتوم
در بخش دوم پرایس اکشن رفتاری (روند) طریقه ترسیم قاب ساختاری برای محدوده عملکرد و همچنین تعیین روند را جهت شناخت سمت و سوی بازار بررسی کردیم. در این قسمت قصد داریم قدرت و ضعف یک روند در یک محدوده ساختاری را بررسی کنیم و شیوه های بررسی را بصورت کاربردی ارائه دهیم. در این بخش بررسی خواهیم کرد که قوه محرک بازار در حال حاضر گاوها هستند یا خرس ها (خریداران یا فروشندگان). این مهم از طریق بررسی قوت و ضعف بازار میسر میشود.
منظور از ضعف و قدرت چیست؟ در هر لحظه مبارزه بی پایانی میان خریداران و فروشندگان در جریان است. در روند صعودی مطلوب خریداران و در روند نزولی مطلوب فروشندگان است. در روندهای ساید نیز این مبارزه برابر است و مشخص نیست که بوضوح کدام یک پیروز جریان هستند.
هیچکدام از سه حالت روند پایدار و دائمی نیست و این بدین معنی است که یک مبارزه دائمی میان خریداران و فروشندگان جهت راندن قیمت به سمت مطلوبشان برقرار است. این مبارزه درست همانند بازی دو تیم ورزشی است. مواقعی که یک تیم بر بازی مسلط است، تیم مقابل برای از بین بردن این فشار و غلبه به مبارزه با حریف میپردازد. در برخی واقع نیز میزان تسلط تیمها بر مسابقه یکسان است و میتوان آن را معادل روندهای ساید در نظر گرفت.
برای موفقیت ما باید در سوی پیروز مسابقه باشیم و اگر این مهم محقق شده باشد با بازار همسو خواهیم شد و برای ما سودآور خواهد بود در غیر اینصورت شرایط سختی را تجربه خواهیم کرد. مثالی دیگر از این موضوع جریان شنا در جهت رودخانه یا خلاف جهت آن است. اگر ما در جهت اواج رودخانه حرکت کنیم سریعتر و زودتر به مقصد خواهیم رسید اما اگر برخلاف جهت جریان شنا کنیم یا به سختی و دشواری به مقصد میرسیم یا اینکه اصلا نخواهیم رسید. در بازار نیز باید در معاملات چنین بود. اگر در جهت قدرتمند بازار قرار بگیریم معاملات سودده و راحتی خواهیم داشت اما امان از اینکه در خلاف جهت قدرت بازار به معامله بپردازیم. پس در جهت امواج قدرتمند بازار معامله کنید و هرگز برخلاف این امواج عمل نکنید.
بازار دارای اینرسی است و این بدان معناست که اگر در حال حاضر در حال انجام کاری در جهت خاصی است این حالت در آینده نزدیک نیز تکرار خواهد شد و همین گزاره میتواند به ما در معاملات یاری رساند.
برای این امر باید از روشی جهت اندازهگیری قاعده مند قدرت و ضعف ترید خلاف جهت روند بازار استفاده کرد. در سایت تحلیل بازار بورس و ارز ما از دو روش استفاده خواهیم کرد:
1- آنالیز مومنتوم (بررسی تاب خوردگیهای مورب قیمت)
2-آنالیز فرورفتگی و برآمدگیها (بررسی تاب خوردگی های عمودی قیمت)
آنالیز مومنتوم یا اندازه حرکت
مومنتوم میتواند به میزان طول کشیدن قیمت تا رسیدن به یک سطح قیمتی خاص تعبیر شود. از مقایسه تاب خوردگی (تاب خوردگی یا سویینگ: به فاصله بین دو پیووت هم درجه سویینگ یا لگ میگویند.) قیمت با تاب خوردگی پیشین هم جهت مومنتوم و قدرت آن حاصل میشود.
روند صعودی: مقایسه میان شیب لگ های صعودی از پیووت کف تا پیووت سقف مرتبط
روند نزولی : مقایسه میان شیب لگ های نزولی از پیووت سقف تا پیووت کف مرتبط
روند ساید: میتوان مومنتوم را در میان مرزهای بازه ساید بررسی کرد.
پس چهار حالت زیر را خواهیم داشت:
قدرت خریداران: شیب لگ های صعودی بیشتر میشود.
ضعف خریداران: شیب لگ های صعودی کمتر میشود.
قدرت فروشندگان: شیب لگ های نزولی بیشتر میشود.
ضعف فروشندگان: شیب لگ های نزولی کمتر میشود.
انالیز مومنتوم به ما یاری می رساند تا با بررسی شیب لگهای پی در پی به کاهش قدرت یا افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان در یک قاب ساختاری پی ببریم.
آنچه در بالا اشاره شد ترید خلاف جهت روند بازار فقط نیمی از آنالیز مومنتوم یا اندازه حرکت است. ما در اینجا فقط چگونگی سرعت قیمت را در مقایسه با سویینگ پیشین یاد گرفتیم. در اینجا قصد داریم به شتاب قیمت در یک سویینگ،تاب یا لگ قیتی بپردازیم.
شتاب افزایشی-قدرت: قیمت سرعت میگیرد و قیمت در آغاز لگ قیمتی به صورت آهسته حرکت میکرده اما در انتهای لگ سرعت گرفته است.
شتاب کاهشی-ضعف: قیمت سرعت کم میکند و قیمت در آغاز لگ قیمتی به صورت سریع حرکت میکرده اما در انتهای لگ سرعتش کاهش یافته است.
نکته مهم: شتاب افزایشی یا کاهشی در روند طولانی قابل اتکا نخواهد بود.
نتیجه گیری:
مومنتوم میتواند به عنوان اندازه سرعت قیمت برای رسیدن به نقطه پیووت در لگهای قیمتی پی در پی لحاظ شود. هدف ما از اندازه گیری سرعت قیمت برای پی بردن به قدرت فعلی بازار است.
اگر قیمت در روند صعودی بود لگ های صعودی باید قدرتمند و لگ های نزولی (پولبک در روند صعودی محسوب میشوند) باید ضعف را نشان دهند.
اگر قیمت در روند نزولی بود لگ های نزولی باید قدرتمند و لگ های صعودیی (پولبک در روند نزولی محسوب میشوند) باید ضعف را نشان دهند.
آنالیز مومنتوم شامل سه مرحله است:
1) مقایسه اندازه حرکت میان لگ اخیر با لگ پیشین هم جهت با لگ فعلی
2) مقایسه اندازه حرکت میان لگ اخیر با لگ پیشین خلاف جهت با لگ فعلی
3) کنترل اینکه در لگ فعلی قیمت سرعت میگیرد یا از سرعتش کاسته میشود
اکنون ما گام اول تحلیل ضعف و قدرت بوسیله مومنتوم یا اندازه حرکت را دانستیم. در مرحله بعدی تحلیل تور رفتگی یا برآمدگی ها (ف.شیبانی:چین خوردگی) را خواهیم داشت.
تمرین
در قسمت نمودارهای تحلیلی سایت تحلیل بازار بورس و ارز در تایم 4 ساعته و روزانه جفت ارزهای اصلی را تحلیل مومنتوم نمایید و باشتراک بگذارید تا ارزیابی شود.
آموزش الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم (Flag Pattern) یا مستطیل یکی از الگوهای قیمتی مهم در تحلیل تکنیکال است. پرچم یک الگوی کوتاهمدت در دل یک روند نزولی یا صعودی بلندمدت محسوب میشود. از نظر ساختار شبیه یک پرچم روی میله است. از این الگو برای تشخیص ادامهی روند استفاده میشود و در واقع یکی الگوهای ادامهدهندهی معتبر به حساب میآید. کار با این الگو بسیار ساده است. در این مطلب از چشم بورس با الگوی پرچم و نحوهی معامله با آن آشنا میشوید.
اگر با الگوهای قیمتی آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنیم پیش از شروع مطلب زیر را بخوانید:
الگوی پرچم چگونه کار میکند؟
الگوی پرچم مناطقی از تثبیت قیمت در میانهی یک روند است. قیمت در این مناطق در خلاف جهت روند اصلی استراحت میکند. پس از شکست، قیمت با سرعت نسبتا زیاد روند اصلی را ادامه میدهد. این الگو به طور معمول از 5 تا 20 شمع تشکیل میشود و یک الگوی کوتاهمدت است. قسمت انتهایی پرچم نباید از نصف میله عبور کند. پرچمها میتوانند صعودی و یا نزولی باشند.
آموزش الگوی پرچم
اجزای الگوی پرچم
این الگو در پنج مرحله تشکیل میشود. مراحل تشکیل این الگو به شکل زیر است:
- روند قوی پیش از تشکیل الگو
- کانال تثبیت
- الگوی حجم
- یک شکست
- تاییدی که در آن قیمت در همان جهت روند قبلی حرکت میکند.
خطوط روند در الگوی پرچم موازی هستند، اگر خطوط همگرا شوند به آن الگوی کنج یا گُوِه میگویند. پرچمهای صعودی و نزولی از نظر ساختار بسیار شبیه به هم هستند، اما از نظر جهت روند و الگوی حجم کمی متفاوتاند. در پرچم صعودی قبل از تشکیل الگو، حجم افزایشی و در زمان تکمیل شدن الگو حجم کاهشی است. در حالی که در پرچم نزولی قبل از تشکیل الگو، حجم افزایشی است اما در حین کامل شدن الگو حجم تقریبا ثابت میماند.
نقطهی شکست ویژگی دیگر الگوهای مستطیل محسوب میشود. در هنگام تشکیل الگو حجم معاملات کاهش مییابد و معاملهگران اصطلاحا دست به ماشه هستند. در زمان استراحت قیمت، معاملهگران منتظر هستند تا روند بعدی شروع شود. پس از شکست، دوباره حجم افزایش مییابد.
الگوی پرچم صعودی
در پرچم صعودی در انتهای روند با افزایش حجم شاهد خارج شدن تعدادی از معاملهگران کوتاهمدت هستیم. سپس معاملهگران تازهنفس در یک ساختار در حال تثبیت به مرور وارد میشوند. آنها تمایل دارند قیمت را در روند قبلی حفظ کنند و شاهد صعود دوباره هستیم.
در این مثال از پرچم صعودی، قیمت در روند اولیه افزایش مییابد. سپس در منطقهی تثبیت شاهد کاهش قیمت هستیم. ممکن است در نقطهی شکست شاهد حجم بالا نباشیم، اما تحلیلگران ترجیح میدهند شکست با افزایش حجم همراه باشد. افزایش حجم به معنای ورود موج جدیدی از سرمایهگذاران برای ادامهی روند صعودی است.
پرچم صعودی
الگوی پرچم نزولی
پرچم نزولی نیز بسیار شبیه به پرچم صعودی است. در این الگو تعدادی از فروشندگان کوتاه مدت خارج میشوند و پس از یک دورهی تثبیت، فروشندگان بلندمدت دوباره قیمت سهم را به پایین میکشند. در پرچم نزولی، همیشه حجم کاهش نمییابد. روند نزولی با ترس و بدبینی همراه است. معاملهگران با کاهش قیمت ترجیح میدهند به سرعت از معامله خارج شوند. به بیان دیگر، هیجان بیشتری در روندهای نزولی وجود دارد. در روندهای نزولی در هنگام تشکیل الگو حتی ممکن است حجم افزایش یابد.
پرچم نزولی
چگونه با الگوی پرچم معامله کنیم؟
برای معامله با این الگو باید سه محدودهی کلیدی را مشخص کنیم: نقطهی ورود، حد ضرر و حد سود.
نقطهی ورود
حتی اگر به تحلیل خود کاملا مطمئن هستید، بهتر است منتظر شکست اولیه باشید. معاملهگران معمولا پس از شکست الگو یک کندل صبر میکنند. علاوه بر این، پولبک و تروبک به خطوط روند شکسته شده نقطهای بسیار امن برای ورود است.
خط ضرر
از پایینترین نقطهی الگو به عنوان حد ضرر استفاده کنید. پایینترین نقطه جایی است که نمودار خط روند پایینی را لمس میکند. حتی برای معاملات بلندمدت میتوانید حد ضرر را کمی پایینتر قرار دهید.
حد سود
به دو شکل میتوانید حد سود را تعیین کنید. فاصلهی بین خطوط روند میتواند یک حد سود باشد. البته این رویکرد بسیار محتاطانه به حساب میآید. رویکرد خوشبیانهتر استفاده از اندازهی میلهی پرچم است. در این رویکرد انتظار میرود که نمودار قیمت پس از شکست به اندازهی میله رشد خواهد کرد. به شکل زیر نگاه کنید:
نحوهی معامله با الگوی پرچم
سخن پایانی
در این مطلب با الگوی پرچم و نحوهی معامله با آن آشنا شدیم. پرچمها الگوهایی پرکاربرد برای نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت هستند. این الگو ساختار پیچیدهای ندارد، اما کار با آن نیازمند تمرین و تجربه است.
به خاطر داشته باشید پرچمها ممکن است انتهای روند نیز تشکیل شوند پس نقطهی شکست و تایید بسیار مهم است. همچنین میتوانید از پولبکها استفاده کنید. حتما به روند کلی بازار توجه کنید. الگوهای قیمتی وقتی کارآمد هستند که با روند کلی بازار هماهنگ باشند. پوزیشن گرفتن بر خلاف جهت بازار همیشه با ریسک زیادی همراه است.
به عنوان نکتهی پایانی، به یک روش بیش از حد تکیه نکنید. الگوهای قیمتی را در کنار سایر روشهای تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورها یا الگوهای شمعی استفاده کنید.
سوالات متداول
الگوی پرچم یک الگوی قیمتی (نموداری) است. این الگو در میانهی روند تشکیل میشود و یک محدودهی استراحت و تثبیت قیمت است.
پرچمها به دو دستهی پرچم صعودی و پرچم نزولی تقسیم میشوند.
پرچمها دو جزء اصلی دارند: میله (صعود یا نزول قبل از تشکیل پرچم) و پرچم (کانالی که قیمت در آن نوسان میکند)
دیدگاه شما