جریان نقدینگی چیست؟ (همراه با نمونهای از گزارش جریان نقدینگی)
جریان نقدینگی یکی از بخشهای مهم در سرپا نگه داشتن هر کسبوکاری است. حسابداران و سایر کارشناسان اقتصادی باید نظارت دقیقی بر گردش پول داشتهباشند تا منافع شرکت حفظ شود. یادگیری درمورد جریان نقدینگی به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از عملکرد کسبوکار داشتهباشید. در این مطلب، توضیح خواهیم داد که جریان نقدینگی چیست، انواع مختلف آن را شرح میدهیم و مثالی از گزارش جریان نقدینگی ارائه میکنیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
جریان نقدینگی چیست؟
جریان نقدینگی به معنای وارد کردن یا خارج کردن پول به کسبوکار است. سازمانها از جریان نقدینگی برای تحلیل موقعیت مالی خود و آمادگی برای آینده استفاده میکنند؛ به طور کل، میتوان گفت که نوعی برقراری تعادل است.
سپردهای دارید یا پولی به حساب شما واریز شدهاست، همچنین برداشتهایی از حساب داشتهاید یا پولی از حسابتان خارج شدهاست. برای افراد و شرکتها جریان نقدینگی مثبت به این معناست که بدون اینکه نیازی به برداشت اضافه از حساب خود داشتهباشند، برای پوشش هزینهها یا پرداخت وامها پول کافی دارند.
چرا جریان نقدینگی مهم است؟
جریان نقدینگی نهتنها شرکت را سرپا نگاه میدارد، بلکه کمک میکند که سازمان برای هزینهها و تغییرات موقعیتهای اقتصادی آماده باشد. گزارش جریان نقدینگی در تصمیمگیری فعالیتهای آینده، مانند خرید کسبوکار دیگر، استخدام کارمند یا مزایای اضافی برای شرکت، به سازمان کمک میکند.
انواع جریان نقدینگی
جریان نقدینگی بخشی از گزارش مالی شرکت است.
در ادامه، انواع جریان نقدینگی مشاهدهشده در گزارش مالی را خواهیم دید:
- ارزش فعلی خالص: ارزش یک کسبوکار با استفاده از تنزیل جریان نقدی (discounted cash flow).
- نقدینگی فعلی: برای تعیین وضعیت شرکت در پرداخت تعهدات مالی خود است.
- جریان نقدینگیدر هر سهام: درآمد شما پس از کسر مالیات، تقسیم بر سهام موجود میشود.
- نرخ تبدیل پول نقد: این مورد فاصله زمانی پرداخت هزینهی اقلام توسط شرکت و دریافت آن از مشتری را مشخص میکند.
- جریان نقدینگیفعالیتهای اجرایی: هزینهی بهدستآمده از فعالیتهای اصلی شرکت است و شامل درآمد سرمایهگذاری نمیشود.
- کسری بودجه: مقداری را مشخص میکند که شرکت برای جبران کسری نیاز دارد.
- پرداخت سود سهام: نوعی از جریان نقدینگی که برای پرداخت سود سهام به سرمایهداران استفاده میشود.
- هزینههای سرمایهگذاری: گردش مالی موردنیاز برای سرمایهگذاری مجدد روی کسبوکار خود را مشخص میکند.
- جریان نقدینگیمستقل سرمایهداری: تفاوت گردش مالی فعالیتهای اجرایی و هزینههای سرمایهگذاری است.
- جریان نقدینگی مستقل شرکت: این پارامتر فرض میکند شرکت هیچ وامی ندارد و برای ارزشگذاری شرکت استفاده میشود.
- تغییرات نقدینگی خالص: تفاوت گردش مالی در یک دورهی حسابداری و دورهی دیگر را تعیین میکند.
نمونهای از گزارش جریان نقدینگی
در زیر نمونهای از گزارش جریان نقدینگی و همچنین چگونگی استفاده از آن برای گزارش مالی کلی را بیان کردهایم:
شرح | هزینه (دلار) |
جریان نقدی حاصل از فعالیتها | ۷۰۰ |
فروش | ۱۰۰۰ |
مالیات | (۳۰۰) |
جمع کل | |
جریان نقدی حاصل از سرمایهگذاریها | (۲۰۰) |
سرمایهی خریداریشده | (۲۰۰) |
جریان نقدینگی کارهای مالی | ۱۵۰۰ |
وام (خروجی) | (۵۰۰) |
وام (ورودی) | (۲۰۰۰) |
کل | ۲۰۰۰ |
در ادامه، توضیحات اضافیِ مربوط به گزارش جریان نقدینگی که در ۳ بخش خلاصه میشود را آوردیم:
۱. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیتهای اجرایی
این نوع فعالیتها هستهی اصلی فعالیتهای کسبوکار هستند؛ برای مثال، اگر شما محصولی را میفروشید، تولید، فروش و تحویل محصول به عنوان فعالیتهای اجرایی در نظر گرفته میشوند؛ همچنین، شامل پرداخت مشتری، خرید اقلام، حسابهای پرداختی و صورتپرداخت شرکت نیز میشود. سایر موارد شامل استهلاک تجهیزات یا داراییهای مشهود دیگر، استهلاک داراییهای نامشهود و مالیات معوقه هستند.
۲. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیتهای سرمایهگذاری
این نوع از جریان نقدینگی شامل خرید و فروش سرمایههایی مانند زمین، ساختمان، تجهیزات یا اوراق بهادار قابلفروش است؛ همچنین، میتواند مواردی مانند وام به تأمینکنندگان یا دریافتی از مشتریان و پرداختی ادغامشدهها یا تملکات را نیز شامل شود.فرمول سود خالص چیست؟
۳. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیتهای مالی
شامل وجه نقد سرمایهگذاران و وجه نقد سهامداران به صورت سود سهام است؛ همچنین، میتواند فعالیتهایی مانند فروش یا خرید مجدد سهام شرکت را شامل شود که بر بدهیها و حقوق صاحبان سهام بلندمدت یک سازمان تأثیر بگذارد.
سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی
بعضی از سؤالاتی که به طور مکرر بیان میشوند:
- تفاوت بین جریان نقدینگی و درآمد خالص چیست؟
- فرمول تبدیل سود به جریان نقدینگی چیست؟
- چه راههایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند؟
- آیا لازم است بدانم جریان نقدینگی آیندهام چقدر است؟
- جریان نقدینگی مثبت و منفی چیست؟
- مثالی از نمونههای معادل نقدی بزنید.
تفاوت بین جریان نقدینگی و درآمد خالص چیست؟
درآمد خالص، کسر هزینههای یک دورهی حسابداری از درآمد ناخالص است. جریان نقدینگی به تفاوت بین موجودی نقدی از این بازه تا بازهی بعدی اشاره دارد.
فرمول تبدیل سود به جریان نقدینگی چیست؟
سود خالص + استهلاک - حسابهای دریافتی - افزایش موجودی کالا + حسابهای دریافتی - کاهش وامهای بانکی/ مالی = نقدینگی خالص
چه راههایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند؟
این موارد بهترین نکاتی هستند که برای حفظ نقدینگی وجود دارند:
- بیشتر از آنچه خرج کردهاید، محصول یا سرویس بفروشید.
- اطمینان حاصل کنید که تعادل را برقرار کردهاید.
- راههایی را برای صرفهجویی در هزینهها از طریق خردهفروشی، فروش تجهیزات منسوخ و دیگر داراییها پیدا کنید تا بتوانید ذخیره کنید.
آیا لازم است بدانم جریان نقدینگی آیندهام چقدر است؟
دانستن جریان نقدینگی آیندهتان به شما کمک میکند که از فرمول سود خالص چیست؟ سودمندی کسبوکار خود اطمینان حاصل کنید. با تعیین هزینهها و درآمدهای آتی میتوانید بفهمید که فعالیتهای آیندهتان چقدر ماندگار هستند یا برای افراط نکردن چه هزینههایی را باید بپردازید.
تحلیلگران مالی از این ۴ گام برای تحلیل جریان نقدینگی استفاده میکنند:
۱. فرضیاتی را مانند افزایش قیمت برای کسبوکارها و همچنین فروشندگان و تأمینکنندگان محاسبه میکنند. آنها فروشهای آینده، چرخههای فروش، افزایش پرداختی و دیگر هزینههای عمومی را نیز پیشبینی میکنند.
۲. فروشهای آینده را با نگاهی به فروش سالهای گذشته و ترند پیشبینیشده در صنعت تعیین میکنند.
۳. هزینههای آتی شامل پرداختیها، هزینهی انجام کسبوکار و سرمایهگذاریهای مالی را مشخص میکنند.
۴. اطلاعات را تحلیل میکنند تا متوجه شوند که کجا به کاهش هزینه یا سرمایهگذاریهای جدید نیاز دارند تا از رشد کسبوکار خود مطمئن شوند.
جریان نقدینگی مثبت و منفی چیست؟
جریان نقدینگی مثبت به معنای این است که کسبوکار برای ادامهی انجام فعالیت و پرداخت وامها پول کافی دارد. جریان نقدینگی منفی به معنی این است که شما بیش از فروش خرج میکنید و حتی ممکن است برای پرداخت وام خود نیاز داشتهباشید که قرض کنید.
مثالی از معادل نقد بزنید
معادلِ نقد سرمایهگذاریهای کوتاهمدتی هستند که نقدینگی بالایی دارند و از زمان خرید سررسید سهماهه یا کمتر دارند. برخی از این نمونهها شامل سند خزانهی کوتاهمدت ایالات متحده، حساب سپردههای سودآور، اوراق تجاری یا اوراق قرضه کوتاهمدت دولت است.
در این مطلب سعی کردیم تا مفهوم جریان نقدینگی را بهخوبی توضیح دهیم و زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. لطفا شما هم اگر پیشنهادی برای تکمیل این مطلب دارید با ما بهاشتراک بگذارید.
سود انباشته در بورس چیست؟ آموزش مدیریت و فرمول محاسبه سود انباشته
دراین قسمت از مقاله می خواهیم درباره ی سود انباشته که به بخشی از سود گفته می شود، صحبت کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر تا انتهای مطالب همراه ما باشید.
سود انباشته افزایش سرمایه
اگر بخواهیم به زبان ساده سود انباشته را تعریف کنیم، به این صورت است که به درصدی از سود یک شرکت سهامی گفته می شود. هم چنین به این صورت است که سود آن سهام به سرمایه گذاران اختصاص داده می شود و آن شرکت، برای سرمایه گذاری دوباره در فعالیت های اصلی که انجام می دهد و یا فرمول سود خالص چیست؟ پرداخت بدهی، آن را نگه داشته است.
بهتر است که که بدانید سود انباشته در سمت چپ ترازو و پایین ستون حقوق صاخب سهام ثبت خواهد شد.
- توجه : با توجه به بازدید شما از این مقاله، احتمالا مقاله افزایش سرمایه در بورس نیز بسیار به کمک شما خواهد آمد.
سود انباشته در بورس
همیشه سهامداران حقیقی یک شرکت از افزایش سرمایه از محل سود انباشته یا اندوخته ها، ابراز خوشحالی می کنند، چرا که این کار تعداد سهام آن ها را بدون پرداخت هیچ وجهی افزایش می دهد که به نفع آن ها می باشد.
گاهی برای برخی از افراد سوال به وجود می آید که آیا این گونه افزایش سرمایه بر روی سود آوری شرکت ها نیز موثر است؟ فرمول سود خالص چیست؟ در این باره باید بگوییم که بله و این که این گونه افزایش ها روی سود آوری شرکت ها نیز موثر است، چرا که باعث می شود که از خروج وجه نقد از شرکت جلوگیری شود. البته با فرض این که مدیریت صحیح، سرمایه در گردش مناسبی را برای روز های آینده شرکت فراهم می کند.
سود انباشته در ترازنامه
اگر بخواهیم به صورت خلاصه و ساده تعریف ترازنامه را بگوییم، این است که ترازنامه یا همان صورت وضعیت مالی شرکت ها، اطلاعات کامل و خلاصه شده ای در خصوص منابع اقتصادی یا همان دارایی ها، تعهدات اقتصادی یا بدهی ها است و هم چنین تفاوت این دو را که بیانگر حقوق مالکین است را در لحظه ای از زمان می تواند ارائه بدهد.
بهتر است که بدایند معادله ای بین مجموعه دارایی های شرکت که با مجموعه بدهی ها و حقوق افراد برابر است در ترازو همیشه مشاهده می شود.
یکسان بودن ساختار همه ی ترازنامه ها
نکته مهمی که باید بدانید این است که ساختار ترازنامه در همه صنایع یکی است، به این معنی می باشد که ترازنامه در همه شرکت هایی که در ایرانی هستند به یک شکل یک دارایی سمت راست و بدهی و حقوق صاحبان سهام در سمت چپ نمایش داده می شود، نماد آن نیز به شکل T بزرگ می باشد.
بهتر است که بدانید، یکی از مهم ترین عاملی که دارایی ها را به دو بخش تقسیم می کند متغیر زمان می باشد. به عبارت دیگر، اگر احتمال این وجود داشته باشد که دارایی های یک شرکت طی کمتر از یک سال به وجه نقد یا دارایی دیگر تبدیل شود، می توان آن را در دسته دارایی های جاری قرار داد. هم چنین اگر احتمال این وجود داشته باشد که بیش تر از یک سال یا چرخه عملیاتی زمان نیاز باشد که دارایی بتواند به وجه نقد یا دارایی دیگر تبدیل شود، در دسته دارایی های غیر جاری یا دارایی ثابت گنجانده خواهد شد.
سود انباشته در بورس چیست
همیشه سهامداران حقیقی یک شرکت از افزایش سرمایه از محل سود انباشته یا اندوخته ها، ابراز خوشحالی می کنند، چرا که این کار تعداد سهام آن ها را بدون پرداخت هیچ وجهی افزایش می دهد که به نفع آن ها می باشد.
اغلب شرکت ها در پایان هر سال به سهامداران، بخشی از حاصل سود خالص را پرداخت می کنند و بخش دیگری را در شرکت انباشته می کنند، که آن در حساب حقوق سهامدران قرار می گیرد.
سیاست مدیریت یک شرکت به این است که بتواند به درستی باعث نگهداری سود خالص تحصیل شده و هم چنین باعث عدم توزیع آن بین صاحبان سهام به منظور حفظ قدرت نقدینگی شود، همه ی این ها به توانایی آنان بستگی دارد.
بالا بردن دانش در این زمینه
البته جدا از این موضوع برای این که در این زمینه فعالیت کنید و بتوانید تمامی این موارد مانند سود انباشته را درک کنید و از آن در جهت منافع خود استفاده کنید. ابتدا باید دانش خود را در زمینه بورس و چگونگی فعالیت آن افرایش دهید. برای این کار شما می توانید مقالات، کتاب ها و یا سایت هایی که در این زمینه مطالبی گذاشته اند، استفاده کنید و آن ها را مطالعه کنید تا دانش و آگاهی خود را در این زمینه افزایش بدهید.
البته روش مهمی که کارشناسان در این باره به افرادی که می خواهند در این زمینه فعالیت کنند و اطلاعات خود را افزایش دهند، توصیه می کنند که در کلاس های مرتبط با آن ثبت نام کنند، چرا که تمامی اساتید، کلاس ها افراد حاذق و با مهارت در بورس هستند و تمام نکاتی را که فرد باید بداند، به آن ها آموزش می دهد.
سود انباشته چيست
بهتر است که بدانید افزایش سرمایه از سود انباشته هم برای سرمایه گذارن مفید است و هم برای شرکت ها موثر و مفید است، چرا که باعث می شود که از خروج وجه نقد از شرکت جلوگیری شود. البته با فرض این که مدیریت صحیح، سرمایه در گردش مناسبی را برای روز های آینده شرکت فراهم می کند.
در این قسمت به تعریف سهام جایزه برای کسانی که با آن آشنایی ندارند می پردازیم، هنگامی که یک شرکت می خواهد سهام های خود را به سرمایه تبدیل کند و هم چنین دارای ذخایر بسیار زیادی می باشد، با انتشار ذخایر خود به عنوان سهام جایزه به سهامداران فعلی آن شرکت اقدام می کند که به آن سهام جایزه گفته می شود. هم چنین در نظر داشته باشید که سهام جایزه بسیار به نفع و سود سهامداران است.
اگر بخواهیم همین تعریف را به زبان ساده تر بگوییم این است که به افزایش سرمایه از محل اندوخته ها می گویند.
کاهش نرخ سود انباشته
مواردی که باعث می شود نرخ سود انباشته کاهش پیدا کند، عبارت اند از:
زیان خالص، توزیع سود سهام، اصلاح اشتباه با اهمیت دوره های مالی قبل از آن، ایجاد اندوخته ها، اثرات انباشته برخی از تغییرات خاص که در اصول و روش های حسابداری می باشد، مبلغ های باقی مانده حاصل از مبادلات سهام خزانه در صورتی که مانده سهام کمتر از میزان لازم آن باشد، مبلغ های باقی مانده حاصل از اتاق مبادلات مربوط به سهام خزانه در مواردی که مانده صرف سهام کمتر از میزان لازم باشد، اشتباهات در بکارگیری اصول و روش های پذیرفته شده حسابداری.
افزایش سود
مواردی نیز که باعث می شود نرخ سود انباشته افزایش پیدا کند، عبارت اند از:
سود خالص، اصلاح اشتباه با داشتن اهمیت دوره های مالی قبل، اثرات انباشته ناشی از بعضی تغییرات خاص در اصول و روش های حسابداری، منتقل کردن مانده مازاد تجدید سازمان، برگشت از حساب اندوخته ها.
فرمول محاسبه سود انباشته
خیلی از افراد برای این که بتوانند ضرر و یا زیان سود انباشه شده را محاسبه کنند، به دنبال روش ها و فرمول هایی می گردند تا بتوانند آن را تخمین بزنند،در این قسمت ما فرمولی برای این می گذاریم تا به وسیله ی آن بتوانند ضررو زیان را محاسبه کنند و تخمین بزنند.
سود انباشته مساوی است با سود انباشته ی ابتدایی دوره بعلاوه ی خالص سود و زیان منهای سود سهام نقدی منهای سود سهمی می باشد.
تفاوت سود انباشته و اندوخته
افراد برای محاسبه سود انباشته شده می توانند از فرمول سود انباشته مساوی است با سود انباشتهی ابتدایی دوره بعلاوه ی خالص سود و زیان منهای سود سهام نقدی منهای سود سهمی، استفاده کنند.
گاهی اوقات برای کسانی که تازه در این زمینه فعالیت می کنند، سوال به وجود می آید که سود انباشته چیست؟ در این باره باید بگوییم که به درصدی از سود یک شرکت سهامی گفته می شود، هم چنین به آن سود انباشته در بورس نیز گفته می شود. هم چنین به این صورت است که سود آن سهام به سرمایه گذاران اختصاص داده می شود و آن شرکت، برای سرمایه گذاری دوباره در فعالیت های اصلی که انجام می دهد و یا پرداخت بدهی، آن را نگه داشته است.
هم چنین سود انباشته در ترازنامه یک شرکت شامل تمامی سود فرمول سود خالص چیست؟ هایی که شرکت تا تاریخ گزارشگری مالی کسب نموده است، هم چنین منهای تمام سود های تقسیمی نقدی و… می باشد. در نهایت به شما پیشنهاد می کنیم از مقاله سود تقسیمی نیز بازدید به عمل آورید.
- شما می توانید لینک ویکی پدیا را نیز در مورد سود انباشته مطالعه کنید.
سوالات متداول درباره ی سود انباشته
- چه عامل هایی باعث می شود که نرخ سود انباشته کاهش پیدا کند؟
زیان خالص، توزیع سود سهام، اصلاح اشتباه با اهمیت دوره های مالی قبل از آن، ایجاد اندوخته ها، اثرات انباشته برخی از تغییرات خاص که در اصول و روش های حسابداری می باشد، مبلغ های باقی مانده حاصل از مبادلات سهام خزانه در صورتی که مانده سهام کمتر از میزان فرمول سود خالص چیست؟ لازم آن باشد و … باعث کاهش آن می شود.
سود خالص، اصلاح اشتباه با داشتن اهمیت دوره های مالی قبل، اثرات انباشته ناشی از بعضی تغییرات خاص در اصول و روش های حسابداری، منتقل کردن مانده مازاد تجدید سازمان، برگشت از حساب اندوخته ها.
هنگامی که یک شرکت می خواهد سهام های خود را به سرمایه تبدیل کند و هم چنین دارای ذخایر بسیار زیادی می باشد، با انتشار ذخایر خود به عنوان سهام جایزه به سهامداران فعلی آن شرکت اقدام می کند که به آن سهام جایزه گفته می شود.
حاشیه سود چیست؟
برای محاسبه حاشیه سودهای مختلف، انواع این سودها بر فروش خالص تقسیم می شوند تا برای اهداف متفاوت مورد استفاده قرار گیرند.
حاشیه سود یکی از نسبتهای سودآوری است که از تقسیم درآمد خالص بر درآمد، یا سود خالص بر فروش به دست می آید.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، درآمد یا سود خالص ممکن است با تفریق همه هزینه های شرکت، از جمله هزینه های عملیاتی، هزینه مواد اولیه و هزینه های مالیاتی، از کل درآمد به دست آید.
اگر چه چند نوع مختلف حاشیه سود وجود دارد، مثل حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود خالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود قبل از مالیات، اما اصطلاح حاشیه سود اغلب برای اشاره به حاشیه سود خالص مورداستفاده قرار می گیرد.
روش محاسبه حاشیه سود به شکل فرمول زیر نمایش داده می شود:
برای محاسبه حاشیه سودهای مختلف، انواع این سودها بر فروش خالص تقسیم می شوند تا برای اهداف متفاوت مورد استفاده قرار گیرند.
حاشیه سود را به صورت درصد نمایش می دهند و درواقع این نسبت نشان می دهد از یک تومان فروش شرکت، چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. به عنوان مثال حاشیه سود 30 درصد نشان می دهد 1000 تومان فروش محصولات شرکت، 300 تومان سود خالص به دست آمده است .
کاربردهای حاشیه سود
حاشیه سود نسبتی مفید است که می تواند به ایجاد بینشی درباره انواع جنبه های عملکرد مالی یک شرکت کمک کند.
در سطح ابتدایی، حاشیه سود پایین می تواند این طور تعبیر شود که سوددهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، کاهشی درفروش تجربه کند، حاشیه سود آن حتی بیشتر کاهش خواهد یافت که به حاشیه سودی بسیار پایین، خنثی و یا حتی منفی به منجر می شود.
حاشیه سود پایین می تواند به نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند. به طور مثال اگر حاشیه سود شرکتی کم باشد، می تواند نشان دهنده آن باشد که فروش کمتری از سایر شرکت ها در همان صنعت داشته و یا اینکه صنعتی که شرکت در آن فعالیت دارد خودش از شرایط وخیمی رنج می برد.
حاشیه سود همچنین به یک سری نکات راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینه هایش اشاره دارد. مخارج بالا نسبت به درآمد (حاشیه سود پایین) ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، احتمالاً به خاطر مشکلات مدیریتی، در حال تقلا برای پایین نگه داشتن هزینه هاست. این امر مستلزم آن است تا هزینه ها بهتر تحت کنترل قرار گیرد. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیافتد، مثلاً شرکت به نسبت فروشش موجود کالای زیادی دارد، یا اینکه کارمندان زیادی را استخدام کرده و یا در فضای بیش ازحد بزرگی فعالیت می کند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و دلایل دیگری از این دست.
از طرف دیگر حاشیه سود بالا نشانگر شرکت سودآوری است که کنترل بهتری بر هزینه هایش به نسبت رقبا دارد.
حاشیه سود همچنین می تواند جنبه های خاصی از استراتژی قیمت گذاری یک شرکت را مشخص کند. به طور مثال حاشیه سود پایین ممکن است نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت گذاری کرده است.
محدودیت های حاشیه سود
گرچه حاشیه سود نسبت مفید و محبوبی برای اندازه گیری سودآوری شرکت ها است، اما مثل هر معیار یا نسبت مالی دیگری دارای محدودیت هایی است که سرمایه گذاران باید در هنگام بررسی حاشیـه سود این محدودیت ها را در نظر بگیرند.
اگرچه حاشیه سود می تواند برای مقایسه شرکت ها با یکدیگر بسیار مفید باشد، افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکت ها در یک صنعت خاص و با مدل های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. شرکت ها در صنایع متفاوت اغلب مدل های کسب و کار مختلف با حاشیه سودهای گوناگون دارند، به همین دلیل تفسیر مقایسه ای بین حاشیه های سود آن ها تقریباً بی معنی است. به طور مثال، شرکت هایی که اجناس لوکس می فروشند اغلب درصد سود بالایی در اجناس دارند، درحالی که موجودی کالا و هزینه سربار کمی دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از حاشیـه سود بالایی برخوردارند. در سویی دیگر، شرکت های تولیدکننده کالاهای اساسی به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه سربار نسبتاً بالایی دارند. همین طور ممکن است این شرکت ها درآمد بالایی داشته باشند، اما از حاشیه سود پایینی برخوردارند.
محاسبه حاشیـه سود برای شرکت هایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آن ها هیچ سودی ندارند.
انواع حاشیه سود
چند نوع مختلف از حاشیه سود وجود دارد که سرمایه گذاران و تحلیل گران از آن ها برای اندازه گیری عناصر خاص سود یک شرکت بهره می جویند.
یکی از آن ها، حاشیـه سود ناخالص است که سود ناخالص را (درآمد منهای هزینه کالاهای فروخته شده شامل نیروی کار، مواد و هزینه سربار) بر فروش خالص تقسیم می کنند. این نوع از حاشیـه سود دارای محدودیت هایی است، مثل اینکه مدیریت ممکن است اغلب کنترل کمی بر هزینه مواد داشته باشد و لذا حاشیـه سود ناخالص برای تعیین کیفیت مدیریت مفید نیست. به علاوه، صنایع بدون فرآیند تولید، هزینه های فروش خیلی کمی داشته یا هزینه فروش ندارند، پس حاشیـه سود ناخالص بیشتر برای در نظر فرمول سود خالص چیست؟ گرفتن شرکت هایی که کالا تولید می کنند، سودمند است.
یک نوع محبوب از حاشیـه سود، حاشیه سود عملیاتی است که سود عملیاتی را (درآمد منهای هزینه ها، هزینه های عمومی و اداری) بر فروش خالص تقسیم می کند.
سرمایه گذاران و تحلیل گران ممکن است از حاشیه سود قبل از مالیات هم استفاده کنند که درآمدهای قبل از مالیات را (درآمد بدون کسر هزینه های مالیاتی) بر فروش خالص تقسیم می کند.
فرمول سود خالص چیست؟
F = فیوچر p= پرایس
3- ارزش فعلی خالص (NPV ) : از تفاضل جریانهای نقدی ورودی و خروجی بدست می آید و به طریقه زیر محاسبه میگردد.
جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = ارزش فعلی خالص (NPV )
نکته : اگر NPV مثبت باشد یعنی جریان نقدی ورودی بیشتر از جریان نقدی خروجی است و پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است و برعکس.
مثال : اگر سرمایه گذاری اولیه (I ) 000/000/1 ریال و عمر شرکت (n ) 10 سال و جریان نقدی ورودی به صورت سالیانه 000/300 ریال و نرخ بازده (i) 12% باشد مطلوب است محاسبه NPV :(226/903)
Fc = جریان نقدی ورودی
4- شاخص سود فرمول سود خالص چیست؟ آوری(PI):میزان سود آوری یک پروژه را نشان می دهد و از فرمول محاسبه می گردد . هرچه شاخص سودآوری بزرگتر باشد آن پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است .
مثال: با توجه به مثال فوق شاخص سودآوری شرکت برابر است با:
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/20 ریال و جریان نقدی سالیانه 000/000/7 و هزینه سرمایه 10% و عمر شرکت 4 سال باشد مطلوب است :
الف) محاسبه NPV (780/204/15 - )
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/2 و عمر شرکت 6 سال و نرخ بازده 20% و جریان نقدی ورودی 000/250 باشد مطلوب است الف) NPV ( 008/916/1- ) ب) PI ( 04/0)
تجزیه وتحلیل نقطه سربه سر:نقطه سر به سر سطحی از میزان تولید و فروش را نشان می دهد که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی . برای تعیین نقطه سر به سر هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند الف) هزینه ثابت (Fc) که این هزینه ها هیچ گونه ارتباطی با میزان تولید ندارند مانند هزینه اجاره .ب) هزینه های متغیر(Vc) که متناسب با حجم تولید تغییر می کنند یعنی هرچه تولید بیشتر باشد هزینه های متغیر هم بیشتر خواهند بود مانند خرید مواد اولیه تولید . برای محاسبه نقطه سر به سر هم از فرمول ریاضی و هم از روش نموداری استفاده می شود . از طریق فرمول ریاضی نقطه سر به سر برابر است با : که در این فرمول Q برابر با تعداد تولید و P برابر است با قیمت(پرایس) .
درآمدها = هزینه ها
مبلغ × تعداد = هزینه ثابت + هزینه متغیر
مثال: یک شرکت تولیدی در زمینه خودکار که مجموع هزینه های ثابت آن 000/000/51 ریال است و بهای فروش هر خودکار 25000 ریال و هزینه متغیر هر خودکار 15000 در نظر گرفته است مطلوب است تولید در نقطه سر به سر:
فروش S= P × Q S=000/500/127= 5100×25000
مثال: اگر هزینه ثابت 000/000/24 و هزینه متغیر 000/6 و تعداد کالا 000/4 باشد مطلوب است تعیین قیمت هر کالا:
نقطه سربه سر نقدی :نقطه سر به سر نقدی مشابه نقطه سر به سر کالاست با این تفاوت که در نقطه سر به سر نقدی تمام هزینه های ثابت F c نباید به صورت نقد پرداخت شوند بنابراین هزینه های غیر نقدی را از هزینه ثابت کسر خواهیم کرد . نقططه سر به سر نقدی از نقطه سر به سر معمولی (کالا) کمتر است ( بخاطر کسر استهلاک از صورت فرمول) :
مثال: اگر جمع هزینه های ثابت 000/000/5 ، استهلاک 000/200 ریال و قیمت کالا 2500 و هزینه های متغیر 1500 ریال باشد مطلوب است تعیین نقطه سربه سر نقدی و فروش :(4800 و 000/000/12)
مثال : اگر هزینه ثابت مالی 000/000/1 ریال و هزینه های ثابت عملیاتی 000/500/2 ریال باشد و قیمت کالا 100 و هزینه متغییر 500 ریال و تعداد کالا 200 باشد مطلوب است میزان استهلاک :(000/490/3)
محاسبه نقطه سر به سر از روش نموداری :
مثال: اگر بهای فروش2000 ، هزینه متغیر هر واحد کالا 1000 و هزینه ثابت 000/000/10 ریال باشد مطلوب است نقطه سر به سر از طریق نمودار:
انواع اهرمها: هزینه های ثابت شامل هزینه های ثابت عملیاتی و هزینه های ثابت مالی است.
اهرم عملیاتی: تأثیر هزینه های ثابت عملیاتی را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم مالی: تأثیر هزینه های ثابت را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم ترکیبی :که معیاری از ریسک کلی شرکت است از حاصل ضرب اهرم مالی در اهرم عملیاتی بدست می آید:(DCL )
مثال:اگرتعداد کالا 3000 ، قیمت کالا 2500 ، هزینه متغیر هر واحد 1000 ، هزینه های ثابت عملیاتی(Fc) 000/000/3 و هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/1 ریال باشد مطلوب است :
الف ) اهرم عملیاتی (3) ب) اهرم مالی(3) ج) اهرم ترکیبی(9)
مثال: اگر هزینه های ثابت عملیاتی (Fc) 000/000/80 ، هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/16 ، سطح تولید فعلی(Q) 2000 واحد ، فروش 000/000/200 و هزینه های متغیر 000/000/40 ریال باشد مطلوب است:
الف)درجه اهرم مالی ب) درجه اهرم عملیاتی ج) درجه اهرم ترکیبی
سهام: شرکتهای سهامی قادر به انتشار سهام ممتاز یا عادی و یا هر دو می باشند . سهام ممتاز سهامی هستند که نسبت به سایر انواع سهام دارای امتیازاتی از قبیل:
1. اولویت در دریافت سود
2. اولویت در دریافت مبلغ اسمی سهام
3. داشتن حق رأی بیشتر
سهام ممتاز زمانی منتشر می شوند که درجه اهرم مالی شرکت و یا هزینه های سهام عادی درحد بالایی باشند.
انواع سهام ممتاز : سهام ممتاز شامل:
1. سهام قابل تبدیل در مقابل سهام غیر قابل تبدیل در این نوع سهام ، سهام ممتاز می تواند به دیگر انواع سهام تبدیل شوند ولی سهام غیر قابل تبدیل چنین ویژگی را ندارند.
2. سهام جمع شونده در مقابل سهام غیر جمع شونده: در این نوع سهام سود پرداخت نشده سال یا سالهای گذشته یا به عبارتی سود معوقه باید قبل از توزیع سود سهامداران عادی پرداخت گردد.
3. سهام با مشارکت در مقابل سهام ممتاز بدون مشارکت: اگر سود اعلام شده شرکت از میزانی که بطور معمول به سهامداران عادی و ممتاز پرداخت می گردد بیشتر باشد در باقیمانده سود مشارکت دارند (مشارکت در میزان سود بر اساس ارزش اسمی صورت می گیرد)
مثال: شرکتی دارای 60000 سهم ممتاز جمع شونده به مبلغ اسمی 1500 ریال و نرخ آن 24% باشد که سود سالهای 89 و 90 به سهامداران پرداخت نشده باشد و در سال 91 میزان کل سود پرداختی شرکت به سهامداران ممتاز برابر است با:
000/200/43 = 2 × 24% × 000/000/90 = 1500 ×000/60 = سود معوقه (سود انباشته)فرمول سود خالص چیست؟
000/600/21 = 1 ×24% × 000/000/90 = 1500 × 000/60 = سود سال جاری
000/800/64 = 000/600/21 + 000/200/43 = کل سود پرداختی به سهامداران ممتاز
مثال: شرکتی در نظر دارد 5000 سهم ممتاز با سود انباشته(جمع شونده) به ارزش اسمی هر سهم 000/10 با نرخ 15% منتشر نماید ، سود این سهام به مدت 3 سال پرداخت نشده است ، امسال سالی سود آور است و شرکت در نظر دارد تمامی تعهدات خود را در زمینه سود انجام دهد . شرکت بابت سهام ممتاز چقدر سود باید پرداخت نماید: (000/000/30)
مثال برای سهام با مشارکت: اگر شرکتی 000/000/50 ریال سود داشته باشد و 000/10 برگه سهام ممتاز 000/10 ریالی با نرخ 20% و 000/40 برگه سهام عادی 2000 ریالی با نرخ 15% منتشر کرده باشد میزان سود پرداختی به سهامداران ممتاز و عادی را بطور جداگانه محاسبه کنید(سهام ممتاز از نوع با مشارکت است)
سود سهام ممتاز و عادی
000/000/20 = 20% × 000/10 × 000/10
000/000/12 = 000/2 × 000/40
سهم باقیمانده سود سهام ممتاز مشارکتی
مثال:اگر سهام ممتاز با مشارکت 00/20 برگه 1500 ریالی با نرخ سود 14%و سهام عادی 000/5 برگه به ارزش اسمی 2000 ریال با نرخ 14% باشد . و مجموع سود شرکت 000/000/60 ریال باشد مطلوب است :
مقدار سود سهام ، سهامداران ممتاز و عادی (000/000/45 و000/000/15)
مثال: شرکتی 5000 برگه سهام ممتاز جمع شونده با مشارکت را به ارزش هر برگ 15000 ریال با نرخ 18% و 10000 سهم عادی 7000 ریالی با نرخ 20% را بین سهامداران توزیع می کند اگر میزان سود اختصاصی 60000000 ریال باشد مطلوب است تعیین سود به سهامداران ممتاز و عادی (2 سال سود پرداخت نشده است)
جواب : ممتاز ( 827/344/42) عادی(173/655/16)
مثال:شرکت آلفا سهام ممتاز غیر جمع شونده با مشارکت به تعداد 6000 برگه 200 ریالی با نرخ 10% که سه سال سود پرداخت نشده و 8000 سهام فرمول سود خالص چیست؟ 300 ریالی با نرخ 20% دارد اگر کل سود 40000000 ریال باشد مطلوب است سهم هر یک از سهام ؟ جواب: ممتاز ( 332/253/13) عادی ( 668/746/26)
تجزیه سهام: در تجزیه سهام که به آن سود سهمی یا سهام جایزه می گویند . تعداد سهام افزایش می یابد و به همان اندازه ارزش سهام کاهش می یابد افزایش تعداد با کاهش ارزش سهام خنثی شده و در مجموع هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 1500 برگه 1200ریالی منتشر کرده است اگر تجزیه سهام 1به 3 باشد تعداد سهام جدید و ارزش هر برگه و ارزش اسمی برابر است با .( تعداد سهام 4500 و ارزش هر سهم 400 و ارزش اسمی 1800000)
مثال: شخصی مالک 20%سهام یک شرکت است ارزش هر سهم در بازار 500 ریال است مطلوب است تعداد سهام و ارزش سهام شخص را در صورتی که تجزیه 1 به 2 صورت گیرد ( شرکت 10000 سهام عادی دارد)
جواب ( تعداد سهام 4000 و ارزش سهام بعد از تجزیه 1000000)
معکوس تجزیه سهام: در معکوس تجزیه سهام که به آن ترکیب سهام هم می گویند برعکس تجزیه سهام عمل می کنیم یعنی تعداد سهام کاهش می یابد و ارزش هر برگه سهام افزایش می یابد .کاهش تعداد سهام و افزایش ارزش آنها با هم خنثی و جبران می شوند بنابراین هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 10000 برگه سهام به ارزش هر برگه 5000 ریال دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5 به 1 صورت گیرد تعداد سهام ، ارزش هر سهم و ثروت شرکت را بعد از معکوس تجزیه سهام محاسبه نمایید.
تعداد سهام 2000= 5 10000 ارزش سهام 25000 = 5× 5000
ثروت شرکت بعد از معکوس 50000000 =2000 ×25000 ثروت قبل از معکوس 50000000=5000×10000
مثال: شرکتی 6000 برگه 4000 ریالی دارد اگر معکوس تجزیه سهام 4 به 1 باشد مطلوب است (نرخ 20%) :
الف: تعداد سهام (1500)
ب: ارزش هر سهم (16000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(24000000)
مثال: شرکتی 3000 برگه سهام 6000 ریالی با نرخ 10% دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5/1 به 1 صورت گیرد مصلوب است :
الف: تعداد سهام (2000)
ب: ارزش هر سهم (9000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
سود سهمی (سهام جایزه):تقسیم سود از طریق توزیع سهام بین سهامداران ، سود سهمی نامیده می شود . سهام جایزه در شرایطی که شرکت از وضع نقدینگی خوبی برخوردار نباشد و یا برای تأمین مالیتوسعه عملیات خود به وجه نقد نیاز داشته باشد صادر می شوند.
مثال: اگر شرکتی 10000 برگه سهام داشته باشد که ارزش هر برگه 2000 ریال باشد و شخصی مالک 20% سهام شرکت باشد و قرار باشد که 50% سود سهمی بین سهامداران توزیع شود مطلوب است :
الف: تعداد سهام 15000= 5000 + 10000 5000=50% × 10000
ج: ثروت شرکت 20000000= 15000 × 1333
مثال : شرکتی 6000 برگه سهام 3000 ریالی دارد و شخصی مالک 10% کل سهام شرکت است . اگر 30% سود سهمی بین سهامداران توزیع گردد مطلوب است :
الف: تعداد سهام (7800)
ب: ارزش هر سهم (2307)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
مثال: شرکتی 20000 برگه سهام 500 ریالی دارد اگر شرکت 35% سهام را به صورت جایزه توزیع نماید مطلوب است:
یک فرمول ریاضی که هر کارآفرین باید بداند
همه کارآفرینان سرمایه، زمان و انرژی و تلاش خود را برای موفقیت کسب وکارشان قرار می دهند و قطعا دوست دارند آورده خوبی از این سرمایه گذاری داشته باشند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرصت امروز، فرمول اصلی محاسبه بازده سرمایه گذاری بسیار ساده است، اما محاسبه این میزان برای کسب وکار شخصی، چندان کار ساده ای نیست. اگر این محاسبه برای شرکت های بزرگ باشد، چندین راه برای محاسبه ارزش می تواند وجود داشته باشد و باید بدانید بهتر است از کدام روش استفاده کنید. به همین دلایل ممکن است این محاسبه کمی پیچیده به نظر برسد.
فرمول بازده سرمایه گذاری
بازده سرمایه گذاری یا بازگشت سرمایه، نسبت پول به دست آمده در سرمایه گذاری به مقدار سرمایه اولیه است. مقدار پول به دست آمده ممکن است مربوط به بهره، سود یا درآمد خالص باشد. بازگشت سرمایه (ROI) معمولا به صورت درصد بیان می شود.
فرمول:
بازگشت سرمایه = (بازگشت پول «تقسیم بر» سرمایه اولیه) ضرب در ۱۰۰ یا بازگشت سرمایه= («بازگشت پول»÷ «سرمایه اولیه»)*۱۰۰
برای مثال شما با ۲۰ میلیون تومان یک کسب وکار راه اندازی می کنید. بعد از کار و تلاش و رشد کسب وکار، آن را به قیمت ۳۰میلیون تومان می فروشید. بازگشت پول شما ۱۰میلیون تومان و سرمایه اولیه ۲۰میلیون تومان است. بنا بر فرمول بالا، شما ۵۰درصد بازگشت سرمایه داشته اید.
موارد پیچیده تر
این یک مثال بسیار ساده بود. مثلا ممکن است شما سود حاصل از سرمایه اولیه را باز هم برای رشد کسب وکار به سرمایه خود اضافه کنید. پس در این فرمول باید این سود حاصل را نیز بخشی از سرمایه اولیه درنظر بگیرید.
در مثال بالا اگر ۲میلیون از سودی را که به دست آورده اید، به سرمایه خود اضافه کنید، میزان سرمایه اولیه ۲۲میلیون تومان در نظر گرفته می شود. یعنی بازگشت سرمایه حدود ۳۶درصد خواهد شد.
این مثال هنوز هم ساده است. به احتمال زیاد برای محاسبه بازگشت سرمایه در کسب وکار خود مجبور باشید از افراد حرفه ای مانند حسابدار یا وکیل کمک بگیرید.
ممکن است برای سرمایه اولیه خود مقداری وام از بانک دریافت کرده باشید. قسط های این وام ممکن است از همان کسب وکار پرداخت شود، اما هنوز هم سرمایه شما شامل مبلغی است که وام گرفته اید و مبلغی که بدهکار هستید و باید پرداخت شود.
اضافه کردن فاکتور زمان در معادله
تا الان تمام محاسبات ما بدون در نظر گرفتن زمان بود. قطعاً خرید یک کسب وکار و سودهی آن زمان بر است و در یک لحظه اتفاق نمی افتد.
برای مثال ۲۲میلیون تومان سرمایه اولیه، پنجمیلیون تومان سود دریافتی دارید کسب وکار خود را به قیمت ۳۰میلیون تومان فروخته اید. بدون در نظر گرفتن زمان، بازگشت سرمایه شما ۵۹درصد است. اما اگر این اتفاقات در پنج سال رخ داده باشد و زمان را وارد محاسبات کنیم، بازگشت سرمایه ۱۱.۹ درصد در هر سال خواهد شد. قطعا برای محاسبه بازگشت سود روش های زیادی وجود دارد که باید برای استفاده از آنها، از متخصصان کمک بگیرید.
دیدگاه شما